دوشنبه بیست و سوم تیر ۱۴۰۴ ساعت 0:2 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

امروز یکشنبه,

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand

📲اشتراک گذاری در شبکه های اجتماعی

eitaatwitterfacebookmail

22 تیر 1404

  • صفحه اصلی
  • جستجو منابع
  • بخش‌های کارکردی
  • فعالیتها
  • درباره ما
  • مجموعه‌های هنر اسلامی
  • منتخب میراث مکتوب
  • رویدادها
  • تماس با ما
  • En
  1. صفحه اصلی
  2. واقعه تهاجم وهابیان به کربلا در سال ۱۲۱۶ قمری از دیدگاه معاصرین واقعه به بیان و قلم ملامحمد حسین خطای شوشتری مولف جام جهان نما(بخش نخست)

واقعه تهاجم وهابیان به کربلا در سال ۱۲۱۶ قمری از دیدگاه معاصرین واقعه به بیان و قلم ملامحمد حسین خطای شوشتری مولف جام جهان نما(بخش نخست)

تاریخ ارسال : 1404/04/18 نویسنده : تیم خبری

موضوع: واقعه تهاجم وهابیان به کربلا در سال ۱۲۱۶ قمری از دیدگاه معاصرین واقعه به بیان و قلم ملامحمد حسین خطای شوشتری مولف جام جهان نما

پس از آنکه آل سعود تقریبا بر قسمتهای مهم سرزمینهای نجد و حجاز تسلط یافتند حملات خود را به سوی خارج مرزهای سرزمین حجاز و عربستان معطوف نمودند. سعود بن عبدالعزیز بن محمد آل سعود، سومین امیر نخستین دولت سعودی و چهارمین فرمانروای این طایفه و امیر امارت درعیه و مشهور به سعود الکبیر است. او به همراهی پدرش عبدالعزیز، از درعیه و منطقه نجد بر دیگر مناطق شبه جزیره عربستان دست اندازی نموده و با نیروهای شریف غالب جنگیده و برای مدتی توانستند بخش‌هایی از حرمین شریفین و جده را به تصرف خویش درآورده و حکام وهابی و دست نشانده برای این شهرها بگمارند. سعود چندی بعد علاوه بر تجاوز به مکه و مدینه، آهنگ بین‌النهرین و عراق عرب نموده، به کربلای معلی حمله نمود و فجایع بسیاری را مرتکب شد. بهانه وهابیون برای این حمله، تلافی کردن حملات قبیله شیعه آل خزعل بر کاروانهای ایشان بود اما در حقیقت به واسطه دشمنی و کینه ایشان از شیعیان این اقدام صورت گرفت. این واقعه در سحرگاه هجدهم ذی‌الحجه الحرام 1216 قمری (اول اردیبهشت ماه سال 1181 شمسی) رخ داد، به فرمان عبدالعزیز و هدایت و رهبری لشکریان وهابی توسط سعود انجام شد. در این واقعه جمع بسیاری از اهالی کربلا و علمای اعلام و مجاورین حائر حسینی به شهادت رسیدند و اموال بسیاری از مردم به غارت رفت. سپاهیان سعود به حرم مطهر سیدالشهداء روحی فداه دست اندازی نموده و قالی‌ها و فرشهای گرانبهای آن را که نیاز سلاطین ایرانی و هندی و غیره بود به غارت بردند. قنادیل مرصع و دیگر جواهرات به سرقت رفت و صندوق قبر مطهر شکافته شده و قوم وهابی با چوب نفیس آن اجاق برپا نموده و قهوه و خوراک تهیه کردند. به جز این تقریبا تمامی کتابهای ارزشمند به تاراج رفت و جلدهای آنها کنده شد و یا سوزانیده گردید. میرزا ابوطالب اصفهانی که به لندنی نیز مشهور است و از ایرانیان دربار اوده در لکهنو به شمار می‌آمد، نزدیک به یازده ماه بعد از این فاجعه به کربلا رفته تا از خاله‌هایش دلجویی نماید. توصیف او از این واقعه بسیار دردناک است. او در بخشی از یادداشت‌هایش اشاره می‌کند که سپاه وهابی با آواز اقتلوا المشرکین و اذبحوا الکافرین به شهر وارد شده و شروع به قتال نمودند. عمرآغا حاکم کربلا از شهر گریخته و مردمان را تنها رها نمود. پس از قتل عام و اسارت گرفتن بسیاری از مردمان، قصد حرم مطهر نموده خواسته بودند خشتهای طلای گنبد را بکنند که از شدت استحکام میسر نشده بود پس دست به داخل حرم گشودند. او می‌نویسد در این واقعه قریب به بیش از پنج هزار نفر به شهادت رسیده که برخی از آنها مانند میرزا محمد طبیب لکهنوی و علیقلی خان لاهوری که از نزدیکان او بودند نیز به قتل رسیدند.

به هر روی این فاجعه دربار ایران را به تحرک واداشته و فتحعلی‌شاه قاجار در نامه‌ای به سلطان عثمانی و سلیمان پاشای بغداد، به عدم مقابله با این قوم اعتراض نمود و پیشنهاد داد اگر دولت عثمانی از کنترل آنها عاجز است، او سپاهی را برای سرکوبی وهابیون به نجد گسیل خواهد نمود. عبدالعزیز نیز که سخت از نیروهای ایرانی واهمه داشت، در نامه‌ای که به همراه شیخ محمد نامی به دربار ایران فرستاد و از این واقعه تلویحا عذرخواهی نمود. با این وجود سلطان عثمانی و سلیمان پاشای بغداد به مقابله با نیروهای وهابی پرداختند.

چندی بعد عبدالعزیز توسط مردی افغان که در بغداد ساکن بود به انگیزه انتقام خون فرزندش که در زمره شهدای واقعه بود، به قتل رسید. پس از وی فرزندش سعود به رهبری جماعت وهابی و قبیله آل سعود رسید. در این زمان چنان که پیش از این در مقالات دیگر گفتیم، حملاتی به حرمین صورت گرفته و سلطان عثمانی و نیروهای پاشایان بغداد به دفع فتنه وهابی اقدام نمودند. از آنجا که سعود در زمان پدرش تواسنه بود مکه را فتح نماید، به سعودالکبیر مشهور است. او که از دست پروردگان اصلی محمد بن عبدالوهاب بود، به رویه وهابیت، به تفسیر شخصی از آیات الهی به مکه لشکر کشید و شریف غالب الحسنی شریف مکه را بیرون نمود و آهنگ جده کرد اما در فتح آن ناکام ماند. او تمامی بناهای مذهبی مکه به جز بیت‌الله الحرام را به خیال و وهم شرک خراب نمود. او بعد از این دوران تقریبا تمامی حجاز را به تسلط خود درآورد و این امر موجبات خشم باب عالی را فراهم کرد. در نتیجه سلطان عثمانی از باب عالی به محمدعلی پاشا والی مصر دستور داد تا به حجاز لشکر کشی کند و فتنه وهابی را بخشکاند. در این نبردها گاهی پیروزی با نیروهای محمدعلی پاشا بود که به فرماندهی فرزندش طوسون به حجاز رفته بودند و مدتی نیز به نفع نیروهای وهابی کار پیش می‌رفت. پس از مرگ سعود، عبدالله به حکومت رسید و او را بایستی آخرین امیر نخستین دولت سعودی به شمار آورد.

گزارش‌های زیادی نظیر آنچه نقل کردیم یا پیشتر در مجموعه اسناد آرشیو ملی هند معرفی نمودیم وجود دارد. اما شاید تا به امروز کمتر گزارشی به دقت گزارشی است که نویسنده کتاب ارزنده جام جهان نما معرفی و شرح و بسط نموده باشد. این کتاب توسط ملاحمد حسین بن صادق شوشتری، تالیف شده است. خطای شوشتری، ملامحمد بن صادق، متخلص به “خطا”، از نویسندگان، شاعران، موسیقی‌شناسان و سیاحان ایرانی در اواخر سده دوازدهم و اوایل سده سیزدهم هجری بود. او حدود بیست سال در هندوستان زندگی کرد و سرگذشت خود را به‌تفصیل در کتاب جام جهان‌نما ثبت کرده است. به گفته خودش، در شوال سال ۱۱۷۵ هجری در شوشتر متولد شد. در سال ۱۱۸۷، با ناآرام شدن اوضاع شوشتر، به کربلا رفت و آموزش‌های ابتدایی را فرا گرفت و در همان دوران از بغداد نیز دیدن کرد.

پس از درگذشت پدر و مادرش، در حدود پانزده یا شانزده سالگی به بهبهان نزد مادربزرگ خود رفت. محمدجعفرخان، بیگلربیگی کهگیلویه و بهبهان، او را به فرزندخواندگی پذیرفت و گروهی از دانشمندان را برای تعلیم و تربیت او گماشت. در رمضان ۱۱۹۴، به‌دلیل درگیری‌های محلی، همراه محمدجعفرخان از بهبهان گریخت و به شیخ ناصرالدین، حاکم بوشهر پناه برد. سپس به شیراز رفت و مهمان محمدزال‌خان بن رستم، حاکم دهستان خشت شد. در آنجا ازدواج کرد، صاحب فرزند شد و سه سال اقامت داشت.

با گسترش ناآرامی‌ها در دوران زندیه، خطا با خانواده‌اش دوباره به بوشهر بازگشت و مدتی به بازرگانی پرداخت. پس از سقوط سلطنت زندیه و آغاز حکومت قاجاریه، با افزایش ناآرامی‌ها، به همراه همسر خود به کربلا رفت و در آنجا به خدمت علما مشغول شد. او سپس خانواده‌اش را به بزرگان کربلا سپرد و برای تأمین معاش به هند سفر کرد.

در سال ۱۲۰۹ هجری وارد هند شد و به لکهنو، پایتخت حکومت شیعی اوده رفت. در آنجا از سوی لعل بهادر، وزیر اعظم حکومت اوده، به نواب آصف‌الدوله معرفی شد و از او خلعت دریافت کرد و مورد توجه و حمایت قرار گرفت. پس از درگذشت آصف‌الدوله در ۱۲۱۲ هجری، تفضل حسین‌خان، دانشمند و ریاضی‌دان دربار، از خطا حمایت کرد. پس از درگذشت او نیز، خطا به دربار نواب سعادت‌علی‌خان پیوست و هجده سال در خدمت وی بود. پس از درگذشت سعادت‌علی‌خان، منصب وزارت به نواب غازی‌الدین حیدر رسید که در سال ۱۲۳۵ به عنوان شاه مستقل شناخته شد. خطا به او نیز پیوست و کتاب جام جهان‌نما را به نام وی نگاشت.

خطا تا سال‌های پایانی حکومت سعادت‌علی‌خان در قید حیات بود، اما از جام جهان‌نما چنین برمی‌آید که پس از آن نیز زنده بوده است. در نهایت در لکهنو درگذشت و در همان‌جا دفن شد. به نظر می‌رسد خانواده‌اش را نیز از کربلا به لکهنو فراخوانده بود، زیرا پسرش، میرزا علی، معروف به “صواب شوشتری” که شاعری توانا بود، نیز در جوانی در لکهنو درگذشت.

آثار و سروده‌های خطا بسیار متنوع و گسترده است. او زمانی که در ایران بود، بیش از بیست هزار بیت در مصائب اهل بیت سروده بود و آثارش، چه منظوم و چه منثور، خیلی زود مورد توجه قرار گرفت. در سرایش شعر بیشتر به قالب قصیده و قطعه تمایل داشت و در این زمینه پیرو سلمان ساوجی بود. اگرچه غزلیاتش از نظر لطافت و زیبایی چشمگیر نیست، اما قصاید و قطعات او از استواری خوبی برخوردارند.

از جمله آثار مهم او می‌توان به این موارد اشاره کرد:

1. مهر و ماه: مثنوی‌ای که در ایام تحصیل در بهبهان سروده شده بود، ولی نسخه‌ای از آن در دست نیست.

2. جام جهان‌نما: مهم‌ترین اثر او که در لکهنو تألیف و به نواب غازی‌الدین حیدر پیشکش شده است. این کتاب دایرةالمعارفی جامع است که از مقدمه‌ای طولانی، هشت میخانه (فصل) و یک خاتمه تشکیل شده است. موضوعات گوناگون از جمله علوم طبیعی، ادبیات، بدیع، جفر، کیمیا، عقاید فرقه‌های مختلف، فلسفه، موسیقی، تاریخ و نجوم در آن گنجانده شده و از منظر تاریخ معاصر و همچنین تاریخ علوم اهمیت ویژه‌ای دارد.

3. بحرالبکا: مجموعه‌ای در نثر و نظم، درباره مصائب اهل بیت، به‌ویژه امام حسین (ع)، که ساختاری خاص با عنوان چشمه، نهر و دجله دارد. بخشی از آن در جام جهان‌نما نیز آمده است.

4. شوشتری گفتار: مجموعه‌ای از سروده‌ها در قالب‌های مختلف نظیر مثنوی، ترجیع‌بند، قطعه، غزل، رباعی، لطایف و تعبیر خواب.

5. بحر وصال: مثنوی‌ای عاشقانه درباره داستان پسری ایرانی و دختری هندی. نسخه‌ای از آن در کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران نگهداری می‌شود.

6. کنزالملوک: مجموعه‌ای از پندها و سخنان حکما که در کربلا به نظم درآورده است.

7. دیوان خطا: مشتمل بر حدود دوازده هزار بیت در قالب‌های گوناگون شعری.

خطا در تعزیه‌خوانی و موسیقی نیز تبحر داشت و معاصرانش از او به عنوان فردی ماهر در این زمینه‌ها یاد کرده‌اند. ملاقات برخی شاعران و ادیبان با او در هند، جایگاه ادبی و هنری‌اش را بیش از پیش تثبیت کرده است.

آنچه در ادامه خواهد آمد؛ بخشی از روایت خطای شوشتری از حمله وهابی به کربلای معلی و فجایعی است که نیروهای سعود مرتکب شده‌اند که به نظر می‌رسد برای نسختین بار است که منتشر می‌شود.

... و هر قطره‌اش دریایی از خون سربازان معرکۀ امتحان قضا یعنی شهدای سعید جدید ارض مقدس کربلای معلی علی مشرفها السّلام را که در سنۀ یک هزار و دو صد و شانزده هجری به تیغ بی‌دریغ فرقۀ ضالّۀ وهابیه چون صحیفۀ شیرازه گسیختۀ کل از قید علایق جسمانی جدا و در عرفات کعبۀ کوی ذبح الله ثانی فدا شدند، بجوش می‌آرد و پرده از روی شاهد بدعت و آئین سعودیان شقاوت مبانی که در لباس عارضی اسلام جوهرنمای فرق مختلفه و بمذاهب متنوعۀ هنود هندوستانی‌اند بگردش یک ساغر اصحاب نظر را از پیش نظر برمیدارد خامۀ مشکین جامۀ غم صفیر بدستیاری و پیر بیان الم تحریر رو داد حادثۀ جدید مشحر نظیر ارض اقدس کربلای معلّی را که میدان امتحان قضاست بر صفحۀ روزگار چنین مینگارد که چون از لعب گردون کج‌مدار و حادثات ثعب روزگار غدار معمورۀ دلهای اهل اسلام و یقین ویران از غلبۀ دشمنان دین مبین بنای قوی‌بنیان قصر بلاقصور خاطر ارباب ملت بیضای حضرت خیرالمرسلین(ص) با خاک یکسان و محوطۀ ربع مسکون از اشتعال نوایر فتن چون دستگاه مجمر پرشرار و نفسهای سینه‌سوز عبید و احرار از استماع حدیث روزنامۀ غلبۀ کفار چون دود شعلۀ پر شرار آتشبار سکنۀ روم و شام از تطاول جیش فرنگ چون نگاه غزال رم‌دیده بی‌آرام و شیردلان ایران بواهمۀ غفلت‌گیری سگ‌جگران اروسیه مخذوله چون بهرام سلحشور دست و گریبان قبضۀ شمشیر انتقام و عندلیبان ساحت گلزار هندوستان جنت‌نشان از صدمۀ توب رعد اسلوب فرقۀ انگلستانیه چون شعلۀ آتشکده فارس خاموش و خاکسترنشین حسرت و کدورت طرق شوارع دریا و صحرا از وجود شرارت‌آمود دزدان و مفسدان بر ساکنان سبیل محل خطر و اذیّت و مقام بیم قتل و غاارت صورت رموز معانی ظهر الفساد فی البر و البحر از چهار آینۀ عناصر ظاهر و باهر و کمند رسای عقل و ادراک درگرفت کنگرۀ کاخ بلند اساس چاررۀ تدبیر نارسا و قاصر سانحۀ این زلزال حشرت مثال در انجام انقراض و زوال دولت زندیه و آغاز و ارتتقای مدراج اقبال طبقۀ جلیلۀ قاجاریه درو داد قتل سلطان جسم اقتدار اعلی حضرت شاهنشاه محمدخان قاجار مغفور جنت‌مکان در قلعه شیشه بدست دو خدمتکار و جلوس خدیو جوان‌بخت وارث تاج و تخت نظر کرده حضرت پروردگار حضرت شاهنشاه ظل الله الخاقان ابن الخاقان السّلطان ابوالسّیف فتح علی شاه قاجار خلد الله ملکه و سلطانه دوست انداری اروسیه مخذوله در ایران و ارتحال آصف‌جاه وزیرالممالک آصف‌الدّوله بهادر از دارالکلفت فنا بدار المسرّت البقا طاب ثراه پیش آمد اقبال و دولت روز افزون در جلوس میمنت مانوس نواب وزیر عطارد دبیر یمین‌الدّوله ناظم الملک نواب سعادت علیخان بهادر این شجاع‌الدّوله بهادر جنت‌مکان در هندوستان و غلبۀ انگریزان انگلستانیه و ضعف قوای شاهد سلطنت سلاطین تیموریه وعزل و نسب شاه زمان ابن تیمور شاه افغان ستیزای و شاهزادۀ محمود در حدود کابل و قندهار و تنزل شان رفیع‌البنیان سلطان سلیم ابن سلطان عبدالحمید در قسطنطنیه اسلام، وارث بساط بسیط سلطنت سلاطین آل عثمان مقابله و مقاتلۀ رومیه با اروسیه و آخر عمر وزیر خلافت سریر سلیمان پادشا در بغداد و عراقین درو داد، مذهب جدید عبدالوهاب عند که ته جرعه‌نوش ساغر جور و جفای ابن زیاد و یزید بود در درعیۀ نجد و حرمین تبین این مقال آنکه در اواخر و اوایل مائه دوازدهم و سیزدهم هجری نبوی صلی الله علیه و آله عبدالوهاب النجدی که در فنون فسون و تذویر و اغوای صغیر و کبیر از شیخ نجدی اعلم و اعلی بود بمراتب شتا روی دلهای سنگین‌دلان اعراب بادیه برنجد را که هنوز اقدام آن بی‌قدمان در راه دین و ایمان متزلزل بوده و ثابت نشده بود بوسوسه و فریب متوحش ساخته و با خود نمود اوّل شبهه اختلال دین در دل عبدالعزیز لعین نامی که حکم‌ران و فرمان‌فرمای قصبۀ درعیه میشومیه که پایه تخت برنجد است ببود انداخته و دختر بداختر قطامه سیر خود را که در حسن و جمال بر خوبان نجدیه فایق بود باو داده از آن دختر پسری بداختر مسعودنام که شقاوت ازلی و ابدی سرنوشت شاهد حال ضلالت مالش بود بوجود آمده چون دین بدآئین آن مردود حضرت رب العالمین جمیلۀ جاهل‌فریبی آراسته بود باندک زمانی در حدود نجد و لحصا و کرین بالا گرفته فوج فوج اعراب ضلالت‌مآب بی‌ایمان که خداوند رحمن بکریمة الاعراب اشدّ کفرا و نفاقا از کفر و نفاق شان خبر و گواهی میدهد بسوسۀ آن بدآئین از دین مبین روگردان و بدین خذالت بنیان آن بی‌ایمان درآمده دست عهد بدین و مال و ناموس و جان بوی میدادند.

jobBox

ارتباط با ما :

تهران،خیابان نوفل لوشاتو،جنب بانک ملی،پلاک 63،ساختمان علامه میرحامد حسین

Director@indianislamicmanuscript.com

شبکه های اجتماعی:

Instagram

Telegram

Eitaa

کلیه حقوق این وبسایت برای مرکز بین المللی میکرو فلیم نور محفوظ است .

‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

مشخصات
پژوهشگر محسن داداش پور باکر 📚پژوهشگر اسناد خطی، تبارشناسی و فرهنگ عامه، شاعر و سخنران، مدیر پژوهش ادملاوند و آوات قلم
📲دعوت به سخنرانی و حضور در جلسات
🟡تمامی حقوق برای محسن داداش پور باکر محفوظ است.

http://kn7.ir افراد آنلاين: نفر

ابزار حدیث

تبدیل تاریخ

تقویم شمسی

وضعیت آب و هوا

اوقات شرعی


آرشیو کد مداحی دفاع مقدس loop="-1" >

B L O G F A . C O M