🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand
📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand
📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
#فرهنگ_عامه
#مازنی
#تبری
🗓دوم امرداد آغاز سال تبری خجسته باد.
✍... بر پایه یافته های پژوهشی، آغاز سال تبری " دوم امردادماه "برابر با اول" سیاه ماه" تبری باشد.
سیاه ماه به جهت مرگ و میر زیاد به سبب گرما و بیماری بدین نام نهاده شد. و برابر آن " اُمرداد" است که به غلط" مرداد" گویند و آن در معنای نمیرا و جاودانگی است و هر دو، نام دو فرشته یا ایزد باشند.
📌در باب آغاز سال تبری دو دیدگاه وجود دارد؛
۱/گروهی بر این باورند که آغاز سال تبری ازحکومت" کیوس" فرزند "قباد ساسانی" است که کیوس تقریبا ۱۳۳سال قبل از اسلام حاکم تبرستان بودکه واژه" کیاسر" ساری شاید یادگار حکمرانی او باشد. لذا بر این پایه سال ۱۵۳۲ تاریخ تبری باشد.
۲/گروهی بر این باورند که آغاز سال تبری از "گیل ژاماسب" نواده یزدگرد سوم باشد که در سال ۳۰هجری در گذشت.
نامبرده خود را پادشاه تبرستان نامید و حکومت وی نیز شاید آغاز سال تبری باشد ولی نسبت به اولی تاریخش کمتر است.
اما نظریه ی اول به نگاه، قوی تر و درست تر باشد.
😘آغاز سال تبری ومازندرانی بر همه فراوان خجسته و آفرین باد.🇮🇷
سپاس از 🔸️دکتر مهدی زاده آری
نویسنده فرهنگ بومی
#مهدی_زاده_آری
https://eitaa.com/edmolavand/21059
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
💥#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand
📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
#فرهنگ_عامه
#۲۶عیدماه
📜"۲۶ عیدماه کژی ها و کاستی ها "
✍بیست و شش عیدماه یا عید مردگان یادگاری بجا مانده از نیاکان و اجداد در فرهنگ بومی #مازنی ها خاصه در مناطقی عشایری و ییلاقی ماست که متناسب با سلیقه ،سبک زندگی و نیازهای روزانه آنان طراحی و برگزار می شد که در آن دیدار فامیلان و بزرگان ،احترام به شعائر مذهبی حول بقاع و اماکن زیارتی، اهل قبور و اموات سنت هایی مثل تغدیه و پذیرایی با سبک پوشش و لباس های بومی و محلی و آیین های مثل کشتی و سوارکاری موسیقی و...موج می زد.
📌در شهرستان سوادکوه و بندپی این سنت دیرینه از قدمت و غنای فوق العاده ای برخوردار است و لذا هرساله این آیین سنتی ستودنی در روستای #امام_زاده_حسن، [#شیخ_موسی ، نیراسب و...]
روستایی حد مرزی #سوادکوه و #بندپی بابل با شیوه و رسم خاصی برگزار می شد که متاسفانه سالهای اخیر بدلایل مختلف از مسیر و چهارچوب اصلی خویش خارج و بیشتر به عرصه رقابت و آن هم میدان کشتی و بویژه برای کشتی گیران خارج از محدوده جغرافای این دو شهرستان تبدیل شده است
آنچه مشخص و معلوم است این که
🔸️برنامه کشتی بخشی از آیین این روز بوده است نه همه آن
🔸️دیگر اینکه کشتی بیشتر بخش تفریحی و سرگرمی این جشن بزرگ بوده است و از تشریفات زاید به دور بوده است.
🔸️سوم اینکه فقط کشتی گیران منطقه ای بدون دوبنده و حتی لباس های ورزشی مرسوم امروزی که با همان لباس مالداری به این امر مبادرت می کردند.
🔸️پذیرایی با آش دوغ ، شیرآش ، نان محلی و...
عرصه محصولات دامی محلی
🔸️اجرای موسیقی های بومی و محلی
🔸️گپ و گفت با بزرگان منطقه خصوصا پهلوانان قدیمی معرفی چهره های فرهنگی و ورزشی نوجوان و آینده دار منطقه و....از جمله برنامه های فراموش شده و یا تعطیل شده این رسم کهن #مازنی ها در
امام زاده حسن سوادکوه می باشد.
📌امید است متولیان امر خصوصا ادارات ورزش و جوانان ،فرهنگ و ارشاد اسلامی و بزرگان و متنفذان محلی و منطقه در طول سال هماهنگی های لازم را انجام و تدابیری اندیشیده شود که این جمع مردمی خودجوش در حفظ یک نماد و سنت فرهنگی بیشترین بهره را ببرند.هرچند دخالت دستگاهای دولتی در امور مردمی باعث آسیب جدی به آن خواهد شد ولی هماهنگی و مساعدت لازمه یک کار بزرگ و جمعی میباشد
🔹️تجلیل از بزرگان ورزش و موسیقی شهرستان و بومی
🔹️معرفی نخبه ها و نوجوانان این رشته ها
🔹️استفاده از کشتی گیران و ورزشکاران محلی
🔹️ توجه به موسیقی بومی محلی و دیگر آداب رسوم منطقه...
می توانند در ساماندهی و تعالی این فرهنگ و سنت قدیمی کمک نمایند.
✍️#عموزاده" نامی "
🗓 سهشنبه ۳۱ تیر ۱۴۰۴
🔷🌐 eitaa.com/LafoorInfo
https://eitaa.com/edmolavand/21060
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
💥#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand
📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
#پرسش_پاسخ
📩پرویز
سلام می دانستید در اوایل صفوی تالش حاکم نشین بود و محدوده اش تا شوراگول در مرز ایران و عثمانی و گرجستان بود ؟؟؟
حاکم ان بایندر خان بود
احیانا اگر در مطالعات تان به این نقطه برخوردید که در این دوره یعنی تا قبل ۱۷۴۷ میلادی چه کسی در شوراگول خان یا حاکم تحت امر تالش بود
لطفا به من هم اطلاع دهید ؟؟
و یک خواهش دیگر
اگر به اسم قیاپه یا قیاپا چه اسم طایفه باشد و چه اسم مکان در مطالعه ای برخوردید لطفا به من هم آن اطلاعات را بدهید
ممنونم
💾شناسه ۱۴۰۴۰۴۳۰۱۷۲۰
🔲#شوراگول_خان
روستای #شوراب_خان دهستان قصلان
🔲کاروانسرای #شورگل در جنوب شرقی روستای شورگل شهرستان بیله سوار در استان اردبیل قرار دارد.
"تالش - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد" https://fa.m.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D8%A7%D9%84%D8%B4
🟠با توجه به نسبی بودن علم تاریخ، این مطالب تا زمانی اعتبار دارد که سند اصیل و متقنی آن را نفی نکند.
در صورتی که اسناد جدید و دارای اصالتی به دست آید که با مطالب موجود در این پژوهش تعارض داشته باشد، نگارنده بدون هیچ گونه تعصبی ، آن را خواهد پذیرفت.
⚠️تمامی آثار [فیلم و نمایه و اسناد و نوشتار] منتشر شده در این صفحه تحت حمایت #نگارخانه_ادملا و یا #پژوهش_اِدمُلّاوَند | زیر مجموعه ی آوات قلمܐܡܝܕ صرفا فقط دارای #ارزش_پژوهشی هستند و ارزش قانونی دیگری ندارند.
🟡تمامی حقوق برای محسن داداش پور باکر محفوظ است .
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
✍️تالش (به تالشی: تؤلش / Tolış) نام کلی مناطقی است که وطن اصلی تالشان بوده[۱] و شامل سرزمینهایی است که تالشان بیشینهٔ جمعیت را در آن تشکیل میدهند. تالش مشتمل بر منطقهای در ایران (غرب گیلان و بخش عنبران در استان اردبیل) و منطقهای در جمهوری آذربایجان (تالش گشتاسبی) است.[۲][۳][۴][۵][۶][۷][۸]
تالش
تؤلش - Tolış
منطقه
شهرستانشهرستانهای آستارا، تالش، رضوانشهر، ماسال، فومن و شفت (در ایران)
شهرستانهای آستارا، لریک، لنکران، ماساللی و یاردیملی، جلیلآباد و نفت چاله (در جمهوری آذربایجان)
جمعیت
• کلیک میلیون و پانصد هزار نفر (ایران)
یک میلیون و دویست هزار نفر (جمهوری آذربایجان)
مردمشناسی
• زبانهاتالشی (زبان بومی)
دیگر زبانها: فارسی، گیلکی، ترکی آذری
• دینهااسلام سنی، اسلام شیعه
منطقه تالش به طور کلی از سپیدرود در کوههای البرز غربی در تا دشت ارس-کورا در جنوب جمهوری آذربایجان امتداد دارد. این منطقه محل سکونت قومیتی است که به زبان تالشی، از زبانهای شمالغربی ایران، صحبت می کنند. به جز بخش عنبران بقیه مناطق تالشنشین در شرق رشته کوه البرز قرار دارد.[۹] در کل جمعیت تالش حدود ۲ میلیون نفر است.[۱۰]
همچنین تالش نام یک شهر و شهرستان در استان گیلان ایران است که بزرگترین شهر قوم تالش در ایران میباشد. نام قدیمی شهر تالش، هشتپر و نام قدیمی شهرستان تالش، طوالش بود و شهر هشتپر که مرکز شهرستان طوالش بود را بهصورت هشتپر طوالش نیز استفاده میکردند. بیشتر ساکنان تالش و شهرهای اطراف آن از همان نام قدیمی هشتپر استفاده میکنند. شهر لنکران در جمهوری آذربایجان نیز بزرگترین شهر تالشنشین و مرکز تالشهای آن کشور است.
نام
طیلسان
تا پیش از سدهٔ هفتم به سرزمین و اقوام تالش، طیلسان گفته میشد و نخستین بار یاقوت حموی از لفظ طلشان استفاده نمود. مورخان صدر اسلام در جهت غرب طبرستان به پنج ولایت دیلم و گیلان و ببر و طیلسان و موغان یاد میکنند.[۱۱]
نخستین بار بلاذری در فتوحالبلدان از طیلسان بهعنوان ناحیتی در شمال ایران یاد میکند و مینویسد:[۱۲]
ولید بن عقبه ابی محیط بن ابی امیه چون از جانب عثمان بن عفان والی کوفه گردید از حدود قزوین به بعد را، یعنی دیلم و آذربایجان و گیلان و موقان و ببر و طیلسان را از نو فتح کرد.
ابن اثیر نیز در کتاب الکامل فی التاریخ به طیلسان اشاره مینماید و مینویسد:[۱۲]
برا بن عازب دیلمان را تار و مار کرد و وادار به قبول باج نمود، علاوه بر آن به دیلمان و جیلان و طیلسان و ببر لشکیر کشید و سپس بازگشت.
یعقوبی در تاریخ یعقوبی به قوم طیلسان اشاره مینماید. یعقوبی مینویسد:[۱۳]
فرزندان عامور بن ثوبل بن یافث بن نوح به طرف چپ خاور بیرون شدند و جمعی از آنها؛ یعنی فرزندان ناعوما از ناحیه جربی به سمت شمال رفتند و در شهرها پراکنده شده و چندین امت شدند به نامهای برجان، دیلم، تبر، طیلسان، جیلان، فیلان، الان، خزر، دودانیه و ارمن.
در فرهنگ آنندراج ذیل کلمهٔ طیلسان آمدهاست:
طیلسان اقلیمی است وسیع در نواحی دیلم.
در دایرةالمعارف دهخدا آمدهاست:
طیلسان [ط ل] (اخ) اقلیمی است وسیع است در نواحی دیلم (منتهی الارب و آنندراج) رجوع به تالش شود. اقلیمی است پهناور دارای شهرستان بسیار از نواحی دیلم یا خزر که ولید بن عقبه آن را سال ۳۵ هجری گشود.
تالش
ابوالقاسم عبدالله بن محمد القاشانی مورخ قرن هشتم در کتاب تاریخ الجایتو اقوام تالش را طیلسان مینامد، وی مینویسد:[۱۲]
میان فرخه رودسر (رودسر تالشدولاب) که آخر موغان و گیلان است که آن را اسالمرود خوانند مقدار بعد مسافت آن نیم روز راه است که اقوام آن جمله تالشان میباشند و این لفظ را از طیلسان گرفتهاند.
واژهٔ تالش پیش از تألیف تاریخ الجایتو در کتاب معجمالبلدان که مؤلف آن یاقوت حموی در اوایل سدهٔ هفتم هجری میزیسته، بهمعنی سرزمین تالش کنونی ذکر شدهاست و شرح آن در کتاب سرزمینهای خلافت شرقی چنین آمدهاست:
در حاشیهٔ باریک ساحلی و دامنههای کوهستانی که از جنوب غربی دریای خزر بهطرف شمال کشیده شده و از طرف خاور مقابل دریاست، سرزمین طالش خوانده میشود که یاقوت حموی آن را بهشکل جمع طلشان یا طالشان ضبط کردهاست.
کادوش
احمد کسروی تالش را لفظ دگرگونیافتهٔ کادوش میداند، وی مینویسد:[۱۴]
کادوش تا زمان ساسانیان معروف بود کمکم تغییرهایی در آن از روی قواعد زبانشناسی روی داد بدین سان که «ک» تبدیل به «ت» یافته و «د» مبدل به «ل» شده و این است که «کادوش» «تالوش» گردید سپس «و» هم از میان رفته «تالش» گفته شد. بهعبارت دیگر مردمی که امروز تالش نامیده میشوند بازماندگان آن مردم باستانی میباشند که ما در تاریخ آنان را با نام «کادوش» مییابیم و واژهٔ تالش نیز تبدیل شده همان کادوش میباشد چنانکه این موضوع از دید فن زبانشناسی ایران روشن و یقین است.
جواد مشکور از جمله محققانی است که در مورد تبدیل «کادوش» به «تالش و تالوش» با احتیاط اظهار نظر نموده و نوشتهاست:[۱۵]
کادوسیان مردمی بودند که در گیلان جای داشتند و ظاهراً نیاکان طالشیهای کنونی بودهاند و کادوس مصحّف یا یونانیشدهٔ تالوش است که در قرن بعد تالش شدهاست و از بومیان سابق ایران بودهاند.
احمد کسروی در کتاب کاروند از قول استرابون مینویسد:[۱۶]
استرابون مورخ یونانی در کتاب جغرافیای خود که دو هزار سال پیش نوشتهاست، اقوام کوهنشین سرزمین ماد را بدینسان نام میبرد: کردتیان، آماردان، تپوران، کادوسیان.
تاریخ تالش
پیش از اسلام
موقعیت کادوسیان در قرن دوم قبل از میلاد، در غرب سپیدرود
قوم تالش بازماندگانِ همان مردم باستانی میباشند که در تاریخ، نام آن را کادووس و کادووش مییابیم، تاریخ چندهزارسالهٔ تالش و سیر تحولات اجتماعی و فرهنگی آن مردم در طول تاریخ نشاندهندهٔ آن است که کمترین توجه به آنها شده. در نقاط ییلاقی و نیمهییلاقی آثاری وجود دارد که بیانگر تمدنی ناشناخته است. کهنترین اثر مکتوب که از ایران باستان به دست ما رسیده، اوستا، کتاب دینی زرتشت، پیامبر ایرانی است. از روی آن نوشتهها با نام اقوامی چون تپور، گل، کادووس، امارد، کاسپی و غیره برخورد میکنیم. برای روشن شدن موضوع، کشفیاتی که از گورستان مردگان مریان و تول تالش به دست آمده، نشانگر تمدن تالشهاست. (مشکور دراینباره نوشته: حدود سههزار سال پیش از میلاد، مردم ایران به وجود مس آگاهی پیدا کردند و کمی بعد با اختلاط مس و قلع، مفرغ اختراع شد. در همین اوان خنجر ساخته شد که اهالی تالش و لرستان از این وسیله استفاده زیاد میکردند). در دوران باستان بهعلت جنگاوری و دلیری و میهنپرستی کمنظیر این قوم، آنان را جهت نگهبانی از نقاط سوقالجیشی به مرزها میفرستادند. این بیگفتگو است که نشیمن کادوسیان در کوهستان شمال شرقی آذربایجان، در آنجا میبوده که اکنون نشیمن تالشان است. میباید گفت: نه کادوسیان از میان رفتهاند و نه تالشان از جایی دیگر بهجای ایشان آمدهاند. این تالشان فرزندان و بازماندگان همان کادوسانند و نام «تالش» دیگرشده از نام «کادوس» است.[۱۷]
یافتههای باستانشناسان در این سرزمین دیرینگی آن را به هزارهٔ نخست پیش از میلاد میرساند. احتمالاً در همین دوره اقوام کادوسی در آن منطقه استقرار داشتند. گورهای برجایمانده از آنان و سنّت دفنشان مؤید ارتباط آنان با سکاییان آریاییتبار است. تا پیش از تشکیل حکومت ماد در ایران، سرزمین کادوسیان گاهی به تصرف آشوریان درمیآمد و زمانی به قلمرو اورارتوها افزوده میگشت. با به قدرت رسیدن مادها و اضمحلال آشوریان و اورارتوها، کادوسیان اگرچه تابع مادها نشدند، اما از متحدان سیاسی آنان بهشمار میآمدند. بعدها در زمان هخامنشیان سرزمین کادوسیان در درون مجموعهٔ نظامی و اداری واحدی ادغام شد. بههنگام حملهٔ اسکندر مقدونی به ایران و سقوط هخامنشیان سرزمین کادوسیان بخشی از ماد کوچک بهشمار میرفت. کادوسیان به انقیاد مقدونیان درنیامدند و مقدونیها به همین بسنده کردند که اجازهٔ عبور از خاک آنان بهمقصد هیرکانیا و پارت را دریافت دارند. روابط کادوسیان با دولت ماد کوچک که در این زمان آتروپاتگان خوانده میشد، روشن نیست، اما به نظر میرسد کادوسیان بهمرورِ زمان به اطاعت از آتروپاتنیها درآمدهاند و اگر هم توانسته باشند استقلال خود را حفظ کنند، برتری آتروپاتنیها را پذیرفتهاند.[۱۸]
آثار بهجایمانده در تالش حاکی از آن است که روابط بسیار نزدیکی بین کادووسیان و اشکانیان وجود داشتهاست.
در روزگار ساسانیان سرزمین کادوسیان بهسبب همجواری با سرزمین آلبانی (اران) و اقوام شمالی، از اهمیت نظامی خاصی برخوردار بود. شاهان ساسانی بر آن بودند تا با جلب خشنودی این کوهنشینان جنگجو، امنیت تنگهها و گذرگاههای دربند قفقاز را حفظ کنند.[۱۹]
پس از اسلام
تالش گشتاسفی در دوره خلفای عباسی
در اسناد و منابع پیش از اسلام واژهٔ تالش دیده نشدهاست. برخی از پژوهشگران، تالش را با قوم «کادوس» که از آن بارها در منابع یونان و روم باستان یاد شدهاست، یکی میدانند.[۲۰][۲۱] در منابع سدههای نخست هجری از این قوم با نام «طیلسان» یاد کردهاند. یاقوت ذیل مادهٔ طیلسان، بهنقل از اصمعی میگوید که طیلسان با تالشان یکی است.[۲۲] واژهٔ طیلسان ظاهراً از اواسط سدهٔ ۷ق متروک، و بهجای آن واژهٔ «تالش» تدریجاً وارد منابع تاریخی و جغرافیایی ایران شد.[۲۳]
در زمان خلافت عمر والی کوفه، مغیرة بن شُعبه، سردارِ خود کثیر بن شهاب حارثی را که در جنگ قادسیه هم شرکت داشت، به جنگ اهالی بَبَر و طیلسان (تالشی) فرستاد ولی او نتوانست آن سرزمین را بگشاید.[۲۴] در اوایل اسلام در زمان خلافت عثمان سرزمین تالشان (طیلسان) همزمان با دیار دیلم و بَبَر، یکبار بهدستِ براء بن عازب و بار دیگر بهدستِ ولید بن عُقبة بن اَبی مُعَیط فتح شد.[۲۵][۲۶][۲۷][۲۸]
سرزمین بَبَر در اواخر دورهٔ ساسانی و اوایل دورهٔ اسلامی، میان گیلان و تالش از یک سو و تالش و دیلم از سوی دیگر قرار داشت و نیز آن را نزدیک دیلم، گیلان، تالش و مغان آوردهاند. سرزمین بَبَر محدودهٔ منطقهٔ مرزی تالش و گیلان را شامل میشود.[۲۹][۳۰]
پس از اسلام مردم تالش با نام طیلسان شناخته میشدند که این واژه معرّب لفظ تالش میباشد. یعقوبی در تاریخ یعقوبی مردم تالش را از قوم طیلسان معرفی میکند. یعقوبی مینویسد:[۱۳]
فرزندان عامور بن ثوبل بن یافث بن نوح به طرف چپ خاور بیرون شدند و جمعی از آنها؛ یعنی فرزندان ناعوما از ناحیهٔ جربی به سمت شمال رفتند و در شهرها پراکنده شده و چندین امت شدند به نامهای برجان، دیلم، تبر، طیلسان، جیلان، فیلان، الان، خزر، دودانیه و ارمن.
سرانجام ادارهٔ ولایات را بین اشخاص موردِاعتماد تقسیم کردند و سلسلهٔ علویان به وجود آمد و دستههای ناراضی بهصورت قطب جدید، پایگاه سامانیان را به وجود آوردند. دیری نپایید که داعی کبیر با کمک تودهٔ مردمِ وفادار به سلالهٔ علویان در سدهٔ ۱۴ هجری شورش نمود و دوباره دولت علویان روی کار آمد و پس از ۳۰ سال دولت سالاریان در این سرزمین رشتهٔ فرمانروایی را به دست گرفتند و پس از آن آلزیار، آلبویه و غزنویان بودند.
بنابراین پراکندگیهایی که بهصورت گروهی و طایفهای این اقوام در ایران و خارج از مرزها وجود داشته ناشی از علل سیاسی بوده. این قوم دائماً با زورمندان محلی درگیر بوده و حاکمان محلی بهاجبار افرادی از این قوم را به دیار دیگر تبعید میکردند و این روش تا آغاز تاریخ اسلامی دوام داشته. بیشتر نقلوانتقالات قوم کادووس به گوشهوکنار ایران، مربوط به عهد باستان، دوران صفویه و افشاریه است. کسروی دراین باره مطالبی رابیان داشته: نام قادسیه به زبان ایرانیان، گاودوشان یا کادووسیان بوده و اکنون قادسیه نامیده شده. گاودوشان مردمی جسور و جنگجو بودند که از کوهستانها آنان را به سرحد مرزهای عربستان و ایران کوچانیدند.
صفویه
حمدالله مستوفی در نیمهٔ نخست سدهٔ ۸ ه.ق دربارهٔ مردم تالش مینویسد: «مردم آنجا جنگی و مردانه باشند… و از مذاهب فراغتی دارند، اما به قوم شیعه و بواطنه نزدیکترند». بدینسبب، از آغاز برآمدن شیوخ صفویه، مردم تالش نقش مهمی در به قدرت رسیدن آنان ایفا نمودند.[۳۱] شیخ صفی، سرسلسلهٔ این طایفه از جانب امرای تالش حمایت میشد و در حلقهٔ مریدان او شمار بسیاری از مردم تالش حضور داشتند. شیخ صدرالدین موسی فرزند و جانشین شیخ صفی که از ملک اشرف چوپانی بیمناک بود، نزد هواخواهان تالش خود پناه جست. در ۸۰۶ ه.ق/۱۴۰۳م تیمور پس از ملاقات با خواجه علی در اردبیل بسیاری از مزارع و روستاهای منطقهٔ تالش، از آن میان، آستارا و کرگانرود (هشتپر امروزی) را در تیول خاندان او قرار داد. یکی از پسران خواجه علی به نام عبدالرحمان با خانوادهٔ خود در منطقهٔ تالشنشین گسکر اقامت دائمی گزید و در همانجا نیز درگذشت.[۳۱] در نخستین لشکرکشی شیخ حیدر به داغستان، بخش مهمی از سپاه او را تالشان تشکیل میدادند. در منابع از آنان با عنوان «آبیجامه» یاد شدهاست.[۳۱] پس از کشته شدن شیخ حیدر، پسرش اسماعیل که نوجوانی بیش نبود، جانشین او شد. در این زمان اسماعیل که در اردبیل بهسر میبرد، از بیم جان در خفا رهسپار گیلان شد. در این سفر دده بیگِ تالش از همراهان او بود و مردم تالش در سراسر مسیر اردبیل به لاهیجان، از او بهگرمی استقبال و پذیرایی کردند.[۳۱] یکی از علل گرایش مردم تالش به شاه اسماعیل و صفویان، ضدیت آنان با شروانشاهان بود. تالشها با آگاهی از دشمنی میان صفویان و شروانشاهان، رهایی خود را از استیلای آنان در قدرت گرفتن صفویان میدیدند.[۳۱] همراهی و پشتیبانی تالشها از حکومت صفویه موجب جلب اعتماد شاهان صفوی به آنان شده بود؛ این اعتماد بهحدی بود که پس از سرکوب شورش غریبشاه در گیلان، همهٔ مردم گیلکنشین مناطق گیلان خلع سلاح شدند و از حمل هرگونه جنگافزار منع گردیدند و فقط اجازه داشتند برای کارهای کشاورزی از داس استفاده کنند؛ اما تالشان مجاز به حمل هر نوع جنگافزاری بودند.[۳۱]
خانات تالش
حکومت خانات تالش در بیشترین گسترهاش
مقالهٔ اصلی: خانات تالش
خانات تالش که با نام خانات لنکران نیز شناخته میشود، خاننشینی در منطقهٔ کنونی جنوب شرقی جمهوری آذربایجان و نواحی شمالی استان گیلان در ایران امروزی بود که از دوران امپراتوری صفوی تا ۱۸۲۸ بر تالش حکم میراند که قسمت بزرگی از آن در نتیجهٔ جنگهای ایران و روسیه برپایه پیمان ترکمنچای از ایران جدا شد. اولین خان این منطقه میرجمالالدین خان از یاران نادرشاه و آخرین آنها میرحسن خان بود.
پایتخت این خاننشین، شهر لنکران و مردم این خانات را تالشها و آذربایجانیها تشکیل میدادند.[۳۲]
عهدنامهٔ گلستان
تالشِ یکپارچه تا سال (۱۸۱۳) بخشی از ایران بود و در آن سال برپایهٔ عهدنامهٔ گلستان شمال تالش از خاک ایران جدا گشت. در سال ۱۲۲۸ ق. آستارا، بهموجب عهدنامهٔ گلستان که میان دولت ایران و روسیه منعقد شد، به دو قسمت تقسیم گردید و با تعیین رودخانهٔ آستاراچای بهعنوان خط مرزی، مناطق وسیع شمالی این رودخانه به دولت روسیه و جنوب تالش از رودخانهٔ آستاراچای در اختیار ایران قرار گرفت.
انقلاب مشروطه
در جنبش مشروطهخواهی ایران (۱۲۸۳ - ۱۲۸۸ ش) نخبگان مردم تالش نقش داشتند. اعضای شورای مقاومت جنبش مشروطهطلبان تالش بر اساس تصمیمات اعضای شورای مشروطهطلبان تالش مسئولیتها را بین خود تقسیم کرده بودند:
جمهوری خودگردان تالش-مغان
جمهوری خودگردان تالش-مغان
جمهوری خودگردان تالش-مغان یک جمهوری خودگردان با عمر کوتاه به ریاستجمهوری علیاکرم همتزاده بود که از ژوئن تا اوت ۱۹۹۳ (بهمدت دو ماه) ادارهٔ تالش گشتاسبی را برعهده داشت.[۳۳] این جمهوری خودخوانده در جنوب خاوری منطقهٔ خاک جمهوری آذربایجان قرار داشت و از رایونهای آستارا، لریک، لنکران، ماساللی، یاردیملی، جلیلآباد و بیلهسوار تشکیل شده بود. از نظر جغرافیایی، جمهوری خودگردان تالش-مغان همهٔ مناطق پایین رود ارس در جمهوری آذربایجان را شامل میشد.
فرهنگ تالش
زبان
گویشوران بومی زبان تالشی در ایران و آذربایجان
زبان بومی مردم تالش، تالشی است ولی به سبب گسترش نفوذ زبان ترکی در منطقۀ قومی تالش، بسیاری از خانوادههای تالش، تغییر زبان داده، و برخی نیز دو زبانه شدهاند. زبان تالشی توسط یونسکو به عنوان یک زبان در معرض آسیب طبقهبندی شدهاست. بنا به تخمین اتنولوگ، هماکنون تنها ۲۳۰ هزار نفر میتوانند به تالشی صحبت کنند.[۳۴]
زبان تالشی یکی از زبانهای ایرانی شمال غربی و از خانواده زبانهای کاسپین است. این زبان به زبان تاتی بسیار نزدیک میباشد. تالشی همچنین همریشه با دیگر زبانهای حاشیه دریای کاسپین همچون گیلکی و مازندرانی است ولی با آنها تفاوتی آشکار دارد. تاتها و تالشیها و مازندرانیها به زبانهایی سخن میگویند که در بسیاری موارد با زبان فارسی تفاوت داشته ولی با مادی و پارتی و اوستایی شباهت دارد.[۳۵] زبان تالشی مشابهت با زبانهای اوستایی و کردی دارد.[۳۶][۳۷][۳۸] همچنین این زبان به زبان آذری باستان نزدیک است.[۳۹]
میلر معتقد است که با دلایل روشن میتوان گفت که تاتی و تالشی ادامه زبانی است که دست کم در آغاز دوره فارسی میانه بدان سخن میگفتهاند، این شواهد و نشانهها همان اندازه که وجه اشتراک این گویشها را با زبان پهلوی پارتی نشان میدهد گویای پیوندهای خیلی نزدیک آنها با مادی و اوستایی نیز هست؛ زیرا که تفاوت زبان پهلوی با زبانهای دیرین مانند مادی و اوستایی به همانگونه است که تشابه و تفاوت تاتی و تالشی با آن زبانها. به عقیده خوچکو این زبان پر از حروف با صدا و آوائی است و به سبب آهنگی که در آن دیده میشود میتوان آن را شبیه لهجه ایتالیایی دانست.[۴۰]
موسیقی
قسمت خانی (اسطوره دستونخوانی موسیقی طالش)
دکتر آرمین فریدی هفت خوانی (احیاگر موسیقی و فرهنگ طالشی)
خَجو بانو (یا خدیجه بانو رزداری) اسطوره للهَ (نی تالشی) نوازی
موسیقی تالش (با تمبوره تالشی)
فرم جملهبندی و ساختار ملودیک (فرودها و فرازها) در موسیقی تالش مبین قدمت و اصالت آن است. اما تاریخچهٔ روشن و مشخص برای این موسیقی قید نشدهاست. بخشی از روایتهای محلی که نمادهای اسطورهای این موسیقی را نمایان میسازند، پژوهشگران را به عرصه پژوهشی گسترده سوق میدهند.
موسیقی تالش هماکنون به صورت زیر تقسیم میشود: دستون (آواز تالشی) - هوا (پرده) - تصنیف یا ترانه - نوروجخوانی - لیلی (لالایی) - نینوازی - مولودیخوانی.
سازهای رایج در موسیقی تالشی
زهی
بادی
کوبهای
مذهب تالش
بنا به روایت بلاذری، ابن اثیر و برخی دیگر از منابع، تالش (طیلسان) در عهد خلیفه دوم، دوبار به وسیله عقبه بن ابی معیط و برا بن عازم فتح شد؛ ولی ورود فراگیر اسلام به گیلان و تالش و سده سوم هجری مقارن با ورود علویان طبرستان به دیلم و گیلان بر میگردد.
بنابر گزارش احمد مقدسی مورخ قرن چهارم: مذهب ناحیه دیلم شیعه هست و بیشتر گیلها سنی هستند. مذهب اهالی دیلم و گیلان بیهپیش، یعنی نواحی شرق سفیدرود، به پیروی از خاندان علوی تا دوره سادات کیایی که به دست شاهان صفویه منقرض شد، شیعه زیدی بود.
بنا بر نوشته اصطخری مورخ قرن سوم: مردم دیلم تا زمان حسن بن زید کافر بودند و پاره ای از آنان در آن وقت مسلمان شدند. در نواحی غرب سفیدرود شامل گیلان بیهپس و منطقه قومی تالش، اهالی پیرو مذهب سنی بودند.
شهابالدین دستی در کتاب مسالکالابصار میگوید: گیلان بیهپس چهار شهر بزرگ دارد که در هر شهر و حومهٔ آن سلطانی حکمرواست. این چهار شهر فومن، تولم، گسکر و رشت اشت. مردم اینجا حنبلی مذهبند. چنانکه آمد، فومن و گسکر در برگیرنده بخش جنوبی منطقه قومی تالش است. تا اوایل دوره قاجار محدودهٔ آن را رودخانه دیناچال (نزدیک به اسالم) تعیین میکرد. این مرز سیاسی، که احتمالاً مرز مذهبی هم بود، از حدود دیناچال تا خانبلی مرکز قسمت شمالی دیار تالش امتداد داشت و زاد بوم مشایخ شافعی معروفی چون سید جمالالدین و شیخ زاهد گیلانی بودهاست. بخش بزرگی از اهالی منطقه مذکور هنوز دارای مذهب شافعی میباشند، ولی مردم نیمه جنوبی شامل گسکری، فومن، ماسال، شاندرمن و شفت تغییر مذهب داده و اکنون شیعه امامی هستند.
وجود برخی نشانهها از جمله، استقرار چندین خانواده اسماعیلی در کوهستانهای تالشدولاب، حاکی از آن است که اهالی منطقه تالش زمانی پیرو مذهب اسماعیلی بودهاند.[۴۱]
در حال حاضر قلمرو مذهب شافعی از مرز بین بلوکهای تالشدولاب و شاندرمن آغاز و به سوی شمال تا حدود لیسار در بلوک کرگانرود ادامه دارد. از این نقطه به بعد این مذهب به تدریج جای خود را به اکثریت شیعه میدهد.
مناطق تالشی نشین
تالش شامل دو منطقه است:
تالش جنوبی
منطقهٔ تالش در ایران با مساحتی حدود ۲۳۷۳ کیلومتر مربع در شمالغرب گیلان قرار دارد و یک سوم خاک استان گیلان را تشکیل میدهد. منطقهٔ تالش جنوبی از غرب به استان اردبیل از شمال به آستارا و از جنوب به رودبار و از شرق به دریای خزر و انزلی محدود میشود. همچنین در استان اردبیل در بخشهای عنبران و ویلکیج در شهرستان نمین و بخش خورش رستم در شهرستان خلخال مردم تالش ساکن هستند.[۴۲][۴۳] جمعیت تالشان در ایران بیش از هفتصد هزار تن میباشد.[۴۴]
تالش شمالی
تالش شمالی یا تالش گشتاسبی در جنوبغربی جمهوری آذربایجان قرار دارد. جمعیت مردم تالش در جمهوری آذربایجان بیش از پانصد هزار نفر،[۴۵] برآورد میشود که بیشتر به صورت مهاجر در باکو زندگانی میگذرانند.[۴۶]
"تالش - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد" https://fa.m.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D8%A7%D9%84%D8%B4
🟠با توجه به نسبی بودن علم تاریخ، این مطالب تا زمانی اعتبار دارد که سند اصیل و متقنی آن را نفی نکند.
در صورتی که اسناد جدید و دارای اصالتی به دست آید که با مطالب موجود در این پژوهش تعارض داشته باشد، نگارنده بدون هیچ گونه تعصبی ، آن را خواهد پذیرفت.
⚠️تمامی آثار [فیلم و نمایه و اسناد و نوشتار] منتشر شده در این صفحه تحت حمایت #نگارخانه_ادملا و یا #پژوهش_اِدمُلّاوَند | زیر مجموعه ی آوات قلمܐܡܝܕ صرفا فقط دارای #ارزش_پژوهشی هستند و ارزش قانونی دیگری ندارند.
🟡تمامی حقوق برای محسن داداش پور باکر محفوظ است .
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand
📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
#پژوهش
#قرآن_پژوهی
🔎بررسی ماجرای مسلمان شدن یک تیم تحقیقاتی ژاپنی در مواجهه با سوره تین
(۱)
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم
وَالتِّینِ وَالزَّیْتُونِ ﴿١﴾ وَطُورِ سِینِینَ ﴿٢﴾ وَهَذَا الْبَلَدِ الأمِینِ ﴿٣﴾ لَقَدْ خَلَقْنَا الإنْسَانَ فِی أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ ﴿٤﴾ ثُمَّ رَدَدْنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِینَ ﴿٥﴾ إِلا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَلَهُمْ أَجْرٌ غَیْرُ مَمْنُونٍ ﴿٦﴾ فَمَا یُکَذِّبُکَ بَعْدُ بِالدِّینِ ﴿٧﴾ أَلَیْسَ اللَّهُ بِأَحْکَمِ الْحَاکِمِینَ ﴿٨﴾
🍃🌸🍃➖🍃🌸🍃
نام #زیتون به همراه انار در آیه ی ۱۴۱ سوره ی انعام چنین آمده است:
وَهُوَ الَّذِي = و اوست که
أَنْشَأَ = آفرید ، پدید آورد
جَنَّاتٍ = باغ هایی را که
مَعْرُوشَاتٍ = معروش است ۱
وَغَيْرَ مَعْرُوشَاتٍ = و باغ های غیر معروش را ۲
وَالنَّخْلَ = و درخت خرما
وَالزَّرْعَ = و زراعت را که
مُخْتَلِفًا = مختلف است از نظر
أُكُلُهُ = خوردنش ۳
وَالزَّيْتُونَ = و زیتون
وَالرُّمَّانَ = و انار که
مُتَشَابِهًا = از جهتی با هم شبیه
وَغَيْرَ مُتَشَابِهٍ = و از جهتی شبیه نیستند
كُلُوا = بخورید
مِنْ ثَمَرِهِ = از میوه اش
إِذَا = هنگامی که
أَثْمَرَ = به ثمر نشست
وَآتُوا حَقَّهُ = و بدهید حقش را ۴
يَوْمَ حَصَادِهِ = روز دِرو کردنش
وَلَا تُسْرِفُوا = و اسراف نکنید
إِنَّهُ = همانا او
لَا يُحِبُّ = دوست ندارد
الْمُسْرِفِينَ = اسرافکاران را
"""""""""""""""""""""""""""""
۱- مَعْرُوشَاتٍ = باغ هایی که درختانش روی دار بست قرار می گیرد
۲- غَيْرَ مَعْرُوشَاتٍ = درختانی که نیاز به دار بست ندارند
۳- مُخْتَلِفًا أُكُلُهُ = یعنی میوه آن مختلف است
۴- منظور حق مستمندان است
📖محسن قرائتی، تفسیر نور
🍃🌸🍃➖🍃🌸🍃
📝تفسیر سوره تین
۱. قسمهای الهی در سوره تین:
- اشاره به مکانها یا نمادهایی چون تین، زیتون، طور سینین و بلد امین.
- نماد مهدهای پرورش انبیا و نزول حکمتهای الهی.
۲. آفرینش انسان در "احسن تقویم":
- خلقت انسان در بهترین ساختار و قوام.
- توانایی انسان برای عروج از مُلک به ملکوت و تقرب الهی.
۳. احسن الاقوال و احسن الحاکمین:
- انتخاب برترین اقوال و مکتبهای الهی.
- خداوند به عنوان بهترین داور و قانونگذار، مبنای بایدها و نبایدها.
۴. ارتباط فعل و قول الهی:
- هماهنگی کامل افعال و اقوال خداوند.
- بیان ارتباط بین حکمت نظری (بود و نبود) و عملی (باید و نباید).
۵. اماکن مقدس در سوگند الهی:
- بلد امین به عنوان مهد نبوت و حرم امن.
- ارتقای انسان از طریق اعتصام به حبلالله.
۶. نتایج اعمال انسان:
- گروهان صالحین: صعود به مقامهای عالی چون "إِلَیْهِ یَصْعَدُ الْکَلِمُ الطَّیِبُ".
- گروهان طالحین: سقوط به "أسفل سافلین".
۷. پیام کلی سوره تین:
- ارزش تقوا و کلمات طیبه در صعود انسان.
- تأکید بر عدل الهی و داوری حکیمانه در دنیا و آخرت.
📖تلخیصی از تفسیر تسنیم/علامه جوادی آملی
🍃🌸🍃➖🍃🌸🍃
#مسئله | #شبهه | #پرسش
♦ تعدادی از دانشمندان جمع شدند تا با تحقیق در متن قرآن؛ خطا و اشتباهی در آن بیابند و به این ترتیب قرآن را رد کنند!
لذا بسیار در متن قرآن و کلمات آن دقت کردند تا اینکه به این موارد خاصی چون داستان حضرت سلیمان و واژه ی #تین و #زیتون مواجهه شدند...
♦ خداوند در سوره "تین" (انجیر) به این میوه قسم خورده است و دانشمندان دینپژوه میگویند، احتمالاً علت آن است که انجیر یکی از میوههای همه چیز تمام است و کلکسیونی از املاح و ویتامینها دارد؛ لذا مورد توجه خاص قرآن قرار گرفته است. اما این سوگند، ویژگی ظریف دیگری هم در بر دارد که موجب مسلمان شدن یک تیم تحقیقاتی ژاپنی شده است. قصه از اینجا شروع شد که یک گروه پژوهشی ژاپنی، در بین مواد خوراکی به دنبال منبع پروتئین خاصی بودند که به میزان کم در مغز انسان و حیوانات تولید میشود. این پروتئین، کاهش دهنده کلسترول خون و مسئول تقویت قلب و شجاعت انسان است و باز تولیدش بعد از ۶۰ سالگی تعطیل میشود.
ژاپنیها فهمیدند این ماده فقط در انجیر و زیتون موجود است و برای تأمین آن، باید انجیر و زیتون را به نسبت یک به هفت مصرف کرد. یعنی ۷ زیتون و ۱ انجیر! بعد از ارائه این نتیجه یکی از قرآن پژوهان مصری نامهای به این تیم تحقیقاتی مینویسد و اعلام میکند که در قرآن، خداوند به انجیر و زیتون در کنار هم قسم خورده! نام انجیر فقط یک بار و نام زیتون نیز هفت بار در قرآن آمده است!
📌دکتر "طه ابراهیم خلیفه پزشک عربستانی نیز پژوهشی انجام داد.
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
#پژوهش
#قرآن_پژوهی
(۲)
🫒🍾**روغن_زیتون در روایات ²**
🖇 ﴿وَ التِّينِ وَ الزَّيْتُون﴾
📗 سوره تین، آیه۱
خداوند به انجیر و زیتون قسم میخورد. معلوم میشود فوائد زیادی دارد. زیرا خداوند به چیزی قسم میخورد که ارزش زیادی دارد و حکمت دارد.
🖇در روایت دیگر آمده است:
«با روغن زیتون روغن مالی کنید و آن را با نان بخورید زیرا روغن اخیار است و خوراک برگزیدگان است و با پاکی و برکت دو بار مسح شده است در اول و آخر فصل مبارک است و هیچ آسیبی و بیماری با آن نمیرسد.»
«ادَّهِنُوا بِالزَّيْتِ وَ ائْتَدِمُوا بِهِ فَإِنَّهُ دُهْنَةُ الْأَخْيَارِ وَ إِدَامُ الْمُصْطَفَيْنَ مُسِحَتْ بِالْقُدْسِ مَرَّتَيْنِ بُورِكَتْ مُقْبِلَةً وَ بُورِكَتْ مُدْبِرَةً لَا يَضُرُّ مَعَهَا دَاء»
📚المحاسن،ج۲،ص۴۸۴
👌🏻 کلمهی «زیت» در عربی به معنای روغن زیتون است و تمام انواع زیتون ها مشمول این روایات هستند.
🖇در وصیت پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله و سلم به حضرت علی علیه السلام آمده است:
«ای علی روغن زیتون بخور و با آن روغن مالی کن زیرا کسی که روغن زیتون میخورد و روغن مالی میکند با آن، شیطان چهل روز نزدیک او نمیشود.»
يَا عَلِيُّ كُلِ الزَّيْتَ وَ ادَّهِنْ بِهِ فَإِنَّهُ مَنْ أَكَلَ الزَّيْتَ وَ ادَّهِنْ بِهِ لَمْ يَقْرَبْهُ الشَّيْطَانُ أَرْبَعِينَ يَوْما
📚 المحاسن،ج۲،ص۴۸۵
👌🏻شیطان همان میکروب و ویروس یا یکی از اقسام آن است. بنابراین در این روایت آمده است میکروب و ویروس تا چهل روز نزدیک انسان نمیشود . روغن زیتون شیطان را به هر دو معنا از انسان دور میکند یعنی هم او را بیمار نمیکند و هم انسان را گمراه نمیکند و این معنای پاکی روغن زیتون است.
👌🏻 روغن زیتون به عنوان «ادام» مطرح شده است. یعنی غذایی است که با نان خورده میشود.
🖇در روایت آمده است:
«نان پیامبر اکرم صلیالله جو و شیرینی او خرما و خورشت او روغن زیتون بوده است.»
«كَانَتْ قُوتُ رَسُولِ اللَّهِ ص الشَّعِيرَ وَ حَلْوَاهُ التَّمْرَ وَ إِدَامُهُ الزَّيْت»
📚مکارم الاخلاق،ص ۱۵۴
پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله و سلم نان جو را با روغن زیتون میخورد.
🖇پیامبر اکرم صلیالله میفرمایند:
«بر شما باد روغنزیتون زیرا مره (سودا و صفرا) را برطرف میکند و بلغم را از بین میبرد و عصب را تقویت میکند و ضنا (بیماری که منجر به کسالت و لاغری میشود) را برطرف میکند و خلق را نیکو میکند و انسان را دلخوش میکند و غم را برطرف میکند.»
«عَلَیکُمْ بِالزَّیتِ فَإِنَّهُ یکْشِفُ الْمِرَّةَ وَ یذْهِبُ الْبَلْغَمَ وَ یشُدُّ الْعَصَبَ وَ یذْهَبُ بِالضَّنَی وَ یحَسِّنُ الْخُلُق و یطیب النفس و یذهب بالغم»
📚 عيون أخبار الرضا (ع)،ج۱،ص۳۹
🖇در روایت دیگری آمده:
یعنی «بهترین غذا روغنزیتون است، بدن را خوشبو میکند و بلغم را از بین میبرد و رنگ (رخسار) را صاف میکند و عصب را تقویت میکند و بیماری را از بین میبرد و غضب را خاموش میکند.»
«نِعْمَ الطَّعَامُ الزَّیتُ یطَیبُ النَّکْهَةَ وَ یذْهَبُ بِالْبَلْغَمِ وَ یصَفِّی اللَّوْنَ وَ یشُدُّ الْعَصَبَ وَ یذْهَبُ بِالْوَصَبِ وَ یطْفِئُ الْغَضَب»
📚مكارم الاخلاق،ص۱۹۰
✅ سه چیز است که با صفای باطن و تسهیل دریافت های معنوی مرتبط است:
زیتون که موجب طهارت قلب و دوری شیاطین و تطهیر جسم و قلب می شود.
دومین مورد عدس هست که موجب رفع قساوت قلب و نازک شدن قلب و جاری شدن اشک میشود.
و سومین مورد سرکه است که قلب را زنده و روشن و عقل را تقویت می کند.از همین رو غذای انبیاء سرکه و روغن زیتون بوده است.
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
#پژوهش
#قرآن_پژوهی
#زیتون
(۳)
📖در سوره نور آیه ی ۳۵ درخت زیتون با مبارکه یاد شده است
«شَجَرَةٍ مُبَارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ ))
مبارکه از ریشه ب ر ک می باشد و یکی از معانی آن برکت میباشد.
🔎تحقیقات علمی نشان می دهد زیتون یکی از مقاومترین و همچنین کهنسالترین درخت میوه می باشد. این درخت میتواند صدها سال عمر کند و نمونههایی از درختان زیتون با عمر بیش از هزار سال نیز وجود دارد.
این درخت نسبت به کمآبی بسیار مقاوم میباشد.
📌در ادامه آیه ی نور، تابش نور خاصی از روغن زیتون توصیف شده است که در قسمت ۸ مورد بررسی قرار گرفت.
📎همچنین در سوره ی تین آمده است:
((سوگند به انجیر و زیتون، و کوه سینا، و این شهر امن (مکه) )).
🔎 تحقیقات علمی نشان می دهد، درخت انجیر نیز همانند زیتون، مقاوم به خشکی و با نیاز آبی پایین است و میوهای پرخاصیت بهشمار میرود.
➕همچنین تحقیقات علمی نشان داده است که زیتون و انجیر، اگر در مناطق خشک مانند اطراف طور سینا و مکه رشد کنند، دارای مقادیر بالاتری از ترکیبات فنولی و آنتیاکسیدانها هستند. این مواد نقش مهمی در پیشگیری از بیماریهایی از جمله بیماریهای قلبی، آلزایمر و پیری سلولی ایفا میکنند.
همچنین انجیر و زیتون برخلاف دوریان و بائل و مورامورا و برخی میوه های دیگر که فقط در مناطق محدودی از جهان مصرف دارد، در سراسر جهان مصرف میشوند.
#انجیر
انجیر یک داروست، رطوبت را از بدن میبرد،استخوان هارا محکم کرده،مو را بر بدن می رویاند و درد را از بین میبرد. انجیر بهترین میوه برای رفع یبوست و پاکسازی روده هاست.
#زیتون🫒
زیتون میوهای با خواص بیشماری است که فواید بسیاری برای سلامتی دارد. از جمله این خواص میتوان به کاهش التهاب و استرس اکسیداتیو، پیشگیری از بیماریهای قلبی، کنترل قند خون، تقویت استخوانها، پیشگیری از سرطان، محافظت از سلامت اندامهای تولیدمثل، حفظ سلامت پوست و مو، و بهبود عملکرد دستگاه گوارش اشاره کرد.
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
#پژوهش
#قرآن_پژوهی
(۴)
خب سوره تین؛
بیاید اول چند آیه اول سوره «تین» رو با هم بخونیم:
وَالتِّينِ وَالزَّيْتُونِ، وَطُورِ سِينِينَ، وَهَذَا الْبَلَدِ الْأَمِينِ...
خدا داره قسم میخوره... به انجیر و زیتون.
خیلی وقتا از خودمون میپرسیم چرا خدا به یه میوه قسم میخوره؟
مگه یه انجیر یا زیتون چه داره که خدا روش قسم میخوره؟
اما وقتی میریم سراغ روایات اهلبیت و تفسیر، تازه عمقِ آیه رو میفهمیم.
📌طبق بعضی از روایات، منظور از "تین"، امام حسن (علیهالسلام) هست،
و "زیتون"، اشاره به امام حسین (علیهالسلام) داره.
جالبه که انجیر توی نمادها، نشونهی نسلیه که از طرف دختر ادامه پیدا میکنه،
و زیتون، نشونهی نسلیه که از طریق پسر امتداد داره.
حالا اگه به شجره طیبه اهلبیت دقت کنیم، میبینیم امام زمان (عجلالله تعالی فرجه)،
از طرف پدری به امام حسین میرسن، و از طرف مادری هم به امام حسن،
چون دختر امام حسن، یعنی فاطمه بنتالحسن (سلاماللهعلیها)، همسر امام سجاد و مادر امام باقر (علیه السلام) بودن.
یعنی خدا با این دو قسم، به کلِ مسیر ادامهی امامت داره اشاره میکنه؛
از طریق پسر، از طریق دختر...
همهی نسل اهلبیت، همهی برکتها، توی همین دو میوهی به ظاهر ساده، ولی پررمز و راز پنهونه.
#پژوهش
#قرآن_پژوهی
توی یه روایت دیگه، یه تعبیر دیگه داریم:
گفته شده تین یعنی همون انجیر، اشاره به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) داره،
و زیتون، به امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) برمیگرده.
حالا چرا اینطوری تعبیر شده؟
چون نسل پیامبر، با اینکه خودشون پسر نداشتن که بمونه،
ولی از طریق حضرت زهرا (سلاماللهعلیها) یعنی دخترشون، نسلشون ادامه پیدا کرد؛
و از اون طرف، نسل حضرت علی (علیه السلام) از طریق پسرهاشون ادامه پیدا کرد.
باز اینجا هم همون معنای پشت پردهی تین و زیتون دیده میشه:
یکی نماد نسلِ ادامهدار از سمت دختر، یکی از سمت پسر...
همهچی تو قرآن یه جور لطیف و دقیق چیده شده... فقط کافیه کمی عمیقتر نگاه کنیم🌿✨
☘🍇☘🍇☘🍇☘🍇☘🍇
⭕القاب_مولا_امیرالمؤمنین❤
✅ #الزَّیتُونُ🔰
زیتون هم از القاب قرآنی امیرمؤمنان علیه السلام گفته شده است؛
چنان که در تفسیر قمی ذیل آیه شریفه نقل شده است: «وَالتِّینِ وَالزَّیتُونِ» 🌱
📚سوره تین، آیه ۱.🌱
مراد از تین، رسول خداست و مقصود از زیتون، امیرالمؤمنین است.🌱
📚 بحارالانوار، ج ۲۴، ص ۱۰۵
📖تفسیرقمی، ج ۲، ص ۴۳۰.🌱
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
#پژوهش
#قرآن_پژوهی
#پرسش_پاسخ
(۵)
⛔️ متن شایعه ⛔️
" خداوند در سوره "تین"(انجیر) به این میوه قسم خورده است و دانشمندان دینپژوه میگویند، احتمالاً علت آن است که انجیر، یکی از میوههای همه چیز تمام است و کلکسیونی از املاح و ویتامینها دارد؛ لذا مورد توجه خاص قرآن قرار گرفته است.
👈اما این سوگند، ویژگی ظریف دیگری هم در بر دارد که موجب مسلمان شدن یک تیم تحقیقاتی ژاپنی شده است.
👈قصه از اینجا شروع شد که یک گروه پژوهشی ژاپنی، در بین مواد خوراکی به دنبال منبع پروتئین خاصی بودند که به میزان کم، درمغز انسان و حیوانات تولید میشود.
این پروتئین، کاهش دهنده کلسترول خون ومسئول تقویت قلب و شجاعت انسان است و بازتولیدش بعد از ۶۰ سالگی تعطیل میشود.
👈ژاپنیها فهمیدند این ماده فقط در انجیر و زیتون موجود است و برای تأمین آن، باید انجیر و زیتون را به نسبت یک به هفت مصرف کرد. یعنی ۷ زیتون و ۱ انجیر ! بعد از ارائه ی این نتیجه یکی از قرآن پژوهان مصری نامهای به این تیم تحقیقاتی مینویسد و اعلام میکند که در قرآن، خداوند به انجیر و زیتون در کنار هم قسم خورده. نام انجیر فقط یک بار و نام زیتون نیز هفت بار .در قرآن آمده است. اللــــــــه اکبر. "
👇👇
🔴 در پاسخ به شایعه
"مسلمان شدن تیم تحقیقاتی ژاپنی، طی تحقیق روی انجیر و زیتون !!" :
1️⃣ نام #زیتون شش بار صراحتا و یکبار غیر مستقیم و کلمه ی #انجیر هم یک بار در قرآن آمده که خواص بسیاری نیز دارند، اما سایر ادعاهای شایعه در منابع معتبر موجود نیست!
👇👇
2️⃣ این شایعه در سال ۲۰۰۹ از قول یک استاد دانشگاه الازهر مطرح شد، 👈اما هیچ منبع معتبری گزارش تحقیقات و مسلمان شدن این تیم را نداد و بازنشر آن در رسانه های داخلی هم فاقد استناد و منبع بود.
3️⃣ نسخه های انگلیسی شایعه مدعی وجود Metallothionein یا MT، در انجیر و زیتون شده اند که در منابع علمی چنین مطلبی نیافتیم و طرح سنین مختلف برای توقف تولید آن در بدن، در نسخه های متفاوت شایعه بیانگر غیر علمی بودن آن است!
📌قابل تحقیق و پژوهش...
#پژوهشگر
#محسن_داداش_پور_باکر
💾شناسه ۱۴۰۴۰۴۳۱۱۴۵۰
https://eitaa.com/edmolavand/21047
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand
📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
عرضه یازدیم من سنه، ای شاه خوبانیم مدد
عرض حالیم سن بیلورسن، دین و ایمانیم مدد
شرمسارم، پرگناهم، سن باغیشلا یا کریم!
جمله لرنی یارلیغایین، کامل احسانیم مدد
مست و مجنون اولمیشام من فرقتیندن یا حبیب!
ای حقیقت عالمینده اینجه ارکانیم مدد
بو الیم دور دامنینیز یا علیّ المرتضی
بوی وصلیندور سنون هر درده درمانیم مدد
هر یانا عزم ائیلر اولسان سوره ی فتح اولدی فتح
آچیلور باغلو قاپی، دولتلی دربانیم مدد
بو "خطایی" نین گناهین سن گتورمه یوزینه
شاه مردان، شیر یزدان، سرّ سبحانیم مدد
🗣 #شعر شاه اسماعیل صفوی - ختایی
💾شناسه ۱۴۰۴۰۴۳۰۱۱۲۶
https://eitaa.com/Bakershenasi/248
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand
📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
📜اقوام | ایلام یا عیلام یا هَلتَمتی | صرفا جهت بهره برداری پژوهشی
📜ایلام یا عیلام یا هَلتَمتی (به پارسی باستان: اووْجه، هووجه 𐎢𐎺𐎩 (Ūvja)[۱]) نام یک تمدن در منطقهای است که بخش بزرگی، در جنوب غربی فلات ایران را در پایان هزارهٔ سوم قبل از میلاد در بر میگرفت و در دورهٔ هخامنشیان به منطقهٔ جغرافیایی شوش کاهش یافت. ایلامیان کشورشان را «هَلتَمتی» (هَ (ل) تَمتی) بهمعنی «سرزمین خدا» میخواندند، اکدیان به آن «اِلامتو» میگفتند و سومریان آن را با اندیشهنگاشت NIM به معنای «بالا و مرتفع» مینوشتند.[۲] در ۲۷۰۰ پیش از میلاد، نخستین شاهنشاهی ایلامی در شوش «در جنوب غربی ایران» تشکیل شد.[۳] سفالینههای نقاشیشده متعلق به حدود ۳۵۰۰ پیش از میلاد در شوش واقع در ایلام بیانگر دورهای پیشرفته از طرحهای هندسی، ایجاد سبک خاص از انسان و شکلهایی از جانوران در آنها میباشد.[۴]
ایلام
هَلتَمتی
𒁹𒄬𒆷𒁶𒋾
نقشهای از سرزمین تمدن ایلام (قرمز) و حکومتهای همسایه آن. خلیج فارس در عصر برنز گسترش بیشتری رو به شمالغربی داشت.
نامهای جایگزینعیلام، سوزیانا
مکانایران
دورانتمدنهای باستانی فلات ایران
تاریخها۳۲۰۰–۵۳۹ پیش از میلاد
پس ازنیاایلامی
پیش ازشاهنشاهی هخامنشی
در حدود ۲۰۹۴ تا ۲۰۴۷ پیش از میلاد ایلام توسط شولگی، دومین پادشاه سلسله سوم اور تسخیر گردید و بعداً در سال ۲۰۰۴ پیش از میلاد سلسله سوم اور توسط ایلام واژگون میشود.[۴]
در سال ۶۳۹ پیش از میلاد آشوربانیپال، شاه آشور، ایلام را شکست داد و شوش را غارت کرد. پس از این جنگ، ایلام هرگز به عنوان یک قدرت مستقل ظاهر نگردید.[۴]
ایلامیان از آغاز دورهٔ پیشا ایلامی تا پایان دورهٔ ایلام نو، حدود ۲۶۶۱ سال در جنوب غربی ایران زندگی و حکومت میکردند.[۴]
نام
ویرایش
ایلام
ایلامیان کشورشان را «هَلتَمتی» (Ha(l)tamti/Hatamti) بهمعنی «سرزمین خدا» میخواندند، اکدیان بدان «اِلامتو» (Elamtu) میگفتند و سومریان آن را با اندیشهنگاشت NIM به معنای «بالا و مرتفع» مینوشتند.[۲] نام دو استان در ایران برگرفته از نام باستانی آنان است. علاوه بر استان ایلام، نام خوزستان نیز از واژه Ūvja آمده که از روی کتیبه نقش رستم و کتیبههای داریوش در تخت جمشید و شوش، به معنای ایلام بوده و بنا به گفتهٔ ایرج افشار در «نگاهی به خوزستان: مجموعهای از اوضاع تاریخی، جغرافیایی، اجتماعی و اقتصادی منطقه» در یونانی Uxi تلفظ میشده[۵] و اگر گفته ژول آپِر را بپذیریم در ایلامی Xus یا Khuz بوده است. سِر هنری راولینسون نیز تلفظ پهلوی Ūvja را Hobui دانسته که ریشه نام اهواز و خوزستان است. این لفظ از حاجوستان و هبوجستان به دست آمده که در مجمل التواریخ و القصص (ابتدای قرن ششم هجری) در اشاره به خوزستان آمده است.
ارفعی با توجه به اینکه کلمهٔ ایلام تلفظ بینالنهرینی یک کلمهٔ ایلامی است اظهار داشته که ایلام را نباید با «ع» بلکه باید با «الف» نوشت. وی در توضیح میگوید ما حرف عین (ع) در شیوه بابلی و ایلامی نداریم بلکه در عبری، عربی و آرامی است که حرف ع موجود است. این از آنجا آغاز میشود که در ایران وقتی اکثر مترجمان شروع به برگردان یک کلمه میکنند بسته به اینکه متن خارجی که در دست دارند به چه زبانی است (آلمانی، فرانسوی، انگلیسی و …) در کارشان تفاوت وجود دارد. این «ع» باعث شده است که بهخصوص عدهای از استادان که تعصب یهودیگری آنها بیشتر است بهجای اینکه بگویند این کلمه برگردانی از کلمهٔ «هَلتامتی» یا «هتامتی» است کلمهٔ ایلام را از ریشهٔ سامی دانسته و گفتهاند که از «علی یعلو» است و مترادف «اعلی یعلو» به معنای «سرزمین بلند» است و ایلامیها اسمی را که به کشور خود دادهاند را از سامیها گرفتهاند. در حالی که اینها نتوانستهاند بُنِ اسمی از کلمهٔ ایلام را نشان بدهند.[۶]
محدودهٔ جغرافیایی
ویرایش
در گذشته ایلام به سرزمینی که از استانهای خوزستان، لرستان، ایلام ، چهار محال و بختیاری ، کهگیلویه و بویراحمد ،کوههای بختیاری و کوه های کهگیلویه ترکیب یافته بود اطلاق میشد. حدود این سرزمین از طرف غرب به رود دجله در کشور عراق، از طرف شرق به قسمتی از استان فارس، از سمت شمال راهی که از بابل به همدان میرفت و از سمت جنوب به خلیج فارس تا بوشهر منتهی میشد.
ایلام در کتاب مقدس
ویرایش
نام ایلام، از سوی همسایگان این تمدن به آنها داده شده است و ایلامیها سرزمین خودشان را هتمتی یا هلتَمتی میخواندند، که البته به صورت (هیلتمتی) یا (هیلمتی) به نظر میرسد ریشه ای برای واژه (ایلام) بوده باشد. بر اساس نظریاتی که در کتاب مقدس یهودیها آمده، ممکن است پسر سام در این منطقه حضور داشته است (سِفر پیدایش ۱:۱۴) کَدُرلاعمر نام یک ایزد ایلامی بوده است و تنها در یک جا آورده شده است و در هیچکجا به عنوان یک شاه یاد نشده است.[۷] ایلامیها همواره با همسایهٔ غربی خود یعنی دولتهای میانرودان از جمله سومر و اکد و جانشینان آنان یعنی آشور و بابل در حال پیکار بوده و در پارهای از زمان شکست میخوردند و زیرنظر بابلیها یا آشوریها درمیآمدند و گاهی نیز بر آنان پیروز میشدند به گونهای که ایلامیها را قومی دانستهاند که یهوه آنان را برای گوشمالی در بابل (اشعیا ۲:۲۱) و اورشلیم (اشعیا ۶:۲۲) به کار گرفت، (ارمیا ۲۵:۲۵؛ ۳۴:۴۹؛ حزقیال ۲۴:۳۲) دانیال (دانیال ۲:۸) خویشتن را در رؤیایی در دارالسلطنهٔ شوش نزد نهر اولای دید؛ او صدای مردی را نیز از درون نهر اولای شنید (دانیال ۱۶:۸). شوش محل رخ دادن داستان استر در دوران خشایارشا یا اخشورُش بود. در کتاب استر بارها به بیره (دارالسلطنه) شوش اشاره شده است. (۲:۱؛ ۳:۲؛ ۱۵:۳؛ ۱۴:۸؛ ۶:۹؛ ۱۱:۹)
در (عزرا۹:۴) به مردانی از شوش اشاره شده است که آشوربانیپال آنان را به سامره تبعید کرده بود. نحمیا هنگامی که در شوش بود (نحمیا ۱:۱) از وضعیت ویرانی حصارهای اورشلیم باخبر شد. هرچند که در کتاب عهد جدید سخنی از شوش در میان نیست؛ زائرانی در روز پنطیکاست- عید پنجاهه که امروزه هم یهودیان پس از عید فصح و هم مسیحیان به مناسبت حلول روح القدس بر حواریون آن را جشن میگیرند- از ایلام به اورشلیم رفته بودند. (اعمال رسولان ۹:۲)
تاریخ سیاسی ایلام
ویرایش
مقالهٔ اصلی: تاریخ ایلام
آگاهی ما از تاریخ ایلام عمدتاً حاصل بازسازی قطعات ناقص از منابع میانرودان (سومری، اکدی، آشوری و بابلی) است. تاریخ ایلام معمولاً به سه دوره با گسترهٔ بیش از دو هزار سال تقسیم میشود. دورهٔ پیش از نخستین دورهٔ تاریخ ایلام به نیا-ایلامی مشهور است.
پژوهشگران جدید تا مدتها ایلام را با شوش یکی میپنداشتند، که شوش مترادف با دشت و کوهپایههای زاگرس سفلی در استان خوزستان امروزی است. همان مرکز باستانی پادشاهی انشان بوده است و دوم اثبات گردید که شوش و ایلام دو مفهوم متمایز بودهاند؛ بهعبارت دیگر، شوش مترادف ایلام نیست. در واقع، در طی تاریخ چندهزار سالهٔ ایلام، مرزهای این سرزمین نه تنها از دورهای به دوره دیگر، بلکه با توجه به دیدگاه کسی که آن را توصیف میکرد، متغیر بود. برای مثال، بر اساس منابع میانرودان میتوان نقشهای نسبتاً دقیق از ایلام در اواخر هزارهٔ سوم پیش از میلاد ترسیم کرد؛ ترسیم این نقشه را بهویژه مدیون «جغرافیای سارگن اکدی» هستیم، اثری که در دورهٔ آشوری جدید تدوین شد و دامنهٔ فتوحات سارگون بزرگ در حدود ۲۳۰۰ پیش از میلاد را نشان میدهد. به نظر میرسد که طبق تصور میانرودانیها در اواخر هزارهٔ سوم پیش از میلاد، کشور ایلام تمامی فلات ایران را در بر میگرفت، و از میانرودان تا دشت کویر و دشت لوت و از دریای خزر تا خلیج فارس گسترده بود.[۸]
اما نفوذ فرهنگ ایلامی در آن دوره بسیار گستردهتر از این مرزهای سیاسی بود و به آسیای مرکزی، افغانستان، پاکستان و سواحل جنوبی خلیج فارس میرسید. باید تأکید کرد که در طی سدههای آخر هزارهٔ سوم، شوش گاهی از نظر سیاسی به امپراتوریهای میانرودان وابسته بود که مرکز این امپراتوریها ابتدا اکد و سپس اور بود؛ شوش تنها برای مدت کوتاهی عضو کنفدراسیون ایلامی بود. کنفدراسیون ایلامی از چندین پادشاهی تشکیل میشد: پادشاهی اوان (احتمالاً در ناحیهٔ زاگرس)، سیماشکی (یا به تلفظ آشوری، شیمشکی) (احتمالاً از کرمان تا دریای کاسپین) و انشان (استان امروزی فارس که بهطور طبیعی از ناحیهٔ بوشهر به خلیج فارس دسترسی دارد). باید افزود که کل این تعریف از دیدگاه میانرودانیهاست. برای مردم فلات ایران، یعنی اوانیها و شیمشکیها، ایلام بهمعنی سرزمین انشان بود.[۸]
هنگامی که ایلامیها با مردم شوش متحد شدند و در سال ۲۰۰۴ پیش از میلاد به امپراتوری سوم اور پایان دادند، آنها شوش را به ایلام ضمیمه کردند؛ سپس نهمین شاه سیماشکی در شوش، دودمان اپرتی یا سوکل مخها را تشکیل داد؛ بنابراین، این سلسله ریشه در فلات ایران داشت. مشخص کردن مرزهای شرقی پادشاهی اپارتی مشکل است، اما با کمشدن قدرت ایشان در سدهٔ ۱۸ پیش از میلاد، احتمالاً نفوذ ایشان در شرق هم کاهش یافت. دربارهٔ «پادشاهان انشان و شوش» که در دوران ایلامی میانه (۱۵۰۰ تا ۱۱۰۰ پیش از میلاد) حکومت میکردند، بنا به مدارک موجود، میدانیم که حداقل بر استانهای امروزی خوزستان، فارس و بوشهر اعمال سلطه داشتند. در هزارهٔ اول پیش از میلاد، گسترش اقوامی که به زبانها و لهجههای هندوایرانی سخن میگفتند به داخل فلات ایران، باعث شد که ایلامیها قلمروهای امپراتوری خود را یکی پس از دیگری از دست بدهند و در شوش پناه بگیرند؛ از این پس بود که مرزهای ایلام به شوش محدود گردید. در سالنامههای آشوربانیپال، کتیبههای هخامنشی و کتاب مقدس به همین سرزمین کوچک اشاره شده است.[۸]
با وجود پیشرفتهای جدید، شناخت ما از تاریخ ایلام همچنان بسیار ناقص است. بهدلیل اندک بودن منابع بومی، بازسازی تاریخ ایلام عمدتاً باید بر مبنای متون میانرودان صورت بگیرد. تاکنون بزرگترین قسمت متون ایلامی در حفاریهای شوش بدستآمده، شهری که از بدو پیدایش در حدود ۴۰۰۰ سال پیش از میلاد، گاه زیر سلطهٔ قدرت ایلام و گاه زیر سلطهٔ میانرودان بوده است. در حفاریهای قدیمیترین سطوح محوطهٔ شوش، سفالهای قابل توجهی بهدستآمده که مشابه آنها در میانرودان یافت نمیشود. در حالی که در دورهٔ بعدی (سطوح ۲۲ تا ۱۷ در کاوشهایی که «لو برون» انجامداده) مواد باستانشناسی بهدستآمده با مواد میانرودان در دورهٔ اوروک شباهت دارد. از حدود ۳۲۰۰ پیش از میلاد، میتوان تأثیر فلات ایران را در شوش مشاهده کرد؛ زیرا نمونههای مشابه الواح عددی و سپس الواح ایلامی ابتدایی که در شوش پیدا شده، در تعداد کمتر در سایتهای فلات ایران تا نقاط دوردستی چون شهر سوخته در سیستان به دست آمده است. خط ایلامی ابتدایی که تمامی تلاشها برای کشف رمز آن ناکام مانده است، تا حدود ۲۷۰۰ پیش از میلاد استفاده میشد اما در دورهٔ کمتر شناختهشدهٔ بعدی، یعنی بین پایان دورهٔ نیا-ایلامی و تأسیس سلسله اوان، ایلام به تدریج از گمنامی درآمد. نخستین بار که نام پادشاهی ایلام را میبینیم در کتیبهای از انمبرگسی شاه کیش است که در حدود ۲۶۵۰ پیش از میلاد حکومت میکرد. اما تنها از آغاز دورهٔ اکدی است که نام ایلام در منابع مکتوب دیده میشود.[۸]
نیا-ایلامی
ویرایش
مقالهٔ اصلی: نیا-ایلامی
نیا-ایلامی دورهای از تاریخ ایلام در بین سالهای ۳۲۰۰ تا ۲۷۰۰ پیش از میلاد است.
ایلام باستان
ویرایش
در دورهٔ ایلامی باستان، سه سلسله به ترتیب حکومت کردند. شاهان دو سلسلهٔ اول، یعنی سلسلههای اوان و سیماشکی، در فهرست شاهانی که از شوش دورهٔ بابلی قدیم بهدستآمده، ذکر شدهاند. در این سند ابتدا دوازده نام ذکرشده و عبارت «دوازده شاه اوان» بهدنبال آن میآید، سپس دوازده نام دیگر ذکرشده و عبارت «دوازده شاه سیماشکی» به دنبال آن میآید. برخلاف متون مشابه میانرودانی، در این سند ساده نه به سالهای حکومت شاهان اشارهشده و نه نسب ایشان مشخص گردیده؛ و هیچ نشانهای از جامع بودن این دو فهرست در دست نیست. اما هر چند این سند تا حدی ساختگی به نظر میرسد، برخی افراد مذکور در آن از طریق منابع دیگر شوش یا میانرودان شناخته شدهاند، در نتیجه معلوم میشود که آنها شخصیتهای تاریخی بوده و تخیّلی نیستند. سلسلهٔ سوم، یعنی اپارتیها، با دورهٔ بابلی قدیم در میانرودان همزمان است؛ این سلسلهٔ ایلامی را اغلب «سلسلهٔ سوکل مخها» مینامند زیرا شاهان آن لقب سوکل مخ داشتند.[۸]
پادشاهی اوان
ویرایش
مقالهٔ اصلی: پادشاهی اوان
دودماننامهٔ شاهان اوان و شاهان سیماشکی؛ ۱۸۰۰ تا ۱۶۰۰ پیش از میلاد، موزهٔ لوور.
پادشاهی اوان تا حدی با سلسلهٔ سارگن اکدی (۲۳۳۴ تا ۲۲۷۹ پیش از میلاد) همزمان بود و گمان میرود آخرین پادشاه این سلسله، پوزور اینشوشیناک، در زمان اورنامو (۲۱۱۲ تا ۲۰۹۵ پیش از میلاد) بنیانگذار سومین سلسلهٔ پادشاهی اور، سلطنت میکرد. در این مرحله اطلاعات راجع به ایلام در منابع میانرودان بسیار واضح و روشن میشوند، زیرا توجه میانرودانیها به ثروتهای طبیعی فلات ایران (مانند چوب، سنگ و فلزات) که خود فاقد آن بودند، جذب شدهبود. گزارش لشکرکشیهای ایشان اطلاعات مهمی برای بازسازی تاریخ و جغرافیای ایلام بهدست میدهد. دربارهٔ هفت پادشاه نخستین مندرج در فهرست شاهان شوش هیچچیز نمیدانیم، اما هشتمین و نهمین شاه (به ترتیب معکوس) در گزارش لشکرکشیهای سارگن اکدی و پسرش ریموش ذکر شدهاند. هدف اصلی این لشکرکشیهای اکدی بهرهبرداری اقتصادی از سرزمین ایلام شامل مرخشی (بلوچستان) بود. اما بهنظر میرسد که این لشکرکشیها در حد تاختوتاز برای کسب غنیمت بود نه فتح واقعی آن قلمرو پهناور. منیشتوشو، شاه اکدی، به جنگ در جنوب ادامه داد و یک پیروزی در «شخیروم» در ساحل خلیج فارس به دست آورد، سپس برای مطیعکردن اتحادیهای از سی و دو شهر در ساحل عربی خلیج فارس از دریا عبور کرد. در دوران حکومت نارامسین اکدی، یک معاهده بین حاکم تابع نارامسین که در شوش حکومت میکرد و شاه اوان، شاید خیتا، منعقد شد. این قدیمیترین متن شناختهشدهٔ ایلامیست که با نشانههای خط میخی نوشتهشده اما ترجمه و تفسیر آن سخت است.[۸]
آخرین پادشاه فهرست شاهان شوش، کوتیک اینشوشیناک، ابتدا شوش و سپس انشان را فتح کرد و بهنظر میرسد که با مطیعکردن پادشاه سیماشکی توانست وحدت کوتاهمدتی در فدراسیون ایلامی بهوجود آورد؛ اما جانشینان او نتوانستند که شوش را در قلمرو ایلام نگهدارند. پوزور اینشوشینک چندین کتیبه با نام خود در شوش باقی گذاشته است. برخی از آنان به اکدی نوشتهشدهاند و بقیه به خط ایلامی باستان یا ایلامی خطی؛ ایلامی خطی یک نظام نگارشی است که تنها معدودی از نشانههای آن با قطعیت رمزگشایی شدهاند. شاید نشانههای ایلامی خطی از ایلامی ابتدایی گرفته شده باشند. اما سلطهٔ پادشاهان ایلام بر شوش دیری نپایید، چند سال بعد شولگی، پادشاه اور (۲۰۹۴ تا ۲۰۴۷ پیش از میلاد)، این شهر و نواحی اطراف آن را دوباره تصرف کرد، و بار دیگر شهر شوش بخش تابع امپراتوری میانرودان شد و تا فروپاشی آن امپراتوری به همین شکل باقی ماند.[۸]
پادشاهی سیماشکی
ویرایش
مقالهٔ اصلی: پادشاهی سیماشکی
از دوازده پادشاه سیماشکی که نام آنان در فهرست شاهان شوش ذکرشده، نام ۹ نفر در منابع دیگر آمده است. در قسمت اول این دوره مشاهده میکنیم که میانرودانیها پیدرپی به فلات ایران حمله میکنند؛ بهنظر میرسد که هدف اصلی این حملهها، سیماشکی، موطن پادشاهان ایلامی بود که در ناحیهٔ کرمان امروزی قرار داشت؛ اما حملهها بهندرت موفقیتآمیز بود. در میان این لشکرکشیها دورههایی از صلح بود که با ازدواج میان خانوادههای سلطنتی همراه بود. برای مثال، شو سین، پادشاه اور، یکی از دخترانش را به ازدواج شاهزادهٔ انشان درآورد، اما بعداً حداقل دو بار به ساحل جنوب شرقی دریای کاسپین حمله کرد. بهنظر میرسد که میانرودانیها برای بهدستآوردن مواد خام مورد نیاز، گاه به روشهای صلحآمیز و گاه به زور توسل میجستند. اما قدرت میانرودانیها رو به افول بود. ایبی سین، آخرین پادشاه سلسلهٔ اور (۲۰۲۸ تا ۲۰۰۴ پیش از میلاد)، قادر نبود به عمق قلمرو ایلام نفوذ کند و عامل او، ایر ناننا، دیگر بر قسمت عمدهٔ شرق امپراتوری سلطه نداشت و تنها بر سرزمینهای خط شمال غربی به جنوب شرقی از آربلا به بشیمه در ساحل شمالی خلیج فارس تسلط داشت. در سال ۲۰۰۴ پیش از میلاد، ایلامیها با سوزیانا متحد شدند و به رهبری کینداتو، ششمین پادشاه سیماشکی، اور را فتح کردند و ایبی سین را بهعنوان زندانی به ایلام بردند.[۸]
پادشاهی اپرتی
ویرایش
مقالهٔ اصلی: پادشاهی اپرتی
به نظر میرسد این دورهٔ طولانی که حدوداً سه سده بهطول انجامید، با وجود تعداد بیشتر و تنوع مدارک موجود، هنوز یکی از مغشوشترین دورههای تاریخ ایلام است. سه موضوع که بازسازی تاریخ این دوره را کاملاً تحریفکرده و مورخان جدید را به اشتباه انداخته است:
اول، ترتیب جانشینی و شجرهنامهٔ حاکمان این دوره است؛ در نتیجهٔ تفسیر نادرست عبارت اکدی «پسر خواهر شیلخخه» (mār ahāti(-šu) ša Šilhaha)، محققان گمان میکردند که ترجمهٔ صحیح mār ahāti، همچون میانرودان، خواهرزاده (پسر خواهر) است، و این اصطلاح واقعاً به یک رابطهٔ نسبی اشاره میکند. در نتیجه، دربارهٔ تقسیم قدرت بین شاخههای مستقیم و عرضی خانوادهٔ شاهی فرضیهای مطرح شد که خاص ایلام بود. اما واقعیت کاملاً متفاوت بود: معنی واژگان «پسر خواهر شیلخخه» خواهرزاده نیست، بلکه به معنی پسری است که شیلخخه از همبستری با خواهر خودش به دنیا آورده و نشانهٔ وجود ازدواج با محارم در میان خانوادهٔ سلطنتی است؛ وارث مشروع شاه، از این ازدواج زاده میشد. بهعلاوه، این عبارت تنها یک عنوان یا لقب بود، چنانکه قرنها بعد از مرگ شیلخخه، اونتاش ناپیریشا و خوتلوتوش اینشوشینک، خود را پسر خواهر شیلخخه مینامند. این نکته هم اضافه شود که عبارت اکدی را در ایلامی به ruhu-šak ترجمه کردهاند: ruhu یعنی پسر، هنگامی که به مادر اشاره میشود و šak یعنی پسر، هنگامی که به پدر اشاره میشود. اصلاً مسئلهٔ کلمهٔ «خواهر» در میان نیست.[۸]
موضوع دوم، که همانند موضوع اول، مانعی برای بازسازی درست تاریخ ایلام بوده، کتیبهای از شیلخک اینشوشینک است که در آن، گروهی از شاهان پیشین خود را نام میبرد که معبدی متعلق به اینشوشینک را بازسازی کرده بودند. اکثریت مورخان گمان کردهاند که شیلخک اینشوشینک در این کتیبه، شاهان پیشین خود را بر حسب ترتیب زمانی ذکر میکند و میتوان این فهرست را با وارد کردن نام شاهانی که به آنها اشارهنشده، کامل کرد. اگرچه نام پادشاهان اولیه، عموماً در ابتدای فهرست آمده و در انتها به پادشاهان جدیدتر اشارهشده، درون هر گروه ترتیب چینش شاهان با منابع دیگر تعارض دارد. ترتیب زمانی بهمخورده، چون چینش شاهان بر مبنای نسب است؛ گاهی، در ابتدا شاخهٔ مستقیم آوردهشده سپس شاخههای عرضی، اما گاه شاخههای عرضی، بدون توجه به ترتیب زمانی، بر شاخهٔ مستقیم مقدم شده است. ترتیب شاهان دورهٔ سوکل مخها به این صورت است: «اپرتی (ابارات)، شیلخخه، سیروک توخ، سیوه پلر خوپاک، کوک گیرمش، اته خوشو، تمتیخلکی، و کوک نشو». در اینجا ترتیب اپرتی، شیلخخه، سیروک توخ، سیوه پلر خوپاک در شاخهٔ مستقیم صحیح است (رابطهٔ پدر پسری دارند). اما دو شاه بعدی یعنی کوک گیرمش و اته خوشو، از نظر ترتیب زمانی در جای درست نیستند، زیرا ایشان بین دورهٔ شیلخخه و سیروک توخ حکومت کردند؛ بنابراین کوک کیرماش از یک شاخهٔ عرضی بود و بههمین دلیل در فهرست کتیبهٔ شیلخک اینشوشینک، وی «پسر لانکوکو» نامیده شده است. نام لانکوکو در منابع دیگر نیامده و احتمالاً هرگز به حکومت نرسیده است. احتمال دارد که وی برادر یکی از سوکل مخها بوده است که وقتی درگذشت، وارث مستقیم نداشت یا وارث او برای سلطنت، بسیار جوان بود و بهاین دلیل، پسر برادر او یعنی پسر لانکوکو به حکومت رسید. دلایل بیشتر، از کتیبههای برخی از کارمندان رده بالایی بهدست میآید که بعد از خدمت در دستگاه ایدادو دوم، دهمین پادشاه سیماشکی، به کوک کیرماش خدمت کردند؛ بنابراین، او آنگونه که درگذشته به نادرست پنداشته میشد، نمیتوانسته در قرن پانزدهم پیش از میلاد حکومت کردهباشد. تمتی خلکی و کوک نشور آخرین شاهان شناختهشدهٔ سوکل مخها، احتمالاً از شاخهٔ مستقیم بودند.[۸]
سرانجام، موضوع سوم این بود که مورخان گمان میکردند، کتیبهای از اته خوشو نشان میدهد که زمان حکومت اپرتی، شیلخخه و اته خوشو همزمان بوده و نخستین حکومت سه نفرهٔ سلسله را تشکیل دادهاند. در واقع بر اساس مدارک مختلفی، به ویژه مهرهای استوانهای خدمتگزاران این پادشاهان، میتوان نشان داد که بین شیلخخه و اته خوشو، شش سوکل مخ اعمال قدرت کردهاند: «پالا ایشن، کوک کیرماش، کوک سنیت، تم سنیت، کوک نخونته و کوک نشور اول». این گروه در قرن بیستم پیش از میلاد سلطنت کردند، اما بسیاری از پژوهشگران، مانند والتر هینتس و هاید ماری کخ، حکومت ایشان را در قرن شانزدهم پیش از میلاد میدانند.[۸]
با توجه به اصلاح شدن تفاسیر مربوط به این سه مورد، امروزه میتوان تاریخ سلسلهٔ اپرتی را بهطور منسجم، اگرچه ناکامل، نوشت. پادشاهان سیماشکی که جانشین کینداتو شدند، بعد از سقوط امپراتوری اور در شوش مستقر شدند. پادشاهان سیماشکی، ایدادو اول و تن روخوراتر دوم (که با مکوبی، دختر بیلالاما پادشاه اشنونا در میانرودان ازدواج کرد) معابدی را در شوش ساخته یا تجدید بنا کردهاند. اما اپرتی دوم اگرچه در فهرست شاهان شوش نهمین شاه سیماشکی نامیده شده است، بنیانگذار سلسلهای جدید بود که مورخان امروزی آن را سلسلهٔ اپرتیها مینامند. جای تعجب است که اولین شاهان اپرتی، همزمان با آخرین شاهان سیماشکی (یعنی ایدادو دوم، ایدادو نپیر، و احتمالاً ایدادو تمتی) حکومت میکردند. اپرتی، اولین شاه سلسلهاش، حداقل در بخشی از عمرش با گروهی از شاهان سوکل مخ، همزمان بود. دومین شاه اپرتی، شیلخخه، در دو سند از دورهٔ اته-خوشو ذکر شده است؛ اته خوشو با سومو ابوم (۱۸۹۴ تا ۱۸۸۱) نخستین شاه سلسلهٔ اول بابل، همزمان بود.[۸]
دو ویژگی در سلسلهٔ سوکل مخها قابل توجه است: یکی طول حکومت ایشان و دوم، تمایل روزافزون خاندان سلطنتی به فرهنگ سامی. با ملحق کردن سوزیانا به امپراتوری ایلام، سوکل مخها باعث شدند که شوش همچنان مرکزی مهم بماند. این فرایند در چند حوزه مشهود است. برای مثال، ایلامیها زبان خود را بر مردم شوش تحمیل نکردند؛ اکثریت غالب اسناد این دوره که از حفاریهای شوش بهدستآمده، بهزبان اکدی هستند؛ بیشتر آنها اسناد حقوقی یا اقتصادی مربوط به زندگی روزمره بوده و نام سوکل مخ یا سوکل در آنها ذکر شده است.[۸]
همچون زبان، مردم شوش مجمع خدایان (پانتئون) شوشی-میانرودانی خود را نیز حفظ کردند که در رأس آن، اینشوشینک، خدای حامی این شهر قرار داشت. خدایان اصیل ایلامی نادر بودند. نهایتاً این توجه به فرهنگ سامی، یا غربیشدن، در القاب مشاهده میشود. بهعبارت دیگر، عناوین شاهی نیز تمایل سوکل مخها را به فرهنگ سامی نشان میدهد. عنوان «شاه انشان و شوش» که لقب اپرتی، بنیانگذار سلسلهٔ سوکل مخها، بود، بهزودی کنار گذاشته شد و عناوینی استفاده شد که به کارگزاران میانرودانی منصوب شده در شوش یا ایلام در دوران امپراتوری سوم اور متعلق بود. قدرت عالی در دست سوکل مخ بود. گاهی فرمانروا بخشی از قدرت را به فرزندان خود محول میکرد، که در این صورت اگر فرماندار ایالتهای شرقی امپراتوری بودند، لقب «سوکل ایلام و سیماشکی» به ایشان داده میشد و اگر فرماندار سوزیانا میشدند، به «سوکل شوش» ملقب میشدند؛ گاه به این فرماندار «شاه شوش» لقب میدادند؛ بنابراین لازم است تا فرضیهٔ تقسیم قدرت در ایلام را کنار بگذاریم. جانشینی بر تخت شاهی حق پسر ارشد بود، اما یک عنصر مهم به آن اضافه شده بود، مشروعیت، درجهبندی داشت: فرزندان حاصل از ازدواج درونخانوادگی بر فرزندان حاصل از ازدواج با غریبهها تقدم داشتند. فرزندی که از وصلت پادشاه با یک شاهزاده خانم ایلامی، یعنی غریبه (خارج از خانواده)، بهدنیا میآمد، مشروع بود. اما فرزندی که از وصلت پادشاه با خواهر خودش به دنیا میآمد، مشروعیت بالاتری داشت؛ بنابراین، پسر ارشد که از ازدواج شاه با یک شاهزاده خانم خارج از خانواده (ازدواج برون همسری) به دنیا آمده، میبایست تاج و تخت را به برادر کوچکتری که از ازدواج بعدی شاه با خواهرش (ازدواج درونهمسری) بهدنیا میآمد، واگذار میکرد. پسری که از ازدواج شاه با دخترش بهدنیا میآمد، بالاترین درجهٔ مشروعیت را داشت. این مورد چند قرن بعد برای خوتلوتوش اینشوشیناک پیشآمد، که به نظر میرسد پسر شوتروک نهونته یکم از دخترش نخونته اوتو بود. در شرایطی که پادشاه وارث مذکر نداشت یا وارث او برای حکومت کردن خیلی جوان بود، قدرت به شاخهٔ عرضی میرسید، مانند کشورهای دیگر.[۸]
لازم نبود که «سوکل ایلام و انشان» و «سوکل شوش» با مقام عالی سوکل مخ پیوند خانوادگی داشته باشد. اما گاه پیش میآمد که شاه به دلایل عملی (فایده، مصلحت) فرزندان خود را در قدرت شریک میکرد. این احتمال وجود دارد که همانند دورهٔ هخامنشی، دربار به هنگام تابستان به علت گرمای شدید، شوش را ترک میکرد و در فلات که معتدلتر بود، پناه میگرفت. پس احتیاط حکم میکند که فرد مورد اعتمادی را برای اداره سرزمینهای پست منصوب کنند.[۸]
ایلام میانه
ویرایش
در دورهٔ ایلام میانه، شاهان ایلامی سریعاً راه خود را از دورهٔ قبل جدا کردند. در واقع ویژگی این دوره، «ایلامی شدن» سوزیانا است (برخلاف «سامی شدن» در دورهٔ قبل). شاهان این دوره، عنوان سوکل مخ یا سوکل را رها کردند و عنوان قدیمی «شاه انشان و شوش» را برگزیدند (در کتیبههای اکدی بهصورت «شاه شوش وانشان»). زبان اکدی در زمان اولین خانوادهٔ حاکمان ایلامی میانه، یعنی کیدینوها، هنوز استفاده میشد، ولی در کتیبههای دو دودمان بعدی، ایگه هلکیها و شوتروکیها، بهندرت دیده میشود.
درخشانترین دوره حاکمیت ایلامیها از نظر هنر و معماری، دوره میانی است که در آن آثار معماری ارزشمندی ایجاد گردیده که اغلب معابد هستند. ایلامیها هم مانند اقوام باستانی دیگر به مذهب و پرستش خدایان متعدد اهمیت میدادهاند و موید این مطلب کشف معابد، گورها و نقوش برجسته در نقاط استقرار آنهاست. یکی از آثار قابل تأمل و مهم آنها زیگورات چغازنبیل است.
در این دوره مجمع خدایان ایلامی بر سوزیانا تحمیل شد و با ساخت مجموعهٔ سیاسی-دینی چغازنبیل، به اوج قدرت خود رسید.[۸]
زیگورات چغازنبیل کهنترین اثر ایرانی است که دارای ابعاد و خصوصیات خیرهکننده است و با اهرام مصر برابری میکند. این بنای عظیم به صورت هرم مطبق یا پله پله ساخته شده است.[۹]
در حدود ۱٬۲۴۴ تا ۱٬۲۰۸ پیش از میلاد، درگیریهای بین ایلام و امپراتوری آشور افزایش پیدا میکند. توکولتی نینورتای یکم پادشاه آشور به کوههای شمال ایلام حمله میکند. در همین دوره و در زمان پادشاهی کیدین خوران (Kidin-Ḵutran) ایلام به بابل حمله میکند.[۴]
در حدود ۱۱۷۱ پیش از میلاد، کویترناهونته شاه ایلام به بابل حمله کرده و آن سرزمین را فتح میکند.[۴]
در حدود ۱٬۱۰۰ تا ۷۷۰ پیش از میلاد، اتحاد ایلام و بابل علیه آشور صورت میپذیرد.[۴]
دودمان کیدینوها
ویرایش
مقالهٔ اصلی: دودمان کیدینو
بهکار بردن واژهٔ دودمان برای کیدینوها شاید نادرست باشد، زیرا هنوز هیچ نشانهای از رابطهٔ پدر فرزندی بین پنج حاکمی که یکی پس از دیگری به حکومت رسیدند، در دست نیست: کیدینو، اینشوشینک سونکیر نپی پیر، تنروخوراتر دوم، شالا، و تپتی اهر. مدارک شوش و هفت تپه، کبناک باستان، نشان میدهند که بین دورهٔ سوکل مخ و دورهٔ ایلامی میانی انقطاعی وجود دارد. نخستین نشانهٔ انقطاع، انتخاب لقب بود. کیدینو و تپتی اهر خود را «شاه شوش و انزان» نامیدند و به این شکل خود را به سنتی کهن متصل کردند. لقب دیگر آن دو، «خدمتگزار کیرواشیر» خدایی ایلامی است، بدین گونه مجمع خدایان فلات ایران را در سوزیانا رواج دادند. اما مانند دورهٔ قبل، آنان همچنان زبان اکدی را در تمام کتیبههای خود استفاده کردند.[۸]
دودمان ایگه هلکی
ویرایش
مقالهٔ اصلی: دودمان ایگه هلکی
تا همین اواخر، به نظر میرسید که دودمان ایگه هلکی یکی از شناختهشدهترین دودمانها در تاریخ ایلام است. مورخان گمان میکردند که بهدنبال حملهٔ یکی از شاهان کاسی به نام کوریگلزو دوم (۱۳۳۲ تا ۱۳۰۸ پیش از میلاد) علیهٔ شاه ایلامی به نام هورپتیلا ایگه هلکی در حدود سال ۱۳۲۰ پیش از میلاد، قدرت را به دست گرفت؛ سپس حکومت وی به شش جانشینش منتقل شد، که معروفترین ایشان اونتاش ناپیریشا است که در حدود ۱۲۵۰ پیش از میلاد، زیگورات معروف چغازنبیل را ساخت. این دوره با کیدین هوتران سوم خاتمه یافت که وی با بهدست آوردن دو پیروزی در مقابل انلیل ندین شومی (۱۲۲۴ پیش از میلاد) و ادد شوما آیدین (۱۲۲۲ تا ۱۲۱۷ پیش از میلاد) به عظمت و شکوه کاسیها پایان داد. ترکیب اطلاعات بدستآمده از یک نامه که اینک در موزه خاور نزدیک برلین نگهداری میشود و دو قطعه از یک مجسمهٔ بازکشفشده در موزه لوور، موجب تجدید نظر کامل در این تصور گردید. نامهٔ موجود در برلین، یک متن بابلی جدید است که به زبان اکدی نوشتهشده است، ولی به روی تکههای مجسمه، کتیبهای بهزبان ایلامی هست. فرستندهٔ نامه یک شاه ایلامیست که نام او روی متن از بینرفته اما به احتمال قوی، شوتروک ناهونته یکم است؛ نویسنده ادعا میکند که حکومت بابل حق اوست. نام مخاطب نامه هم از بین رفته است. شاه ایلامی برای اثبات ادعایش بر حکومت بابل، نام تمام شاهان ایلامی را که با شاهدختان کاسی ازدواج کرده بودند، به علاوهٔ فرزندان حاصل از این ازدواجها، ذکر میکند. برای نمونه، جانشین بلافصل ایگه هلکی، پهیر ایشن یکم، با خواهر یا دختر بزرگ کوریگالزو اول ازدواج کرد؛[۱۰] پایان حکومت کوریگالزو اول، سال ۱۳۷۴ پیش از میلاد بوده است، پس معلوم میشود که سلسلهٔ ایگه هلکی تقریباً یک قرن از آنچه پیشتر تصور میشد قدیمیتر بوده است. بهعلاوه، دو شاه که پیشتر ناشناخته بودند در این متن ذکر شدهاند: یکی، کیدین هوتران دوم، پسر اونتاش ناپیریشا (این شخص نمیتواند همان کیدین هوترانی باشد که با کاسیها جنگید)، دوم، پسر وی نپیریشه اونتش. چون قطعات مجسمهٔ موزهٔ لوور به کیدین هوتران دیگری که پسر پهیر ایشن بوده منسوب است، حتماً سه پادشاه به این نام در سلسلهٔ ایگه هلکیها وجود داشته است: کیدین هوتران اول (ازدواج کرده با دختر شاهزاده [ناخوانا] دانیاش)،[۱۰] پسر پهیر ایشن؛ کیدین هوتران دوم، پسر اونتاش نپیریشه و کیدین هوتران سوم که پدرش معلوم نیست؛ بنابراین تعداد پادشاهانی که در این دوره به قدرت رسیدند، از هفت به ده نفر افزایش یافت، و هنوز معلوم نیست که فهرست کامل باشد. در واقع، نخستین توصیف بهجامانده دربارهٔ این سلسله در یکی از کتیبههای شیلهک اینشوشینک از دودمان شوتروکی است؛ وی در آن کتیبه، شماری از شاهان قبلی را نام میبرد که معبدی از اینشوشینک را بازسازی کرده بودند. در نامهٔ برلین هم فقط به شاهانی که با شاهدختهای کاسی ازدواج کرده بودند یا فرزندان ایشان اشاره شده است. شاهی که در این دو گروه نباشد، گمنام میماند. سرانجام، اکنون میتوان تأیید کرد که هورپتیلا، شاه ایلام نبود بلکه شاه سرزمینی بهنام الامات بود.[۸]
ویژگی اصلی این سلسله، «ایلامی کردن» سوزیانا است؛ مجتمع دینی چغازنبیل، (دوراونتاش باستان)، گواهی بر این سیاست است، که در زمان کیدینوها آغاز شده بود. در حالی که اپرتیها، عناوین، خدایان و زبان خود را از شوشیها اقتباس کردهبودند، ایگه هلکیها بر جنبهٔ ایلامی سوزیانا تأکید کردند. ازاینرو، اسناد نوشتهشده بهزبان اکدی از زمان حکومت ایگه هلکیها بسیار نادر است و غالب این نوشتههای اکدی، لعن و نفرین کسانیست که آثار یادبودی ایشان را خراب کنند، گویی که این ویرانگری تنها از میانرودیها برمیآید.[۸]
دومین ویژگی این دودمان، احیای عنوان قدیمی «پادشاه شوش و انشان» بود. ویژگی دیگر و مهمترین آنها، حضور قدرتمند خدایان فلات ایران در سوزیانا بود. برای نمونه، دیدگاه اونتاش ناپیریشا در چغازنبیل روشنگر است؛ در آغاز، شاه، زیگوراتی کوچک در داخل محوطهای به مساحت ۱۰۵ متر مربع ساخت که به دور این محوطه، معبدهایی ساخته شده بود. این زیگورات ابتدایی ضرورتاً به اینشوشیناک، خدای حامی شوش و سوزیانا تقدیم شده بود. اما، شاه بهزودی نظر خود را تغییر داد و تصمیم گرفت زیگورات بزرگی بسازد. زیگورات کوچک خراب شد و ساختمانهایی که محوطهٔ مربعشکل را احاطه کرده بودند، در طبقهٔ اول بنای جدید ادغام شدند. بنای جدید پنج طبقه داشت و مساحت هر طبقه از مساحت طبقهٔ زیرینش کمتر بود. لازم به تأکید است که ساختمان جدید، مشترکاً به ناپیریشا، خدای اصلی انشان و اینشوشیناک وقف گردید. اینشوشیناک همواره بعد از ناپیریشا و در مقام دوم ذکر میشود؛ حتی وقتی کریریشا، همسر ناپیریشا حضور داشت، اینشوشیناک در مقام سوم میآمد. بدین ترتیب، تقدم جزء ایلامی بر جزء شوشی در ترتیب خدایان نیز منعکس گردید. اما موقعیت حتی پیچیدهتر از این بود. در داخل سه دیوار متحدالمرکز چغازنبیل، معابدی برای خدایان مختلف پانتئون جدید شوشی-ایلامی ساخته شده بود و بهنظر میرسد که تمامی خدایان اصلی کنفدراسیون ایلامی حضور داشتند. برای مثال، پینیکر، هومبان، کیرمشیر و ناهونته، احتمالاً متعلق به مجمع خدایان اوان بودند؛ در صورتیکه روهوراتر و هیشمتیک، خاستگاه سیماشکی داشتند. از بین خدایان انشان، میتوان به زوج ناپیریشا و کریریشا، به علاوه کیلخ شوپیر و منزت اشاره کرد. خدایان دیگر شوشی- میانرودانی، مانند اینشوشیناک، ایشمکرب، نبو، شمش و ادد، بین قدرت ایلام و شوش تعادل برقرار میکردند.[۸]
تأسیس شهر دوراونتاش و زیگورات چغازنبیل بدون هیچ سابقهای، بیشتر ماهیتی سیاسی داشت تا دینی، زیرا نشان میدهد که کنفدراسیون کهن ایلامی از نظر فرهنگی و سیاسی بر سوزیانا مسلط شده است. عجیب است که این مجتمع عظیم بهسرعت متروکه شد. هیچ پادشاه دیگری به جز اونتاش ناپیریشا کتیبهای به نام خود در آنجا باقی نگذاشت و شوتروک نهونته گزارش میکند که کتیبههایی را از دوراونتاش به شوش برده است. دربارهٔ دو جانشین بلافصل اونتاش ناپیریشا، یعنی کیدین هوتران دوم و نپیریشه اونتش اطلاعی در دست نیست. لشکرکشیهای آخرین شاه این سلسله، کیدین هوتران سوم، علیه پادشاهان کاسی بابل، انلیل ندین شومی و ادد شوما ادینا، دلالت میکنند که روابط خوب این دو خانوادهٔ سلطنتی، بهسرعت از بین رفته بود (زمانی بین این دو خانواده روابط حسنه وجود داشت).[۸]
دودمان شوتروکی
ویرایش
مقالهٔ اصلی: دودمان شوتروکی
در زمان شوتروکیها، شوش، بزرگی خود را که تا حدی با ساخت چغازنبیل تحتالشعاع قرار گرفته بود، دوباره بهدستآورد و تمام جلال و شکوه تمدن ایلامی دوباره آشکار شد. ثروتهای شوتروک ناهونته یکم و سه پسر و جانشین او به این نسل جدید «شاهان انشان و شوش» امکان داد تا به کرات علیهٔ شاهان کاسی میانرودان لشکرکشی کنند و امپراتوری ایلام و بهویژه شوش را با معابدی که بهشکل باشکوهی بازسازی شدهبودند، تزئین نمایند. سه جانشین شوتروک نهونته عبارت بودند از کوتیر نهونته دوم، شیلهک اینشوشینک و هوتلوتوش اینشوشینک.[۸]
شوتروک نهونته، پسر هلوتوش اینشوشینک، چندین بار علیهٔ میانرودان لشکرکشی کرد و از آنجا غنائمی آورد که بر روی آنها نامش را نوشته است. اطلاعات بدستآمده از یک نامه که اینک در موزه خاور نزدیک برلین نگهداری میشود، مشخص میکند که شوتروک نخونته بر بابل ادعای سروری داشت و شاید این جنگها بعد از انکار بابلیها رخ داد. بهاین ترتیب، میدانیم که او به اکد، بابل، و اشنونا حمله کرد و مجسمههای منیشتوشو را از اشنونا به غنیمت گرفت. همین شاه ایلامی بود که اسناد مشهوری مانند قانون حمورابی و ستون نارامسین را بهعنوان غنیمت به شوش آورد. در سال ۱۱۵۸ پیش از میلاد، او شاه کاسی، زبابا شوما ایدینا را کُشت و پسر ارشد خود کوتیر نهونته را بر تخت سلطنت بابل نشاند. وقتی شوتروک نهونته درگذشت، کوتیر نهونته جانشین او شد و سیاست وی را در میانرودان ادامه داد و با معزول کردن انلیل ندین اخی (۱۱۵۷ تا ۱۱۵۵ پیش از میلاد) سلسلهٔ طولانی کاسیها را پایان داد. او فقط برای مدت کوتاهی سلطنت کرد و سپس برادرش شلیهک اینشوشینک جانشین او شد. شیلهک اینشوشینک کتیبههای زیادی از خود بهزبان ایلامی بر جای گذاشته است که از یکسو، لشکرکشیهای متعدد او را به میانرودان ثبت کردهاند و از سوی دیگر، معابدی را که او ساخته یا بازسازی کرده و به خدایان تقدیم کرده بود را مشخص میکنند. برای مثال، در کتیبهای ذکر میکند که بیست معبد «دارای باغ» را در شوش و ایلام تقدیم خدایان کرده است.[۸]
آخرین پادشاه این دودمان، هوتلوتوش اینشوشینک، گاه خود را «پسر کوتیر نهونته و شلیهک اینشوشینک» نامیده و گاه خود را «پسر شوتروک نهونته، و کوتیر نهونته، و شلیهک اینشوشینک» مینامد؛ وی احتمالاً پسر شوتروک نهونته از دخترش نهونته اوتو بود، که ظاهراً نمونهٔ دیگری از ازدواج با محارم در داخل خاندان سلطنتی ایلام است. هوتلوتوش اینشوشینک بهاندازهٔ شاهان قبلیاش باکفایت نبود و برای مدت کوتاهی، نبوکدنصر یکم شوش را از وی گرفت. وی در انشان پناه گرفت، در آنجا معبدی را ساخت یا بازسازی کرد و سپس به شوش بازگشت، و احتمالاً در آنجا برادرش شیلهنیا امرو لگمر جانشین وی شد. با این پادشاه، قدرت ایلام برای مدت طولانی از صحنهٔ سیاسی محو شد.[۸]
ایلام نو
ویرایش
ویژگی اصلی و متمایزکنندهٔ دوره ایلامی نو، ورود انبوه ایرانیان به فلات ایران بود، که در نتیجه، آنچه از امپراتوری سابق ایلام برجای مانده بود، باز هم کوچکتر شد. هر چند این مهاجمان در متون ایلامی دیر ظاهر میشوند، اما حضور ایشان بر اساس منابع آشوری مسلم است. در منابع آشوری دو گروه از مادها متمایز شدهاند: «مادهای قدرتمند» و «مادهای دور» یا «مادهایی که در کنار کوه بیکنی، کوهستان سنگ لاجورد، زندگی میکنند». گروه اول که منطقهٔ اطراف هگمتانه (همدان امروزی) را اشغال کرده بود، بهدلیل برخوردهای مکرر و غالباً ستیزهجویانه با آشوریها بهخوبی شناخته شده است؛ اما گروه دوم، شامل تمام قبایلی که نواحی میان اطراف تهران امروزی و شرق افغانستان را در دست داشتند، بهخوبی شناخته نشده است. هخامنشیان (و به پیروی از ایشان، هرودوت) گروه دوم را به نام ذکر میکنند: «پارتیها، سگرتیها، آریانها، مرگیانها، باکتریها، سغدیها و احتمالاً مردمان همسایه ایشان.» اما در سالنامههای آشوری تمام این قبایل ایرانی (به اشتباه) زیر عنوان کلی «مادهای دوردست» آمدهاند. یکی دانستن کوه بیکنی با دماوند و الوند قابل قبول نیست. یکی دانستن کوه بیکنی با منابع سنگ لاجورد در بدخشان نهتنها با نوشتههای نویسندگان کلاسیک تأیید میشود، بلکه از نظر تاریخی هم منطقی و قابل قبول است، خواه منابع آشوری، ایلامی، یا ایرانی آن را ثبت کردهباشند یا نه. پیشرفت کند مادها و پارسها در فلات، ایلامیها را از انشان به سمت سوزیانا راند، که نزدیک به هزار و پانصد سال دومین مرکز امپراتوری ایشان بود. سرزمین انشان بهتدریج تبدیل به پارس گردید و تنها بعد از آن بود که سوزیانا بهعنوان ایلام شناخته شد. در بیشتر منابع این دوره، بهویژه در منابع میانرودانی، سوزیانا ایلام نامیده میشود. با این حال، شاهان ایلامی نو هنوز خود را «پادشاه انشان و شوش» مینامیدند؛ به جز سه شاه آخر، یعنی اومانونو، شلیهاک اینشوشینک دوم و تپتی هومبان اینشوشینک.[۸]
زبان و خط ایلامی
ویرایش
مقالههای اصلی: زبان ایلامی و خط ایلامی
در ۳۰۰۰ سال قبل از میلاد وقتی سومریان خطی تصویری را بهعنوان ابزاری کمکی برای نگهداری حسابهایشان اختراع کردند، این ابداع بهسرعت به همسایگان ایلامیشان رسید؛ زیرا بلافاصله پس از آن اولین لوحههای زبان تصویری ایلام را در شوش میبینیم. این بهاصطلاح خط ایلامی آغازین، هم در شروع و هم تا مدتی بعد، مانند سومری، یک خط کاملاً تصویری بود.[۱۱]
گل نوشتههایی ازخط پروتوایلامی در تپه ملیان فارس، تپه سفالی و شغالی پیشوا و شوش، تپه حصار دامغان و درگل نوشتههای باروی تختجمشید یافت شده است و اولین خط تصویری جهان میباشد. این خط هماکنون توسط پروفسور یاکوبدال استاد دانشگاه آکسفورد انگلستان درحال خوانش میباشد.
خط آغازین ایلامی احتمالاً حداکثر ۱۵۰ نشانه داشته است. از این خط صرفاً تصویری، به تدریج یک خط هجایی به وجود آمد. نشانههای خط هجایی-ترسیمی در مرحلهٔ آخرین خود حدود ۸۰ نشانه بود و معمولاً از بالا به پایین نوشته میشد.[۱۲]
زبان ایلامی در مقایسه با زبان هوریایی، قفقازی و برخی زبانهای دیگر، اصولاً تصریف ندارد. حتی اثری از پایانههای صرفی در آن دیده نمیشود، اما تعداد قابل توجهی ادات واژه بست، پیشوند و میانوند خاص، یا به بیان دقیق تر، وند دارد.
زبان ایلامی در نوع خودش زبانی پیوندی است بدون هرگونه عنصر تصریف. ریشهٔ اسامی و افعال در این زبان تغییر نمیکند.[۱۳]
در زبان ایلامی کهن ساختمان واژههای مرکب را داریم. پدیدهای این چنین در تاریخ خط شرق باستان چیز تازهای نیست.[۱۴]
زبانِ ایلامی، جایگاه خود را پس از ورود اقوام مهاجم نیز نگه داشت و زبان دوم نوشتاری حکومتِ ایران در دورانِ هخامنشی بود.[۱۵][۱۶] در بیشتر سنگ نوشتههای عصرِ هخامنشی ترجمه ایلامی و بابلی نوشتهها نیز آمده است.
دین ایلامیان
ویرایش
مقالهٔ اصلی: آیین ایلامیان
چغازنبیل
اساساً دین ایلامی به گونهای پایدار، فردیت و خصوصیات ویژهای دارد. بخشی از این فردیت در برگیرندهٔ نوعی عبودیت و احترام غیر متعارف به زنانگی ابدی و پرستش مار است که ریشه در جادو دارد؛ مار یک نقشمایهٔ راستین تمدن ایلام است.[۱۷]
ایلامیان مطمئن بودند که همهٔ خدایان یک قدرت اسرارآمیز و فوق طبیعی دارند که به وسیلهٔ کلمهٔ «کیتِن» بیان میشد؛ این کلمه از ایلامی به اکَدی با تغییر شکل به صورت «کیدِنُو» وارد شد.
«کیتن هُومبَن» فره ایزدی خاص فرمانروایان بود، به ویژه وقتی که به رأس هرم خدایان ایلام رسید.[۱۸]
الهههای ایلامی
ویرایش
در ایلام سه الهه عنوان مادر خدا را داشتهاند. شوش پینیکیر را داشت، که احتمالاً از کوههای قسمت شمال منشأ گرفته بود، کیریریشَ مادر خدایان قسمت کنارهٔ جنوبی خلیج فارس بود، و کوههای شرقی قسمت انشان الههٔ پَرتی را داشتند. اما به مرور زمان ترکیب جدیدی در ترتیب خدایان ایلامی به وجود آمد؛ مادرخدایان، چه پینیکیر و چه کیریریشَ، نه بی درگیری، سرانجام به برتری یک خدای مذکر گردن نهادند. اما این الهههای زن هرگز از گروه خدایان برتر ایلامی حذف نشدند، زیرا در قلب افراد عامی جایگاهی ابدی داشتند.
خدای مذکری که الهههای بزرگ مجبور شدند جای خود را به او بدهند هومبَن بود. در طول هزارهٔ سوم هنوز او در مقام سوم قرار داشت، اما از اواسط هزارهٔ دوم قبل از میلاد در رأس خدایان ایلامی قرار گرفت. هومبَن به عنوان خدای آسمانها، در شوش، او شوهر الههٔ آسمانها بود که ابتدا پینیکیر و بعدها کیریریشَ بهشمار میآمد. در واقع، عنوان همسر بزرگ را داشت؛ که این ازدواج دوم منتج به تولد خدایی به نام هوترَن شد.
از مهمترین خدایان ایلامی میتوان به این شوشینک اشاره کرد که در میان همهٔ خدایان ایلامی عمیقترین نفوذ را بر روحیات ایلامیها داشته است. این خدا فرمانروای جهان مردگان بود و الهههای همکار او ایشنیکَرَب و لَگَمَل بودند. در سرتاسر ایلام اعتقاد به زندگی پس از مرگ وجود داشته است، روح جدا شده از زمین توسط دو خدای راهنما، ایشنیکَرَب و لَگَمَل پیشواز و به سوی این شوشینک راهنمایی میشد که رأی خود را در مقام «ارزیاب روحها» صادر میکرد.[۱۹]
خدای خورشید ایلامی نَهونتِ نامیده میشد؛ که در اصل نَن هوندِ یعنی خالق روز بود. نَهونتِ خدای مخصوص اجرای قوانین هم بوده است. خدای ماه احتمالاً نَپیر نامیده میشد و لقب او درخشنده بود و برای ایلامیان بالاتر از همه پدر یتیمان محسوب میشد.
از دیگر خدایان ایلامی؛ سیموت که پیک نیرومند خدایان بود، منزَت که همسر سیموت بود، سَیشوم که حافظ قصر خدایان بود، نَرونتِ که الههٔ پیروزی خوانده میشد، شَزی خدای رودها که در محاکمات به عنوان قاضی آزمونهای سخت به او متوسل میشدند را میتوان ذکر کرد.[۲۰]
کاهنان معابد
ویرایش
در همهٔ دورهها یک حوزهٔ مذهبی وابسته به معبد بود؛ در پایتخت کاهنان متعددی بودند و کارکنان زیادی داشتند. در رأس این حوزه کاهن اعظم قرار داشت. در نوشتارهای ایلامی عنوان آن را بر اساس ضبط اکدی اش، «پَشیشو رَبو» میتوان یافت؛ کاهنان عادی عنوان ایلامی «شَتِن» را داشتند.[۲۱]
کاهنههای زن ایلامی «مادر روحانی» که «اَماهاشتوک» نامیده میشدند و عالیترین کاهنهٔ ایلام بودند. این کاهنه باید همسر برادرش یعنی میهن سالار (سُوَکَل- مَخ) بود. از این رو، برای رسیدن به پادشاهی، نامزد این مقام، بایستی حامل خون پادشاهی از طرف پدر و مادر هر دو بوده باشد که حتی مادر اهمیت بیشتری داشته است.[۲۲]
مراسم مذهبی
ویرایش
مهمترین مراسم مذهبی در ایلام، جشنواره «الههٔ نگهبان پایتخت» بوده است. از زمانهای قدیم در شوش آکروپولیسی وجود داشته است که دارای حریم مقدسی مشتمل بر معابد خدایان مختلف بوده که معبد این-شوشینک معبد برجستهٔ آن بوده است. «الههٔ نگهبان پایتخت» احتمالاً به پنیکیر اطلاق میشده است و شاید بعدها به کیریریشَ هم اطلاق میشده است.
جشنواره «مادر اعظم» در ماه جدید، نزدیک به شروع، فصل پاییز که در واقع آغاز سال هم بود، برگزار میشد. در باغهای مقدس الهه، قوچهای اختهٔ پرورش یافته طی مراسم مذهبی که به نام «گوشون» معروف بود، قربانی میشدند. از آنجا که این جشنواره «روز قربانی جاری» نامیده میشد، جریان خون قربانی اهمیت ویژهای داشت. حسابهای درباری سلطنتی روشن میکند که این جشنواره تزکیه فقط در حریم مقدس صورت نمیگرفت، بلکه در حضور شاه و ملکه هم برگزار میشد. حیوانات لازم برای قربانی از میان رمههای سلطنتی در اوایل سپتامبر انتخاب میشد و پس از جدا کردن، هر مورد توسط منشیان مسئول به طریقهٔ مناسب رسمی ثبت میشد.
جشنواره «تُوگَه» هم به خدای سیموت (شیموت) تخصیص یافته بود. برای این جشنواره، گاو نری را قربانی میکردند. این جشنواره سالی یک بار و در نیمهٔ ماه مه برگزار میشد.[۲۳]
معابد مذهبی
ویرایش
اعمال منظم نیایشی ایلامیان — جدا از سفرهای زیارتیشان — در معابد و زیارتگاههایی صورت میگرفت که مهمترین معبد شناخته شده چغازنبیل است. در میان حصارهای داخلی و خارجی این معبد میتوان باقی ماندههای سه معبد دیگر را مشاهده کرد. در قسمت چپ داخلی، بلافاصله پس از دروازهٔ شمالی دیوار درونی، معبد هُومبَن قرار دارد؛ در وسط و در سمت راست شکل، جایگاهی قرار دارد که به دو خدا هیشمیتیک و روهورَتِر (اعضای پرستش گاه در کوههای انشان) اختصاص دارد. در گوشهٔ شرقی صحن مقدس مکانی که سیَنکوک نامیده میشود معبدی است که به گروهی از خدایان تعلق داشته که شامل چهار جفت خدا تحت عنوان نَپرَتِب بودهاند؛ نَپ واژهٔ ایلامی به معنای خدا است و رَتِپ در حالت جمع به معنای روزی دهنده است؛ به این ترتیب نَپرَتِب به معنای خدایان روزی دهنده — شاید خدایان مؤنث — بودهاند.[۲۴] از دیگر معابد ایلامیان میتوان به معبد و پرستشگاه سُوهسیپا و پرستشگاههای بِلتیا و ایشنی کاراب (ایشنیکَرَب) اشاره نمود.[۲۵]
جالبترین ویژگی معابد ایلامی وجود سه شاخ بزرگ است که در هر طرف دیوارهای معبد نصب میشد. سنگ نبشتههای ایلامی میانه ثابت میکند که این شاخها اِ-اول جزء مهمی از هر معبد را میساختند، چون نماد الوهیت بود.[۲۶]
فهرست پادشاهان ایلام
قلمرو فرمانروایی ایلامیان
ویرایش
نقشهای از سرزمین ایلام (عیلام) باستان (نارنجی) و نواحی همسایه آن
پادشاهی ایلام در اوج قدرت خود توانستهبود حتی بر بخشهای مهمی از میانرودان (بینالنهرین) هم چیرگی یابد، اما محدوده قدرت مرکزی ایلام شامل سراسر سرزمین ایران نمیشده است. این پادشاهی اتحادی بوده که ایلها و طوایف منطقه را دربر میگرفته، اما چنین یکپارچگی میتواند به معنی امپراتوری نباشد. هرگاه ایلامیان قدرت داشتند، نقش مهمی در درگیریهای سیاسی میانرودان بازی کرده و حتی بر بخشهایی از آن سرزمین ولو در زمان کوتاهی فرمان راندهاند. آنها در حدود سال ۱۹۰۰ پیش از میلاد میانرودان را به تصرف خود درآوردند و حکومت سومری را برای همیشه از صحنه تاریخ بیرون کردند. اما بهطور کلی بیشتر زیر نفوذ و خراجگزار اقوام سامی و سومری میانرودان بودند.
آثار تمدنی ایلامیان که در انشان و در شوش یافته شده نشانی از تمدن شهری بزرگی در آن دوران بوده است. تمدن ایلامیان از راه دریایی و بلوچستان با تمدن پیرامون رود سند در هند و از راه شوش با تمدن سومر مربوط میشده است.
نابودی تمدن ایلام
ویرایش
در سال ۶۴۰ ق.م. آشوربانیپال پادشاه نیرومند امپراتوری آشوری نو، ایلام را تصرف و مردم ایلام را کشتار و دولت ایلام را نابود کرد. تمدن دیرینه ایلام، پس از هزاران سال مقاومت در برابر اقوام نیرومندی چون سومریها، اَکَدیها، بابلیها و آشوریها از دشمن خود آشور شکست خورد . کتیبه آشوربانیپال دربارهٔ فتح ایلام چنین میگوید:[۲۷]
تمام خاک شهر شوش و شهر ماداکتو و شهرهای دیگر را با توبره به آشور کشیدم، و در مدت یک ماه و یک روز کشور ایلام را با همه پهنای آن، جاروب کردم. من این کشور را از چارپایان و گوسپند، و نیز از نغمههای موسیقی بیبهره ساختم و به درندگان، ماران، جانوران و آهوان رخصت دادم که آن را فرو گیرند.
آثار برجا مانده
ویرایش
تصویر یک زن ایلامی
زیگورات چغازنبیل
ویرایش
مقالهٔ اصلی: چغازنبیل
چغازنبیل که در ۱۹۷۹ در فهرست میراث جهانی یونسکو جای گرفت در استان خوزستان ایران، جنوب شرقی شهر باستانی شوش جای گرفته است. ساخت آن در حدود ۱۲۵۰ پیش از میلاد و توسط اونتاش ناپیریشا برای ستایش ایزد اینشوشیناک نگهبان شوش انجام شده است. این بنا در حملهٔ آشوربانیپال به همراه تمدن ایلامی نابود شد و پس از آن زیر خاک از دیدهها ناپدید گردیده بود تا دوران کنونی که توسط رومن گیرشمن ایلامشناس فرانسوی خاکبرداری گردید.[۲۸]
ساختار حکومت
ویرایش
عنصر اساسی نظام حکومتی ایلام، درهمتنیدگی آن با فرهٔ ایزدی بود.[۲۹] به این فره، در تمدن ایلامی کیتِن گفته میشد که طلسمی جادویی، فرهٔ ایزدی، قدرت محافظ و همچنین قدرت مجازاتگر بود. پادشاهان ایلام قدرت خود را بر پایهٔ محافظت جادویی کیتن استوار میکردند و خود را در برابر رعیت، کارگزار زمینی کیتن الهی میدانستند.[۳۰] کسی که به آن تعدی میکرد، زندگی خود را میباخت، مطرود میشد و میبایست بمیرد.[۳۱] البته باید توجه داشت که همهٔ خدایان ایلامی چنین کیتنی داشتند ولی کیتن هومبان لااقل از زمانی که این خدا به سروری خدایان ایلامی رسید، فرهٔ خاص فرمانروا به حساب میآمد. کیتنِ ایزد هومبان، مخصوص پاسداری ایزدی از شاه ایلام بود و قلمرو حکومت شاه، قلمرو مشترک او با ایزدان بود. برای نمونه، در سندی قضایی دربارهٔ مجازات، آمده است: «او باید وارد آب شود، ایزد [رودخانه] شازی، جمجمهٔ او را در گرداب خود تکهتکه کند! دبوس ایزد و شاه بر سر او کوفته شود! از قلمروی ایزد و شاه رانده شود!»[۳۲] در دادگاههای حقوقی ایلام نیز شهادتدادن با ادای سوگند به شاه و ایزدان انجام میشد و اگر کسی شهادت دروغ میداد، ولو اینکه تنها به شاه سوگند خورده باشد، کشته میشد؛ بنابراین تخطی از تعهدی که سوگند به فرمانروا ضامن آن بود، نهتنها باعث مجازاتهای دنیوی میشد، بلکه عواقب مذهبی سختی نیز در پی داشت و نشانگر این نکته است که در دورهٔ ایلامی، شاهان خود را جانشین و خادم ایزدان بر روی زمین میدانستند و هرگونه مخالفت با خود، مخالفت با خدایان تلقی میشد و مجازات یکسانی داشت.[۳۳]
بنیانگذار دودمان اَپَرتی که در حدود سال ۱۸۵۰ پیش از میلاد تشکیل شده بود، با تأکید بسیاری خود را «شاه» مینامید و هرگز خودش را «حاکم» نخواند. اما در لوحی که از سال اول فرمانروایی او بهدستآمده، او خود را «خدا» مینامد. این نخستین و تنها باری است که یک فرمانروای ایلامی به مقام خدایی رسیده است. والتر هینتس دراینباره میگوید: «براساس این لوح میتوان نتیجه گرفت که به قدرت رسیدن اپرت باید یک رویداد بیاندازه مهم باشد». البته بزودی این «خودخداانگاری» شاه کنار گذاشته شد و شاهان ایلامی خود را خادم و ابزار دست ایزدان میدانستند که از حمایت خاص آنان برخوردار بودند و هیچگاه خود را همسنگ ایزدان بهشمار نمیآوردند.[۳۳]
شیوهٔ حکومت ایلامیها تا قبل از سدهٔ دوازدهم پیش از میلاد، حکومتی سه نفره بود. به این صورت که علاوه بر شاه، دو زمامدار مقتدر دیگر که مرئوس شاه محسوب میشوند، در حکومت بر ایلام سهیم بودند. این دو نفر، برادر و پسر شاه بودند که برادر جوانتر شاه نایبالسلطنه بود و پس از شخص شاه، مقام برتر را داشت و پس از او حاکم شوش بود که میبایست پسر شاه باشد.[۳۴] بهعقیدهٔ دیاکونوف، عنوان یا لقب سلطنتی، از پدر به پسر نمیرسید و محتملاً شاهان از میان مقامات عالیرتبهٔ پایینتر برگزیده و انتخاب میشدند؛ به احتمالی، این عالیرتبگان معمولاً از نزدیکترین وابستگان شاهان پیشین بودهاند.[۳۵] اما والتر هینتس معتقد است که نایبالسلطنه، پس از درگذشت شاه بهجای او به تخت مینشست و پس از جلوس، میبایست با بیوهٔ شاه متوفی ازدواج کند و برادر جوانترش نایبالسلطنه میشد. اگر شاه برادر جوانتری نداشت، شاهزادهٔ شوش به مقام نایبالسلطنهٔ ایلام میرسید. اما با جلوس شاه جدید، حاکم شوش در منصب خود باقی میماند و فقط در صورت مرگ او، شاه ایلام میتوانست پسر خود را بهجای وی بگمارد. اگر شاه پسری نداشت، پسر برادر شاه، شاهزادهٔ شوش میشد و اگر او پسر و پسر برادری نداشت، پسر خواهر شاه شاهزادهٔ شوش میشد. البته از سدهٔ دوازدهم پیش از میلاد به بعد، شاه ایلام بهتنهایی و بدون دو مقام دیگر حکومت میکرد. باید توجه داشت که بهارث بردن شاهی، تابع تبار مادری بود و نه پدری. برای نمونه، در دورهٔ ایلام میانه، شیلهاک-اینشوشیناک با مشاهدهٔ اینکه جانشینی نیازمند تبار شاهی از سوی مادر است و از آنجا که خود محتملاً فرزند ملکه نبود، برای مشروعیتبخشی به حکومتش، ابتدا با بیوهٔ برادرش ازدواج کرد و سپس در کتیبههایش فهرست بلندی از نسبشناسی شاهان ایلامی یعنی اجداد احتمالی خودش را نگاشت.[۳۶]
فرانسوا والا در دانشنامهٔ ایرانیکا مینویسد: «جانشینی بر تخت شاهی حق پسر ارشد بود، اما یک عنصر مهم به آن اضافه شده بود: فرزندان حاصل از ازدواج درونخانوادگی بر فرزندان حاصل از ازدواج با غریبهها تقدم داشتند. فرزندی که از وصلت پادشاه با یک شاهزاده خانم ایلامی، یعنی غریبه به دنیا میآمد مشروع بود ولی فرزندی که از وصلت پادشاه با خواهر خودش به دنیا میآمد مشروعیت بالاتری داشت». بنابراین پسر ارشدی که از ازدواج شاه با یک شاهزاده خانم خارج از خانواده به دنیا میآمد، میبایست تاج و تخت را به برادر کوچکتری که از ازدواج بعدی با خواهرش زاده میشد واگذار کند. پسری که از ازدواج شاه با دخترش به دنیا میآمد بالاترین درجهٔ مشروعیت را داشت. برای نمونه، خوتلوتوش اینشوشیناک حاصل ازدواج شوتروک نخونته و دخترش بود.[۸]
اشیای تاریخی بهجامانده از ایلامیان
ویرایش
تندیس مسین خدای زریندست، احتمالاً اینشوشیناک، خدای شهر شوش، با آرایش موی شاخدار و دامان چینچین که در اصل با روکشی از زر پوشیده شده بوده. این تندیس مربوط به اوایل هزارهٔ دوم پیش از میلاد است که در شوش کشف شده و اکنون در موزه لوور نگهداری میشود.
از تمدن ایلام، اشیاء و آثار متعددی بهجا مانده است که در زیر به تعدادی از آنها اشاره شده است:
جستارهای وابسته
پانویس
ویرایش
منابع
ویرایش
https://fa.m.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D9%85%D8%AF%D9%86_%D8%A7%DB%8C%D9%84%D8%A7%D9%85
🟠با توجه به نسبی بودن علم تاریخ، این مطالب تا زمانی اعتبار دارد که سند اصیل و متقنی آن را نفی نکند.
در صورتی که اسناد جدید و دارای اصالتی به دست آید که با مطالب موجود در این پژوهش تعارض داشته باشد، نگارنده بدون هیچ گونه تعصبی ، آن را خواهد پذیرفت.
⚠️تمامی آثار [فیلم و نمایه و اسناد و نوشتار] منتشر شده در این صفحه تحت حمایت #نگارخانه_ادملا و یا #پژوهش_اِدمُلّاوَند | زیر مجموعه ی آوات قلمܐܡܝܕ صرفا فقط دارای #ارزش_پژوهشی هستند و ارزش قانونی دیگری ندارند.
🟡تمامی حقوق برای محسن داداش پور باکر محفوظ است.
https://eitaa.com/edmolavand/21224
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand
📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
📩پرویز
سلام
آیا این مطلب صحت دارد 👇
قتل عام مردم مازندران توسط زکی خان زند
🔴آیا قتل عام مردم مازندران توسط زکی خان زند صحت دارد؟
📌وقتی که حسین قلی خان قاجار معروف به جهانسوز شاه در مازندران ادعای پادشاهی کرد کریم خان زند، پسر عموی خود زکی خان را با قشونی بزرگ به مازندران فرستاد و به او اختیار کامل داد و وقتی زکی خان در مازندران به پیروزی دست یافت، دستور به قتل عالم مردم مازندران داد.
▶️در این اتفاق، زکی خان زند پسر عموی کریم خان زند، جنایت را به بالاترین حد خود رساند و بسیاری از مردم مازندران را کشت و از سر بریده آنها مناره ای بزرگ ساخت.
کسانی که در مورد محاصره کرمان توسط آقامحمد خان قاجار دروغ های بسیاری گفته اند و خودرا مردم دوست می دانستند در مورد این نظری ندارند؟؟؟
📚تاریخ جامع ایران، جلد ۱۱ صفحه ۷۳۷
https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/4634
#ایران
#تاریخ
#زندیه
📝پاسخ را در همین صفحه و یا با مراجعه پیامرسان ایتا کانال #پژوهش_ادملاوند مشاهده نمائید.
💾شناسه ۱۴۰۴۰۴۲۹۱۴۳۱
https://eitaa.com/edmolavand/21023
https://eitaa.com/edmolavand/21024
https://eitaa.com/edmolavand/21025
https://eitaa.com/edmolavand/21026
https://eitaa.com/edmolavand/21027
https://eitaa.com/edmolavand/21028
📖مطالعه بیشتر👇👇
https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/4638
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand
📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
راسخون
|تاریخ : يکشنبه، 13 اسفند 1391
📜تحولات سیاسی و اداری در دوره ی زندیه
جنگ های داخلی بین اقوام مختلف، پس از نادر ادامه یافت. طایفه ابدالی به سرکردگی احمدخان درانی، هرات و سیستان را متصرف شد، افعانستان را دولتی مستقل اعلام کرد. در استرآباد و مازندران محمد حسن خان قاجار، و در جنوب
نویسنده: سید علی علوی
جنگ های داخلی بین اقوام مختلف، پس از نادر ادامه یافت. طایفه ابدالی به سرکردگی احمدخان درانی، هرات و سیستان را متصرف شد، افعانستان را دولتی مستقل اعلام کرد. در استرآباد و مازندران محمد حسن خان قاجار، و در جنوب آذربایجان آزادخان افغان سردار سابق نادرشاه بیش از پیش بر قدرت خود افزودند. خان نشین های آذربایجان شمالی و ارمنستان، و سلطان نشین گرجستان شرقی نیز عملا اعلام استقلال کردند. در ایران مرکزی علی مردان خان رئیس ایل بختیاری و کریم خان رئیس ایل زند حکومت را به دست گرفتند. (ورهرام 1385: 43) بنا به گفته اقبال آشتیانی در این زمان ابوالفتح خان بختیاری که در زمان سلطنت شاهرخ حکومت اصفهان را به عهده داشت و همیاری علی مردان خان بختیاری که در زمان سلطنت شاهرخ حکومت اصفهان را به عهده داشت و همیاری علی مردان خان بختیاری و کریم خان موجب شکست او، و رانده شدنش از اصفهان شده بود، چاره ای جز تسلیم ندید و اطاعت رقبای خود را گردن نهاد، و سه خان لر در سال 1163 در باب سلطنت ایران به مشورت پرداختند و تصمیم ایشان عاقبت بر این قرار گرفت که یکی از دخترزادگان شاه سلطان حسین صفوی را به نام اسماعیل سوم به پادشاهی بردارند، و علی مردان خان نایب السطنه ئ کریم خان سردار سپاه و ابوالفتح خان والی اصفهان باشد. این سه مرد سوگند یاد کردند که با هم سلطنت شاه اسماعیل سوم را حفظ کنند اما وفای به این سوگند دیری نپایید. نخستین کسی که این پیمان را نقص کرد علی مردان خان بود که در غیاب کریم خان، ابوالفتح خان را کشت. کریم خان که در این تاریخ برای دفع سرکشان به کردستان رفته بود، به اصفهان آمد و آن جا را گرفت و علی مردان خان به بختیاری پناه برد.(اقبال آشتیانی، بی تا: 739-740) و بدین ترتیب سلسله زند تأسیس شد(1209-1163 هجری قمری مطابق 1974-1749میلادی). کریم خان زند (1163-1193)، شیراز را مقر خویش قرارداد و با کنار گذاشتن شاه اسماعیل سوم، عملاً خود حکومت را در دست گرفت، اما لقب شاهی بر خود ننهاد و به لقب وکیل الرعایا اکتفا کرد. در ابتدای زمام داری کریم خان جنگ های داخلی کماکان ادامه داشت و نواحی فارس، استرآباد، مازندران و آذربایجان محل منازعه کریم خان، و محمد حسن خان قاجار در آخرین نبردی که به منظور محاصره شیراز کرد از کریم خان و شیخ علی خان زند شکست خورد و به مازندران گریخت. شیخ علی خان زند به قصد سرکوبی قطعی وی به تعقیبش پرداخت. پیوستن دسته یوخاری باش به زندیه کار را بر محمد حسن خان سخت تر کرد و سرانجام وی در میدان نبرد به دست امرای یوخاری باش به قتل رسید. کشته شدن محمد حسن خان، موجب شد که امرای اشاقه باش و آغا محمد خان و حسین قلی خان دو فرزند محمد حسن خان به ترکمن ها پناهنده شوند. اما این وضع چهار سال بیش تر دوام نیافت، چه آغامحمد خان و حسین قلی خان به دربار کریم خان رفتند و در آن جا به عنوان گروگان ساکن شدند.(ورهرام 1385: 43-44) بعد از محمد حسن خان کسی که به مخالفت با کریم خان برخاست فتحعلی خان افشار از اتباع آزادخان افغان بود. کریم خان و شیخ علی خان به دفع او به ارومیه رفتند و فتحعلی خان از در عذرخواهی درآمد و عفو شد. پس از دفع فتحعلی خان افشار و مسلم شدن آذربایجان، زندیه کرمان و یزد و جنوب خراسان را هم تحت امر خود درآوردند و کریم خان از این تاریخ تا سال آخر عمر خویش به لشکرکشی مهمی مبادرت نورزید و بیش تر اوقات خود را در شیراز صرف خوش گذرانی و ترفیه حال مردم و آبادی نمود و کوششی که او به خصوص در تهیه اسباب عیش و راحت مردم و دفع ظلم و تعدی از ایشان کرد، بیش از هر چیز کریم خان را محبوب معاصرین نمود و وی را سربلند و نیک نام کرد.(اقبال آشتیانی، بی تا: 743)
روابط ایران و غرب در زمان زندیه
آرامشی که پس از دوران پرتلاطم اواخر دوره صفویه تا اوایل دوره زندیه به همت کریم خان به وجود آمد زمینه را برای اعزام نمایندگان غربی و جلب رضایت حکم روایان ایران برای گرفتن امتیاز و نفوذ در این مرز و بوم فراهم ساخت. کریم خان که مردی عامی بود و به علت صفای باطنش یکی از خوش نام ترین سلطان این مرز و بوم، به علت ناآگاهی و بی اطلاعیش از قواعد دیپلماسی، فرمانی تأمل برانگیز صادر کرد. در رابطه با صدور فرمان مذکور، لازم به ذکر است که تجارت دریایی خلیج فارس به هنگام حکومت کریم خان در دست انگلیسی ها و هلندی ها بود و فرانسوی ها که در این ایام با انگلیسی ها در حال جنگ بودند، در خلیج فارس نیز مزاحم انگلیسی و هلندی ها می شدند، چنان که در محرم 1173 با چهار کشتی به بندرعباس آمدند و دارالتجاره ی انگلیسی ها را گلوله باران کردند و پس از سوزاندن عمارت و غارت اشیاء آن، پس از یازده روز از آن جا رفتند. چهار سال بعد از این واقعه، انگلیسی ها مرکز تجاری خود را از بندر عباس به بصره منتقل کردند و این عمل بعد از آن که هلندی ها هم دارالتجاره خود را به خاک عثمانی منتقل کردند، موجب ضرر و زیان تجارت خارجی ایران شد. کریم خان برای تلافی این حال انگیسی ها را در سال 1177 به بوشهر برگرداند و حق انحصار تجارت بوشهر را به ایشان واگذاشت.(اقبال آشتیانی، بی تا: 744) هرچند موافقت با تأسیس تجارت خانه با توجه به اختلالی که در امر تجارت خارجی ایران به وجود آمده بود، ظاهراً امر نامعقولی نبوده است، و بی شک کریم خان به نیت ترفیه حال مردم و رونق تجارت خارجی این فرمان را صادر کرده است، نه تمایل به انگلیسی ها، چرا که پس از انتقال مرکز تجاری انگلیسی ها به بصره کریم خان مصمم شد آن جا را مسخر سازد تا هم زهرچشمی از انگلیسی ها بگیرد و هم بصره را از رونق و اعتبار تجاری بیندازد. و به همین منظور اردوی ایران از خشکی و دریا در ماه صفر 1189 بصره را در محاصره گرفتند، و انگلیسی ها که می دانستند غرض عمده ی کریم خان از لشکرکشی به بصره، دشمنی با ایشان است دو کشتی خود را در اختیار عثمانی ها گذاشت ولی ایرانیان پس از سیزده ماه محاصره بصره، بالاخره این شهر را در سال 1190 به تصرف خود درآوردند. (اقبال آشتیانی، بی تا: 749-747) اما مفاد فرمان، و دامنه ی اختیاراتی که به بیگانگان داده شده است عجیب است و محل تأمل. محمود در مورد مفاد این قرارداد می نویسد: در سال 1176 هجری مطابق 1763 میلادی، در آن هنگام که کریم خان زند به سلطنت رسید. انگلیسی ها از او اجازه خواستند در بوشهر تجارت خانه ای دایر نموده و در اطراف و سواحل خلیج فارس متاع خویش را به فروش رسانند و امتعه ایران را خریداری کنند. و اینک فرازهایی از فرمان کریم خان زند، مبنی بر اجازه ی داد و ستد به انگلیسی ها:
«الحال نظر به این که جناب ویلیام آندریوپرایس نماینده ی ملت انگلیس به خلیج فارس وارد شده و دارای اختیارات مخصوص می باشد که در بوشهر ایجاد کارخانه نماید و مستر بنجامین جرویس را در آن جا مقیم کرده. او نیز به موجب دستور نماینده ی فوق الذکر مستر توماس دورن فورد و استفن هرمیت را نزد اینجانب فرستاده تا از من فرمانی تقاضا نمایند، که اجازه بدهم به موجب سابقه قدیمی که در تجارت این مملکت داشتند، مجدداً در آن تجارت نمایند. اینک به میل و اراده ی خود و نظر به حسن دوستی که نسبت به ملت انگلیس دارم به نماینده ی فوق الذکر بکه از طرف پادشاه و کمپانی خود، رسالت دارد. این مقررات را که غیرقابل تغییر و با ایمان کامل باید محترم شناخته شود به موجب فرمان مخصوص اعطا می نمایم.
کمپانی انگلیسی می تواند هر مقدار زمین که برای تجارت خانه ی خود لازم دارد در بوشهر یا در هر محلی که می خواهد در سواحل خلیج فارس کارخانه بسازد، اختیار کند و هرچند توپ بخواهند در آن کارخانه سوار کنند مجاز خواهند بود. در باب حقوق گمرکی، هیچ نوع حقوق گمرکی به متاع انگلیسی ها یا به آن متاعی که از ایران خارج می کنند تعلق نخواهند گرفت. نه در بوشهر و نه در سایر بنادر خلیج فارس. مشروط بر این که هیچ وقت اموال یا متاع سایرین را چه واردات باشد و چه صادرات، جزء متاع خویش قلم داد نکنند. تجار انگلیسی مجاز می باشند متاع خود را چه در بوشهر و چه در سایر نقاط مملکت به فروش برسانند و هیچ نوع مالیاتی از آن ها دریافت نخواهد شد. مگر این که شیوخ و یا حکام بنادر، فقط حقط دارند سه درصد (3%) از آن ها حقوق گمرکی برای متاعی که صادر می کنند دریافت دارند.
هیچ یک از ملل اروپایی حق ندارند متاع پشمی، جز انگلیسی ها به بنادر خلیج فارس وارد نماید و هرگاه کسی چنین عملی را انجام دهد، بدون ملاحظه متاع او ضبط دیوان اعلی خواهد گردید.
هرگاه یکی از تجار ایرانی به کمپانی انگلیس حقاً مدیون شد، شیخ محل یا حاکم، او را مجبور خواهد نمود قرض خود را تأدیه کند. در صورتی که حاکم یا شیخ نتواند وصول نماید، کمپانی انگلیس خود مجاز خواهد بود به طریقی که صلاح می داند، طلب خود را از مدیون وصول کند.
در هر محلی که انگلیسی ها دارای تجارت خانه شوند، مترجمین و سایر نوکرهای آن ها از ادای هر مالیاتی معاف خواهند بود، هم چنین این اشخاص در تحت اوامر آن ها بوده و مطیع حاکم آن ها خواهند بود و کسی دخالت نخواهد کرد. در هر جایی که انگلیسی ها مقیم باشند، در آن جا محل در اختیار آن ها خواهد بود که اموات خودشان را در آن محل دفن کنند و هرگاه محتاج به محل باشند که در آن جا برای خودشان باغی احداث کنند که آن زمین متعلق به پادشاه باشد مجاناً واگذار می شود. اگر محل، مال غیر باشد یک قیمت عادلانه در مقابل آن خواهند پرداخت.(محمود 1353، ج1: 8-5)
در سال 1193 هجری مطابق 1779 میلادی کریم خان زند درگذشت و چون جعفرخان برادرزاده ی کریم خان زند، در بصره تسلط و اقتدار به هم رسانیده بود. در فرمانی که از طرف جعفرخان صادر شد تسهیلاتی برای انگلیسی ها (که در بصره تجارت خانه داشتند) قائل شد که بنا به گفته خودش در همین فرمان که گوید: «لازم است دوست محترم ما بالیوز انگلیس مقیم بصره به خوبی بداند که عواطف و همراهی ما درباره شما بسیار زیاد و فوق خیال شماهاست». والحق جعفرخان تسهیلات اعطایی کریم را اتم و اکمل نمود. در فرمان مذکور آمده است: «هر اندازه متاع ملت انگلیس وارد ایران گردد هیچ مانعی و عایقی برای ورود آن سد راه نخواهد بود و آزادانه در هر کجای ایران به خواهند می توانند متاع خودشان را به فروش رسانند و پس از فروش هم در تحت حفاظت ما، آسوده خاطر وجوه آن را برگردانند. (در فرمان کریم خان این قید وجود داشت که: انگلیسی ها مجاز نیستند تمام وجوه مال التجاره خودشان ر ا که در ایران به فروش می رسانند به خارج حمل کنند زیرا که این عمل انگلیسی ها مملکت ایران را از حیث ثروت و مکنت فقیر خواهد نمود). ما قول می دهیم که به هیچ اسم و رسم یا عنوانی از آن ها وجهی دریافت نداریم و اگر سابقاً قرار بوده حقوق گمرکی مطالبه شود بعد از این فرمان ما به هیچ عنوانی مطالبه حقوق گمرکی نخواهیم نمود و آن چه هم در سابق برقرار بوده ما آن ها را لغو و باطل می نماییم (قاعدتاً اشاره به 3% حقوق گمرکی در فرمان کریم خان است) این فرمان در تاریخ هشتم ربیع الثانی سال 1202 مطابق هیجده ژانویه 1788 صادر گردیده است. (محمود 1353، ج1: 9-10)
جانشینان کریم خان زند
کریم خان در روز سیزدهم صفر 1193 به علت کهولت و بیماری هایی که بر او غلبه کرده بود درگذشت و سه پسر و چهار دختر از خود به جا گذاشت، ولی بدان علت که کسی را به عنوان جانشین خود تعیین نکرده بود، پیش از آن که جسد او به خاک سپرده شود نزاع بر سر تصاحب تخت شاهی، در میان بازماندگان او درگرفت. ابتدا «زکی خان» برادر مادری کریم خان، «ابوالفتح خان» پسر ارشد کریم خان را به سلطنت برداشت، ولی طولی نکشید که «محمد علی خان»، پسر دیگر کریم خان را با وی شریک کرد و در واقع خود زمام امور را در دست گرفت و در دوره حکومت صد روزه خود جمعی از خوانین زند را به قتل رساند.[1] در این مدت «صادق خان» برادر وکلیل الرعایا که در زمان مرگ کریم خان در بصره به سر می برد، برای تصاحب تاج و تخت برادر عازم شیراز شد، و شیراز را به محاصره خود درآورد، اما چون سپاهیان صادق خان از ترس عملی شدن تهدید زکی خان که به آنان پیام داده بود «اگر با من موافقت نکنید، تمام عیال شما که در شهر توقف دارند، به باد فنای حوادث خواهم داد» از گرد او پراکنده شدند و تنها قریب سیصد تن باقی ماندند، ناگزیر صادق خان دست از محاصره شیراز برداشت و عازم کرمان شد. در این حال «علی مراد خان زند» خواهرزاده زکی خان، اصفهان را به نام وارث کریم خان به تصرف آورد. زکی خان برای دفع علی مرادخان عازم اصفهان شد و در قصبه ایزد خواست مرتکب فجایعی شد که ناچار در شب 23 جمادی الاول سال 1193 علی خان مافی و بعضی دیگر به خوابگاه او رفته، به گلوله تپ آن چه رهسپار آخرتش کردند. (شعبانی 1385: 159-160) میرزا محمد کلانتر می نویسد: زمان استبداد زکی خان صد روز تمام بود. بعد از قتل او، ابوالفتح خان و محمد علی خان که هر دو در اردو بودند را برداشته به شیراز آمدیم. ابوالفتح خان در روز 23 جمادی الاول 1193 به شیراز وارد شد، صد هزار نفر مردم شیراز به استقبال وی آمدند و او را به پادشاهی تهنیت گفتند و روز بعد خطبه و سکه را به نام او نمودیم.(شعبانی 1385: 161) وی در بدو امر علی مرادخان را به سرداری عراق (عجم) منصوب کرد و قاصدی نیز به جانب صادق خان عموی خود که در کرمان بود فرستاد و او را به شیراز دعوت کرد. صادق خان اگرچه ابتدا روش تبعیت و تمکین از شاه جوان را در پیش گرفته بود، اما دیری نپایید که صادق خان با برخی از بزرگان در برانداختن حکومت ابوالفتح خان متحد شد و روز یک شنبه نهم شعبان 1193، بدون نزاع و جدال وی را از سلطنت خلع کرده به حکومت هفتاد روزه ابوالفتح خان خاتمه داد.(شعبانی 1385: 161) بنا به گفته بامداد: صادق خان پس از این که ابوالفتح خان را از سلطنت خلع کرد وی را در حال مستی گرفته زندانی کرد، و بالاخره چند روز بعد در ربیع الاخر 1193 او را کور کرد (بامداد1371، ج2: 499). علی مراد خان که از جانب ابوالفتح خان به حکومت عراق منصوب شده بود، با شنیدن خبر عزل ابوالفتح خان، مدعی صادق خان شد و از زنجان رهسپار اصفهان گردید. در خلال سال 1194 اصفهان و نواحی شمال فارس میدان زد و خورد پسران صادق خان (از جمله جعفرخان)، و سرداران علی مراد خان زند بود. در اوایل سال 1195ق اصفهان به کلی از تسلط صادق خان خارج شد و سپاهیان علی مراد خان به سرداری اکبرخان [2] و صید مرادخان[3] به طور پیاپی فرزندان صادق خان را در آباده و هزار بیضا شکست دادند. صادق خان پس از محاصره شیراز توسط علی مرادخان ناچار در قلعه شیراز حصاری شد. تا بالاخره سپاهیان باجلان و فیلی که مستحفظ دروازه ی باغ شاه بودند و از تداوم محاصره و قحط و غلایی که در شیراز بروز یافته بود، و خشم و خشونت و بی رحمی بی حد و حصر صادق خان که در این ایام به اندک بهانه ای به بریدن دست و پا و بینی و گوش مردم فرمان می داد، به ستوه آمده، در روز هیجدهم ربیع الاول سال 1195، دروازه های شهر را به روی سپاهیان علی مراد خان گشودند، و بدین طریق سپاهیان علی مرادخان وارد شهر شدند و پس از غارت چند محله شیراز، صادق خان و دو فرزندش «تقی خان» و «علی نقی خان» را دست گیر کردند. اکبرخان به فرمان علی مرادخان آنان را «اولاً از حلیه بصر عاری نمود و بعد از دو سه ساعتی، هر سه نفر را به قتل رسانید!».(شعبانی 1385: 162-163) بامداد در این مورد می نویسد: از پسران صادق خان، «جعفرخان» پسر بزرگ او که برادر مادری علی مرادخان بود، به علی مرادخان پیوست و «حسن خان» پسر کوچک صادق خان ناخوش شد (وی در ایام محاصره درگذشت) و فقط تقی خان و علی نقی خان برای عملیات باقی ماندند و سخت به مدافعه پرداختند، محاصره شیراز نه ماه طول کشید و قحط و غلای شدیدی پدید آمد و علی نقی خان، تا آخرین درجه ی ممکن مردانه جنگید و بالاخره مغلوب شد و اکبرخان فرمانده ی قوای مهاجم فاتح شیراز گردید و علی نقی خان نیز همانند پدر به اراک پناهنده شد، و تمام شهر به تصرف اکبرخان درآمد، پس از دو روز مذاکره صادق خان از در مصالحه درآمد، و ارک را به تصرف اکبرخان داد، و یک روز بعد اکبرخان، به امر علی مرادخان، صادق خان و تقی خان را کور کرد و بعد از گذشتن دو سه ساعتی هر سه نفر را در ربیع الاول 1196، کشت (بامداد 1371، ج5: 500) علی مرادخان پس از ظلم و ستم بسیاری که بر مردم رواداشت و اموال بسیاری که به یغما برد، به اکبرخان فرمان داد فرزندان وکیل را کور کند. چند روز بعد نیز دستور توقیف اکبرخان را صادر کرد. و او را به جعفرخان (پسرصادق خان) سپرد تا به قتل برساند. سرانجام علی مراد خان پس از جمع آوری مالیات و خراج فارس، حکومت آن ایالت را به «صید مراخان» واگذار کرد و خود به اصفهان رفت، و در آن جا تاج گذاری کرد و به نام خود سکه زد.(شعبانی 1385: 163) در مدتی که خوانین زند به جان هم افتاده بودند، آقامحمد خان قاجار، بدون مزاحمت دیگران، شهرهای مازندران و گیلان را تحت فرمان خود آورده بود و در سال های اول حکومت علی مرادخان، حوزه نفوذ خود را تا قزوین و تهران توسعه داده و زمینه سلطنت جدیدی را در شمال ایران فراهم ساخته بود. علی مرادخان پس از جمع آوری سپاه، «شیخ ویس»، فرزند پانزده ساله ی خود را به فرماندهی سپاه گماشت و مأمور جنگ با آقا محمد خان کرد. پس از جنگ و گریزهایی، بالاخره سپاهیان شیخ ویس از مقابل سپاهیان آقا محمد خان گریختند. علی مراد خان برای جبران شکست «شیخ ویس»، مجدداً به جمع آوری سپاه پرداخت، اما این لشکر هم از «جعفرقلی خان» برادر آقا محمد خان شکست خورد. پس از شکست های پی درپی علی مرادخان، «جعفرخان زند» دست به شورش زد و از زنجان به سوی اصفهان حرکت کرد. در این ایام علی مراد خان مریض شد و در مورچه خورت اصفهان درگذشت.(شعبانی 1385: 164-165)
«جعفرخان زند» هم پس از سه سال سلطنت، که همه ی آن را صرف کور کردن و محبوس نمودن فرزندان و حامیان علی مرادخان، و جنگ با خان قاجار، و فرو نشاندن اعتراضات عشایر، از جمله شیخ غضبان و اعراب بنی کعب در نواحی دورق، «خسروخان» والی کردستان، «الله قلی خان» حاکم کرمانشاه و خوانین تون و طبس کرد و شکست هایی که نصیبش شد، سرانجام بیمار شد، و به علت بیماری کم تر می توانست از شیراز خارج شود. در سال 1203 بیماری او شدت یافت، این خبر به صید مرادخان زند و حاجی علی قلی خان کازرونی [4] و ابراهیم خان که در همان ارگ مسکونی زندانی بودند رسید. آنان به کمک دیگر یاران و برادران، خود را از بند رهانیدند و پنهانی بر سر جعفرخان بیماری ریختند و سرش را از تن جدا کردند.(شعبانی 1385: 165تا168) توطئه گران بلادرنگ «صید مرادخان» را به سلطنت برداشتند. اما قتل جعفر خان موجب بلوایی عظیم در شیراز شد. نفوذ جعفر خان و جناح وابسته به او، بیش از آن بود که به صید مراخان فرصت دهند بیش از چند صباحی بر تخت سلطنت بنشیند. عناصر مهم و مؤثر در برانداختن صید مرادخان زند، حاجی ابراهیم کلانتر، مرد متنفذ فارس و وزیر خاندان زند، میرزا حسن و دیگر بزرگان بودند. آنان صید مرادخان را دست گیر و زندانی کردند و لطفعلی خان زند، پسر جعفرخان را در دوازدهم شعبان 1203 به جای او نشاندند.(شعبانی 1385: 168-170)
لطفعلی خان، پسر جعفرخان، نواده صادق خان و هشتمین حکم ران سلسله زندیه بود که از سال 1203 بر تخت نشست و سرانجام پس از شش سال سلطنت و رشادت های زیاد و بی تدبیری ها و ناپختگی های زیادتر، به سال 1209 در اثر خیانت اطرافیان توسط دشمنان اسیرشد و سرانجام به فرمان آقا محمد خان قاجار به دست میرزا محمد خان، حاکم تهران کشته شد و جسدش در بقعه امام زاده زید دفن گردید. (شعبانی 1385: 170-178) و بدین نحو دوره حکومت زندیه به پایان رسید.
تشکیلات اداری در دوره زندیه
تشکیلات اداری در زمان زندیه نیز کمابیش همانند تشکیلات اداری عصر صفویه و افشاریه بود و متصدیان امور و صاحبان مناصب زیر، وظایفی مشابه ادوار قبل را به عهده داشتنند.
شاه: در محرم 1164در اصفهان، کریم خان نوه ی دختری شاه سلطان حسین صفوی، فرزند هشت ساله ی «سید میرزا مرتضی صدرالممالک» که نام مادرش را «خان آغا بیگم و یا مریم بیگم» بود را با عنوان شاه اسماعیل سوم بر تخت سلطنت نشاند.(ورهرام 1385: 107-108)
نایب السلطنه: شاه سلطان اسماعیل سوم در واقع مقامی تشریفاتی داشت. و به علت صغر سن در سال 1164 «علی مردان خان» به عنوان نایب السلطنه معرفی شد، که با قدرت گرفتن کار کریم خان عملاً «نایب السلطنه» قدرت اجرایی چندانی نداشت.(ورهرام 1385: 108)
وکیل: «وکیل الدوله»، «وکیل الرعایا» و «وکیل الخلایق» القابی است که کریم خان داشت. عنوان «وکیل الدوله» در کتب تاریخی بیش تر ذکر شده است. این منصب در ادوار قدیمی تر، مانند عصر صفویه نیز وجود داشته است و بالاترین مقام حکومت را وکیل می خواندند. به طوری که پس از جلوس شاه اسماعیل اول، معلم وی (لله باشی) به نام حسین بیگ لله، با سمت «وکیل نفس نفیس همایون» نایب السلطنه شد. شاه عباس اول این مقام را که در واقع مقام نایب السلطنه بود، منسوخ نمود. پس از سقوط دولت صفوی در سال 1135 و در زمان شاه طهاسب دوم پسر شاه سلطان حسین، این مقام با عنوان «وکیل الدوله» مجدداً باب شد. کریم خان نیز با چنین عنوانی در واقع کلیه مراکز قدرت را در اختیار خود گرفت.(ورهرام 1385: 108-109)
وزیر: از جمله مناسبی که در زمان زندیه ذکر کرده اند منصب وزیر است و نوشته اند که میرزا محمد جعفر یا میرزا جعفر از سادات اصفهان وزیر کریم خان زند بوده است.(بامداد 1371، ج5: 221) لطفعلی خان زند در سال 1305 که مسافرت جنگی خود را به طرف کرمان آغاز نمود برادر خود خسرومیرزا را به جای خود در شیراز گذاشت و وزارت را به حاج ابراهیم کلانتر داد.(بامداد 1371، ج1: 478)
نایب الوزاره: یکی دیگر از مناصب در دوره کریم خان نایب الوزاره بوده است. بامداد می نویسد: «میرزا عبدالباقی» برادر میرزا جعفر، وزیرکریم خان بود. کریم خان در سال 1182 قمری او را نایب الوزاره نمود. وزیر در این جا به معنی نخست وزیر و نایب الوزاره معاون نخست وزیر بوده است.(بامداد 1371، ج5: 138)
مستوفی: منصب مستوفی گری، چون ادوار گذشته، از جمله مناصب دوره ی زندیه بود و گمان نمی رود که در عصر زندیه در وظیفه ی وی که نظارت بر امور مالی بود تغییر عمده ای پدید آمده باشد. نوشته اند: میرزا محمد جعفر یا میرزا جعفر از سادات اصفهان که در اوایل حال در دفترخانه نادرشاه سررشته دار(حسابدار) یا مستوفی نظام لشکر بود، بعد از نادرشاه در عهد آزادخان هوتکی غلیجائی در سال های 1166 و 1167 حاکم اصفهان بود، و هنگامی که کریم خان در سال 1175 متوجه آذربایجان گردید میرزا محمد جعفر، به منصب استیفاء ممالک رسید، یعنی مستوفی الممالک شد. (بامداد 1371، ج5: 221) و بعد از آن به مقام وزارت رسید. میرزا عقیل نیز از مستوفی های درجه اول بود و در دربار کریم خان وکیل، تقربی داشت و از خاصان وی به شمار می رفت، وی در سال 1176 قمری به جرمی که کسی از آن سر در نیاورد و نفهمید که چه بوده است، به حکم کریم خان کشته شد(بامداد 1371، ج5: 154) زیرنظر مستوفی الممالک، اغلب مناصب دیگری مانند ناظر، داروغه و دفترخانه، صاحب توجیه، ضابطه نویس و اوارجه نویس نیز به خدمت مشغول بوده اند. گاه نیز مأموران مالیاتی مانند عمال، تحصیل داران و محصلان مالیاتی، زیر نظر مستوفی به کار مشغول بوده اند.(ورهرام 1385: 110)
ایشک آقاسی: منصب ایشیک آقاسی در دوره های قبل از زندیه و بعد از آن یعنی دوره قاجار نیز وجود داشته است. ایشیک آقاسی در واقع ریاست تشریفات و انتظامات دربار را به عهده داشته است. اغلب، امور داخلی حرم خانه نیز به وظایف او اضافه می شد.(ورهرام 1385: 110) بنابه گفته مهدی بامداد: «خدامراد خان زند» از منسوبان و سرداران کریم خان (عم علی مراد خان زند و پدر صید مراد خان زند) عهده دار این سمت در دربار کریم خان بود. کریم خان در سال 1172 خدامراد خان را که سمت ایشیک آقاسی (رئیس تشریفات) دربار را برعهده داشت با سپاهی برای گرفتن کرمان روانه نمود.(بامداد 1371، ج6: 95)
معیّرالممالک: یکی از مناصب مهم در ضراب خانه بود. نظارت و ریاست ضراب خانه، نظارت و دقت در عیار مسکوکات، جلوگیری از تنزل جنس و پول و دیگر امور ضراب خانه از جمله وظایف وی بوده است. وی هم چنین نمایندگانی در سراسر ایران داشته است. «ضراب باشی» و «زرگرباشی» نیز تحت نظارت او بودند. ضراب باشی در مراحل مختلف ضرب سکه شخصاً نظارت داشت و زرگرباشی، امور زرگرخانه و خرید و فروش جواهرات دولتی را برعهده داشت.(ورهرام 1385: 110)
منشی الممالک: وظیفه صاحب این منصب تهیه اسناد و مدارک امور مملکتی و فرستاد آن به کلیه نقاط کشور بود. گاه نیز وظایف منشی را «مجلس نویس» انجام می داد. «صاحب قلمدان» نیز از مناصبی بود که زیرنظر منشی به کار اشتغال داشت.(ورهرام 1385: 111-110)
وقایع نگار: مناصب «وقایع نگار»، «مجلس نگار» و «واقعه نویس» از جمله مناصب مهم این عهد بود. بامداد می نویسد: میرزا محمد صادق اصفهانی از سادات موسوی و متخلص به «نامی» و معروف به میرزا محمد صادق منشی، از دبیران و شاعران نامی زمان خویش که چندین تألیف، از جمله «تاریخ گیتی گشا در تاریخ زندیه» از خود به یادگار گذاشت، سمتش در دربار کریم خان زند وقایع نگار بود. نامی در سال 1243 قمری درگذشت.(بامداد 1371، ج5: 250)
ایلچی باشی: وظیفه وی، سرپرستی هیأت های اعزامی دولتی و رساندن پیغام های حکومتی بود. ایلچیان چاپارانی را نیز برای مأموریت خود همراه داشتند. (ورهرام 1385 :111) از دیگر مناصب کشوری و اداری عصر زند، «کشیک چی باشی»، «خادم باشی» و «میر شب» بود که به ترتیب وظایفی مانند نگهبانی و حراست، خدمت گزاری به افراد عالی مرتبه حکومتی، و نگه داری شهر و تجسس را برعهده داشتند. میرشب زیرنظر داروغه انجام وظیفه می کرد.(1385: 111)
کلانتر: وظیفه وی نظارت بر اصناف و تعیین ریش سفیدان صاحب حرف و پیشه بوده است. کلانتر شیراز که مقر حکومت زندیه بود، از اعتبار خاصی برخوردار بود. از کلانتران معروف این عصر، میرزا محمد کلانتر و میرزا ابراهیم خان کلانتر بودند[5]. مقام کلانتر در عصر زندیه، گاه معادل حاکم بود.(ورهرام 1385: 11)
داروغه: امنیت و نگه داری شهر و محلات نزدیک به آن، از جمله وظایف داروغه بود. داروغه به نحوی زیر نظر کلانتر انجام وظیفه می کرد و خود نیز سرپرستی محتسب، نقیب و میرشب را دارا بود. صالح خان زند داروغه، از معروف ترین داروغه های اوایل عصر زندیه به شمار می رفت.(ورهرام 1385: 111-112)
مناصب کشوری در عصر زندیه
تقسیمات کشوری عصر زندیه، کم و بیش همان تقسیمات کشوری عصر صفوی و افشاری است. و کسانی با عناوین والی، بیگلر بیگی، حاکم، خان و سلطان اداره بخش های مختلف کشور را برعهده داشتند.
والی: این مقام از دوران گذشته عالی ترین مقام کشوری بوده است. اما والیان سرحرحدی به علت موقعیت جغرافیایی و سیاسی کماکان از اعتبار ویژه ای برخوردار بودند. از ولایات عصر زندیه، ولایات عربستان، لرستان، کرمانشاهان و کردستان بود. مجمل التواریخ گرجستان را نیز از ولایات دانسته است قابل توجه این که، همان مناطقی که در زمان صفویه به عنوان ولایت اعلام شده بود، در عهد زند نیز کماکان دارای والی بود. لازم به ذکر است که در عهد زند در تقسیمات کشوری هم از ایالت و هم از ولایت نام برده می شد، و هر دو تقسیم بندی در این دوره وجود داشته است. فارس و اصفهان را گاه ایالت و زمانی ولایت خوانده اند. از میان والیان، والی فارس مقام ارزشمندی را دارا بوده است.(ورهرام 1385: 113)
بیگلربیگی: فرمانروایانی بودند که از جانب وکیل زند بر مناطقی که اهمیت سوق الجیشی کم تری از ولایات داشت، منصوب می شدند.(ورهرام 1385: 113)
حاکم: حاکمان معمولاً بر یک شهر، حکم می راندند. کریم خان پس از فتح هر شهر، بلافاصله حاکمی را بر آن شهر می گماشت. به طور مثال پس از سلطه بر مراغه، حاجی قاسم خان را به حکومت این شهر گماشت، و نیز در سال 1175 حاج جعفرخان را به حکومت تهران منصوب کرد.(ورهرام 1385: 113)
خان: از عناوینی بود که از دوره های قبل نیز متداول بود. در عصر صفویه عنوان خان از اهمیت ویژه ای برخوردار بود. در عصر افشاری نیز غیر از دریافت عنوان خان که گاه با منصبی همراه بود، افراد بنابر ارتقاء رتبه، می توانستند به لقب خانی مفتخر شوند. خود کریم خان پس از بازگشت از خراسان، موفق به دریافت لقب خانی شد.(ورهرام 1385: 113-114)
سلطان: از عناوینی که در عصر صفوی و افشار نیز متداول بود، لقب سلطان بود. لقب سلطان پس از بیگلربیگی و گاه خان قرار داشت.(ورهرام 1385: 114)
مناصب لشکری در عهد زندیه
در مورد مناصب نظامی در عصر زندیه آن چه می توان گفت این که بالاترین منصب تشکیلات نظامی «سردار سپه» که خود کریم خان این سمت را برعهده داشت. از دیگر مناصب نظامی در این دوره می توان از مناصب زیر یاد کرد:
قورچی باشی: از صاحب منصبان عمده نظامی بود، در واقع قورچی باشی به منزله وزیر جنگ بود. با توجه به این که در دولت کریم خانی، خود کریم خان سردار سپاه بود، می توان گفت قورچی باشی مقام دوم را در سلسله مراتب نظامی داشته است.(ورهرام 1385: 127)
توپچی باشی: مسئولیت توپ خانه را برعهده داشت و در جنگ ها به ویژه این سمت از اهمیت خاصی برخوردار بود. منصب توپچی باشی اغلب مستقیماً از جانب کریم خان تعیین می شد. به طور مثال در حمله کریم خان به آذربایجان، سمت توپچی باشی را به لطف علی خان گرجی واگذار کرد. سمت توپچی باشی را «میرآتشی» نیز می گفتند.(ورهرام 1385: 127) تفنگچی باشی، زنبورکچی باشی، چرخچی باشی، جزایرچی باشی نیز هم چون عصر افشاریه از جمله مناصب نظامی عهد زندیه بود که در مورد هریک، ذیل نظام اداری عهد افشار سخن گفتیم.
جمع بندی
سه خان لر(ابوالفتح خان بختیاری و علی مردان خان بختیاری و کریم خان زند) در سال 1163 در باب سلطنت ایران به مشورت پرداختند و تصمیم ایشان عاقبت بر این قرار گرفت که یکی از دختر زادگان شاه سلطان حسین صفوی را به نام اسماعیل سوم به پادشاهی بردارند، و علی مردان خان نایب السطنه و کریم خان سرار سپاه و ابوالفتح خان والی اصفهان باشد. این سه مرد سوگند یاد کردند که با هم سلطنت شاه اسماعیل سوم را حفظ کنند اما وفای به این سوگند دیری نپایید. و علی مردان خان در غیاب کریم خان، ابوالفتح خان را کشت. کریم خان که در این تاریخ برای دفع سرکشان به کردستان رفته بود، به اصفهان آمد و آن جا را گرفت و علی مردان خان به بختیاری پناه برد. و بدین ترتیب سلسله زند تأسیس شد(1209-1163 هجری قمری مطابق 1974-1749 میلادی). کریم خان زند (1163-1193)، شیراز را مقر خویش قرار داد و با کنار گذاشتن شاه اسماعیل سوم، عملاً خود حکومت را در دست گرفت، اما لقب شاهی بر خود ننهاد و به لقب وکیل الرعایا اکتفا کرد. در ابتدای زمام داری کریم خان جنگ های داخلی کماکان ادامه داشت و نواحی فارس، استرآباد، مازندران و آذربایجان محل منازعه کریم خان شد. محمد حسن خان و آزادخان افغان بود. بالاخره در این نبردها پیروزی نصیب کریم خان، محمد حسن خان و آزادخان افغان بود. بالاخره در این نبردها پیروزی نصیب کریم خان شد. پس از زد و خوردهای بسیار با رقبا، زندیه کرمان و یزد و جنوب خراسان را هم تحت امر خود درآوردند و کریم خان پس از این موفقیت ها تا آخر عمر خویش به لشکرکشی مهمی مبادرت نورزید و بیش تر اوقات خود را در شیراز صرف خوش گذرانی و ترفیه حال مردم و آبادی نمود.
کریم خان زند در روز سیزدهم صفر 1193 به علت کهولت و بیماری هایی که بر او غلبه کرده بود درگذشت. ولی بدان علت که کسی را به عنوان جانشین خود تعیین نکرده بود، پیش از آن که جسد او به خاک سپرده شود نزاع بر سر تصاحب تخت شاهی، در میان بازماندگان او درگرفت. ابتدا «زکی خان» برادر مادری کریم خان، «ابوالفتح خان» پسر ارشد کریم خان را به سلطنت برداشت، ولی طولی نکشید که «محمد علی خان»، پسر دیگر کریم خان را با وی شریک کرد و در واقع خود زمام امور را در دست گرفت و در دوره حکومت صد روزه خود جمعی از خوانین زند را به قتل رساند. در این مدت «صادق خان» برادر وکیل الرعایا که در زمان مرگ کریم خان در بصره به سر می برد، برای تصاحب تاج و تخت برادر عازم شیراز شد، و شیراز را به محاصره خود درآورد، اما دست از محاصره شیراز برداشت و عازم کرمان شد. در این حال «علی مراد خان زند» خواهرزاده زکی خان، اصفهان را به نام وارث کریم خان به تصرف آورد. زکی خان برای دفع علی مرادخان عازم اصفهان شد و در قصبه ایزد خواست به رسید. و ابوالفتح خان در روز 23جمادی الاول 1193 به شیراز وارد شد و مردم او را به پادشاهی تهنیت گفتند و روز بعد خطبه و سکه به نام او کردند. وی به دست صادق خان عمویش که به دعوت وی از کرمان به شیراز آمده بود در روز یک شنبه نهم شعبان 1193، از سلطنت خلع شد و به حکومت هفتاد روزه ابوالفتح خان خاتمه داده شد. صادق خان پس از این که ابوالفتح خان را از سلطنت خلع کرد چند روز بعد در ربیع الاخر 1193 او را کور کرد. علی مراد خان که از جانب ابوالفتح خان به حکومت عراق منصوب شده بود، با شنیدن خبر عزل ابوالفتح خان، مدعی صادق خان شد و از زنجان رهسپار اصفهان گردید. سپاهیان علی مراد خان شیراز را محاصره کردند. در روز هیجدهم ربیع الاول سال 1195، سپاهیان علی مرادخان وارد شهر شدند و پس از غارت چند محله شیراز، صادق خان و دو فرزندش «تقی خان» و «علی نقی خان» را دست گیر کردند. اکبرخان به فرمان علی مرادخان آ«ان را «اولاً از حیله بصر عاری نمود و بعد از دو سه ساعتی، هر سه نفر را به قتل رسانید!» علی مراد خان پس از ظلم و ستم حکومت ایالت فارس را به «صید مرادخان» واگذار کرد و خود به اصفهان رفت، و در آن جا تاج گذاری کرد و به نام خود سکه زد. در مدتی که خوانین زند به جان هم افتاده بودند، آقا محمد خان قاجار، بدون مزاحمت دیگران، شهرهای مازندران و گیلان را تحت فرمان خود آورده بود و در سال های اول حکومت علی مرادخان، حوزه نفوذ خود را تا قزوین و تهران توسعه داده و زمینه سلطنت جدیدی را در شمال ایران فراهم ساخته بود. پس از درگذشت علی مرادخان در مورچه خورت اصفهان. پس از او جعفرخان زند بر اریکه قدرت نشست.
«جعفرخان زند» هم پس از سه سال سلطنت، که همه ی آن را صرف کور کردن و محبوس نمودن فرزندان و حامیان علی مرادخان، و جنگ با خان قاجار، و فرونشاندن اعتراضات عشایر نمود، سرانجام بیمار شد، و در سال 1203 صید مرادخان زند و حاجی علی قلی خان کازرونی و ابراهیم خان که در همان ارگ مسکونی زندانی بودند، به کمک دیگر یاران و برادران، خود را از بند رهانیدند و پنهانی بر سر جعفرخان بیمار ریختند و سرش را از تن جدا کردند. توطئه گران بلادرنگ «صیدمرادخان» را به سلطنت برداشتند. اما قتل جعفرخان موجب بلوایی عظیم در شیراز شد. نفوذ جعفرخان و جناح وابسته به او، بیش از آن بود که به صید مرادخان فرصت دهند بیش از چند صباحی بر تخت سلطنت بنشیند. آنان صید مرادخان را دست گیر و زندانی کردند و لطفعلی خان زند، پسر جعفرخان را در دوازدهم شعبان 1203به جای او نشاندند.
لطفعلی خان، پسر جعفر خان، نواده صاق خان و هشتمین حکم ران سلسله زندیه بود که از سال 1203 بر تخت نشست و سرانجام پس از شش سال سلطنت و رشادت های زیاد و بی تدبیری ها و ناپختگی های زیادتر، به سال 1209 در اثر خیانت اطرافیان توسط دشمنان اسیر شد و سرانجام به فرمان آقا محمد خان قاجار به دست میرزا محمد خان، حاکم تهران کشته شد و جسدش در بقعه امام زاده زید دفن گردید. و بدین نحو دوره حکومت زندیه به پایان رسید.
تشکیلات اداری در دوره زندیه: تشکیلات اداری در زمان زندیه نیز کمابیش همانند تشکیلات اداری عصر صفویه و افشاریه بود و متصدیان امور و صاحبان مناصب زیر، وظایفی مشابه ادوار قبل را به عهده داشتند.
شاه: در محرم 1164 در اصفهان، کریم خان نوه ی دختری شاه سلطان حسین صفوی، فرزند هشت ساله ی «سید میرزا مرتضی صدرالممالک» که نام مادرش را «خان آغابیگم و یا مریم بیلگم» بود را با عنوان شاه اسماعیل سوم بر تخت سلطنت نشاند.
نایب السلطنه: شاه سلطان اسماعیل سوم در واقع مقامی تشریفاتی داشت. و به علت صغر سن در سال 1164 «علیمردان خان» به عنوان نایب السلطنه معرفی شد، که با قدرت گرفتن کار کریم خان عملاً «نایب السلطنه» قدرت اجرایی چندانی نداشت.
وکیل: «وکیل الدوله»، «وکیل الرعایا» و «وکیل الخلایق» القابی است که کریم خان داشت. عنوان «وکیل الدوله» در کتب تاریخی بیش تر ذکر شده است. این منصب در ادوار قدیمی تر، مانند عصر صفویه نیز وجود داشته است و بالاترین مقام حکومت را وکیل می خواندند.
وزیر: از جمله مناسبی که در زمان زندیه ذکر کرده اند منصب وزیر است و نوشته اند که میرزا محمد جعفر یا میرزا جعفر از سادات اصفهان وزیر کریم خان زند بوده است.
نایب الوزاره: یکی دیگر از مناصب در دوره کریم خان نایب الوزاره بوده است. بامداد می نویسد: «میرزا عبدالباقی» برادر میرزا جعفر، وزیر کریم خان بود. کریم خان در سال 1182 قمری او را نایب الوزاره نمود. وزیر در این جا به معنی نخست وزیر و نایب الوزاره معاون نخست وزیر بوده است.
مستوفی: منصب مستوفی گری، چون ادوار گذشته، از جمله مناصب دوره ی زندیه بود و گمان نمی رود که در عصر زندیه در وظیفه ی وی که نظارت بر امور مالی بود تغییر عمده ای پدید آمده باشد.
ایشیک آقاسی: منصب ایشیک آقاسی در دوره های قبل از زندیه و بعد از آن یعنی دوره قاجار نیز وجود داشته است. ایشیک آقاسی در واقع ریاست تشریفات و انتظامت دربار را به عهده داشته است. اغلب، امور داخلی حرم خانه نیز به وظایف او اضافه می شد.
معیّرالممالک: یکی از مناصب مهم در ضراب خانه بود. نظارت و ریاست ضراب خانه، نظارت و دقت در عیار مسکوکات، جلوگیری از تنزل جنس و پول و دیگر امور ضراب خانه از جمله وظایف وی بوده است.
منشی الممالک: وظیفه صاحب این منصب تهیه اسناد و مدارک امور مملکتی و فرستاد آن به کلیه نقاط کشور بود. گاه نیز وظایف منشی را «مجلس نویس» انجام می داد. «صاحب قلمدان» نیز از مناصبی بود که زیر نظر منشی به کار اشتغال داشت.
وقایع نگار: مناصب «وقایع نگار»، «مجلس نگار» و «واقعه نویس» از جمله مناصب مهم این عهد بود.
ایلچی باشی: وظیفه وی، سرپرستی هیأت های اعزامی دولتی و رساندن پیغام های حکومتی بود. ایلچیان چاپارانی را نیز برای مأموریت خود همراه داشتند. از دیگر مناصب کشوری و ادرای عصر زند، «کشیک چی باشی»، «خادم باشی» و «میرشب» بود که به ترتیب وظایفی مانند نگهبانی و حراست، خدمت گزاری به افراد عالی مرتبه حکومتی، و نگه داری شهر و تجسس را برعهده داشتند. میرشب زیر نظر داروغه انجام وظیفه می کرد.
کلانتر: وظیفه وی نظارت بر اصناف و تعیین ریش سفیدان صاحب حرف و پیشه بوده است. کلانتر شیراز که مقر حکومت زندیه بود، از اعتبار خاصی برخوردار بود. مقام کلانتر در عصر زندیه، گاه معادل حاکم بود.
داروغه: امنیت و نگه داری شهر و محلات نزدیک به آن، از جمله وظایف داروغه بود. داروغه به نحوی زیر نظر کلانتر انجام وظیفه می کرد و خود نیز سرپرستی محتسب، نقیب و میرشب را دارا بود.
تقسیمات کشوری عصر زندیه، کم و بیش همان تقسیمات کشوری عصر صفوی و افشاری بود. و کسانی با عناوین والی، بیگلربیگی، حاکم، خان و سلطان اداره بخش های مختلف کشور را برعهده داشتند.
بیگلربیگی: فرمانروایانی بودند که از جانب وکیل زند بر مناطقی که اهمیت سوق الجیشی کم تری از ولایات داشت، منصوب می شدند.
حاکم: حاکمان معمولاً بر یک شهر، حکم می راندند. کریم خان پس از فتح هر شهر، بلافاصله حاکمی را بر آن شهر می گماشت.
خان: از عناوینی بود که از دوره های قبل نیز متداول بود. در عصر صفویه عنوان خان از اهمیت ویژه ای برخوردار بود. در عصر افشاری نیز غیر از دریافت عنوان خان که گاه با منصبی همراه بود، افراد بنابر ارتقاء رتبه، می توانستند به لقب خانی مفتخر شوند. خود کریم خان پس از بازگشت از خراسان، موفق به دریافت لقب خانی شد.
سلطان: سلطان از عناوینی بود که در عصر صفوی و افشار نیز متداول بود، لقب سلطان پس از بیگلربیگی و گاه خان قرار داشت. در مورد مناصب نظامی در عصر زندیه آن چه می توان گفت این که بالاترین منصب تشکیلات نظامی «سردار سپه» بود که خود کریم خان این سمت را برعهده داشت. از دیگر مناصب نظامی در این دوره می توان از مناصب زیر یاد کرد:
قورچی باشی: از صاحب منصبان عمده نظامی بود، در واقع قورچی باشی به منزله وزیر جنگ بود. با توجه به این که در دولت کریم خانی، خود کریم خان سردار سپاه بود، می توان گفت قورچی باشی مقام دوم را در سلسله مراتب نظامی داشته است.
توپچی باشی: مسئولیت توپ خانه را برعهده داشت و در جنگ ها به ویژه این سمت از اهمیت خاصی برخوردار بود. منصب توپچی باشی اغلب مستقیماً از جانب کریم خان تعیین می شد. سمت توپچی باشی را «میرآتشی» نیز می گفتند.
تفنگچی باشی، زنبورکچی باشی، چرخچی باشی، جزایرچی باشی نیز هم چون عصر افشاریه از جمله مناصب نظامی عهد زندیه بود که در مورد هر یک، ذیل نظام اداری عهد افشار سخن گفتیم.
پی نوشت ها :
1. بنابه گفته بامداد زکی خان هفتاد تن از رؤسای طایفه زند را قتل عام کرد.(بامداد 1371، ج2: 485)
2. اکبرخان پسرزکی خان دایی علی مرادخان بود. بنابراین اکبرخان پسردایی علی مرادخان بود.
3. صید مراد خان پسر مرادخان زند عموی علی مرادخان بود بنابراین صید مرادخان پسرعموی علی مرادخان بود.
4. حاجی علی قلی خان کازرونی، از سرکردگان نادرشاه و کریم خان بود و به عنوان سردار جنگی با سرکوب شورشیان طبس شر آنان را از جعفرخان، دفع کرده بود. ولی جعفرخان با ناسپاسی و پیمان شکنی در روز سیزدهم رمضان 1200 او را دست گیر و در ارگ شاهی زندانیش کرده بود.(شعبانی 1385: 168)
5. حاج میرزا ابراهیم در ایام خان خای فارس و پس از مرگ کریم خان(13 صفر 1193 قمری) در زمان جعفرخان زند، به منصب کلانتری منصوب شد. (باستانی پاریزی 1371، ج2: 860)
منبع: علوی، سید علی؛ (1390)، تاریخ تحولات سیاسی و اداری در ایران (از آغاز حکومت امرا و سلاطین تا پایان عصر قاجار)(جلد دوم)؛ تهران: دانشگاه امام صادق، چاپ اول.
#تاریخ ایران #ایران اسلام
"rasekhoon.net/article/amp/show/681459/ایران-اسلامی" https://rasekhoon.net/article/amp/show/681459/%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand
📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
📜گذری بر فرهنگ و تاریخ شهر اقلید | اکبر رضایی فرد
#ایران_شناسی
#تاریخ
#اقلید
📜گذری بر فرهنگ و تاریخ شهر اقلید
(قسمت اول)
اگر بر اساس مطالعات تاریخی بپذیریم ،داستان های شاهنامه ریشه های تاریخی و ملی دارند.داستان سیاوش و فرود به سه هزار سال پیش از میلاد بر می گردد،یعنی تقریبا پنج هزار سال پیش ،در مورد داستان فرود نگارنده با اقتباس از مقاله استاد احمد تدین که در کتاب هفتم نشریه فرهنگ به چاپ رسیده و تحقیقات انجام شده توسط خودم ،مطالبی را خدمت همشهریان عزیز ارایه می کنم که خالی از نقد نمی باشد .
یکی از داستان های شاهنامه داستان فرود فرزند سیاوش از پادشاهان کیانیان می باشد که بر اساس انطباق با مکان های تاریخی و جغرافیایی به احتمال بسیار زیاد محل حوادث فرود در اقلید می باشد.که نمونه ای از این ابیات آورده می شود
گذر بر کلات ایچ گونه مکن
کز آن ره روی خام گرددسخن
در آنجا فرود وبا مادر است
یکی لشگر گشن گند آور است
کلات احتمالا همین تل قلات در مرکز اقلید است که آثار تاریخی فراوانی در خود دارد،
در جای دیگر از کلات به عنوان دژی پر آب توصیف کرده که هنوز چشمه های اطراف آن گواه همین مطلب است
بیت دیگر
زیک سو بیابان بی آب ونم
کلات است وارد دگر سوی راه جرم
جرم احتمالا همان مکان ارجمان امروزی می باشد که بر اثر گذر زمان تغییراتی در نام یافته است
چو لشکر بیامد به راه جرم.
کلات از بر وزیر آب میم
میم در واقع همان مریم آباد ابرکوه است که امام زاده ای با همین تابلو میم دارد
در اشعار این داستان بیش از ده مکان جغرافیایی مانند تخوار ،سپید کوه،پری باد ،جریره، سخل گزین و.......وجود دارد که همگی حکایت از این دارد که محل حوادث فرود احتمالا در اقلید است .
ادامه دارد
🖊نگارنده #اکبر_رضایی_فرد
💾شناسه ۱۴۰۴۰۴۲۸۱۰۰۸
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
#ایران_شناسی
#تاریخ
#اقلید
📜گذری بر فرهنگ و تاریخ شهر اقلید
(قسمت دوم)
بخش اول حوض دختر گبر
قبل از هرچیز خدمت همشهریان عزیز عرض کنم که هدف از نگارش این مطالب آشنایی با تاریخ و فرهنگ شهر اقلید و احساس هویت تاریخی و فرهنگی بیشتر خصوصا در نسل جوان است.
هرچند اعتقاد دارم بیشتر خوانندگان عزیز اهل مطالعه و تحقیق هستند و نوشتن این مطالب بردن زیره به کرمان است ،ضمنا مطالب ارایه شده دارای منبع علمی و پژوهشی معتبر می باشد.هرچند خالی از نقد علمی نمی باشد.
یکی از مکان های مهم تاریخی شمال فارس حوض دختر گبر واقع در ضلع جنوبی تل قلات می باشد .تل قلات که اهمیت بسیار تاریخی دارد و دارای استودان ،امام زاده جلیل قدر مورد احترام ،دوچشمه معروف ،مسحد جامع،درخت گردوی بسیار کهنسال ،آثار قلعه ساسانی وقبل از آن،دخمه زردشتیان وآتشکده بوده است .
این تپه در دوران قبل از اسلام وقبل از گرویدن مردم به دین مبین اسلام از اهمیت مذهبی و اجتماعی نزد مردم زردشتی آن زمان برخوردار بوده است .
در ضلع جنوبی این تپه حوض دختر گبر وجود دارد که قدیمی ترین گوردخمه خصوصی در دوره ساسانیان می باشد.
این کتیبه از کتیبه های بسیار مهم وبا ارزش وبا الفبای پهلوی کتابی می باشد و تاریخ دقیق آن متعلق به ۶۳۸میلادی یازدهمو دوازدهم آبان ماه می باشد.
این گور نوشته به نام حوض دختر گبر بر روی صخره ای طبیعی کنده شده است،که بر روی دیواره آن به خط پهلوی با الفبای کتابی در ۲۱سطر نگارش شده است،
این کتیبه متعلق به فردی به نام آهوگ پسر بابک می باشد که مرزبان و سرپرست شبستان در بیشاپور بوده و احتمالا چون موطن اصلی وی اقلید بوده ویا چون این تپه از قداست مذهبی نزد زرتشتیان آن زمان برخوردار بوده وصیت می کند که در این مکان تدفین شود(تاریخ حوض دختر گبر ادامه دارد)
🖊نگارنده #اکبر_رضایی_فرد
💾شناسه ۱۴۰۴۰۴۲۸۱۰۰۸
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
#ایران_شناسی
#تاریخ
#اقلید
📜گذری بر فرهنگ و تاریخ شهر اقلید (قسمت سوم)
بخش دوم حوض دختر گبر
ضمن عرض سلام خدمت همشهریان عزیز در قسمت قبل به صورت مختصر در خصوص کتیبه حوض دختر گبر مطالبی ارایه گردید.
این کتیبه دارای ۲۱سطر می باشد که تعدادی از سطور آن مخدوش واز بین رفته است ،اما همچنان با ارزش می باشد،
بر اساس شواهد موجود فردی که دستور ساخت این دخمه را برای خودش می دهد .یک روز بعد از فوت با توجه به اینکه در فصل پاییز هم بوده به صورت چمپاته(رحم مادر )در این حوض جا داده می شود .وشبیه به گور دخمه های مناطق خسروشیرین و جنوب اقلید به صورتی که آب و خاک را طبق آیین آن زمان آلوده نکند دفن می گردد.
چون این فرد صاحب منصب بوده مقداری از آیین زردشتی که ابتدا جسد را خوراک کرکس می کردند و سپس استخوان را در در استو دان قرار می دادند عدول کرده است
متن نوشته باقی مانده به شرح زیر است
(((این دخمه را آهوگ پسر بابک مهتر دلیر و سرپرست شبستان(حرم)مرزبان شهرستان و بیشاپور ،فرموده برای خویشتن کردن واین ماه آبان سال ششم سلطنت یزدگرد شاهنشاه و در روز خور (۱۱آبان)۶۳۸میلادی به سوی تقدیر رفت و روز ۱۲ آبان تن این آهوگ به دخمه نهاده شد او فرمود خواسته مالی به ارزش دویست استیر مزد بدهند.))))
احتمالا بر روی این حوض.تابوت و اتاق و محصور بوده است .و دارای نگهبان نیز بوده است .
این کتیبه از این نظر بسیار اهمیت است که تنها کتیبه ای است که در آن اشاره به یزدگرد سوم شده است و قدیمی ترین کتیبه تاریخ دار گور نوشته می باشد.
این کتیبه ۱۳سال قبل از سقوط ساسانیان و مرگ یزدگرد سوم نگارش شده است
تقریبا همزمان با هجرت پیامبر عظیم الشان اسلام حضرت محمد صلوات الله علیه از مکه به مدینه این کتیبه نیز ایجاد شده است
نتیجه اینکه شهر اقلید فقط بر اساس حوض دختر گبر و بدون توجه به سایر آثار تاریخی و سفرنامه ها ،قدمتی بسیار طولانی همراه با تمدن بوده ،که جوان عزیز امروزی باید از این موضوع آگاهی داشته باشد
نگارش اکبر رضایی فرد
منابع متن حوض دختر گبر
-نصرالله زاده ،سیروس(۱۳۹۸)مرزبان در بیشاپور،تدفین در اقلید ،نگاهی به گور نوشته اقلید .مجله پژوهش های ایران شناسی سال نهم شماره دوم پاییز وزمستان۱۳۹۸
گروپ ،کرد(۱۳۸۵)نبشته های تازه یافته از روزگار ساسانیان ،یافته های تازه از ایران باستان ،تهران ققنوس ۳۵۱-۳۹۹
🖊نگارنده #اکبر_رضایی_فرد
💾شناسه ۱۴۰۴۰۴۲۸۱۰۰۸
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand
📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
#ایران_شناسی
#تبریز
#تاریخ
📜تاریخ شهر تبریز
🔸️تبریز یکی از قدیمی ترین شهرهای ایران است .
🔸️آثار تاریخی بسیاری از حفاری هایی که در این منطقه انجام شد به دست آمده است.
قدیمی ترین آثار تاریخی کشف شده که نشانی از تبریز دارد، مربوط به #کتیبه سارگن دوم یکی از پادشاهان آشوری است، قدمت این کتیبه به سال های ۷۲۲ تا ۷۵۰ قبل از میلاد مسیح باز می گردد.
🔸️در زمان حمله مغول به ایران، تبریز چند بار به محاصره درآمد، اما با مقاومت مردم و سیاست حکام این ناحیه، آنها از حمله مغول ها در امان ماندند و تنها مجبور به پرداخت غرامت شدند.
🔹️ در عصر قاجار، تبریز اهمیت زیادی داشت و مقر فرمانروایی ولیعهدان این سلسله بود.
🔹️به علاوه، قرارگرفتن این شهر در مسیر ایران و اروپا باعث شکوفایی هرچه بیشتر این شهر شد.
🔸️ امروزه تبریز یکی از شهرهای مهم کشورمان است.
╭━⊰✨﷽✨⊱━╮
@entezaremahdavi
╰━•⊰❀ 🌸 ❀ ⊱•━╯
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand
📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
https://eitaa.com/edmolavand/21024
⚠️قتل عام زند در مازندران | زکی خان زند
#تاریخ
#مازندران
#زکی_خان_زند
(۱)
🔲زکی خان، منشاء زیانها و لطمات فراوانی برای خاندان زند بود. خونریزیها و وحشیگری های او، همچنان که کریم خان پیش بینی کرده بود یکی از عوامل مهم نابودی زندیه شد.
✍افرادی که در دوره زندیه به پادشاهی رسیدند در شعری از کتاب جنّتهالاخبار چنین به نظم آمده است:
چهل و سه سال بدی شش نفر ز زند جلی
شدند حاکم ایران به حکم لم یزلی
کریم بود و ابوالفتح و بعد از آن صادق
علیمراد و دگر جعفر است و لطفعلی
📚ص۱۳، جنتهالاخبار، محمد حسن بن محمد رحیم لنجانی اصفهانی، به تصحیح میرهاشم محدّث - ۱۳۹۱
✍زكريا زكى خان زند، از فرماندهان زند، پسر بوداق خان و برادر ناتنى و پسرعموى كريم خان* و صادق خان زند*.
از تاريخ تولدش در منابع سخنى نرفته، اما مسلّمآ از كريم خان و صادق خان كوچك تر بوده است.
او متعصب، خودخواه و تندخو بود و گاهى در قساوت افراط مى كرد.
زكى خان به همراه طايفه زند به فرمان نادر افشار، به اجبار به دره گز خراسان كوچ كرد و همراه با آنان در ۱۱۶۰، پس از قتل نادر، به موطن طايفه زند (دهكده هاى پرى و كمازان) بازگشت.
او در بيشتر جنگهاى كريم خان شركت داشت، سردارى شجاع و بى باك بود و معمولا فرماندهى نگهبانان ارگ كريم خان را به عهده داشت...
📚گلستانه، ص ۳۲۲ـ۳۳۳؛ نامى اصفهانى، ص ۱۰۱ـ۱۰۳، ۱۱۰ـ ۱۱۶)
"زکی خان زند" https://rch.ac.ir/article/Details/14630
📌 از مهمترین وقایع عصر کریمخان مربوط به حوادث بعد از مرگ وی میباشد. اختلاف و درگیریهایی که به مدّت ۱۵ سال ما بین خاندان زند طول کشید و تنها نتیجهاش پایمال و لگدکوب شدن مردم توسط حاکمان موقّتی بود و زمینه را برای استقرار قاجارها آماده ساخت.
⚠️قتل عام زند در مازندران
زکی خان، از نزدیکترین افراد کریم خان، در مازندران جنایتی کرد که بعدها مردم آن منطقه با آغامحمدخان قاجار متحد شدن تا انتقام بگیرند. ضابط منطقه هزارجریب دامغان به لشکریان زکی خان زند علوفه و آذوقه نداد. او هم عصبانی شد و تو در یک اقدام وحشیانه همه... ۱/
از زن و مرد و بچه کشت. ابوالحسن غفاری کاشانی این واقعه را شرح میده: «کل آن جماعت را دستگیر کردند. به حکم زکی خان تیغ قتل عام از نیام کشیده به قتل دو هزار کس از آن جماعت پرداختند و از سرهای ایشان در منطقه مذکور کله منارها رو به اوج افراختند. حاجی زکی خان را نمیز بستند و... ۲/
بند از بندش جدا کردند.» سربازان زندیه بعد از کشتار، شروع به غارت اموال کردند. تو رستم التواریخ، محمدهاشم آصف در اینباره نوشته: «پس از قتل مردان، هنگامی که وقت نماز شد به دقت وضو گرفته و در نهایت خضوع و خشوع مشغول نماز شد و نوافل و... ۳/
تعقیبات آن را به جا آورد؛ و پس از آن اهل و عیال کشته شدگان را فرستاد آوردند و به اقسام فضایح در ملا عام، پرده نلاموس ایشان را پاره کرده و باز نماز شب میگذارد و دائم به اوراد واذکار مشغول بود.»
📝پناهی سمنانی در این باره به نقل قول مینویسد:
«هشتاد نفر از مازندرانیان را به عنوان هواخواهان حسینقلیخان دست بسته نزد او آورده بودند. وی به میرغضب دستور داد تا سرهای آنها را با شمشیر قطع کند. میرغضب همین که چهار نفر را گردن زد دستش لرزید و خان خون آشام از روی غیظ از جا برخاست و شمشیر را از او گرفته، هفتاد و شش نفر دیگر را با دست خود گردن زد و چون وقت نماز شد بلافاصله با دقّت تمام وضو گرفته به نماز ایستاد و نوافل و تعقیبات را هم به جای آورد و سپس به به احضار اهل و عیال مقتولین فرمان داد و به اقسام فضایح در مجلس در ملاء عام پردهی ناموس ایشان را پاره کرد و باز نماز شب را به جای آورد.
سرانجام پس از آن که با کاروان اسرا به شیراز رسید و کریم خان از او بازجویی کرد که چرا بدین گونه عمل کرده است؟ پاسخ داد: من در خونریزی بیاحتیاطم. تو که مرا میشناسی چرا بدین کار فرستادی؟ وکیل روی از او بگردانید و گفت خدا جزای تو را بدهد که میترسم عاقبت خاندان مرا براندازی و چنین شد که او پیشبینی کرده بود...
📝مؤلّف جامع جعفری نیز ماجرای عجیبی را از زکیخان نقل میکند و روایت میکند که:
... نزدیک مقتل کشتگان سجاده گسترده، ادای فریضهی ظهر را تکبیرهالاحرام گفت و به قرائت حمد اشتغال داشت که یکی از نیم بسملانِ تیغ بیداد او که هنوز حشاشّه در بدن باقی داشت ... به آواز ضعیف آیت استغاثت میخواند. در دَم، نماز قطع کرده گفت: سر او را نزد من آورید که چون آواز او نارسا است. از نزدیک دریابم تا چه گوید و مسلک کدام مدّعا میپوید؟ پس به دستیاری تیغ میان سر و پیکر تفریق کرده و سرش را به پیشگاه حضور آن شقاوت دستور آوردند.»
📚صص ۸۷ و ۸۸ - آغامحمّدخان قاجار - چهرهی حیلهگر تاریخ - محمّداحمد پناهی
🖊گردآورنده #محسن_داداش_پور_باکر
💾شناسه ۱۴۰۴۰۴۲۹۱۴۳۴
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
#تاریخ
#مازندران
#زکی_خان_زند
(۲)
⚠️قتل عام زند در مازندران
👈زکی خان بعد از فوت کریمخان به حمایت از محمّدعلیخان داماد خود برخاست و در مقابل بقیّهی خوانین زند بگله و هزاره که از ابوالفتحخان پسر بزرگتر کریمخان حمایت میکردند، موضعگیری کرد. سرانجام با نیرنگ و قسم نامه آنها را فریب داد و بیست و سه نفر و به روایتی دیگر شانزده نفر از نزدیکترین اقوام خود را قتل عام نمود.
✍زكريا زكى خان زند در ۱۱۸۰ حسينقلى خان جهانسوز*، پسر محمدحسن خان و برادر آقامحمدخان قاجار، كه كريم خان از روى دلجويى و ملاطفت به خاندان قاجار، حكومت دامغان را به او سپرده بود، منطقه را به آشوب كشيد و بر مازندران و گرگان نيز مسلط شد. چون حاكم مازندران از سركوب وى عاجز بود، كريم خان به زكى خان مأموريت داد تا به غائله خاتمه دهد.
او با سپاهى عازم سمنان شد و در خاتمه دادن به شورش، خشونت بسيار كرد و از سرهاى رؤساى شورشيان مناره ساخت و با عده اى اسير به شيراز بازگشت.
📚نامى اصفهانى، ص ۱۷۱ـ۱۷۲؛ غفارى كاشانى، ص ۳۵۳ـ۳۵۴
"زکی خان زند" https://rch.ac.ir/article/Details/14630
📌یکی از کسانی که در اضمحلال خاندان زند نقش اصلی را ایفا کرده است زکیخان فرزند بوداق و برادر نا تنی کریمخان میباشد. وی قبل از فوت وکیل نیز سابقهی بیرحمی و سفّاکی خود را نشان داده بود که به عنوان مثال به حادثه کشتار مازندران میتوان اشاره کرد.
[برای آگاهی از آن حادثه به صفحه ۶۲ آینه عیبنما (نگاهی به دوران قاجاریه) از این نگارنده مراجعه شود.]
📌نام زکیخان در خاندان زند به عنوان سمبل بیرحمی و همچنین در کنار سفّاکان تاریخ قرار دارد و خود وی نزد کریمخان اقرار میکند که من در سفّاکی بیباکم و لذّت من در خونریزی است.
[مترجم کتاب کریم خان زند نوشته جان. ر. پری در صفحه ۲۱۸ درمورد زکی خان مینویسد:
«رفتار زکی خان در گیلان از تبهکاریهای تاریخی او میباشد. در هرجا که قدم میگذاشت مردم را تحت فشار میگذاشت، مالشان را میبرد و خودشان را میکشت. در اصفهان نیز به هنگام طغیان علیه کریم خان رفتار مشابهی داشت. طوفان هزارجریبی در بارهاش گفته است:
زکی خان چو در غارت اصفهان
برانگیخت آتش برآورد دود
پس از بردن سیم و زر وآن چنان
به فرزند و زن دست یغما گشود
که نه زادهای ماند جز طفل اشک
نه زایندهای غیر زاینده رود
در گیلان پس از آن که شدّت عمل بسیار نشان داد حاجی زکی خان، ریش سفید چهار دانگه کلاته را به فلک بست و بند از بندش جدا ساخت.
برای گرفتن پول از مردم به آن ها حواله مقداری روغن بنفشه بادام فرستاد. چون نتوانستند تحویل دهند پول فراوان گرفت.»]
"زکی خان کیست؟ - پیام تاریخ" https://payametarikh.blogsky.com/1399/06/05/post-369/%D8%B2%DA%A9%DB%8C-%D8%AE%D8%A7%D9%86-%DA%A9%DB%8C%D8%B3%D8%AA%D8%9F
✍دکترعبدالحسین نوایی درباره یکی از انواع مجازاتهای اعمال شده او مینویسد:
«یکی از انواع مجازاتهای او این بود که دستور میداد مردان را به چوبی ببندند و چوب را وارونه در زمین بنشانند به طوری که سر آن بیچارگان در خاک رود و پایشان بیرون بماند و در چهار ده کلاته کلّه مناری از سر بیگناهان ترتیب داد. این مرد خونخوار میگفت: من مجتهد آدمکشان هستم و عقیدهاش این بود که این آدمکشیها برای مصلحتی بزرگتر و عامتر جایز است.»
📚ص ۱۲۳ - کریم خان زند – دکترعبدالحسین نوایی - ۱۳۴۸
سرجان ملکم رفتار خون آشام زکیخان را توجیه کرده و یکی از ضروریات عصر میداند و مینویسد:
«برخی از این نوع کارها ضروری حکمرانی عصر بوده است تا آن جا که شداید اعمال زکیخان باعث آرامی ملک شد؛ زیرا که ملایمت طبع کریمخان باعث این شده بود که جمعی طریقهی عناد و طغیان در پیش گرفتند به این خیال که اگر کاری از پیش نرفت سزایی هم نخواهد بود، یعنی کریمخان خواهد بخشید.»
📚ص ۲۹۸، مختصر تاریخ ایران در دورههای افشاریه و زندیه، دکتررضا شعبانی - ۱۳۷۸
🖊گردآورنده #محسن_داداش_پور_باکر
💾شناسه ۱۴۰۴۰۴۲۹۱۴۳۴
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
#تاریخ
#مازندران
#زکی_خان_زند
(۳)
⚠️قتل عام زند در مازندران
🔴مرگ زکی خان
📝مؤلّفان رستمالتّواریخ و تاریخ گیتیگشا و گلشن مراد چگونگی قتل زکیخان را تقریباً مشابه هم ثبت کردهاند که شرح واقعه را مؤلّف گلشن مراد چنین توصیف میکند:
«جمعی از مردم ایزد خواست را به تقصیر این که مبلغ شش هزار تومان از وجوه دیوان اصفهانی را به عزم شیراز تا به ایزد خواست آورده و جمعی از گماشتگان نوّابِ جهانبانِ کشورستان تعاقب آن کرده و در محل مذکور به آن برخورد کرده و به اصفهان مراجعت داده و اهل ایزد خواست بازوی ممانعت نگشاده بودند، به آتش خنجر قهر و سیاست سوخته و خس و خار وجود آن ضعیفان را به شرارهی شرارت مشتعل ساخته، نایره جود و بیداد در خاندان ایشان افروختند. چند نفر دیگر از قلعهگیان را از بالای قلعه به زیر و از فراز بروج و فصیل [دیوار کوچک درون حصار یا درون بلد] سرنگون و سرآویز به جانب نشیب افکنده، نهال عمر و زندگانی و شجرهی حیاتشان را از بیخ و بن برکنده، زهر نیستی در ساغر هستی ایشان آکندند و مردان مابقی را نیز به این گناه گرفتار شکنجهی رنج و تعب و نساء و صبیان ایشان را اسیر و عرصه غارت و نهیب ساختند. سبحان الله، رشته قساوت قلبی تا به کجا میکشد و دود آتش باطنی تا به چه حد میرسد؟ بار گران این قِسم شرارت چگونه در کفه میزان حوصله یزدانی قرار گیرد و صورت شاهد این نوع لجاجت در مقیاس حلم خداوند چه سان عکس پذیرد؟
لطف حق با تو مداراها کند
چون که از حد بگذرد رسوا کند
👈زکی خان نظر به جرأت جبلی و تهوّر ذاتی برخود روا نمیداشت که شخصی از حارسان و ارباب کشیک به پیرامون خوابگاه او گردد و احدی از نگهبانان راه پرستاری و محافظت او را به قدم محارست نوردد. در آن اوقات به سوای یک دو نفر از دختران ایزدخواستی که زکیخان ایشان را به همخوابگی خویش گزیده و در اندرون خلوت و ساحت با آنها همآغوش گردد، در کنار خود کشیده دیگر آفریدهای در آن جا حضور و راه به خلوت خان مزبور نداشت.
👈پس از ارباب مواضعه خانعلی و رضاخان قدم جرأت و جلادت پیش گذاشته و گلولهی تفنگی بر میان سینه او انداخته و فیالفور از سراپرده برآمده، معاونان ایشان طنابهای خیمه را بریده بر روی زکیخان انداختند.
بعد از آن رضاخان قدم پیش نهاده در آن تیره شب بر زکیخان دست یافته سرش را به دم خنجر الماس پیکر از تن جدا ساخت.
از صحیحالقولی مسموع شد که بعد از این مقدّمه جسد خان تا چند روز در کنار قلعه ایزدخواست افتاده و لگدکوب طفلان و بعد هر پارهای از آن بر سر چوب بازیچه کودکی در جولان بود.
آخرالامر مردم ایزد خواست آن را فراهم آورده در زیر مسقّفی که به کنار قلعه واقع است مدفون ساختند.
بعد از آن که خانعلی و رفقا از مهّم زکیخان فارغ ساختند، در همان وقت این آوازه را در میان اردو انداختند. در آن شب هنگامهی روز محشر بر پا و در میان اردو و سپاه علامت قیامت و غوغای فزع اکبر آشکار شده، مردم به گرد سراپرده نوّاب کامیاب شاهزادهی اعظم ابوالفتحخان مجتمع و شاهزاده از این معنی مطّلع گشته، در همان شب سرِ زکیخان را به مصحوب (یار و همراه شدن) چند نفر از غلامان به جانب کرمان و قلعهی آقا به نزد نوّاب اعتضادالدّوله محمّدصادقخان فرستاد و خود با جمعی که در اطراف و کنار او مجتمع گشته بودند به طرف شیراز مراجعت و به سمت مقّر دولت معاودت نموده و به شیرازه بندی اوراق دولت پرداختند.»
📚ص ۴۸۱، گلشن مراد، تألیف ابوالحسن غفّاری کاشانی، به اهتمام غلامرضا طباطبایی مجد، ۱۳۶۹
📚آینه عیب نما، نگاهی به دوران افشاریه و زندیه، علی جلال پور، انتشارات گفتمان اندیشه معاصر، ۱۳۹۷،ص ۳۸۷
✍پژوهش علی جلالپور چهارشنبه ۵ شهریور ۱۳۹۹ ساعت 15:32
📌زكى خان بيش از حد مغرور بود و از گذاشتن نگهبان در اطراف چادرش امتناع مى كرد
📚نامى اصفهانى، ص ۲۲۰ـ۲۲۷
📌او در جمادى الاولى ۱۱۹۳، پس از حدود صد روز حكومت، در چادرش با تپانچه كشته شد.
📚كلانتر، ص ۷۱ـ۷۲
📚منابع :
ابوالحسن غفارى كاشانى، گلشنمراد، چاپ غلامرضا طباطبائى مجد، تهران ۱۳۶۹ش، حسن بن حسن فسائى، فارسنامه ناصرى، چاپ منصور رستگار فسائى، تهران ۱۳۶۷ش؛ محمدبن ابوالقاسم كلانتر، روزنامه ميرزامحمد كلانتر فارس: شامل وقايع قسمتهاى جنوبى ايران از سال ۱۱۴۲ تا ۱۱۹۹ هجرى قمرى، چاپ عباس اقبال آشتيانى، تهران ۱۳۶۲ش؛ ابوالحسن بن محمدامين گلستانه، مجمل التواريخ، چاپ مدرس رضوى، تهران ۱۳۵۶ش؛ محمدصادق نامى اصفهانى، تاريخ گيتى گشا، با مقدمه سعيد نفيسى، تهران ۱۳۶۳ش؛ هادى هدايتى، تاريخ زنديه، ج ۱، تهران ۱۳۳۴ش
🖊گردآورنده #محسن_داداش_پور_باکر
💾شناسه ۱۴۰۴۰۴۲۹۱۴۳۴
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
#تاریخ
#مازندران
#زکی_خان_زند
(۴)
⚠️قتل عام زند در مازندران
✍دکتر سعید میرسعیدی:
زکی خان برادر مادری کریمخان زند برخلاف عموم امرای زندیه بسیار سفاک و ستمگر بود. او در زمان وکیل بارها دردسرهایی برای حکومت ایجاد کرده بود که هربار بهخاطر رافت و بخشش برادر از مجازات رهایی یافته بود. در صفر سال ۱۱۹۳ قمری که کریم خان در شیراز درگذشت زکی خان بلافاصله و درحالیکه جسد وکیل روی زمین مانده بود دست به کشتار امرای مخالف خود زد و پایهگذار دورهای طولانی از خشونتهای خانوادگی در میان زندیه بر سر قدرت شد. او دو پسر وکیل ابوالفتح خان و محمدعلی خان را به تناوب اسما بر تخت سلطنت نشانده و در واقع خود قدرت را در دست گرفت.
📜مدت زمان حکومت زکی خان:
میرزا محمد، کلانتر فارس، حکومت زکی خان را صد روز و مجمل التواریخ سه ماه نوشته است.
📌عموم منابع او را بسیار خشن و سنگدل و ستمگر نوشتهاند.
کاپیتان فرانکلین سیاح انگلیسی او را خونآشامترین و قسیالقلبترین حکام ایران نامیده است.
به گفته میرزامحمدکلانتر فارس بهخاطر اینکه بسیار سفاک و بیباک و غیور بود، عامه سپاهی و رعیت از او هراسان بودند.
🔴قتل زکی خان
زکی خان در ایزدخواست در میانه راه شیراز و اصفهان درست به همان شیوهای که نادرشاه کشته بود در چادرش به قتل رسید.
روایات مختلفی از دلایل قتل او وجود دارد. بعضی منابع خشونت او در قتل بعضی از مردم ایزدخواست و پیشوای مذهبی شهر را دلیل نارضایتی سپاه و قتل او میدانند اما مجموعا به نظر میرسد هراس ایلات و امرا از او و ایمن نبودن از خشم او و نیز هواخواهی ابوالفتح خان دلایل اصلی قتل او بوده باشد. در اردوگاه جنگی که آن شب در حوالی قلعه ایزدخواست متوقف بود، نیمه شب گروهی از سران ایلات به چادرش هجوم آورده و او را کشتند. تاریخ گیتیگشا قاتل او را خانعلی خان و جمعی از طایفه مافی و مورخ کتاب گلشن مراد، خانعلی خان و رضاخان مافی نوشتهاند. مجملالتواریخ این شخص راجانعلی خان مافی آورده است. به روایت گلشن مراد، جسد او چند روز در کنار قلعه ایزدخواست افتاده بود و «لگدکوب طفلان و هر پارهای از آن بر سر چوب بازیچه کودکی در جولان بود.»
با مرگ زکی خان مردم و بزرگان قشون، ابوالفتح خان پسر ارشد وکیل را که در اردو بود به شیراز آورده و بر تخت سلطنت نشاندند اما سلطنت او نیز دوامی نداشت و با اینکه گمان میرفت که با قتل زکی خان اغتشاشات پس از مرگ وکیل پایان گیرد، اما چشم طمع صادق خان و علیمرادخان زند به قدرت در سالهای بعد باعث ادامه این درگیریها شد و این سلسله اتفاقات طی ۱۶ سال بعد از مرگ وکیل، منجر به ضعف تدریجی زندیه و قدرت یافتن آقامحمدخان قاجار و در نهایت سقوط سلسله زند بهدست او در سال ۱۲۰۹ ه.ق شد.
"روایت کشته شدن زکی خان زند در ایزدخواست" https://donya-e-eqtesad.com/%D8%A8%D8%AE%D8%B4-%D8%A7%D9%82%D8%AA%D8%B5%D8%A7%D8%AF-36/3359655-%D8%B1%D9%88%D8%A7%DB%8C%D8%AA-%DA%A9%D8%B4%D8%AA%D9%87-%D8%B4%D8%AF%D9%86-%D8%B2%DA%A9%DB%8C-%D8%AE%D8%A7%D9%86-%D8%B2%D9%86%D8%AF-%D8%AF%D8%B1-%D8%A7%DB%8C%D8%B2%D8%AF%D8%AE%D9%88%D8%A7%D8%B3%D8%AA
شماره روزنامه:۴۲۷۸
تاریخ چاپ:۱۳۹۶/۱۲/۹
شماره خبر:۳۳۵۹۶۵۵
✍زکی خاک اما در مازندران زیاد نماند، زیرا از بس به قتل مردم مازندران دست زد که کریم خان او را معزول کرد و به سرداران سپاه وی نامه ای محرمانه نوشت و آنان را مرخص کرد که به وطن خود بازگردند و زکی خان هم به ناچار با کاروانی از اسرای بیگناه به شیراز برگشت. شاید یکی از علت های مهم گرویدن مازندرانی ها به آقامحمدخان قاجار پس از مرگ وکیل الرعایا و نفرت آنان از زندیه همین کشتارهای بی جهت زکی خان بود.
📚محمد احمد پناهی سمنانی، آقا محمد خان قاجار، چهره حیله گر تاریخ، ص۸۸.
#تاریخ
#مازندران
#زکی_خان_زند
🌿زندیان یا زندیه یا دودمان زند نام خاندانی پادشاهی از طایفهٔ زندیان ملایر است. کریم خان زند موسس این سلسله پادشاهی متولد شهرستان ملایر است و قبر مادر وی همچنان در روستای پری از توابع ملایر قابل مشاهده است.
🖊گردآورنده #محسن_داداش_پور_باکر
💾شناسه ۱۴۰۴۰۴۲۹۱۴۳۴
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
#شجره_نامه
#زندیه
#طایفه | #ایل | #خاندان
🌿طایفه زند از اقوام ایرانی بهشمار میآمدند که در میانه زاگرس و دشتهای همدان به روش دامداری میزیستند[۱][۲][۳] دانشنامه ایرانیکا زندها را ایرانیتبار و طایفه ای شبانی از شاخهٔ لک و در ادامه لکها را گروهی از «لرهای شمالی» میداند که در زاگرس داخلی و دشت همدان سکوت داشتهاند.[۴] دائرةالمعارف اسلامی طایفه زند را یکی از طوایف لرهای شمالی به شمار می آورد.[۱][۵]
🌿ریشه
دانشنامه بریتانیکا که به زندگینامه کریم خان زند (سر سلسلهٔ این خاندان) پرداخته، کریم خان زند را حاکمی ایرانی از قبیله ای فروتن معرفی کرده اما مستقیماً به قومیت یا تعلق ایلیاتی زندیان اشاره ای نکردهاست.
🌿نامهای زیر از طوایف «زند» بهشمار میآیند:
زند، زندی، کریم خانی، زندی یکتا، زند حقیقی، زندپور حسینشاهی، شفا زند، ژند، زند اعظم، زند مقدم، زندیپور، پورزند، زند وکیل، زند وکیلی، وکیلی، زنداقطاعی، زند زمانی، زند کریمی، زند کشکولی، شمساللهی، مقیمی زند، زند خانهشهری، زندباف، زند کریمخانی، زند لک، زند یافتآبادی، زند بابارئیسی، زندیه، لشنی زند، لشنی، خواجهپور، زند تابنده، قدیمی، خواجهپور تادوانی، خواجه، خواجهدوانی، زندبینا، کرمی، زندی گوهرریزی، زند بصیری
📚دانشنامه ایرانیکا زندها را ایرانیتبار و طایفه ای شبانی از شاخهٔ لک و در ادامه لکها را گروهی از «لرهای شمالی» میداند که در زاگرس داخلی و دشت همدان سکوت داشتهاند.[۲۱] علیمراد خان زند ششمین حاکم زند، جد خود ایناق خان زند را لر میداند و در ادامه خود را لر توصیف میکند.[۲۲] دانشنامه بریتانیکا که به زندگینامه کریم خان زند (سر سلسلهٔ این خاندان) پرداخته، کریم خان زند را حاکمی ایرانی از قبیله ای فروتن معرفی کرده اما مستقیماً به قومیت یا تعلق ایلیاتی زندیان اشاره ای نکرده است.[۲۳] دودمان زند به رهبری کریمخان زند در سال ۱۱۶۳ هجری شمسی در ایران به قدرت رسیدند. شرفنامه بدلیسی آورده که خوانین زند خود را از قوم لر معرفی میکردند.[۲۴] دانشنامهٔ جهان اسلام زندها را از طوایف لک میداند که به گفتهٔ این منبع «شاخه ای از ایل لر» بودهاند.[۲۵] ویلیام فرانکلین در کتاب «از بنگال به ایران» ایل زند را یکی از طوایف لک معرفی کرده است.[۲۶] در کتاب «پیشینهٔ ایرانیان» تألیف عبدالعظیم رضایی زندیان از ایل لک و از طوایف لر معرفی شدهاند.[۲۷] در کتاب «تهران به روایت تاریخ» اثر مسعود نوربخش از زندها به عنوان طایفه ای لک از ایل زند یاد شده است که در روستای دیه پری در ملایر به شغل گله داری اشتغال داشتند.[۲۸] دائرةالمعارف شرح حال رجال ایران که به تاریخ زندگی رجال ایران در قرنهای ۱۲، ۱۳ و ۱۴ هجری میپردازد، زندیه را شعبه ای از طایفهٔ لک میداند و به نقل از سر جان ملکم راجع به وجه تسمیه زند چنین میآورد: «برخی بر آنند که این طایفه را زند به جهت آن خواندند که زرتشت محافظت از کتاب زند اوستا را به ایشان محول کرده بود.»[۲۹]
در کتاب ایران نامک نوشته شده کریم خان زند معمولاً به زبان لری یا فارسی سخن میگفت.[۳۰]منابع بسیار دیگر نیز آمده که طایفه زند از قوم لر بهشمار میآمدند که در میانه زاگرس و دشتهای همدان به روش دامداری میزیستند[۳۱][۳۲][۳۳]کتاب «تاریخ مفصل اسلام» که بخشی از آن به تاریخ ایران پس از اسلام اختصاص یافته، با اشاره به نام کریم خان، طایفهٔ زند را شعبهٔ کوچکی از طایفهٔ لک میداند.[۳۴] بسیاری از منابع از زندها به عنوان ایلی از مردم لر یاد کردهاند.[۳۵][۳۶][۳۷][۳۸][۳۹][۴۰][۴۱][۴۲][۴۳][۴۴][۴۵][۴۶][۴۷]در برخی منابع، زند و لک جدا از هم ذکر شدهاند.[۴۸][۴۹] در کتاب «کریم خان زند نیکوترین زمامدار تاریخ ایران» تألیف پناهی سمنانی آمده که زندها به دلیل عدم شهرت به لک معروف شدند.[۵۰]
بسیاری از منابع، زندها را از مردم لک میدانند.[۵۱][۵۲][۵۳][۵۴][۵۵][۵۶][۵۷][۵۸][۵۹]
سلسلهٔ زندیه به دست کریمخان زند، رئیس طایفه زند بنیان نهادهشد.[۶۰] به عقیده برخی، از دوران حکومت آل بویه از قرن دهم میلادی به این سو خاندان زند نخستین خاندان ایرانی بود که بر ایران حکمرانی کرد.[۶۱] طایفهٔ زند گروهی بودند با معیشت شبانی که در اراضی دامنهٔ زاگرس دهستان پری و کمازان در نزدیکی ملایر امروزی زندگی میکردند و به وسیله نادرشاه به خراسان کوچ اجباری شده و در دره گز اسکان داده شدند. در برخی منابع نیز زند و لک جدا از هم ذکر شدهاند.[۶۲][۶۳] در کتاب «کریم خان زند نیکوترین زمامدار تاریخ ایران» تألیف پناهی سمنانی آمده که زندها به دلیل عدم شهرت به لک معروف شدند.[۶۴] اگرچه در برخی از منابع آمده که زندها به دلیل عدم شهرت به لک معروف شدند.[۶۵] ولی بهطور کلی همهٔ منابع کریمخان و جانشینان او را از طایفهٔ زند میدانند. برخی نیز معتقدند زندها ممکن است کرد باشند.[۶۶][۶۷]
🖊گردآورنده #محسن_داداش_پور_باکر
💾شناسه ۱۴۰۴۰۴۲۹۱۴۳۴
@edmolavand
"زندیان - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد" https://fa.m.wikipedia.org/wiki/%D8%B2%D9%86%D8%AF%DB%8C%D8%A7%D9%86
🖊گردآورنده #محسن_داداش_پور_باکر
💾شناسه ۱۴۰۴۰۴۲۹۱۴۳۴
https://eitaa.com/edmolavand/21024
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand
📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
🍃❣🍃
《 سجود آخرین 》
روزهای غم سرآید؛
روزهائی دیگر آید؛
تا نوید ِروز ِدیگر،
شیعه را بنگر،
که در برق ِنگاه ِخیس ِاو،
نقشی ز عاشورا ست.
🍃❣🍃
بنگر:
شیعه، اینک تا به آنک،
چشم در راه ِظهور و آرزویش،
فجر ِشیرین ِقیام و انتقام ِ
مهدی آل محمّد، ص
گوهر ِزهرا ست. ع
تا آن روزگار ِشوق،
در آوای مظلومان،
غریو ِخون ِعاشورا، فغان دارد.
ز آزادی و حرّیّت، نشان دارد.
و جریانِ سروشِ سوزناک ِ -
« یا حسینِ » آن،
به قلبِ هر که دل دارد،
گذاری جاودان دارد.
★ نشانش : داغ؛
★ داغش : عمق ِجان، جاوید؛
★ یادش : هر زمان، زاری و
★ دادش : بر زبان، جاری ست.
🍃❣🍃
چه پُر آه است، این دل!
★ این دل ِمسکین. . . .
چه بارانی ست، این دل!
★ این دل ِغمگین. . . .
در این « باران ِغم »،
ای دل :
گلآذین کن، سرودم را،
ز باران ِدرودت،
بر حسین و
بر شهید دین.
درودی، در خور تحسین.
بر این آئین.
«صلوات»
🍃❣🍃
★ دل ِمسکین،
فرا از این،
توانش نیست، آهش را،
ز وصفِ قطره، قطره،
اشکهایش بر تو بشمارد.
★ دل ِغمگین،
توانش نیست،
تا سوز ِدرونش را،
ز وصفِ قطره، قطره،
خونِ دل، بَهر ِتو بنگارد.
وَ تو، ای دل،
قلم، گر از ره ِتمکین،
چنین بسرود، آهش را برای تو،
فرود ِآخرینش را به جان بسپار.
🍃❣🍃
به خاطر دار :
آن گاهی که عطشان از نیازت،
نوشکردی، آب ِشیرین.
یا که بوئیدی ز عرفان، در نمازت،
تربت ِصحرای خونین.
★ خالصانه : ★
با وجودت یک دمی بنما گذر،
بر ساحل ِبحری خروشان.
گر که دیدی، در گذرگاهت،
نمایان شد نمائی از-
غروب ِجانگدازِ مِهر ِرخشان؛
یا که دیدی، چون نسیمی،
از شمیم ِتربتِ خونین ِحضرت،
بوی عزّت، بوی ایثار و شهادت،
هر کجا گشته وزان، بر کوی و برزن.
★ عارفانه : ★
خیمهای زن، در کرانههای ساحل.
🍃❣🍃
★ شاکرانه : ★
در سجود ِآخرینت،
بوسه زن، از عمق ِجان،
آن تربت ِخون ِخدا را.
★ عاشقانه : ★
با گدازت، در عبادت،
پاسداری کن ز حرمت،
خون ِپاک ِکبریا را .
با گذارت، در زیارت،
★ یاد کن : کرببلا را . . .
★ یاد کن : کرب و بلا را . . .
🍃❣🍃
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ
وَ عَجِّل فَرَجَهُم
📩《 قم : #بیژنی 》
#سیده_معصومه_حبیب_زاده_بیژنی
💾شناسه ۱۴۰۴۰۴۲۸۰۸۳۴
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand
📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
⚠️اگه تار جهانگیرخان قشقایی نمیشکست الآن قبرش به جای تخته فولاد، کجا بود؟!!
⚡️ ماجرای عجیب و شنیدنی از جهانگیرخان قشقایی
👤 ميرزا #جهانگير_خان_قشقایی تا چهل سالگی به امور زراعت و دامپروری مشغول بود و در كنار آن تار هم میزد تا اينكه روزی تارش خراب میشود، لذا برای تعمير تار شكستهاش عازم اصفهان میشود.
🔻 او سراغ #استاد تارسازی را میگيرد. آن شخص، ضمن راهنمايی و معرفی استاد «يحيی ارمنی» تارساز به جهانگير خان نصيحتی هم میكند و میگويد: برو پی کار بهتری و #علم بیاموز، از تار زدن بهتر است.
✅ گفته آن شخص به جهانگیرخان خیلی اثر کرد. او در مدرسه صدر حجرهای برای خود گرفت و با یک عشق و علاقه مفرطی پی #تحصیل رفت و رتبهاش به جایی رسید که یکی از بزرگان از حکما و فقها و مدرسین اصفهان شد.
🌐 مطالعه کامل:
wikifeqh.ir/جهانگیرخان_قشقایی
ʲᵒᶦⁿ↷
➣https://mohsendadashpourbaker2012.blogfa.com/post/751
https://fa.wikifeqh.ir/%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86%DA%AF%DB%8C%D8%B1%D8%AE%D8%A7%D9%86_%D9%82%D8%B4%D9%82%D8%A7%DB%8C%DB%8C
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
💥#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand
📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
😳عطسه | فرهنگ عامه | صبر | دلیلی بر راستیِ گفتار | جَخت؟
#فرهنگ_عامه
#عطسه
(۱)👈
😳عطسه، دلیلی بر راستیِ گفتار!
♦️بعضی از مردم، هنگام عطسه میگویند: «صبر آمد» و از ادامه سخنی که آغاز کردهاند یا از انجام کاری که قصد انجامش را دارند، خودداری میورزند.
🔺اما جالب است بدانید در احادیث، عطسه کردن هنگام سخن گفتن، نشانه چیز دیگری دانسته شده است…
🌿…عَنِ السَّكُونِيِّ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:
🍃«إِذَا كَانَ الرَّجُلُ يَتَحَدَّثُ بِحَدِيثٍ فَعَطَسَ عَاطِسٌ فَهُوَ شَاهِدُ حَقٍّ.»
📚الكافي، ج۲، ص۶۵۷
🔶از امام صادق از رسول خدا (صلواتاللهعلیهما) نقل شده است:
🔸«هرگاه انسان سخنی میگوید و آنگاه عطسهای میکند، این عطسه، شاهدی بر حقیقتِ (سخن او) است.»
•┈┈••✾•🌿🌺🌿🌺🌿•✾••┈┈•
🌿…عَنِ ابْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ص:
🍃«تَصْدِيقُ الْحَدِيثِ عِنْدَ الْعُطَاسِ.»
📚الكافي، ج۲، ص۶۵۷
🔶از امام صادق از رسول خدا (صلواتاللهعلیهما) نقل شده است:
🔸«تصدیق (تأییدِ راستیِ) سخن، هنگام عطسه کردن است.»
@camsha
🌱 #عطسه موجب راحتى و سلامتی بدن است، و تا سه روز و به روایتى تا هفت روز، امان از مرگ است و آن چه بین عوام مشهور است که هنگام عطسه تک باید #صبر کرد، صحت ندارد و در احادیث اثرى از این حرف نیست
✍ وقتى انسان عطسه مى کند( شکرانه سلامتی اش )بگوید: الحمد للّه اللّهم صل على محمّد و ال محمد. و هنگامی که کسى در حضورش عطسه کند، به عطسه کننده بگوید: یرحمک اللّه، و او نیز در پاسخش بگوید: یغفر الله لکم
🌸 رسول اکرم (ص) فرمود:عطسه مریض دلیل بر عافیت و راحتى بدن اوست. عطسه تا وقتى که از سه تا بیشتر نباشد براى بدن نافع است و اگر از سه تا بیشتر شد،نشانه بیماری است
🌸امام صادق (ع) فرمود:کسى که عطسه کند از پنج چیز در امان خواهد بود: جذام، سردرد،ریزش اشک ازچشم،گرفتگى بینى و رویش مو در چشم
🌸 امام رضا (ع) فرمود: #علت_عطسه این است که هر وقت خداوند به انسان نعمتى عطا کند و شکرش را به جاى نیاورد، خداوند بادى به بدنش مى اندازد و دور مى زند تا وارد بینى مى شود و در اثر آن انسان عطسه مى کند وقتى مى گوید: الحمدلله، خداوند آن را به جاى شکر نعمتى که به او داده بود مى پذیرد و اگر کسى عطسه کرد، به او بگو: یرحمک الله یا یرحمکم الله و شما عطسه کردید و کسى به تو گفت: یرحمک الله، در پاسخش بگو: یغفرالله لنا و لکم .
این تکلیف تا وقتى است که طرف یک بار, یا دو بار یا حداکثر سه بار عطسه کند. اگر بیش تر از ۳ بار شد،علامت بیمارى است،بگو: شفاک اللّه
👈اگر منافق باشد، بگو: یرحمکم اللّه و اراده مى کنى درود بر فرشتگانِ موکّل بر منافق را، نه خود او را.
👈اگر زن باشد، بگو: عَافَاکِ اللَّهُ. اگر مریض باشد، بگو: شَفَاکَ اللَّهُ.
👈اگر مغموم و محزون باشد، بگو: فَرَّجَکَ اللَّهُ .
🤲پس بعد از عطسه خدا را شکر کنید و دنبال کارتان بروید ، ذهن خود را بیهوده مشغول این #خرافات نکنید!
🌱 مستحب است براى عطسه کننده و کسى که عطسه ٔ او را بشنود و لو در نماز باشد، بگوید: «الحمد للّٰه» یا بگوید: «الْحَمْدُ للّٰهِ وَ صلّى اللّٰهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ» و هم چنین بر شنونده مستحب است به عطسه کننده بگوید: «یَرْحَمُکَ اللّٰهُ» یا «یَرْحَمُکُمُ اللّٰهُ» اگر چه در نماز باشد، لکن احوط در نماز، ترک آن است و بر عطسه کننده در جواب او بگوید: «یَغْفِرُ اللّٰهُ لَکُمْ».
✍ابن عباس از پیامبر اکرم (ص) نقل می کند: هنگامی که خداوند آدم (ع) را آفرید، از روح خود در او دمید، آدم عطسه کرد، خداوند به او فرمود: بگو: «اللَّهُ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِینَ»،وقتى آدم حمد و ثنای پروردگار گفت، خداوند فرمود: رحمت پروردگار بر تو!🌱
🩺 #دکتر_آلما_حسینی
┏━━━🍃🍎🍃━━━┓
@Dr_AlmaHosseini
┗━━━🍃🍏🍃━━━┛
https://eitaa.com/edmolavand/20974
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
#فرهنگ_عامه
#عطسه
(۲)👈
📚صبر و جَخت
📝باوری قدیمی در بین مردم مازندران وجود دارد که هر کس عطسهای بکند، عطسه اول (صَبر بِیارده) یعنی این کار را انجام ندهید، بهتره.
👈و اما اگر بلافاصله عطسه دوم بیاد (جَخت بیاردِه) یعنی اگر کاری انجام شود، خیلی خوب خواهد بود.
📚برگرفته از کتاب «اِسپِه روسری»
✍دکتر #رضامهدیزاده_آری
🔸️اَشنِفه هِکاردِن = صَوِر بَمُوئِن = عطسه کردن
✍امیرالمومنین علی علیهالسلام
♦️دشمنانت سه گروهند:
♦️دشمن تو
♦️دشمن دوست تو
👈🏻دوست دشمن تو👉🏻
#فرهنگ_عامه
#عطسه
#سمیرم
🔹باورهای سنتی مردم شهرستان سمیرم
در دل باورهای مردم شهرستان سمیرم، عطسه چیزی فراتر از یک واکنش سادهی بدن است. برای آنها، این صدای ناگهانی نشانهای از آسمان است؛ پیامی آرام اما معنادار.
مردم این منطقه بر این باورند که اگر هنگام شروع کاری، عطسهای بیاید، باید چند لحظه درنگ کرد.
چرا؟ چون عطسه را «قاصد صبر» میدانند، پیامآوری که میگوید: "صبر کن، هنوز وقتش نرسیده."
در نظر آنها، عجله دشمن خرد است و هر تصمیمی که بدون تأمل گرفته شود، میتواند پشیمانی به بار آورد. پس وقتی عطسه میآید، گویی خود خداوند لحظهای مکث را به انسان یادآوری میکند.
شاید ساده به نظر برسد، اما در سکوت همان چند ثانیه توقف، حکمتی نهفته است...
حکمتی که ریشه در دل طبیعت دارد و صدایی که میگوید:"قدمهایت را با آرامش بردار، که شتاب راه دلسپردگان نیست."
#سمیرم #باور
#شهرستان_سمیرم | عضوشوید 👇
https://eitaa.com/joinchat/2243166527C63e60f20c5
https://eitaa.com/edmolavand/20974
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
#فرهنگ_عامه
#عطسه
(۳)👈
🔲عطسه صبر!
📌یه تئوری در ایران میگه که اگه میخواستی کاری رو انجام بدی و قبلش عطسه کردی فعلا باید دست نگه داری!
🔰آیا در اسلام این دستور وارد شده است که در موفع تصمیم بر انجام کاری، اگر کسی عطسه کند ، باید صبر کرد؟!
💠✍🏻پاسخ:
در این باره دستوری در اسلام نداریم و اساساً روح اسلام با این گونه مطالب سازش ندارد، تا آن جا که دستور می دهد هنگامی که تصمیم بر کاریچ گرفتید، اگر کسی فال بد زد اعتنا نکنید و بر خدا توکّل نموده به دنبال هدف روان شوید و فال بد زدن را نشانه شرک قرار داده است! 🍀 درباره عطسه وارد شده است که هر گاه یکی از شماعطسه کرد، در حقّ او دعا کنید و بگویید «یرحمکم اللّه رحمت خدا شامل حال شما گردد.» طرف نیز متقابلًا دعا کند و بگوید «یغفر اللّه لکم؛ خداوند شما را بیامرزد». 🖊 امّا صبر کردن و قدری مکث نمودن و یا فرق گذاردن بین یک عطسه و دو عطسه، همگی افسانه است که باید مسلمان آگاه و دانا از این افسانه ها بپرهیزد.
📚برگرفته از پاسخ به پرسشهای مذهبی، (مکارم شیرازی، جعفر سبحانی )،ص ۶۰۵
💠عطسه صبر
برخی از مردم تصور می کنند در موقع تصمیم بر انجام کاری، اگر خود یا کسی عطسه کند، باید صبر نمود.
در حالی که در این باره دستوری در اسلام وارد نشده است و اساسا روح اسلام با این گونه مطالب سازش ندارد، تا آن جا که دستور می دهد هنگامی که به کاری تصمیم گرفتید، اگر کسی فال بد زد، اعتنا نکنید و بر خدا توکل کرده و به دنبال هدف روان شوید.
در مورد عطسه وارد شده که هر گاه یکی از شما عطسه کرد، در حق او دعا کنید و بگویید "يَرْحَمْكُم الله" خداوند شما را رحمت کند و طرف مقابل هم بگوید "یَغفِرُ اللهُ لَکُم" خداوند شما را بیامرزد.1
اما صبر کردن و قدری مکث نمودن و یا فرق گزاردن بین یک و دو عطسه همگی از خرافات است.
📚بحارالانوار ج ۸۱ ص ۲۸۳
📌حتی فال #عطسه نیز داریم
🍪🗣فال عطسه روزانه🗣🍪
✨﷽✨
🔴خرافه ای برای عطسه
✍برخی افراد عطسه زدن را بد یُمنی می دانند و می گویند: نشانه صبر است و فلان کار را انجام ندهید. این حرف هیچ مبنای عقلی و شرعی ندارد.
این خرافه به جاهلیت قبل از اسلام بر می گردد؛ چرا که در تاریخ عصر جاهلیت آمده است: عرب عطسه را شوم می دانست و آن را مقدمه خطری حتمی می پنداشت و لذا اگر صدای عطسه را می شنید، می گفت: ( بکلابی ) یعنی بلای این عطسه به جان سگ هایم بیفتد.
آثار مادی و معنوی عطسه در روایات:
امام صادق علیه السلام:
خمیازه از شیطان است؛ ولی عطسه
از ناحیه خداوند عزوجل.۱
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم:
عطسه مریض نشانه سلامتی برای او و
مایه آرامش است.۲
امام رضا علیه السلام:
هرگاه خداوند نعمتی را به بنده اش بدهد و او شکر آن نعمت را فراموش کند، خداوند بادی در بدن او ایجاد می کند و آن باد بر اثر عطسه از بینی او خارج می گردد و او پس از عطسه می گویید: الحمد لله و خداوند همین شکر را برای آن نعمت بنده قرار می دهد.۳
📚 ۱-بحارالانوار، ج ۷۶، ص ۵۲
📚۲- بحارالانوار، ج ۷۶، ص ۵۲
📚۳- اصول کافی، ج ۲، ص ۳۰۴
https://eitaa.com/edmolavand/20974
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand
📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
هر گلٛؽ هاسِم گُوارِم دي بِناري سختِ غم
یهِ گِلی هَردِم گِل و پِل تا هُماري تختِ غم
مَئنِمه زؽرِ آؤارِ بَدیؽاری ، ای هِوار
هر دو پا بَختِم تِلِسنَه، ها دِ مَزگِم لَٛختِ غم
حسرتِ سیلٛؽ وِه سایه سۊر ۉ ساتؽ مَن دِ دل
سالِ دوزَه ماه دِ ور مؽکِم مِه جۏلٛ ۉ رَختِ غم
چند ساله چشمِره تشریفِ جَختِ شادییم
تا که ریشِم بۊ رِها دي چَنْگِ صۉرِ وختِ غم
دَس وِخ زونی،بُغ دِ تِشنی،دِرکِ دردِ بؽکسی
کُلٛ یَکاگیرِن دِ لَشم،دِل که بی پاتَختِ غم
کُل جِوونی دل وِه تَما بختِ شادی رَت دِ دَس
آخِرؽ هَم بؽ.نِصیوم ،بختِ غم آوَختِ غم
هِنس ۉ جِنس ۉ کُل مَل ۉ مۊر ۉ هِمه زار ۉ زِمی
ذکرِ «یا علی» ۉ« نادَعلی» موهونِن وختِ غم
۱.هر دفعه که خواستم از این سربالایی نفس گیر غم گذر کنم ،یک دفعه زمین میخوردم و به حالت غلتیدن به دامنه هموار غم برمی گشتم( کنایه از این است که همه فراز و نشیب زندگی ام غم و غصه بوده است).
۲. در زیر آواری از بدبیاری مانده ام " ای هَوار"، هر دو پای بختم لِه شده و درون مغزم لخته ی غم است.
۳.حسرت نگاهی به سور و ساتئ به دلم مانده، دوازده ماه سال رخت غم بر تن میکنم.
۴.چند سالست که چشم به راه آمدن جَخت( عطسه دوم که برای شروع به کار خیر به فال نیک گرفته میشود ) هستم تا از دست چنگال صَبر ( عطسه اول که برای شروع کار خیر به فال بد گرفته می شود و نشانه توقف است و بد شوم) در زمان غم، رها شوم(ریش رِها کِردِن کنایه از رها شدن ، آزاد شدن از یک قید و بند، راحت شدن)
۵.زانوی غم بغل کرده و بغض در گلو دارم و درد بی کسی در تمام وجودم تیر میکشد ، همه این ها که میبینی در بدنم دست به دست هم داده ، دلم هم پایتخت غم شده
۶.تمام جوانی ام در آرزوی بخت و اقبال خوش از دست رفت و در نهایت بخت شوم غم نصیبم شد.
۷.انس و جن و پرندگان و موران و تمامی مخلوقات به هنگام غم و غصه ذکر " یا علی " و دعای نادِ عَلیاً مَظهَرَالعَجائِب تَجِدهُ عَوناً لَکَ فِی النَوّائِب را می خوانند.
✍ شعر #محسن_نادری
💾شناسه ۱۴۰۴۰۴۲۶۱۰۳۶
https://eitaa.com/edmolavand/20971
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand
📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
#ایران_شناسی
#مازندران_شناسی
#غار
#هوتو
📜غار هوتو و کمربند در روستای تروجن | شهیدآباد بهشهر
در ورودی شهر بهشهر، در روستایی به نام «شهیدآباد» که بیشتر به «تِروجن» مشهور است، تپه ای باستانی وجود دارد که محلی ها به آن «کمربن» می گویند، کمربن در دل خود، دو غار به نام های «هوتو» و «کمربند» دارد.
📌این دو غار، در سال های ۱۳۲۸ تا ۱۳۳۰ هجری شمسی توسط پروفسور «کارلتون استیونز کان» باستان شناسی دانشگاه [پنسیلوانیا] فیلادلفیا آمریکا، مورد کاوش قرار گرفته است.
📌علی ماهفروزی باستانشناس ایرانی در دهه ی ۱۳۹۰ شمسی نیز کاوش باستان شناختی نمود.
🔸اهمیت غار و آثار کشف شده در آن به اندازه ای است که در برخی موارد از این غار به معدن طلای انسان شناسان یاد شده است.
🔸در این غار آثاری از انسانهای اولیه با قدمت ده هزار سال به "انسان هوتو" مشهور است، سه اسکلت شامل یک مرد و زن بالغ به همراه اسکلت زنی جوان میباشند!
🔹غار هوتو و کمربند مازندران، یک غار و محوطه باستانی بسیار ارزشمند متعلق به دوره پیش از تاریخ و به جا مانده از دوره ژوراسیک است.
📌مسیر دسترسی به غار:
براي رسيدن به اين غار از بهشهر به سمت غرب، رستمکلا رانندگي كنيد. سپس از بهشهر، جاده اصلی به سمت نکا و ساری طي كنيد و یا از طریق بلوار هاشمینژاد بهشهر، خودتان را به نزدیکی بیمارستان شهدا برسانید. پس از بیمارستان، خروجی جاده به سمت روستای تروجن به پیش برويد تا به محوطهي غارهای کمربند و هوتو برسید.
🖊گردآورنده #محسن_داداش_پور_باکر
💾شناسه ۱۴۰۴۰۴۳۰۱۰۱۰
https://eitaa.com/edmolavand/21032
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
﷽ن والقلم و ما یسطرون
(۱)
غارهای هوتو و کمربند از عجایب طبیعی و تاریخی ایران محسوب می شود که در سال ۱۳۸۷ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیدهاند.
غار هوتو بهشهر با قدمت تاریخی ۷۰ هزار ساله، که در غرب شهرستان بهشهر و در روستای تروجن (شهیدآباد) واقع شده است.
این غار به دلیل آنکه مدفن بسیاری از آثار مهم باستانی در زمینه زندگی انسانهای اولیه است، معروفیتی جهانی دارد. غار “هوتو” در حال حاضر دارای دو مدخل در ارتفاع مختلف و یک سوراخ تهویه در سقف است و با جفت خود، یعنی غار “کمربند”، پنجاه متر فاصله دارد. شاید یکی از دلایلی که این دو غار را جفت یکدیگر مینامند این است که تمامی آثاری كه از غارهای “كمربند” و “هوتو” پیدا شده مكمل هم هستند.
در سال ۱۹۵۱ میلادی، عدهای از محققان و کاوشگران، گودالی عظیم در غار هوتو بهشهر حفر کردند که در عمیقترین نقطه این گودال به سنگ ریزههایی که متعلق به عصر یخچال بود، برخوردند.
در این گودال همچنین، طبقاتی از عصر آهن تا نئولیتیک و در پایین آن آثار پالئولیتیک به چشم میخورد.
برای تحقیق بیشتر، گودال دیگری نیز در طبقات دوران یخبندان حفر کرده و به سنگ ریزههای سیاه دست یافتند که در فاصله میان هر یک از آنها ماسه و لای قرار داشت. کمی پایینتر قشری از سنگ ریزههای قرمز مخلوط با ماسه و پایینتر از آن، قشری دیگری از سنگ ریزههای قرمز مخلوط با ماسه و خاک رس یافت شد. در این قشر اشیائی نیز از سنگ چخماق پیدا شد که به دوران پالئولیتیک برمیگردد. همچنین اسکلت سه انسان در قشر دیگر همین طبقه کشف شد که احتمالاً ۵ الی ۷ هزار سال قبل از ميلاد در این منطقه ميزيستهاند.
درون غار هوتو بهشهر اشیاء دیگری نیز یافت شده که مربوط به دوران یخچال، عهد آهن، نوسنگی و آغاز پارینه سنگی است؛ به عنوان مثال اشیائی از سنگ چخماق کشف شده که مربوط به دوران پارینه سنگی بوده است.
🔲غار هوتو
استخوانبندی مردی بالغ، استخوان ساعد، استخوانبندی دو زن، شاخها و استخوانهای یك نوع آهو، یك جفت استخوانبندی بسیار بزرگ ران، استخوانهای موش درشت صحرایی و استخوانهای سگ دریای
🔲غار كمربند
استخوانهای دختری ۱۲ ساله و استخوانبندی یك مادر جوان و كودك شیرخوار در آغوش، سر یك استخوان بازوی انسان
📌لازم به ذکر است، بر اساس كشفیات باستانشناسی در زیر خاكهای رسوبی و شندار آمل، دندان كرسی فیلی كشف شد كه دهها هزار سال از انقراض این نژاد فیل میگذرد. غار هوتو که به لحاظ کشف اسکلت انسان و قدمت ۷۰ هزار ساله معروفیت جهانی دارد، براي اولين بار در سال ۱۹۴۹ شناسايي و بررسي شد. نتايج به دست آمده از این تحقيقات، نشان دهنده این است که انسانهاي نخستين (دورههاي پارينه سنگي، ميانه سنگي و نوسنگي) در این غار زندگی کردهاند.
📌کاوشگران پس از بررسي بیشتر بر روی این غار، به اين نتيجه رسيدند که در دوره ميانه سنگي، ساکنان این غار با شکار حيواناتي چون آهو، بزکوهي، گوسفند و بز وحشي زندگي خود را گذرانده و در دوره نوسنگي توانستهاند به شبانی و اهلی کردن حیواناتی از قبيل بز و گوسفند و حتي به کار زراعت نيز بپردازند.
👈در سال ۱۳۳۰ هجری شمسی نیز، گروهی از محققان برای بررسی بیشتر از دو غار “هوتو” و ” كمربند ” (واقع در محدوده شهرستان بهشهر) بازدید کرده و یكی از قدیمی ترین فسیلهای كشف شده از انسان در مازندران را در این غار کشف کردند. این گروه در مدت زمان چهار هفته كف سنگ آهكی غار هوتو را حفر كردند و به آثاری از تمدنهای “عصر آهن خام” و “عصر برنز” و نیز “عصر مس” و حتی “عصر سفال” دست پیدا کردند.
https://www.ealiya.com/attraction/hutto-behshahr-cave/
🖊گردآورنده #محسن_داداش_پور_باکر
💾شناسه ۱۴۰۴۰۴۳۰۱۰۱۰
https://eitaa.com/edmolavand/21032
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
(۲)
📜فسیل های انسانی یافته شده در غار هوتو بهشهر
آثار به دست آمده از غار هوتو بهشهر، شامل تيغههايي از سنگ چخماق، اسکلت سه انسان، سنگ دريايي و استخوان آهويي بهنام “لاگازلاسرب گوتروزا” است که مهمترین این کشفیات اسکلت مادر ۱۶ ساله و نوزاد وی میباشد.
👈در سال ۱۹۵۱ میلادی، کاوشگران پس از حفر گودال در غار هوتو و کشف سنگ ریزههای عصر یخچال، برای یافتن اشیاء دیگری به جستجو پرداختند. پس از کندوکاو و بررسی بیشتر، در زیر این سنگ ریزههای سخت، استخوانهای فسیل شده انسانهایی به دست آمد كه ظاهراً دایره وار كنار هم نشسته و طاق غار بر سر آنها فرود آمده است. با مطالعه آلات سنگی و استخوانهایی كه در آن حوالی کشف شد چنین استنباط میشود كه شاید اولین بار بشر كامل در این حدود از جهان به كار كشاورزی پرداخته و بساط تمدن را در آنجا گسترانیدهاند.
📌استخوانهای كشف شده در این غار با استخوانهای كشف شده نیمه انسان ماقبل تاریخ كه به احتمال بسیار در همین دوره میزیستهاند، تفاوت آشكاری دارد ؛ جمجمه کشف شده انسان در غار “هوتو” متعلق به انسان كامل و جدیدی بوده كه تا آن زمان فقط در جنوب دریای خزر یافت شده و چنین به نظر میرسد كه آنها، نیای مستقیم بشر امروزی بودهاند. محققان همچنین از مشخصات غار “هوتو” به این نتیجه رسیدند كه اسكلت انسانها از لحاظ استخوانبندی تفاوت چندانی با انسان كنونی ندارد و طول قد آنها ۱۷۰ سانتیمتر بوده است. منتهی جمجمه آنان كوچكتر و دندانهایشان همه سر پهن و آسیایی بوده که به دورة علفخواری انسان برمیگردد.
📝نتایج به دست آمده از بررسی آثار یافته شده و فسیل ها
گفتنی است، با كشف آلات و ادوات در سواحل دریای خزر مشخص شد كه قبل از ورود آریاییها، انسانها و حیواناتی نظیر ساكنان جنگلی گرمسیری در این منطقه زندگی کردهاند. البته به دلیل عدم بررسی منظم و مستمر باستانشناسی، تاریخ زندگی انسان و سیر تدریجی تمدن آن در مازندران كه مربوط به دوران علف خواری و قبل از عصر یخبندان است، مشخص نشد که مردم مازندران چه سهمی در تاریخ تمدن بشری دارند.
https://www.ealiya.com/attraction/hutto-behshahr-cave/
این غار در در دوره پلیستوسن بر اثر ضربات موج آب درون صخرهای از جنس سنگ آهک بجا مانده از دوره ژوراسیک تشکیل شدهاست.[۵] وجود رودخانهای که از مقابل این غار میگذرد آن را تبدیل به مکانی مطلوب برای سکونت انسان غارنشین کرد.
به نظر می رسد انسانهای غار هوتو از آخرین نسل از انسانهای غارنشین و شکارگر بودند. بعد از این نسل، انسان با یادگیری کشت دانه و کشاورزی به تدریج از غارها بیرون آمد و با یکجانشینی، اجتماعات کوچک در کنار زمینهای کشاورزی را پدیدآورد. همچنین از منظر ژنتیک انسانی، انسان هوتو تا کنون قدیمی ترین انسان کشف شده دارای گروه ژنیکی J2 در ایران میباشد.
🖊گردآورنده #محسن_داداش_پور_باکر
💾شناسه ۱۴۰۴۰۴۳۰۱۰۱۰
https://eitaa.com/edmolavand/21032
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
(۳)
🔎کاوش و اکتشاف
در حالی که کارلتون استیونز کون در بهمن ماه سال ۱۳۲۹ و برای بار دوم به قصد حفاری از غار کمربند به منطقه رفته بود، در انتهای عملیات، کارگران محلی بهطور اتفاقی او را از وجود غاری دیگر در همان نزدیکی، یعنی غار هوتو، آگاه کردند. برخلاف غار کمربند که در زمان اکتشاف افرادی که درویش نامیده میشدند در غار سکونت داشتند، کسی در آن زمان در غار هوتو سکونت نداشت.
🔎کاوشها در غار هوتو
عملیات حفاری از غار هوتو در تاریخ چهارشنبه، ۲۳ اسفند ۱۳۲۹ آغاز شد و در طول چهار هفته به تدریج بیش از ۱۰۰ متر از کف غار خاکبرداری شد. دانشمندان در پایینترین نقطه به سنگریزههایی از عصر یخبندان با قدمتی حدود هفتادوپنجهزار سال رسیدند. در طول عملیات اکتشاف، دانشمندان به اسکلتهای مربوط به ۳ انسان به همراه استخوانهایی از دو انسان دیگر دست یافتند:
👈اسکلت شماره یک در ساعت ۳ بعدازظهر روز جمعه، ۲۵ اسفند ۱۳۲۹ پیدا شد. نتایج آخرین بررسیها که در سال ۲۰۱۳ (سال ۱۳۹۳) بر روی بقایای انسان هوتو در دانشگاه پنسیلوانیا انجام شد نشان میدهد که این اسکلت متعلق به یک مرد با قد ۱۷۵ سانتیمتر بود که در زمان مرگ بین ۳۰ تا ۴۰ سال سن داشت. جمجمه این اسکلت بهطور کامل خرد شده بود که با بدست آمدن تقریباً همه قطعات بهطور کامل بازسازی شد. بررسیها همچنین نشان داد که مرد اسکلت شماره یک اغلب از آبزیان تغذیه میکرد. نشانههایی از مصرف گیاگان و زیاگان (گیاهان و حیوانات) نیز در اسکلت شماره یک دیده شد. الگوی تغذیه مرد اسکلت شماره یک نشانگر آن است که انسان هوتو انسانی شکارگر بود و هنوز کشاورزی نیاموخته بود. همچنین نحوه قرارگیری استخوانهای اسکلت شماره یک نشان دهنده آن بود که استخوانهای این مرد بعد از مرگ و تجزیهٔ بدن، توسط فرد دیگری در گوشه غار قرار داده شده بود.
👈اسکلتهای دوم و سوم در کنار هم در روزهای شنبه و یکشنبه، ۲۶ و ۲۷ اسفند ۱۳۲۹ و در فاصله ۷۵ سانتیمتری از اسکلت شماره یک پیدا شدند. سر این اسکلتها که به شدت خرد شده بودند پایینتر از بدن آنها قرار داشتند. این موضوع در کنار این نکته که اسکلتها به پشت خوابیده بودند نشان دهنده احتمال مرگ در اثر سقوط تخته سنگی از سقف بود. قدمت این دو اسکلت چند دهه بیشتر از اسکت شماره یک است و در زمانی قبل تر از اسکلت شماره یک در غار زندگی میکردند. اسکلت شماره دو متعلق به زنی ۲۷ ساله با قد ۱۶۷ سانتیمتر بودهاست. بررسی استخوانهای لگن این اسکلت نشان از فشار زیاد در هنگام زایمان داشت.
👈اسکلت شماره سه مربوط به زنی ۳۵ تا ۴۰ ساله و قد ۱۵۷ سانتیمتر بود. بررسی استخوانهای این زن نشان دهنده التهاب مفصل یا آرتریت بود.
👈از نفر چهارم تنها استخوان فک بالایی به دست آمد که احتمالاً متعلق به دختری نوجوان بود.
👈نفر پنجم که تنها تکه کوچکی از استخوان طاق جمجمه آن باقی مانده بود احتمالاً زنی مشابه مشخصات نفر سوم بود.
📌تکه استخوانهای پیداشده از عمق حفاری که به نظر میرسد با گذشت زمان و بر اثر سقوط تختهسنگهای غار تکهتکه شدهاند، با ناخالصیهایی همراه بود. این تکهها پس از انتقال به بیرون غار و زدودن ناخالصیها، با لایهای از صمغ عربی رنگآمیزی میشد که از آنها در برابر فرسایش هوا محافظت میکرد.
📌دانشمندان با کنار هم گذاشتن تکههای جمجمههای پیدا شده به مدل جمجمه این انسانها با قدمت حدود ده هزار سال دست یافتند. شکل جمجمه اسکلتهای پیدا شده در این غار با اسکلتهای انسان نئاندرتال و انسانهای پیلت داون* که در زمان مشابه زندگی میکردند تفاوت داشته و تا حد زیادی مشابه جمجمه انسان امروزی است. از همین رو «انسان هوتو» یکی از یافتههای مهم دانشمندان بوده که تأثیر مهمی در دیدگاه انسانشناسان از نحوهٔ تکامل نسل انسان امروزی داشتهاست. دانشمندان جمجمههای به دست آمده را مربوط به اولین نسلهای انسان امروزی میدانند که تقریباً بهطور کامل و سالم نیز به دست آمدهاند.
🔎کاوشهای تازه
این غار در سال ۱۴۰۰ توسط تیمی از دانشگاه تهران به سرپرستی حسن فاضلی استاد باستانشناسی دانشگاه تهران مجدد کاوش شد و علاوه بر تکه استخوانها، اشیاء سفالی زیادی نیز از این غار به دست آمد.
🖊گردآورنده #محسن_داداش_پور_باکر
💾شناسه ۱۴۰۴۰۴۳۰۱۰۱۰
https://eitaa.com/edmolavand/21032
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
(۴)
طبق کاوشهای واندنبرگ در غار هوتو بهشهر سنگریزهها و اسکلت سه انسان کشف شد که ۵۰۰۰ الی ۷۰۰۰ سال قبل (در کتاب تاریخ مازندران باستان ق. م ذکر شده) در این منطقه زندگی میکردند.
غار هوتو در غرب بهشهر واقع و آنچه در این مکان کشف شده شامل نشانههایی از دوران یخچال، عهد آهن، نوسنگی، آغاز پارینه سنگی و اشیائی از سنگ چخماق که مربوط به پارینه سنگی بوده یافت شدهاست. منوچهر ستوده در کتابش از آستارا تا استارآباد این مکان را دقیقتر شرح میدهد: سال ۱۹۵۱ م. گودالی عظیم کنده شد. از عمیقترین نقطه این گودال به سنگریزههای عصر یخچال برخوردند. در این گودال طبقاتی از عهد آهن تا نئولیتیک و در پایین آن آثار پالئولیتیک دیده میشود. برای تحقیق بیشتر گودالی در طبقات دوران یخبندان کنده شد که شامل سنگریزههای سیاه بود. در فاصله میان هر یک ماسه و لای قرار داشت. کمی پایینتر قشری از سنگریزههای قرمز مخلوط با ماسه و پایینتر از آن قشری از سنگریزههای قرمز مخلوط با ماسه و خاک رس دیده شد. در این قشر اشیائی از سنگ چخماق بدست آمد که مربوط به عصر پالئولیتیک است. در قشر دیگر این طبقه بود که اسکلت سه انسان کشف شد.
"غارهای هوتو و کمربند - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد" https://fa.m.wikipedia.org/wiki/%D8%BA%D8%A7%D8%B1%D9%87%D8%A7%DB%8C_%D9%87%D9%88%D8%AA%D9%88_%D9%88_%DA%A9%D9%85%D8%B1%D8%A8%D9%86%D8%AF
🔲وجه تسمیه
اهالی روستا برای این نام جالب دو روایت دارند. عدهای هوتو را به معنی «آهن تخت» میدانند که سنگی شبیه به آن در غار وجود دارد. دستهای دیگر معتقدند اسم این غار برای این هوتو است که اگر یک نفر در غار «هو» بگویید، انعکاس صدایش به صورت «تو» برمیگردد. هرچند که به نظر میرسد نظریهی اول درستتر باشد اما داستان دوم هم روایت جالبی از اسم این غار باستانی است.
📖گونهشناسی و فناوری صنایع سنگی غار هوتو از دوران میانسنگی تا مسوسنگ: تأملی بر اقتصاد بومی در تولید دستافزارهای سنگی در ناحیه کنار بوم دریای کاسپی
✍صنایع سنگی غارهای هوتو، کمربند، التپه و کمیشان، فراوانترین یافتههای حاصل از کاوش در این محوطهها از دوران میانسنگی و نوسنگی هستند که با عنوان «میانسنگی کاسپی» شناخته میشوند. یکی از مهمترین ویژگیهایی که صنایع میانسنگی کاسپی را بهعنوان صنعتی محلی و مستقل تعریف مینماید، استفاده از ماده خام محلی در منطقهای است که به لحاظ زیستمحیطی، منطقهای کنار بوم محسوب میشود.
از کاوشهای جدید در غار هوتو، مجموعاً 1539 عدد دستافزار سنگی از چهار دوره «انتقالی به مسوسنگ»، «نوسنگی با سفال»، «نوسنگی بیسفال» و «میانسنگی» به دست آمده است که در مقاله حاضر ویژگیهای گونه شناسانه و فناورانه آنها توصیف شدهاند. اتکا کامل بر ماده خام محلی در تولید صنایع سنگی منجر به شکلگیری ویژگیهایی در این صنایع شده است که مهمترین آنها ساختار فناوری خانگی در جوامعی است که در زمینه تأمین ماده خام کاملاً مستقل هستند و تقریباً تمام مراحل برداشت و تولید و مصرف ابزار در محوطه صورت میگرفته است. همچنین محاسبه اندیس برابری در صنایع هوتو نشانگر تنوع بالای فعالیتها در اردوگاههای اصلی است. نکته دیگر در رابطه با ماده خام محلی این است که با توجه به ابعاد بزرگ ماده خام در دسترس، اندازه بزرگ ابزارها و فراوانی ابزارهایی که روی تراشهها ساخته شدهاند طبیعی به نظر میرسد. اکثر این ویژگیها در صنایع سنگی غار کمیشان هم قابل ملاحظه است.
نوع مقاله : مقاله پژوهشی
نویسندگان
مژگان جایز
مجتبی صفری
ثنا قاسمی
۱/ استادیار گروه باستانشناسی دانشگاه تهران، باستانشناسی دانشگاه تهران
۲/ استادیار گروه باستانشناسی دانشکده میراث فرهنگی، صنایعدستی، گردشگری، دانشگاه مازندران، بابلسر، ایران.
۳/ کارشناسی ارشد گروه باستانشناسی دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، تهران، ایران.
https://jarcs.ut.ac.ir/article_97141.html
🖊گردآورنده #محسن_داداش_پور_باکر
💾شناسه ۱۴۰۴۰۴۳۰۱۰۱۰
https://eitaa.com/edmolavand/21032
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand
📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
🔲شهریار زرشناس | پژوهشگر و روزنامه نگار
➖➖➖➖
🔻📽 بخشی از سخنان مهم دکتر شهریار زرشناس، نظریه پرداز و اندیشمند برجسته که مورد توجه فضای مجازی قرار گرفت.
📩ارسالی مهندس حسن کشاورز ادملا
📲جهت تماشای این کلیپ به کانال پژوهش ادملاوند در پیامرسان ایتا مراجعه کنید.
#چهره_ها | #پژوهشگر
🔲#شهریار_زرشناس
Shahriar Zarshenas
✍شهریار زرشناس (زادهٔ ۱۳۴۴ در تهران) روزنامهنگار و پژوهشگر ایرانی حوزه ادبیات، فرهنگ، سیاست و فلسفه و عضو هیئت علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی است.
او برادر زهره زرشناس است.
شهریار زرشناس در خانوادهای آملی در تهران به دنیا آمد.
او در اروپای شرقی (یوگسلاوی) در رشتههای فلسفه و روانشناسی تحصیل کرده ولی به گفته خود به دلیل ناتوانی در سازگار شدن با آن فضای دانشگاهی بخشی از تحصیلاتش را رها کرد.
او از نویسندگان ماهنامه سوره در دوران سردبیری مرتضی آوینی بودهاست.
زرشناس مدتی نیز ماهنامهای تحت عنوان «مشرق» منتشر میکرد و مدتی نیز سردبیر نشریه فرهنگ عمومی بود.
او مدتی هم مشاور فرهنگی دبیرکل نهاد کتابخانههای عمومی کشور بود.
او در سال ۱۳۹۴، در برنامه ی تلویزیونی ثریا حاضر شد و از نگاه خود به واکاوی موضوع نفوذ که مورد تأکید رهبر ایران بود، پرداخت.
او در این برنامه جریان کارگزاران و جریان اصلاح طلب در ایران را مورد نقد قرار داد.
"شهریار زرشناس نویسنده کتاب اندیشه در بحران 4 | ایران کتاب" https://www.iranketab.ir/profile/9468-shahriar-zarshenas
https://eitaa.com/edmolavand/20967
💾شناسه ۱۴۰۴۰۴۲۵۱۳۵۹
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand
📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
#آگاهی_بخشی
🔻احتیاط کنید، یک روشنفکر در کمین شماست!!!
✅ روشنفکری و روشنفکرنمایی
🔴 پوپولیسم
🔴 اوپورچونیسم
🔴 اینتلکتوئلیسم
✍روشنفکرنما چیزی را که دلش می خواهد می بیند، نه چیزی که هست!
کافی است بند ماسک شما پاره شود، در کمین شما می نشیند و از همان لحظه پیراهن عثمان درست می کند، اصلاً به فرایند یک جریان کاری ندارد.
او مدام نق می زند، از همه جا و همه کس ناراضی است، حتی از دست خودش!
پوپولیسم، رفتاری عوام گرایانه و معطوف به خوش آمد مخاطب است، پوپولیست خیلی دنبال حقیقت و واقعیت نیست، چیزی می گوید و رفتاری می کند که خوشایند عوام باشد.
این گفتار و رفتار در بسیاری از اوقات معطوف به هدفی است ، عموما مادی، مقام، شهرت و . . .
جالبتر آنکه پوپولیسم یک جریان کاملا دو طرفه است از سویی پوپولیست خود به دنبال این روند است و از سویی عوام هم به خاطر برآورده شدن نیازهای دم دستی خود افراد را به این جریان سوق می دهند ( من به این می گویم استبداد از پایین ) .
پوپولیسم در بسیاری از اوقات به همراه خود اوپورچونیسم و فرصت طلبی و موج سواری را به دنبال دارد و این داستانی است که دائما تکرار می شود.
پوپولیست ها هم عوام زده اند، هم عوام فریب!
آن ها به زبان توده های کم سواد سخن می گویند و توده های کم سواد را در مقابل طبقه ی باسواد و نخبه تهییج و تحریک می کنند ، مردمی که نگاهی غیرکارشناسانه، بدوی، روزمرّه و عرفی-عادتی-عاطفی به همه چیز دارند!
هر وقت که نظر عوامانه را به نظر کارشناسی وتخصّصی ترجیح می دهیم یک پوپولیست هستیم!
بدیهی است که این گفتمان چیزی جز یک کاسب کاری عوام فریبانه نیست.
روشنفکر دگرخواه است ، رسالت روشنفکر این است که با توده ی مردم صحبت کند، با زبانی که برای آن ها قابل فهم باشد و در عین حال سخت مراقبت کند که دچار عوام زدگی و عوام فریبی نشود. این کار، کار آسانی نیست و نیاز به تمرین و مراقبت دارد.
کاری است شبیه بندبازی ، رفتار و گفتار روشنفکر گاهی مورد پذیرش عوام نیست، ممکن است دردآور باشد ، روشنفکر آینده ای را می بیند که عوام نمی بینند، به همین جهت است که گاهی سال ها بعد جامعه متوجه آن می شود.
ایرج احمدی هزاوه
پی نوشت :
پوپولیسم ( Popularity ) ، در اصل مردم گرایی است اما کدام مردم؟
اوپورچونیسم ( opportunism ) ، فرصت طلبی، نان به نرخ روز خوردن، آپاچی
اینتلکتوئلیسم ( intellectualism ) ، خردگرایی، خردمندگرایی، جریان مبتنی بر عقل، روشنفکری، منورالفکر ( اگر این واژه درست باشد )
پی نوشت تر:
علائم روشنفکرنمایی:
نق زدن های مداوم، نداشتن راهکار، مخالفت دائمی با سیاستمداران، پشت سر مردم حرکت کردن، آه و ناله کردن دائم و اینکه نمی گذارند و . . . ، به قول شفیعی کدکنی روشنفکری که دائم می گوید نمی خواهم! اما نمیداند چه می خواهد! حداقل در راهی که میخواهد حرکت نمی کند.
پی نوشت تر:
اینگونه روشنفکرها را دنبال قابله( ماما ) نفرستید، تا قابله را بیاورند بچه به دنیا آمده و تر و خشک شده و راه افتاده و زبان هم باز کرده!
اینها رو دنبال مرده شور هم نفرستید، تا مرده شور رو خبرکنند، میت خودش رو شسته و غسل و کفن کرده و توی قبر رفته و تلقین خودش رو خونده و با بدبختی زیاد سنگ لحدش رو هم خودش روی خودش گذاشته!
این روشتفکران دستشان را دائم با کِرِم مارک نرم می کنند، حتی خجالت می کشی باهاشون دست بدی! هرگز مشتشان برای دفاع از مردم گره نخواهد شد، آخه جان ندارند که مشتشان را هم بلند کنند !
@Irajahmadihezave
🖊#ایرج_احمدی_هزاوه
https://eitaa.com/sayedhmirmaryam/5485
https://eitaa.com/hezavehvillage
#هزاوه_روستا_امیرکبیر_قائم_مقام
🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄﷽🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄•
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
@edmolavand
#قرارگاه_فرهنگی_میرمریم
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand
📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
🇮🇷ایران؛ جغرافیایی ایستاده در تاریخ
✍️ #حمیدعسکری
ــــــــــــــــــــــــــــــ
چقدر ما به هم شبیه میشویم، وقتی تفاوت گویش و پوشش در جغرافیایی گربهای شکل معنایی جز وحدت ندارد!
وقتی چارقد ترکمنی در کنار سریگ زن بلوچ و کلاو زن کُرد و لچک گیلانی، زیبایی میآفریند!
وقتی تعلقمان به نقشه دلربایی به نام«ایران» محکم سنجاق شده است!
وقتی وطن چون عزیز دردانهای در آغوش ما تاب میخورد!
در هر کجای عالَم که باشیم، با هر نگاه، با هر سلیقه و عقیده و نگرش و بینش، ریشه در تاریخ داریم و دلمان به سطر سطر شاهنامه اتصال تام دارد!
انگار همه با هر لهجه و زبان، یک زمزمه ی مشترک داریم که در عمق زمان طنین با شکوه افکنده است؛ چو ایران نباشد، تن من مباد...
📌گفتهاند؛ شرقی جماعت غلیان احساس است! و البته ما جماعتی هستیم که همپای عقل و احساس، جادهی سخت و صعب تاریخ را به پیش تاختهایم و در پرتو تمدنی چند هزار ساله، #ایرانشهر ساختهایم و به زبان صلح سخن میگوییم!
برای همین است که تخت جمشید تفنن ایران نیست، که تمدن ایرانی است!
همین است که در یلدا و آغاز زمستان سرد، دیوان میگشاییم و حافظ مبشر فردایمان میشود و به امید راه مینمایدمان که؛ نَخوَت باد دی و شوکت خار آخر شد...
👈ما قرن هاست که مقیم گلستان و بوستانیم و در مثنوی، از عطر صلح و صلاح سرمست گشتهایم!
در نقاشیهای قشنگ کمالالملک قد کشیدهایم!
در شعرهای شهریار و شاملو روحمان را شستشو دادهایم!
با نوای موذنزاده اردبیلی اقامه عزا و اشک کردهایم!
با آوا و آواز مخملین شجریان تا دوردستهای باغ بلورین هنر پر کشیدهایم!
قامت پودر شده #شهیدمهدی_باکری را و غیرت همت را به شانه کشیدهایم! و از فرشتهای به نام باقری چه بگویم!
📌شک ندارم که تاریخ گواه خواهد بود به معصومیت فرزندان این سرزمین پر ماجرا!
📜تاریخ طول زمان است و جغرافیا عرض زمین! و ما در هر دو ضرب شدهایم و هفت هزار سال است که در این خاک ریشه دواندهایم!
خاطره ساختهایم و تجربه اندوختهایم!
🇮🇷و امروز مدیونیم به دانش حسابی و کدکنی!
به خون کاوه آهنگر و محمود کاوه!
به آریو برزن و رییسعلی دلواری!
مدیونیم به همه آنانکه برای روشنی ایران، غریبانه شمع شدند و سوختند! مدیونیم تا همیشه تاریخ!
💾شناسه ۱۴۰۴۰۴۲۵۰۷۰۷
https://eitaa.com/Bakershenasi/246
https://baker1400.blogfa.com/post/202
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand
📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
🌷فرهنگ عاشورا | بصیرت | مدیریت زمان
#تاریخ
#محرم
#قابل_تامل
#امام_حسین_علیهالسلام
✍بعد از واقعه ی عاشورا حدودا ۳ مرتبه ۳ گروه به ندای هل من ناصر امام حسین علیه السلام (بخوان اَيْنَ عمار) لبیک گفتند:
🔲 - گروه اول توابین بودند،
همانهایی که روز عاشورا و قبل از آن سکوت کردند همگی قیام کردند تقریبا همه کشته شدند ۵۰۰۰ نفر
*«ولی دیر شده بود»* .
🔲- گروه دوم مردم مدینه بودند،
بعد از عاشورا قیام کردند همگی کشته شدند حدود ۱۰۰۰۰ نفر، یزید گفت لشکری که به مدینه حمله کند ۳ روز جان و مال و ناموس مردم مدینه برایش حلال است. آورده اند اهل بیت امام سجاد (علیهالسلام) را در این زمان از مدینه خارج کردند، در یک صحرا، تا در مدینه شاهد جنگ نباشند. و لشکریان جنایتکار یزید از هیچ جنایت و خیانتی کوتاهی نکردند و ۱۰۰۰۰ نفرهم شهید شدند.
*«اما دیر شده بود»* .
🔲- گروه سوم مختار بود،
که بعد از جنگهای فراوان و کشته شدن حدود ۱۵۰۰۰ نفر شکست خورد و حدود ۷۰۰۰ نفر هم از اسرا گردن زده شدند. مجموعا حدود ۲۰۰۰۰ نفر کشته شد.
*«اما دیر شده بود»* .
📌مردمی که در مدینه هنگام خروج امام حسین علیه السلام همراهیش نکردند و مردمی که هنگام ورود امام حسین علیه السلام به کوفه کمکش نکردند ،
همه بعد ها به کمک امام رفتند
*«ولی دیر شده بود»* .
📌امام سجاد علیه السلام هم استقبال خاصی از این حرکتها نمی کردند
*«چون دیر شده بود»* .
👈حدود ۳۵۰۰۰ نفر کشته شدند
*«اما دیر شده بود»* .
🔎خیلی فرق هست بین آن ۷۲ نفری که به موقع به یاری امامشان رفتند با این ۳۵۰۰۰ نفری که بعد از شهید شدن امام حسین (علیهالسلام) قیام کردند .
⚠️ما باید مراقب باشیم
از امام خودمان عقب نیفتیم .
الْمُتَقَدِّمُ لَهُمْ مارِقٌ، وَالْمُتَاَخِّرُ عَنْهُمْ زاهِقٌ وَاللّازِمُ لَهُمْ لاحِقٌ،
هر که بر ایشان تقدم جوید از دین بیرون رفته و کسى که از ایشان عقب ماند به نابودى گراید.
والسلام علي من اتبع الهدي.
@majmaghaemshahr
🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄﷽🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄•
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
@edmolavand
#قرارگاه_فرهنگی_میرمریم
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand
📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
🇮🇷شهدای فکچال از قاجار تا انقلاب اسلامی
📝مهندس سیدمصطفی میرتبار معاون استاندار و فرماندار ویژه بابل به اتفاق پیمان باباگلزاده بخشدار بندپی غربی از گلزار شهدای روستای فکچال بازدید کردند.
✴️ در این بازدید حسین مقیمی دهیار فکچال درخواست مساعدت ویژه به منظور تسریع در ساماندهی این گلزار شهدا که ۲۳ شهید گرانقدر در آن آرمیدهاند را ارائه کرد.
🗒۲۴ تیر ۱۴۰۴
🔴 روابط عمومی فرمانداری ویژه شهرستان بابل
https://eitaa.com/joinchat/4173201603Cdf1becf39e
✍دهیار محترم فکچال
با سلام و سپاس از تلاش شما.
فکچال دارای ۲۵ شهید است که نام دو تن بحضور ایفاد میگردد.
#شهیدمحمدسلطان
#شهیداسداله
محمدسلطان فرمانده وقت فوج بندپی که دژنظامی او فکچال کتی بود. در جنگ اخراج ترکمن های متجاوز قبل از قاجاریه در آقاسرفرح آباد به شهادت رسید و آنجا دارای مزار است.
شهید دوم اسدالله فرزند آقاکوچک که بسیار مظلوم است. وی در عصر رضاخان در گرگان سرباز بوده که بجهت اقامه ی عزای حسینی در ماه محرم مورد توبیخ قرار گرفت. اما وقتی فرمانده وقت به امام حسین (ع) اهانت کرد وی بر او سیلی زد. فرمانده با ضرب و شتم شدید او را به شهادت رساند و مظلومانه در گرگان بخاک سپرده شد. لباس خونی این شهید سالها در سجاده ی مادرش بود که آن لباس را در امامزاده برهان فکجال دفن کرد.
📌شایسته است در کنار۲۳ شهید والامقام روستا نام این دو شهید مظلوم و غریب ذکر شود.
درخواست مساعدت دارم و جهت اطلاعات بیشتر به استاد بهرام حسن زاده مقیمی مراجعه کنید.
🖊#سیدمهدی_بیژنی_پویا
🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄﷽🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄•
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
@edmolavand
#قرارگاه_فرهنگی_میرمریم
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand
📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
#بازخوانی #خوانش_سند
📜قائم مقام
{{غرض از تحریر و باعث بر تسطیر این کلمات واضحه الدلالات آنست که مصالحه صحیحه نمودند عالیجاه رفعتجایگاه آقا میرزا علی خلف المرحوم المغفور رضوان آرامگاه الشهیر بقائم مقام طاب ثراه همگی و تمامی پنج شعیر از جمله یکدانگ از هشت دانگ هزاوه علیا را که از رفیعالمنزلت آقا میرزا محمد علی ولدالمرحوم حاجی سید میرزا بک ابتیاع نموده بودند و همچنین مصالحه شرعیه نمود عزت شعار علی حسین ولدالمرحوم حاج عسکر هزاوئی همگی و تمامی نیمدانگ ملک متصرف فیه خود از ملک هزاوه که موسومه است بملک کهله از جمله ششدانگ ما یتعلق بها و ما ینتسب الیها از مراتع و معالف و جبال و . . . بعالیجاه رفیع جایگاه برادر مصالح الفوق آقا ميرزا محمد بمال المصالحه مبلغ پنجاه و هشت ریال رایج المعامله مرکب از جنس اشرفی و روییه ظل اللهی محمد شاه ادام الله عمره و لوازم المصالحه من القبض و الاقباض و التسلیم و التسلّم و ایقاع الصیغه (بلغت) العربيه و الفارسیه فیما بینهم صورت وقوع پذیرفت و بعد ذالک مصالح عنه ملک طلق عالیجاه معظم الیهم است و لهم التصرف فیه بایّ کَون و اراده .
و کان ذالک فی شهر ربیع الاول سنه ۱۲۵۲}}
🖊#ایرج_احمدی_هزاوه
💾شناسه ۱۴۰۴۰۴۲۴۱۱۳۷
@irajahmadihezave
https://eitaa.com/hezavehvillage
https://eitaa.com/edmolavand/20935
#هزاوه_روستا_امیرکبیر_قائم_مقام
https://mohsendadashpourbaker2012.blogfa.com/post/732
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand
📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
💠تبارشناسی ورداسب | مصاحبه با دکتر هیبت الله ورداسبی
#تبارشناسی
#ورداسب | #ورداسف
#ادملا
✍سلام و احترام. عکس بالا دکتر علی رضا مدانلو جویباری نویسنده تاریخ و جغرافیای تاریخی شهرستان جویبار در کنار دکتر هیبت الله ورداسبی .می باشد.
📌دکتر ورداسبی از طایفه ورداسب و ورداسف که تقریبا در فواصل ۴۰۰ تا ۷۰۰ سال پیش طایفه آنها در ادملا بندپی سکونت داشته اند.
📌بنا به نقل دکتر [هیبت اله] ورداسبی، اجدادشان حدود دوره ی صفویه به جویبار مهاجرت کرده اند. دکتر ورداسبی با ۹۲ سال سن پزشکی حاذق و جز قدیمی ترین پزشکان کشور ایران مشغول طبابت نزدیک به ۶ دهه می باشند.
نام یکی از خیابان های اصلی شهر ما بین میدان کشتی میدان اصلی شهر و میدان سرلشکر خلبان شهید ذبیحی به افتخار ایشان خیابان دکتر ورداسبی است و دارای تندیس دکتر می باشد.
📸عکس فوق در روز جمعه گذشته ۲۰ تیر ۱۴۰۴ گرفته شده و در حال گفتگو در خصوص نوشته ها و استاد مربوط به قوم ورداسب در نوشته های استاد گرانقدر داداش پور عزیز میباشیم.
📌از آنجا که چند مدت پیش از دانشگاه فردوسی مشهد نیز برای شرح حال مسن ترین پزشکان ایران زمین در حال تحقیق بودند ، دکتر از آنچه محقق ارزشمند آقای داداش پور به اینجانب در خصوص متن اسناد مربوط به قوم ورداسب دادند بسیار خوشحال و خرسند گردیدند.
📌این دیدار به اتفاق آقای دکتر تقوایی که ایشان نیز از قوم ورداسب هستند و از اساتید بنام شهرستان جویبار و نویسنده کتاب عربی سوم دبیرستان کشور می باشند انجام پذیرفت.
📸عکس دکتر ورداسبی و دکتر تقوایی نیز در ادامه ارسال می گردد.
با سپاس از آقای داداش پور عزیز.
ارادتمند دکتر مدانلو
#دکتر_علیرضامدانلو
#دکتر_هیبت_اله_ورداسبی
https://eitaa.com/edmolavand/20929
https://eitaa.com/edmolavand/20930
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand
📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
💠«۲۶عَیدِماه» جشنی به درازی تاریخ ایران باستان
۲۲ تیر ۱۴۰۴، ۸:۱۳
کد خبر: 85885630
ساری- ایرنا- در حالی مردم مازندران خود را برای برپایی مراسم ۲۶ عیدماه یا همان عید مردگان آماده می کنند که این جشن از معدود مراسم های این خطه از شمال کشور است که پیوندی مبارک با آیین های ایران باستان برقرار کرده و هر سال با شکوه خاصی در شهرهای مختلف این استان به خصوص در مناطق البرز مرکزی برگزار می شود.
به گزارش ایرنا، در روزهای اخیر بسیاری از ساکنان روستاهای مازندران با استفاده از ظرفیت شبکه های اجتماعی جشنی را یادآوری می کنند که بر اساس یک سنت دیرینه مردم طبرستان تا کنون سینه به سینه این سنت حفظ و همچنان این جشن زمینه ای برای دورهمی های اهالی روستا محسوب می شود.
تعداد قابل توجهی از دهیاران یا فعالان اجتماعی روستاهای مازندران به خصوص شهرهای مرکزی این خطه از شمال از ابتدای هفته جاری با اشتراک گذاری و یادآوری مراسم ۲۶ عیدماه که در پنجشنبه هفته جاری برگزار می شود از همه اهالی روستاهای خود خواستند که در هر کجای ایران ساکن هستند در صورت امکان خود را به زادگاه خود رسانده و در جشن عید مردگان شرکت کنند.
اواخر تیرماه مردم مازندران ۲۶ عید ماه طبری را در هر منطقه و با توجه به شرایط مردمان آن دیار، روز مردگان میدانند و در مناطق روستایی استان مراسم ویژهای بر پا میشود.
در شهرستان های مختلف این خطه از شمال به خصوص در روستاهای مازندران بر اساس یک سنت کهن رسم بر این است که مردم از چند روز مانده به ۲۶ عَید ماه مقدمات مراسم را تدارک میبینند و غذای مفصلی میپزند، نانهای محلی، آش، شیرینی و میوه تهیه میکنند و آن روز راهی زیارتگاهها و گورستانها میشوند و برای میزبانی از افرادی که برای نثار فاتحه اموات به این مکان می آیند آماده می شوند و با برگزاری یکسری برنامه های تفریحی و مفرح از جمله کشتی لوچو و مسابقات ورزشی دورهمی شادی را رقم می زنند.
شادی، خوشی و سر زندگی از ویژگی های مردم استان مازندران است که با آداب و سنت های مردم این دیار نیز این ویژگی ها گره خورده است حتی آن دسته رسومی که بنام مردگان است.
خوش و شاد بودن در برنامه های زندگی و دورهمی های مردم این استان حتی برنامه های جزیی شان بهوفور به چشم می خورد حتی اگر جمعشان اندک باشد به معنای واقعی اینکه ' شادی بهانه نمی خواهد ' را آنها عینیت دادند.
از جمله این آداب و رسوم سرمست کننده مازندران می توان به ۲۶ عَیدِماه یا عید مردگان اشاره کرد روزی که مردم این دیار به صورت گروهی و در تاریخ مشخص همزمان بر سر مزار امواتشان حاضر می شوند و با برگزاری آئین های علاوه بر زنده نگه داشتن یاد و خاطره عزیزانشان، فرصت این دورهم بودن را قدر می دانند.
اما در برخی از روستاهای البرز مرکزی از جمله جنوب بابل و سوادکوه همزمان با برپایی این مراسم در سطح روستاها و اطراف منزل خود آتش های را روشن می کنند که این روشنایی و آتش ریشه در تاریخ ایران باستان دارد و هر چند در سالهای اخیر این روش کم رنگ شد اما تعدادی از سالمندان این دیار همزمان با شب ۲۶ عیدماه تعدادی از چوب های نیم متری را آماده و پارچه های را به این چوب ها می بندند و با آتش زدن آن در چند نقطه از محدوه منزل خود آن را روشن می کنند.
۲۶ عیدماه فقط مراسمی برای حضور بر سر مزار مردگان نیست بلکه تعداد قابل توجهی از روستاهای مازندران در دهه آخر تیرماه غذایی را در منزل خود تهیه و در روستا توزیع می کنند که بعد از انجام این نذری دهی که به نوبت در یک دهه آخر تیرماه انجام می شود دوباره بر سر مزار درگذشتگان خود حضور یافته و با قرائت فاتحه یاد آنها را گرامی می دارند.
پژوهشگران فرهنگ عامه مازندران بر این باورند مازندران همچون زمانهایی که به مراسم شادی و خوشی می روند برای رفتن به جشن مردگان از قبل برنامه ریزی می کنند تا اقدامات لازم را انجام بدهند.
انها بر این باورند مردم مازندران در جشن مردگان با چیدن سفره هایی از انواع غذا و میوه ها به نوعی به مهمانی بزرگی می روند و بانوان برخی از روستاها با پختن و آماده کردن انواع غذا و گذاشتن آنها در مَجمَع (سینی بزرگ) به مساجد می روند و آنها را میان اهالی توزیع می کنند.
برگزاری کشتی لوچو آنهم به شکل رقص کشتی به عنوان دیگر اسباب شادی و خوشی در روز برگزاری جشن مردگان در مازندران است و این نوع کشتی به عنوان نماد شادی در عروسی ها برگزار می شود، این جشن و هنگام دورهمی مردم در آرامگاه و در جشن مردگان نیز برگزار می شود.
"«۲۶عَیدِماه» جشنی به درازی تاریخ ایران باستان - ایرنا" https://www.irna.ir/news/85885630/%DB%B2%DB%B6%D8%B9%DB%8C%D8%AF%D9%85%D8%A7%D9%87-%D8%AC%D8%B4%D9%86%DB%8C-%D8%A8%D9%87-%D8%AF%D8%B1%D8%A7%D8%B2%DB%8C-%D8%AA%D8%A7%D8%B1%DB%8C%D8%AE-%D8%A7%DB%8C%D8%B1%D8%A7%D9%86-%D8%A8%D8%A7%D8%B3%D8%AA%D8%A7%D9%86
🕌#شیخ_موسی
♻️مراسم دعوت سالانه حضرتین امامزاده عبدالله (ع) و حاج شیخ موسی (ره) در بندپی بابل برگزار شد.
❇️ این مراسم در استمرار سنت حسنه چند صد ساله در بخش بندپی شرقی بابل و به منظور گرامی داشت یاد و خاطره امام راحل، علما ، صلحا، شهدا، تجدید پیمان با مقام معظم رهبری و همچنین حفظ استمرار سنت نیاکان و خیراندیشان در راستای حفظ شعائر اسلامی و تکریم مقام امامت و ولایت در روستای ییلاقی حاج شیخ موسی (ره) با حضور مردم و مسئولین برگزار گردید.
✍شایسته است در مجالس و محافل منتسب به آن حضرت؛ سالک راه طریقت و عارف بالله جناب حضرت حاجی شیخ موسی علیه الرحمه به اصالت، آثار، موقوفات، کرامات، شجره نامه، اشعار، منظومه ها، حکایت ها، وقایع و آداب و رسوم پیرامون آن غفران پناه توجه کرد و مردم را به این امور نیز آشنا و مطلع نمایند.
📌به کتابت ها، انجامه، کتیبه ها، دروایش، متولیان و مجاوران نگاه بشود و قدری سنت را برخط نموده و در احیای شیوه ی بندگی و خلوص ایشان به ذات اقدس اله تبلیغ لازم عمل آید.
🎙#محسن_داداش_پور_باکر
💾شناسه ۱۴۰۴۰۴۲۳۱۴۲۲
https://eitaa.com/edmolavand/20924
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand
📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
#تبارشناسی
#بیژنی #مقیمی #کریمی
#مقیم_پور_بیژنی
#حبیب_زاده_بیژنی
#بیژن_نژاد #نیازی_نتاج
#میرمقیمی
📝چرا فامیلی بیژنی؟
🕌#امامزاده_بیژن
⚠️تذکر:
قبل از هر چیز لازم به ذکر است این متن را یک بیژنی نوشته و عِرق مرتبط هم دارد، پس لازم نیست کسی ناراحت شود.
👇👇👇
کل بیژنی های بابل و بندپی، مقیمی هستند و کل بیژنی های نور هم کریمی اند، 👈بیژن عقیم بود و هیچ نسلی ندارد، چند سال قبل چند بزرگوار در دادگاه بابل شکایت کردند که ما از نسل بیژن حاجی هستیم و تولیت باید با ما باشد که در دادگاه رد و ثابت شد بیژن نسلی ندارد، بدون نسل بودن بیژن هم در کتاب اقوام بندپی که بیست سال پیش چاپ شده بود از جانب مرحوم حاج ماشاءالله بیژنی مورد تأکید قرار گرفته بود و همچنین بزرگان طایفه از جمله مرحوم کرمعلی عمو و مرحوم محمد سمیع عمو سه دهه قبل به شخص خودم این مطلب را گفته بودند و همگی فرموده بودند که بزرگان فکچال به آنها می فرمودند در جلسه ای که برای انتخاب فامیلی در حدود سال ۱۳۰۷ شمسی در #فکچال برگزار شده بود، اکثریت می گفتند ما چون از نسل میرزا محمد مقیم هستیم، فامیلی مان مقیمی باشد (با پسوند و پیشوندهای مختلف)،👈 اما میرزا عباسقلی خان فرمود درسته همه ما مقیمی هستیم ولی کل ما را بنام ایل بیژن می شناسند چون نفر اول طایفه که در دوران صفویه برو و بیای حکومتی داشت و مطرح ترین بود بیژن بود، من چند سال ساکن #سولده بودم و بیژن در آنجا مزار معتبری دارد و نزد مردم آنجا هم دارای احترام ویژه ایست، درست نیست نام ایشان فراموش شود و گرامی داشته نشود،👈 نام خانوادگی مقیم پوربیژنی توسط میرزا و همسر تهرانی چهارمشان که از عموزاده های اجدادی خودش بود انتخاب شد و برای اولین بار میرزا عباسقلی مقیم پور بیژنی و سیده عذرا مقیم پور بیژنی این فامیلی را برگزیدند و سپس فرزندان میرزا (از همسران مختلف)، مقیم پور بیژنی و فرزندان مرحوم ملاحبیب الله هم حبیب زاده بیژنی شدند.
📌در اواخر قاجار دربار تصمیم گرفت در درون خود سامانی به القاب درباریان بدهد و القاب تکراری و پیچیده مسؤلین برچیده شود، میرزا عباسقلی در آن دوران برای خود فامیلی بیژن نژاد را انتخاب نمود، میرزاعیاسقلی بیژن نژاد که بدلیل معاونت حکومت کجور، در منطقه ی اقوام هم ریشه با خود در روستای پول سولده (نور) منزل داشت، آنها که نسل میرزا محمد کریم برادر محمد مقیم بودند، بعد برچیده شدن قاجار، رضاخان که انتخاب نام خانوادگی درباریان را مطلوب دیده بود آنرا جهت عموم مردم، عمومی و اجباری کرد، و در آن زمان بستگان اهل سولده بلافاصله فامیلی میرزا را که بزرگشان بود برای خودشان انتخاب کرده و فامیلی بیژنی نژاد فامیلی آنها شد، 👈بعدا برخی پسوند، پیشوندهایی هم به آن افزوده یا فقط بیژنی شدند و پیش دستی آنها و همچنین لزوم نکوداشت نام مقیم مانع امتداد فامیلی بیژن نژاد بر روی طایفه ما شد، اکثریت فکچالی ها به تعداد زیادی از اهل روستاهای پشتی فکچال که از قوم ما بودند مقیمی شدند، مقیمی های فکچال اکثرا از نسل محمد مقیم حاجی و مقیمی های روستاهای پشت فکچال و اندکی از اهل فکچال هم از نسل محمد مقیم بیک، عموی محمد مقیم حاجی فکچالی هستند، در ضمن دو تن از فرزندان محمد مقیم یعنی محمد ابراهیم و محمد سلطان هم نام پدرشان را بر روی فرزنداشان گذاشتند ولی نسل محمد ابراهیم ساکن بابل شدند چون خود او و فرزندش کاتب مجموعه کاظمیه ی جدشان در بابل بودند.
مقیمی های محترم اکثریت فکچال شدند و باقیمانده ی بزرگواران ساکن فکچال از طوایف مختلف هم با هم متحد شده و فامیلی نیازی را انتخاب کردند، بسیاری از نیازی های بزرگوار از طوایف متعدد، غیر هم ریشه بوده و بنا به نقل مستقیم بزرگان در نزد من (و در حضور حاج آقا احسان بیژنی)، در بین آنها فقط طایفه ی آقا شعبان پهلوان و همچنین طوایف محترم نیازی نتاج از نسل محمد مقیمند، میر مقیمی های سمت شیاده از سادات نسل محمد شریفند (سادات: ابراهیمیان، یحیی نژاد، میر مقیمی، ادیانی) و میر نیازی ها که بیشتر بایکلایی اند هم از سادات برهانی و از نسل امامزاده برهان می باشند. امامزاده برهان فکچال واقعیت دارد و من نام مزار این سیّد را به همراه سایر مزارات منطقه، در مستندات کتابی خطی به تاریخ ۱۰۱۸ قمری به قلم پیران حاجی در نزد برادر عزیزم آقا محسن داداش پور باکر دیده ام.
عزیزانم من ادعا نمی کنم که بی نقصم، من کوچکم، من کودکم، با نظرات سازنده ی خود (بصورت: خصوصی یا تلفنی)، بزرگم بفرمایید. منی که سه دهه از حدود پنج دهه ی عمرم در پژوهش مرتبط گذشت همواره در انتظار مساعدت و یاری پژوهشی شما هستم.
🖊#سیدمهدی_بیژنی_پویا
📲09126519011
https://eitaa.com/sadataaraji/1247
💾شناسه ۱۴۰۴۰۴۲۳۱۰۵۸
https://mohsendadashpourbaker2012.blogfa.com/post/727
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand
📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
💠۲۶عیدماه | داوت | فرهنگ عامه | مازندران
#فرهنگ_عامه
#مازنی
#۲۶عیدماه
#داوِت
### 📅 ۲۶ عید ماه تبری: تاریخ و اهمیت
- تاریخ خورشیدی: برابر با ۲۸ تیرماه هر سال .
- امسال (۱۴۰۴): مصادف با ۲۸ تیر ۱۴۰۴ (۱۹ ژوئیه ۲۰۲۵).
- پیشینه تاریخی: این جشن یادآور پیروزی فریدون بر ضحاک در اساطیر ایرانی است، که به مردم مازندران پس از سالها ظلم، امکان شادمانی در کنار مزار درگذشتگان را داد .
---
### 🪔 آیینها و مراسم خاص
۱. دیدار از مزار درگذشتگان:
- مردم با شیرینی و غذاهای محلی (مانند کیک، نذری، شربت) به قبرستانها میروند.
- به جای عزاداری، با روشن کردن شمع و پخش شیرینی، جشن شادی برگزار میکنند .
۲. مسابقات کشتی لوچو:
- نمادی از قدرت پهلوانان مازندرانی در نبرد فریدون و ضحاک.
- در مناطق کوهستانی مانند امامزاده حسن سوادکوه و حاجی شیخ موسی بابل برگزار میشود .
۳. خیرات و اطعام:
- زنان غذاهای سنتی میپزند و در مساجد یا حسینیهها توزیع میکنند.
- مراسم "مجمه چاشت" در برخی روستاها انجام میشود که در آن زنان ظرف غذا را بر سر میگذارند تا ارواح درگذشتگان را شاد کنند .
۴. پاکسازی و غبارروبی قبور:
- قبور پیش از مراسم تمیز و با گلاب معطر میشوند .
۵. آتشافروزی و روشنایی:
- شب قبل از جشن، بوتهها در ارتفاعات (مانند فیلبند و امامزاده حسن) آتش زده میشوند تا پیروزی فریدون را یادآوری کنند .
- در غروب، گیاه "گون" در روستاها چرخانده شده و چراغها روشن میشوند .
### 🌍 مناطق مهم برگزاری
- سوادکوه: بهویژه روستای امامزاده حسن، مرکز اصلی مسابقات کشتی و آتشافروزی .
- مناطق کوهستانی:
- ریکنده و سیفکتی قائمشهر، شیخ موسی بابل، شهنهکلا آمل .
- لاجیم، دهمیان، با بازارچههای محلی و مسابقات اسبسواری .
- مناطق جلگهای: مراسم در آرامگاهها با قرائت قرآن و پخش نذری برگزار میشود .
### نقشه مناطق اصلی برگزاری مراسم
| منطقه | ویژگیهای مراسم |
|---------------|------------------------------------------|
| سوادکوه | مسابقات کشتی لوچو، آتشافروزی در ارتفاعات |
| بابل | مراسم در حاجی شیخ موسی با غذاخوری دستهجمعی |
در حاجی #شیخ_موسی یک روز به عنوان روز داوِت یا همان دعوت نامیده میشود دراین روز مردم از سراسر مازندران خودرا به حاجی شیخ موسی میرسانندو مراسمات خاص مذهبی ، کشتی لوچو برگزار میشود وبا پذیرایی ناهار به پایان میرسد.
| آمل | غبارروبی قبور و پخش شیرینی در شهنهکلا |
| قائمشهر | بازارچههای محلی و مسابقات محلی |
---
### ⏰ برنامه زمانی مراسم در یک روز
- صبح: حضور در قبرستانها، روشن کردن شمع و پخش غذا.
- ظهر: برگزاری مسابقات کشتی و ورزشهای بومی.
- غروب: چرخاندن گیاه "گون" و روشن کردن چراغ در خانهها .
---
### تحولات اخیر و چالشها
- تأثیر کرونا: در سالهای اخیر، مراسم در سوادکوه [و سایر محلاتی که برگزار میشده] به دلیل وضعیت قرمز کرونا لغو شد .
- ثبت ملی نشدن: با وجود قدمت ۴۰۰۰ ساله، این آیین هنوز در فهرست میراث ملی ایران ثبت نشده است .
- جذب گردشگری: مسئولان تلاش میکنند این مراسم را به عنوان یک رویداد فرهنگی برای جذب گردشگر بینالمللی معرفی کنند .
### توصیه به گردشگران
برای تجربه اصیل این مراسم، روستای امامزاده حسن سوادکوه در 28 تیرماه بهترین مقصد است. همچنین میتوان از ویلاهای اجارهای در مازندران برای اقامت استفاده کرد.
📩#سیدقاسم_صیادمنش
💾شناسه ۱۴۰۴۰۴۲۳۰۹۵۵
https://eitaa.com/edmolavand/20917
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
امروز یکشنبه,
🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand
📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
22 تیر 1404
واقعه تهاجم وهابیان به کربلا در سال ۱۲۱۶ قمری از دیدگاه معاصرین واقعه به بیان و قلم ملامحمد حسین خطای شوشتری مولف جام جهان نما(بخش نخست)
تاریخ ارسال : 1404/04/18 نویسنده : تیم خبری
موضوع: واقعه تهاجم وهابیان به کربلا در سال ۱۲۱۶ قمری از دیدگاه معاصرین واقعه به بیان و قلم ملامحمد حسین خطای شوشتری مولف جام جهان نما
پس از آنکه آل سعود تقریبا بر قسمتهای مهم سرزمینهای نجد و حجاز تسلط یافتند حملات خود را به سوی خارج مرزهای سرزمین حجاز و عربستان معطوف نمودند. سعود بن عبدالعزیز بن محمد آل سعود، سومین امیر نخستین دولت سعودی و چهارمین فرمانروای این طایفه و امیر امارت درعیه و مشهور به سعود الکبیر است. او به همراهی پدرش عبدالعزیز، از درعیه و منطقه نجد بر دیگر مناطق شبه جزیره عربستان دست اندازی نموده و با نیروهای شریف غالب جنگیده و برای مدتی توانستند بخشهایی از حرمین شریفین و جده را به تصرف خویش درآورده و حکام وهابی و دست نشانده برای این شهرها بگمارند. سعود چندی بعد علاوه بر تجاوز به مکه و مدینه، آهنگ بینالنهرین و عراق عرب نموده، به کربلای معلی حمله نمود و فجایع بسیاری را مرتکب شد. بهانه وهابیون برای این حمله، تلافی کردن حملات قبیله شیعه آل خزعل بر کاروانهای ایشان بود اما در حقیقت به واسطه دشمنی و کینه ایشان از شیعیان این اقدام صورت گرفت. این واقعه در سحرگاه هجدهم ذیالحجه الحرام 1216 قمری (اول اردیبهشت ماه سال 1181 شمسی) رخ داد، به فرمان عبدالعزیز و هدایت و رهبری لشکریان وهابی توسط سعود انجام شد. در این واقعه جمع بسیاری از اهالی کربلا و علمای اعلام و مجاورین حائر حسینی به شهادت رسیدند و اموال بسیاری از مردم به غارت رفت. سپاهیان سعود به حرم مطهر سیدالشهداء روحی فداه دست اندازی نموده و قالیها و فرشهای گرانبهای آن را که نیاز سلاطین ایرانی و هندی و غیره بود به غارت بردند. قنادیل مرصع و دیگر جواهرات به سرقت رفت و صندوق قبر مطهر شکافته شده و قوم وهابی با چوب نفیس آن اجاق برپا نموده و قهوه و خوراک تهیه کردند. به جز این تقریبا تمامی کتابهای ارزشمند به تاراج رفت و جلدهای آنها کنده شد و یا سوزانیده گردید. میرزا ابوطالب اصفهانی که به لندنی نیز مشهور است و از ایرانیان دربار اوده در لکهنو به شمار میآمد، نزدیک به یازده ماه بعد از این فاجعه به کربلا رفته تا از خالههایش دلجویی نماید. توصیف او از این واقعه بسیار دردناک است. او در بخشی از یادداشتهایش اشاره میکند که سپاه وهابی با آواز اقتلوا المشرکین و اذبحوا الکافرین به شهر وارد شده و شروع به قتال نمودند. عمرآغا حاکم کربلا از شهر گریخته و مردمان را تنها رها نمود. پس از قتل عام و اسارت گرفتن بسیاری از مردمان، قصد حرم مطهر نموده خواسته بودند خشتهای طلای گنبد را بکنند که از شدت استحکام میسر نشده بود پس دست به داخل حرم گشودند. او مینویسد در این واقعه قریب به بیش از پنج هزار نفر به شهادت رسیده که برخی از آنها مانند میرزا محمد طبیب لکهنوی و علیقلی خان لاهوری که از نزدیکان او بودند نیز به قتل رسیدند.
به هر روی این فاجعه دربار ایران را به تحرک واداشته و فتحعلیشاه قاجار در نامهای به سلطان عثمانی و سلیمان پاشای بغداد، به عدم مقابله با این قوم اعتراض نمود و پیشنهاد داد اگر دولت عثمانی از کنترل آنها عاجز است، او سپاهی را برای سرکوبی وهابیون به نجد گسیل خواهد نمود. عبدالعزیز نیز که سخت از نیروهای ایرانی واهمه داشت، در نامهای که به همراه شیخ محمد نامی به دربار ایران فرستاد و از این واقعه تلویحا عذرخواهی نمود. با این وجود سلطان عثمانی و سلیمان پاشای بغداد به مقابله با نیروهای وهابی پرداختند.
چندی بعد عبدالعزیز توسط مردی افغان که در بغداد ساکن بود به انگیزه انتقام خون فرزندش که در زمره شهدای واقعه بود، به قتل رسید. پس از وی فرزندش سعود به رهبری جماعت وهابی و قبیله آل سعود رسید. در این زمان چنان که پیش از این در مقالات دیگر گفتیم، حملاتی به حرمین صورت گرفته و سلطان عثمانی و نیروهای پاشایان بغداد به دفع فتنه وهابی اقدام نمودند. از آنجا که سعود در زمان پدرش تواسنه بود مکه را فتح نماید، به سعودالکبیر مشهور است. او که از دست پروردگان اصلی محمد بن عبدالوهاب بود، به رویه وهابیت، به تفسیر شخصی از آیات الهی به مکه لشکر کشید و شریف غالب الحسنی شریف مکه را بیرون نمود و آهنگ جده کرد اما در فتح آن ناکام ماند. او تمامی بناهای مذهبی مکه به جز بیتالله الحرام را به خیال و وهم شرک خراب نمود. او بعد از این دوران تقریبا تمامی حجاز را به تسلط خود درآورد و این امر موجبات خشم باب عالی را فراهم کرد. در نتیجه سلطان عثمانی از باب عالی به محمدعلی پاشا والی مصر دستور داد تا به حجاز لشکر کشی کند و فتنه وهابی را بخشکاند. در این نبردها گاهی پیروزی با نیروهای محمدعلی پاشا بود که به فرماندهی فرزندش طوسون به حجاز رفته بودند و مدتی نیز به نفع نیروهای وهابی کار پیش میرفت. پس از مرگ سعود، عبدالله به حکومت رسید و او را بایستی آخرین امیر نخستین دولت سعودی به شمار آورد.
گزارشهای زیادی نظیر آنچه نقل کردیم یا پیشتر در مجموعه اسناد آرشیو ملی هند معرفی نمودیم وجود دارد. اما شاید تا به امروز کمتر گزارشی به دقت گزارشی است که نویسنده کتاب ارزنده جام جهان نما معرفی و شرح و بسط نموده باشد. این کتاب توسط ملاحمد حسین بن صادق شوشتری، تالیف شده است. خطای شوشتری، ملامحمد بن صادق، متخلص به “خطا”، از نویسندگان، شاعران، موسیقیشناسان و سیاحان ایرانی در اواخر سده دوازدهم و اوایل سده سیزدهم هجری بود. او حدود بیست سال در هندوستان زندگی کرد و سرگذشت خود را بهتفصیل در کتاب جام جهاننما ثبت کرده است. به گفته خودش، در شوال سال ۱۱۷۵ هجری در شوشتر متولد شد. در سال ۱۱۸۷، با ناآرام شدن اوضاع شوشتر، به کربلا رفت و آموزشهای ابتدایی را فرا گرفت و در همان دوران از بغداد نیز دیدن کرد.
پس از درگذشت پدر و مادرش، در حدود پانزده یا شانزده سالگی به بهبهان نزد مادربزرگ خود رفت. محمدجعفرخان، بیگلربیگی کهگیلویه و بهبهان، او را به فرزندخواندگی پذیرفت و گروهی از دانشمندان را برای تعلیم و تربیت او گماشت. در رمضان ۱۱۹۴، بهدلیل درگیریهای محلی، همراه محمدجعفرخان از بهبهان گریخت و به شیخ ناصرالدین، حاکم بوشهر پناه برد. سپس به شیراز رفت و مهمان محمدزالخان بن رستم، حاکم دهستان خشت شد. در آنجا ازدواج کرد، صاحب فرزند شد و سه سال اقامت داشت.
با گسترش ناآرامیها در دوران زندیه، خطا با خانوادهاش دوباره به بوشهر بازگشت و مدتی به بازرگانی پرداخت. پس از سقوط سلطنت زندیه و آغاز حکومت قاجاریه، با افزایش ناآرامیها، به همراه همسر خود به کربلا رفت و در آنجا به خدمت علما مشغول شد. او سپس خانوادهاش را به بزرگان کربلا سپرد و برای تأمین معاش به هند سفر کرد.
در سال ۱۲۰۹ هجری وارد هند شد و به لکهنو، پایتخت حکومت شیعی اوده رفت. در آنجا از سوی لعل بهادر، وزیر اعظم حکومت اوده، به نواب آصفالدوله معرفی شد و از او خلعت دریافت کرد و مورد توجه و حمایت قرار گرفت. پس از درگذشت آصفالدوله در ۱۲۱۲ هجری، تفضل حسینخان، دانشمند و ریاضیدان دربار، از خطا حمایت کرد. پس از درگذشت او نیز، خطا به دربار نواب سعادتعلیخان پیوست و هجده سال در خدمت وی بود. پس از درگذشت سعادتعلیخان، منصب وزارت به نواب غازیالدین حیدر رسید که در سال ۱۲۳۵ به عنوان شاه مستقل شناخته شد. خطا به او نیز پیوست و کتاب جام جهاننما را به نام وی نگاشت.
خطا تا سالهای پایانی حکومت سعادتعلیخان در قید حیات بود، اما از جام جهاننما چنین برمیآید که پس از آن نیز زنده بوده است. در نهایت در لکهنو درگذشت و در همانجا دفن شد. به نظر میرسد خانوادهاش را نیز از کربلا به لکهنو فراخوانده بود، زیرا پسرش، میرزا علی، معروف به “صواب شوشتری” که شاعری توانا بود، نیز در جوانی در لکهنو درگذشت.
آثار و سرودههای خطا بسیار متنوع و گسترده است. او زمانی که در ایران بود، بیش از بیست هزار بیت در مصائب اهل بیت سروده بود و آثارش، چه منظوم و چه منثور، خیلی زود مورد توجه قرار گرفت. در سرایش شعر بیشتر به قالب قصیده و قطعه تمایل داشت و در این زمینه پیرو سلمان ساوجی بود. اگرچه غزلیاتش از نظر لطافت و زیبایی چشمگیر نیست، اما قصاید و قطعات او از استواری خوبی برخوردارند.
از جمله آثار مهم او میتوان به این موارد اشاره کرد:
1. مهر و ماه: مثنویای که در ایام تحصیل در بهبهان سروده شده بود، ولی نسخهای از آن در دست نیست.
2. جام جهاننما: مهمترین اثر او که در لکهنو تألیف و به نواب غازیالدین حیدر پیشکش شده است. این کتاب دایرةالمعارفی جامع است که از مقدمهای طولانی، هشت میخانه (فصل) و یک خاتمه تشکیل شده است. موضوعات گوناگون از جمله علوم طبیعی، ادبیات، بدیع، جفر، کیمیا، عقاید فرقههای مختلف، فلسفه، موسیقی، تاریخ و نجوم در آن گنجانده شده و از منظر تاریخ معاصر و همچنین تاریخ علوم اهمیت ویژهای دارد.
3. بحرالبکا: مجموعهای در نثر و نظم، درباره مصائب اهل بیت، بهویژه امام حسین (ع)، که ساختاری خاص با عنوان چشمه، نهر و دجله دارد. بخشی از آن در جام جهاننما نیز آمده است.
4. شوشتری گفتار: مجموعهای از سرودهها در قالبهای مختلف نظیر مثنوی، ترجیعبند، قطعه، غزل، رباعی، لطایف و تعبیر خواب.
5. بحر وصال: مثنویای عاشقانه درباره داستان پسری ایرانی و دختری هندی. نسخهای از آن در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران نگهداری میشود.
6. کنزالملوک: مجموعهای از پندها و سخنان حکما که در کربلا به نظم درآورده است.
7. دیوان خطا: مشتمل بر حدود دوازده هزار بیت در قالبهای گوناگون شعری.
خطا در تعزیهخوانی و موسیقی نیز تبحر داشت و معاصرانش از او به عنوان فردی ماهر در این زمینهها یاد کردهاند. ملاقات برخی شاعران و ادیبان با او در هند، جایگاه ادبی و هنریاش را بیش از پیش تثبیت کرده است.
آنچه در ادامه خواهد آمد؛ بخشی از روایت خطای شوشتری از حمله وهابی به کربلای معلی و فجایعی است که نیروهای سعود مرتکب شدهاند که به نظر میرسد برای نسختین بار است که منتشر میشود.
... و هر قطرهاش دریایی از خون سربازان معرکۀ امتحان قضا یعنی شهدای سعید جدید ارض مقدس کربلای معلی علی مشرفها السّلام را که در سنۀ یک هزار و دو صد و شانزده هجری به تیغ بیدریغ فرقۀ ضالّۀ وهابیه چون صحیفۀ شیرازه گسیختۀ کل از قید علایق جسمانی جدا و در عرفات کعبۀ کوی ذبح الله ثانی فدا شدند، بجوش میآرد و پرده از روی شاهد بدعت و آئین سعودیان شقاوت مبانی که در لباس عارضی اسلام جوهرنمای فرق مختلفه و بمذاهب متنوعۀ هنود هندوستانیاند بگردش یک ساغر اصحاب نظر را از پیش نظر برمیدارد خامۀ مشکین جامۀ غم صفیر بدستیاری و پیر بیان الم تحریر رو داد حادثۀ جدید مشحر نظیر ارض اقدس کربلای معلّی را که میدان امتحان قضاست بر صفحۀ روزگار چنین مینگارد که چون از لعب گردون کجمدار و حادثات ثعب روزگار غدار معمورۀ دلهای اهل اسلام و یقین ویران از غلبۀ دشمنان دین مبین بنای قویبنیان قصر بلاقصور خاطر ارباب ملت بیضای حضرت خیرالمرسلین(ص) با خاک یکسان و محوطۀ ربع مسکون از اشتعال نوایر فتن چون دستگاه مجمر پرشرار و نفسهای سینهسوز عبید و احرار از استماع حدیث روزنامۀ غلبۀ کفار چون دود شعلۀ پر شرار آتشبار سکنۀ روم و شام از تطاول جیش فرنگ چون نگاه غزال رمدیده بیآرام و شیردلان ایران بواهمۀ غفلتگیری سگجگران اروسیه مخذوله چون بهرام سلحشور دست و گریبان قبضۀ شمشیر انتقام و عندلیبان ساحت گلزار هندوستان جنتنشان از صدمۀ توب رعد اسلوب فرقۀ انگلستانیه چون شعلۀ آتشکده فارس خاموش و خاکسترنشین حسرت و کدورت طرق شوارع دریا و صحرا از وجود شرارتآمود دزدان و مفسدان بر ساکنان سبیل محل خطر و اذیّت و مقام بیم قتل و غاارت صورت رموز معانی ظهر الفساد فی البر و البحر از چهار آینۀ عناصر ظاهر و باهر و کمند رسای عقل و ادراک درگرفت کنگرۀ کاخ بلند اساس چاررۀ تدبیر نارسا و قاصر سانحۀ این زلزال حشرت مثال در انجام انقراض و زوال دولت زندیه و آغاز و ارتتقای مدراج اقبال طبقۀ جلیلۀ قاجاریه درو داد قتل سلطان جسم اقتدار اعلی حضرت شاهنشاه محمدخان قاجار مغفور جنتمکان در قلعه شیشه بدست دو خدمتکار و جلوس خدیو جوانبخت وارث تاج و تخت نظر کرده حضرت پروردگار حضرت شاهنشاه ظل الله الخاقان ابن الخاقان السّلطان ابوالسّیف فتح علی شاه قاجار خلد الله ملکه و سلطانه دوست انداری اروسیه مخذوله در ایران و ارتحال آصفجاه وزیرالممالک آصفالدّوله بهادر از دارالکلفت فنا بدار المسرّت البقا طاب ثراه پیش آمد اقبال و دولت روز افزون در جلوس میمنت مانوس نواب وزیر عطارد دبیر یمینالدّوله ناظم الملک نواب سعادت علیخان بهادر این شجاعالدّوله بهادر جنتمکان در هندوستان و غلبۀ انگریزان انگلستانیه و ضعف قوای شاهد سلطنت سلاطین تیموریه وعزل و نسب شاه زمان ابن تیمور شاه افغان ستیزای و شاهزادۀ محمود در حدود کابل و قندهار و تنزل شان رفیعالبنیان سلطان سلیم ابن سلطان عبدالحمید در قسطنطنیه اسلام، وارث بساط بسیط سلطنت سلاطین آل عثمان مقابله و مقاتلۀ رومیه با اروسیه و آخر عمر وزیر خلافت سریر سلیمان پادشا در بغداد و عراقین درو داد، مذهب جدید عبدالوهاب عند که ته جرعهنوش ساغر جور و جفای ابن زیاد و یزید بود در درعیۀ نجد و حرمین تبین این مقال آنکه در اواخر و اوایل مائه دوازدهم و سیزدهم هجری نبوی صلی الله علیه و آله عبدالوهاب النجدی که در فنون فسون و تذویر و اغوای صغیر و کبیر از شیخ نجدی اعلم و اعلی بود بمراتب شتا روی دلهای سنگیندلان اعراب بادیه برنجد را که هنوز اقدام آن بیقدمان در راه دین و ایمان متزلزل بوده و ثابت نشده بود بوسوسه و فریب متوحش ساخته و با خود نمود اوّل شبهه اختلال دین در دل عبدالعزیز لعین نامی که حکمران و فرمانفرمای قصبۀ درعیه میشومیه که پایه تخت برنجد است ببود انداخته و دختر بداختر قطامه سیر خود را که در حسن و جمال بر خوبان نجدیه فایق بود باو داده از آن دختر پسری بداختر مسعودنام که شقاوت ازلی و ابدی سرنوشت شاهد حال ضلالت مالش بود بوجود آمده چون دین بدآئین آن مردود حضرت رب العالمین جمیلۀ جاهلفریبی آراسته بود باندک زمانی در حدود نجد و لحصا و کرین بالا گرفته فوج فوج اعراب ضلالتمآب بیایمان که خداوند رحمن بکریمة الاعراب اشدّ کفرا و نفاقا از کفر و نفاق شان خبر و گواهی میدهد بسوسۀ آن بدآئین از دین مبین روگردان و بدین خذالت بنیان آن بیایمان درآمده دست عهد بدین و مال و ناموس و جان بوی میدادند.
ارتباط با ما :
تهران،خیابان نوفل لوشاتو،جنب بانک ملی،پلاک 63،ساختمان علامه میرحامد حسین
Director@indianislamicmanuscript.com
شبکه های اجتماعی:
Telegram
Eitaa
کلیه حقوق این وبسایت برای مرکز بین المللی میکرو فلیم نور محفوظ است .
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand
📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
🍃《 دل ناله ها 》🍃
دشتِ سرخِ کربلا،
چون برگریزانِ خزان،
در غرّشِ بادی وزان،
پُرناله گشت و
لالهگون، گردانِ میدان.
رزم، پایان! . . .
خصم، شادان . . . !
بزم، بنیان و چراغان! . . .
شامیان و کوفیان،
با آل سفیان، شادمان،
در ورطهی بیداد و طوفان.
رزم پایان . . . !
برقسان و غاصبانه!
لشکرِ دیوانگان،
سرگرمِ طغیان؛
از غنیمت، پُر شد انبان.
بیامان و وحشیانه!
شد جدا، انگشتِ مولا،
بَهرِ انگشتر،
ز غارتهای گرگان و شغالان.
نعرهها مستانه و
آن مردمِ نادان، هزاران.
داد از آن! . . .
یاد آرم : 🍃
خیمهگه، در دود و
شعله، در زبانه؛
مرغکان، بیآشیانه؛
سوزِ هجر و تازیانه؛
آن میان، طفلی یگانه،
آتشی دارد به دامان.
کودکی بیگوشواره،
گوش پاره! . . .
بیگمان، نالان و ترسان!
یاد آرم : 🍃
یاد از: دلنالههای-
آن غروبِ آتش و خون،
ندبهها شد توأمان،
با غربتِ شامِ غریبان.
اختران:
با سوسویِ غمبارِ چشمان.
جنّیان: با اشکِ حرمان،
همنوا با سوگواران؛
داغ، چون کوهی گران،
آتشفشان، . . .!
از سوگِ هفتاد و دو قربان،
بر یتیمان؛
دردِ آن دریادلان،
بیمرز و پایان.
یاد آرم : 🍃
راهیانِ شام و کوفه،
بلبلانِ بوستان و
رهروانِ دینِ یزدان،
دلغمین! . . .
چون بید لرزان.
قافله، بی ساربانی مهربان،
گشته روان، در آن بیابان.
بانوان و خردسالان،
در حصارِ ریسمان،
در دامِ حیوان؛
همسفر با آن لعینان؛
راه بر دلخستگان،
دشوار بود و در پیِ ره،
سوزشِ خارِ مغیلان؛
تاولِ پای اسیران.
لیک، آرامِ دلِ امیدواران،
با تنی تبدار و سوزان،
شد معینِ دردمندان؛
ارمغان، بر پاکدینان؛
زین عنایت، نازد ایران،
شهربانو، مفخر ایران زمین و
سیّدِ سجّاد، از دامانِ بانو،
مقتدای رادمردان، فخرِ ایران.
یاد آرم : 🍃
عابدِ بیمار، مولا، با سواران،
بر شترهای برهنه،
در غل و زنجیر و
همره، روی نی،
سرهای تابان،
نورباران! . . .
در فضا، آوای قرآن! . . .
در قفا، آوای سوزان! . . .
نغمه از: رأسی فروزان؛
ناله از: نایِ عزیزان؛
داد از آن! ....
داد از آن! .... 🍃
《 قم : #بیژنی 》
#سیده_معصومه_حبیب_زاده_بیژنی
💾شناسه ۱۴۰۴۰۴۲۲۰۶۲۵
https://eitaa.com/edmolavand/20900
🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄﷽🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄•
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
@edmolavand
#قرارگاه_فرهنگی_میرمریم
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand
📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
#فرهنگ_عامه
#مازنی
#واژه_گان
"لشکرِ پِ"
واژه پِ در مازندران کاربرد زیادی دارد
اینم چند تا از کاربردهای حرف "پِ" :
پِ پِ : بلند شو برو
بور شِ کارِ پِ : برو پی کارت
پِ هایر : بشکاف
اون پِ : اون پشت
هدارِ پِ : همون حدود
شو پ : شب پایی
نماز پ : غروب، بعد از نماز مغرب
کِنِه پِ بوردی؟ : به کی رفتی؟
فلانی رِه پِ نیِه : فلانی ازش خبری نیست، پیداش نیست
پِ بیارده : نفس کم آورده
کَش و پِ : پهلو
دل ب پِ : دلواپس
پِ ب پِ : لنگه به لنگه
کوش پِ : لنگه کفش
او پِ : نگهبان آب
گوک پِ : نگهبان دامها
لینگ و پ : پا
هدار پ: در حدود دید چشم
سنگ پ: کنار سنگ
دره پ: مسیر رودخانه
🟢دوستان مازنی هم تونی اضافه هاکنین
شما چچی بلد هستنه امه وسته برسنین
کانال روستای چورت
@roostaachoret
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
💥#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand
📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
⚫️🏴⚫️🏴
#امام_حسین
📜رمزگشایی از سخن پیامبر در مورد امام حسین علیه السلام بعد از هزار و چند سال!
💠امام صادق علیه السلام فرمودند: بر بدن جدّ غریب ما ۱۹۵۰ زخم زدند.
راوی سوال کرد:
یابن رسول الله مگر امکان دارد چنین چیزی، مگر یک بدن چقدر طاقت و حجم دارد؟
حضرت فرمودند: به خدا قسم نیزه برجای نیزه میزدند... شمشیر برجای شمشیر می زدند...تیر برجای تیر می زدند..
⚪روزی پیغمبر صلوات الله علیه و آله بالای منبرمسجد نشسته بودند و برای مردم موعظه می کردند.
یک وقت امام حسین علیه السلام که در آن زمان چهار، پنج ساله بودند از در وارد شدند، امام حسین علیه السلام آمدند پائین پله ی منبر ایستادند.
ناگهان پیغمبر اکرم صلوات الله علیه و آله شروع به گریه کردن نمودند و به حسین علیه السلام اشاره کرده فرمودند: »تَرَقَ عَینَ البَقَه« یعنی بیا بالا چشم پشه!
👇
هیچکس معنی این تعبیر را نفهمید یعنی چه؟ چرا رسول الله به امام حسین علیه السلام خطاب می کند بیا بالا ای چشم پشه!!
👈سالیان سال کسی نفهمید شاید بعد از هزار و چند سال!!
📌قریب به صد و اندی سال پیش مرحوم فرهاد میرزا اعتماد السلطنه ( صاحب مقتل بسیار ارزشمند قَمقام زَخّاز و صَمصام بَتّار) که یک مقتل بسیار ارزشمند و مفیدی است.
📌ایشان به فرنگ رفت، در اروپا میکروسکوپ تازه اختراع شده بود به این جناب شاهزاده قجری گفتند که آقای شاهزاده تشریف بیاورید که یک وسیله ای اختراع شده به نام میکروسکوپ هر چیز ریزی که زیرش بگذارید درشت نمایی میکند و نشان میدهد.
ما چشم یک پشه را جدا کردیم و گذاشتیم زیر این میکروسکوپ... بیایید نگاه کنید!
📌جناب فرهاد میرزا چشم خود را گذاشت روی میکروسکوپ و نگاهی کرد و در همان موقع کسی که پای دستگاه بود گفت جناب آقای فرهاد میرزا شمردیم ۱۹۵۰ شکاف در چشم پشه است!
👇
یک دفعه دیدند فرهاد میرزا نشست روی زمین شروع کرد به گریه و به سر زدن....
همه گفتند چه شد فرهاد میرزا، ما که چیزی نگفتیم؟! ما گفتیم چشم پشه یک حالتی دارد شبکه شبکه است و سوراخ سوراخ، شمردیم و دیدیم ۱۹۵۰ شبکه دارد !!
فرهاد میرزا گفت شماها نمی دانید! بعد از ۱۴۰۰ سال تعبیر حرف پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله مشخص شد که چرا آن روز پیغمبر اکرم به اباعبدالله الحسین علیه السلام با عنوان چشم پشه خطاب کرد...
🌷اللهم الرزقنی شفاعة الحسین یوم الورود...
📚منابع:
۱/کفایة الأثر، ص ۸۱ تا ۸۳ ،
۲/منابق آل ابی طالب، ج۳، ص۳۸۸
۳/بحارالأنوار، ج۱۶، ص۲۹۵ / ج۳۶، ص۳۱۳ / ج۴۳، ص۲۸۶
۴/الطرائف، ترجمه داوود الهامی، ص۳۷۰)
۵/مناقب ابن شهراشوب
🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄﷽🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄•
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
@edmolavand
#قرارگاه_فرهنگی_میرمریم
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand
📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
#اقوام #تبار #ایل
#ترکمن
🔹صالحی امیری: رئیسجمهور ترکمنها را پشتوانه همبستگی ملی میداند
🔹سیدرضا صالحی امیری، وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در گفتوگو با خبرنگار ایرنا در گلستان، با تأکید بر باور رئیسجمهور به نقش ترکمنها بهعنوان پشتوانهای استوار برای همبستگی ملی، این قوم را نهتنها بخشی از هویت فرهنگی ایران، بلکه مایه افتخار و مباهات این سرزمین دانست.
جمعه ۲۰ تیر ۱۴۰۴
"ترکمنها - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد" https://fa.m.wikipedia.org/wiki/%D8%AA%D8%B1%DA%A9%D9%85%D9%86%E2%80%8C%D9%87%D8%A7
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
📜ترکمنها
«ترکمن» به اینجا تغییرمسیر دارد. برای دیگر کاربردها، ترکمن (ابهامزدایی) را ببینید.
برای تُرکمان، اصطلاحی برای تُرکان اغوز، ترکمان (اصطلاح قومی) را ببینید.
تُرکمَنها یا تُرکمانها (به ترکمنی: Türkmenler، تورکمِنلِر) یکی از اقوام تُرکتبار آسیای میانه هستند که در منطقهٔ وسیعی زندگی میکنند که شامل ترکمنستان، شمالغربی قزاقستان و مناطقی از روسیه، ازبکستان تا شمالغربی افغانستان و همچنین شمالشرق ایران است.[۱۴] آنها به زبان ترکمنی از زبانهای ترکتبار شاخهٔ اغوز غربی سخن میگویند[۱۵] ترکمن ها در ایران بیشتر در شمال استان گلستان و همچنین شهرستان راز استان خراسان شمالی ساکن هستند.
ترکمنها
ترکمنها با لباسهای سنتی در بیستمین رژهٔ روز استقلال ترکمنستان
مناطق با جمعیت چشمگیر
ترکمنستان۵,۵۰۰,۰۰۰ [۱][۲]
افغانستان۱,۰۰۰,۰۰۰ [۳][۴][۵]
ایران۹۰۰،۰۰۰ [۶][۷]
ازبکستان۲۲۰,۰۰۰[۸]
روسیه۴۶,۰۰۰[۹]
تاجیکستان۲۵,۰۰۰[۱۰]
اوکراین۷,۷۰۰[۱۱]
پاکستان۶,۰۰۰[۱۲]
زبانها
ترکمنی
دین
مسلمان سنی
ترکمنها شاخهای از ترکتبارها هستند که از عهد قدیم در صحراهای وسیع بخش سفلای رود سیحون و بین دریاچهٔ خوارزم به زندگی کوچنشینی روزگار میگذراندند. تا حدود سدهٔ هفتم میلادی ترکمنها جزئی از قوم ترک بودند. در این سالها به دنبال اضمحلال گوکترکها،[۱۶] گروهی از ترکها که اغوز نامیده میشدند، از آنان جدا شده از ناحیهٔ ارخون به طرف آرال و سیردریا کوچ کردند.[۱۷]
تُرکمان را نباید با ترکمن اشتباه گرفت، ترکمان یک اصطلاح عمومی برای قبایل نیمهعشایر تُرک بود، ترکمن نام مخصوص یکی از این قبایل است.[۱۸] واژههای ترکمن و تُرکمان در گذشته به تمامی قبایل ترکتبار اغوز بهویژه طایفههای کوچنشین و مسلمان گفته میشد که این معنا با کاربرد قوم ترکمن امروزین تفاوت دارد. به این معنا که ترکمنهای کنونی شاخهای از ترکمنها در نوشتههای قدیمی فارسی هستند. همینطور در حال حاضر گروههای ترکتباری در عراق و سوریه به ترکمن معروفند.[۱۹][۲۰][۲۱][۲۲][۲۳]
پراکندگی
بیشتر ترکمنها در ترکمنستان سکونت دارند. جمعیت ترکمنستان در سال ۲۰۲۲ حدود ۷ میلیون و ۵۷ هزار نفر بوده است.[۲۴][۲۵]
ترکمنهای ایران حدود ۱ درصد جمعیت ایران را تشکیل میدهند که معادل نزدیک به ۱میلیون نفر طبق آمار سال ۲۰۲۱ است. ترکمنهای ایران بیشتر در جنوب شرقی دریای خزر و در ترکمنصحرا و اطراف رودخانهٔ اترک و گرگانرود سکونت دارند. از لحاظ استانی، سکونتگاههای ایشان در استانهای گلستان (بیشتر بخش شمالی استان) و خراسان شمالی (شهرستان راز و جرگلان) پراکندهاست. از شهرهای مهم ترکمنها در ایران میتوان بندر ترکمن، گنبد قابوس، کلاله، آق قلا، گمیشان، مراوهتپه و اینچهبرون را نام برد.
ترکمنهای افغانستان بیشتر در شمالغربی این کشور به ویژه نوار مرزی دو ولایت فاریاب و جوزجان با ترکمنستان زندگی میکنند.
نقشهٔ زبانی استان گلستان
تاریخ مختصر
نام ترکمن از سدهٔ پنجم هجری (یازدهم میلادی) نخست به شکل جمع فارسی «ترکمان» توسط نویسندگان مانند گردیزی و ابوالفضل بیهقی استعمال شده و به همان معنی اغوز در ترکی و غز در عربی و فارسی بهکار رفتهاست.
غزان نخست در آسیای مرکزی سکونت داشتند و در کتیبههای اورخون متعلق به سدهٔ هشتم میلادی، ذکر ایشان در آسیایمیانه رفتهاست. اغزان مزبور را ترکمن محسوب داشتهاند نه ترکمان. نخست با تلفظ «تو کو مونگ در دانشنامهٔ چینی سدهٔ هشتم میلادی (تونگ تین فصل ۱۹۳). به قول تونگ تین، واژهٔ توکومنگ نام دیگری است که به کشور سوک تاک یعنی کشور آلانان اطلاق شده و اینان در آغاز تاریخ میلادی در مشرق تا مسیر سفلای سیردریا مستقر بودند و آنجا در سدهٔ چهارم ه.ق (دهم میلادی) مقر اصلی اغزان بود. در کتب جغرافیایی عرب، ترکمان (الترکمان یا الترکمانیون) فقط توسط مقدسی در شرح چند شهر واقع در شمال و شمال غربی «اربیجاب» یا «سیرام» -که موقعیت آن درست معلوم نیست- آمده در باب اصل واژهٔ ترکمان در سدهٔ پنجم به درستی معلوم نیست.
در گذشته ترکمن نام عمومی اقوام اغوز مسلمان کوچنشین بود و نه صرفاً قومی که امروزه ترکمن نامیده میشود و شامل طوایفی است که در شرق دریای خزر از رود جیحون تا شمال خراسان و رود گرگان سکونت داشتهاند. هماکنون نیز گروههایی در عراق و سوریه به ترکمن معروفند که ارتباط قومی و تاریخی با قوم ترکمن ساکن ترکمنستان و مناطق اطراف دارند. برخی از این اقوام اغوز موفق به تشکیل دولتهایهای بزرگی در جهان شدند مانند:
موسیقی ترکمنی
مقالهٔ اصلی: موسیقی ترکمنی
ساز اصلی در موسیقی ترکمنی، دمبوره یا تنبور یا همان دوتار است. همچنین نواختن کمانچه و نی نیز در بین ترکمنان رواج دارد و در دههٔ اخیر برخی، به اجرای نغمات این موسیقی با سازهای الکترونیک روی آوردهاند.[۲۸]
طوایف
عمدهٔ طوایف ترکمن ساکن در ایران شامل: خزرلی، نرزیم، آناولی، ناخورلی، چاوادار، اساری، گوکلان، سالیر، ساریق، تیکه، یومود و تورکمان هستند.
همچنین بهطور کلی به طوایف بزرگ زیر تقسیم میشوند:
طوایف و قبایل مقدس ترکمنها
غیر از طوایف و تیرههای مختلف ترکمن، ترکمنها دارای چهار طایفهٔ دیگری موسوم به اولاد هستند. این طوایف چهارگانه اولاد از طوایف مقدس ترکمن بهشمار میآیند؛ زیرا آنها خود را از نسل خلفای راشدین میدانند. این طوایف عبارتند از:
این طوایف چهارگانه که از چهار یار پیامبر اسلام (بنا به اعتقاد سنی مذهبان) انشعاب یافتهاند اولاد آنها در نزد ترکمنها مقدس شمرده میشوند.[۲۹]
ژنتیک
ترکمنها در عشقآباد، ترکمنستان
هاپلوگروپ Q-M242 در سیبری، جنوبشرق آسیا، آسیای مرکزی به وفور یافت میشود. این هاپلوگروپ درصد زیادی از نسب پدری ترکمنها را شکل میدهد.
گروگنی (2012) Q-M242 را در ۴۲٫۶٪ (۲۹/۶۸) از یک نمونه از ترکمنها در استان گلستان، ایران پیدا کرد.[۳۰] دی کریستوفارو و همکاران (2013) Q-M25 را در ۳۱٫۱٪ (۲۳/۷۴) و Q-M346 را در ۲٫۷٪ (۲/۷۴) بهطور کلی در ۳۳٫۸٪ (۲۵/۷۴) از Q-M242 در نمونه ای از ترکمنها در ولایت جوزجان پیدا کردند.[۳۱] کرافت (2018) Q-M25 را در ۵۰٫۰٪ (۲۲/۴۴) از نمونه دیگری از ترکمنستان پیدا کرد.[۳۲] هاپلوگروپ Q بیشترین بسامد خود را در میان ترکمنهای اهل قرهقالپاقستان (بیشتر در یموت) با میزان ۷۳٪ دیدهاست.[۳۳] این هاپلوگروپ تنها حدود ۴٫۵ درصد میان آذریها وجود دارد. بخش عمده هاپلوگروپ آذریها، هاپلوگروپ J2 است که منتسب به اقوام غیر آریایی و بومی ایران است، این نشان دهنده تأثیر کم تبار اغوزها در میان مردم آذربایجان است.[۳۴]
یک مطالعه ژنتیک دیانای میتوکندریایی هاپلوگروپهای یک نمونه ترکمن ترکیبی از نسبهای بیشتر اوراسیای غربی و اقلیت اوراسیای شرقی را توصیف میکند. ترکمنها همچنین دو مارکر دی ان ای میتوکندریایی با مشخصههای چندریختی دارند که تنها در ترکمنها و سیبریاییهای جنوبی یافته میشود.[۳۵]
نگارخانه
جستارهای وابسته
منابع
پیوند به بیرون
آخرین ویرایش ۲۰ روز پیش انجام شده است
صفحههای مرتبط
⚠️چاپ و نشر مطالب #بدون_نام بردن از نگارنده و منبع#پژوهش_ادملاوند مجاز نبوده و درج منبع الزامی است.
🟠با توجه به نسبی بودن علم تاریخ، این مطالب تا زمانی اعتبار دارد که سند اصیل و متقنی آن را نفی نکند.
در صورتی که اسناد جدید و دارای اصالتی به دست آید که با مطالب موجود در این پژوهش تعارض داشته باشد، نگارنده بدون هیچ گونه تعصبی ، آن را خواهد پذیرفت.
⚠️تمامی آثار [فیلم و نمایه و اسناد و نوشتار] منتشر شده در این صفحه تحت حمایت #نگارخانه_ادملا و یا #پژوهش_اِدمُلّاوَند | زیر مجموعه ی آوات قلمܐܡܝܕ صرفا فقط دارای #ارزش_پژوهشی هستند و ارزش قانونی دیگری ندارند.
🟡تمامی حقوق برای محسن داداش پور باکر محفوظ است .
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand
📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
تبارنامه
🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand
📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
📜شجره نامه راه رسیدن به تاریخچه خانوادگی و اجداد
📜#شجره_نامه
🌿شجره نامه چیست؟
راه رسیدن به تاریخچه خانوادگی و اجداد
درخت جامع (All-in-One Tree)
🔲تبارشناسی نیاکان
شجرهنامه ها ابزارهایی قدرتمند برای کشف تاریخچه خانوادگی و اجدادمان هستند. آیا تا به حال به دنبال ریشههای خانوادگی خود بودهاید؟ در این مقاله، به بررسی انواع شجرهنامهها، بهویژه به شجرهنامه درختی، ژنتیکی و غیره میپردازیم. همچنین، معتبرترین روشها برای یافتن شجرهنامه خود را معرفی خواهیم کرد تا بتوانید بهراحتی گذشته خانوادگیتان را کشف کنید. […]
https://eitaa.com/edmolavand/20876
📌این مطلب را با دیگران به اشتراک بگذارید.
سرفصلها
شجره نامه چیست؟
چند نوع شجره نامه داریم؟
انواع تبارنامه
کاربرد شجره نامه چیست؟
در شجره نامه اسامی و اطلاعات چه افرادی قرار دارد؟
تئوری گراف درخت خانوادگی یا شجره نامه
سایتهای درخت آنلاین شجره نامه
چگونه شجره نامه بنویسیم؟
جمع بندی
سوابق گروهی خانواده (Family Group Record)
✍شجرهنامه ها ابزارهایی قدرتمند برای کشف تاریخچه خانوادگی و اجدادمان هستند. آیا تا به حال به دنبال ریشههای خانوادگی خود بودهاید؟ در این مقاله، به بررسی انواع شجرهنامهها، بهویژه به شجرهنامه درختی، ژنتیکی و غیره میپردازیم. همچنین، معتبرترین روشها برای یافتن شجرهنامه خود را معرفی خواهیم کرد تا بتوانید بهراحتی گذشته خانوادگیتان را کشف کنید.
📝شجره نامه چیست؟
شجرهنامه (تبارنامه یا نسبنامه)، به فهرست نمودار یا جدولی گفته میشود که در قالبی منظم، اصل و نسب افراد را به تصویر میکشد. شجره نامه که انگلیسیزبانها به آن Family tree (درخت خانواده یا درخت خانوادگی) میگویند، در لغتنامه دهخدا اینطور توصیف شده است: «فهرست نامهای پدران و نیاکان کسی، بهصورت درختی که نیای اولی اصل و فرزندان بهترتیب شاخهای آن باشند.»
اینکه چرا برای اشاره به این فهرست از واژه شجره یا همان درخت استفاده شده، شاید از آثار هنری دوران قرون وسطی سرچشمه گرفته باشد. در یکی از نقاشیهای آن زمان با عنوان «درخت جسی» (Tree of Jesse) اجداد عیسی مسیح در کنار شاخههای یک درخت به تصویر کشیده شده بودند.
بههرحال بحث ما منشأء این عبارت نیست. در ادامه از کاربرد شجرهنامه، انواع آن و منابع تبارشناسی و مطالعات ژنتیکی صحبت میکنیم.
با آزمایش ژنتیکی نیاکان (AncestryX)، برای بررسی مسیر مهاجرت اجداد پدری و مادری (هاپلوگروهها) و آگاهی از ترکیب ملیتی ژنهایتان کارکرد دارد. همچنین میتوانید با مشاهیر با دودمان مشابه خودتان آشنا شوید. برای .....
نمودار شجره نامه (Pedigree Chart یا Ancestor Chart)
🔲چند نوع شجره نامه داریم؟ انواع تبارنامه
شجره نامهها میتوانند در قالبهای گوناگون، از فهرستهای ساده گرفته تا اشکال پیچیده، به نگارش دربیایند یا رسم شوند. چند نوع شجره نامه خانوادگی متداول را در پایین مشاهده میکنید:
📌شجرهنامه ژنتیکی چیست؟ چه تفاوتی دارد؟
آزمایش نیاکان با تحلیل DNA، اطلاعات دقیقی درباره پیشینه نژادی و تاریخچه خانوادگی فراهم کرده و به تکمیل شجرهنامهها کمک میکند. شجرهنامه ژنتیکی یا ژنوگرام، شامل تاریخچه ژنتیکی و پزشکی افراد است و به پزشکان و متخصصان برای شناسایی الگوهای ارثی کمک میکند. این شجرهنامهها که براساس تبارشناسی ژنتیکی نوشته میشوند، در قرن ۲۱ بین مورخان خانوادگی رایج شده و در سیستم بهداشت و درمان، گروههای آماتور و پروژههای تحقیقاتی کاربرد دارند.
اگر به دنبال کشف ریشههای نژادی و ترکیب ملیتی خود هستید، انجام این آزمایش میتواند تجربهای جذاب و مفید باشد. یکی از خدمات ژنتیکی که مای اسمارت ژن ارائه می دهد، شجره نامه ژنتیکی است؛ ...
شجره نامه با شمارهگذاری آلمانی (Ahnentafel Numbering)
در این سیستم که در نمودارها و گزارشهای وراثت استفاده میشود، به خود فرد مورد نظر و هرکدام از اجداد او، یک عدد اختصاص میدهند؛ به طوری که برای رسیدن به پدر باید عدد را دوبرابر کنیم و برای رسیدن به مادر هم عدد یک را به عدد پدر اضافه کنیم. Ahnentafel در زبان آلمانی به معنای «جدول اجداد» است.
📌مطلب مرتبط: اجداد چه کسانی هستند؟
درخت جامع (All-in-One Tree)
در این نوع شجره نامه، اسامی تمام اشخاص مرتبط با فرد، ازجمله: اجداد، فرزندان و عموزادهها، گنجانده میشود. البته با جلو رفتن نسلها و بزرگ شدن شجره نامه، نمودار بسیار پیچیده میشود.
🌿درخت اجداد (Ancestor Tree)
این شجره نامه، اجداد فرد را مشخص میکند. درخت اجداد را میتوان به شکلهای مختلفی رسم کرد؛ مانند:
نمودار استاندارد: نموداری با ظاهری جمع و جور که در آن، نام فرد در سمت چپ و اسامی اجداد را بهترتیب جدید به قدیم در سمت راست قرار میگیرد.
نمودار بادبزنی (Fan chart): در اینجا، نام فرد موردنظر در مرکز یک دایره، درواقع قطاعی از دایره بهشکل بادبزن، قرار میگیرد و نام اجداد از آن در جهات مختلف منشعب میشود. انواع نیمدایره و ربعدایره این نمودار هم وجود دارند.
نمودار عمودی: در این نوع، اسامی اجداد فرد در راستای عمودی چیده میشوند.
نرمافزارهای تهیه شجره نامه این قابلیت را دارند که بهجای یک نمودار، چندین نمودار را بهطور خودکار شمارهگذاری و چاپ کنند. بهاینشکل سرعت کار بالاتر میرود.
گزارش اداره ثبت (Register Report)
همچنین به نقل از همشهری آنلاین، سازمان ثبت احوال کشور امکان مشاهده شجرهنامه خانوادگی را در سایت https://sahim.sabteahval.ir/ برای شهروندان ایرانی فراهم کرد.
اما…
📌شجرهنامه شما فراتر از اسناد رسمی است!
#شجرهنامه رسمی فقط بخشی از داستان است؛ پیشینه خود را از نگاه ژنتیکی بررسی کنید و ریشههای خانوادگیتان را دقیقتر بشناسید. برای آشنایی بیشتر با تست تبارشناسی نیاکان کلیک کنید.
یک گزارش روایی که نوادگان فرد را بهترتیب نسل نشان میدهد. در این سیستم از اعداد رومی و عربی استفاده میشود و با آن بهراحتی میتوان خط سیر خاندان را از نسلی به نسل دیگر دنبال کرد.
📝گزارش نوادگان (Descendant Report)
در این گزارش، علاوهبر اسامی نوادگان، مشخصات و اطلاعات آنها هم درج میشود؛ مانند: تاریخ تولد، محل تولد و تاریخ درگذشت.
🌿شجره نامه نوادگان (Descendant Tree)
این آیتم شبیه به مورد بالا است، اما تنها اسامی افراد در آن ذکر میشود.
مطلب پیشنهادی: از کجا بفهمیم ژن غالب داریم یا مغلوب؟
سوابق گروهی خانواده (Family Group Record)
در این قالب، خلاصهای از اطلاعات زوجین و فرزندان آنها ثبت میشود؛ شامل: زمان و مکان تولد، ازدواج و مرگ.
https://eitaa.com/edmolavand/20876
📜گزارش تاریخچه خانواده (Family History Report)
این مورد شبیه به گزارش نوادگان است، ولی در قالب دفترچه آماده میشود.
📝نمودار بادبزنی
در نمودار بادبزنی، که در بالا به یک نمونه از آن اشاره شد، نام فرد موردنظر در مرکز دایره یا نیمدایرهای قرار میگیرد. در ادامه دایرههایی بزرگتر و هممرکز با آن رسم میشوند که هرکدام نشاندهنده یک نسل از اجداد یا نوادهها هستند. نمودار بادبزنی شاید فضای زیادی را اشغال کند، ولی دید خوبی از وضعیت شاخهها به مخاطب میدهد.
📝گزارش نسبشناسی ژنتیکی (Genealogy Report)
این گزارش در قالب تاریخ روایی، به اجداد و نوادگان فرد میپردازد و برای انتشار بهشکل کتابچه ایدهآل است.
شما هم می توانید با آزمایش ژنتیک نیاکان، گزارش نسب شناسی خود را دریافت کنید؛ برای انجام آزمایش کلیک کنید.
....تست نیاکان AncestryX
🌿درخت با فرم ساعت شنی (Hourglass Tree)
در این نمودار، نام شخص در وسط قرار میگیرد و والدین در بالا و فرزندان و نوهها در پایین جای میگیرند.
📝گزارش خویشاوندی (Kinship Report)
این مورد شامل فهرستی از اسامی بهترتیب حروف الفبا است که جلوی هرکدام، نسبت آن شخص با فرد موردنظر درج شده است.
📝جدول وقایع زندگی (Life Bar Chart)
در این جدول زمانی، به نقاط عطف مهم زندگی فرد اشاره میشود. میتوان رویدادهای ملی و بینالمللی را هم به آن اضافه کرد.
📝گزارش فصلنامه ملی تبارشناسی آمریکا (NGS Quarterly Report)
این گزارش روایی، نوادگان را بهترتیب نسل معرفی میکند. در این سیستم، به هرکدام از فرزندان خانواده یک عدد رومی و یک عدد عربی اختصاص داده میشود. اگر کودک در نسل بعدی به والد تبدیل شده باشد، یک علامت «بهعلاوه» در کنار نام او قرار میگیرد.
🌿درخت اجمالی نوادگان (Outline Descendant Tree)
در این درخت، اسامی نوادگان شخص در یک قالب جمعوجور و ساده به نمایش درمیآید. برای چاپ شجرهنامه به این روش، نسبت به نمودار درختی معمولی، کاغذ بسیار کمتری مصرف میشود.
📝نمودار شجره نامه (Pedigree Chart یا Ancestor Chart)
معمولاً بین ۳ تا ۵ نسل را روی یک برگه کاغذ در ابعاد A4 نشان میدهد. مانند سوابق گروهی خانواده، این نمودار هم برای مشاهده اطلاعات «در یک نگاه»، کارایی خوبی دارد.
📝نمودار زمانی (Timeline Chart)
در این نمودار میلهای، طول عمر فرد به تصویر کشیده میشود تا با یک نگاه بتوانیم افراد زنده در یک دوران و همپوشانی عمر آنها با زندگی دیگران را ببینیم.
📝گزارش تاینی تافل (Tiny Tafel Report)
این گزارش به هر نام خانوادگی موجود در فهرست اصل و نسب افراد، یک کد اختصاص میدهد که اصطلاحاً ساندکس (Soundex) نامیده میشود و نامهای مشابه را در کنار یکدیگر قرار میدهد. اطلاعاتی که در این گزارش درج میشوند عبارتند از:
مقاطع زمانی که افراد دارای این نامها متولد شدهاند.
اولین و آخرین زایمانها اتفاق افتاده است
درواقع این گزارش خلاصهای از نامهای خانوادگی، مقاطع زمانی و مکانهایی است که محقق روی آنها مطالعه میکند.
📝نمودار آبشاری (Waterfall Chart)
نمودارهای نوادگان را میتوانیم از سمت چپ-بالا به پایین-سمت راست هم رسم کنیم که نمودار آبشاری نام دارد.
📜کاربرد شجره نامه چیست؟
#شجره_نامه نسبت افراد با یکدیگر را به ما نشان میدهد و سادهترین ابزار برای اطلاع از روابط خویشاوندان نَسَبی و سَبَبی است. همچنین تبارنامه، درصورتیکه دارای جزئیات کافی باشد، در پزشکی و روانپزشکی کاربرد دارد و فرد میتواند به کمک آن از بیماریهای ارثی احتمالی خود باخبر شود.
این ابزار همچنین در مطالعات تاریخی، ازجمله شناخت بهتر رویدادهای مهم و بررسی دورانهای حکمرانی حکومتها، به کار میآید.
یکی از کاربردهای دیگر نسبنامه، جداسازی افرادی بوده که نام یکسانی با یکدیگر داشتهاند؛ یعنی در زمانی که هنوز بهکارگیری نام خانوادگی برای تفکیک کردن افراد جامعه از یکدیگر آغاز نشده بود. مشابه این روش را در میان عربها شاهد هستیم که برای تفکیک کردن افراد همنام، از نام پدر آنها استفاده میکنند یا آنکه پدر یا مادر را به اسم فرزند او صدا میزنند. در مقاله ریشه یابی نام خانوادگی، به موضوع نحوه انتخاب فامیلی در ایران و سایر نقاط دنیا پرداختیم.
📌مطلب پیشنهادی
انسان نئاندرتال یکی از نژادهای باستانی و نخستین است حدود ۴۰ هزارسال قبل منقرض شدهاند اما شباهت ژنی و ظاهری که با انسانهای امروزی داشتند، توجه خیلیها را جلب کرده است...
البته تبارنامهها لزوماً درست نیستند و عواملی مانند گذر زمان و فراموشی میتوانند اطلاعات اشتباهی را وارد این فهرستها کنند. شجره نامههای جعلی نیز به وفور وجود دارند که با قصد و غرضهای مختلف، مثل سوءاستفاده با منتسب کردن فردی به خاندانی بزرگ و اصیل یا حتی با نیات خیر مانند پایاندادن به کشمکشهای بین دو قبیله، نوشته شدهاند.
این مسائل باعث میشود که نتوان بدون بررسیهای لازم، اصل و نسبهای درجشده در شجره نامه خانوادگی را پذیرفت. به علم بررسی و مطالعه نسب نامه ها «نسبشناسی» یا «تبارشناسی» گفته میشود. بهعبارتی تبارشناسی علم مطالعه خانوادهها و تاریخچه آنها است.
📌در شجره نامه اسامی و اطلاعات چه افرادی قرار دارد؟
اینکه در شجره نامه خانوادگی به اسامی و مشخصات چه کسانی اشاره میشود، به نوع و سطح جزئیات شجره نامه بستگی دارد. معمولاً در شجره نامههای ساده میتوانیم علاوه بر نام خود فرد، اسامی والدین، اسامی پدربزرگ و مادربزرگ و پدر و مادر آنها را ببینیم.
👈در یک سطح بالاتر، ممکن است خواهرها و برادرهای فرد، فرزندان، عمو، عمه، خاله، دایی و فرزندان آنها هم لحاظ شده باشند. بستگی دارد که تا چند نسل از قبل و بعد را در فهرست بگنجانیم. از لحاظ اطلاعات هم در کنار نام و نام خانوادگی، ممکن است تاریخ تولد، تاریخ ازدواج، عکس چهره فرد یا… را در شجره نامه داشته باشیم.
🔲تئوری گراف درخت خانوادگی یا شجره نامه
دیدیم که شجره نامه ارتباط اعضای یک خانواده با یکدیگر و همینطور با پیشینیان و نوادگانشان را نشان میدهد و ساختار درختی مرسومترین ابزار برای این کار است. این ساختار درختی در ریاضیات بهعنوان «گراف» شناخته میشود. بهطور خلاصه، گراف اساس ریاضی شبکههایی است که در دنیا وجود دارند.
👈گراف از دو بخش تشکیل میشود: نقاط (رأس) و خطوط متصلکننده این نقاط (یال). بهعبارتی گراف مجموعهای از رأسها است که توسط مجموعهای از زوجهای مرتب که همان یالها هستند به یکدیگر شدهاند. درخت نیز نوعی گراف ساده است که چند ویژگی خاص در آن وجود دارد. درختها در حوزههای مختلف، مانند: سلسله مراتب سازمانی، علوم رایانه و علوم داده، کاربردهای زیادی دارند.
📌دراینمیان تبار نامه یک درخت است که دو ویژگی شاخص دارد:
ساختار بالا به پایین یا «والد-فرزند»گونه دارد
اعضای آن هیچ شانس بازگشتی ندارند (مانند تولد مجدد)
سایتهای درخت آنلاین شجره نامه
در زمینه شجره نامهها و تبارشناسی، وبسایتها و اپهای گوناگونی وجود دارند. این سرویسها به ما امکان میدهند درخت شجره نامه خانوادگی خود را رسم و ثبت کنیم، اطلاعات تبار خود را با دیگران به اشتراک بگذاریم، در بانک اطلاعاتی آنها جستجو و تحقیق انجام بدهیم و در پیدا کردن شجره نامه از آنها کمک بگیریم.
در ادامه به ۷ وبسایت مطرح در این زمینه اشاره میکنیم. بعضی از این سرویسها رایگان هستند و استفاده از بعضی دیگر نیازمند پرداخت هزینه است:
سایتهای آنلاین درخت شجرهنامه به شما کمک میکنند تا ارتباطات خانوادگی خود را ترسیم کنید. اما آیا میخواهید پیشینه خود را فراتر از اسناد رسمی و بهصورت ژنتیکی بررسی کنید؟
با تست تبارشناسی نیاکان، پیوندهای ژنتیکی خود را کشف کنید و شجرهنامه خانوادگیتان را کاملتر کنید...
۱. وبسایتAncestry
با وارد کردن شجره نامه خانوادگی در این وبسایت میتوانید به جنبش تحقیقات نسبشناسی بپیوندید. این وبسایت شبکه گستردهای از کاربران سراسر دنیا دارد و یکی از محبوبترین منابع برای ثبت اطلاعات تبارشناسی محسوب میشود.
۲. وبسایت FamilySearch
با ورود اطلاعات خانوادگی خودتان در این وبسایت، آنها فوراً با دادههای موجود بانک اطلاعاتی پیوند میخورند. برخلاف بعضی سایتهای مشابه، در این سرویس، اطلاعات همه افراد خانواده در یک پروفایل جمع میشود تا احتمال بهوجودآمدن دادههای تکراری به حداقل برسد.
۳. وبسایت Geni
این وبسایت با حدود ۴۵ میلیون پروفایل، از برجستهترین سرویسهای ثبت شجره نامه است. این سرویس پیشتر موفق شد در فهرست ۵۰ سایت برتر سال ۲۰۰۸ مجله تایم و همچنین فهرست بهترین نرمافزارهای رایگان پیسی مگزین قرار بگیرد.
۴. وبسایت MyHeritage
این سرویس که دنبالهروی وبسایت قدیمی GenCircles است، از حدود ۴.۶ میلیون سایت خانوادگی میزبانی میکند. در این سایت به نرمافزار Family Tree Builder، ابزار تبارشناسی با دسترسی به ۱۳۵۰ وبسایت و بانک اطلاعاتی مختلف و یک موتور جستجوی تشخیص شباهت چهره به سلبریتیها دسترسی خواهید داشت.
۵. وبسایت TribalPages
یکی از اولین وبسایتهایی که از دنیای پروندههای شجره نامه قدیمی به فضای شجره نامههای آنلاین پا گذاشته است. بیش از ۳۵۰ هزار سایت خانوادگی و ۵۰ میلیون نام در بانک اطلاعاتی این سرویس ثبت شدهاند.
۶. وبسایت WikiTree
ویکیتری با ترکیبی از علم تبارشناسی و آنالیز DNA به کاربران امکان میدهد بخشی از یک شجره نامه جهانی باشند. تاکنون حدود ۱۲ میلیون پروفایل در این سرویس ایجاد شده است و بیش از ۳۰۰ هزار نسبشناس آنها را ویرایش کردهاند.
۷. وبسایت WeRelate
آخرین وبسایت این فهرست، ترکیبی از دانشنامه و شبکه اجتماعی است. «بنیاد تبارشناسی آنلاین» حامی این سرویس است که تاکنون میزبان اطلاعات بیش از ۲ میلیون فرد و خانواده مختلف بوده است.
https://eitaa.com/edmolavand/20876
🖊چگونه شجره نامه بنویسیم؟
راه درست استفاده از نرمافزارها و ابزارهای شجره نامهنویسی چیست و در نوشتن شجره نامه من باید چه نکاتی را رعایت کنم؟ کافی است در پر کردن فرمهای شجره نامه به حروف لاتین، به موارد زیر توجه داشته باشید:
۱. نام خانوادگی را با حروف بزرگ بنویسید
اگر نام خانوادگی را تماماً با حروف بزرگ بنویسید، مخاطب میتواند با یک نگاه، نام کوچک را از آن تفکیک کند. این کار، خوانایی را بسیار بالا میبرد.
۲. اگر فرد موردنظر نام میانی دارد، آن را بنویسید
نام میانی یا میاننام (Middle name) نامی است که بعد از نام کوچک فرد و پیش از نام خانوادگی میآید. ازآنجاکه ما ایرانیها معمولاً نام میانی نداریم، این بخش را خالی میگذاریم. البته کسانی که در خارج از کشور متولد شدهاند یا یکی از والدین آنها خارجی است، احتمالاً نام میانی دارند.
۳. نام مستعار را بنویسید، آنهم در گیومه
اسم مستعار فرد را یادداشت کنید و دو طرف آن علامت گیومه (“) بگذارید.
نام مستعار، «تغییریافته» نام قانونی/رسمی فرد است که دیگران از روی صمیمیت یا… فرد را به آن شکل صدا میزنند. ولی میاننام «بخشی» از نام رسمی فرد محسوب میشود. مثلاً ممد بهجای محمد، نام مستعار است.
۴. برای خانمها، نام خانوادگی پیش از ازدواج را استفاده کنید
برای ثبت اطلاعات خانمها، نام خانوادگی دوران تجرد آنها، اصطلاحاً Maiden name، را تایپ کنید. اگر نام خانوادگی پیش از ازدواج را نمیدانید، فیلد را خالی بگذارید یا علامت سؤال در آن قرار بدهید.
۵. تاریخها را به شکل روز، ماه و سال بنویسید
تاریخ را به سبک اروپایی بنویسید؛ یعنی بهترتیب: روز، بعد ماه و بعد سال. همچنین برای اشتباه گرفته نشدن آن با قالب آمریکایی (ماه، روز، سال)، مخفف نام انگلیسی ماه را، آنهم با حروف بزرگ، تایپ کنید؛ نه شماره ماه را. مثلاً بهجای 12/8/1836 بنویسید: 12 AUG 1836.
📌نکته: برای درج ازدواج مجدد در شجره نامه باید به دنبال فیلدی با عبارتی مشابه Other Spouses (سایر همسران) باشید.
نکته: منبع هر اطلاعاتی را که یادداشت میکنید، در فیلد مربوطه (Source یا عبارت مشابه) درج کنید.
🔲جمع بندی
این مقاله به بررسی شجرهنامه خانوادگی و اهمیت آن پرداخته است. اگر به دنبال پیدا کردن تاریخچه خانوادگی خود و اصل و نسب خود هستید، شجرهنامه میتواند به شما کمک کند. با بررسی شجرهنامه، شما میتوانید ارتباطات خانوادگی خود را بهبود ببخشید و بیشتر درباره ریشهها و تاریخچه خانوادگیتان بدانید.
📌استفاده از خدمات مدرن برای پیدا کردن شجره نامه و تاریخچه خانوادگی، راهی موثر برای بهبود شناخت خود از خود و افراد مهم در زندگیتان است. این اطلاعات میتواند در فهم بهتر از روابط و میراث فرهنگی و تاریخی خانواده کمک کند و به شما کمک میکند تا ارتباطات فرهنگی و اجتماعی خود را تقویت کنید....
📌این مقاله توسط تیم محتوای مای اسمارت ژن تهیه شده است؛ تیمی متشکل از دانشآموختگان دانشگاههای تهران، شریف و متخصصان حوزه بیوانفورماتیک، با هدف ارائه اطلاعات علمی و دقیق در حوزه ژنتیک و سبک زندگی شخصیسازیشده.
تبارنامه
تیم شرکت دانش بنیان مای اسمارت ژن متشکل از گروهی از متخصصان دانشگاههای برتر کشور از جمله دانشگاه صنعتی شریف، تهران ، تربیت مدرس و الزهرا(س) است که با همکاری نخبگان حوزههای ژنتیک، تحلیل داده، روانشناسی و علوم شناختی به ارائه سرویسها و آزمایشهای بهروز ژنتیکی متناسب با ویژگیهای ژنتیکی جمعیت خاورمیانه میپردازد.
©2025 تمامی حقوق مادی و معنوی این وبسایت، خدمات و محتوای مرتبط با آن متعلق به شرکت هومن ژن پارس بوده و باز نشر مطالب آن تنها با ذکر منبع و لینک مطلب در سایت مجاز است.
"شجره نامه و انواع آن - پیدا کردن شجره نامه خانوادگی و بررسی آن" https://mysmartgene.com/blog/genealogy/everything-about-family-tree
https://eitaa.com/edmolavand/20877
⚠️چاپ و نشر مطالب #بدون_نام بردن از نگارنده و منبع#پژوهش_ادملاوند مجاز نبوده و درج منبع الزامی است.
🟠با توجه به نسبی بودن علم تاریخ، این مطالب تا زمانی اعتبار دارد که سند اصیل و متقنی آن را نفی نکند.
در صورتی که اسناد جدید و دارای اصالتی به دست آید که با مطالب موجود در این پژوهش تعارض داشته باشد، نگارنده بدون هیچ گونه تعصبی ، آن را خواهد پذیرفت.
⚠️تمامی آثار [فیلم و نمایه و اسناد و نوشتار] منتشر شده در این صفحه تحت حمایت #نگارخانه_ادملا و یا #پژوهش_اِدمُلّاوَند | زیر مجموعه ی آوات قلمܐܡܝܕ صرفا فقط دارای #ارزش_پژوهشی هستند و ارزش قانونی دیگری ندارند.
🟡تمامی حقوق برای محسن داداش پور باکر محفوظ است .
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
۰
🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand
📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
🍃《 در انتظار نوید 》🍃
💥
نظر به وادی ِنور و ستارهها داریم
ز برگ و بار ِگذرها شرارهها داریم
🍃
سراب ِنور ز نار و نشان ِدیده خطاست
اگر به رؤیت ِاین مَه(عج) نظارهها داریم
💥
خطا بُوَد ز گنه، در نگه خطایی نیست
جفا بُوَد که خطا سهم ِدیدهها داریم
🍃
به ماه و مهر1، اگر چه در انتظار ِنوید
خمید جام ِروان و گلایه ها داریم
💥
نظر نشد به غروب و شبانهی خورشید
ز سوگ ِاین و گناهان چو مویه ها داریم
🍃
نبوده آه که با ناله ها شود سودا
فروغ ِ آه و نگه گر، ز ندبه ها داریم
💥
به مِهر و ماه قسم ، در دعا به یاد آرید
ز نور و نار ِغزل، بس کنایهها داریم
🍃
بیت۴ // ماه و مهر1= کنایه از شب و روز
《 قم : #بیژنی 》
💾شناسه ۱۴۰۴۰۴۲۰۱۸۰۲
#سیده_معصومه_حبیب_زاده_بیژنی
https://eitaa.com/edmolavand/20873
🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄﷽🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄•
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
@edmolavand
#قرارگاه_فرهنگی_میرمریم
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand
📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
#فرهنگ_عامه
#واژه_گان #اصطلاحات
#مازنی
✏:اصطلاحات و گویش:
💠 ش وچون ره زوون محلی یاد هادیم💠
1➖تاس=کاسه
2➖ آسنی=قصه
3➖تینهار=تنها
4➖کتوک=-کلوخ گلی
5➖رسن=طناب
6➖پنجه=نوبت
7➖چلک=قوطی حلبی
8➖موری=مویه
9➖وصله=پینه
10➖لس=یواش
11➖تلی=تیغ
12➖کهو=کبو
13_نماشون =غروب
14➖بادی=فانوس
15➖پفو=تفاله
16➖درشم=علامت
💠✳⛔💠✳⛔💠✳⛔💠✳⛔💠
❎:زوون مازندرونی دره یاد شونه😔
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
💥#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand
📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
🌿#تبار
📚#کتاب
📚 تبار انحراف
تألیف: حجت الاسلام والمسلمین مهدی طائب
انتشارات: .....
سال چاپ: ۱۳۹۰
قطع: رقعی
جلد: شومیز
تعداد صفحات: ۳۵۰
📚کتاب «تبار انحراف» نوشتهی حجتالاسلام مهدی طائب، نخستین جلد از مجموعهی «دشمن شدید» است که با رویکردی تحلیلی و بصیرتافزا، به بررسی تاریخی جریانهای انحرافی در اسلام، بهویژه با محوریت یهود، میپردازد.
📌ویژگیهای برجسته کتاب
- موضوع محوری:
دشمنشناسی در اسلام با تمرکز بر نقش تاریخی یهود در شکلگیری انحرافات فکری و اجتماعی.
- رویکرد پژوهشی:
مبتنی بر دروس حوزوی و تحقیقات تاریخی، با استناد به منابع اسلامی و تاریخی معتبر.
- ساختار درسنامهای:
مناسب برای مطالعه تحلیلی و تدریس در مجامع علمی و حوزوی.
- زبان و سبک:
تحلیلی، مستند، و قابل فهم برای عموم علاقهمندان به تاریخ اسلام.
#کلام
#ادیان
#تاریخ
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand
📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
🔲بشر حافی که بود؟
ماجرای توبهاش چه بود؟
آیا او یک صوفی پیرو امام کاظم(علیه السلام) بود؟
پرسش
پاسخ اجمالی
«بشر حافی» در شهر مرو به دنیا آمد، و در بغداد ساکن شد و به دلیل اینکه کفش نمیپوشید به «حافی»(پابرهنه) مشهور شد. بشر حافی را از مشایخ صوفیه دانستهاند. گفته میشود که او ابتدا مقید به رعایت مسائل شرعی نبود، اما بعدها توبه کرده است. در مورد چگونگی توبه او گزارشهای مختلفی وجود دارد که یکی از آنها ملاقات او با امام کاظم(ع) است. با این وجود در منابع رجالی او را از اصحاب ائمه(ع) به شمار نیاوردهاند. در نهایت او در بغداد یا مرو درگذشت.
پاسخ تفصیلی
«ابو نصر بشر بن حارث بن عبدالرحمن مروزی» معروف به «بشر حافی»،[1] اصالتاً اهل مرو بود.[2] او از نوادگان عبدالله بعبور(غیور) به شمار میرفت که به دست امام علی(ع) اسلام آورده بود.[3] بشر در سال 150ق در مرو[4] یا در بغداد[5] به دنیا آمد، و محل زندگی او نیز بغداد بود.[6]
«بشر» به دلیل اینکه کفش نمیپوشید به «حافی»(پابرهنه) مشهور شد.[7] درباره اینکه او چرا کفش نمیپوشید، چند گزارش وجود دارد:
1. بُشر، روزگاری را در بغداد به لهو و لعب گذرانده بود. روزی امام کاظم(ع) از کنار خانه او میگذشت، صدای ساز و آواز از خانه او بلند بود. امام از کنیزی که از منزل بُشر بیرون آمد پرسید: «صاحب این خانه آزاد است یا بنده؟» کنیز در پاسخ گفت: «او آزاد است». امام فرمود: «راست گفتی! اگر بنده بود از مولای خود میترسید». کنیز برگشت و بُشر را از گفته امام آگاه کرد (بدون آنکه او را شناخته باشد). بُشر با آگاهی از این گفتوگو، پابرهنه از خانه بیرون آمد و به دنبال امام دوید و در نتیجه گفتوگویی با وی، توبه کرد.[8] برخی منابع به این ماجرا اشاره کرده اما نامی از موسی بن جعفر(ع) به میان نیاوردهاند.[9] به هر حال، «بُشر» بعد از این دیدار دیگر کفش نمیپوشید.[10]
2. هنگامی که از بشر حافی پرسیدند که چرا کفش نمیپوشی؟ در پاسخ گفت: «آنروز که با خدا آشتی کردم، پای برهنه بودم و اکنون شرم دارم که کفش در پای کنم...».[11]
3. وی از کفشدوزی خواست کفش او را تعمیر کند، اما کفشدوز بر او منّت نهاد. بُشر، کفشهای خود را دور افکند و سوگند یاد کرد از آن پس کفش نپوشد.[12]
اساتید و شاگردان بشر حافی
تعدادی از استادهای بشر حافی در نقل حدیث عبارتاند از: حماد بن زید، عبدالله بن مبارک، مالک بن انس، ابوبکر بن عیاش،[13] ابراهیم بن سعد زهری، شریک بن عبدالله،[14] و فُضَیل بن عَیاض.[15]
افرادی؛ نظیر ابوخیثمه، زهیر بن حرب، سری سقطی، عباس بن عبدالعظیم و محمد بن حاتم نیز از او حدیث نقل کردهاند.[16]
سبب توبه بشر حافی
درباره سبب توبه او نقلهای مختلفی وجود دارد؛ همانطور که اشاره شد گزارشی وجود دارد که بشر حافی تحت تأثیر سخنان امام کاظم(ع) توبه کرده است. اما برخی مورّخان دلایل دیگری - مانند دلیل ذیل - ذکر کردهاند:
بُشر، کاغذپارهای را که «بسم الله الرحمن الرحیم» بر آن نوشته شده بود، از سر راه برداشت و خوشبویش کرد و در شکاف دیواری جای داد؛ شب در عالم خواب به او گفته شد که چون نام خدا را از زمین برداشتی و معطر کردی، خدا نیز تو را در دنیا و آخرت نیکنام میکند و همین خواب سبب توبه او شد.[17]
زهد بشر حافی بعد از توبه
منابع تاریخی، زهد و ورع بشر حافی را ستوده[18] و گفتهاند، او پس از توبه از مردم کناره گرفت و به عبادت مشغول شد.[19] همچنین از نقل حدیث اکراه داشت و احادیثی را که گرد آورده بود، در اواخر عمر دفن کرد.[20] او مدعی بود که پیامبر اسلام(ص) در خواب، به او گوشزد کرده که به دلیل پیروی از سنت، احترام گذاشتن به خوبان، و محبت یاران و اهلبیت به شهرت خواهد رسید.[21] البته بُشر این دعا را تکرار میکرد: «اللهم إن کنت شهرتنی فی الدنیا لتفضحنی فی الآخرة فاسلبه عنی»؛ خدایا! اگر برای این مرا در دنیا مشهور کردهای که در آخرت آبرویم را ببری آنرا از من بگیر.[22]
صوفی بودن بشر حافی
بشر را از مشایخ صوفیه دانستهاند.[23] چنانکه شرح حال، سخنان و حکایتهایی از زندگی او در کتابهای صوفیه آمده است.[24]
اما درباره اینکه اگر بُشر صوفی بود؛ چرا او را از پیروان اهلبیت(ع) نیز میدانیم؛ باید گفت: اگر صوفی بودن را به معنای رعایت آداب ظاهری و باطنی شرع مقدس تفسیر کنیم، تنها اینکه نام فردی صوفی است نمیتواند نقطه ضعفی برای او باشد، اما اگر تعالیم صوفیگرایانه به بدعت و خرافهگرایی متمایل شود، باید با آن مبارزه کرد.[25] با این وجود جز گزارشی که در مورد توبه بُشر به
دست امام کاظم(ع) وجود دارد، گزارش دیگری نیافتیم که او با امامان شیعی و نیز جامعه شیعیان ارتباط داشته باشد و شاید به همین دلیل باشد که هیچکدام از اندیشمندان رجالی شیعه، او را از اصحاب امام کاظم(ع) و یا دیگر ائمه معاصر با او به شمار نیاوردهاند.
درگذشت و مدفن
بشر در سال 227ق در بغداد درگذشت.[26] و در باب الحرب بغداد دفن شد.[27] درگذشت او را در سال 226ق در مرو نیز گفتهاند.[28]
در برخی از مناطق ایران بقعههایی به او منسوب است که دلیلی بر صحت آنها وجود ندارد؛ زیرا گزارشی مبنی بر وفات او در منطقه جغرافیایی فعلی ایران وجود ندارد.
[1]. ابن خلکان، احمد بن محمد، وفیات الأعیان و أنباء أبناء الزمان، ج 1، ص 274، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، بیتا؛ ابن کثیر دمشقی، اسماعیل بن عمر، البدایة و النهایة، ج 10، ص 297، بیروت، دار الفکر، 1407ق.
[2]. ابن قتیبه دینوری، عبدالله بن مسلم، المعارف، ص 525، قاهره، الهیئة المصریة العامة للکتاب، چاپ دوم، 1992م؛ وفیات الأعیان و أنباء أبناء الزمان، ج 1، ص 275.
[3]. وفیات الأعیان و أنباء أبناء الزمان، ج 1، ص 274.
[4]. همان، ص 276.
[5]. البدایة و النهایة، ج 10، ص 297.
[6]. وفیات الأعیان و أنباء أبناء الزمان، ج 1، ص 275؛ خطیب بغدادی، ابو بکر احمد بن علی، تاریخ بغداد، ج 7، ص 71، بیروت، دار الکتب العلمیه، چاپ اول، 1417ق.
[7]. البدایه و النهایه، ج 10، ص 298.
[8]. علامه حلى، منهاج الکرامة فی معرفة الإمامة، ص 59، مشهد، مؤسسة عاشورا، چاپ اول، 1379ش.
[9]. ابو مخرمه(947ق)، عبدالله طیب بن عبد الله، قلادة النحر فی وفیات أعیان الدهر، ج 2، ص 470، بیروت، دار المنهاج، چاپ اول، 1428ق؛ مناوی (1031ق)، طبقات الصوفیة(الکواکب الدریة فی تراجم السادة الصوفیة)، ج 1 ، ص 557، بیروت، دار صادر، چاپ اول، 1999م.
[10]. طبقات الصوفیة(الکواکب الدریة فی تراجم السادة الصوفیة)، ج 1، ص 557.
[11]. عطار، محمد بن ابراهیم، تذکرة الأولیاء، ص 107، لیدن، مطبعه لیدن، چاپ اول، 1905م.
[12]. وفیات الأعیان و أنباء أبناء الزمان، ج 1، ص 275؛ صفدى، خلیل بن ایبک، الوافی بالوفیات، ج 10، ص 147، بیروت، دار النشر فرانز شتاینر، چاپ دوم، 1401ق؛ ابنملقن، عمر بن على، طبقات الأولیاء، ص 99، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ دوم، 1427ق.
[13]. البدایه و النهایه، ج 10، ص 297.
[14]. ابن عساکر، على بن حسن، تاریخ مدینة دمشق، ج 10، ص 181، بیروت، دار الفکر، چاپ اول، 1415ق.
[15]. ابنجوزى، عبدالرحمن بن على، صفوة الصفوه، ج 2، ص 220، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ سوم، 1423ق.
[16]. البدایة و النهایة، ج 10، ص 297.
[17]. تذکرة الأولیاء، ص 107؛ وفیات الأعیان و أنباء أبناء الزمان، ج 1، ص 275؛ البدایة و النهایة، ج 10، ص 298.
[18]. تاریخ بغداد، ج 7، ص 71؛ البدایة و النهایة، ج 10، ص 297.
[19]. المعارف، ص 525؛ البدایة و النهایة، ج 10، ص 297.
[20]. تاریخ مدینه دمشق، ج 10، ص 181.
[21]. همان، ص 193.
[22]. وفیات الأعیان و أنباء أبناء الزمان، ج 1، ص 275.
[23]. همان.
[24]. برای نمونه؛ ر.ک: سلمی، ابو عبدالرحمن محمد بن الحسین، طبقات الصوفیة، ص 42، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ دوم، 1424ق؛ ابو نعیم اصفهانی، احمد بن عبدالله، حلیة الاولیاء و طبقات الاصفیاء، ج 8، ص 336، قاهره، دار ام القراء للطباعة و النشر، چاپ اول، بیتا.
[25]. ر. ک: «امام خمینی و تصوف»، 5739؛ کاشانی، عبدالرزاق، لطائف الأعلام فى إشارات أهل الإلهام، ج 1، ص 262، قاهره، مکتبة الثقافة الدینیة، چاپ اول، 1426ق.
[26]. المعارف، ص 525؛ البدایة و النهایة، ج 10، ص 298؛ صفة الصفوة، ج 2، ص 220.
[27]. یاقوت حموی، شهاب الدین ابو عبدالله، معجم البلدان، ج 1، ص 307، بیروت، دار صادر، چاپ دوم، 1995م.
[28]. وفیات الأعیان و أنباء أبناء الزمان، ج 1، ص 276.
https://www.islamquest.net/fa/archive/fa87406
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand
📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
جستجو
منوی کاربری
💾بشر بن حارث مروزی
بشر حافی
🕌مقبره منسوب به بشر حافی در بغداد
اطلاعات فردی
نام کامل بشر بن حارث مروزی
کنیه ابونصر
لقب حافی
تولد۱۵۰ق - بغداد
محل زندگی بغداد
وفات ۲۲۷ق - بغداد
محل دفنباب الحرب
خویشاوندان
سرشناس علی بن خُشْرَم
اطلاعات حدیثی
راویان از اوابوخیثمه
زندگینامه
بشر فرزند حارث بن عبدالرحمن مروزی (از سران حکومتی مرو) بود.[۱] به گفته ابن خلکان او از نوادگان بعبور (عبدالله) به شمار میرفت که به دست امام علی(ع) اسلام آورده بود.[۲] بشر در سال ۱۵۰ق در یکی از روستاهای مرو به دنیا آمد[۳] و در بغداد ساکن شد.[۴] ابن کثیر، تولد او را در بغداد دانسته است.[۵]
بشر سال ۲۲۷ق در بغداد درگذشت.[۶] و در باب الحرب بغداد دفن شد.[۷] درگذشت او را در سال ۲۲۶ق[۸] و در مرو نیز گفتهاند. ابن کثیر درگذشت او در سال ۲۲۷ق در بغداد را صحیحتر میداند.[۹][یادداشت ۱]
لقب و کنیه
کنیه بشر «ابونصر» بود[۱۰] و به دلیل اینکه کفش نمیپوشید او را حافی (پابرهنه) لقب دادهاند.[۱۱] درباره اینکه چرا کفش نمیپوشید، گفتهاند: چون در دیداری که با امام کاظم(ع) داشت، پابرهنه بود، به احترام این ملاقات، کفش نمیپوشید.[۱۲] گفته شده است هنگامی که از او پرسیدند که چرا کفش نمیپوشی؟ در پاسخ گفت:
«آن روز که با خدا آشتی کردم، پای برهنه بودم و اکنون شرم دارم که کفش در پای کنم» همچنین «زمین بساط حق است و روا نیست که بر بساط او با کفش گام بردارم».[۱۳]
برخی نیز گفتهاند وی از کفشدوزی خواست کفش او را تعمیر کند، اما کفشدوز بر او منت نهاد. بشر کفشهای خود را دور افکند و سوگند یاد کرد از آن پس کفش نپوشد.[۱۴]
نقل حدیث
بشر برای شنیدن حدیث به کوفه، بصره و مکه سفر کرد.[۱۵] او از افرادی همچون حماد بن زید، عبدالله بن مبارک، مالک بن انس و ابوبکر عیاش حدیث شنیده بود.[۱۶] همچنین از ابراهیم بن سعد زهری، شریک بن عبدالله،[۱۷] فُضَیل بن عَیاض،[۱۸] و علی بن خُشْرَم (دایی یا عموزاده بشر)[۱۹] بهره برد. افرادی همچون ابوخیثمه، زهیر بن حرب، سری سقطی، عباس بن عبدالعظیم و محمد بن حاتم از او حدیث نقل کردهاند.[۲۰]
بشر را در فقه، پیرو سفیان ثوری دانستهاند. او احادیث سفیان را در مُسندی گردآورده بود.[۲۱]
توبه
به گزارش برخی منابع، بشر حافی تحتتأثیر سخنان امام کاظم(ع) توبه کرده است. او روزگاری را در بغداد به لهو و لعب گذرانده بود. هنگامی که امام کاظم(ع) از کنار خانه او میگذشت، صدای ساز و آواز از خانه او بلند بود. موسی بن جعفر از کنیزی که از منزل بشر بیرون آمد پرسید: «صاحب این خانه آزاد است یا بنده؟» کنیز در پاسخ گفت: «او آزاد است». امام فرمود: «راست گفتی! اگر او بنده بود از مولای خود میترسید».[یادداشت ۲] وقتی که کنیز وارد خانه شد، بشر را از برخورد امام کاظم(ع) با خود آگاه کرد (بدون آن که موسی بن جعفر را شناخته باشد). بشر با پای برهنه از خانه بیرون آمد و به دنبال امام کاظم(ع) راه افتاد و در نتیجه گفتگویی با وی، توبه کرد.[۲۲] برخی از کتابهای صوفیه در شرح حال بشر همین داستان را نقل کردهاند اما نامی از موسی بن جعفر به میان نیاوردهاند.[۲۳]
برخی از مورخان دلایل دیگری برای توبه او آوردهاند، از جمله اینکه گفتهاند: بشر کاغذپارهای را که اسم خدا بر آن نوشته شده بود، از سر راه برداشت آن را خوشبو کرد و در شکاف دیواری جای داد؛ شب در عالم خواب به او گفته شد که چون نام خدا را از زمین برداشتی و معطر کردی، خدا نیز تو را در دنیا و آخرت نیکنام میکند و همین خواب سبب توبه او شد.[۲۴]
زهد
منابع تاریخی، زهد بشر را ستوده[۲۵] و گفتهاند، پس از آن که توبه کرد، از مردم کناره گرفت و به عبادت مشغول شد.[۲۶] همچنین از نقل حدیث اکراه داشت و احادیثی را که گرد آورده بود، در اواخر عمر دفن کرد.[۲۷] شهرت بشر به سبب زهد وی بوده است. البته به گفته وی، پیامبر (ص) در خواب، به شهرت او به دلیل پیروی از سنت، احترام گذاشتن به خوبان، و محبت یاران و اهل بیت اشاره کرده است.[۲۸] گفته شده است بشر این دعا را تکرار میکرد: خدایا اگر برای این مرا در دنیا مشهور کردهای که در آخرت افتضاحم کنی آن را از من بگیر.[۲۹]
شیخ صوفیه
بشر را از مشایخ صوفیه دانستهاند.[۳۰] شرح حال، سخنان و حکایتهایی از زندگی او در کتابهای صوفیه از جمله تذکرة الاولیا،[۳۱] حلیة الاولیاء[۳۲] و طبقات الصوفیه [۳۳] آمده است. همچنین مطابق با منابع صوفیه، مردم بغداد، بشر را به منزله نبی میدانستند.[۳۴]
آرامگاه منسوب به بشر حافی در گتوند، خوزستان
مقبره منسوب به بشر حافی در انار، کرمان
پانویس
یادداشت
منابع
پیوند به بیرون
ردهها:
آخرین ویرایش ۱ سال پیش توسط Alavi انجام شده است.
🔲"بشر بن حارث مروزی - ویکی شیعه"
https://fa.wikishia.net/view/%D8%A8%D8%B4%D8%B1_%D8%A8%D9%86_%D8%AD%D8%A7%D8%B1%D8%AB_%D9%85%D8%B1%D9%88%D8%B2%DB%8C
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand
📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
#چهره_ها
#نامداران
🔲عارف نامی بشرحافی
√چند صد سال است که در شهرستان انار زیاتگاه #بشرحافی عارف بالله و سالک الی الله و توبه کننده نزد ولی الله امام موسی ابن جعفر، از احترام و قداست خاصی برخوردار است
در این زمینه مستنداتی وجود دارد که ارائه میشود👇🏿
۱- این عارف نامی ،به فرمایش استاد شهید آیت الله مطهری در کتاب *خدمات متقابل اسلام و ایران * از عرفای قرن دوم هجری می باشد.
۲-ایشان اصالتا اهل مرو و ایرانی بوده که مدتی در عراق می زیسته است.
۳-تولدش ۱۵٠(ه – ق) و فوتش دهم محرم سال ۲۲۷(ه-ق) بوده، لذا از قدیم الایام مردم انار عصر(دهم محرم) روز عاشورا که سالروز ارتحال بشرحافی است مقید بودند به این زیارتگاه مراجعه و آخرین عزاداری ها را انجام میدادند.
۴-مورخ مشهور استان کرمان مرحوم باستانی پاریزی در *کتاب جغرافیای کرمان* وقتی از این زیارتگاه نام می برند به صراحت میفرمایند:
(ایشان از معاصران امام حق، حضرت صادق(ع) بشمار میروند و بشرآباد مزرعه ای است که وقف آن مزار است.)
۵- مورخ گرانقدر مرحوم آیت الله علی فلسفی نیز از مشهد مقدس در کتاب * مزارات جهان* معتقد است این بارگاه متعلق است به بشرحافی معروفی که در عهد امام هفتم می زیسته است. و در جریان مهاجرتش به ایران در روستایی ساکن شد که از آن به بعد، آن را *بشرآباد* نامیدند.
۶-در کتاب* جغرافیای اسامی دهات کشور* آمده است:
در قریه بشرآباد بقعه ای است که از گچ و آجر ساخته شده است که تاریخ بنای مزبور را به بیش از ۸۰۰ سال قبل نسبت میدهند.
۷-در کتاب* زیارتگاه های رفسنجان *بشرحافی را هم عصر با شهادت امامزاده محمد صالح می دانندو مینویسد که بشرحافی هرروز در جوار قبر امامزاده حاضر می شد و به ایشان متوسل میشد.
📜ضمنا #شجره_نامه امامزاده محمد صالح نیز گویای اینست که این امامزاده شهید در جریان یکی از قیامهای علویون در این منطقه بدست کسانیکه تفکر خوارجی داشتند به شهادت میرسد و تاریخ این شهادت با دوران استقرار بشرحافی در این منطقه کاملا تطبیق دارد.
۸- چون شب چهارشنبه در عرف، متعلق به امام موسی ابن جعفر هست و بشرحافی معروف هم در نزد این امام همام توبه کرده وبه مقام اولیاءاللهی نائل میشوند. لذا مردم انار از قدیم الایام تا به امروز، شبهای چهارشنبه به زیارتش می روند.
۹-بشرحافی معروف در سن ۷۷ سالگی که پیرمردی بودند از دنیا میروند و مردم انار از او بعنوان (پیر مراد) یاد میکنند.
🔸️ البته قبوری بنام* بشر حافی* در بغداد و ایران هست ولی بنا به مستندات فوق این آرامگاه متعلق و منسوب به بشرحافی معروف می باشد و در نزد مردم از قداست خاصی برخوردار بوده و به نیت همان بشرحافی معروف این آرامگاه را زیارت می کنند. کما اینکه بعنوان نمونه حضرت زینب هم دو بارگاه در سوریه و مصر دارد و هر دو بارگاه در نزد مردم از قداست خاصی برخوردار است.
🆔 #مهر_ماندگار_شاهم_آباد
روبیکا
https://rubika.ir/mehre_mandegar
ایتا
https://eitaa.com/mehre_mandegar
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand
📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
💾#موسسه_فرهنگی_علیرضا
📝فهرستی از اقلام و نوع فعالیت موسسه فرهنگی علیرضا از سال ۱۳۸۲ تا ۱۳۹۲
۱/فعالیت موسسه فرهنگی علیرضا در روستای ادملا در سال ۱۳۸۲ با مدیریت آقای محسن داداش پور باکر
۲/در این موسسه سمعی و بصری آقایان الهقلی همایونی باکر و سعید داداش پور باکر بصورت قراردادی اشتغال داشتند.
۳/تعداد ۱۱۷۶۴ حلقه سی دی با محتوای فرهنگی، آموزشی در ادملا، بندپی و آمل منتشر گردید.
۴/تعداد فیلم های میکس شده ی شخصی ۳۲۷ مورد با درخواست متقاضیان در سالهای ۱۳۸۲ تا ۱۳۹۲
۵/تبدیل فیلم های نواری به CD یا DVD و یا بالعکس: بیش از ۳۰۰ مورد
۶/اجاره ی ریسه ها، پرچم، لامپ های جشن و رقص نور
۷/مصاحبه از اشخاص حقیقی، مجالس و محافل با مضامین عقیدتی، مذهبی، ملی، تبارشناسی و ...| نمایه برداری و اسکن عکس ها و اسناد خطی که همچنان ادامه دارد.
۸/تنوع بازیهای رایانه ای
۹/تلویزیون: ۵عدد | آتوری: ۵عدد | پلی استیشن: ۵عدد
۱۰/سایر موارد
۱۱/آدرس: بندپی شرقی، روستای ادملا، موسسه فرهنگی علیرضا [روبروی منزل اصغر طهماسب نژاد مغازه ی شخصی حاج بخشعلی داداش پور باکر]
چند کتاب عربی قدیمی از قرون ۱۷ و ۱۸ میلادی
https://eitaa.com/EDMOLLA1400/10637
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand
📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
#طالقان
🔹 تمایز فرهنگ دینی و غیر دینی با اشاره به روستای ایستای طالقان
🖊حسین عسکری
۱۷ تیر ۱۴۰۴
https://eitaa.com/edmolavand/20847
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
#طالقان
🔹 تمایز فرهنگ دینی و غیر دینی با اشاره به روستای ایستای طالقان
مهدی مهریزی روحانی ۶۳ ساله مقیم قم، متولد مشهد است. او مدرس متفاوت دانشکده علوم حدیث، مسؤول مرکز تحقیقات دارالحدیث و کتابخانه تخصصی فقه و حقوق و سردبیر فصلنامه علوم حدیث به شمار می رود.
در «جریان شناسی فکری و فرهنگی حوزه های علمیه ایران»، او را می توان در ردیف «جریان نواندیشی (روشنفکری) حوزوی» قرار داد. نواندیشان حوزوی با دامن زدن به «فقه پویا» و درک روزآمد از ادله اربعه بر اساس زمان، مکان و مصلحت، درصدد پی ریزی شیوه اجتهادی نوگرایانه ای هستند که داد و ستد سازنده میان «سنت و تجدد» را به رسمیت می شناسد. آنان در روند معرفت دینی خود، الزامات دوره جدید را هم در نظر می گیرند.
بازخوانی نواندیشانه از «حقوق زنان»، از دغدغه های اصلی سال های اخیر مهریزی است. او در بخش هشتم فایل تصاویری «آینده دینداری در ایران؛ چالشها و راهکارها»، به تفکیک اصلاح گرایانه فرهنگ های عربی، یونانی، مسیحی، یهودی، زرتشتی و... از فرهنگ اسلامی تاکید می کند.
مهریزی در اثنای بحث خود، به زیست جداگانه مردان و زنان در «روستای ایستای طالقان» اشاره می کند و می گوید نمی توان این رسم محلی را دینی تلقی کرد و درصدد توجیه روایی آن برآمد!
مقلدان آیت الله میرزا صادق مجتهد تبریزی (فقیه تجدد گریز اواخر قاجاریه و اوایل پهلوی) در طالقان، کم شمارند و به قول برخی دوستان، رو به انقراض اما همچنان مثال و مصداقی جذاب در مباحث مربوط به علوم انسانی و اسلامی به شمار می روند...
🖊حسین عسکری
۱۷ تیر ۱۴۰۴
ایرانمهر @alborzology
https://eitaa.com/edmolavand/20847
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
📚#کتاب
دانلود نسخه pdf کتاب
روستای ایستا: پژوهشی درباره اهل توقف در طالقان
▫️نوشته حسین عسکری
▫️ویراستار اسماعیل آل احمد
▫️تهران: نشر شهید سعید محبی
▫️بهار ۱۳۸۹
▫️۱۳۹ صفحه
نگارنده در این پژوهش، با روش علمی جامعهشناسی روستایی یا مردمشناسی، در شهرستان طالقان به تحقیق پرداخته و یک جامعه کوچک سنّتی روستایی را که مردم آن پشت به مظاهر تمدن جدید کرده و به روش مردم دویست سال پیش زندگی میکنند، معرفی کرده است. این مردمِ شیعه مذهب، که خود را از پیروان و مقلّدان «آیتالله میرزا صادق مجتهد تبریزی» میدانند، به نام «اهل توقف» و یا اهالی «روستای ایستا» معروف هستند.
📖 تهیه نسخه pdf این کتاب، حاصل تلاش مهدی فیروز زارع به مناسبت ۱۴ تیر ۱۴۰۴ (روز قلم) است.
ایرانمهر @alborzology
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
﷽
🇮🇷#ایران_اسلامی
🇮🇷#قرارگاه_فرهنگی_میرمریم
sayedhmirmaryam@
📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
﷽
♦️هستی محمدی، خیر جوان ایرانی
🔹روزی که موشکهای اسرائیلی زندان اوین را «به صورت نمادین» و «به نشانۀ آزادی» هدف قرار دادند، تو در ورودی بخش ملاقات بودی؛ رفته بودی تا چند زندانی جرائم غیرعمد را آزاد کنی؛ یک عمل واقعی «به نشانۀ آزادی».
🔹دو روز طول کشید تا بدنت را از زیر آوارها بیرون بکشند. جای خالیات اما تا ابد پرنکردنی است.
🔹تو جلوۀ زیباترین خصایص ملی ایرانیها بودی: نوعدوستی، دستگیری و بخشایش. در هر طلوع خورشید بر قلههای شمالی تهران، وطنت به روح سخاوتمند و بزرگمنش تو ادای احترام میکند. در قلب ما آرام بگیر، دختر ایران.
#فرزندان_ایران
🔹Hasti Mohammadi,
The young Iranian philanthropist,
You were at Evin prison to post a bail for some inmates convicted of unintentional offences, when Israeli missiles blew up there. It took two days to pull you out. Iran pays tribute to your kind, altruistic heart.
#KilledByIsrael
🇮🇷 @sangareshohadababol
🌹در سختترین مواقع هم افسرده نباشید!!
🔹انقلاب با چهرهها و دلهای افسرده تضمین شدنی نیست. انقلاب با دلهای پرشور و چهرههای شاداب تضمین میشود.
🔹 هیچکس مرا در این دوره نشیب و فراز انقلاب در سختترین مواقع، نتوانسته است با قیافه افسرده ببیند. چرا افسرده باشیم؟ ما که به دنبال إحدی الحُسنَیَینیم، یا شهادت یا پیروزی؛ دیگر چرا افسردگی؟ افسرده نباشید، چهرهها شاداب باشد، نشاط داشته باشید.
#شهید_آیت_الله_دکتر_بهشتی
@sangareshohadababol
🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄﷽🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄•
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
@edmolavand
#قرارگاه_فرهنگی_میرمریم
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand
📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
🍃🖤🍃 🍃🖤🍃
#محرم
《 مونس روح و روان 》
عمّه زینب:
سرپرست ِگلعذاران، همدم ِغم،
در صبوری، نکته دان و پُرتوان،
در بحر ِایمان، دُرّ و مرجان...
عمّه زینب:
مرهمی بر زخمداران،
لیک، در دل، آتشی دارد نهان...
دودش ز رخسارش عیان و
گِرد ِاو پَر سوخته، فرزانگان...
شمع ِوجودش، راحت ِجان؛
عمّه زینب:
مونس ِروح و روان؛
در دیدگانش، اشک ها خشکیده و نم نم،
چو شبنم، بامدادان، در بهاران...
آه و افغان !...
دود ِآهی تا فراز ِآسمان،
تا کهکشان، تا عرش ِیزدان؛
یاد از آن...!
روی تَلّ ِزینبیّه،
زینب ِمحزون، نواخوان،
خواهر ِزار و پریشان،
راهی ِقربانگه ِسالار ِدین و
سوی مولا ع، مِهر ِرخشان؛
سر زنان، اُفتان و خیزان...
چشم در چشم ِبرادر!...
داد! از جولان ِخنجر!...
شیهه های ذوالجناح و الظّلیمه،
ناله از نای ِعزیزان؛
داغ ، چون کوهی گران،
آتشفشان و
او معین ِدردمندان...؛
زینت ِدامان ِزهرا ع،
دختر ِختم ِرسولان ص،
گنج ِپنهان،
از جفا و جور ِعُدوان،
قد خمیده، ندبه خوان
در غربت ِو سوز ِغریبان،
چون اسیران،
در میان ِعندلیبان، گلرخان،
آزرده جان و دل تپان، سرشار ِماتم،
دل غمین در آن بیابان...
قهرمان زینب:
حصار ِریسمان، در دام ِحیوان...!؟
رهبر ِدریا دلان و پاک دینان
سوگ ِاو بی مرز و پایان...
آه از آن...!!!...؟
آه از آن....
《 قم: #بیژنی 》
🍃🖤🍃 🍃🖤🍃
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
@edmolavand
#سیده_معصومه_حبیب_زاده_بیژنی
#شعر #شاعر
https://eitaa.com/edmolavand/20839
#سیده_معصومه_حبیب_زاده_بیژنی
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand
📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
به مناسبت ۱۳ تیر ماه روز دماوند
#کوهنوردی
#سلامت_جسم
## 🏔️ راهنمای جامع شروع کوهنوردی و تاریخچه آن
### 🔍 تاریخچه کوهنوردی به عنوان ورزش
کوهنوردی مدرن به شکل امروزی از قرن ۱۸ میلادی شکل گرفت:
- ۱۷۸۶: اولین صعود ثبتشده به قله مونبلان در آلپ توسط ژاک بالما و میشل پاکار، که به عنوان "تولد کوهنوردی ورزشی" شناخته میشود .
- ۱۸۵۷: تأسیس اولین باشگاه کوهنوردی جهان در لندن (Alpine Club) و آغاز "سالهای طلایی کوهنوردی" (۱۸۶۵-۱۸۵۷) که طی آن بسیاری از قلل آلپ برای نخستین بار فتح شدند .
- قرن ۱۹: توسعه تکنیکهای فنی مانند استفاده از راهنمایان حرفهای و ابزار تخصصی، و آغاز تلاشها برای صعود قلل هیمالیا .
- در ایران: ورزش کوهنوردی به شکل مدرن از دهه ۱۳۱۰ خورشیدی با صعودهای منظم به دماوند، توچال و علمکوه، تأسیس باشگاهها (مانند باشگاه عباسآباد تبریز در ۱۳۱۹)، و تشکیل فدراسیون کوهنوردی در ۱۳۲۷ رسمیت یافت .
### 🚶♂️ چگونه کوهنوردی را شروع کنیم؟ (۴ مرحله کلیدی)
#### 1. آموزش اصولی و یادگیری مهارتها
- عضویت در باشگاهها: بهترین راه شروع، پیوستن به باشگاههای معتبر کوهنوردی برای استفاده از تجربه پیشکسوتان و برنامههای آموزشی ساختاریافته .
- دورههای پایه:
- کارآموزی مقدماتی کوهپیمایی (گامبرداری، کولهچینی، آشنایی با تجهیزات)
- نقشهخوانی و جهت یابی
- هواشناسی مقدماتی .
- مهارتهای پیشرفته: پس از کسب تجربه، دورههای سنگنوردی، برف و یخ، و صعود زمستانی را اضافه کنید .
#### 2. تهیه تجهیزات ضروری
| تجهیزات | موارد کلیدی | نکات انتخاب |
|---------|-------------|-------------|
| پوشاک | سیستم لایهبندی (پایه، عایق، ضدباد)، کلاه آفتابگیر، عینک آفتابی | استفاده از جنسهای تنفسی مانند گورتکس و پلار |
| کفش | کفشهای با چسبندگی بالا و محافظت از مچ پا | انتخاب متناسب با نوع مسیر (کوهپیمایی/صعود فنی) |
| وسایل ایمنی | کولهپشتی ارگونومیک، باتوم کوهنوردی، هدلامپ، جوراب و اسکارف | کوله با قابلیت توزیع وزن مناسب |
| سایر | کرم ضدآفتاب، جعبه کمکهای اولیه، داروهای شخصی، آب و تغذیه (خرما، شکلات، مخلوط ارده) | پرهیز از غذاهای چرب در ارتفاع |
#### 3. تمرین و آمادگی جسمانی
- برنامه تمرینی: حداقل ۲-۳ جلسه تمرین هفتگی شامل دویدن، پلهنوردی و حمل کوله سنگین در سربالایی .
- تغذیه: مصرف کربوهیدرات (۳ روز قبل صعود) و پروتئین (شب قبل) + نوشیدن آب کافی حین صعود .
- زمانبندی: رعایت "قانون ساعت ۱۴" - حداکثر تا ۲ بعدازظهر به قله برسید و فرود را آغاز کنید .
#### 4. رعایت اصول ایمنی و انتخاب برنامه
- شروع تدریجی: انتخاب کوههای کمارتفاع (زیر ۳٬۰۰۰ متر) مانند توچال یا دماوند در مسیرهای ساده، و پرهیز از صعودهای زمستانی در ابتدا .
- همنوردی: همراهی با گروههای مجرب و سرپرستان آموزشدیده؛ پرهیز از صعود انفرادی .
- پایش هوا: بررسی پیشبینی وضعیت جو و پرهیز از صعود در شرایط نامساعد (برف، باران، رعدوبرق) .
- توجه به ارتفاع: آشنایی با علائم ارتفاعزدگی (سردرد، تهوع، سرگیجه) و کاهش ارتفاع در صورت بروز .
### 🌟 نکات حیاتی برای تداوم فعالیت
- طبیعتگردی مسئولانه: رعایت اخلاق محیطزیست (خارج نکردن زباله، آسیب نرساندن به پوشش گیاهی) .
- تمرین مداوم: تداوم فعالیت حتی خارج از برنامههای کوهستان (شنا، دوچرخهسواری) .
- بهروزرسانی دانش: شرکت در دورههای تخصصی مانند نجات در بهمن یا کمکهای اولیه پیشرفته .
> "کوهنوردی تنها فتح قله نیست؛ هنر بازگشت ایمن است." – از تجربیات کوهنوردان قدیمی استفاده کنید.
### جدول خلاصه مهارتهای مورد نیاز
| سطح | مهارتهای کلیدی | تجهیزات اضافی |
|------|----------------|---------------|
| مبتدی | گامبرداری، کولهچینی، جهت یابی مقدماتی | باتوم، کفش کوهپیمایی |
| متوسط | سنگنوردی پایه، حرکت در برف سبک، نقشهخوانی | کرامپون، کلنگ |
| پیشرفته | صعود یخی، نجات در شکاف، مدیریت ارتفاع | طناب، تبر یخ، گتر |
کوهنوردی در ایران تنها یک ورزش نیست، بخشی از فرهنگ دیرینه ماست - از لشکرکشی تاریخی خشایارشا در تنگه ترموپیل تا رکوردشکنیهای امروزی بانوان ایرانی در هیمالیا . با شروع اصولی، این میراث را پاس بدارید و ادامه دهید.
#هرکوهنورد باید این اصل را بداند که کوه همیشه هست ،این انسان است که باید سالم بماند تا بتواند فاتح قله ها شود یعنی حتی اگر ده قدم مانده به قله احساس ارتفاع زدگی و سرگیجه و سردرد داشتی به ادامه راه فکر نکن و فورا باید ارتفاع کم کنیدو صعود را بگذارید برای بعد.
📩#سیدقاسم_صیادمنش
💾شناسه ۱۴۰۴۰۴۱۶۱۶۳۷
https://eitaa.com/edmolavand/20768
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand
📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
#محرم
#عاشورا
👌معنای دقیق کلماتِ «عاشورا» و «تاسوعا»
🔹اکثر قریب بهاتفاق اهل لغت این تصوّر را داشتهاند که چون عشر و عاشر از یک ریشهاند و واقعه کربلا هم در دهم ماه محرم اتفاق افتاده است؛ پس عاشورا یعنی دهم محرم
و بر همین قیاس؛ تاسوعا را نیز که با تسع و تاسع، شباهت ظاهری دارد؛ روز نهم ماه محرم گفتهاند.
اما این معنا اشتباه است:
آیا واژه عاشورا برای دهم ماههای دیگر نیز به کار میرود؟
مثلاً آیا شنیده شده است که کسی به دهم ماه رجب هم عاشورا گفته باشد؟ یا این مفهوم؛ مختص دهم ماه محرم است؟
آیا اگر امامحسین(ع) مثلاً در یازدهم محرم شهید میشد؛ آنگاه عاشورا واژه دیگری داشت؟
«عاشورا»؛ روز معاشرت با امام(ع) است،
عِشر و عشرت، به معنای معاشرت و مصاحبت است و مُعاشر، به معنی مصاحب و ...
عَشیر؛ یعنی همدم و رفیق؛
العاشور از ریشه عشر،
به کسی گفته میشود که معاشرت؛ خصلت او باشد.
العاشوراء جایی که:
میل به معاشرت و رفاقت و مصاحبت نمایان میشود و افراد، میل معاشرت خود را به کسی که مورد نظر است عرضه میکنند؛
و عاشورا مبالغه است از میل به معاشرت؛
یعنی روزی که میل معاشرت و رفاقت با امام(ع) به شدت بالا میرود.
«تاسوعا»؛ روزی برای وسعت ظرفیت؛
اِتَّسَعَ، یعنی وسعت پیدا کرد؛
گشاد شد و فراخ گردید.
اِتِّساع یعنی گستردهشدن و گشادشدن؛
بالارفتن ظرفیت.
التاسوع یعنی چیزیکه فراخی و گستردگی و ظرفیتش زیاد باشد؛
و بالاخره التاسوعا یعنی جایی که:
بتوان ظرفیت را بالا برد و فراخی ایجاد کرد؛
و تاسوعا این معنی را پیدا میکند:
روزی که ظرفیت بالا میرود و در سینهها فراخی ایجاد میشود و به جای تنگی، وسعت مییابد.
این دو نام از ابداعات امام سجاد (ع) است؛
و این معنا از عاشورا و تاسوعا، خیلی عاشقانه است!
📚سفری از عاشورا تا اربعین، عبدالله مستحسن.
https://eitaa.com/edmolavand/20834
💾شناسه ۱۴۰۴۰۴۱۷۱۲۵۵
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
💥#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand
📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
علیرضا مدانلوجویباری | سیویلیکا
دکتر علیرضا مدانلوجویباری
دانشگاه آزاد اسلامی واحد بهشهر
چاپ
معرفی
عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد بهشهر و علاقه مند به حوزه تجارت، مدیریت و حسابداری
سمتهای علمی و اجرایی علیرضا مدانلوجویباری در کنفرانس ها و نشستهای معتبر ایران
مقالات علیرضا مدانلوجویباری در کنفرانس های داخلی
مروری بر الگوریتمهای فراابتکاری و بررسی قابلیتهای آنها
سال 1393
ارائه شده در اولین کنفرانس ملی الگوریتم های فراابتکاری و کاربردهای آن در علوم و مهندسی
رتبه بندی مدیریت دانش در زنجیره تامین صنایع ملی مس ایران با استفاده از تکنیکهای TOPSIS,AHP
سال 1394
ارائه شده در اولین همایش ملی پژوهش های کاربردی حسابداری،مدیریت اقتصاد
رابطه هوش استراتژیک مدیران بارفتار کارآفرینانه درسازمان های دولتی مطالعه موردی: اداره کل امورتعاون کارورفاه اجتماعی شهرستان ساری
سال 1395
ارائه شده در اولین کنفرانس بین المللی دستاوردهای نوین پژوهشی در مدیریت،حسابداری و اقتصاد
بررسی تاثیر عوامل موثر بر توانمندسازی مدیران بر اثربخشی مدیریت مالیمطالعه موردی: شرکت تپش دادههای نوین پاسارگاد
سال 1395
ارائه شده در دومین کنفرانس بین المللی حسابداری و مدیریت در هزاره سوم
بررسی تاثیر بازاریابی داخلی بر عملکرد سازمانی با نقش متغیر میانجی مشتری گرایی و بازاریابی رابطه مند در شعب بانک ملی استان مازندران
سال 1395
ارائه شده در دومین کنفرانس بین المللی علوم انسانی با رویکرد بومی - اسلامی و با تاکید بر پژوهش های نوین
بررسی رابطه ضریب واکنش سود و ریسک های مالی با بازده غیرعادی سهام در بانک های عضوبورس اوراق بهادارتهران
سال 1395
ارائه شده در دومین کنفرانس بین المللی علوم انسانی با رویکرد بومی - اسلامی و با تاکید بر پژوهش های نوین
شناسایی عوامل و بررسی رابطه ریسک های مالی با بازده غیرعادی سهام در بانک های عضوبورس اوراق بهادارتهران
سال 1395
ارائه شده در دومین کنفرانس بین المللی علوم انسانی با رویکرد بومی - اسلامی و با تاکید بر پژوهش های نوین
رتبه بندی عوامل موثر مدیریت دانش در زنجیره تامین شرکت های شهرک های صنعتی شرق استان مازندران با استفاده از تکنیک AHP
سال 1395
ارائه شده در دومین کنفرانس بین المللی علوم انسانی با رویکرد بومی - اسلامی و با تاکید بر پژوهش های نوین
بررسی عوامل موثر بر کارآفرینی سازمانی در شرکت های صنعتی استان مازندران
سال 1395
ارائه شده در دومین کنفرانس بین المللی علوم انسانی با رویکرد بومی - اسلامی و با تاکید بر پژوهش های نوین
بررسی تاثیر کیفیت گزارشگری مالی بر حساسیت سرمایه گذاری و تغییر در ظرفیت تامین مالی در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
سال 1395
ارائه شده در دومین کنفرانس بین المللی علوم انسانی با رویکرد بومی - اسلامی و با تاکید بر پژوهش های نوین
نقش فرهنگ سازمانی بر خلاقیت کارکنان مطالعه ای در شهرداری بهشهر
سال 1395
ارائه شده در دومین کنفرانس بین المللی علوم انسانی با رویکرد بومی - اسلامی و با تاکید بر پژوهش های نوین
رتبه شفافیت اطلاعات و ترکیب سهامداران
سال 1395
ارائه شده در دومین کنفرانس بین المللی علوم انسانی با رویکرد بومی - اسلامی و با تاکید بر پژوهش های نوین
ارزیابی عملکرد مالی و رتبه بندی شرکتهای بیمه فعال در بورس اوراق بهادارتهران با استفاده از روش تصمیم گیری چند شاخصه
سال 1396
ارائه شده در اولین کنفرانس ملی رویکردهای نوین در علوم مدیریت،اقتصاد و حسابداری
بررسی رابطه بین تمرکز مالکیت، مدیریت سود و نقدشوندگی بازار سهام در بورس اوراق بهادار تهران
سال 1396
ارائه شده در اولین کنفرانس ملی رویکردهای نوین در علوم مدیریت،اقتصاد و حسابداری
اثر راهبری شرکت بر رابطه بین ریسک پذیری و درماندگی مالی شرکت های بورس اوراق بهادار تهران
سال 1396
ارائه شده در اولین کنفرانس ملی رویکردهای نوین در علوم مدیریت،اقتصاد و حسابداری
تمرکز مالکیت، مدیریت سود و نقدشوندگی بازار
سال 1396
ارائه شده در اولین کنفرانس ملی رویکردهای نوین در علوم مدیریت،اقتصاد و حسابداری
بررسی رابطه بین ارزش سود تقسیمی و بازده سهام شرکت های پذیرفته شده دربورس اوراق بهادار تهران
سال 1396
ارائه شده در اولین کنفرانس ملی رویکردهای نوین در علوم مدیریت،اقتصاد و حسابداری
رابطه بین هوش هیجانی و مدیریت ریسک
سال 1396
ارائه شده در اولین کنفرانس ملی رویکردهای نوین در علوم مدیریت،اقتصاد و حسابداری
بررسی تاثیر حاکمیت شرکتی و مسیولیت اجتماعی شرکتها بر ریسک شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
سال 1396
ارائه شده در اولین کنفرانس ملی رویکردهای نوین در علوم مدیریت،اقتصاد و حسابداری
بررسی رابطه هوش عاطفی و هوش هیجانی با سطح پذیرش ریسک سرمایه گذاران بورس اوراق بهادار تهران
سال 1396
ارائه شده در اولین کنفرانس ملی رویکردهای نوین در علوم مدیریت،اقتصاد و حسابداری
بررسی نقش واسطه ای قابلیت یادگیری سازمانی در تعیین تاثیر هوش عاطفی بر رضایت شغلی کارکنان اداره امور مالیاتی شهر ساری
سال 1397
ارائه شده در اولین کنفرانس ملی پژوهش های نوین در علوم و توسعه فناوری
بررسی رابطه جو سازمانی و امنیت شغلی کارکنان (مطالعه موردی: شهرداری ساری)
سال 1397
ارائه شده در اولین کنفرانس ملی پژوهش های نوین در علوم و توسعه فناوری
بررسی رابطه سبک های رهبری مدیران با توانمند سازی و تعهد سازمانی( مطالعه موردی: بانک پارسیان استان مازندران)
سال 1397
ارائه شده در اولین کنفرانس ملی پژوهش های نوین در علوم و توسعه فناوری
رتبه بندی عوامل موثر مدیریت دانش در زنجیره تامین شرکت های شهرک های صنعتی شرق استان مازندران با استفاده از تکنیک AHP
سال 1397
ارائه شده در اولین کنفرانس ملی پژوهش های نوین در علوم و توسعه فناوری
اثر راهبری شرکت بر رابطه بین ریسک پذیری و درماندگی مالی شرکت های بورس اوراق بهادار تهران
سال 1397
ارائه شده در اولین کنفرانس ملی پژوهش های نوین در علوم و توسعه فناوری
تمرکز مالکیت، مدیریت سود و نقدشوندگی بازار
سال 1397
ارائه شده در اولین کنفرانس ملی پژوهش های نوین در علوم و توسعه فناوری
بررسی رابطه بین تمرکز مالکیت، مدیریت سود و نقدشوندگی بازار سهام در بورس اوراق بهادار تهران
سال 1397
ارائه شده در اولین کنفرانس ملی پژوهش های نوین در علوم و توسعه فناوری
نقش مدیریت پروژه بر کاهش زمان تحویل پروژه های عمرانی شهر شیراز
سال 1397
ارائه شده در اولین کنفرانس ملی پژوهش های نوین در علوم و توسعه فناوری
مفاهیم ، حوزه ها ، فعالیت ها و صنعت استارتاپ فین تک در ایران و جهان
سال 1397
ارائه شده در اولین کنفرانس مهندسی برق و کامپیوتر
صندوق های سرمایه گذاری جسورانه (V.C) رویکردی نوین در تامین مالی و سرمایه گذاری در شرکت های حوزه اینترنت اشیاء
سال 1397
ارائه شده در اولین کنفرانس مهندسی برق و کامپیوتر
تاثیر سیستم های اطلاعات منابع انسانی بر توانایی نوآوری فردی و اشتراک دانش با نقش میانجی فرهنگ سازمانی و نقش تعدیل کننده تعهد عاطفی دربانک قرض الحسنه مهرایران
سال 1403
ارائه شده در اولین کنفرانس بین المللی فناوری اطلاعات، مدیریت و کامپیوتر
بررسی تاثیر روابط بین مکانیزم های بازاریابی مدل شاموت بر وفاداری مشتری در شهرک صنعتی شرق استان مازندران
سال 1403
ارائه شده در اولین کنفرانس بین المللی فناوری اطلاعات، مدیریت و کامپیوتر
بررسی رابطه کیفیت زندگی کاری و سبک رهبری با مدیریت ارتباط با مشتری در شرکت های تامین اجتماعی استان مازندران
سال 1403
ارائه شده در اولین کنفرانس بین المللی فناوری اطلاعات، مدیریت و کامپیوتر
مقالات علیرضا مدانلوجویباری در ژورنال های داخلی
Information transparency rating and shareholder combination
سال 1396
ارائه شده در مجله بین المللی تحقیقات در علوم و مهندسی
The financial risk and unusual return of share in the banks of the Tehran Stock Exchange
سال 1397
ارائه شده در مجله بین المللی مطالعات اقتصاد و مدیریت کسب و کار
Impact of moderating managerial ownership on the relationship between risk taking and financial distress
سال 1397
ارائه شده در مجله بین المللی مطالعات اقتصاد و مدیریت کسب و کار
بررسی رابطه بین ارزش سود تقسیمی و بازده سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
سال 1397
ارائه شده در فصلنامه مطالعات مدیریت و حسابداری
تحلیل شکاف بازاریابی رابطه ای در بانک شهر با رویکرد اهمیت-عملکرد
سال 1403
ارائه شده در دوماهنامه بررسی های بازرگانی
• Modanlo Joibary,Ali Reza .(2020). The comprehensive and analysis of the application of Economic value added (EVA) in Tehran Stock Exchange (TSE). REVISTA SAN GREGORIO. Núm. 37 (2020). pp 195-204 (ISI listed)
سال 2020
• Modanlo Joibary,Ali Reza & Asgari, Mohammad Reza.(2018). Information transparency rating and shareholder combination, International Journal of Research in Science and Engineering 6 (1),
سال 2018
• Modanlo Joibary,Ali Reza & Shima Taleshi.(2018). Investigation of Relationship between Emotional Intelligence and Risk Acceptance level in eastern Mazandaran industrial companies in Iran, Applied Science Reports, App. Sci. Report. 22 (2), 2018: 32-37 /
سال 2018
• Modanlo Joibary,Ali Reza & Mojtaba Ehsani , Bijan Bodaghi Malidareh .(2018). Impact of moderating managerial ownership on the relationship between risk taking and financial distress, International Journal of Business Economics and Management Studies Management Studies, Vol. 6, No. 2, 2018, pp. 11-19.
سال 2018
• Modanlo Joibary,Ali Reza & Milad Ghajar Sarkolateh .(2018). The financial risk and unusual return of share in the banks of the Tehran Stock Exchange, International , Journal of Business Economics and Management Studies
سال 2018
• Modanlo Joibary,Ali Reza & Milad Ghajar Sarkolateh .(2018). Income Response Rate, Financial Ratio and Abnormal Stock: A study of Banks listed in Tehran Stock Exchange, International Journal of Scientific Studies
سال 2018
• Modanlo Joibary,Ali Reza & Bibi Mahem Arkhi.(2018). Identification and ranking of factors affecting the success of cooperative corporations of hunting and fishing based on AHP technique (Case study: Boundary cooperative corporations of hunting and fishing in Golestan province)”. Asian Journal of Research in Marketing, Date: Oct 20, Vol. 7, No.1,
سال 2018
• Modanlo Joibary, Ali Reza; & Ghajar Sarkolateh, Milad. (2017). IDENTIFYING THE FACTORS AND INVESTIGATING THE RELATIONSHIP BETWEEN FINANCIAL RISK AND UNUSUALRETURN SHARE IN THE BANKS OF THE TEHRAN STOCKEXCHANGE. International Review Special Issues (2017 No. 2, Part I) 95 (ISI listed)
سال 2017
• Modanlo Joibary,Ali Reza;& .(2016) . Ranking Knowledge Management Factors in Supply Chain of National Iranian Copper Industries Company Using FAHP Method. International Journal of Management, Accounting and Economics
سال 2016
• Modanlo Joibary,Ali Reza & Seyedeh Fatemeh Shahbazdeh Zafarany .(2014). The investigation of effective factors on organizational entrepreneurship: a study of industrial companies in Mazandaran province. Art prabh and: a journal of economic and management. Vol. 3, issue 8, august, , pp 1-14 (ISC)
سال 2014
• Modanlo Joibary,Ali Reza;& Seyed Vahid Mohammadi Kachapi .(2014) . Ranking the driving affecting factors on total quality management by Fuzzy TOPSIS technique, Pensee Journal, Vol 76, No. 2; Feb. ISI IF = 0.025
سال 2014
• Modanlo Joibary,Ali Reza;& Mohadeseh Masomi .(2014) . Investigating industry concentration ratio & market share on profitability of insurance firms listed in Stock Exchange, International Journal of Social Sciences and Humanities Research, Volume 2, Issue 9, September 2014, pp. 1-11
سال 2014
• مدانلو جویباری ، علیرضا ومومنی ، فرشته. (1401). تاثیر کارایی شاخص های مدل پالیک تعدیل شده ی سرمایه فکری بر سودحسابداری شرکت های غیر مالی با استفاده از مدل رگرسیون فازی. فصلنامه علمی تخصصی اقتصاد بازار ایران، شماره 9، پاییز
سال 1401
• مدانلو جویباری ، علیرضا ومومنی ، فرشته. (1401). تحلیل رگرسیون تقکیکی و نیمه تفکیکی در تاثیر شاخص های مسئولیت اجتماعی شرکت ها بر سود حسابداری. فصلنامه علمی تخصصی اقتصاد بازار ایران، شماره 9، پاییز
سال 1401
• مدانلو جویباری ، علیرضا ؛ جهان فر ،رضا و محمدی ، مصطفی. (1400). بررسی نقش مدیریت دانش در سازمان یادگیرنده.فصلنامه سیاستگذاری دانش و پژوهش های نوین دفاعی ، دوره 1 ، شماره 2 ، شهریور
سال 1400
• مدانلو جویباری ، علیرضا و کاظم نژاد، سید محمد. (1397). مفاهیم و کاربردهای ارزش افزوده اقتصادی . فصلنامه علمی پژوهشی (ISC) آفاق – سال ششم – شماره نوزدهم – صفحات 115-106
سال 1397
مثلث بهره وری نیروی انسانی. • مدانلو جویباری ، علی رضا و عموزاد خلیلی ، مجید .(1396). ماهنامه تدبیر ، سال بیست و هشتم، شماره 294، ص 32
سال 1396
تالیفات علیرضا مدانلوجویباری
بررسی موارد خاص در مدیریت مالی جلد اول(ایران)
1402 - فارسی
روش شناسی پژوهش های کیفی در مدیریت جلد اول(ایران)
1402 - فارسی
روش تحلیل آماری در مدیریت (با رویکرد دیمتل و دیمتل فازی)(ایران)
1402 - فارسی
مدیریت مشارکتی از دیدگاه اسلام(ایران)
1400 - فارسی
راهنمای مدیریت مالی(ایران)
1399 - فارسی
مبانی مالیه عمومی(ایران)
1397 - فارسی
اداره امور عمومی در اسلام(ایران)
1397 - فارسی
مدیریت مشارکتی در اسلام نظریه مبنایی استقرار نظام پیشنهادها در شرکت برق منطقه ای مازندران و گلستان(ایران)
1397 - فارسی
تحلیل محیط داخلی و بین المللی(ایران)
1397 - فارسی
مفاهیم و اصول سرپرستی(ایران)
1397 - فارسی
مفاهیم ، ابزارها و شیوه های سرمایه گذاری (جلد اول)(ایران)
1396 - فارسی
(ترجمه) مدیریت مالی(ایران)
1396 - فارسی
تصمیم گیری چند معیاره بر مبنای ای اچ پی فازی و غیر فازی(ایران)
1396 - فارسی
تصمیم گیری چند معیاره بر مبنای تاپسیس فازی و غیر فازی(1396)
1396 - فارسی
توانمندسازی نیروی انسانی(ایران)
1396 - فارسی
English for Management Student(ایران)
1395 - انگلیسی
تصمیم گیری چند معیاره برمبنای ای اچ پی و تاپسیس در مدیریت و مالی: فازی و غیر فازی(ایران)
1395 - فارسی
پژوهش عملیاتی 2(ایران)
1395 - فارسی
صکوک ابزار تامین مالی اسلامی(ایران)
1395 - فارسی
حاکمیت شرکتی(ایران)
1395 - فارسی
تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه(ایران)
1395 - فارسی
مدیریت طرح های توسعه (جلد اول)(ایران)
1394 - فارسی
فناوری اطلاعات، زنجیره تامین و مدیریت ارزش(ایران)
1394 - فارسی
مبانی مدیریت دانش(ایران)
1394 - فارسی
سوابق استادی علیرضا مدانلوجویباری
استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد بهشهر
1391
تحصیلات علیرضا مدانلوجویباری
دکتری تخصصی مدیریت مالی
1388
از دانشگاه میسور
جوایز و افتخارات علیرضا مدانلوجویباری
پژوهشگر برتر
1397
پژوهشگر برتر
1395
علیرضا مدانلوجویباری
بازگشت به صفحه اختصاصی علیرضا مدانلوجویباری در پایگاه سیولیکا
"رزومه علمی علیرضا مدانلوجویباری" https://civilica.com/p/488457/print/
💾شناسه ۱۴۰۴۰۴۲۴۱۶۲۶
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand
📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
⚫برخی آیین و سنتهای عزاداری محرم در مازندران
#فرهنگ_عامه
#آئین #سنت #آداب #رسوم
#محرم
📲جهت تماشای مستندات صوتی و تصویری به کانال پژوهش ادملاوند در پیامرسان ایتا مراجعه کنید.
https://eitaa.com/edmolavand/20759
#فیلم | *«محرم پلاخوار»، سنت دیرین کیاسریها در سوگ سیدالشهدا(ع)*
▪️مردم مومن و عاشق اهل بیت(ع) در شهر کیاسر مازندران، هرساله با آیین ویژهای به نام «محرم پلاخوار» در ۱۰ محله، دلها و کوچهها را سیاهپوش عزای حسین(ع) میکنند، سنتی که بیش از یک قرن است که در این شهر برگزار میشود و جلوهای از عشق بیپایان به سیدالشهدا(ع) را به نمایش میگذارد.
💢 مشاهده کامل فیلم در👇👇
📎imna.ir/x9w9h
🌍 @imna_mazandaran
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
💥#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand ﷽
#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
#فرهنگ_عامه
#آئین #سنت #آداب #رسوم
#محرم
#فیلم| *روضهای ساده اما به وسعتی دریا در خانهای مملو از عشق حسین(ع)*
▪️خانه قاجاری و ۱۴۰ ساله حاج ملاعبدالله تاجر بارفروش محفلی بیش از یک قرنی یک وقفی و نذری بر شیدایی پسر فاطمه زهرا(س) شده تا روضهای ساده اما به وسعتی دریا در خانهای مملو از عشق حسین(ع) برپا شود، خانهای که دهه اول محرم امسال نیز مامنی برای مردم دارالمومنین بابل و شهرهای مازندران شده است.
مشاهده فیلم کامل👇👇
📎imna.ir/x9wpX
🌏 @imna_mazandaran
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
💥#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand ﷽
#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
#فرهنگ_عامه
#آئین #سنت #آداب #رسوم
#محرم
#فیلم| *فغان عزاداران مازندرانی در روز تاسوعای حسینی*
🔸عزاداران و دلدادگان آقا اباعبدالله الحسین(ع) در نهمین روز از ماه محرم مختص به سقای دشت کربلا، آقا ابوالفضل العباس(ع) با دستههای زنجیرزنی، سینهزنی و برپایی آیینهای سنتی و مذهبی فغان سر دادند و به عزاداری پرداختند.
مشاهده کامل فیلم👇👇
📎imna.ir/x9wnJ
🌏 @imna_mazandaran
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
💥#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand ﷽
#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
#فرهنگ_عامه
#آئین #سنت #آداب #رسوم
#محرم
فیلم| «پیر علم» آئینی از سر شیفتگی و دلدادگی میرعلمدار کربلا
«کلودهی های» محمودآبادی ازخطه سرسبز مازندران درهفتمین روز ماه محرم الحرام با برپایی کهن آئین ۳۰۰ ساله «پیر علم»، شیفتگی و دلدادگی خودشان رابه سقای دشت کربلا، میرعلمدار نینوا نشان دادند وبا برگزاری نوحهخوانی و سینهزنی به عزاداری سیدوسالار شهیدان آقاعبدالله الحسین(ع)وآقا ابوالفضل العباس(ع) پرداختند.
مشاهده فیلم در👇👇
📎imna.ir/x9wdc
🌍 @imna_mazandaran
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
💥#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand ﷽
#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
#فرهنگ_عامه
#آئین #سنت #آداب #رسوم
#محرم
*ناهاردهی؛ آیینی عاشقانه در دل محرم مازندران*
▪️در ایام محرم، مازندرانیها با آیینی دیرینه و دلنشین، درهای خانههایشان را به روی عزاداران حسینی باز میکنند و با ناهاردهیهای گرم و پر برکت، جلوهای بینظیر از همدلی و احسان را به نمایش میگذارند.
▪️به گزارش خبرگزاری ایمنا از مازندران، پا گذاشتن به دیاری با کهن آئین و رسمهای دیرینه آنهم در ماه محرم خواهناخواه هر کدامتان را به حال و هوای خاصی برای عزاداری آقا اباعبدالله الحسین (ع) میبرد.
▪️اهالی روستای اورطشت بخش سرخرود شهرستان محمودآباد از سالهای گذشته تاکنون این رسم «اطعامدهی» را بهجا میآورند، رسمی که نه در تکیه یا حسینیه محل، بلکه هر یک از اهالی روستا در منزل خودشان پذیرای عزاداران حسینی میشوند؛ این رسم که قدمت دیرینه دارد و بزرگان روستا خودشان را سومین نسل از برپایی آن معرفی میکنند.
*ناهاردهی رسمی دیرینه در اورطشت*
▪️مشهدی زینب از اهالی این روستا درباره آئین ناهاردهی میگوید: سالهاست این روستا در روز نهم محرم، تاسوعا به ناهاردهی میپردازند.
ادامه گزارش در 👇👇
🖇imna.ir/x9vRt
🌏 @imna_mazandaran
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
💥#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand ﷽
#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand
📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
ندبه های قصّه گون از دل برای دل :
💧💥« تراوِش های اشک مشک ! »💥💧
دل آزرده جانم، با توام ای دل:
خبر دارم،
ز عاشورا خبر داری، که عشق آموخت.
و آنگه، نام ِزیبای شهادت، نقش شد بر جان،
و جان، از دل ندا سر داد:
شهادت را به هر عنوان پذیرایم،
و آن را دوست میدارم؟
شهادت را،
《 شهادت با ولایت، در نیاز ِعشق 》
شهادت را،
《 شهادت بر ولایت، در نماز ِعشق 》
دل آزرده جان ِمن، بگو با من :
شنیدی تو، به عاشورا
تپشها از عطش افتاد و
دنیایی تپش برخاست
و دلها شد، پُر از عشق و عطش بر دل،
و عشق ِسینه کوبیدن میان اشک....
شنیدی تو، به عاشورا خروش مشک...
شنیدی از نبرد ِنوگل ِباغ ِحسن (ع)
در صحنه ی آورد ،
شنیدی تو
رشادتهای قاسم (ع) را بسان ِمَرد،
خبر داری:
ز«اَحلا مِن عسل» از او کنار ِعّم (ع)،
کنار ِعمّ(ع)،
به وقت ِحنجر و خنجر،
ز کوچک مرد ِنام آور،
ز عبدالله (ع) میدانی،
پسرگونه سِپَر بنمود دستش را
به پای عمّ...! (علیه السلام)
ز رزم ِخوشخرام اکبر(ع )، شنیدی تو،
که وصفش غم ... !
ز اصغر(ع ) قصّه میدانی
که شاید لایلای مادرش (ع) این بود و
گویی، لایلائی ندبهگون،
بر آب و بر آتش ... !
و ندبه بر تراوشهای اشک ِمشک و
بر ساقی! (علیه السّلام)
و شاید نغمهای بیاشک از عمّه (علیها سلام)،
بدون شبنمی بر پرپر ِغنچه،
ز بیآبی ...!
و اشعار ِسکینه (ع) از رقیّه (ع)،
یا که دیگر نوگلان ِگل (ع)،
ز جوی خون!
ز جور ِکوفیان ِدون (لع)، در آن هامون.
در آن هامون ،
تو میدانی چهها بگذشت؟!
بگو با من که میدانی ...
تو می دانی شباهنگام ِغریتها !
چه ها بگذشت.....!
بگو با من، خبر داری:
ز آتش در پیِ غارت!
و میدانی،
برای آتش ِلب، آتش ِتب، سوزش ِآتش،
دوا آب است.
شنیدی تو:
نبودِ جرعهای آب و در آن آتش،
دوا آتش ...!
چه بیهنگام و ناهنگام ِآتشها ...!
فرار از غارت ِخیمه،
و بیخیمه، شباهنگام ِغربتها؛
قمرها بر فراز ِنی،
فرا از نی،
نوای قُمریان در پی،
و آهنگ ِجَرَس ، از ناقهها،
بر ناقهای در غُل،
یکی تبدار و عابد (علیه السّلام)،
در تلألو همچنان خورشید؛
و در یک دید،
از او، بازتاب ِنور بر زنجیر،
بسانِ چشمکی در شب! ....
میانِ آسمان ِتب.
و دیگر سو، به شام ِشام،
مهاجر عندلیبی زاتش ِحرمان،
به هر سو، پَرزنان در جستجوی گل ...
تو از پرواز ِآن پرسوخته بلبل (ع)، چه میدانی؟ ...
خبر داری:
ز دیدار ِتنی در دشت،
سری در طشت، (علیه السّلام)
به بوی گل،
به رنگ ِگل،
دلی افسرد و
آن افسردهدل، پژمرد!
می دانم خبر داری ...
خبر داری ز او دیگر نوایی نیست!
بگو با من :
صدا از چیست؟
دل بشکستهات، بشکست؟! ....
چه میبینم؟! ...
مگر بلبل بر آن بنشست!
که میبینم شرار ِآن تو را سوزاند!
امان! از هالهی سوزان ِقلب عمّهاش
زینب (علیها سلام )!
در آن آتش،
وز آن آتش!
وز آن نامردمیهای ددان،
از تیرهی آتش (لع)!
از آن آتش، بگو با من،
چگونه قصّهای بهرت سرایم من؟ ...
که نتوانم! . . .
تو می دانی :
《 محرّم، غم ... صفر، ماتم ... 》
《 سحر یا شام ... سفر تا شام ... 》
و این قصّه،
نه تنها غصّهی امروز،
غم هر روز، تا فرداست!
و این غم، مژدهای بر ما
و فردا، هدیهای بر ماست.
تو می دانی ....
تو این را خوب میدانی...
من این را خوب میدانم که می دانی.
دل آزرده جان ، ای دل ،
که از آه ِدل زینب (ع)
نواخوانی و نالانی،
تو این را خوب می دانی !!...
تو می دانی ...
چو از سر، قصّه گوید دل،
و گر قصّه به سر آید،
ز سوز غصّه ها و داغ این قصّه،
دوا و مرهم دل های آزرده،
و مرحم از خدای ماست.
《 قم : #بیژنی 》
* * * * *
🖊#سیده_معصومه_حبیب_زاده_بیژنی
💾شناسه ۱۴۰۴۰۴۱۵۰۸۳۵
#محرم
🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄﷽🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄•
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
@edmolavand
#قرارگاه_فرهنگی_میرمریم
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand
📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
📜فرهنگ عامه | جِل گِلیج ، گلیم پارچه ای ، پِلاس
🔷 جِل گِلیج ، گلیم پارچه ای ، پِلاس
🔶در بافت این صنایع دستی،
از نوارهای پارچه ایِ باریک و رنگارنگ(که از لباس های کهنه و دور ریز و مستعمل و استفاده شده که بریده شده اند) به عنوان پود استفاده می کنند
💠 معرفی و آشنایی با مجموعه اهداف و فعالیت های روستاگرد وکیلــــــــــی از آداب و رسوم و فرهنگ و زبان محلی مادری هزارجریب شرق مازندران
┏━━━🦋💐🍀💐🦋━━━┓
@rostagard_vakili
┗━━━🦋💐🍀💐🦋━━━┛
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🔷 جِل گِلیج ، گلیم پارچه ای ، پِلاس
🔶در بافت این صنایع دستی،
از نوارهای پارچه ایِ باریک و رنگارنگ(که از لباس های کهنه و دور ریز و مستعمل و استفاده شده که بریده شده اند) به عنوان پود استفاده می کنند
💠 معرفی و آشنایی با مجموعه اهداف و فعالیت های روستاگرد وکیلــــــــــی از آداب و رسوم و فرهنگ و زبان محلی مادری هزارجریب شرق مازندران
┏━━━🦋💐🍀💐🦋━━━┓
@rostagard_vakili
┗━━━🦋💐🍀💐🦋━━━┛
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🔷 جِل گِلیج ، گلیم پارچه ای ، پِلاس
🔶بانوان و دختران هنرمند هزارجریبی به موازات سایر فعّالیت های خود ، از اوقات فراغت شان برای بافت گلیم پارچه ای یا جِل گلیج استفاده می کنند.
از جِل گلیج یا برای مصرف خودشان ، برای زیرانداز کم بها ( عایقی جهت محافظت در برابر سرما و رطوبت کف زمین ) یا به جای روانداز اسباب و اثاثیه و رختخواب ، پادَری، نم گیر، درست کردن خورجین( خارجین) استفاده می کنند یا آن را در مراکز داد و ستد محلی مبادله می کنند به فروش می رسانند از این طریق بخشی از درآمد مورد نیاز خانوار را تأمین می کنند
🔶گلیم پارچه ای یا جِل گِلیج از نظر ظاهری به گلیم پشمی(می گِلیج) با بافت درشت شباهت دارد. از نظر طرح و نقش در مقایسه با گلیم پشمی ، بسیار ساده تر است و بافت درشت تری دارد از مواد اولیه نامرغوبی برای تولید آن استفاده می شود. این دستبافته دارای خطوط افقی رنگارنگ در زمینه بافت می باشد. طرحهای گلیم پارچه ای، نقش مایههای ذهن زنان هنرمند هزارجریب (تبرستانِ) مازندران است
🔶هنگام چلّه کشی برای نخ های عمودی و طولی تار از رشته نخ های پشمی و پنبه ای پَست و نامرغوب استفاده می کنند با انتقال نخ های تار به دار یا دستگاه بافندگی( چاله کار یا کِرچال)، و ایجاد زمینه کار برای بافت ، ابتدا با استفاده از نخ های پشمی پود، چند ردیف یا رج از بافت را می چینند و می بافند
سپس از نوارهای پارچه ایِ باریک و رنگارنگ(که از لباس های کهنه و دور ریز و مستعمل و استفاده شده که بریده شده اند) به عنوان پود استفاده می کنند . گاهی در لا به لای بافندگی ، از نخ های پشمی بی کیفیت و نامرغوب نیز به جای نخ های افقی و عرضی پود به کار می برند.
نوارهای پارچهای باریک و رنگارنگ را به شکل خطوط افقی از تار عبور می دهند و بعد شانه می زنند تا در لا به لای تار محکم شود و درگیری تار و پود و استحکام بافت انجام شود.
─━━━━⊱🖋⊰━━━━─
𝐉𝐨𝐢𝐧:@rostagard_vakili
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand
📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
#محرم
غزل عاشورایی
دل سر غم قطار بیّا، مه چِش چش جه دیار هسّه
میا لــــو هایته صحرا ره، ته غَــــم دشته سوار هسّه
کِمین وا ره پِغــــوم هادِم، که چش چش مشتِ برموئه
گلی غمّه سِـــروش دارنه، چه اینتی بی قرار هسّه
علم ره بَی شه دسِ جا، برو دنیا ره تو هاده
عدالت بِل بَدونه تا، شهادت ته کنار هسه
فراتِ رنگِ رو بورده، شه تن اَنّه که تو دانه
جفا بیته ونه دَمّه، ونه دل هم نخار هسّه
هِــــلا تیفونِ تو آ تَـش، کَـــــمین بیته بهارِ تن
چه دیر هاکرده سقا، خیمه هنتا انتطار هسّه
ته دی اساره و ما ره، بنه هائیت وِ چش خونه
زمین و آسِمون دیم، خدی زخم هدار هسّه
پِنو دا چِشِ اَسلی ره، پِسو گیته دلِ درده
چتی غم وره ور هایته، تِنار و بی برار هسّه
پئیزِ وَلگِ شندونه، هنو زینب هِرسائه
چه ات جا بن نَئیرنه دل، ونه غم بی شمار هسّه
حسین ای وارث آدم، در و دیفار گِوا هسّه
بَنِویشتی شه خونِ جا!! همش حق پایدار هسّه
# تبری به فارسی
غم رو سینه قطار شد، با چشمان خودم میبینم
ابر پا را به صحرا گذاشت، غمت دشت را فرا گرفت
کدام باد را پیغام دهم،که چشمانش پر از گریه است
گلو غم را ناله آورد، چرا اینگونه بی قراری میکند
پرچم را با دست خودت بگیر، بیا دنیا را تکان ده
عدالت بگذار بداند که شهادت در کنارت است
فرات رنگ صورتش عوض شده، که تنش آنقدر پر از تب است
ستم راه آب را بسته است و دلش هم بیمار است
اکنون طوفان است و گرما و آتش بهار را نشانه گرفته است
چرا دیر کرده است ساقیِ(آب)، خیمه(کومه) هنوز منتظر آن هست
تو می دیدی ستاره و ماه را که زمین افتاده وچشمانش خونی است
زمین و آسمان و صورتش هم انگاری زخمی است
هدایت می کرد اشک چشمانش را و کنار میزد درد دلش را
چگونه غم او را در کنارش گرفت، باز تنها و بی برادر هست زینب
پاییز برگ ریزان هست همچنان زینب ایستاده است
چرا دلش قرار نمی گرد و(دگرگون است) فریادش شمارش ندارد
حسین ای وارث آدم، در و دیوار(تاریخ) شاهد و گواه است
با خون خود نوشتی که همیشه حقیقت پا بر جاست 🍁 🍁 🍁
✍️#_احمدعلی_خانلری _المشیری_۸ / ۴ / ۴•۴
#فرهنگ_عامه #محرم #شعر_مازنی
🌺👇🇮🇷
eitaa.com/reykandei
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand
📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
💧《 هدیه ای با آه 》💧
🍃 « بر تو سوگند، قلم »🍃
🍃💧
عاشقی، عشق ِتو پیداست قلم، اجرت باد
نغمههای تو، چه زیباست قلم، اجرت باد
💧🍃
در رثـــای غم ِمظلـــوم، نواهــا داری
ندبههای تو، چه شیواست قلم، اجرت باد
🍃💧
نقد ِپر نکتهی تو، نقطهی عطفیست ز خون
جوشش ِآن چه هویداست قلم، اجرت باد
💧🍃
دفتر ِعشق ِتو، فریاد ِکدامین درد است ؟
کز غمش خون به رخ ِماست قلم، اجرت باد
🍃💧
در غــم و درد به خلوتگه ِشـعرت بنگر
دل ِما، با تو همآواست قلم، اجرت باد
💧🍃
آتشی از تــو و داغی به قلوب ِشـیعه
زنده تا گردش ِدنیاست قلم، اجرت باد
🍃💧
تیز، چون خنجری و حنجر ِتو خون بارد
تشنهلب، بیکس و تنهاست قلم، اجرت باد
💧🍃
خیمههــا ســوخته و بلبلکان، آزرده
از خَس ِپهنهی صحراست قلم، اجرت باد
🍃💧
وای از فاطمه (ع) و قتلگه و پارهی ماه
او چسان محو ِتماشاست قلم، اجرت باد؟
💧🍃
خطبهی عابد ِسـجّاد (ع) ز تو انشــاء شـد
شاهدت، زینب ِکُبراست (ع) قلم، اجرت باد
🍃💧
چه بر او رفت و چهها دید و بگفت و بشنود
ناله و وصف ِتو گویاست قلم، اجرت باد
💧🍃
نالهای را که ز دل، نقش زدی دل بشنید
نالهی غمزده لیلاست (ع) قلم، اجرت باد
🍃💧
سوزهای غم ِتو، اشک ِرخ و شور ِبیان
هدیه بر زادهی زهراست (ع) قلم، اجرت باد
💧🍃
خیزش ِخون ِخدا را به کجا باید جُست ؟
رد ِخون، مرقد ِمولاست قلم، اجرت باد
🍃💧
قلب ِشیدای ِمن از شوق ِطوافش آشوب
جان و تن، یکسره غوغاست قلم، اجرت باد
💧🍃
گو به آن دل، که بُوَد با دل ِمن همناله
مرهم از خیمهی سقّاست (ع) قلم، اجرت باد
🍃💧
پرچـمی ســرخ، سـرافراز، سر ِگنبد ِنــور
باب ِحاجات، همان جاست قلم، اجرت باد
💧🍃
خـوان ِپُر رونق ِاطـعام ِعـلـی (ع) گسترده
ساقی (ع) و مشک، مهیّاست قلم، اجرت باد
🍃💧
فیض ِعشّاق بُوَد درک ِشفا، محضر ِعشق
تربتش، کان ِمداواسـت قلم، اجرت باد
💧🍃
زار زن، عاشق ِزارش بچشد شهد ِوصال
سینهاش غرق ِتمنّاست قلم، اجرت باد
🍃💧
اجرت، افزون ز دعا، ارج ِوی از هجر، فزون
رحمت، از قادر ِداناست قلم، اجرت باد
💧🍃
خون ِدل، فاش نما تا به جهان، فاش شود
کربلا، محشر ِعظماسـت قلم، اجرت باد
🍃💧
تا که داد ِعطش از نای ِتو برمیخیزد
شیون، از عالَم ِبالاســت قلم، اجرت باد
💧🍃
سیل ِاشک، اَر چه نفسهای تو سیراب کند
لیک دل، تشنهی آقاست (عج) قلم، اجرت باد
🍃💧
ما چو تو اشکفشان، هم قسم و منتظریم
تا به کی وعدهی فرداست قلم، اجرت باد ؟
💧🍃
ثبت بنمای ز خون، در دل ِما از حاجت
در تپش، ندبهای برپاست قلم، اجرت باد
🍃💧
بر تو سوگند قلم، « والقلم » از عرش ِبرین
قسم از خالق ِیکتاســت قلم، اجرت باد
💧🍃
مِهر ِحق مُهر چو شد گوشهی دیوان ِدلت
یاد و نام ِتو به دلهاست قلم، اجرت باد
🍃💧
ســالها ســال ِدگـر گل، بنـگار و بسرای
روح ِما با تو به نجواسـت قلم، اجرت باد
💧🍃
فخر یابی چو ز دل، نقش ِخدایی بزنی
حرمت و قدر ِتو والاست قلم، اجرت باد
🍃💧
« آه ِهدیه1» ز دل و شرم ِمن از هدیهء دل
جـوهرم، قطره ز دریاســت قلم، اجرت باد
💧🍃
توضیح :
« آه ِهدیه 1»
به حساب ابجد، از نطر تعداد ابیات
(30 ) + یک بیت آخر = ( 31 ) بیت
《 قم : #بیژنی 》
🖊#سیده_معصومه_حبیب_زاده_بیژنی
💾شناسه ۱۴۰۴۰۴۱۴۰۹۳۰
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand
📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
🔸 یهود در پی آن است که بشریت را به بردگی بگیرد.
هنری فورد (Henry Ford)، دانشمند، مخترع و مؤسس شرکت فورد آمریکا، در افشای حیلهگری و درندگی یهودیان، کتابی نوشت با عنوانِ
The International Jew
او در این اثر کوشید این حقیقت را به اثبات برساند که یهودیان مردمانی فریبکار، دروغگو و «خواهانِ به بردگی کشیدن جهان بشریت» هستند.
▪️ باستاننامه:
@ir_bastan
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
#ایرانی_کشون
🔸 جشن پوریم (Purim) در تل آویو - ۲۰۲۴
طبق عهد قدیم، یهودیان، ۲۵۰۰ سال پیش حدود ۸۰ هزار ایرانی را به قتل رساندند. آنان هر سال، این روز را جشن میگیرند.
👈🏻 از دشمن هم شانس نیاوردیم!
▪️ باستاننامه:
@ir_bastan
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🔻
تنها کشوری که در تقویم رسمی خود جشن ایرانیکُشون دارد، کدام گزینه است؟
1️⃣ لبنان؟!
2️⃣ فلسطین؟!
3️⃣ عراق؟!
4️⃣ کشور جعلی اسرائیل
👈🏻 پاسخ صحیح: کشور جعلی #اسراییل
بنا به باور یهودیان، حدوداً ۲۵۰۰ سال پیش، در روز پوریم (purim : פורים) یهودیان با همدستی برخی از بزرگان هخامنشی، حدود ۸۰ هزار ایرانی را قتل عام کردند. یهودیان هر ساله روز پوریم را جشن میگیرند. این روز در تقویم رسمی اسراییل، #تعطیل_رسمی است. (مشاهده اسناد)
▪️ باستاننامه:
@ir_bastan
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
#عملیات_فریب
🔸 خیابان کوروش در اسرائیل!
در اسرائیل، یک خیابان فرعی به نام کوروش (קורוש) نامگذاری شد. برخی از هموطنان، ذوقمرگ شده؛ این را نشانۀ عشق صهیونیستها به ایران تلقی کردند. حال آنکه این نامگذاریها به منظور فریب دادن ملتهاست. چنان که اسرائیل، یک پارک ملی را #اسکندر نامید:
Alexander River National Park
اسکندر همان کسی است هخامنشیان را نابود کرد.
🔻 اسرائیل به روشنی، دشمنِ «اسلام، ایران و انسان» است. در این باره شواهد و مدارکی روشن ارائه شد. در کانال باستاننامه کلیک کنید: #پرونده_اسرائیل
▪️ باستاننامه:
@ir_bastan
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🔻
☑️ اسراییل، دشمن ایران، دشمنِ انسان
👈🏻 صهیونیستها رسماً بر این عقیدهاند که مردم غیر یهودی (از جمله ایرانیان) انسان نیستند. بلکه حیواناتی چهارپا (گاو و گوسفند) هستند.
🔶 توضیح:
در سنت شفاهی یهود (تَلمود: کریتوت 6b) آمده است:
... if one applies anointing oil to gentiles why is he exempt? Aren’t they included in the meaning of the term person [adam]?
The Gemara explains: Indeed they are not. As it is written: “And you My sheep, the sheep of My pasture, are people [adam]” (Ezekiel 34:31), from which it is derived that you, the Jewish people, are called adam, but gentiles are not called adam.
👈🏻 با این عبارت آخر کار داریم که میگوید:
the Jewish people, are called adam, but gentiles are not called adam.
ترجمه:
قوم یهود، آدم (انسان) نامیده میشوند. اما غیریهودیان آدم شمرده نمیشوند.
برای مطالعه مستقیم کتاب تلمود از سایت یهودی sefaria (بنگرید)
👈🏻 یهودیان صهیونیست، نژادپرستترین، کثیفترین و وقیحترین قوم روی زمین اند. هر اقدامی برای نابود کردن اسراییل (این غده سرطانی) خدمت به بشریت است.
✍🏻 مهدی رستمی
@ir_bastan
💾شناسه ۱۴۰۴۰۴۱۷۱۰۰۶
https://eitaa.com/edmolavand/20785
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
#محرم #عاشورا
#یهود
✡️ دلیلی بر اثبات نقش یهود در شهادت امام حسین علیهالسلام
1️⃣ در یکی از زیارت مطلقه امام حسین علیهالسلام با سند معتبر چنین میخوانیم:
👈 و اَشْهَدُ اَنَّ الَّذینَ سَفَکُوا دَمَکَ، وَ اسْتَحَلُّوا حُرْمَتَکَ، مَلْعُونُونَ مُعَذَّبُونَ عَلى لِسانِ داوُدَ وَ عیسَى بْنِ مَرْیَمَ، ذلِکَ بِما عَصَوْا وَ کانُوا یَعْتَدُونَ. (کامل الزیارات، باب ٧٩، صفحهٔ ٢٠٩، حدیث ۶)
🌹 و گواهى میدهم که حقّاً آنان که خونت را ریختند و حُرمت تو را از بین بردند ملعون و معذّب هستند بر زبان داوود و عیسى بن مریم و این بهخاطر آن گناهى است که کردند و مردمى تجاوزکار بودند.
2️⃣ اکنون سؤال اینجاست که چه کسانی توسط حضرت داوود و عیسی بن مریم سلاماللهعلیهما لعنت شدهاند؟
3️⃣ پاسخ این سؤال نه به کنایه، بلکه صراحتاً در آیهٔ شریفهٔ ٧٨ سورهٔ مبارکهٔ مائده آمده است:
👈 لعِنَ الَّذِینَ کفَرُوا مِنْ بَنِی إِسْرَائِیلَ عَلَى لِسَانِ دَاوُودَ وَ عِیسَى ابْنِ مَرْیمَ ذَلِک بِمَا عَصَوْا وَ کانُواْ یعْتَدُونَ.
💥 کافران از #بنیاسرائیل به زبان داود و عیسی بن مریم لعنت شدند، لعنت شدنشان بدین سبب بود که [از فرمان های خدا و پیامبران] سرپیچی کردند، و همواره [از حدود الهی] تجاوز داشتند.
https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/4575
💾شناسه ۱۴۰۴۰۴۱۷۱۰۰۶
https://eitaa.com/edmolavand/20785
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
💥#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand
📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
⚫فرهنگ عامه | آیین و سنتها | کرب زنی
#فرهنگ_عامه | #آئین #رسوم #سنتها
#محرم
#کَربزنی:
آیین نمادین عزاداری شمال ایران (خاستگاه، پراکنش و مبانی)
### 🌄 ۱. خاستگاه جغرافیایی و فرهنگی
- منطقه اصلی: کَربزنی ریشه در فرهنگ عزاداری مردم استانهای شمالی ایران، بهویژه مازندران و شرق گیلان دارد. این آیین بهعنوان بخشی از سنتهای علویان طبرستان شناخته میشود .
- ریشه نام "کَرب": نام این آیین از درخت "کَرب" در جنگلهای مازندران گرفته شده که چوب آن برای ساخت ابزار عزاداری استفاده میشد. با انقراض این درخت، امروزه از چوب درختان گردو یا توت برای ساخت ابزار استفاده میکنند .
البته در گویش مازندرانی کَرب به تکه چوبی که از تنه درخت جدا میشود اطلاق میشود.
- قدمت تاریخی: اگرچه تاریخ دقیق شکلگیری آن نامشخص است، یافتهها نشان میدهد این آیین دستکم ۲۰۰ سال سابقه دارد و برخی مشابهتهای آن با آیینهای دوران پارتیان مشاهده شده است .
### 🗺️ ۲. مناطق اجرای کنونی در ایران
- مازندران:
- روستاهای بندپی شرقی بابل (بهویژه روستای کوهپایه سرا و دیوار حرف)
- رامسر (ساداتشهر، آخوندمحله، نارنجبن)
- بهشهر (مسجد گرجی)
- ساری و سوادکوه (با فراوانی کمتر) .
- گیلان:
- مناطق شرقی بهویژه لاهیجان با تلفظ محلی "کآرْبزَنی" .
- مناطق دیگر ایران:
- صالحآباد دامغان (سمنان): با نام "سنگزنی" و قدمت ۲۰۰ ساله .
- نائین و محمدیه (یزد): با نام "چَقچَقیزَنی" .
### 🔥 ۳. ریشه و مبانی نمادین
- تعبیر مذهبی: نمادی از ندامت اقوام ساکن نینوا است که در نبرد کربلا حاضر بودند اما به یاری امام حسین(ع) نشتافتند. حرکات کوبشی، ابراز پشیمانی و سوگ این گروه را بازتاب میدهد .
- حرکات آیینی:
- ضربهای ریتمیک: نوحهخوانی با ۲۱ ضرب (از تکضرب تا ۲۱ ضرب) انجام میشود.
- حرکت از زمین به آسمان: کَربزنان با حرکتی هماهنگ، ابزار را از زمین به سمت آسمان بالا میبرند که نماد پرواز روح شهیدان یا نیایش است .
- ابزار و پوشش:
- دو تکه چوب استوانهای (۴۰۰–۶۰۰ گرم) با بند پشتدستی.
- پوشش سیاه عزاداران نشانهای از همدردی با شهادت امام حسین(ع) .
### ⚖️ ۴. تحولات و وضعیت کنونی
- ثبت ملی: این آیین بههمراه دیگر مراسم عاشورایی مازندران (مثل کَرنانوازی و علمگردانی) در فهرست میراث معنوی ایران ثبت شده است .
- خطر انقراض: در بسیاری از مناطق مازندران (بهجز چند روستای محدود) و گیلان در حال فراموشی است. عوامل اصلی این افول، کاهش مشارکت جوانان و تغییر الگوهای عزاداری است .
- تلفیق با دیگر آیینها: در مناطقی مانند رامسر، کَربزنی با کَرنانوازی (نوای کرنا برای فراخوانی عزاداران) و دستهروی به گورستانها ترکیب میشود .
### جدول: ویژگیهای کَربزنی در مناطق مختلف ایران
| منطقه | نام محلی | زمان اجرا | ویژگیهای منحصربهفرد |
|----------------|-------------|------------------------|-----------------------------|
| بندپی بابل | کَربزَنی | دهه اول محرم، عاشورا | حرکت دایرهای با گروه نخبه |
| رامسر | کَربزَنی | تاسوعا تا یازدهم محرم | همراهی با کرناچیان |
| صالحآباد سمنان| سنگزَنی | ۲۰ شب از اول محرم | تمرکز بر نقش قوم بنیاسد |
| نائین یزد | چَقچَقیزَنی| ایام محرم | استفاده از چوبهای کوچکتر |
### 💎 نتیجهگیری
کَربزنی بهعنوان آیینی چندصدساله، نهتنها بیانگر ارادت عمیق مردم شمال به فرهنگ عاشورا است، بلکه بازتابی از هویت تاریخی و فرهنگی منطقه است. حفظ این میراث نیازمند توجه به دو اقدام است:
۱. مستندسازی علمی حرکات و نوحههای آن
۲. جذب نسل جوان از طریق تلفیق با هنرهای نمایشی ،آئینی و آموزش آن به جوانان.
📩ارسالی #سیدقاسم_صیادمنش
💾شناسه ۱۴۰۴۰۴۱۴۰۹۱۳
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand
📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
نکات بسیار جالب و خواندنی در خصوص وراثت و ژن خوب
تاریخ انتشار: 29 مرداد 1401
زمان مطالعه: 6 دقیقه
تاریخ بروزرسانی: 25 مهر 1401
جالب است بدانید در دنیا حداقل 7 نفر وجود دارند که دقیقاً شبیه شما هستند! در طول زندگیتان فقط 9% احتمال وجود دارد تا از نزدیک همدیگر را ببینید.
ژن حضرت آدم (علیه السلام)
ژنهای ما نشان میدهد که همه انسانها،یک جدّ مشترک مذکر داشتهاند که به او اصطلاحا آدم کروموزوم Y گفته میشود. او حدودا 208300سال پیش زندگی میکرده است.
دکتر جورجیا پردوم اسنادی را منتشر کرده است که از لحاظ ژنتیکی وجود آدم و حوا را ثابت میکند.DNA تمام انسان ها به یک انسان واحد می رسد که حدود 135هزارسال پیش زندگی می کرده است.
قانون احتمال برای به وجود آمدن شما
احتمال به وجود آمدن شما هم اندازه این بود که 2میلیون انسان، تاسی یک میلیارد وجهی را روی زمین بریزند و هر دو میلیون نفر تاسشان یک عدد بیاید.
آیا میدانید چند درصد شبیه شما هستند؟
جالب است بدانید در دنیا حداقل 7 نفر وجود دارند که دقیقاً شبیه شما هستند! در طول زندگیتان فقط 9% احتمال وجود دارد تا از نزدیک همدیگر را ببینید.
الگوهای وراثتی
بر اساس الگوهای وراثتی ۸۰% از فرزندان والدینی که به چاقی مبتلا هستند،همچون والدین خود به چاقی مبتلا خواهند شد.
سخنی جالب در مورد صفات وراثتی
بیشتر صفات انسان وراثتی است بجز خرید که نتیجه تلاش شخصیت است.
ژن های فضایی
طبق تحقیقات ناسا مشخص شده ساختار ژن و DNA فضانوردان تغییر میکند .در جریان سفر فضایی وجود7 درصد از ژنهای سیستم ایمنی و استخوان ها دچار جهش دائمی می شوند. این ژنها به ژن های فضایی مشهور شدند.
DNA
اگر رشته های DNA بدن انسان را باز کنند، طولی مساوی6000 برابر فاصله زمین تا ماه خواهد بود.
قانون جذب ژن در جغرافیا
در سال 2011 یک اسکلت9000ساله در غاری در انگلستان کشف شد .پس از بررسیDNA مشخص شد که یکی از نوادگان آن فرد که مربوط به 300نسل بعد از اوست،در همان شهر به شغل آموزگاری مشغول است.
خطر سرقت ژنتیک ایرانیان
خطر سرقت ژنتیکی ایرانیان برای ساخت سلاح بیولوژیکی علیه مردم ایران
نقشه شبکه های ماهواره ای در این موضوع چیست؟
بررسی DNA اجساد
کشف کلمات "علی "و "الله "روی لباس وایکینگ ها در سوئد!!! بررسی ها روی DNA بعضی اجساد، نسبت آنان را به ایران می رساند! به علاوه ده ها هزار سکه اسلامی هم پیدا کردند!
ژن چشم مشکی ها
بر اساس تحقیقات صورت گرفته افرادی که دارای چشم های مشکی هستند به مراتب کله شقتر و شجاع تر نسبت به چشم روشن ها هستند.
ماجرای مردم چشم آبی در شرق افغانستان
عکس هایی از مردم نورستانی در شرق افغانستان به چهره هایی متفاوت و اکثریت چشم آبی و موی بلوند ! این مردم خود را بازماندگان لشکرکشی اسکندر مقدونی و یونانیان به افغانستان میدانند. همه انسان های چشم آبی دنیا از یک جد واحد به وجود آمده اند .اگر چشمانی آبی دارید با همه افراد چشم آبی دیگر در سراسر دنیا فامیل هستید.
قد کوتاه ها بیشتر عمر میکنند!
انسان بعد از 30سالگی به ازای هر10 سال 1/27 سانتی متر کوتاه تر میشود و این که قد کوتاه ها بیشتر عمر میکنند.
کوچک جثه ها شانس بیشتری برای حمل ژن خاصی دارند که سرعت پیری را کاهش میدهد.
انگشت اشاره بلندتر نشانه ای دارد
اگر انگشت نشانه شما بلندتر از انگشت حلقه تان است یعنی در زمان جنینی میزان کمتری از هورمون تستسترون را دریافت کرده اید و در نتیجه حافظه شفاهی قوی دارید.
زبان خاص دوقلوها
دوقلوها میتوانند در چند سال اول کودکیشان با استفاده از زبان خاصی با هم ارتباط برقرار کنند.
دوستان نزدیک و صمیمی، ژنتیک مشابه به هم دارند
بر اساس پژوهشهای منتشر شده در نشریه pnas دوستان نزدیک و صمیمی ژنتیک مشابه به هم دارند. این شباهت آنقدر پررنگ است که قابل مشاهده می باشد.بهترین دوست شما کیه؟
خویشاوندی در بین آدم های معروف
آدمهای معروفی که به تازگی معلوم شده اند با یکدیگر نسبت فامیلی دارند!
جالب است بدانید تا چند وقت پیش حتی خود این افراد هم از این نسبت خبر نداشتند.
نژاد پرستی و نظام برده داری
زنان برده در آمریکا علاوه بر کارهای دیگر باید با شیر خود کودکان سفید را سیر می کردند و اگر از سینهای که به کودک سفید شیر داده اند به کودکان خودشان هم شیر میدادند با شلاق تنبیه میشدند.
جمعیت یهودیها
یهودیها تنها دو دهم درصد جمعیت جهان را تشکیل میدهند اما تابحال 20% جوایز نوبل را از آن خود کرده اند
نوادگان چنگیز خان در آسیا
8درصد مردان آسیایی نواده چنگیزخان مغول هستند. چنگیز هزاران زن در حرمسرا داشت که فرزندان بسیاری به دنیا آوردند.شانزده میلیون نفر در 17کشور آسیایی در کروموزومY خود ژن چنگیز خان را دارند.
زنده ماندن سرباز روس
سرباز روس در جنگ،همسرش را در میان اجساد می شناسد و اصرار میکند که او زنده است و جسد را به او بدهند .
همسر وی زنده ماند آنها 8 سال بعد فرزندی به دنیا آوردند این نوزاد ولادیمیر پوتین است.
علت پسر زایی در دوران جنگ
طبق تحقیق آماری ثابت شده در دوران جنگ و استرس، بیشتر کودکان متولد شده پسر هستند، دلیل هنوز مشخص نشده است و به آن "فرایند سرباز جایگزین" گفته می شود.
طبق تحقیقات، نوادگان اشخاصی که در جنگ حضور داشته اند حتی اگر خودشان جنگ را تجربه نکرده باشند به وسیله DNAخود اعصاب ضعیف و استعداد ابتلا به اضطراب و استرس را بیشتر از دیگران دارند.
رکورد بیشترین کودک متولد شده از یک زن
رکورد بیشترین کودک متولد شده از یک زن متعلق به والنتینا واسیلیوا از روسیه است .او 96 کودک داشته است.
وی در سال 1765 تا سال1825 میلادی 16 دوقلو، 7 سه قلو و 4 چهار قلو به دنیا آورده است.
به دست آوردن 3 نسل در یک روز
مرد 60 ساله انگلیسی که در یک روز پدر، پدربزرگ و پدر پدر بزرگ شد! همسر، دختر و نوه او هر سه در یک روز زایمان کردند.
رکورد بیشترین تعداد فرزند در تاریخ
رکورد بیشترین تعداد فرزند در تاریخ در کتاب گینس از آن اسماعیل بن شریف حاکم مراکش است از او 867کودک ثبت شده داشت و تعداد غیررسمی فرزندان وی را 1171 فرزند میدانند.
گران قیمت ترین ژن حیوان
استاربک ، نام یک گاو نر بسیار معروف در کانادا است که دارای ژنوم (کل محتوای دی ان ای) بسیار مرغوب و نادری است، قیمت هر اسپرم او 25 میلیون دلار است و بیش از20000دختر دارد.
قدیمی ترین و زیبا ترین نژادهای سگ
" ساموید "از قدیمی ترین و زیبا ترین نژادهای سگ در دنیا که3000 سال قدمت دارد .
این سگها بومی سیبری هستند و از آنها در سورتمهکش
،چوپانی گله، نگهبانی و گرم نگه داشتن صاحبش استفاده می شده است.
اولین ماهی کشف شده خون گرم
ماهی اوپا یک گونه بسیار عجیب،زیبا و کمیاب است.اولین ماهی کشف شده خون گرم در اقیانوس است که همواره دمای خود را بالاتر از دمای آب حفظ می کند.
نسلی از انسان ها با ویژگی آبزیان
برخی از افراد با یک سوراخ کوچک کنار گوششان به دنیا می آیند که بر روی غضروف گوش است،سینوس نام دارد که دانشمندان معتقدند باقیمانده از آب شش ها باشند.
جهش ژنتیکی در محصول کشاورزی
پیت گلیز بوک" کشاورزی انگلیسی است که موفق شده با جهش ژنتیکی پیازی 8کیلویی در مزرعه اش به عمل آورد که به عنوان سنگین ترین پیاز جهان در کتاب گینس به ثبت رسیده است.
فناوری جدید و آینده
14 فناوری جدید که چهره دنیا را از 2019 تا سال 2099 تغییر خواهد داد. آینده از آن کسانی است که خود را آماده کردهاند و در شکل دادن به آن سهیم بوده اند.
منبع:
کتاب شجره وراثت از مجموعه رسایل طیب دکتر مهدی دانش اپلیکیشن آهو
گردآوری شده توسط واحد فرهنگی خانه احسان
اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
"نکات بسیار جالب و خواندنی در خصوص وراثت و ژن خوب" https://khaneehsan.com/blog/inheritance
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand
انا لله و انا الیه راجعون
امام علی علیه السلام:
{{إذا ماتَ العالِمُ ثُلِمَ فِی الإسلامِ ثُلمَةٌ لایَسُدُّها شَیءٌ إلی یَومِ القِیامَةِ}}
با مرگ هر عالم و دانشمند، چنان رخنه ای در اسلام پدید می آید که تا روز قیامت هیچ چیز آن را فرو نمی پوشد.
📙المحاسن: ج ۱ ، ص ۳۶۴
⚫درگذشت عالم و دانشمند بابلی مقیم تهران
🔹 حجتالاسلام والمسلمین دکتر سیدمحمدباقر حجتی دانشمند و قرآنپژوه برجستهی ایرانی دار فانی را وداع گفت.
🔹 این عالم و دانشمند فاضل که در سال ۱۳۱۱ در محلهی چالهزمین بابل به دنیا آمد فرزند آیتالله سیدمحمد حجتی و نوهی آیتالله سیدمحمدباقر حجتی میباشد که در سال ۱۳۴۶ موفق به اخذ مدرک دکترا در رشتهی فلسفه و حکمت از دانشگاه تهران شد.
🔹 دکتر حجتی که پایهگذار رشتهی علوم قرآن و حدیث در دانشگاه تهران بود در سال ۱۳۸۱ به عنوان چهرهی ماندگار عرصه علوم قرآن و حدیث انتخاب شد.
📩خبر: #حامدابراهیمزاده_بازگیر
💾شناسه ۱۴۰۴۰۴۱۲۱۹۱۵
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
﷽
🇮🇷#ایران_اسلامی
🇮🇷#قرارگاه_فرهنگی_میرمریم
sayedhmirmaryam@
حمله آمریکا به هواپیمای مسافربری ایران
﷽
#پیام
بسم الله الرحمن الرحیم
برادران غیور و توانمند و خستگی ناپذیر نیروهای مسلح و ملت بزرگوار و شریف ایران
✍اینجانب ضمن تشکر ویژه از یکایک شما دلیرمردان شجاع و خصوصا از ملت شریف و ولایتمدار ایران اسلامی در این پیروزی جنگ ۱۲روزه علیه دشمنان اسلام؛ آمریکا جنایتکار و صهیونیست خونخوار،
بر خود لازم می دانم یکبار دیگر جنایت سنگین آمریکای جنایتکار و خبیث منطقه که در ۱۲ تیرماه سال ۱۳۶۷ در یک حمله دردمنشانه به هواپیمای مسافربری کشور عزیزمان را توسط موشک های ناو هواپیما بر معروف آمریکا یو اس اس کارل وینسون که منجر به شهادت ۲۹۰ نفر از عزیزمان شده است و دنیا و سازمان ملل در مقابل این جنایت سنگین سکوت کردند و حرفی از محکومیت و افشای حقوق بشر را علیه آمریکا نزدن و این گرگ سیه روی وحشی تر شده است که امروز فرزند ناخلف خود را یعنی صهیونست را حمایت نظامی کرده تا به کشور عزیزمان حمله کنند و مجددا باعث شهادت ۹۳۵ نفر از بهترین برادران و خواهران و فرماندهان و افسران و سربازان نظامی ما شدن، حضور همان ناو جنگی در خلیج فارس عزیز ایران که این ناو همچنان در منطقه تحت مسئولیت سنتکام می باشد که قبلا هم توسط همین ناو عملیات نظامی علیه یمن و اخیرا در جریان حملات آمریکا به سایتهای هستهای ایران نقش داشته است را نگران کننده می دانم و از شما فرماندهان دلیر و شجاع می خواهم با درایت جنگی خودتان این ناو هواپیمابر را در منطقه اسلامی دور کنید تا مجددا هوای شیطنت به سرشان نزند، حضور این ناو جنگی نشاندهنده ی تداوم آمادگی نظامی آمریکا در منطقه با وجود اعلام آتشبس بین ایران و اسرائیل بوی بدی را از این وحشی های خونخوار می دهد.
امیدوارم روزی برسد به حول قوه الهی نابودی این دو خونخوار کثیف را همه با هم ببینیم.
ان شاءالله
والسلام و من ا...التوفیق
📩برادر حقیر شما #حمیدفضلی
دیار ولایتمدار هلی کتی آمل
💾شناسه ۱۴۰۴۰۴۱۲۱۸۴۸
🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄﷽🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄•
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
@edmolavand
#قرارگاه_فرهنگی_میرمریم
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand
📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی
🇮🇷سیزدهم تیرماه روز ملی دماوند گرامی باد🏔️
دَماوَند کوهی در شمال ایران و استان مازندران است که بلندترین کوه ایران و غرب آسیا، بلندترین آتشفشان آسیا و خاورمیانه است و سومین آتشفشان مرتفع در نیمکره شرقی (پس از کوه کلیمانجارو و کوه البروس) است.[۶][۷] کوه دماوند دوازدهمین قله برجسته جهان و بخشی از چالش کوهنوردی هفت کوه آتشفشانی است. دماوند در پارهٔ مرکزی رشته کوه البرز در جنوب دریای مازندران جای دارد.[۸]
دماوند
نمایی از کوه دماوند
Wikimedia | © OpenStreetMap
دماوند
مرتفعترین نقطه
ارتفاع۵٬۶۱۰ متر (۱۸٬۴۱۰ فوت)[۱]
برجستگی۴٬۶۶۱ متر (۱۵٬۲۹۲ فوت)[۳]
قله مادر
ایزولاسیون۱٬۱۶۵ کیلومتر (۷۲۴ مایل)
فهرستبندی
مختصات۳۵°۵۷′۱۹″ شمالی ۵۲°۰۶′۳۳″ شرقی[۴]
جغرافیا
رشتهکوه مادرالبرز
زمینشناسی
سن صخرهحداقل ۳۸۵۰۰ سال[۵]
نمایی مشترک از قله دماوند و میدان آزادی از تهران
این کوه، در بخش لاریجان در شهرستان آمل در استان مازندران قرار دارد.[۹] دماوند به هنگام صاف و آفتابی شدن هوا، از شهرهای تهران، ورامین، قم و همچنین کرانههای جنوبی دریای مازندران قابل رؤیت است.[۹] و در صورتی که هوا کاملاً پاک، صاف و بدون غبار باشد امکان مشاهده قله دماوند از بخشهایی از کشور ترکمنستان در نزدیکی دریای مازندران، سواحل کیاشهر در استان گیلان، کوهستان کرکس و ارتفاعات نطنز در استان اصفهان، کوهستان الوند در استان همدان و بخشهایی از جنوب شهرستان ابهر در استان زنجان نیز وجود دارد[۱۰] کوه دماوند در تاریخ سیزدهم تیر ماه سال ۱۳۸۷ به عنوان نخستین اثر طبیعی ایران در فهرست آثار ملّی ایران ثبت شد.[۱۱] این کوه همچنین از سال ۱۳۸۱ به عنوان «اثر طبیعی ملّی» در شمار مناطق چهارگانهٔ ارزشمند از نظر حفاظت محیط زیست قرار گرفته است.[۱۲]
نمایی از قله دماوند از دشت لار
در اساطیر ایران نیز از دماوند یاد شده و شهرت آن بیش از هر چیز به این سبب است که ضحاک در آن به بند کشیده شده است.[۱۳] در آثار ادبی فارسی نیز فراوان به این اسطوره و بهطور کلّیتر کوه دماوند اشاره شده است.[۱۴] در بندهش این چنین آمده: رود هرهز (هراز) در تپرستان (مازندران) است و از کوه دماوند سر چشمه میگیرد.[۱۵]
نمای قله دماوند از منطقه سیاپلاس دشت لار
جغرافیا
محل قرارگیری کوه دماوند بر روی نقشه استان مازندران.
فرازا و بلندی
سازمان نقشهبرداری کشور در سال ۱۳۸۵ در جریان پروژه ای ده روزه و با روشهای مختلف اقدام به اندازهگیری ارتفاع دقیق قله کرد و عدد ۵۶۰۹/۲۰ (پنج هزار و ششصد و نه متر و بیست سانتیمتر) را برای قله به ثبت رساند[۱۶][۱۷][۱۸] و بعد از آن در تمامی منابع ارتفاع ۵۶۰۹/۲ یا به صورت گردشده، ۵۶۱۰ متر عنوان شد که در واقع عدد صحیح ارتفاع دماوند است.[۱۹]
در گذشته، اندازههای دیگری بهعنوان ارتفاع کوه دماوند ذکر شده بود. در سال ۱۹۶۶ میلادی فردی به نام آلن باخ بر اساس تصاویر ماهوارهای ارتفاع قله را ۵٬۶۷۰ متر اندازهگیری کرد که بعدها یک متر به آن افزوده شد و عدد ۵٬۶۷۱ متر وارد کتابهای درسی و بسیاری از منابع شد و در ذهن بسیاری از ایرانیان نقش بست. این عدد همچنان بر روی بسیاری از یادبودهای قلّهٔ دماوند ذکر میشود.[۱۹] برخی منابع دیگر نیز، از جمله پایگاه ملّی دادههای علوم زمین ایران و وبگاه رصدخانهٔ زمین ناسا، فرازای ۵٬۶۷۰ متر[۲۰][۲۱] و ۵٬۶۷۱ متر را برای قلّهٔ این کوه ذکر کردهاند. اما افزایش دقت اندازهگیری و کالیبراسیون دقیق و بهتر دستگاههای اندازهگیری نشان میدهد ارتفاع ۵۶۷۱ متر نادرست است.[۱۹]
ارتفاع نسبی
ارتفاع نسبی دماوند، که با اندازهگیری ارتفاع قلّه نسبت به پستترین درّهٔ بین این قله و نزدیکترین قلّهٔ مرتفعتر تعیین میشود، ۴٬۶۶۷ متر است که دماوند را در ردهٔ دوازدهم در میان بلندترین قلّههای دنیا از نظر ارتفاع نسبی قرار میدهد.[۲۲] در فهرست قلّهها بر پایه ارتفاع نسبی، کوه ۵٬۶۱۰ متری دماوند پس از کوههای اورست، آکونکاگوا در آرژانتین، دنالی در آمریکا، کلیمانجارو در تانزانیا، وینسون در جنوبگان، البروس در روسیه و مون بلان در آلپ، دوازدهمین کوه برجسته و مستقل دنیاست و ارتفاع نسبی آن بالاتر از کوههای کی۲، نانگاپاربات، کانگچنجونگا و بسیاری از کوههای بلند دیگر است که نشاندهنده برجستگی توده آتشفشانی دماوند نسبت به زمینهای اطراف خود است. دلیل اصلی دیده شدن کوه دماوند از فاصلههای بسیار دور نیز همین ارتفاع نسبی بالای دماوند است.[۱۹]
منظره ای از قله دماوند در بندر گز استان گلستان
فاصله از شهرهای نزدیک
شهرهای رینه و گزنک در دامنهٔ این قلّه قرار دارند،[۲۳] همچنین این قلّه در ۲۶ کیلومتری شمال غربی شهر دماوند، ۶۲ کیلومتری جنوب غرب آمل و ۶۹ کیلومتری شمال شرقی تهران واقع شده است.[۹]
منظرهٔ قله دماوند از شهر تهران در نزدیکی بزرگراه تهران - کرج خرداد ماه ۱۳۹۲
رودخانههای پیرامون
تصویر هوایی شهر تهران و قله دماوند (ابرهای مربوط به سواحل دریای کاسپین در انتهای عکس مشخص هستند)
کوه دماوند از جانب شمال توسط رودخانهٔ تینه، از سمت جنوب و شرق توسط رودخانهٔ هراز و از سمت غرب نیز توسط رودخانهٔ لار محصور شده است.[۹] رودخانهٔ لار و دیوآسیاب در غرب این کوه و رود پنج او (پنج آب) نیز در شرق آن جاری هستند.
منظره ای نادر از قله دماوند و دریاچه نمک حوض سلطان قم
کوهستان
قلّهٔ دماوند در مرکز رشتهکوه البرز و در ناحیه موسوم به البرز مرکزی واقع شده است.[۲۴]
نقشهٔ البرز مرکزی
قلهها
1علمکوه
2آزادکوه
3دماوند
4دوبرار
5دوخواهران
6قلعهگردن
7گرگ
8خلنو
9مهرچال
10میشینهمرگ
11ناز
12شاه البرز
13سیالان
14توچال
15وروشت
16پهنهحصار
D پیست دیزین
E امامزاده هاشم
K تونل کندوان
* سد لتیان
** سد لار
-۲۵–۵۰۰ متر
۵۰۰–۱۵۰۰ متر
۱۵۰۰–۲۵۰۰ متر
۲۵۰۰–۳۵۰۰ متر
۳۵۰۰–۴۵۰۰ متر
۴۵۰۰–۵۶۱۰ متر
رودها
1الموت
2چالوس
3دوهزار
4هراز
5جاجرود
6کرج
7کجور
8لار
9نور
10سرداب
11سههزار
12شاهرود
شهرها
1آمل
2چالوس
3کرج
عکسهای ماهوارهای
موقعیّت جغرافیایی کوه البرز در عکسهای ماهوارهای ناسا از دماوند:
در تاریخ ۲۰۰۰/۰۷/۲۷
در تاریخ ۲۰۰۱/۰۵/۲۷
در تاریخ ۲۰۰۱/۰۷/۱۴
در تاریخ ۲۰۰۲/۰۸/۰۹
آب و هوا
دما
کمینهٔ دمای هوا در ارتفاعات دماوند تا ۶۰ درجه زیر صفر (در زمستان) و تا یکی-دو درجه زیر صفر (در تابستان) پایین میآید.
باد
سرعت توفان در دماوند گاهی از ۱۵۰ کیلومتر در ساعت نیز میگذرد. سرعت باد در کوهپایهها گاه به هفتاد کیلومتر در ساعت میرسد. بیشتر بادها از غرب و شمال غربی میوزند.
بارندگی
میانگین بارندگی در ارتفاعات دماوند ۱۴۰۰ میلیمتر در سال است و بارش در ارتفاعات معمولاً به صورت برف است.
فشار هوا
فشار هوا در قلّهٔ دماوند نصف فشار هوا در سطح دریا است.[نیازمند منبع]
یخچالها
یخچال سیوله (جبهه شمالی)
یخچال دوبی سل (جبهه شمالی)
یخچال عروسکها (جبهه شمالی)
یخچال دره یخار (شمال شرقی)
یخچال خورتاب سر
یخچال شمال غربی
یخچال غربی
آبشار
آبشار یخی دماوند
مقالهٔ اصلی: آبشار یخی
آبشار یخی در جبههٔ جنوبی کوه دماوند آبشاری یخزده وجود دارد که در جهان منحصربهفرد است. بلندی این آبشار ۷ متر و قطر آن ۳ متر میباشد. یخ آن هیچگاه ذوب نمیشود. در فصل تابستان، هر روز بر اثر تابش آفتاب در حدود ظهر و یک ساعت بعد از ظهر، دمای هوا به بالای صفر میرسد و به دنبال آن، آب بسیار کمی جاری میشود و در حدود ۴ بعد از ظهر، دمای هوا به زیر صفر میرسد و یخ ذوب شده دوباره منجمد میشود و بهاین ترتیب آبشاری یخی پدید میآید که همواره یخ زده است. در بالای این آبشار، گودالی وجود دارد که در تمام طول سال پوشیده از برف است. آبشار یخی کوه دماوند با قرار داشتن در ارتفاع ۵۱۰۰ متری، از نظر ارتفاع از سطح دریا مرتفعترین آبشار در خاورمیانه میباشد.
پوشش گیاهی
در ارتفاعات مختلف کوه دماوند، گیاهان فراوان و گوناگونی میرویند که برخی از آنها فقط در ارتفاعات خاصی دیده میشود. گیاهان این منطقه که به اسم دماوند نامگذاری شدهاند، عبارتند از: کلاه میرحسن دماوندی، کزل دماوندی، بومادران دماوندی، پیرگیاه دماوندی، ریش قوش دماوندی، فراموشم مکن دماوندی، زنگولهای دماوندی، کتانی دماوندی و ماشک دماوندی. در ارتفاع ۳٬۲۰۰ تا ۳٬۵۰۰ متری، علف و بتههای بلند و خاردار و به هم پیوسته وجود دارند. برخی از انواع بتههای خاردار دماوند عبارتند از: کلاه میرحسن دماوندی، خارپشتی، گونههای هزارخار (مانند گون)، بتههای بنفشرنگ اسپرس پشتهای و گچ دوست گل سنگی. از گونههای ورموت (افسنتین) نیز در دماوند وجود دارند که عبارتند از: درمنهٔ کوهی، درمنهٔ معطر، درمنهٔ کوهسری و گونهٔ فراوان درمنهٔ شرقی. برخی دیگر از گونههای گیاهای دماوند عبارتند از: کاج آلپ، اسپرس کوهی نیمه کروی، گون، یاسمن صخرهای، ازمکی کوهسری، پیربهار دنایی، شبدر شاه بلوطی، ترشک کوهسری، دغدغک البرزی، پلاخور بوتهای، گالش انگور، تیره گل، نسترن وحشی، قفقازی، رُز گردآلود، گز، علف بره، چمن آراراتی، چمن گندمی آسیای مرکزی، جاروی علفی بامی، علف قرمز، جو چمنزار، ملیکای بی زبانک، علف صورتی، چاودار هراتی، شبه یولاف شکننده، ریش سنبل، خشخاش طناز، شکرتیغال و شکرتیغال مشهدی، چون جاشیر، سریش و در جاهای مرطوب زبان طلا، پیرسنبل، قدومهٔ پرشاخه، جعفری فرنگی معطر، بادرنجبویهٔ دنایی، خاکشیر تلخ کوتوله، گل بی مرگ طلایی، پنجه برگ نقره گون، آزاد بری، پنجه برگ همدانی، دنایی، سنبلهٔ ارغوانی و مینای پرکپهٔ برگ نقرهای. دامنهٔ کوه دماوند در ارتفاع ۲٬۰۰۰ تا ۳٬۵۰۰ متری کاملاً پوشیده از شقایق است. این شقایق منحصربهفرد، در دنیا شناخته شده است و با نام شقایق لار و رینه در کتابهای معتبر گیاهشناسی جهان به ثبت رسیده. همچنین این منطقه از لحاظ مرتع و چراگاه بسیار غنی است؛ حتی در ارتفاعات بلند دماوند نیز (زیر چهار هزار متر) از این بابت فقر چندانی وجود ندارد.[۲۵]
پوشش جانوری
یک خرس قهوهای در ارتفاع ۴۸۰۰ متری کوه دماوند در پارک ملی لار
این منطقه به دلیل موقعیت ویژهٔ آن که از شمال به جنگل و از جنوب به کوههای هممرز کویر مشرف است، میزبان انواع مختلفی از جانوران است، از جمله:
جانوران شکارچی چهارپا روباه، شغال، سگ و گرگ در پیرامون دماوند پراکندهاند. این جانوران تا ارتفاع ۴٬۰۰۰ متری کوه دماوند هم دیده میشوند. در این منطقه خرس هم وجود دارد، اما بیشتر در غرب و شمال دیده میشود و از ارتفاعات بلند دوری میکند.
جانوران گیاهخوار کلوبز، قوچومیش، گراز، خرگوش. به جز گراز و خرگوش که در دشتهای کوهپایهای کوه دماوند زندگی میکنند، دیگر جانوران، فصلهای گرم را در ارتفاعات سپری کرده و با سرد شدن هوا به مرور ارتفاع کم میکنند. این جانوران تا ۵٬۰۰۰ متری هم بالا میروند.
پرندگان از پرندگان شکارچی، عقاب طلایی و جغد را میتوان نام برد. دیگر پرندگان این منطقه تیهو، کبک، بلدرچین، سینهسیاه و طوطی دارکوب هستند.
دیگر جانوران تقریباً ۵ نوع مار، انواع عقرب، بزمجه، خفاش و انواع خانوادهٔ موشها و گورکن در این منطقه دیده میشوند. بیشتر گزندههای این محدوده سم مهلکی ندارند؛ بهطوریکه حتی نیش خطرناکترین خزندهها نیز تا چند ساعت پس از گزش قابل درمان است. در کوه دماوند، گزندگان در ارتفاعات بالاتر از ۴٬۰۰۰ متر، بسیار کم به چشم میخورند.
بر روی قلّهٔ دماوند، لاشهٔ یخزدهٔ چند حیوان دیده میشود. این لاشهها چندین سال است که در این مکان دیده میشوند و شامل حیواناتی مانند گوسفند و بز کوهی است. دلیل راهیابی این حیوانات به قلهٔ کوه دماوند و مرگ آنها به خوبی مشخص نیست؛ شاید به دلیل وجود گوگرد، سرما، گرسنگی یا دلایل دیگری مرده باشند.
آتشفشان
فوران گوگرد از نزدیک قلهٔ دماوند
بستر آتشفشانی کوه دماوند
دماوند، یک کوه آتشفشانی مطبّق و نیمهفعال است[۲۶][۲۷][۲۸] که عمدتاً در دوران چهارم زمینشناسی موسوم به دوران هولوسین تشکیل شده و نخستین فوران آن، نزدیک ۱٫۷۸ میلیون سال پیش، رخ داده است. با این وجود، بیشترین شمار فوران آن طی ۶۰۰ هزار الی ۲۸۰ هزار سال قبل رخ داده و عمر این کوه با استفاده از روش کربن ۱۴ دستکم ۳۸٬۵۰۰ سال برآورد شده است.[۲۹] وجود چندین چشمهٔ گوگردی و چشمههای آب گرم، از شواهد نیمهفعال بودن این آتشفشان است.[۳۰] بیشترین و عمدهترین فعالیت آتشفشانی این کوه نزدیک به ۱۰٬۰۰۰ سال پیش روی داده که سبب شکلگیری آن شده است.[۳۱]
قطر دهانهٔ این آتشفشان در حدود ۴۰۰ متر است[۳۲][۳۳] که دریاچهای از یخ آن را پوشانده[۳۴] و دودخانهایی در اطراف آن وجود دارد.[۳۵] همچنین نشانههایی از وجود دهانههای قدیمی و کاسههای آتشفشانی در پهلوهای جنوبی و شمالی کوه ملاحظه میشوند که قطر کاسهٔ شمالی به ۹ کیلومتر میرسد.[۳۴][۳۶]
نامها و ریشهشناسی
نمایی از قله دماوند از ارتفاعات ۳۳۰۰ متری برف انبار در استان قم- حوالی روستای فردو
نام دماوند به دو صورت مشهور دماوند و دنباوند (با زبر یا پیش دال) ضبط شده است.[۳۷][۲] حتی در بعضی مآخذ هر دو صورت نام آمده است.[۳۸] صورت دیگری که از نام این کوه ضبط شده، دباوند است.[۳۹] این کوه را با نامهای کاملاً متفاوت بیکنی و جبل لاجورد نیز ثبت کردهاند.[۳۹] «نام دماوند در تورات آمده و صورت کهن آشوری آن «بیکن» است (ری باستان ۲/۶۴۲)»[۴۰][۴۱]
در مورد دلیل نامگذاری دماوند در فرهنگ معین آمده است: «دم (دمه، بخار) + آوند = دماوند؛ دارای دمه و دود و بخار (آتشفشان)»[۴۲]
احمد کسروی دربارهٔ نامگذاری دماوند یا دنباوند نظر کاملاً متفاوتی دارد.[۴۳] وی با استدلالهایی نسبتاً پیچیده نامگذاری «نهاوند» و «دماوند» را مرتبط میداند و مینویسد «در زبانهای باستان «نها» بهمعنی پیش و «دُما» به ضم دال بهمعنی پشت و دنبال بوده،...»[۴۴] و در مورد «وند» مینویسد: « «وندن» در زبانهای باستان ایران بهمعنای «نهادن» بوده[...] یکی از معناهای «نهادن» واقع شدن و ایستادن برجایی است.[...] و ناچار «وندن» نیز همان معنی را داشته و «وند» که گذشته آن است بهمعنی نهاد، برجایی ایستاد (واقعشد) میآمده است»[۴۵] او در ادامه نتیجه میگیرد: پس «نهاوند» یعنی شهر یا آبادی یا قلعهٔ ایستاده در پیشرو و «دماوند» یعنی شهر یا آبادی یا قلعهٔ ایستاده در دنبال و پشت.[۴۵]
ناصرخسرو قبادیانی بلخی در اوایل سفرنامه خود در باب کوه دماوند آورده است: «میان ری و آمل کوه دماوند است مانند گنبدی که آن را لواسان گویند». لواسان در زبان پارسی میانه (پهلوی) به معنای تیغه کوهی است که محل طلوع خورشید میباشد.
ظهرالدین مرعشی از دماوند با عنوان دنیابند یاد کرده است.[۴۶]
قصیدهٔ دماوندیه ملکالشعرای بهار هم دربارهٔ این کوه مشهور است.
در فرهنگ و افسانهها
تصویر به بند کشیده شدن ضحاک به دست فریدون در شاهنامه بایسنقری
دماوند در اساطیر ایران جایگاه ویژهای دارد. شهرت آن بیش از هر چیز در این است که فریدون از شخصیتهای اساطیری ایران، ضحاک را در آنجا در غاری به بند کشیده است[۴۷] و ضحاک آنجا زندانیست تا آخرالزمان[۴۸] که بند بگسلد و کشتن خلق آغاز کند و سرانجام به دست گرشاسپ کشته شود.[۴۹] هنوز هم بعضی از ساکنان نزدیک این کوه باور دارند که ضحاک در دماوند زندانی است و اعتقاد دارند که بعضی صداهایی که از کوه شنیده میشود، نالههای هموست.[۲]
در تاریخ بلعمی محل زیست کیومرث کوه دماوند دانسته شده است[۵۰] و گور فرزند وی هم آنجا دانسته شده است. با این تفصیل که چون فرزندش کشته شد خداوند چاهی بر سر کوه برآورد و کیومرث فرزند را در چاه فروهشت. بلعمی سپس از مغان نقل کند که کیومرث بر سر کوه آتش افروخت و آتش به چاه اندر افتاد و از آن روز تا امروز (روزگار بلعمی) ده پانزده بار پر زند و به هوا برشود و از مغان نقل میکند که این آتش دیو را از فرزند او دور دارد.[۵۱] به گفتهٔ تاریخ بلعمی جمشید به طبرستان به دماوند بود که سپاه ضحاک به وی رسید.[۵۲] بنا به روایتی نبرد لشکر فریدون به سپاهسالاری کاوه با ضحاک در حوالی دماوند بود.[۵۳] دماوند بار دیگر در گاه پادشاهی منوچهر مطرح میشود؛ آرش کمانگیر از فراز آن تیری انداخت تا مرز میان ایران و توران را تعیین کند.[۵۴] کیخسرو پادشاه آرمانی، پس از واگذاری سلطنت به لهراسب به دماوند رفته و عروج میکند. بعدها با پا گرفتن اساطیر سامی در ایران برخی شخصیتهای این اساطیر هم با دماوند ارتباطاتی یافتند. از جمله «عوام معتقدند که سلیمان بن داوود، یکی از دیوان را که «صخر المارد» (سنگ سرکش) نام داشت در آنجا زندانی نمود. گویند، بر قلهٔ دماوند، زمین هموار است و از چاهی که بر فراز آن قرار دارد، روشنی بیرون آید.»[۴۰]
ادبیات
در اشعار کهن ایرانی معمولاً نام دماوند در ارتباط با اسطورهٔ به بند کشیده شدن ضحاک ظاهر میشود. فردوسی در شاهنامه در ابیاتی که داستان به بند کشیده شدن ضحاک توسط فریدون را تصویر میکند، چنین سروده است:[۵۵]
برآن گونه ضحاک را بسته سختسوی شیرخوان برد بیدار بخت
همی راند او را به کوه اندرونهمی خواست کارد سرش را نگون
بیامد هم آنگه خجسته سروشبه خوبی یکی راز گفتش به گوش
که این بسته را تا دماوند کوهبِبَر همچنان تازیان بیگروه
اسدی طوسی در گرشاسپنامه که به پیروی از شاهنامه سروده شده است به این اسطوره اشاره میکند.[۵۶] در اشعار و منظومههای شاعران دیگر از جمله قصیدهای از ناصرخسرو[۵۷] منظومهٔ ویس و رامین[۵۸] از فخرالدین اسعد گرگانی و قصیدهای از خاقانی[۵۹] تلمیح این اسطوره دیده میشود. همچنین گاه در عظمت به دماوند مثل زدهاند.[۶۰]
قصیده دماوندیه اثر ملک الشعرای بهار تنها یکی از چندین شعری است که در مورد دماوند سروده شده است. دماوندیه اول او در سال ۱۳۰۰ هجری شمسی با این مطلع آغاز گشت:
ای کوه سپیدسر، درخشان شومانند وزو، شراره افشان شو
قصیدهٔ «دماوندیه دوم» که در سال ۱۳۰۱ توسط همین شاعر سروده شد، از شعرهای معروفی است که دربارهٔ دماوند سروده شده است چنین است:
ای دیو سپید پای در بند!ای گنبد گیتی! ای دماوند!
از سیم به سر یکی کلهخودزآهن به میان یکی کمربند
تا چشم بشر نبیندت رویبنهفته به ابر، چهر دلبند
تا وارهی از دم ستورانوین مردم نحس دیو مانند
با شیر سپهر بسته پیمانبا اختر سعد کرده پیوند
چون گشت زمین ز جور گردونسرد و سیه و خموش و آوند
بنواخت ز خشم بر فلک مشتآن مشت تویی تو ای دماوند!
تو مشت درشت روزگاریاز گردش قرنها پس افکند
ای مشت زمین! بر آسمان شوبر وی بنواز ضربتی چند
نی نی، تو نه مشت روزگاریای کوه! نیم ز گفته خرسند
تو قلب فسردهٔ زمینیاز درد ورم نموده یک چند
شو منفجر ای دل زمانه!وآن آتش خود نهفته مپسند
خامش منشین، سخن همی گویافسرده مباش، خوش همی خند
ای مادر سر سپید! بشنواین پند سیاه بخت فرزند
بگرای چو اژدهای گرزهبخروش چو شرزه شیر ارغند
پیشینه و دماوند در تاریخ
همچنین ببینید: اسپهبد خورشید و قارنوندیان
آشوریان این کوه را کان سنگ لاجورد میانگاشتند. البته ایشان در خطا بودند و سنگ لاجورد از بدخشان میآمده است. در زمان تاخت و تاز آشوریها به فلات ایران این کوه بخشی از حدود مادها شمرده میشده و در متنهای آشوری هم بدان اشارهشده است. سارگون دوم در لشکرکشی خود سرزمینهای تا کوه دماوند را خراجگزار خود نموده بود. در زمان اسرحدون نیز آشوریها تا پای کوه دماوند لشکر کشیدهبودند.[۶۱] اما به پیشروی ادامه ندادند چون دماوند و آنسوترش کویر لوت را پایان دنیا میپنداشتند.[۶۲]
دیاکونوف سنت گذاردن پیکر مردگان در کوهها را آیین مغانی میانگارد که در دامنه دماوند میزیستهاند و آیین خود را به دیگر جاهای ایران پراکندند.[۶۳] در دامنهٔ دماوند تعداد زیادی گور پیش از تاریخ وجود دارد.[۶۴]
نقشه طبرستان و دیلمان کشیده شده توسط اصطخری که در آن با مثلث بزرگی کوه دماوند نشان داده شده است. نزدیکترین شهر به این مثلث در نقشه شلنبه میباشد.
بهاءالدین محمد بن حسن بن اسفندیار کاتب در کتاب تاریخ طبرستان که در حدود ۶۱۳ قمری تألیف شده آورده است: عجایب طبرستان یکی کوه دماوند است که علی ابن ربن الکاتب در کتاب فردوس الحکمه آورده است که از دیه اسک تا قله به دو روز شوند و او همچون گنبدی مخروط است و بر همه جوانب او ابداً برف باشد الا بر سر او، مساحت سی گری زمین هیچ جا برف نایستد بزمستان و تابستان و آنجا ریگ بود چنانکه چون پای بر وی نهی فرو شود و چون بر سر کوه ایستی بر آن ریگ همه کوهها چون پشته نماید و دریای خزر در مقابل او راست است، سی سوراخ در سر این کوه باشد که دود کبریت از آن بیرون آید و آوازهای عظیم با سهم از این سوراخها شنوند از لهیب آتش که حقیقت شود که در جوف و میان کوه آتش است و هیچ حیوان قرار نتوان گرفت از سختی باد که جهد و میگویند کبریت اصحاب کیمیا میشاید یافت و در عهد قابوس شمس المعالی یزدادی آورده است که جوانی بود پسر امیر کا خواندندی، آنجا کبریت احمر بهدستآورد و زر میکرد تا پادشاه را معلوم شد و بگریخت و در اخبار اصحاب احادیث چنان است که صخر جنی صاحب انگشتری سلیمان النبی صلوات الله علیه چون او را سلیمان بگرفت آنجا محبوس کرد و از حق تعالی عز اسمه درخواست که تا بقیامت او را آنجا عذاب فرماید.[۶۵] در سده هشتم میلادی در پای کوه دماوند دژی بوده است که موبدی زرتشتی به نام مَسمُغان و پیروانش در آن میزیستهاند و این دژ به فرمان المهدی خلیفه عباسی ویران گشته و مسمغان نیز کشته شد.[۶۶] مسمغان (به عربی کبیرالمجوس) لقب بزرگان خاندان قارن بوده که تبار پارتی داشته و دارای سرزمینهایی در پای دماوند بودهاند.[۶۷]
غازان خان ایلخان مغول در ۴ شعبان ۶۹۴ (قمری) در لارِ دماوند به دست شیخ صدرالدین غسل کرد و مسلمان شد.[۶۸]
«در حدود العالم آمده که ویمه و شلنبه دو شهرست از حدود کوه دنباوند و اندر وی تابستان و زمستان سخت سرد بود و ازین کوه آهن افتد. (حدود العالم. ص ۱۴۷)»[۳۷]
در دوران سلطنت دودمان پهلوی، نقش کوه دماوند و خورشید در حال تابش از پشت آن، بخشی از نشان رسمی ایران را تشکیل میداد.[۶۹]
اثر و نماد ملی
تصویری از کوه دماوند در پاییز
قلهٔ دماوند در فرهنگ کشور ایران مظهر پایداری و استواری و یک نماد ملّی است و همچنین مضمون اشعار بسیاری از شاعران قرار گرفته از جمله آنها شعر دماوندیه ملک الشعرای بهار است که تاکنون در قالب اثری ملّی به ثبت رسیده و به روشهای گوناگون از آن به عنوان نمادی ملّی یاد میشود.
ثبت قلهٔ دماوند به عنوان اثر طبیعی ملی
اثر طبیعی ملی قله دماوند با مساحتی بالغ بر ۲۹۵۰ هکتار در سال ۱۳۸۱ طی مصوبه شماره ۲۲۱ مورخ ۲۱ خرداد ۱۳۸۱ شورایعالی محیط زیست به مجموعه مناطق تحت مدیریت سازمان حفاظت محیط زیست پیوسته است. این اثر با ۳۹۷۶۱۱۳ تا ۳۹۸۲۱۵۰ عرض جغرافیایی و ۵۹۶۷۶۲ تا ۶۰۳۵۹۷ طول جغرافیایی در شمال ایران و در استان مازندران واقع گردیده است. از گونههای مهم گیاهی آن میتوان از بومادران، پیر گیاه دماوندی، اسپرس کوهی و گون نام برد. استفاده بیش از حد از ظرفیت قابل تحمل محیط و همچنین بهرهبرداری پوکه معدنی در اطراف این اثر طبیعی ملی، از مهمترین عوامل تهدیدکننده در تخریب آن بهشمار میآید.[۱۲]
میراث طبیعی ایران
کوه دماوند در تاریخ سیام تیرماه سال ۱۳۸۷ به عنوان نخستین اثر طبیعی ایران در قالب میراث طبیعی ایران در فهرست آثار ملّی ایران ثبت شد.
ادعای ثبت در میراث جهانی
در فروردین ۱۳۸۷، خبرگزاریهای ایران اخباری را در رابطه با ثبت کوه دماوند در فهرست آثار میراث جهانی یونسکو منتشر کردند. این خبرها از سوی خبرگزاریهای گوناگونی مانند خبرگزاری فارس منتشر شد که در آن، کوه دماوند را به عنوان نخستین اثر طبیعی ایران که در فهرست میراث طبیعی جهانی یونسکو به ثبت رسیده معرفی میکردند.[۷۰] اما فریبرز دولتآبادی، معاون سازمان میراث فرهنگی در گفتگو با خبرگزاری میراث فرهنگی این ادعا را رد و آن را سوءتفاهم دانست. وی ابراز کرد: «متأسفانه برداشت اشتباهی از موضوع ثبت دماوند صورت گرفته و این خبر اشتباه است.»[۷۱]
روز ملی
روز ملی دماوند همزمان با تیرگان در مازندران با نام تیرماه سیزده شو در شب سیزدهم تیر ماه برگزار میشود.[۷۲] انجمن دوست داران دماوند کوه، هر ساله این جشن را در روز سیزدهم تیر در دامنههای قله دماوند در «شهر رینه لاریجان شهرستان آمل» برگزار میکنند. این جشن به ثبت ملی نیز رسیده است.[۷۳] مراسم برفچال نیز یکی دیگر از مراسمی است که در اواسط ماه اردیبهشت در شهرستان آمل، در مرتع اَسک وش بین رینه و پلور انجام میشود. هر سال در فصل بهار برفهای باقیمانده از زمستان در دامنهٔ کوه دماوند جمعآوری میشود و در گودالی ریخته میشود. این کار، یک دوراندیشی و پیشبینی است تا آب کافی برای تابستان ذخیره شود. پس از پایان مراسم، جشن و خوردن غذاست که فقط مردها حق شرکت در آن را دارند. زنها در روستای اسک میمانند و مراسم و جشن مربوط به خود را برگزار میکنند.
موسیقی ملی
موسیقی ملی کوه دماوند در روز جشن تیرگان در سال ۱۳۹۱ با صدای سالار عقیلی در بین ۹ هزار نفر رونمایی شد.[۷۴]
تصویر روی اسکناس
در طول یکصد سال گذشته، تصویر کوه دماوند بارها بر رو یا پشت اسکناسهای رسمی منتشره ایران به چاپ رسیده است:
تصویرارزشدوره چاپسال چاپ
روپشت
۱۰۰۰
پهلوی اول
۱۳۱۷
سری ششم رضا شاه
۱۰۰۰
پهلوی دوم
۱۳۲۵
سری دوم بانک ملی ایران
۱۰٬۰۰۰
جمهوری اسلامی ایران
۱۳۷۱
سری روحالله خمینی
۵۰۰٬۰۰۰
جمهوری اسلامی ایران
۱۳۹۷
ایران چک سری میان نسلی با چهار صفر کمرنگ
کوهنوردی
آسیبها
شایعه وقف شدن
جستارهای وابسته
نگارخانه
پانویس
↑ مسعود فرحبخش. «ارتفاع دماوند چقدر است؟». بام ایران، ۵۶۱۰ متر. دریافتشده در ۲۷ مرداد ۱۳۹۷.[پیوند مرده]
↑ پرش به بالا به:۲٫۰ ۲٫۱ ۲٫۲ ۲٫۳ [مصاحب، غلامحسین (سرپرست). مدخل «دماوند» در دائرةالمعارف فارسی. جلد اول، چاپ سوم ۱۳۸۱، ص ۹۹۱.]
↑ "An Introduction to Prominence" (به انگلیسی). Archived from the original on 7 May 2012. Retrieved 25 April 2007.
↑ «دماوند؛ موقعیت روی نقشهٔ جهانی، مختصات و اطلاعات کوتاه». traveljournals.net. بایگانیشده از اصلی در ۲۷ سپتامبر ۲۰۰۷. دریافتشده در ۲۵ آوریل ۲۰۰۷.
↑ درویشزاده، زمینشناسی ایران، ۷۵۸.
↑ «Iran Climbing Guide – Iran Climbing Guide» (به انگلیسی). بایگانیشده از اصلی در ۶ اکتبر ۲۰۲۲. دریافتشده در ۲۰۲۲-۱۰-۰۶.
↑ "Mountain Damavand". PersiaPort. Archived from the original on 5 July 2015. Retrieved 19 June 2015.
↑ «The Volcanic Seven Summits: Highest Volcanoes on each Continent». www.skimountaineer.com. دریافتشده در ۲۰۲۲-۱۰-۰۶.
↑ پرش به بالا به:۹٫۰ ۹٫۱ ۹٫۲ ۹٫۳ مسعود نصرتی، ۱۵
↑ «آموزههایی از طبیعت در زمینههای کوهنوردی، نقشه، GPS، برف و یخ، حوادث کوهستان، گزارش، محیط زیست و… به قلم حسام الدین عباسی». آموزههایی از طبیعت در زمینههای کوهنوردی، نقشه، GPS، برف و یخ، حوادث کوهستان، گزارش، محیط زیست و… به قلم حسام الدین عباسی. دریافتشده در ۲۰۲۲-۰۳-۳۱.
↑ «ثبت ملی دماوند؛ راهی به سوی جهانی شدن». رادیو فردا. دریافتشده در ۲۰۲۲-۱۰-۰۶.
↑ پرش به بالا به:۱۲٫۰ ۱۲٫۱ «پورتال سازمان حفاظت محیط زیست کشور». بایگانیشده از اصلی در ۸ آوریل ۲۰۱۴. دریافتشده در ۲۵ ژوئیه ۲۰۱۱.
↑ از جمله در شاهنامه فردوسی
↑ برای نمونه در شاهنامهٔ فردوسی گرشاسپنامهاسدی طوسی اشعار ناصرخسرو به این موضوع اشاره شده است.
↑ The Bundahishn, Translated by E. W. West, from Sacred Books of the East, volume 5, Oxford University Press, 1897
↑ «ارتفاع دقیق قله دماوند،5609 متر است». جامجم. ۱۹ تیر ۱۳۸۷. دریافتشده در ۲۷ مرداد ۱۳۹۷.
↑ حاتم؛ جمهور؛ ابولقاسم و بایر (۱۳۸۶). «طرح اندازهگیری ثقل دقیق و ارتفاع دقیق بر روی قله دماوند» (PDF). بایگانیشده از اصلی (PDF) در ۱ اوت ۲۰۱۴.
↑ «ارتفاع واقعی قله دماوند». عصر ایران. ۳ مهر ۱۳۸۶. دریافتشده در ۲۷ مرداد ۱۳۹۷.
↑ پرش به بالا به:۱۹٫۰ ۱۹٫۱ ۱۹٫۲ ۱۹٫۳ خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نام 5610m.com وارد نشده است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.).
↑ خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نام nasa وارد نشده است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.).
↑ خطای یادکرد: خطای یادکرد:برچسب غیرمجاز؛ متنی برای یادکردهای با نام ngdir وارد نشده است. (صفحهٔ راهنما را مطالعه کنید.).
↑ «World top 100 most prominent peaks». بایگانیشده از اصلی در ۱۸ مارس ۲۰۱۱. دریافتشده در ۱۷ سپتامبر ۲۰۱۰.
↑ YJC، خبرگزاری باشگاه خبرنگاران | آخرین اخبار ایران و جهان |. «نزدیکترین شهر به قله دماوند کجاست؟». خبرگزاری باشگاه خبرنگاران | آخرین اخبار ایران و جهان | YJC. دریافتشده در ۲۰۱۸-۰۴-۱۹.
↑ البرز[پیوند مرده]
↑ «انجمن دوستداران دماوند». بایگانیشده از اصلی در ۱۳ ژوئیه ۲۰۱۲. دریافتشده در ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۲.
↑ درویشزاده، زمینشناسی ایران، ۷۵۹.
↑ (به انگلیسی: stratovolcano)
↑ "آتشفشان دماوند" (به انگلیسی). Archived from the original on 17 June 2007. Retrieved 21 April 2007.
↑ «کوه دماوند». وبگاه Pars Times. بایگانیشده از اصلی در ۷ مه ۲۰۱۲. دریافتشده در ۲۱ آوریل ۲۰۰۷.
↑ درویشزاده، زمینشناسی ایران، ۷۵۹.
↑ درویشزاده، زمینشناسی ایران، ۷۵۸.
↑ «سازمان زمینشناسی و اکتشافات معدنی ایران». بایگانیشده از اصلی در ۲۲ دسامبر ۲۰۰۸. دریافتشده در ۲۸ ژوئیه ۲۰۰۸.
↑ «روزنامه آفرینش». بایگانیشده از اصلی در ۲۷ ژوئیه ۲۰۰۹. دریافتشده در ۲۸ ژوئیه ۲۰۰۸.
↑ پرش به بالا به:۳۴٫۰ ۳۴٫۱ ۳۴٫۲ شیرآقایی، روزنامه اعتماد
↑ درویشزاده، زمینشناسی ایران، ۷۵۶.
↑ درویشزاده، زمینشناسی ایران، ۷۵۶.
↑ پرش به بالا به:۳۷٫۰ ۳۷٫۱ شهیدی مازندرانی ۳۳۰
↑ برای نمونه در ویس و رامین «تو گفتی بود دشت نهاوند / ز بس جنگآوران کوه دماوند» (فخرالدین اسعد گرگانی ۶۲) و «درم با بند و ویس از بند رفتست / مگر امشب به دنباوند رفتست» (فخرالدین اسعد گرگانی ۲۱۴)
↑ پرش به بالا به:۳۹٫۰ ۳۹٫۱ دهخدا ۲۲۱
↑ پرش به بالا به:۴۰٫۰ ۴۰٫۱ محمدجعفر یاحقی، ۱۹۶
↑ «دماوند و حلقههای مفقوده اکوتوریسم». روزنامه ابتکار. دریافتشده در ۲۰۲۲-۱۰-۰۶.
↑ معین ۵۳۶
↑ او این نظر را در ۱۳۰۴ در مقالهای به نام «نهاوند-دماوند» که در آینده منتشر شد ابراز داشته است.
↑ کسروی ۲۶۵
↑ پرش به بالا به:۴۵٫۰ ۴۵٫۱ کسروی ۲۶۷
↑ ظهیرالدین بن نصیرالدین مرعشی، تاریخ طبرستان و رویان و مازندران، ص ۱۰۵–۱۰۶
↑ این مطلب به تواتر در متنهای فارسی میانه و متنهای فارسی نو ذکر شده است از جمله در شاهنامه
↑ به بیان دقیقتر نزدیک به پایان هزارهٔ هوشیدرماه
↑ بندهش ۱۴۲
↑ طبری [بلعمی] ۷۶
↑ طبری [بلعمی] ۷۷
↑ طبری [بلعمی] ۸۹
↑ طبری [بلعمی] ۹۹–۱۰۰: این روایت خلاف آنِ شاهنامه است که جایگاه نبرد در بیتالمقدس است.
↑ طبری [بلعمی] ۲۴۱–۲۴۲
↑ شاهنامه> فصل ۵ ضحاک> بخش ۹ به بند کشیده شدن ضحاک به دست فریدون
↑ «فریدون فرخ به گرز نبرد / ز ضحاک تازی برآورد گرد/ ببردش به کوه دماوند بست به جایش به تخت شهی بر نشست» (اسدی طوسی، ۳۶۶)
↑ «ز بیدادی سمر گشته ست ضحاک /که گویند او به بند است در دماوند» (به نقل از علیاکبر دهخدا، ۲۲۱)
↑ «درم با بند و ویس از بند رفتست/مگر امشب به دنباوند رفتست/چرا رفتست کاو خود نامدارست چو ضحاکش هزاران پیشکارست» (فخرالدین اسعد گرگانی ۲۱۴–۲۱۵)
↑ «اوست فریدون ظفر بلکه دماوند حلم / عالم ضحاک فعل بستهٔ چاهش سزد» (ترکیبات خاقانی در مدح رکنالدین ارسلان شاه بن طغرل)
↑ «دلی باید مه از کوه دماوند / که بشکیبد ز دیدار خداوند» (فخرالدین اسعد گرگانی ۳۴۳)
↑ ا. م. دیاکونوف، تاریخ ماد، چاپ هفتم، انتشارات علمی فرهنگی، صفحهٔ ۲۴۳
↑ پیرنیا (جلد سوم) ۱۸۰۹
↑ ا. م. دیاکونوف، تاریخ ماد، صفحهٔ ۳۷۱
↑ Maxime Siroux, 37
↑ بهاءالدین محمد، بن حسن بن اسفندیار کاتب (۱۳۶۶). تاریخ طبرستان (ابن اسفندیار). به کوشش به تصحیح عباس اقبال آشتیانی به اهتمام محمد رمضانی. تهران: ناشر پدیده خاور. ص. جلد اول صفحات ۸۲ و ۸۳.
↑ محمد محمدی، ۵۱
↑ ا. م. دیاکونوف، تاریخ ماد، صفحهٔ ۳۴۷
↑ مرتضی راوندی، تاریخ اجتماعی ایران، جلد دوم، چاپ سوم، صفحه ۳۰۹، بخش اسلام آوردن غازان خان
↑ نشانهای خاندان سلطنتی پهلوی (وبگاه اطلاعاتی نشانها)
↑ خبرگزاری فارس، ۱۱ فروردین ۱۳۸۷؛ تابناک، ۱۱ فروردین ۱۳۸۷، کد خبر: ۸۲۹۴. بایگانیشده در ۱ آوریل ۲۰۰۸ توسط Wayback Machine
↑ خبرگزاری میراث فرهنگی، ۱۶ فروردین ۱۳۸۷ متن خبر بایگانیشده در ۱۱ دسامبر ۲۰۰۸ توسط Wayback Machine
↑ راهنمای سفر و گردشگری: جشن تیرگان در مازندران[پیوند مرده]
↑ «سیزدهم تیر: جشن تیرگان، روز ملی دماوند | انجمن کوه نوردان ایران». بایگانیشده از اصلی در ۲۹ نوامبر ۲۰۱۱. دریافتشده در ۱۴ ژوئیه ۲۰۱۲.
↑ http://www.damavandkooh.com/N_مراسم-جشن-تیرگان-و-روز-ملی-دماوند-برگزار-شد_108.aspx# بایگانیشده در ۲ اکتبر ۲۰۱۸ توسط Wayback Machine بزرگترین همایش زیستمحیطی کشور برگزار شد
↑ پرش به بالا به:۷۵٫۰ ۷۵٫۱ «نسخه آرشیو شده». بایگانیشده از اصلی در ۲۸ دسامبر ۲۰۱۸. دریافتشده در ۷ نوامبر ۲۰۱۹.
↑ ناصرخسرو، سفرنامه ۴
↑ «کتاب: آثار البلاد وأخبار العباد **|نداء الإیمان». www.al-eman.com. دریافتشده در ۲۰۲۲-۱۰-۰۶.
↑ هینریش، بروگش (۱۳۶۷). سفری به دربار سلطان صاحبقران (1861-1859م): سفرنامه ایلچی پروس در ایران. ج. اول (ویراست اول). تهران: اطلاعات. ص. ۲۴۳.
↑ پرش به بالا به:۷۹٫۰ ۷۹٫۱ ۷۹٫۲ ۷۹٫۳ ۷۹٫۴ «صفحه کوه دماوند در جلودار». بایگانیشده از اصلی در ۱۵ سپتامبر ۲۰۱۵. دریافتشده در ۱۹ اکتبر ۲۰۱۹.
↑ مسعود نصرتی، ۱۴۴
↑ مسعود نصرتی، ۱۴۵
↑ "Mt Damavand Icefall" (به انگلیسی). Archived from the original on 7 May 2012. Retrieved 22 خرداد 1388. {{cite web}}: Check date values in: |تاریخ بازدید= (help)
↑ «آسیبها و بحرانها». بایگانیشده از اصلی در ۲ اکتبر ۲۰۱۸. دریافتشده در ۲۳ ژوئن ۲۰۱۴.
↑ «سازمان اوقاف یک یازدهم کوه دماوند را تصرف کرد». رادیو زمانه. ۲۰۲۰-۰۷-۲۶. بایگانیشده از روی نسخه اصلی در ۱۸ اوت ۲۰۲۰. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۸-۱۸.
↑ «سازمان جنگلها: مالکیت دو پلاک دماوند همچنان در اختیار سازمان اوقاف است». ایران اینترنشنال. ۲۰۲۰-۰۷-۳۰. بایگانیشده از روی نسخه اصلی در ۱۸ اوت ۲۰۲۰. دریافتشده در ۲۰۲۰-۰۸-۱۸.
منابع
اسدی طوسی (۱۳۵۴)، گرشاسپنامه، به کوشش به اهتمام حبیب یغمایی.، تهران: طهوری
درویشزاده، علی (۱۳۷۰). زمینشناسی ایران. دانش امروز.
پیرنیا، حسن (مشیرالدوله) (۱۳۸۵)، تاریخ ایران باستان، تهران: مؤسسهٔ انتشارات نگاه، شابک دوره۹۶۴-۳۵۱-۱۹۵-۲ مقدار |شابک= را بررسی کنید: invalid character (کمک)
تورج دریایی (۱۳۸۳)، شاهنشاهی ساسانی، ترجمهٔ مرتضی ثاقبفر، نشر ققنوس، شابک ۹۶۴-۳۱۱-۴۳۶-۸
دهخدا، علیاکبر، لغتنامه دهخدا جلد ۲۳ شماره مسلسل ۲۰۱، به کوشش زیر نظر دکتر محمد معین.، تهران: دانشگاه تهران، سازمان لغتنامه
دیاکونوف، ایگور میخائیلوویچ. تاریخ ماد، برگردان کریم کشاورز، شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ هفتم، ۱۳۸۳، شابک ۹۶۴-۴۴۵-۱۰۶-۶
راوندی، مرتضی. تاریخ اجتماعی ایران. پوشینه دوم، چاپ سوم، انتشارات امیرکبیر
سلطانزاده، حسین. ««صعود به دماوند، گرد گردنفراز ایران»». خبرگزاری میراث فرهنگی. بایگانیشده از اصلی در ۵ سپتامبر ۲۰۰۷. دریافتشده در ۲۴ آوریل ۲۰۰۷.
سیرو، ماکسیم (بدون تاریخ انتشار)، کاروانسرهای ایران و ساختمانهای کوچک میان راهها، تهران: سازمان ملی حفاظت آثار باستانی ایران تاریخ وارد شده در |سال= را بررسی کنید (کمک)
شهیدی مازندرانی، حسین (۱۳۷۷)، فرهنگ شاهنامه (نام کسان و جایها)، تهران: نشر بلخ، شابک ۹۶۴-۶۳۳۷-۱۵-۵
شیرآقایی، نگین (۲۳ فروردین ۱۳۸۶)، «گزارشی از وضعیت دماوند پس از خروج گاز از قله»، روزنامه اعتماد، ش. ۱۳۶۵
طبری، محمد بن جریر (۱۳۸۵)، تاریخ الرسل و الملوک [تاریخ بلعمی]، ترجمهٔ ابوعلی بلعمی، به کوشش با تکملهٔ ابوعلی بلعمی و تصحیح محمدتقی بهار و کوشش محمد پروین گنابادی.، تهران: زوّار، شابک ۹۶۴-۴۰۱-۰۹۴-۹
فخرالدین اسعد گرگانی (۱۳۸۱)، ویس و رامین، به کوشش با مقدمه تصحیح و تحشیهٔ محمد روشن و دو گفتار از صادق هدایت و مینورسکی.، تهران، شابک ۹۶۴-۶۴۹۴-۱۱-۰
فرنبغ دادگی (۱۳۷۸)، بندهش، به کوشش گزارنده مهرداد بهار.، تهران: توس، شابک ۹۶۴-۳۱۵-۲۹۲-۸
قزوینی، زکریا بن محمد، آثار البلاد و اخبار العباد (بازدید ۲۵ آوریل ۲۰۰۷)
کسروی، احمد (۲۵۳۶)، «نهاوند-دماوند»، کاروند کسروی (مجموعهٔ ۷۸ رساله و گفتار از احمد کسروی)، به کوشش به کوشش یحیی ذکاء.، تهران: شرکت سهامی کتابهای جیبی تاریخ وارد شده در |سال= را بررسی کنید (کمک)
محمدی، محمد (۱۳۷۴)، «آثار فرهنگی ایران و سرگذشت آن در حملهٔ اعراب»، فرهنگ ایرانی پیش از اسلام وآثار آن در تمدن اسلامی و ادبیات عربی، تهران: انتشارات توس
مصاحب، غلامحسین (سرپرست). مدخل «دماوند» در دائرةالمعارف فارسی. جلد اول، چاپ سوم ۱۳۸۱.
معین، محمد (۱۳۷۵)، فرهنگنامه فارسی جلد پنجم، اعلام، تهران: مؤسسه انتشارات امیرکبیر، شابک ۹۶۴-۰۰-۰۱۶۴-۳
ناصرخسرو (تابستان ۱۳۷۵)، سفرنامه، به کوشش به کوشش محمد دبیرسیاقی.، تهران: زوّار، شابک ۹۶۴-۴۰۱-۰۰۹-۴
نصرتی، مسعود (۱۳۸۱)، دماوند خاستگاه اساطیر ایرانزمین، نشر تربت، شابک ۹۶۴-۴۰۳-۱۰۱-۶
یاحقی، محمدجعفر (۱۳۵۷)، فرهنگ اساطیر و اشارات داستانی در ادبیات فارسی، تهران: سروش
"Mt. Davamand, Iran" (به انگلیسی). Template:Spaceflight. Archived from the original on 7 May 2012. Retrieved 21 April 2007.
"کوه دماوند" (به انگلیسی). وبسایت قلمرو کوهستانی ایران. Archived from the original on 9 May 2007. Retrieved 18 April 2007.
نقشه راهنمای صعود به قلههای البرز مرکزی، تهران: موسسهٔ جغرافیایی و کارتوگرافی گیتاشناسی، ۱۳۷۸، شابک ۹۶۴-۳۴۲-۰۸۶-۸
«نگاهی به ایران؛ سرزمین و حکومت». درگاه ملی آمار. بایگانیشده از اصلی در ۷ مه ۲۰۱۲. دریافتشده در ۱۸ آوریل ۲۰۰۷.
"آتشفشان دماوند" (به انگلیسی). Archived from the original on 17 June 2007. Retrieved 21 April 2007.
«کوه دماوند». وبگاه Pars Times. بایگانیشده از اصلی در ۷ مه ۲۰۱۲. دریافتشده در ۲۱ آوریل ۲۰۰۷.
«یک مسوول: علت تغییر رفتار قله دماوند در دست تحقیق است». ایرنا. بایگانیشده از اصلی در ۹ مه ۲۰۰۷. دریافتشده در ۲۱ آوریل ۲۰۰۷.
"اطلس زمینشناسی راهها" (به انگلیسی). پایگاه ملی دادههای علوم زمین. Archived from the original on 6 November 2011. Retrieved 21 April 2007.
"An Introduction to Prominence" (به انگلیسی). Archived from the original on 7 May 2012. Retrieved 25 April 2007.
"دماوند - ویکیپدیا، دانشنامهٔ آزاد"
https://fa.m.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D9%85%D8%A7%D9%88%D9%86%D8%AF
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand
#تاریخ #کربلا #محرم
🔴 شیادی بنام اشعث بن قیس
🔹#اشعث_بن_قیس_کندی بعد از شهادت حضرت رسول، مرتدشد و به جنگ خلیفه اول رفت و وقتی در جنگ با خلیفه محاصره میشه، قبیله ش رو می پیچونه و برای خودش و خانواده ش امان نامه میگیره و از مهلکه جان سالم در میبره و بخاطر همین، بعدها پیش بچه محلاش معروف به آدم فروش میشه !
🔹داستان مبهم تاریخ اینه که چطور خلیفه اول ( ابوبکر) بعد یه مدت خواهرش رو به عقد اشعث در میاره!
و جالب تر این که خلیفه سوم این مرتد رو استاندار آذربایجان میکنه !
🔹در زمان امیرالمومنین ،
بعد جنگ جمل حضرت این خائن رو از عمارت آذربایجان برکنار میکنه و بهش میگه که جور و پلاسش رو جمع کنه !
اشعث با شنیدن برکناریش موجی میشه و عزم شام رو میکنه تا قاطی دم و دستگاه معاویه بشه ولی دور و بریاش مُخش رو میزنن و توی همون کوفه لنگر میندازه !
🔹کثیف ترین خیانت این روباه، درنبرد صفین بود! بعد این که سپاه حضرت امیر به فرماندهی مالک اشتر در آستانه پیروزی بود درجمع قبیله ش (کِندیان ) شروع به سخنرانی میکنه و حرف از صلح و اینجور مزخرفات میزنه و دست به شورش میزنن ! خبر به گوش خیکی اعظم (معاویه) میرسه بشمار سه دستور میده قرآن ها برن روی نیزه و آخر صفین شد آنچه که نباید میشد !!!
برخی منابع هم از تله پاتی و ارتباط عجیب این دو جانور (معاویه و اشعث) خبر دادن !
🔹در جریان نوشتن پیمانه نامه صفین هم سر نوشتن لقب امیرالمومنین برای حضرت امیر، گنده باقالی بازی درآورد که جناب مالک اشتر زد تو سر این مارمولک و یه مدت جیکش درنمیامد!!!
🔹بعدصفین، امام قصد حمله مجدد به شام رو داشتند که به دیوار گوشتی خوارج در نهروان خوردند !
اشعث خودش کلنگ تاسیس خوارج رو زد و اولین نفر هم خودش بود که به امام پیشنهاد برخورد با این جماعت رو داد!
🔹اشعث در ادامه خیانت ها، در قتل حضرت امیر هم دخالت داشته و به گفته برخی منابع تاریخی تا یک ماه ابن ملجم حرومی رو در خانه ش ساپورت می کرد!
🔹قابل ذکر هست که بچه های تخم حرومش هم نحس بودن تا جایی که دخترش قاتل امام مجتبی (ع) بود و پسرش ممد، جای حجر بن عُدی (یکی از یاران بزرگ حضرت امیر ) را لو داد و شریک قتل هانی و مسلم در کوفه هم بود !
پسر دیگه ش قیس هم در تیم اشراری بودند که در کربلا جنایت کردند !
🔹کُلُهم این که خانواده خبیثی بودن و در ناکامی نبرد صفین، پرقدرت ظاهرشدن و حتی در شهادت سه امام شراکت داشتن و بعضی ها هم میگن ژنشون یهودی بوده که به ظاهر مسلمان شده بودند!!!
https://eitaa.com/Hs_Land
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand
#تاریخ | #ایران | #اورشلیم
🔴 ماجرای فتح اورشلیم توسط ایرانی ها
وسط جنگ های طولانی ایران و روم وهمزمان با نبرد انطاکیه (۶۱۳میلادی) که با پیروزی سردار ایرانی (شهربراز) تمام شد، یهودی های اورشلیم بر علیه امپراتور هراکلیوس شورش میکنند !!! « سردار شهربراز » هم که میبینن همه چی جوره ، استارت میزنه برای اورشلیم و دور و برش!
دو تا از گردن کلفتای یهودی هم به نام های ( نهیما بن هوشیل و بنیامین تیبریا ) برای ایرانی ها از اورشلیم و طبریه و جلیل و دمشق و حتی از قبرس ده بیست هزار سرباز یهودی جور میکنن تا اورشلیم فتح بشه!
ایرانی ها هم در یک حرکت گاز انبری اورشلیم و غزه و ناصریه و هرچی سر راه بود رو میگیرن و به دریای مدیترانه میرسن!
شهربراز بعد فتح، سکان این منطقه رو میده دست یهودیا ولی بعد یه مدت شاخ میشن و شروع میکنن به جفتک زدن تا جایی که چند هزار مسیحی رو میکشن! خسروشاه هم وقتی میبینه این جماعت رو مخ هستن قاط میزنه و دوباره اورشلیم رو میسپاره به مسیحیان شهر و جماعت یهود مثل قبل میرن توی باقالیا!!!
https://eitaa.com/Hs_Land
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand
#تاریخ | #ساسانی
🔴ساسانیان ، بازی برده رو چطور باختند!!!!
🔹در ۵۹۰ میلادی ، خسروپرویز بیست و هفتمین پادشاه ساسانی هنوز روی تخت سلطنتش جاگیر نشد که بهرام چوبین (یکی از سرداران ساسانی) کودتا کرد و خسروخان هم خیس کرد و بشمار سه فرار کرد به سمت روم !
🔹موریکیوس امپراتور روم ، خسرو بی تاج و تخت رو حسابی تحویل گرفت و دخترش ماری رو به عقدش درآورد و یه لشگر هم بهش داد تا تاج و تخت رو پس بگیره !
🔹۵۹۱میلادی ، خسرو با سربازای اروپاییش به ایران حمله میکنه و بهرام چوبین رو میترکونه و دوباره میشینه رو تخت سلطنتش و این دفعه قشنگ جاگیر میشه !
رابطه ش هم با امپراتور روم که اتفاقا پدر خانمش بود حسابی گل و بلبل شد!
🔹بعد ده سال در آن طرف دنیا ، رومی ها علیه امپراتور کودتا می کنن و پدر خانم خسرو رو میکشن!
خسرو با شنیدن خبر قاط میزنه و دو تا از سردارانش بنام شاهین و شهربراز رو میفرسته تا رومی ها رو ادب کنند و انتقام پدرجون رو بگیرن !
🔹این دوتا سردار هم مثل عقاب حمله میکنن و اروپا رو جارو میکنند ! این وسط بین رومی ها هم اختلاف میفته و اون امپراتور قاتله ( پدر خانم خسرو رو کشت) رو میفرستن قبرستون و از امپراتور جدید به نام هراکلیوس رونمایی میکنن !
با این حال سرداران ایرانی همچنان در اروپا ویراژ می دادند و اوضاع روم اینقدر خیط میشه که هراکلیوس تصمیم میگیره پایتخت رو از قسطنطنیه به کارتاژ ( تونس امروزی ) انتقال بده که کلیسا موافقت نمیکنه !!!
🔹همه چی خوب پیش میرفت تا اینکه بین ایرانی ها اختلاف میفته و یه سری تاکتیک های اشتباه جنگی هم قوز بالا قوز میشه و داستان برای ایرانی که تا آستانه فتح روم پیش رفته بود برعکس میشه !
🔹رومی ها کامبک میزنند و سرزمین های از دست رفته رو پس میگیرن تا اینکه در سال ۶۲۷ میلادی در نبرد نینوا ، روم بر ایران پیروز میشه ( همونی که در قرآن آمده ) و حتی تا فتح تیسفون میان که دیگه جون نداشتند و بی خیال میشن و برمیگردن !!!!
🔹یکسال بعدش هم سرداران ساسانی با کمک شیرویه پسر شاسگول پادشاه، میفتن به جون خسرو پرویز و موتور شاه رو پیاده میکنن و الفاتحه !!!!
🔹شیرویه هم چند ماه بیشتر روی تخت دوام نیاورد و بعد این جانور ، دوازده سیزده تا پسر و دختر تازه به دوران رسیده در این چهار سال بجای حکومت داری با تاج و تخت یه قل دوقل بازی میکنن تا اینکه سال ۶۳۳ میلادی ، عربها به ایران ضعیف شده حمله کردند و خاک ایران بخاطر هوس بازی و شاسگول بازی شاهان ساسانی به توبره کشیده شد !!!!
https://eitaa.com/Hs_Land
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
﷽
🇮🇷#ایران_اسلامی
🇮🇷#قرارگاه_فرهنگی_میرمریم
sayedhmirmaryam@
﷽
#آگاهی_بخشی
📌 #بهائیت را بیشتر بشناسیم
🔥بهائیت کثیف ترین فرقه‼️
بهائیت یک فرقه کاملا شیطانی است که اکثر پیروان آن حرامزاده هستند و سیاهترین تفکر را دارند.
و بشدت مورد حمایت اسرائیل و انگلیس است.
و تو خود بخوان حدیث مفصل از این مجمل
زنی فاحشه بنام قره العین که سالها بین سران فرقه دست به دست می شده نقش مهمی در جذب زنان و به فساد کشیدن آنان داشته است.
🔴 لواط برای فاعل شرعا حلال، و برای مفعول تمرین تواضع و مستحب است‼️
🔴 ازدواج با خواهر و مادر و خاله و عمه جایز است‼️
🔴 زنا و دزدیدن دختر مورد پسند قبل از ازدواج جایز و نشانه علاقه و جنم مرد است‼️
🔴شرب خمر و استعمال تریاک و حشیش جایز است‼️
🔴 حجاب حرام و نشانه بردگی است‼️
🔴محمد(ص) خاتم (نگین) انبیا بوده و نه آخرین آنها، پس پیامبرانی بعد از او آمده اند‼️
🔴 امام زمان فردی به نام بهاءالله بوده و ظهور کرده اند و شهید شده اند‼️
🔴 تمام احکام قران باطل شده و آقای بهاءالله کتابی جدید به اسم بیان نازل کرده‼️
🔴 هرساله مراسمی برپا می کنند به نام کلید اندازان طوریکه در پایان مهمانی کلید هر خانه قرعه به نام هر کس افتاد همسر آن خانه شب را در تمکین مردی دیگر است و آنها معتقدند اینگونه بر تعداد پیروان فرقه اضافه می شود.
🔴 پدر می تواند از فرزندانش چه دختر و چه پسر تمتع جنسی برد و فرزند و مادر خانواده حق اعتراض ندارد
⭕️ تاریخ:
فردی بنام علی محمد شیرازی معروف به باب حدود ۱۱۰ سال پیش در شیراز ادعا کرد باب (راه رسیدن به) امام زمان است.
بعد از مدتی ادعا کرد خود امام زمان است.
⭕️ بدستور امیر کبیر او را دستگیر و در میدان شهر تبریز فلک کردند و او در حضور علماء با دستخط خود نوشت که ادعایش دروغ بوده و مردم را فریب داده است.
توبه نامه موسس بهائیت الان در موزه ایران باستان تهران موجود است.
او پس از آزادی ادعا کرد پیامبر است و به او وحی می شود.
این بار امیر کبیر او را دستگیر و در زندان چهریق ارومیه زندانی کرد.
او در زندان شروع به نوشتن کتابی بنام بیان کرد.
که گفت: جایگزین قرآن است.
و سپس ادعا کرد که خدا در او حلول کرده و خداست.
که امیر کبیر او را در تبریز تیر باران کرد.
سپس فردی معتاد به حشیش، به اسم حسین علی نوری که خواهر زاده باب (با نام مستعار بهاءالله) بود.
با تحریک انگلیس، در ابتدا ادعا کرد نائب امام زمان است، سپس گفت من امام زمان هستم و قبلا تقیه کرده بودم، و بعد گفت پیامبری با دین و کتاب جدید هستم؛ در نهایت هم مدعی شد که خداست‼️
درحال حاضر مقدس ترین مکان بهائیان و مقر فرماندهی آنها به اسم بیت العدل در اسرائیل است.
⭕️ بهائیان در دوران پهلوی:
تمام پست های کلیدی ایران قبل از انقلاب به دست این فرقه بود، و به نوعی شاه نوکر حلقه به گوش انها بود، پس ازین جهت، بدترین ضربه از انقلاب اسلامی را بهائیان خوردند، چون دستشان از منابع کشور کوتاه شد.
🔰 اقدامات بر علیه انقلاب:
🔹ترویج بی بند و باری از سنین کم با تاسیس مهد کودک
🔸پیاده روی الزامی زیباترین دختران بهایی با بدترین حجاب ممکن در خیابان ها و مراسمات و محافل مذهبی، برای ترویج و عادی سازی بی حجابی
🔹تأسیس شبکه من و تو برای القای حس عقب ماندگی به شیعیان ایران
🔸همکاری گسترده با بی بی سی برای سمپاشی و شایعه پراکنی
🔹شرکت گسترده در کودتای ۱۳۸۸ طبق دستورات رژیم اسرائیل
🔸پهن کردن دام برای جوانان با برگزاری پارتی های مختلط با توزیع مواد مخدر و مشروبات الکلی
🔹نفوذ در دستگاهای دولتی برای جاسوسی و خرابکاری و خیانت
🔸تاسیس ارتش ٨۰۰۰ نفریِ سایبریِ فارسی زبانان اسرائیل‼️
🔹ترویج فساد اخلاقی مثل همجنس بازی و تشویق جوانان به زنا در فضای مجازی با تأسیس کانال های مبتذل اخلاقی و منحرف سیاسی، مثل به سوی دموکراسی در تلگرام
🔸فعالیت گسترده اقتصادی، با تأسیس عینک فروشی، ساعت فروشی و بوتیک های لوکس، مراکز کاشت ناخن و تتو، پت شاپ، تاسیس داروخانه های غیر مجاز در شهرهای بزرگ.
🔹 عادی سازی و نگهداری سگ 🦮در منزل بعنوان یک فرهنگ روشنفکری و به بهانه حمایت از حقوق حیوانات که متاسفانه در بین اقشار ایرانی ترویج پیدا کرده و به یکی از راههای ترویج فرقه و فرهنگ بهائیان تبدیل شده و متاسفانه خیلی از شیعیان در ایران ناآگاهانه و بدون تفکر در اشاعه این فرهنگ فرقه ضاله بهائیت سهیم شده اند.
چه بسا که سگ در شریعت اسلام حیوانی ذاتا نجس است و بودن آن در خانه موجب اشکال در نماز و روزه و دعا است و خانه همیشه نجس می باشد.
🔸 یارگیری و یا هدایت خانواده های بهائی به مشهد و قم جهت بر هم زدن جو این دو شهر مذهبی و سکولاریزه کردن این دو شهر
https://eitaa.com/edmolavand/20690
پ🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄﷽🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄•
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
@edmolavand
#قرارگاه_فرهنگی_میرمریم
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand
🔲مشاهیر
تاریخی و فرهنگی
🔎#بابک_خرمدین کیست | زندگینامه سردار ایرانی در تاریخ
شنبه ۱۷ آبان ۱۳۹۹ - 12:04
✍#محمدفتاحی
بابک خرمدین یکی از سرداران دلاور ایرانی است که ریاست سرخ جامگان را بر عهده داشت و به قیام علیه خلفای عباسی پرداخت.
بابک خرمدین از سرداران شجاع ایرانی بود و جنبش ملی خرمدینان را پایهگذاری کرد. او از رهبران اصلی مبارزان ایرانی علیه سلطه خلافت عباسی بود که پس از مرگ ابومسلم خراسانی، بر خلافت عباسی شورید. بابک خرمدین، پرچمدار احیای شکوه ایران باستان محسوب میشد که پس از دو دهه مبارزه بیامان، بهواسطه خیانت، با شکست روبهرو و در نهایت اعدام شد.
همه چیز درباره بابک خدمدین
📝فهرست مطالب
■بابک خرمدین کیست؟
■زندگی نامه بابک خرمدین
■بابک خرمدین چگونه کشته شد؟
🎥فیلم بابک خرمدین
📚کتاب بابک خرمدین
●کتاب بابک خرمدین؛ دلاور آذربایجان- سعید نفیسی
●کتاب بابک خرمدین؛ دانشنامه جهان اسلام- عباس زریاب
●بابک خرمدین در شاهنامه
●قلعه بابک خرمدین کجاست؟
●سخن آخر
🔲بابک خرمدین کیست؟
منبع: tandisltd.com
بابک خرمدین سردار دلیر ایرانی است که رهبری قیام ایرانی خرمدین را عهدهدار بود. آنها بعد از مرگ ابومسلم، علیه خلفای عباسی دست به شورش زدند. بابک خرمدین در آذربایجان شورش خود را آغاز کرد و پس از ۲۰ سال جنگ و خونریزی، قیام او سرانجام در سال ۸۳۷ میلادی سرکوب شد.
📜زندگی نامه بابک خرمدین
منبع: reddit.com
اولین گزارشی که توسط «واقد بن عمروالتمیمی» درباره زندگینامه بابک خرمدین تحت عنوان «اخبار بابک» نوشته شده است متاسفانه امروزه در دسترس نیست. در آثار افرادی همچون ابن ندیم، طبری و خواجه نظام الملک صحبتهایی درباره قیام بابک با نام «جنبش خرمدینی» دیده میشود و بین مطالب آنها اختلاف نسبتا کمی وجود دارد.
تا به امروز تحقیقات تاریخی گستردهای درباره بابک خرمدین انجام شده است؛ اما هنوز اطلاعات چندانی از زندگینامه او در دسترس نیست.
برخی مورخان زمان تولدش را حدود ۱۲۰۰ سال پیش تخمین میزنند؛ اما محل تولدش را نمیدانند. برخی دیگر نیز محل تولدش را روستای بلال آباد اردبیل حدس میزنند . او با در دست گرفتن ریاست گروه خرمیان که آنها را با عناوینی همچون «سرخ جامگان» یا «خرمدینان» میشناختند، به قیام علیه حکومت عباسی پرداخت.
📌بابک خرمدین چگونه کشته شد؟
بابک خرمدین بعد از ۲۰ سال مبارزه علیه خلفای عباسی سرانجام در ۱۷ دی ۲۱۶ هجری خورشیدی با دستور معتصم عباسی اعدام شد
داستان اعدام تاریخی بابک خرمدین در تاریخ ما قابلتوجه به نظر میرسد. معتصم عباسی پیشنهاد داده بود قبل از آن که بابک را اعدام کنند، ابتدا او را در شهر بچرخانند تا سایر افراد ببینند و برایشان درس عبرتی شود. سپس آنها به این نتیجه رسیدند که او را سوار پیلی کرده و در جاهای مختلف شهر بچرخانند. پس از آن که پیل را با حنا پر از نقش و نگار کردند، بابک را مجبور کردند لباسی زنانه بپوشد و او را بهشکل حقارت باری درآوردند تا در شهر بچرخانند.پس از جار و جنجال فراوانی که برای اعدام بابک به راه افتاده بود، او را روی یک سکو در بیرون شهر بردند. اوج رشادت سردار دلاور ایرانی آنجایی معلوم میشود که وقتی دست راست او را قطع میکنند، او با دست دیگرش خون دست بریده شده را به صورتش میمالد. وقتی معتصم عباسی علت این کار را از او جویا میشود، اینگونه پاسخ میدهد:
با این خون، صورتم را سرخ نگه داشتم تا گمان نکنی زردی که در چهره من میبینی، به خاطر ترس از مرگم باشد.
او سر انجام در تاریخ ۶ صفر ۲۲۳ هجری قمری (۱۷ دی ۲۱۶ هجری خورشیدی) به دستور معتصم عباسی با قطع تدریجی دست و پا و اعضای بدن کشته شد. سپس بقیه بدنش را در بیرون شهر سامرا، پایتخت معتصم، به دار آویختند که مدتها به همان صورت باقی بود.
🎥فیلم بابک خرمدین
منبع: azernews.az
در سال ۱۹۹۷ فیلم تاریخی بابک، توسط کمپانی آذربایجان فیلم در زمان اتحاد جماهیر شوروی ساخته شد. در این فیلم، قیام بابک خرمدین علیه خلافت عباسی، رهبر جنبش سرخ جامگان بهوضوح به تصویر کشیده شده است.
https://eitaa.com/edmolavand/20676
📚کتاب بابک خرمدین
منبع: yaremehraban.eu
درباره سرگذشت بابک خرمدین مقالات و کتابهای زیادی نوشته شدهاند؛ اما در ایران آقایان سعید نفیسی و عباس زریاب هر یک در کتابهای خود به شرح کاملی از زندگی او پرداختهاند. در ادامه کتابهای هر یک از آنها را معرفی میکنیم.
📚کتاب بابک خرمدین؛ دلاور آذربایجان- سعید نفیسی
در این کتاب، سعید نفسی بهطور کامل به معرفی این شخصیت دلاور ایرانی میپردازد. محتوای این کتاب شامل موضوعاتی درباره زندگینامه بابک خرمدین، جنبشهای تاریخی ایران، شرح جنگهای بابک خرمدین با خلفای عباسی و بررسی کامل سلسله خرمدینان است.
📚کتاب بابک خرمدین؛ دانشنامه جهان اسلام- عباس زریاب
در این کتاب به جنبههایی از زندگی بابک خرمدین مانند اصل و نسب او، رد کردن برخی اتهامات مانند حاصل ازدواجی غیر شرعی بودن بابک و روایتهایی غلط درباره فعالیتهای او پرداخته میشود.
📜بابک خرمدین در شاهنامه
بابک نامی ایرانی است؛ اما بیگانهپرستان پان ترکیست درصدد تغییر این نام برآمده بودند. این در حالی است که بابک نامی ایرانی اصیل بوده و در کتابهایی همچون گلستان سعدی، ویس و رامین و در شاهنامه فردوسی (۵۰ بار) ذکر شده است.
چو بشنید بابک زبان برگشاد
🔲قلعه بابک خرمدین کجاست؟
قلعه بابک که آن را با نامهایی همچون دژ بابک، بذ و قلعه جمهور نیز میشناسند، در شهر کلیبر استان آذربایجان شرقی واقع شده است. این قلعه در نزدیکی شهر کلیبر در فاصله ۵۰ کیلومتری شمالی شهرستان اهر و و ۲۰۰ کیلومتری تبریز بنا شده است. برای ورود به این قلعه باید مسیری بسیار پرپیچوخم و صعب العبور را طی کنید. قلعه بابک محل اصلی فعالیتهای بابک خرمدین بوده است. همچنین در برخی روایات تاریخی آمده است که این قلعه توانسته در برابر سپاهی ۱۲۰ هزار نفره تنها با ۲۰ نگهبان ایستادگی کند. موقعیت استراتژیک این قلعه نیز بهگونهای انتخاب شده که برد تیرهای دشمن هرگز به این قلعه نمیرسیدند.
📝سخن آخر
بابک خرمدین یکی از اسطورههای تاریخی ایران است که آوازه دلاوریهای او نهتنها در آذربایجان، بلکه در هند و سلسله رومیان نیز بر سر زبانها افتاد که این باعث افتخار هر ایرانی است.
"بابک خرمدین کیست | زندگینامه سردار ایرانی در تاریخ" https://www.kojaro.com/figures/191013-biography-babak-khorramdin/
https://eitaa.com/edmolavand/20677
#بابک_خرمدین
#ایران
#نامداران | #چهره_ها
💾دهم تیرماه سالگرد تولد بابک خرمدین
شیرمردی که سالها در برابر ظلم و تجاوز به خاک وطن، مردانه مقاومت و ایستادگی کرد.
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
💥#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
#بابک_خرمدین
بابک فراتر از روایتهای مغرضانه تاریخی، نمادی از مقاومت مردمی علیه ظلم و استبداد خلیفه عباسی است. بازخوانی تاریخ با نگاهی منتقدانه به منابع، میتواند چهرهای واقعیتر از این شخصیت تاریخی ارائه دهد. همانطور که دکتر زرینکوب اشاره میکند، اکثر منابع تاریخی درباره بابک، آمیخته با غرضورزی و افسانهسازی است. تاریخنویسان وابسته به دربار عباسی تلاش کردهاند تا سیمای او را مخدوش و زشت جلوه دهند.
بهروز خاماچی نیز بر این باور است که حقایق زندگی بابک در پشت پرده تعصب مورخان درباری پنهان مانده است..
دکتر علی شریعتی با نگاهی عمیقتر به قیام بابک، آن را «درستترین و انسانیترین قیام علیه خلافت» میداند. به باور او، از میان رهبران دو قرن نخست اسلامی، بابک تنها شخصیتی است که از میان توده مردم برخاسته و برخلاف دیگر قهرمانان ملی که اغلب برای بازپسگیری قدرت خاندانی خود قیام کرده بودند، بابک برای مردم مبارزه میکرد.
نکته جالب توجه دیگر، ارتباط بابک با آیین خرمدینی است. برخی منابع اشاره میکنند که بابک با امام رضا(ع) بیعت کرده، که این موضوع ادعای خرمدین بودن او را به چالش میکشد. مطابق تحقیقات دکتر حسین فیض الهی وحید، نام اصلی بابک، حسن بوده و او شیعه مذهب بوده است. با شهرت یافتن، او را «بویوک بیگ» مینامیدند که با گذشت زمان به «بابک» تغییر یافته است.
📚منابع:
۱.بازشناسی هویت ایرانی ، اسلام، دکتر علی شریعتی
۲.تاریخ و شناخت ادیان ،دکتر علی شریعتی
۳.دو قرن سکوت ،دکتر عبدالحسین زرینکوب
۴.قلعه های تاریخی آذربایجان ، بهروز خاماچی
۵-کتاب تحقیقی دکتر حسین فیض اللهی وحید
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
💥#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
﷽
🇮🇷#ایران_اسلامی
🇮🇷#قرارگاه_فرهنگی_میرمریم
sayedhmirmaryam@
﷽
🔻 ۱۰۰ کاربرد مثبت و صلحآمیز انرژی هستهای:
⚡ تولید انرژی و صنعت
1. تولید برق در نیروگاههای هستهای
2. کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی
3. تولید برق پایدار در شرایط آبوهوایی نامساعد
4. استفاده در زیردریاییها و ناوهای هواپیمابر
5. تولید گرمای صنعتی
6. شیرینسازی آب دریا
7. تولید هیدروژن پاک
8. تولید گرمای خانگی در مناطق سردسیر
9. استفاده در صنایع فولاد
10. استفاده در صنایع سیمان
🧬 پزشکی و سلامت
11. تولید رادیوداروهای تشخیصی
12. درمان سرطان با پرتودرمانی
13. استریلیزاسیون تجهیزات پزشکی
14. تصویربرداری PET
15. اسکن استخوان و مغز
16. درمان دردهای مزمن
17. تشخیص عملکرد تیروئید
18. درمان بیماریهای خونی
19. تولید ایزوتوپهای پایدار
20. تصویربرداری از قلب
🌾 کشاورزی و امنیت غذایی
21. افزایش عمر نگهداری محصولات
22. جلوگیری از جوانهزدن سیبزمینی
23. کنترل آفات با پرتودهی
24. اصلاح بذرها
25. افزایش مقاومت گیاهان
26. کاهش مصرف سموم
27. تشخیص آلودگی مواد غذایی
28. افزایش بهرهوری دامداری
29. کنترل کیفیت مواد غذایی
30. تولید کودهای ایزوتوپی
🏗️ کاربردهای صنعتی
31. نشتیابی لولهها
32. سنجش ضخامت فلزات
33. کنترل کیفیت جوش
34. بررسی خوردگی تجهیزات
35. تصویربرداری صنعتی
36. تعیین تراکم خاک
37. بررسی ساختار بتن
38. سنجش سطح مایعات در مخازن
39. بررسی عملکرد توربینها
40. کنترل فرآیندهای صنعتی
🌍 محیط زیست و منابع طبیعی
41. پایش آلودگی هوا
42. بررسی منابع آب زیرزمینی
43. سنجش آلودگی خاک
44. بررسی تغییرات اقلیمی
45. ردیابی حرکت رودخانهها
46. بررسی فرسایش خاک
47. پایش زیستمحیطی نیروگاهها
48. بررسی چرخه کربن
49. سنجش سطح دریا
50. پایش زیستگاههای طبیعی
🚀 هوافضا و فناوری پیشرفته
51. سوخت راکتهای فضایی
52. تولید برق در فضاپیماها
53. استفاده در ماهوارهها
54. بررسی ساختار سیارات
55. تولید انرژی در مأموریتهای فضایی بلندمدت
56. بررسی تابشهای کیهانی
57. استفاده در رباتهای کاوشگر
58. تولید نیروی پیشران یونی
59. بررسی منابع معدنی در ماه
60. پشتیبانی از ایستگاههای فضایی
🧪 پژوهش و آموزش
61. استفاده در راکتورهای تحقیقاتی
62. آموزش فیزیک هستهای
63. بررسی ساختار مواد
64. تولید نوترون برای آزمایشها
65. بررسی خواص مغناطیسی
66. مطالعه ساختار بلورها
67. بررسی واکنشهای شیمیایی
68. توسعه فناوریهای نوین
69. آموزش ایمنی هستهای
70. تربیت متخصصان انرژی
🛡️ امنیت و مدیریت بحران
71. تشخیص مواد منفجره
72. بررسی محمولههای مشکوک
73. پایش مرزها با سنسورهای پرتویی
74. بررسی چمدانها در فرودگاه
75. تشخیص قاچاق مواد پرتوزا
76. بررسی پایداری سازهها پس از زلزله
77. پایش تشعشعات در مناطق حادثهدیده
78. بررسی نشتهای رادیواکتیو
79. آموزش مدیریت بحران
80. توسعه فناوریهای ایمنسازی
🧭 کاربردهای خاص و نوآورانه
81. تولید باتریهای هستهای
82. استفاده در ساعتهای فضایی
83. تولید گرمای ژئوترمال با کمک هستهای
84. بررسی آثار باستانی با پرتوی گاما
85. تعیین قدمت اشیاء با ایزوتوپها
86. بررسی ساختار مومیاییها
87. بررسی لایههای زمین
88. بررسی حرکت صفحات تکتونیکی
89. بررسی ساختار یخهای قطبی
90. بررسی منابع معدنی زیرزمینی
🇮🇷 دستاوردهای ملی ایران
91. تولید بیش از ۶۰ نوع رادیودارو
92. طراحی سانتریفیوژهای پیشرفته
93. تولید ایزوتوپهای پایدار
94. توسعه راکتورهای تحقیقاتی
95. بومیسازی فناوری غنیسازی
96. تولید سوخت هستهای داخلی
97. توسعه فناوری پرتودهی صنعتی
98. صادرات خدمات فنی هستهای
99. تربیت متخصصان داخلی
100. ارتقاء اقتدار علمی و ملی
🔹حالا درک می شود چرا دانشمندان هستهای ای ملت را ترور میکنند
🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄﷽🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄•
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
@edmolavand
#قرارگاه_فرهنگی_میرمریم
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand
🔲نظر پروفسور اورسینی جامعه شناس معروف جهان در مورد رهبر ایران
پروفسور «الساندرو اورسینی» استاد دانشگاه لوئیس رم و از اساتید برجسته جامعه شناسی تروریسم در پیامی در فضای مجازی تحلیلی از حوادث این روزهای ایران ارائه کرده است.
🔲پروفسور اورسینی #جامعه_شناس معروف جهان:
آیت الله خامنهای برای حفظ خود و حکومتش مبارزه نمی کند، بلکه مبارزه می کند که ۹۰ میلیون ایرانی تبدیل به ۹۰ میلیون برده غرب نشوند.
این جنگ، جنگِ آیت الله خامنهای بر علیه ایرانیان نیست بلکه جنگ مردم سربلند و غیوری است که نمی خواهند به بردگی غرب تن دهند.
📌پروفسور الساندرو اورسینی یکی از استادان برجسته جامعه شناسی تروریسم است که اکنون در دانشگاه لوئیس رم مشغول به تدریس است. او همچنین سابقه تدریس در دپارتمان علوم سیاسی و مرکز مطالعات بین الملل در موسسه تکنولوژی ماساچوست را دارد.
📌کتابهای او توسط معتبرترین دانشگاههای آمریکا منتشر شده اند و مقالات او در پرتیراژترین مجلات تخصصی بین المللی در زمینه تروریسم به چاپ رسیده اند و در دانشگاه های برتر دنیا به عنوان منابع تدریس می شوند.
👈از او بارها برای انجام تحقیق بر روی امنیت بین المللی توسط نخست وزیر، وزیر امور خارجه، وزیر دفاع و پارلمان ایتالیا دعوت شده است.
#رهبری
#آگاهی_بخشی
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─