پنجشنبه سی ام اسفند ۱۴۰۳ ساعت 23:26 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#ایران_اسلامی

تصویر

🇮🇷#قرارگاه_فرهنگی_میرمریم

sayedhmirmaryam@

💠#آگاهی_بخشی
#رهبری
🔎ماجرای قاب عکس در پیام نوروزی چیست؟
👇👇
⛔ من تا آخرین قطره‌ی خون خودم ایستاده‌ام

❓رهبر انقلاب پیام نوروزی خود را در کجا ضبط کردند؟
❓ماجرای قاب عکس در پیام نوروزی چیست؟
🔹️ پیام نوروزی رهبر انقلاب در مکانی جدید برای مخاطبان ضبط شد، با جستجوی تصاویر میتوان فهمید این مکان دفتر رهبر انقلاب است که پیش از این تصاویر ملاقتهای متعددی از ایشان در این دفتر منتشر شده است.
🔹️ روی کتابخانه‌، دو تابلو خودنمایی می‌کند، اولین تصویر از امام خمینی است و تصویر دیگر که کمی ناواضح است تصویری از مرحوم آیت‌الله العظمی سید عبدالحسین لاری است، ایشان همان شخصی است که وقتی انگلیس در بوشهر نیرو پیاده کرد اعلام جهاد دادند.

🔻رهبر‌انقلاب‌ در‌خصوص این عالم بزرگ در سالهای ۷۰ و ۸۷ فرموده اند:
🔹️ مردم نمی‌دانند که وقتی انگلیسی‌ها در بوشهر نیرو پیاده کردند، مرحوم آیةالله‌العظمی سیّد عبدالحسین لاری اعلام جهاد داد و مردم را مسلح کرد و خودش نیز مسلح شد و پیشاپیش مردم حرکت کرد. ۱۳۷۰/۱۲/۱۴
🔹️ آن روزی که مقاومت در مقابل اشغالگران خارجی برای بسیاری از ملتهای منطقه‌ی ما و ملت خود ما چندان معنای روشنی نداشت، مردم منطقه‌ی لارستان به رهبری این سید بزرگوار در برابر اشغال انگلیس ایستادند؛ در مقابل زورگوئی انگلیسها جان خودشان را کف دست قرار دادند.
مرحوم آیةالله سید عبدالحسین لاری در نامه‌ای به فرزندش می‌نویسد، فشارها زیاد است، اما من تا آخرین قطره‌ی خون خودم ایستاده‌ام. وقتی رهبر اینجور است، وقتی پیشوای مردم اینجور صادقانه می‌ایستد، به طور طبیعی عزم و اراده‌ی ملی در جهت درست به کار می‌افتد و ملتها را هدایت می‌کند. (بیانات ۱۳۸۷)

📌آیت الله العظمی سید عبدالحسین لاری یکی از بزرگترین و کم نظیرترین فقهای دوران معاصر و از پیشتازان مبارزه روحانیت با استکبار و استعمار است. اولین نمونه کوچک حکومت اسلامی در تاریخ معاصر به رهبری ایشان محقق شده است. در این اینفوگرافیک بیانات و نظرات رهبر انقلاب درباره ایشان مرور شده است.
🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄﷽🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄•
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
@edmolavand
#قرارگاه_فرهنگی_میرمریم
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

پنجشنبه سی ام اسفند ۱۴۰۳ ساعت 23:15 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

بسمه تعالی / بهار قرآن / فروردین ۱۴۰۴

🖤💧《 عطشناکیِ هجر 》💧🖤

سوز ِدل را، ز غزل، باز‏نمودن زیباست
شور ِجان را، ز شرارش بنمودن زیباست
★🍃★
سوز از آتشِ هجر است که در وصف ِفراق
شعله بر شعلۀ عشق ِ تو فزودن زیباست
★🍃★
چو قناری به قفس، شِکوۀ هجران تاچند؟
بلبل‏آسا گلِ گلزار، ستودن زیباست
★🍃★
راه‏گم‏کرده، تمنّای نگاهش رهِ توست
سویِ بیداردلان، راه گشودن زیباست
★🍃★
دست‏ها، گر، ز دعا بهر ِتو برمی‏خیزد
روی بر خاکِ ره ِکوی تو سودن زیباست
★🍃★
مهِ رخسار ِتو رخشان، شب مهتابیِ ذکر
در رثای رخ ِمَه، ندبه سرودن زیباست
★🍃★
خلوتِ درد و ثنا، دیده اگر بارانی ست
اشک، از چهرۀ عشّاق، زدودن زیباست
★🍃★
بَستری آه و به رؤیایِ امیدی پُربار
در گذرگاهِ نویدِ تو غنودن زیباست
★🍃★
جرعه‏ ای می‏طلبد دل، به عطشناکیِ هجر
نغمۀ مهر، ز دلدار شنودن زیباست
★🍃★
گر توان نیست دلِ یار بدست‏آوردن
از دلِ اشک و عطش، کام رُبودن زیباست
★🍃★
عاشق ِزار، شکیباست، چو با جامِ تهی
از صفِ منتظران، دورنبودن زیباست
★🍃★
بغضِ بشکسته بلغزاند فروغی در چشم
تشنۀ تابشِ سیمای تو بودن زیباست
★🍃★

《 اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج 》

قم : بیژنی
🖊#معصومه_سادات_حبیب_زاده_بیژنی
________________

─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

پنجشنبه سی ام اسفند ۱۴۰۳ ساعت 10:42 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

🗓#تقویم

⏰ تحویل سال ۱۴۰۴
ساعت ۱۲ و ۳۱ دقیقه و ۳۰ ثانیۀ امروز
پنجشنبه ۳۰ (اسفند) ۱۴۰۳

‏‌‏‌‏به 💞 پنج شنبه 💞 خوش آمدید

☀️ ۳۰ اسفند ۱۴۰۳ شمسی
🌙 ۱۹ رمضان ۱۴۴۶ قمری
🌎 ۲۰ مارچ ۲۰۲۵ ميلادی
🌿 ۱۶ اول ما ۱۵۹۸ دیلمی

🟢دعای روز نوزدهم ماه مبارک رمضان:

🤲🏻اللَّهُمَّ وَفِّر فيهِ حَظّي مِن بَرَكاتِهِ ، وَ سَهِّلْ سَبيلي إلى خيْراتِهِ ، وَ لا تَحْرِمْني قَبُولَ حَسَناتِهِ يا هادِياً إلى الحَقِّ المُبينِ .

خداوندا! در این روز بهره مرا از برکاتش فراوان گردان و به سوی خیراتش راه مرا سهل و آسان ساز و از حسنات مقبولش مرا محروم مساز، ای هدایت کننده به سوی دین و حق روشن!

♥️امام علي عليه السلام :
اَلشَّقِىُّ مَنِ اغْتَرَّ بِحالِهِ وَانْخَدَعَ لِغُرُورِ آمالِهِ.
بـدبـخـت كـسـى اسـت كـه بـه حـال خـود مـغـرور شـود و بـا آمال دور فريب خورد.

📗شرح غررالحكم ، ج ۲، ص ۵۱.
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
💥#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

پنجشنبه سی ام اسفند ۱۴۰۳ ساعت 10:28 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

پنجشنبه سی ام اسفند ۱۴۰۳ ساعت 10:28 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

پنجشنبه سی ام اسفند ۱۴۰۳ ساعت 10:28 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

پنجشنبه سی ام اسفند ۱۴۰۳ ساعت 10:28 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

پنجشنبه سی ام اسفند ۱۴۰۳ ساعت 10:27 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

پنجشنبه سی ام اسفند ۱۴۰۳ ساعت 10:27 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

پنجشنبه سی ام اسفند ۱۴۰۳ ساعت 10:27 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

🖊نوشتار علیرضا زادبر در آستانه ی سال جدید

📩#پبام

✍این روزها برخی بی تاریخِ بی ریشه، فکر میکنند این نخستین بار در تاریخ ایران و اسلام که که سنت ایرانی با یک شب عظیم تلاقی پیدا کرده است. دنبال ‌دو قطبی سازی و خنجر زدن به پیکره جامعه ما هستند. باز هم دوقطبی!

امیرالمومنین(علیه السلام) جان این ملت است. ایرانیان از پیش از اسلام به عدالت و عیّاری قهرمانان علاقمند بودند. شخصیت امیرالمومنین(علیه السلام) برای ایرانیان تحتِ ظلم نظام کاستی(طبقاتی) ساسانیان حول محور عدالتِ علی(علیه السلام) و جوانمردیِ علی(علیه السلام) جذاب بود. کشش داشت. ویژگی دیگر در شخصیت علی(علیه السلام) مظلومیت او و خاندانش بود. ایرانیان که خود مورد ظلم بودند با ایشان حس همزادپنداری داشتند.
در گزارشات تاریخی عصر صفویه و قاجار هنگام تلاقی شهادت امیرالمومنین(علیه السلام) با نوروز آمده است که مردم و حکومت به احترام ایشان تبریک و برگزاری سُنن خود را سه روز به تعویق می انداختند‌. مساله گرامیداشت سنن ایرانی با رسومات دینی در تاریخ و فرهنگ ما حل شده است، از ابتدای دوره پهلوی اول با رشد ایدئولوژی "ناسیونالیسم افراطی" دعوایی بین ایران و اسلام ساختند و در دوره پهلوی دوم تا امروز به آن دمیده اند. اشعار برجسته ترین شاعران تاریخ ایران یا برگرفته از قرآن و حدیث پیامبر(صلی الله علیه و سلم) است، یا در مدح آنان شعر دارند‌. این دعوا قدمت ندارد. اصالت ندارد. صدساله است.

سال گذشته که شهادت امیرالمومنین (علیه السلام) و سیزده بدر تلاقی داشت یکی از آقایان در توییتی نوشته بود: آزمون ایرانیان! بین سنت ایرانی و یک رسم دینی کدام را انتخاب می‌کنند؟! از این آزمون خیلی تعجب کردم. از این دوقطبی سازی زورکی، اتفاقا اکثریت مردم ایران سال گذشته حرمت نگه داشتند، همان زمان متنی نوشتم با این مضمون حالا که ملت آزمون ساختگی شما را با موفقیت پشت سر گذاشتند چرا ساکتید!؟ جامعه ایران را نمی‌شناسید.

🖊#علیرضا_زادبر
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
💥#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

پنجشنبه سی ام اسفند ۱۴۰۳ ساعت 10:27 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

#آگاهی_بخشی
#تاریخ_بخوانیم

🟡از تاریخ درس بگیریم.

۱. رستم را تورانیان نکشتند، بلکه برادرش شغاد او را کشت!

۲. خلفای عباسی طی بیست سال حریف بابک نشدند و او در این مدت بیش از پانصدهزار تن از سربازان خلفای ملعون عباسی را کشت، اما با نیرنگ افشین یکی از خودمان اسیر و مثله شد!

۳. یعقوب لیث را خلیفه عباسی مغلوب نساخت، بلکه یاران او در حساس ترین زمان ممکن از پشت به او خنجر زدند!

۴. جلال‌الدین منکبرنی خوارزمشاه، در بیش از سی نبرد قوم تاتار (مغولان مسیحی، بودایی) را چنان در هم کوبید که تموچین عروس خود را به وساطت نزد وی فرستاد و از در صلح درآمد، اما متاسفانه در این هنگام یکی از بین خودمان از پشت بدو خنجر زد و با کشتن او، ایران از دست رفت.

۵. درست در زمانی که روسیه تزاری حاضر بود برای رهایی از دست شیرمرد ایران زمین (عباس میرزا) نیمی از ممالک خود را به ایران واگذار کند، صدراعظم غربزده ایران (میرزا ابوالحسن خان ایلچی) دست در دست سرگوزلی سفیر انگلیس به کاخ گلستان رفت و نیمی از ایران را به روس واگذاشت.

۶. در آن هنگام که نابودی سپاهیان روس به یک یورش سواره نظام ایران بند بود، آصف الدوله فرمانده غربگرای سواره نظام، از پشت به ایران خنجر زد و از صدور فرمان حمله خودداری کرد و عباس میرزا و ایران را در برابر دشمن تنها گذاشت و بدین سان ترکمنچای را بر عباس میرزا تحمیل کرد.

۷. امیرکبیر مترصد انقلاب صنعتی و علمی بود اما به سفارش انگلیس و به دستور نزدیکترین فرد به خود رگ حیاتش قطع شد.

۸. شیخ فضل الله نوری را پسرش با کمک یبرم خان ارمنی بر دار کرد .
و سران غربگرای مشروطه به دست همین یبرم خان، سردار ملی ستارخان و مبارزان تبریز را در باغ اتابک به خاک و خون کشیدند!

۹. نهضت جنگل را دشمن شکست نداد. سر میرزا کوچک خان را یکی از یاران نفوذی خودش بنام خالوقربان برید و برای رضا شاه برد.

۱۰. رئیسعلی را هم اجنبی ها شهید نکردند. رئیسعلی هم از پشت با تیر غلامحسین تنگکی که نفوذی انگلیس بود از پا در آمد.

۱۱. محمدتقی‌خان پسیان به کمک مردم همدان سپاه روس را در هم کوبید، روس و انگلیس او را نکشتند، بلکه رضاخان سر از بدن این مرد شجاع برداشت!

۱۲.بهشتی و رجائی و باهنر و مطهری و مفتح و هفده هزار شهدای ترور را هم دشمنان خارجی نکشتند بلکه کسانی کشتند که در همین مرز و بوم متولد شده بودند و ادعای مبارز و مجاهد بودن داشتند! کسانی که در جنگ صدام برعلیه ایران کنار دشمن بودند و شریک جرم دولت بعثی در شهادت ۲۳۰ هزار از بهترین مدافعان این مملکت بودند!

۱۳. تاریخ مبارزات ما با دشمنان این مرز و بوم گواه است که از پشت کمتر از روبه رو تیر نخوردیم. هر بار مبارزه جدی شد رهبران و قهرمانان ما به خودی ها (عناصر نفوذی که از پشت خنجر زدند، یا یاران سست عنصر که سر بزنگاه پشت رهبران و فرماندهان را خالی کردند) باختند!

تا آنجا که مولوی فرمود :
زین همرهان سست عناصر دلم گرفت/ شیر خدا و رستم دستانم آرزوست.

آری تا ملتی خم نشود دشمن بر گرده او سوار نمیشود.

و اما امروز، در شرایطی که ایران و مردم ستمدیده آماج شدیدترین و خطرناکترین یورش بیگانگان هستند ما چه نقشی را ایفا میکنیم، نقش رستم یا شغاد؟
چقدر علیه خودمان میگوئیم و می نویسیم و چقدر علیه دشمنانمان؟

آیا ما همان میگوئیم و همان میکنیم که دشمنان ایران را مایوس می کند، یا برعکس ، گفتار و کردار ما موجب خشنودی دشمن شده است ؟

مراقب باشیم تا ما نیز مبدل به یکی از نامردان بین خودمان نشویم!
نگذاریم تاریخ دوباره تکرار شود!

ما ادعائی نداریم و گفتنی ها را گفتیم و باز هم میگوییم یکبار ۸ سال جلوی دشمن ایستادیم و هزاران شهید و جانباز و اسیر دادیم و خاک و شرف مردانگی ندادیم و باز هم از جان و خون و سر خود می گذریم ولی ای کاش خون ما به دست خودی ها ریخته نشود.
🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄﷽🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄•
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
@edmolavand
#قرارگاه_فرهنگی_میرمریم
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

چهارشنبه بیست و نهم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 20:24 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

💚💚💚💚
💚💚💚
💚💚
💚
از : استاد #عبدالجواد_بیژنی (ره)

《 ثنای محمد ص 》
💚
روز و شبان خواهم از خدای محمد ص
تا نشوم دور از ولای محمد (ص)
💚
خوشدلم از اینکه زیر پرچم اسلام
با دل و جان گشتم آشنای محمد (ص)
💚
بر سر آنم شود نصیب و ببوسم
روضه ی پر نور باصفای محمد (ص)
💚
هست مرا آرزو که تا دم مردن
مدح سرایی کنم برای محمد (ص)
💚
بو که ببینم مرا به خاک سپارند
صورت زیبای دلربای محمد (ص)
💚
روز قیامت که سر ز خاک برآرم
باز بود ذکر من ثنای محمد (ص)
💚
خائف و شرمنده ام ز فرط معاصی
دست من و دامن وفای محمد (ص)
💚
هیچ نباشد ز گیر و دار قیامت
واهمه در سایه ی لوای محمد (ص)
💚
ای که نهادی به دوش، خلعت دین را
روی مپیچان ز اقتضای محمد (ص)
💚
دارویی از بهر دردهای دل خویش
دست نیابی بجز دوای محمد (ص)
💚
ذکر کلام خدا شفای دلت هست
ای که تویی عاشق لقای محمد (ص)
💚
خوب تفکر نما به آیه ی قرآن
تا شوی آگه ز مدعای محمد (ص)
💚
شاکر و خرسند باش در همه اوقات
دانی اگر خویش را گدای محمد (ص)
💚
( بیژنیا ) کن طلب، حوائج خود را
در همه حالت، ز اوصیای محمد (ص)
💚

اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم
🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄﷽🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄•
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
@edmolavand
#قرارگاه_فرهنگی_میرمریم
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

چهارشنبه بیست و نهم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 17:47 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

۰
💥💚🍃🖤❤️🖤🍃💚💥

((شکوه داد ))

روزهای غم سرآید؛
روز‏هائی دیگر آید؛
تا نوید ِروز ِدیگر، شیعه را بنگر،
که در برق ِنگاه ِخیس ِاو،
نقشی ز عاشوراست؛
بنگر:
شیعه، اینک تا به آنک،
چشم در راهِ ظهور و آرزویش،
فجرِ شیرینِ قیام و انتقامِ
مهدی آل محمّد ص
گوهر ِزهراست؛
او آماجگاهِ زخمه‏ی دنیاست؛
شیعه:
پرشکیب و دیده در راهِ -
سواری منتظَر،
با حکم و دادِ حضرتِ باری ست؛
تا آن روزِ خون‏خواهی،
که بهر ظالمان، خواری ست.
فریاد و خروشِ قلب ِحق‏جویان،
نهیبِ والیان ِبرحق ِدین ست؛
ذمِّ کفر و بدعت‏ها،
ز برپائی و رسوائیِ
سنّت‏های ننگین ست.
آئینش :
ز سازش‏ها و ذلّت، عاری ست و
کو به کو،
هرسو، شود ساری.
بگو: آری؛ . . . یقین داری،
خروش ِشیعه، جان دارد؛
پیامی از شهیدان، ارمغان دارد؛
پیامی با شُکوهِ داد؛
شعارش :
شِکوِه از بیداد؛
شمارش :
بی‏ شماره، موج موج و
با نوای فوج فوجِ قاصدانی مرد؛
نوا از درد؛
نوائی آتشین، تا اوج؛
نوائی دلنشین، با موج؛
این امواج تا هر روز می‏جوشد.
شیعه، رهروِ مولاست؛
مولایی که با آوای هیهاتش ،
خروشان ست و تا فردایِ بیداری
هماره سرخ‏ و خونین،
تخت می‏تازد؛
که دل بازد؛
که کاخ ِظلم را روزی براندازد.
شیعه، تا نویدش، با امیدش،
سخت می‏نازد؛
که او یک روز می‏آید؛
وَ عالم را سراسر داد می‏سازد.
وَ او آن روز می‏آید. . . .

💥💚🍃🖤❤️🖤🍃💚💥

《 قم : بیژنی 》
#معصومه_سادات_حبیب_زاده_بیژنی
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

چهارشنبه بیست و نهم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 17:7 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#ایران_اسلامی

تصویر

🇮🇷#قرارگاه_فرهنگی_میرمریم

sayedhmirmaryam@

📝پیام پژوهشگر محسن داداش پور باکر به مناسبت تقارن نوروز ۱۴۰۴ با ایام شهادت امام علی علیه السلام

﷽ن و القلم و ما یسطرون

✨ یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ
✨ یَا مُدَبِّرَ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ
✨ یَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ
✨ حَوِّلْ حَالَنَا إِلَی أَحْسَنِ الْحَالِ

سلام و عرض ادب و احترام خدمت همراهان عزیز 💐💐💐
طاعات و عباداتتون قبول درگاه الهی 🤲🌸

سلام. مهربان!
از اونجا که شروع سال نو مقارن شده با ضربت خوردن مولای متقیان، امیرمؤمنان، علی علیه السلام و ایام شهادت ایشان، پیشاپیش سال نو رو خدمتتون تبریک عرض می‌کنم🌹

امیدوارم سال جدید براتون سالی سرشار از خیر و برکت ، سلامتی و عافیت ، رزقِ فراوانِ مادی و معنوی ، زیارت اهل بیت علیهم السلام ، کامیابی و موفقیت باشه 🤲🤲🤲🌸🌸🌸

📌من از سوم فروردین ۱۴۰۴ به سنت کهن نوروز پایبند خواهم بود.

لطفا در * شبهای قدر * همدیگر رو از دعاهای خیر فراموش نفرمایید.
التماس دعا 💌

💫 * اللهم عجّل لولیک الفرج * 💫

🖊#محسن_داداش_پور_باکر
۱۴۰۳/۱۲/۲۸
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

چهارشنبه بیست و نهم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 13:47 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

چهارشنبه بیست و نهم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 13:47 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

چهارشنبه بیست و نهم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 13:47 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

چهارشنبه بیست و نهم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 13:46 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

📜#منظومه
📝#داستان
💞#آسیه_نوردین

نقل رویداد دختری بنام آسیه و پسری بنام نوردین ......
نقل رویداد از زنده یاد کبرا مزرعه فرزند مرحوم حاج قربان مزرعه ......
نقل رویداداینکه دردوره ای ازتاریخ در منطقه کتول نقل شدکه خانواده ای دریکی از روستاهای کتول بودن که از نظر مالی وضع اوضاع خوبی داشتن این خانواده داری چن پسر و چند دختر بودن به جز آخرین فرزند خانواده که نامش نوردین بود همگی متاهل بودن و ازدواج کرده بودن همگی سر خونه زندگی خودشون بود ...
خلاصه که فرزند آخری هم به سن تکلیف ازدواج رسید و به واسطه ای از بستگان با دختری در روستای سنگدوین بنام آسیه ازدواج میکنه ‌..
خلاصه به وسیله واسطه میرن خواستگاری و از نوردین تعریف میکنه و اینا وصلت به لطف خداوند و این واسطه سر گرفت ...
این دختر هم آسیه خانم یه دختری نجیب و مهربان و خوش بر روحی و صبر حوصله داری بود که حد و حساب نداشت دیگه وصلت سر میگیره و یه مراسمی ام برا شون میگیرن و نامزد شدن ..
آقا نوردین بعد از اینکه دوماد این خانواده شد مدته چن روزی خونه پدر خانومش موند ...
خلاصه چن روزی خونه پدرخانومش موند و بدش رفت به سمت خونه خودشون ..
خانواده نوردین تصمیم گرفتن که عروسشونو با خانوادش دعوت کنن به حساب یه مهمانی بگیرن برای عروسشون ..
مهمانی گرفتن و عروس به همراه خانواده رفتن خونه پدرشوهرش .. مهمانی تموم شدو خانواده پدر عروس برگشتن و آسیه چن روزی خونه پدرش شوهر موند...
برادر و خواهرهای نوردین سر خونه زندگیشون بودن به خانواده پدر سر میزدن اما بیشتر خونه خودشون بودن همچین پدر مادر نوردین کمی دست تنها بودن ...
خلاصه که این تازه عروس چن روزی خونه پدر شوهر موندوشد کمک به دست مادر شوهر شروع کرد مادر شوهرش کمک کردن کارهای مادر شوهر رو انجام دادن ‌‌‌آسیه از آن دسته دخترهای بود که اهل کارو زندگی بود که شروع کرد به کمک کرد ن به مادر شوهر ‌‌‌‌.... خلاصه که این تاره عروس باتمام عروسهای این خانواده فرق داشت خیلی زن کاری و انسان با درک فهم تری نسبت به عروس های دیگه این خانواده بود ....
مادرشوهر هم خیلی خوشحال بود که چنین عروسی گرفته و فرزندش چه جای خوبی ازدواج کرده ...
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
ادامه

📜#منظومه
📝#داستان
💞#آسیه_نوردین

خلاصه که پدرو مادر شوهر آسیه خیلی خاطره عروسشونو میخواستن خیلی دوستش داشتن میگفتن چه دختر خوبی هست چه دختر باپدر مادری هست ...
پدر شوهر گفت که هرچی میخواد براش بگیرید.
خلاصه که آسیه تو دل پدر ومادر شوهرش جا افتاد پدر شوهر ش ميگفت از دختر های خودمون بیشتر کار میکنه خواهرای نوردین هم خاطر آسیه رو میخواستن و به پدر و مادرشان گفتن که آسیه خیلی داره براتون زحمت میکشه باید برای عروسیش سنگ تمام بزارید ..
براش رخت ولباس های خوبی بگیرین دیگه آسیه کم کم تودل تمام فامیلهای شوهرش جا افتاده بود و همه فامیل دوستش داشتن ...
خلاصه که مدتی گذشت و یکی از مراسمات شد حالا عروس دیدن بود یا مراسمی دیگه ای که شد.
خلاصه یکی از مراسمات شد و مراسم گرفتن و موقع عروسی هم مراسم شاد هست هم در وصف همان مراسم و ملودی‌های ثلیقه ای سینه به سینه اجرا میکنن یه سِریا هم در همان مراسمی که هستن فلبداع یهو در وصف همان مخاطب اجرای میکنن ملودی هی اشعاری خلاصه که میخونن ....
حالا یسری ها اول صحبتی هست بد تبدیل به آهنگ میشه یسریاام همزمان با آهنگ اشعار مورد نظرو میخونن ...
خلاصه که در این مراسم هم همین جور که مراسم و گرم داشتن موقع رقص پایکوبی و خوندنها او اینا رخت و لباس و طلا های که برای عروسشون گرفته بودن و مادر شوهرش به همین رویدا و نشان دادن وسایل عروسش و خیلی هم عروسش و دوست داشت و و خواست یه تقدیر تشکر هم از خانواده عروسش داشته باشه البته اول مراسم خیلی از خانواده عروسش و فامیلهاش تشکر داشت وخیلی هم از آسیه جلو فامیلهاش تعریف می‌کرد...
یکسره از خوبیهای عروسش میگفتن دیگه موقع نشان دادن وسیله های عروس که شد و هی دست میزدن و شادی میکردن مادر شوهر به همین واسطه نشان دان وسایل و عروسشو برا ی عروسش بحساب تعریف کنه وسایل که خریداری کرده رو نشان بده و بگه شروع کرد ملودی هی با اشعاری خوندن .....
چادر نو بیاردیم ماشاالله به دخترتان .......
پیرهن نو بیاردیم ماشاالله به دخترتان ........
چارقد نو بیاردیم ماشاالله به دخترتان ......
جامعه نو بیاردیم ماشالله به دخترتان.....
روفاک نو بیاردیم ماشاالله به دخترتان.....
دستبند طلا بیاردیم ماشاالله به دخترتان........
انگوشتر طلا بیاردیم ماشاالله به دخترتان......
خفتی طلا بیاردیم ماشاالله به دخترتان ...
گوشوار طلا بیاردیم ماشاالله به دخترتان......

خلاصه که در بین شادی های که داشتن میخوندن اینجا هم مادر شوهر این ملودی رو با این اشعار خوند و مدتی در مراسمات اجرا می‌شد و بدها کم کم از ذهن برخی از مردم مثل یسری از ملودی‌های دیگر پاک شد البته از ذهن برخی از انسانها...
البته یسری از رویدا دها فلبداعه ام برگرفته ای از از یکدیگر اجرا می‌شد ...
دیگه مادرشوهر اینها رو خوند و مراسم تمام شد مدتی بدهم عروسی گرفتن و رفتن سرزندگی خودشون و در کنار خانه پدر نوردین خونه ساختن و در کنار پدر و مادر زندگیشونو ادامه دادن کم کم صاحب اولادو زندگی شدن ......
گرد آوری اثر #حسین_اصفهانی.....
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

سه شنبه بیست و هشتم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 16:40 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#ایران_اسلامی

تصویر

🇮🇷#قرارگاه_فرهنگی_میرمریم

sayedhmirmaryam@

۰ 🍃🌷💥❤️💥🍃🌷

شهید سیّد محمّد مهدی حبیب زاده بیژنی
نام پدر: سیّد عبدالجواد
نام مادر : سیّده عصمت مقیم پور بیژنی
تاریخ تولّد : ۱۳۲۳/۰۴/۱۹
تاریخ شهادت: ۱۳۵۹/۰۶/۲۲
محل شهادت : سردشت عراق

💥❤️ جاویدالاثر ❤️ 💥

💚➖➖➖💠➖➖➖💚

۰

ا💥🍃🌷💚💥❤️💥💚🌷🍃💥ا

زندگینامه شهید سیّد محمّدمهدی حبیب زاده بیژنی :

🍃🌺 شهید سیّد محمّد مهدی حبیب زاده بیژنی ، فرزند شاعر فرزانه مرحوم جناب استاد سیّد عبدالجواد بیژنی در سال ۱۳۲۳ شمسی در خانواده‌ای مذهبی و ادیب متولّد شد.
او تحصیلات ابتدایی و دبیرستان خود را در شهر بابل گذراند. سپس برای انجام تحصیلات دانشگاهی روانه‌ی شهر مقدّس مشهد شد.
زمان دانشجویی مصادف با وصلت ایشان با خانواده‌ای اصیل، مذهبی و مبارز از نسل سادات شد که از این ازدواج دو پسر و یک دختر به یادگار مانده است. این فرهنگی شهید در دوران تحصیل و آموزش همواره کوشا و فعّال بود.
🌹🍃در ضمن دیدگاهی منتقدانه به وضعیت اجتماعی حاکم داشت. رشد در خانواده‌ای مذهبی و گذراندن رشته‌ی الهیات و معارف اسلامی (دانشگاه فردوسی) در جوار بارگاه ملکوتی حضرت امام رضا (علیه السلام) از او انسانی متدیّن و پرهیزکار ساخته بود که تلاش می کرد تمام جنبه‌های دینی را در زندگی فردی و اجتماعی خود لحاظ نماید. از این رو ارتباط عمیقی میان او و مرجعیّت و روحانیّت برقرار بود. شاید تمام روحانیون برجسته‌ی شهر بابل در زمان زندگی پر بارش با افکار و روحیّات این مرد بزرگ آشنا بودند. همزمان با اوج‌گیری انقلاب اسلامی، فعالیت این شهید گرانقدر که سال‌ها در کسوت دبیری و مدیریّت در خدمت جوانان شهر خویش بود افزایش یافت. آن‌گونه که با تشکیل جلسات و تیم‌های مذهبی عملاً یکی از مدیران اعتراضات سازمان‌یافته‌ی مردمی، علیه رژیم پهلوی در شهر بابل گشت. به همین دلیل همواره مورد تعقیب مأموران ساواک بود. تا آنجا که چندین بار خانه‌اش هدف حمله و بازرسی مأمورین سفّاک رژیم قرار گرفت.
🍃🌷بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، او و جمعی از یارانش، گروهی را در کاخ سلطنتی شاه (دانشگاه پزشکی فعلی بابل) تأسیس کردند که با عنوان «پاسداران قصر» مسئولیّت حفظ امنیّت شهر را تا شکل‌گیری نهادهای مرتبط برعهده داشتند. ایشان با نقش مهمّ خود در دستگیری و تحت نظر قرار دادن مأموران رژیم منحوس گذشته، عملیاتی نظیر: خارج کردن مدرسه‌ی میرزا زکی‌خان (مدرسه‌ی روحیّه‌ی فعلی بابل) از چنگ غاصبانه‌ی بهائیان را نیز سازماندهی کرد. (هر چند که با فعالیت‌های انجمن حجّتیه همراه نبود) از این موضوع در خاطرات آیت الله فاضل از اندیشمندان شهر بابل و نیز نماینده‌ی دوره‌ی اوّل این شهرستان در مجلس، با ذکر نام «شهید» یاد شده است. شنیدن اخبار درگیری‌های کردستان او را ناآرام‌تر و مسئولیّتش را سنگین‌تر نمود. تا آنکه بعد از تصرّف شهر پاوه توسط ضد انقلاب، عازم این سرزمین شد و سرانجام در این خطّه از خاک وطن، به خیل شهدای گمنام کشور جمهوری اسلامی ایران پیوست.
🌿💐 این شهید گرامی پس از اسارت به منطقه سردشت عراق منتقل و در آنجا توسط گروهک منحله کومله در تاریخ ۱۳۵۹/۰۶/۲۲ یک هفته قبل از شروع جنگ تحمیلی به شهادت می رسند و در همانجا خاکسپاری میشود و تا کنون از محل دفن ایشان خبری نشده است.و بعنوان شهید جاویدالاثر می باشند.
لازم به ذکر است فرزندان و رهروان این شهید و سیّد والا مقام :
دکتر سید محمد ، دکتر سید علی و دکتر سیده قاطمه ،
که در زمان شهادت پدر، کودک و نوجوان بودند، امروز با مدارک و مدارج عالیه باعث افتخار خانواده‌اند چرا که در خدمت به جامعه و انقلاب می درخشند.

روحش شاد باد، چون یادش ماناست.
➖➖➖💠➖➖➖
🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄﷽🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄•
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
@edmolavand
#قرارگاه_فرهنگی_میرمریم
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
🌺
🍃
🌼🍃
🌸🍃🍃
🌺🌸🌼🍃🌺

سه شنبه بیست و هشتم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 6:7 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

سه شنبه بیست و هشتم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 6:7 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

#مازندران_شناسی
#برج
#رسکت

🏛برج رسکت دودانگه ساری

در سال ۲۳۱ خورشیدی شهاب سنگی در این منطقه «دوآلِم» روستای رسکت سقوط کرد که به نام «شهاب سنگ اسپهبد شروین» خوانده شد.

برج در حدود سال ۴۰۲ هجری خورشیدی در نزدیکی محل سقوط این شهاب سنگ و در شیب تند کوهی سنگی بنا شده‌است. معماران ابتدا با تراشیدن کوه حفره ای ایجاد کردند و سکوی آجری و بنا رو از درون حفره شروع به چیدمان کردند، به این سبب در مقابل زلزله‌های اتفاق افتاده مقاومت کرده‌است. برج، آرامگاه چندین تن از شهریاران آل باوند است. تا سال ۱۳۴۰ ه‍.خ در کف برج چندین پلکان به زیر برج راه داشت که از قرار گور دخمه و آرامگاه چندین شاه باوندی می‌باشد.

برج بنایی است با دو سقف پوششی مخروطی شلمجی، پلان مدور که شعاع داخلی آن ۲/۲۸ متر و شعاع خارجی آن ۳/۶ متر و قطر بدنهٔ آن ۱/۳۳ متر است. محیط ان در پایین ۱۴٫۷۵ متر است. سکویی به ارتفاع ۲/۱۰ متر در نمای ورودی به چشم می‌خورد که در نمای شمال غربی هم سطح با شیب دامنه می‌شود. در برج بسمت شرق است.

حد فاصل قسمت فوقانی بدنه و آغاز گنبد برج با مقرنس کاری تزئین شده‌است لبهٔ برج با ردیف مضاعفی از مقرنس‌های آجری مزیّن به نقوش گچبری آذین شده‌است. در پایین این مقرنس‌ها کتیبه‌ای با شکوه بخطّ کوفی به کمک گچبری نقش شده‌است. دوسوم این کتیبه از میان رفته‌است. حروف کتیبه برنگ سفید بر زمینه‌ای به رنگ آبی جلوه گری می‌کند. مفاد کتیبه چنین است: «بسم الله الرحمن الرحیم.. قل هو اللّه احد اللّه الصمد لم یلد ولم یولد ولم یکن له کفواً احد. (سورهٔ ۱۱۲) بسم اللّه الرحمن الرحیم کلّ نفسِ ذائقه الموت …(سوره ۲۱، آیهٔ ۳۶ [کذا فی اصل].

بالای درِ کتیبه آجری نیز به خط پهلوی ساسانی و خط کوفی در روی آن به چشم می‌خورد که بسیار آسیب دیده‌است.

این کتیبه شامل چهار سطر است که سه سطر اول و نصف از سطر چهارم بخطّ کوفی ریحان مشابه خط کتیبهٔ فوقانی است. توسط خطی عمودی به دو بخش تقسیم شده که یکی آیات قرآنی «لا اله إلاّ اللّه مخلصاً محمّد رسول اللّه صادقا» و دیگری مطالب تاریخی «هذه القبّه …» بجز این چند کلمه چیزی بر جای نمانده که بتوان خواند.

و نیم دیگر از سطر چهارم بخط پهلوی است که خط عمودی دیگری نوشته‌های کوفی را از متن پهلوی جدا ساخته‌است.

با اینکه در تزئینات برج رسکت به وضوح سبک معماری دوره ساسانی دیده می‌شود؛ اما با ورود اسلام تزئینات برج دچار تغییراتی شده است و دیگر خبری از خوشه‌های انگور و پیجک‌های دوره ساسانی نیست و جایشان را به طرح‌های هندسی اسلیمی داده.

با دقت در بخش بیرونی بنا، می‌توانید دو کتیبه را ببینید. یکی از کتیبه‌ها به صورت کمربند میان تزئینات آجری است؛ درست پایین مقرنس‌کاری‌های فوق‌العاده‌ای که بدنه برج را از سقف مخروطی آن جدا کرده است. بر روی این کتیبه می‌توانید سوره توحید را ببینید. دیگری، کتیبه‌ای به خط کوفی - پهلوی بالای سر در ورودی برج است. هر دو کتیبه در طول تاریخ آسیب دیدند و فقط بخش‌هایی از آنها سالم مانده. خط کتیبه پایین مقرنس‌کاری، کوفی است که با خطوط سفید بر روی پس زمینه‌ای به رنگ آبی قرار دارد.

بر اساس نوشته‌ها و کتب تاریخی این برج در زمان:

آخرین پادشاه باوندیان کیوسیه کارن «قارن» دوم (۳۷۴ – ۴۲۱ ه‍.خ) و استیلای زیاریان بر منطقه ساخته شده‌است.

با این حال تاریخ دقیقی از احداث برج رسکت ساری نداریم؛ اما با توجه به کتیبه‌هایی که بر روی بنا نصب شده به نظر می‌رسد قدمت این بنا به قرن پنجم هجری قمری برمی‌گردد؛ یعنی زمان سلطنت غزنویان.

📸 مجتبی روشنی
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

دوشنبه بیست و هفتم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 5:2 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

دوشنبه بیست و هفتم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 5:2 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

دوشنبه بیست و هفتم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 5:1 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

📝#دلنوشته

💚هر کجا آدمهای خوب هست؛
💛خبرهای خوب هست
💜زندگی کردن آسان است
💚فراموش نمی شوی
💗آشفته حال نمی شوی
♥️دوست داشتن در زندگی ها پیداست
💖قلبی بدون عشق نیست
♥️فاصله های خیلی دور معنا ندارد
💙از یادها نمی روی
💚برای زندگی لبخند می زنی
💜در پشت زمان نمی مانی
💛در میانه راه برنمی گردی
💟گردو غبارغم درکوچه ها و خانه ها نیست
💚ریسمان تنهایی پاره می شود
💜دیدارهای بسیاری هست
💛شادی و مهربانی هست
💙محبت ثمر دارد
♥️هر روز کلمه های خوب حاکم می شوند
💖سکوت هم روایت خوب دارد
♥️آرامش، آبادانی، پیشرفت و لبخند هست
💛شور و شوق هست
💜روزهای خوب هست
💙میان فاصله ها نور است
💛حقیقت، عشق، دوست داشتن است
💜زندگی ها بهاری ست
💖روییدن ها پیداست
💚دل از یاد آخرت لبریز است
💟همه می دانند که خدا می داند
💖کسی تنها نمی ماند
💝کسی بازیچه نمی شود
💟عاشقان قبله شناس هستند
💜یاران بنده نواز هستند
💛مدام سلام می گویند
💙اذان می گویند و سجاده باز است
♥️مشکلی نیست و می شه به آرزوها فکر کرد و رسید
💜هر کجا آدمهای خوب هست؛
💛لحظه ها هم پر از عطر و شکوفه است
💙خاطره ها هم به دور از حسرت ها نور دارند
💗صبح فردا خسته نیستی، تنها نیستی، گرفتارتلخ ترین ها نیستی، زمان با تو صحبت می کند...
♥️وصدایی که در پایان روز به گوش ات می رسد مهربانی کسی به آن صدا شکل داده است.

💝زندگی با وجود خوبان زیباست، خوبان که هستند زندگی همدم عشق می شود، خوبان فکرهای زیبا دارند و چیزهای زیبا خلق می کنند، افکار مثبت خوبان زیباترین لحظه ها را می سازند.

💕🌻🌹🌟

💝🌟سلام صبح بخیر🌟، با طلوع هر خوبی ات چقدر زیبا می شود آواز لحظه های زندگی.

✍ 👤شهریارخان محمدی
‍ꦿᬉ‌‌‌‌‌⚘꙰𝄠-⃝🩸‌‍‌‍‌‌
🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄﷽🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄•
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
@edmolavand
#قرارگاه_فرهنگی_میرمریم
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

یکشنبه بیست و ششم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 20:31 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

یکشنبه بیست و ششم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 20:31 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

#علما

فرزند عالم بر سر مزار پدر عالم

🔹 مرحوم آیت‌الله دکتر شیخ ابوالحسن شریف طبرستانی بر سر مزار پدرشان مرحوم آیت‌الله شیخ محمدعلی شریف طبرستانی از علمای برجسته‌ی بابل که در قبرستان حضرت علی‌بن‌جعفر قم مدفون است.

🔹 این عالم بزرگوار از ناحیه پدر، نوه‌ی آیت‌الله شیخ محسن شریعت و از ناحیه مادر، نوه‌ی حضرت آیت‌الله شیخ عبدالصمد اَلمشیری است که مزار این عالمان بزرگوار در سه‌راهی محله‌ی مرادبیک بابل قرار گرفته است.

گزارش: #حامد_ابراهیم‌زاده_بازگیر

🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄﷽🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄•
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
@edmolavand
#قرارگاه_فرهنگی_میرمریم
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

#علما
#بابل
#آیت‌الله_ابوالحسن_شریف_طبرستانی

✍آیت‌الله ابوالحسن شریف طبرستانی در روز دوم مرداد سال ۱۳۱۲ شمسی در شهر بابل و در خاندانی عریق و اصیل دیده به جهان گشود. پدر ایشان مرحوم آیت الله شیخ محمد علی شریف طبرستانی از علمای مهمّ بابل بوده و از شاگردان به نام مرحوم حاج شیخ عبدالکریم حایری یزدی، مرحوم آقا ضیاء الدّین عراقی، مرحوم میرزا محمد حسین نائینی و مرحوم آقا سیّد ابوالحسن اصفهانی به شمار می‌آمد و از همه آن بزرگواران اجازه اجتهاد داشت.

📌جدّ پدری ایشان مرحوم حاج شیخ محسن مازندرانی از علمای برجسته خطّه مازندران بود، و حدود بیست سال نزد مرحوم آیت الله شیخ الشّریعه اصفهانی به تحصیل پرداخته و از آن بزرگوار اجازه جامعی داشت. جدّ مادری حضرت استاد مرحوم شیخ عبدالصّمد مازندرانی نیز از علماء فرهیخته و شاگرد شیخ عبدالله مازندرانی بود.

📌آیت الله طبرستانی سالیان طولانی تا اواخر عمر به تدریس و تعلیم آثار گرانسنگ علمی پیشینیان در فقه و اصول و فلسفه در مدارس مختلف حوزه تهران بالخصوص سه مدرسه مروی، مدرسه مرحوم آیت الله مجتهدی و مدرسه مرحوم آیت الله علم الهدی پرداخت و در این زمینه اهتمامی وافر و مثال زدنی داشت و شاگردانی فاضل به حوزه علمیّه شیعه تقدیم کرد.

📌ایشان مدّتی نیز به دعوت آیت‌الله مهدوی کنی در دانشگاه امام صادق(علیه السّلام) مشغول به تدریس بود.

📌از این عالم عظیم الشّأن، آثاری چند به یادگارمانده که برخی همچون «شرح باب حادی عشر» و «تحفه شریفیّه- دریادبود مرحوم والدشان به انضمام پاره ای از ادعیه» در گذشته به چاپ رسیده و برخی دیگر همچون کشکولی در مباحث متنوّع علمی و رساله دکتریشان تحت عنوان «محکم و متشابه در قرآن کریم» مخطوط بوده و البتّه رساله ی دکتری ایشان مدّتی است که در دست تحقیق و تصحیح بوده و امید است که در آینده ای نه چندان دور منتشر شود.

🗓سرانجام آیت الله دکتر ابوالحسن شریف طبرستانی- که از عالمان طراز اوّل و اسوه اخلاق ولی مجهول القدر تهران بودند – پس از عمری تلاش و کوشش مخلصانه در ترویج علوم اسلامی و تبلیغ معارف ائمّه اطهار(علیهم السّلام) و پرورش شاگردان متعدّد، با دلی آکنده از محبّت و ولایت خاندان عصمت و طهارت در غرّه رجب المرجّب ۱۴۴۳ قمری مطابق با چهاردهم بهمن ۱۴۰۰ شمسی از دارفناء به عالم بقاء شتافت و در جوار حرم مطهر حضرت عبدالعظیم حسنی (ع)، رواق دارالرحمه (زیرزمین) به خاک سپرده شد.
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

یکشنبه بیست و ششم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 20:5 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

#نوای_مازنی
#پرجایی
#بندپی

🎶پِرجایی حال
غرنه نوازی بسیار زیبای پِرجایی حال 👌
⚡️ هنرنمایی اساتید عزیز،
لطف الله سیفی 🌹
و پرویز عبدالهی 🌷


روستای فیروزجاه
مردم این طایفه عمدتا در بخش بندپی شرقی و دهستان فیروزجاه زندگی می کنند.
به لهجه محلی به این آبادی پریجا و به مردم آن پرجایی می گویند.

💥پرجایی ها به لحاظ جمعیتی و تنوع شعبات تباری، خاندان و تیره از جمله ایل سرشناس در منطقه ی بندپی، بابلکنار، لفور به شمار می آیند.

پرجایی – حال در گویش مازندرانی

گویش مازندرانی

پرجایی+حالاز نغمات موسیقی و قطعه ای سازی مربوط به لله وابنیان...

📘کتاب اسپه روسری
(آداب، رسوم و فرهنگ زنان پرجایی - بندپی)

نویسندگان: رضامهدی‌زاده‌آری،
فاطمه‌صغری عابدی‌فیروزجایی
انتشارات مبعث - ۱۳۹۷
موضوع: فرهنگ عامه - ایران - بندپی (بابل) ، فرهنگ عامه - ایران - بندپی (بابل) - آداب و رسوم و زندگی اجتماعی ، بندپی (بابل) - آداب و رسوم و زندگی اجتماعی
#پرجایی_حال
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

یکشنبه بیست و ششم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 15:55 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

یکشنبه بیست و ششم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 15:55 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

یکشنبه بیست و ششم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 15:54 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@


بسمه تعالی

🍃💚《 نقش عطش 》💚🍃

دشت، جانسوز و تب ِروز و شبی ناآرام
درد، سنگین و غمِ کین و عدو خون‏آشام
آب، نایاب و عطش، ناب و لبی خونین‏فام
بهرِ عبّاس (ع)، که باید برساند پیغام؟

💥تا شود جام، مهیّا و عطش، جوید کام💥

رمضان، ماهِ عطش، نغمه‏ی دیگر دارد
روزه و روضه‏ی داغِ لب اصغر (ع) دارد
شامِ افطار که کامی ز لبِ تر دارد
خواهشِ کامِ دل، از سفره‏ی حیدر دارد (ع)

💥تا شود جام، مهیّا و عطش، جوید کام💥

ای مؤذّن، که ز تو مژده‏ی افطار آید
تشنه‏لب، گر چه نگاهش به نظر تار آید
چشم بر صوتِ اذانی ست که از یار آید (عج)
بر دل منتظران، مژده‏ی دیدار آید

💥تا شود جام، مهیّا و عطش، جوید کام💥

گر دلِ تشنه‏ی افطار، به شهدی سرد است
تشنه‏ی مهدی زهرا ز عطش، پُردرد است (ع)
عاشق زار، پیِ جُستنِ مَه، شبگرد است
مَه کجا رونقِ مهمانیِ مردی مرد است؟

💥تا شود جام، مهیّا و عطش، جوید کام💥

بی تو آقا (عج) ز بهاران، ثمری نیست دریغ!
بی‏ تو از مرغِ سحرخوان، اثری نیست دریغ!
بی تو بر قامتِ گل، بال و پری نیست دریغ!
ابر نشکفت و ز بُستان، گذری نیست دریغ!

💥تا شود جام، مهیّا و عطش، جوید کام💥

جام، از بوی سرای تو، سرایت جوید
کام، از کوی سخای تو، حلاوت جوید
نام، از سوی رضای تو، هدایت جوید
گام، از جوی عطای تو، سعادت جوید

💥تا شود جام، مهیّا و عطش، جوید کام💥

شامِ افطار شد و شامِ خرابه شد یاد
شامِ پُرسوزِ غریبانه و شامِ بیداد
غنچه‏ی زخمی و نشکفته به طوفانگهِ باد (ع)
بر لبش، نقشِ عطش بود و به قلبش فریاد

💥تا شود جام، مهیّا و عطش، جوید کام💥

وای زینب (س)! تو بگو دستِ کدامین نامرد
قلب پُر شور و شکیب تو بیازرد ز درد؟
گر، ز او آتشِ دلدارِ تو از خون، شد سرد
غم مخور، زان که حسینِ تو (ع) تماشا می‏کرد

💥تا شود جام، مهیّا و عطش، جوید کام💥

بارشِ تیر به قربانگه و فرجامِ نماز
سیّد کرببلا (ع) در عطشِ راز و نیاز
تشنه‏ی شهدِ وصال ست سرِ سفره‏ی ناز
سفره‎ی دامنِ زهرا و گلِ ناز و نواز

💥تا شود جام، مهیّا و عطش، جوید کام💥

خون ز قنداقه‏ی اصغر(ع) ز چه کولاک نمود؟
لبِ خشکیده‏ی او را که ز خون، پاک نمود؟
ساقیا، مشکِ تو از چه دلِ خود چاک نمود؟
همرهت تا به کجا ناله‏ی غمناک نمود؟

💥تا شود جام، مهیّا و عطش، جوید کام💥

خیمه‏ی تشنه‏لبان،خواهشِ یک جرعه‏ی ناب
دست، بر مشکِ پُر از اشک و عَلَم، بر لبِ آب
منظرِ چشم چو شد چشمه‏ی چشمان رباب (س)
روزه با یادِ دلِ اصغر (ع) و قلبی بی‏تاب

💥تا شود جام، مهیّا و عطش، جوید کام💥

در طلب، تا که پیِ یافتنِ شهدی نوش
جامِ نوشی ز خداوند تمنّا شد دوش
شرم، با طعنه به دل داد ندایی از هوش
جام، خالی ست رهِ سیرِ الهی می‏کوش

💥تا شود جام، مهیّا و عطش، جوید کام💥

گاهِ افطار که عید است و نویدِ نعمت
یا سحرگه که بتابد به دل و جان، حکمت
کاش! دستانِ دعا، گُل دهد و از رحمت
تشنه‏ی رؤیتِ مَه، بهره بَرَد در غیبت

💥تا شود جام، مهیّا و عطش، جوید کام💥

لحظه‏ی خوبِ نیایش، رهِ حق پیدا شد
چشمِ حق‏بین، نظرش بر گذرِ بالا شد
تا که با جامه‏ی جان، جامِ دلش زیبا شد
بر سرِ سفره‏ی رمضان، ز عنایت جا شد

💥تا شود جام، مهیّا و عطش، جوید کام💥

🍃💚 اللّهم عجّل لولیّک الفرج 💚🍃

《 قم : بیژنی 》
🖊 #معصومه_سادات_حبیب_زاده_بیژنی
🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄﷽🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄•
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
@edmolavand
#قرارگاه_فرهنگی_میرمریم
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

شنبه بیست و پنجم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 9:17 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#ایران_اسلامی

تصویر

🇮🇷#ایران_قوی

کیلی

🇮🇷#جستجو_کن

edmolavand@

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

فارسی نوین


💥محسن_داداش_پور_باکر

live
در پیامرسان ایتا با ما همراه باشید

🇮🇷به آوات قلم زیر مجموعه ی#پژوهش_ادملاوند edmolavand@ خوش آمدید

🌃روز شهردار گرامی باد | شهیدمهدی باکری | ۲۵ اسفند | عزت تبارباکر

#مناسبتی

"بسمه تعالی"

🌃روز شهردار گرامی باد

🙌هر آنکس خدمت جانان به جان کرد
به گیتی نام خود را جاودان کرد

🎖شهرداران محترم ،

💐ضمن تقدیر از زحمات جهادی شما سربازان ایران زمین در خدمات رسانی به مردم شریف

🌇۲۵ اسفند ماه را که به یاد سردار سرلشگر مهندس مهدی باکری به #روز_شهردار نامگذاری شده را به محضرتان تبریک می گویم و از خداوند سبحان برای تان سلامتی، موفقیت و استمرار خدمتگذاری را مسئلت دارم.

🙏امید است همچنان در ایفای رسالت و وظایف خویش موفق و مو‌ید باشید.
#محسن_داداش_پور_باکر
۱۴۰۳/۱۲/۲۵
#باکر
#شهیدمهدی_باکری
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
💥#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
#تبارشناسی_باکر_در_ایران
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

❇️ ۲۵ اسفندماه سالروز شهادت سردار شهید مهدی باکری و روز شهردار گرامی باد.

🔷خاطره ای کوتاه از شهید باکری:

زمانی که شهید مهندس مهدی باکری، فرمانده دلیر لشکر ۳۱ عاشورا شهردار ارومیه بود روزی برایش خبر آوردند که بر اثر بارندگی زیاد، در بعضی نقاط سیل آمده است. مهدی گروه‌های امدادی را اعزام کرد وخود هم به کمک سیل زدگان شتافت. در کنار خانه‌ای، پیرزنی به شیون نشسته بود، آب وارد خانه اش شده بود و کف اتاق‌ها را گرفته بود، در میان جمعیت، چشم پیرزن به مهدی خیره شده بود که سخت کار می‌کرد، پیرزن به مهدی گفت: «خدا عوضت بدهد، مادر، خیر ببینی، نمی‌دانم این شهردار فلان فلان شده کجاست،‌ای کاش یک جو از غیرت شما را داشت»..؛ و مهدی فقط لبخند می‌زد.
#باکر
#شهیدمهدی_باکری
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
💥#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
#تبارشناسی_باکر_در_ایران
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

سه برادری که هیچ وقت پیکرشان برنگشت.

شهید علی باکری 🌷
شهید مهدی باکری 🌷
شهید حمید باکری 🌷


#باکر
#شهیدمهدی_باکری
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
💥#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
#تبارشناسی_باکر_در_ایران
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

👆👆
#زندگی_نامه_شهیدباکری

۲۵ اسفند شهادت شهید باکری و روز شهردار گرامیباد.

🌹 یه روز یه ترکه....
به یاد شهید والامقام مهندس مهدی باکری فرمانده دلاور لشکر عاشورا

________________

📆 ۲۵ اسفند روز شهردار است.
این روز را به مهندس مهدی باکری اولین شهردار شهید که به مدت ۹ ماه به عنوان شهردار به شهروندان ارومیه خدمت‌رسانی کرد باید تبریک گفت. شهرداری که در سیل ارومیه تا چند روز نخوابید تا آب از خانه‌های مردم خارج شود بدون اکیپ عکاسی.

آقا مهدی! شهردار واقعی تو بودی.🥀

___________________

🖊 وصیت نامه منسوب به شهید ⁧باکری :
📃 دعا كنيد شهيد شويد ؛
بعد از جنگ ، رزمندگان به سه دسته تقسيم مى شوند.
🔸دسته‌ اول :
به گذشته خود پشت كرده و از آن پشيمان مى شوند.
🔹دسته‌ دوم :
با برگزيدن راه بى تفاوتى در زندگى مادى غرق مى شوند و همه چيز را فراموش مى كنند.
🔸دسته سوم :
كسانى اند كه به اصول خود پايبند بوده و از غصه دق می‌كنند...

#باکر
#شهیدمهدی_باکری
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
💥#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
#تبارشناسی_باکر_در_ایران
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

🎥 روایتی قابل تامل از همسر شهید حمید باکری...


واقعا ما چقدر پای کار دین خدا هستیم!!
عشقی و دلبخواهی کار می کنیم یا...

ای کاش مثل شما بودیم شهــدا...

✨هدیه به روح مطهر شهید صلوات

#الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ

#باکر
#شهیدمهدی_باکری
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
💥#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
#تبارشناسی_باکر_در_ایران
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

🌷سالروز شهادت سرلشکر آقا مهدی باکری گرامی باد

🔹سخنرانی تکان دهنده شهید باکری فرمانده لشکر عاشورا به زبان ترکی


#باکر
#شهیدمهدی_باکری
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
💥#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
#تبارشناسی_باکر_در_ایران
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

🔵 مهدی باکری‌نين حیات حکایسی

باشین ساق اولسون آذربایجان / بایرام آیینین ۲۵اینجی گونو آذربایجانین قوچ ایگیدینین شهادت ایل دؤنومو گونو

۱۳۳۳ه. ش.-ده میاندوآب‌ شهرستانیندا ایمانلی و مذهبلی بیر خانواده‌ده آنادان اولدو. اوشاقلیقدا ایمانلی بیر خانیم اولان آناسینی الدن وئردی. ابتدایی و متوسطه تحصیلینی اورمیه‌ده قورتاردی و دبیریستان دؤورونده (قارداشی علی باکری‌نین ساواک دژخیملری طرفیندن شهید اولدوغو زامانلار) سیاسی جریانلارا قوشولدو.

دیپلم آلدیغیندان سونرا قارداشینین شهادتیندن چوخ ناراحات و متأثر اولسا دا دانیشگاها وارد اولوب مئکانیک مهندسلییی رشته‌سینده تحصیل آلماغا باشلادی. تبریز دانیشگاهینا وارد اولدوغو اول گونلردن بو دانیشگاهین مبارز فردلریندن بیریدی. او قارداشی حمیدی ده اؤزو ایله بو شهره گتیردی.

شهید باکری، الده‌کی محرمانه سندلره اساساً شرقی آذربایجاننین امنیت سازمانی (ساواک) کنترل و مراقبت اولونماقدایدی.

#باکر
#شهیدمهدی_باکری
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
💥#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
#تبارشناسی_باکر_در_ایران
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

🤍نام: شهید مهدی باکری
🌱تاریخ ولادت: ۳۰ فروردین ۱۳۳۳
🤍محل ولادت: دهستان مرحمت‌آباد، شهرستان میاندوآب
🌱درجه: سرلشکر پاسدار
🤍فرماندهی: لشکر ۳۱ عاشورا
🌱تاریخ شهادت: ۲۵ اسفند ۱۳۶۳
🤍محل شهادت: روستای حریبه، استان بصره، عراق
#شهید‌مهدی‌باکری

#باکر
#شهیدمهدی_باکری
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
💥#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
#تبارشناسی_باکر_در_ایران
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

شنبه بیست و پنجم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 8:36 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

فارسی نوین

بسمه تعالی
💥🍃🌷 💚 🌕 💚 🌷🍃💥
پانزدهم رمضان المبارک
میلاد مسعود کریم اهلبیت علیهم السلام
حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام
مبارک باد.
💥🍃🌷 💚 🌕 💚 🌷🍃💥

《 خوان کرم 》

ماه رمضان چه مبارک خبری دارد نور
مژده از بدر، که ماهِ دگری دارد نور
🌕
کلبه‏ی نور، ز شور و ز طراوت، سرشار
جلوه‏ی دامن زهرا (س) و نویدی پُر‏بار
🌕
نیمه‏ی ماه ، ز مهتاب ِفروغ ِدلبند
شادمان فاطمه و مهرِ ولایت خرسند (ع)
🌕
تابشِ روی حَسن را چو علی می‏سنجید (ع)
حُسنِ احمد(ص) چو در او بود به آن می‏بالید
🌕
بر لبِ غنچه (ع) چو لبخند، شکوفا می‏شد
غمِ ناگفته‏ی حیدر(ع)، ز چه گویا می‏شد؟
🌕
بارشی بود غریبانه ز فردای حسن (ع)
آتشی از جگرِ پاره و سودای حسن (ع)
🌕
سوزشِ آتشِ دل، در گذرِ روزه نبود
سوزِ آن روز غمی از غمِ یک روزه نبود
🌕
غمِ مولا (ع) گذری بود ز بی‏تابیِ شب
ماتمِ زخمِ سر و سوزِ سرای زینب (س)
🌕
بود همناله‏ی خون، نوحه‏گرِ آن شبِ درد
اشک‏ها بر رخِ گل‏ها و عرق، از تبِ سرد
🌕
این سه قطره، سخنی از نگهِ دیگر داشت
داد از قطره‏ی آب و نگهِ اصغر(ع) داشت
🌕
سخن از نیمه‏ی روز و تپشِ عاشورا
ز حسین ابن علی (ع) و منشِ عاشورا
🌕
وه! چه بی‏ناله بنالید چو آوای خروش
نای ِپَرپر شده از مرغکِ خونین و خموش
🌕
زان نوا در شبِ میلادِ حسن (ع) دل، بی‏تاب
باشد این حزن، غنیمت، به تو آن را دریاب
🌕
گر ز خوانِ کرم از فیض، نجوئی حاجت
دل خبر می‏دهد ای بی‏خبر از این آیت
🌕
او کریم ست و کریم ست خداوندِ خِرَد
سائل از کوی کریمان ز کرامت چه بَرد؟
🌕
《 با تقدیم صلوات - قم : بیژنی 》

🖊معصومه سادات حبیب زاده بیژنی
۱۴۰۳/۱۲/۲۵
🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄﷽🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄•
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
@edmolavand
#قرارگاه_فرهنگی_میرمریم
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

شنبه بیست و پنجم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 8:30 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

#عیدنوروز
#دلنوشته

🔻دلم يک عيد قديمی ميخواهد!

🔹آخرين روز مدرسه تمام شود و بوی نان پنجره ای های مادربزرگ، تا سر كوچه بيايد.
برايم پيراهنی سفيد با آستين های پف و سارافون جين خريده باشند
و كفشهای بندی قرمز كه دلم برايش غنج برود و كتاب قصه ی "دخترک دريا" با جلد شميز...

🔹پدر بزرگم زنده باشد و سنگک بدست وارد خانه مان شود
و پشت سرش "مادر بزرگ" با خنچه ای بر سرش از عيدی های رنگارنگ ما

🔹دلم شمعدانی های سرخ كنار حوض مان را ميخواهد
بنفشه ها و اطلسی ها
و "مادرم" صدا كردنِ عاشقانه ی پدرم را...
دلم تماشا ميخواهد!
وقتی دقت ظريف گره كراواتش را در گوشه ای از آينه تماشا ميكردم.
دلم خنده های جوان مادرم را ميخواهد، وقتی هزار بار زيباتر ميشد.

🔹دلم يک عيد قديمی ميخواهد
يک عيد واقعی!
كه در آن تمام مردم شهر
بی وقفه شاد باشند،
نه كسی عزادار آخرين پرواز باشد
نه بيم بيماری، تن شهر را بلرزاند
عيدی كه دنيا ما را قرنطيه نكند

🔺دلم، يک عيد قديمی ميخواهد
بدون ماسک، بدون احتكار،
بدون اينهمه رنج و دلهره...
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
💥#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

جمعه بیست و چهارم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 22:50 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

جمعه بیست و چهارم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 22:50 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

جمعه بیست و چهارم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 22:50 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

#فرهنگ_عامه
#مازنی
#اِسپه_روسری

اِسپه روسری وَلِ پَنّونی چه خار بیِّه
رسم و رِسوماتِ قدیمی چه خاربیِّه

گَتُ کِچیک اِرباب و نِدار همه یک رنگ
سِرخِه سَدسَری و یک رنگی چه خاربیِّه

کیجائون همه سبزِ پِمّتی به تن داشتِنِّه
این امرِ حاجی شیخ موسی چه خار بیِّه

#وَلِ_پَنّونی نوعی بستن روسری سفید آن را با زنجیر که دوسر آن قلاب داشت و گاهی با سکه تزئیین میشدمهار میکردند.
(گیریبس امروزی)
#سَدِّسَری پیراهن زنانه که سرتاپا را میپوشاند.
#پِمِّتی یعنی لِباس

🖊#سیدقاسم_صیادمنش
۲۴ اسفند ۱۴۰۳
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

پنجشنبه بیست و سوم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 11:35 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

پنجشنبه بیست و سوم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 11:35 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

پنجشنبه بیست و سوم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 11:33 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

📜شاهنامه خوانی | فارسی را پاس بداریم | زبان مادری

شاهنامه خوانی
👇👇👇قسمت سیصد و بیست و دوم👇👇👇
#غلط_ننویسیم
#شاهنامه_خوانی
#فارسی_را_پاس_بداریم
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

#توضیحات


-پهلو: شهر، پایتخت

-بیدار: هشیار

-دیهیم‌جوی: جوینده‌ی تاج، که معمولاً صفت‌ِ به‌جایِ اسم است برای شاه یا ولیعهد.

-پور: پسر

-فرخنده‌پی: نیک‌پی، خجسته‌قدم

-پذیره شدن: به پیشواز رفتن

-با رخِ ارغوان: با چهره‌ی گلگون چون ارغوان؛ کنایه از شادابی

-بردمیدن: برافروختن، روشن شدن

-نماز بردن: به خاک افتادن برای احترام

-بر: آغوش

-ستایش سزاوارِ او برگرفت: شروع کرد به ستودنی شایسته‌ی او.

-جهاندارِ دیهیم‌ساز: منظور کاوس است که تاجِ شاهی را به کیخسرو واگذار می‌کند.

-گنجور: خزانه‌دار

-به کرسی شد از مایه‌ور تختِ عاج: (کاوس کیخسرو را به‌شاهی بر تخت جای خود نشاند و خود) از آن تختِ عاجِ پُرمایه‌ بر تختِ (پایین‌تری) نشست.

-زبرجد: سنگی قیمتی

-شاهوار: شاهانه

-که کیخسرو به‌چهره جز او را نماند: زیرا که کیخسرو شبیهِ هیچ‌کسِ دیگری جز او نبود؛ کاملاً شبیهِ او بود.

-گران‌سایگان: بزرگان، مردُمِ بلندپایه

-به‌شاهی بر او آفرین خواندند: پادشاهی را به او تبریک گفتند. با او بیعت کردند.

-ساز و نهاد: ذات، راه‌ورسم

-بستد: بستاند.

-وریب: خمیدگی، کجی

-فراز: بالا

-نشیب: پایین، سرازیری

-اگر، دل توان داشتن شادمان؛ / نمانی‌همی؛ رنجت ایدر ممان: (چه خوب است) اگر دل را شادمان داری. (و چون در این‌دنیا) ماندگار نیستی، رنج برجا مگذار (رنجِ بیهوده مبَر).
"ماندن" در این‌جا به‌ترتیب در دو معنیِ لازمِ "باقی ماندن"/"به‌جا ماندن" و متعدیِ، "باقی گذاشتن"/"به‌جا گذاشتن" آمده است که معنیِ متعدیِ آن امروزه دیگر استفاده نمی‌شود. علاوه بر این دو معنی، در شاهنامه، ماندن به‌معنیِ "شبیه بودن" هم داریم که اتفاقاً آن را هم در چند بیت پیش‌تر دیدیم -کیخسرو به‌چهره جز او را نماند.

-رخش: در این‌جا تیره‌وتار
-به خوردن بیارای و بیشی ببخش / مکُن روز پیش دلِ خویش رَخش: آماده‌ی خوردن شو (بخور) و اضافه‌ی آن را ببخش و روز را به دلِ خود تیره‌و‌تار نکن.

-تو را داد؛ فرزند را هم دهد؛ / درختی که از بیخِ تو برجهد: (خدا چیز به) تو بخشید و به فرزندِ تو هم خواهد بخشید؛ درختی که از ریشه‌ی تو برمی‌آید.

-خواسته: چیز، مال‌وثروت

-کمی نیست در بخششِ دادگر؛ / فزونی نیابی تو؛ اندُه مخَور: در بخششِ خدا کمی و زیادی نیست؛ پس اندوه نخور. (شبیهِ این تصورِ امروزی که روزی دستِ خداست یا هر چی قسمت/روزی باشه.)

-سخن راند گویا بر این داستان؛ / دگر گوید از گفته‌ی باستان: گوینده‌ این داستان را گفت (و تمام کرد و حالا داستانی) دیگر از داستان‌های باستانی می‌خواهد بگوید.

#غلط_ننویسیم
#شاهنامه_خوانی
#فارسی_را_پاس_بداریم
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

#کیان #کیکاوس (بخش ۲۰۹)
#داستان_رفتن_گیو_به_ترکستان (بخش ۲۲)
#غلط_ننویسیم
#شاهنامه_خوانی
#فارسی_را_پاس_بداریم
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

#زبان_شناسی
#زبان_مادری

🟡 آموزش به زبان مادری یا آموزش زبان مادری؟ مساله این است!

🔸 تصور کنید یک کودک در سیستان، ریاضی را به بلوچی یاد بگیرد، یکی در کردستان به کردی، یکی در تبریز به ترکی، و بعد هر سه نفر برای ورودی دانشگاهی در تهران به فارسی امتحان بدهند. چه اتفاقی می‌افتد؟ آیا با اینکار تنوع زبانی تقویت می‌شود یا نابرابری آموزشی افزایش پیدا می‌کند؟

🔸 این روزها، بحث آموزش به زبان مادری در فضای مجازی دوباره داغ شده. برخی تصور می‌کنند که این سیاست به معنای حق طبیعی کودکان برای یادگیری زبان مادری‌شان است، اما تفاوت ظریفی اینجا وجود دارد: آموزش زبان مادری با آموزش همه دروس «به» زبان مادری، متفاوت است.

🔸 اصل پانزدهم قانون اساسی ایران به‌وضوح می‌گوید که آموزش ادبیات زبان‌های محلی آزاد است، اما زبان رسمی کشور فارسی است. این یعنی فرزندان این سرزمین باید بتوانند زبان مادری‌شان را بیاموزند، اما نظام آموزشی کشور نمی‌تواند به چندین زبان تقسیم شود. چرا؟ چون زبان آموزش، یک ابزار ارتباطی ملی است، نه یک مسئله صرفاً هویتی.

🔸 در یک مثال روشن؛ هند با بیش از ۲۰ زبان رسمی، همچنان زبان انگلیسی را به‌عنوان ابزار ارتباط بین اقوام مختلف حفظ کرده است، زیرا فقدان زبان مشترک، مانع پیشرفت علمی و اقتصادی شده بود. کشورهایی نیز که سیاست آموزش به زبان مادری را اجرا کرده‌اند، اغلب با چالش‌های بزرگی روبه‌رو شده‌اند.

🔸 برای مثال، فیلیپین این سیاست را برای مقاطع ابتدایی اجرا کرد، اما تحقیقات مؤسسه توسعه فیلیپین (PIDS) در سال ۲۰۱۸ نشان داد که دانش‌آموزانی که فقط به زبان محلی تحصیل کرده بودند، بعدها در زبان رسمی و دروس علمی دچار ضعف شدند. در نتیجه دولت مجبور شد سیاست را تغییر دهد و دوباره بر آموزش به زبان رسمی تمرکز کند.

🔸 در اوکراین، پس از کاهش استفاده از زبان روسی در مدارس، بخش‌هایی از کشور حس جدایی‌طلبی پیدا کردند و این موضوع به یکی از زمینه‌های تنش و درگیری تبدیل شد. در یوگسلاوی نیز نبود یک زبان مشترک، یکی از عوامل فروپاشی این کشور در دهه ۹۰ شد.

─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

سه شنبه بیست و یکم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 23:28 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

سه شنبه بیست و یکم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 23:28 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

سه شنبه بیست و یکم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 23:28 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

🌍#بابل

❤️#پیرغلام

بازسازی و نصب تمثال پیرغلام اهل‌بیت (علیهم السلام) در چهارراهی واقع در امیرکلا

🔹صبح امروز تمثال مبارک کربلایی علی‌اکبر عابدپور مشهور به کَبل اکبر تعزیه‌خون از پیرغلامان و تعزیه‌خوان‌های برجسته‌ی کشورمان در چهارراهی در امیرکلا که چند سالی است به نام ایشان به چهارراه عابد نام‌گذاری شده است نصب شد.

🔹 مرحوم عابدپور که در عصر احمدشاه قاجار در بارفروش به دنیا آمد و بنا به گفته‌ی خودش در سنین کودکی علامه شیخ‌کبیر را نیز درک کرده بود افتخار حدود ۸۰ سال نوکری اباعبدالله را دارا بود که سرانجام در ۲۹ بهمن سال ۱۳۸۸ دار فانی را وداع گفته و در آرامگاه پیرتکیه ولیکدان امیرکلا به خاک سپرده شد.

📩گزارش: #حامد_ابراهیم‌زاده_بازگیر

🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄﷽🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄•
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
@edmolavand
#قرارگاه_فرهنگی_میرمریم
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

سه شنبه بیست و یکم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 12:11 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

🏛زندان باستانی بیلاخ ادملا کجاست؟

در ضلع شمال غربی ادملا موسوم به ولّیم و قرق یونس و فلکا که در گذشته همگی از مراتع ادملا به شمار می آمدند، بنابر شواهد، قرائن، اماره در سند سال ۱۲۰۴ قمری و همچنین یافته های شفاهی، زندانی به نام ((بیلاخ)) داشته است. امروزه این واژه به نام یک چشمه در همان حوالی شهرت دارد. هر چند شوربختانه در همان محیط بارها و بارها مورد بی مهری و تجاوز قاجاقچیان میراث فرهنگی قرار گرفته و آن اثر تاریخی را به گونه ای از بین بردند که انگار هرگز وجود نداشته است و آن معماری باستانی برای همیشه محو و امحا شده است.

👑حضور #آقامحمدخان در روستای #ادملا بخش بندپی شرقی بابل

در این سند که به مهر و تایید آقامحمدخان قاجار در صفر ۱۲۰۴ رسیده است آمده است:
{{هو حکم والا شد، آن که بنابر مراحم خاقانی درباره سلاله السادات آقاسید یوسف بندپی شیادهی که در ایام توقف اقدس شهریاری در قریه ادملای بندپی و خیانت طایفه ضالّه حلال خوریه..... الامر فی صفر المظفر سنه ۱۲۰۴ افوض امری الی الله، عبده محمد}}

🔷️آقامحمدخان برای مدتی در قلعه ن.ت ادملا و سپس وی را به زندان #بیلاخ ادملا منتقل کردند. اما چندی نگذشت که او با سطلان باکر دوست شد و توانست در میان اهالی جای گیرد. این امر باعث یک رخداد متفاوت شد...

🔷️در این واقعه اما شاه قاجار، با آخوندملاعلی باکر به مباحثه شده و این دوستی منجر به یک رخداد تاریخی در ایران میشود؛ معرفی و همراهی شاگرد برجسته آخوند ملاعلی باکر یعنی میرزامحمدشفیع ادملایی مازندرانی که بعدها به سمت صدراعظم حکومت قاجار تعیبن شد. میرزامحمدشفیع ادملایی از اصالت اصفهانی بوده که اجدادشان به بندپی کوچانده شدند.

💌سلام
خوش آمدید
من محسن داداش پور باکر هستم؛ پژوهشگر اسناد خطی و فرهنگ عامه .
برگ کوچکی از ۱۵۰۰۰ اسناد و کتابت، انجامه و عکس؛ آنچه از اعتماد شما نازنینان برآمد به اشتراک گذاشتم.
با من در ارتباط باشید ۰۹۱۱۲۲۰۵۳۹۱
فعالیت مجازی من بصورت دقیق و شفاف در پیامرسان#ایتا کانال پژوهش ادملاوند خلاصه میشه.

⚠️تمامی آثار [فیلم و نمایه و اسناد و نوشتار] منتشر شده در این صفحه تحت حمایت #نگارخانه_ادملا و یا #پژوهش_اِدمُلّاوَند | زیر مجموعه ی آوات قلمܐܡܝܕ صرفا فقط دارای #ارزش_پژوهشی هستند و ارزش قانونی دیگری ندارند.
💞💞💞💞💞
#محسن_داداش_پور_باکر
#پژوهش_ادملاوند
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📍اینجا ایستگاه خاطرات است.💝

➺‌‌𝄠✿♥#نگارخانه_ادملا📻
@EDMOLLA1400
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─


📝#پرسش_و_پاسخ
#قاجار #بارفروش #بندپی #ادملا
#باکر #حلالخور

📩Omid:
سلام علیکم و رحمةالله

🌍#ادملا
🏛زندان باستانی #بیلاخ ادملا کجاست؟

در ضلع شمال غربی ادملا موسوم به ولّیم و قرق یونس و فلکا که در گذشته همگی از مراتع ادملا به شمار می آمدند، بنابر شواهد، قرائن، اماره در سند سال ۱۲۰۴ قمری و همچنین یافته های شفاهی، زندانی به نام ((بیلاخ)) داشته است. امروزه این واژه به نام یک چشمه در همان حوالی شهرت دارد. هر چند شوربختانه در همان محیط بارها و بارها مورد بی مهری و تجاوز قاجاقچیان میراث فرهنگی قرار گرفته و آن اثر تاریخی را به گونه ای از بین بردند که انگار هرگز وجود نداشته است و آن معماری باستانی برای همیشه محو و امحا شده است.
👑در سندی که به مهر و تایید آقامحمدخان قاجار در صفر ۱۲۰۴ رسیده است آمده است:
{{هو حکم والا شد، آن که بنابر مراحم خاقانی درباره سلاله السادات آقاسید یوسف بندپی شیادهی که در ایام توقف اقدس شهریاری در قریه ادملای بندپی و خیانت طایفه ضالّه حلال خوریه..... الامر فی صفر المظفر سنه ۱۲۰۴ افوض امری الی الله، عبده محمد}}

🔷️آقامحمدخان برای مدتی در قلعه ن.ت ادملا و سپس وی را به زندان #بیلاخ ادملا منتقل کردند. اما چندی نگذشت که او با سطلان باکر دوست شد و توانست در میان اهالی جای گیرد. این امر باعث یک رخداد متفاوت شد... در این واقعه اما شاه قاجار، با آخوندملاعلی باکر به مباحثه شده و این دوستی منجر به یک رخداد تاریخی در ایران میشود؛ معرفی و همراهی شاگرد برجسته آخوند ملاعلی باکر یعنی میرزامحمدشفیع که بعدها به سمت صدراعظم حکومت قاجار تعیبن شد. #میرزامحمدشفیع ادملایی از اصالت اصفهانی بوده که اجدادش به بندپی کوچانده شدند.
https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/4195
👆👆
📌در این سندی که نشان دادید طایفه حلال خوریه طایفه ضاله و خیانت کار ذکر شدند. با توجه به اینکه تا آنجا که میدانیم طایفه حلالخوریه نقش اصلی در نجات اقامحمدخان داشتند. دلیل این امر چیست؟

🖊Mohsen Baker:

سلام
خوش آمدید
این سند و این موضوع در کتابهای متعددی به چاپ رسیده است.
اما اینکه چرا در این سند حلال خوریه با غمی اندوه و سوال برانگیز به ثبت رسیده، نیاز به تحقیق، پژوهش و قطعا بازنگری وقایع در ماجرای اسارت و انتقال آقا محمدخان قاجار از بارفروش به روستای ادملا بندپی و حضورش به مرور در شیاده و... می باشد.
اما به وضوح و صراحت خدمات این طایفه ی محترم و با اصالت در دوران حکومت فتحعلی شاه قاجار تا اواخر قاجار در تاریخ آمده است.
و چندین کتاب دیگر...

─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

سه شنبه بیست و یکم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 11:35 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

﷽🖤🥀 نام خدیجه (علیها السلام)، از چه شده این چنین غریب.. ! ؟ 🥀🖤

عرض تسلیت به مناسبت رحلت ام المؤمنین #حضرت_خدیجه کبری سلام الله علیها🥀


🖤 بانو (ع)، بزرگ حامیِ ِاسلام، بی مثال
ای شُهره در جلال و جمال و گُل ِکمال

🖤 ای همدم ِرسول ِهدایت (ص)، ره ِهدف
زهرای (ع) تو ، یگانه ترین ، گوهر ِصدف

🖤 دست و دل ِگشاده ی تو ، مظهری ز نور
محراب ِ قلب ِپاک تو شد جایگاه ِشور

🖤 نور ، از حیای روی تو ، در عشق زاده شد
شور، از صفای روح ِتو ، در دین نهاده شد

🖤 انفاق ِمال ِتو ، ره ِحق ، بی شمار بود
جان و دل ِرئوف ِتو ، بی تاب ِیار بود

🖤 گام ِبلند ِتوست. در ایثار ، بی رقیب
نام ِخدیجه (ع) از چه شده این چنین #غریب؟

🖤 اذن ِدخول بخشی. اگر بانوی بهشت
احساس ِشرم را ز نگه می توان نوشت

🖤 توصیف ِبیت بیت ِنگه ، گر ز دل نبود
نجوای عذر ، محضر ِلطفت دگر چه سود؟

🖤 ما شرمسار ِنام و مقام ِتو مانده ایم
شعر ِقیام را به قدوم ِتو خوانده ایم

🖤 با ذکر ِفاطمه (ع)، چو تو را شاد می کنیم
بر ما ببخش گر ، ز تو کم یاد می کنیم

🖤 بانو (ع)، اگر چه جلوه ی دین در مناره هاست
نقش ِمُنیر ِمادر ِدین ، در نظاره هاست

🖤 در سجده ی نخست ِنبوّت، عیان تویی
عرفان ِعاشقانه ی زن را. نشان تویی

🖤 در کوی دوست ، آتش ِجانت زبانه داشت
ایمان ، ز تار و پود ِروانت. جوانه داشت

🖤 عشق ِامین (ص)، ز عمق ِوجودت چو می شِکفت
کس مژده ای ز بعثت ِاحمد (ص) نمی شِنفت

🖤 چون مِهر ِمِهر، بر دل ِتو مُهر بسته بود
معیار ِ ِدنیوی ز خیال ِتو رَسته بود

🖤 دنیاطلب. زنان ِقریشی و هاشمی
در گیر و دار ِرنج ، نگشتند مرهمی

🖤 روزی که نور. زاده شد از آستان ِنور
دیدی چو بانوان ِبهشتی و چند حور

🖤 روح ِتو ، نبض ِشوق ، ز پیغام ِحق شنید
خود را میان ِهاله ی نوری، سپرده دید

🖤 ای افتخار ِدین ِپیمبر (ص)، تو اختری
نورآفرین ِ توست فروزنده دختری (ع)

🖤 در روشنای بام ِ رسالت ، ز هر نگاه
بر تو سلام ، مام ِامامت ، به هر پگاه


با تقدیم صلوات
قم : #بیژنی | معصومه سادات حبیب زاده بیژنی
.@Lavazem_Arbaeen
اللّهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄﷽🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄•
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
@edmolavand
#قرارگاه_فرهنگی_میرمریم
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

سه شنبه بیست و یکم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 11:27 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

سه شنبه بیست و یکم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 11:27 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

دوشنبه بیستم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 8:4 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

⏪نحوه رو به قبله خوابیدن

✍️پرسش: نحوه رو به قبله خوابیدن چگونه است؟ یعنی باید صورت ما رو به #قبله باشد یا بدن ما در امتداد قبله باشد.اگر قرار است صورت ما رو قبله باشد، موقع غلط زدن در خواب، پشت به قبله میشویم.آیا این امر مشکل ندارد؟ اگر در مورد فلسفه رو به قبله خوابیدن توضیح دهید ممنون میشم.

🌺پاسخ:

1️⃣رو به قبله خوابیدن به عنوان یک عمل مستحب که در روایات مورد سفارش قرار گرفته است (حلیه المتقین، فصل چهارم از باب هشتم؛ ص ۱۸۶.) به گونه ایست که هنگام خوابیدن انسان بر پهلوی راست بخوابد و در این هنگام صورت و جلوی بدن انسان رو به قبله قرار گیرد (شبیه حالتی که انسان را در قبر قرار می دهند) (مفتاح الفلاح شيخ بهايي، ص ۲۸۱.)،که مقید بودن به آن آثار و برکات متعددی دارد که در نکته آخر به برخی از این آثار و حکمتها اشاره می شود.

2️⃣بسیاری از این آثار رو به قبله خوابیدن بخصوص آثار تربیتی آن، صرفا مربوط به همان توجه و رعایت جهت قبله در ابتدای خواب می باشد ، لذا بر فرض هم که انسان در طول مدت خواب با غلطیدن جهتش پشت به قبله گردد، از آثار این توصیه دینی بهره برده است. لذا لزومی ندارد که رو به قبله بودن در تمام مدت خواب رعایت گردد. بخصوص اینکه از اراده انسان خارج بوده و معمولا هنگام خواب چرخیدن و غلط زدن و پهلو به پهلو شدن برای بدن لازم و مفید و اجتناب ناپذیر است و به صورت غیر ارادی این کار انجام می گردد.

3️⃣اگر چه همه آثار و برکات و حکمتهای این عمل برای ما روشن نمی باشد و بعید نیست که به لحاظ مادی و معنوی جهت قبله در هر نقطه از کره زمین برای جسم و روح انسان دارای تاثیرات مفید خاصی باشد که علم بشر هنوز قادر به کشف آنها نشده است. ولی باز هم بدون توجه به این گونه آثار، می توان برخی از این آثار و حکمتها را بیان نمود:

⏪با توجه به شباهت رو به قبله خوابیدن با حالت انسان در هنگام قرار گرفتن در قبر کمترین اثر این عمل زنده نگاه داشتن یاد مرگ در هنگام خواب و توجه به این که خواب نیز نوعی مرگ موقت است (بحارالانوار،ج ۱۴، ص ۳۴۳ و همواره این امکان وجود دارد که فرد دیگر از خواب برنخیزد. لذا در محاسبه اعمال و رفتار گذشته خود قبل از خواب خوب بیندیشد.

⏪کعبه به عنوان قبله هر مسلمان، نماد توحید و یکتا پرستی و توجه و ذکر و یاد خدا بوده و لذا جهت قبله بهترین جهت ظاهری به سوی خداوند بوده و رعایت این جهت در هر کاری باعث توجه و تذکر الهی بوده و خود نوعی ذکر خدا محسوب می گردد. لذا نه تنها هنگام خواب بلکه در هنگام هر عملی (به جز موارد خاص مثل هنگام قضاءحاجت و ...) رعایت این جهت مطلوب می باشد و یاد خدا را همواره در ذهن انسان زنده نگه می دارد.
○┈•••✾🍀💐☘️✾••┈○
🖊#عبدالرحمان_باقرزاده عضو هیئت علمی و دانشیار کلام اسلامی دانشگاه مازندران و مدرس حوزه علمیه
https://eitaa.com/rahman675675/1086
📍#آگاهی_بخشی
🌙#ماه_رمضان
📚#پرسش_و_پاسخ
🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄﷽🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄•
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
@edmolavand
#قرارگاه_فرهنگی_میرمریم
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

یکشنبه نوزدهم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 16:54 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

🏛#قلعه_کتی:
درمیان دهکده های بزرودپی و شانه تراش بندیی خاک ریزی است دستی مدور بزرگ، بلندی آن در حدود ده متر از زمین اطراف است. طرف شرقی آن برآمدگی بیشتری است که ظاهراً ارگ قلعه بوده است. سطح اراضی بالای این خاک ریز بیش از سه هکتار است.
سابقه این قلعه به نام شرك يا شهرك معروف بوده است.

📚منبع:
از آستارا تا استارباد، دکتر #منوچهرستوده، تهران، ۱۳۷۵، بناها و آثار تاریخی ناحیه بابل بندپی، ج ۴ ،ص۳۱۶
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

یکشنبه نوزدهم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 12:49 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

🏛برج لاجیم سوادکوه مازندران | خوانش کتیبه

🏛#برج #لاجیم

✍برج لاجیم حدود ۱۸ متر بلندی و بدنه‌ای مدور و استوانه‌شکل دارد. گنبد آن دوپوش است که پوش درونی آن، گرد ساده و پوش بیرونی آن تقریباً رک است. این بنای تاریخی در خارج از یک گنبد مخروطی ساده و ظریف پوشیده شده است که در داخل به حالت مدور تغییر شکل می‌دهد. ورودی این بنای آجری در سمت شرق است و پایه گنبد به وسیله یک ردیف طاق‌نما تزئین شده است. بنای برج لاجیم متعلق به حد فاصل میان سقوط نخستین سلسله باوندی و ظهور دومین سلسله این خاندان است. در این دوره هفتاد ساله، تمامی نواحی مازندران زیر تسلط آل زیار بود؛ ولی آن‌ها بر کوهستان‌ها تسلط نداشتند و بازندگان باوندیان منتظر فرصت بودند که املاک خود را باز پس گیرند.

📜#کتیبه:
در کمربند زیر گنبد دو کتیبه به خط کوفی و پهلوی بر روی هم قرار گرفته است. این دو کتیبه به شکل زیبایی با آجرهای تراش‌خورده در زمینه‌ای از گچ سفید نصب شده‌اند کتیبه با خط کوفی نام کیا اسماعیل ابوالفوارس شهریار ابن‌عباس صاحب بنا و تاریخ ۴۱۳ هجری قمری را نشان می‌دهد.

اهمیت برج لاجیم مانند برج رسکت، بیشتر به دلیل دارا بودن کتیبه پهلوی در کنار کتیبه کوفی است. این امر نشان می‌دهد که در قرن پنجم هجری قمری در این قسمت از ایران، حکمرانان وقت علاوه بر توجه به هنر دوران قبل از اسلام به خط رایج در دوره حکومت شاهان ساسانی نیز اهمیت می‌داده‌اند.

کتیبه کوفی:
در کتیبه کوفی نام و القاب صاحب مرقد خوانده می‌شود ولی نام سازنده آن مشخص نیست و تنها حدس و گمان و با توجه به قرینه اجزایی از کلمات باقی‌مانده می‌توان بدان دست یافت. متن کتیبه چنین است:

بسم الله الرحمن الرحیم. هذا قبر القیم الکیا الجلیل ابوالفوارس شهریار بن العباس بن شهریار مولی امیرالمؤمنین رحمه الله امر بینائه … فی سنه ثلاث عشر و اربعمانه، عمل الحسن بن علی.

کتیبه پهلوی:
آوانوشت
en gumbad shah tuwanmand Shahryar i Abbas i Shahryar mowli amiromominin framud kardan duxt i rad i Sispuhr Chihrzad madar i oy. Sal tirest hashtad noh, Adur mah, Spandarmad roz.

ترجمه:
این گنبد شاه توانمند شهریار بن عباس بن شهریار مولی امیرالمؤمنین است. فرمود کردن (ساختن) دخت راد (بخشنده) سیسپور چهرزاد مادر او. سال سیصد و هشتاد و نه(۳۸۹ یزدگردی، ۴۱۳ ق)، ماه آذر روز سپندارمذ.

📚منابع:
↑ رستمی، مصطفی (۱۳۹۰). برج لاجیم، نگین جاذبه‌های تاریخی مازندران. مازندران: شلفین. شابک ۹۷۸۶۰۰۱۰۰۱۷۷۲.
↑ رستمی، برج لاجیم، نگین جاذبه‌های تاریخی ماندران، ۶۹.
↑ رستمی، برج لاجیم، نگین جاذبه‌های تاریخی ماندران، ۷۳.
↑ رضایی باغ بیدی، حسن (۱۳۸۳). «کتیبهٔ پهلوی کوفی برج لاجیم» (PDF). نامه ایران باستان (۱)

🌍روستای لاجیم،#سوادکوه

─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

🏛#برج_لاجیم

✍بنای برج لاجیم متعلق به حد فاصل میان سقوط نخستین سلسله باوندی و ظهور دومین سلسله این خاندان است. در این دوره هفتاد ساله، تمامی نواحی مازندران زیر تسلط آل زیار بود؛ ولی آن‌ها بر کوهستان‌ها تسلط نداشتند و بازندگان باوندیان منتظر فرصت بودند که املاک خود را باز پس گیرند.
بر پایه روایات تاریخی منقول از ابن اسفندیار، در زمان حکومت آلب ارسلان در سال‌های ۴۵۵ تا ۴۶۶ هجری قمری سپهبد قارن بن سرخاب تا اندازه‌ای توانست که بر مازندران تسلط یابد و قدرت خاندان وشمگیر را به زوال بکشاند. محل اقامت حکام باوندی در کوهستان‌های جنوب مقر قدیمی آن‌ها یعنی شهر ساری بود؛ ولی مشخص نیست که ابوالفوراس شهریار در میان بزرگان باوندی دارای چه مقامی بوده است و با شهریار بن دارا که به دست وشمگیر کشته شد و نیز سرخاب بن شهریار و قارن بن سرخاب و حسام الدوله ابن قارن سر سلسله شعبه دوم باوندیه چه نسبتی داشته است.

برج لاجیم (مورخ ۱۰۲۲ م) محیط دایره بنا در قاعده ۲۶۸۰ سانتی‌متر، قطر فضای داخلی ۵۴۷ سانتی‌متر و پهنای ورودی آن ۱۱۲ سانتی‌متر می‌باشد. آندره گدار در سال ۱۹۳۳ میلادی به ایران آمده و دربارهٔ ابنیه باستانی این کشور مطالبی تهیه و در هشت جلد منتشر کرد و از آن جمله در جلد اول کتاب خود ضمن انتشار عکس گنبد لاجیم و رسکت تحقیقات خود را در چند صفحه بدین شرح منتشر کرد: میزبان ما افلاطون نام دارد (نوادگان افلاطون با شهرت هادی نژادلاجیمی در روستا سکونت دارند) مردی است هیزم شکن بلند قامت خشن و تنومند و به‌طوری‌که در راه رفتن به برج رسکت خودم دیدم با خونسردی و تنها با یک تبر به شکار پلنگ می‌پردازد و او را از پای درمی‌آورد او از قلعه‌ای که در آنجاست چیزی نمی‌گوید به عقیده او برج مقبره امامزاده عبداله است که خدا می‌داند در چه زمانی می‌زیسته به هر حال آنچه مسلم است این است که او مرد مقدسی بوده چرا که پدر بزرگش هادی چنین حکایت کرده است: که روزی گبری‌ها (در آن دوره و زبان تبرستان، گبری به هر کسی که دینی غیر از اسلام داشت گفته می‌شد) قصد خراب کردن بنا را کردند و از پایین بنا جایی که هنوز آثار مرمت آن دیده می‌شود شروع به تخریب بنا کردند و نزدیک ظهر برای استراحت به زیر یکی از درختان مجاور (درخت آزار یا آزاد) رفتند ولی زمین دهان باز کرد و آن‌ها را بلعید با این حال چند سال پیش که سقف بنای امامزاده احتیاج به تعمیرات پیدا کرده بود ساکنان محل آجرهای مورد نیاز را از محلی که افلاطون به من نشان داد به دست آوردند در آنجا در لبه پرتگاه خندقی بود با دیواره‌های کاملاً عمودی که حاکی از محل وجود یک دیوار قطور بود این دیوار که برای تعمیر بنا هرچه لازم بوده است از آن برداشته‌اند به برج بسیار بزرگ مدوری متصل می‌شده است که با توجه به عظمت تپه‌ای که بر آن قرار گرفته بی شک ساختمان اصلی قلعهٔ شاهی بوده است افلاطون به ما گفت که این یک دیوار قدیمی است و از پشته خاکی که بقایای دیوار را پوشانده معلوم بود که دیوار تا ورای تپه ادامه داشته و شبه جزیره مانند را دور می‌زده است. در داخل این محوطه جا تل‌هایی از خاک وجود داشته که ثابت می‌کرد قلعه در حقیقت شهری بوده است با برج و باروی مستحکم اگر اشتباه نکنم این شهر در قلب جنگل و بدور از راه‌ها و اجتماعات شهری پایگاه یک شاه یا جایگاه امن امیری مخلوع با لشکریان ویژه بوده که در انتظار فرصت مناسب برای بازپس‌گیری ملک خود به سر می‌برده است برج که احتمالاً مدفن این شاه یا امیر است عمارتی است مدور که از داخل سقفی گنبدی و از خارج سقفی مخروطی دارد یعنی به گونه معماری بسیار رایج که در صفحات شمالی ایران مدت‌های مدید معمول بوده است در این روستای کنونی شهر مخفی یا پایگاه نظامی کهن سر عجیبی نهفته است.

برج رسکت دودانگه ساری

عکس برج رسکت

📚منابع:
↑ رستمی، مصطفی (۱۳۹۰). برج لاجیم، نگین جاذبه‌های تاریخی مازندران. مازندران: شلفین. شابک ۹۷۸۶۰۰۱۰۰۱۷۷۲.
↑ رستمی، برج لاجیم، نگین جاذبه‌های تاریخی ماندران، ۶۹.
↑ رستمی، برج لاجیم، نگین جاذبه‌های تاریخی ماندران، ۷۳.
↑ رضایی باغ بیدی، حسن (۱۳۸۳). «کتیبهٔ پهلوی کوفی برج لاجیم» (PDF). نامه ایران باستان (۱)

روند تعمیر و مرمت برج

🌍روستای لاجیم،#سوادکوه
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

شنبه هجدهم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 12:7 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

شنبه هجدهم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 12:7 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

🌍دولت رودبار در منابع مختلف | وجه تسمیه به تحقیق محسن داداش پور باکر

﷽ن و القلم و ما یسطرون
📩شناسه ۱۴۰۳۱۲۱۷۱۱۲۳

🌍#دولت_رودبار

۱/در کتاب خطی ملاهادی مقری بن جعفر نام این روستا #دولت_روار آمده است.
{{... کاک گورزن اَتِر اَتِر از شکنجه برآمده و در خردیم آتش انتقام بر افروخت اَجَق وَجَق اَجَگ وَجَگ... [ناخوانا] که از توقف در دولت روار کماکان به قیام و قعود بوده، به لاروسر بِچکِل و در سنگ سی بَخوشت که از زیادت وِولی و بِزوَلگ خردیم بِشتِ زیک زحمت نِنی ماه سرحد توان شده ...}}

۲/در برخی از مجلات در دوره پهلوی نام این روستا #دله_رودبار | #دِلرودبار (deleroadbar) گزارش شده است.

۳/در نقشه سازمان نقشه برداری به سال ۱۳۶۲ شمسی، چاپ افست واژه ی #دو_رودبار D0R0DBAR صراحت دارد. با توجه بر اینکه آغاز این روستا در ضلع جنوبی، از محل تلاقی دو رودخانه ؛ چادرکا و کلارو می باشد، لذا به نظر می رسد که از وجوه تسمیه ی آن واژه ی #دِ_رودار و به تدریج به #دِ_رودبار تغییر و به مرور با اصطلاح دولت رودبار شهرت یافته باشد.

۴/ در گویش مازنی و محاورات مردم بندپی واژه ی #دِلوت_بار و #دِلودبار رایج است.

۵/#دِه_لوط_بار بعید است. | لوط روستایی در بخش لاریجان آمل | اما می تواند تلاطم حوادث و اتفاقات در عصر قاجار بوده باشد| از طرفی ممکن است فرد درویشی مآبی به نام #لوط در این مکان زیست میکرده است.

۶/#دَهوبار: در گذشته بویژه عصر صفوی تا اواخر قاجار این آبادی محل تردد، استراحت و بارگیری رهگذران و مسافران بندپی از شرق به غرب بوده است. از طرفی مردم بندپی بویژه اهالی #ادملا تا منطقه #پریجا جهت حضور در مرکز بخش بندپی؛ مقریکلا، می بایست از این روستا عبور کنند.

۷/#دولت_رودبار در سال ۱۳۲۹ خورشیدی:
ده از بخش بندپی شرقی بابل _ ۱ک جنوب مقری کلا مرکز بخش بندپی _ دامنه _ مرطوب مالاریایی _ سکنه ۷۰ _ شیعه _ مازندرانی و فارسی _ آب از کلارود _ محصول برنج و غلات _ شغل زراعت _ راه مالرو
(فرهنگ جغرافیای ایران، ج سوم، استان دوم، شهریور ۱۳۲۹، چاپخانه ارتش)

۸/#دولت_رودبار در سال ۱۳۳۹ خورشیدی:
ردیف ۱۹۳۹ _ دق ۴۲ دج ۵۲ _ دق ۲۳ دج ۳۶ _ بابل.
(فرهنگ آبادی ایران، دکتر لطف اله مفخم پایان ، ۱۳۳۹، ص ۲۰۶)

۹/#دولت_رودبار در سال ۱۳۴۵ خورشیدی:
کد آبادی ۵۴ _ تعداد جمعیت ۱۵۳ _ تعداد خانوار ۲۹ _ نوع آبادی ۱ _ جلگه ای _ مالرو _ فاصله تا تزدیکترین جاده ۲ کیلومتر _ دارای مسجد _ دبستان _ درمانگاه _ انجمن ده_ کدخدا یا دهبان رسمی _ برق _ رادیو _ صندوق پستی _ رودخانه می باشد. گاو و گوساله ۴۰ _ گاو ۱۲_ گوسفند و بز ۵۰ _ اسب و الاغ ۱۰ _ مساحت اراضی بر حسب استفاده از زمین به هکتار: برنج ۵۰ _ آیش ۱۵ _ سایر محصولات زراعی سالانه: ۰۰ _ مرتع ۶۰ _ جنگل ۵۰ _ بایر قابل دایر شدن: ۱۰ _ باقلا _برنج .
(فرهنگ آبادی های کشور، ج۱۱، استان مازندران، کد ش ۲ بابل، انتشارات مرکز ایران، آبانماه ۱۳۴۵، چاپ اول مرداد ۱۳۴۸)

۱۰/#دولت_رودبار در سال ۱۳۵۵ خورشیدی:
تعداد خانوار ۲۶ _ جمعیت ۱۵۳ _ کد ۱۶۲ _ دارای آب لوله کشی _ حمام _ تکیه _ امامزاده.
(فرهنگ آبادی های کشور، ج۱۱، استان مازندران، کد ش ۲ بابل، انتشارات مرکز ایران_ ۱۳۵۵)

۱۱/آبادی #دولت_رودبار بر اساس سرشماری عمومی نفوس و مسکن در سال ۱۳۶۵:
کد آبادی ۰۱۶۰۸۵ _ نوع راه آبادی کد ۲ _ تعدا خانوار ۳۳ _ جمعیت ۱۷۶ _ جمعیت ۶ سال و بیشتر ۱۴۵ _ با سواد ۹۳ _ شاغل ۳۱ _ تعداد گوساله و بز ۲۵۰ _ دارای ملبغ و شورای اسلامی.

۱۲/#دولت_رودبار روستایی است از توابع بخش بندپی غربی شهرستان بابل در استان مازندران ایران.
مختصات: ۳۶°۲۰′۲۰″ شمالی ۵۲°۳۴′۷″ شرقی | این روستا در دهستان خوش‌رود قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۷۰ نفر و ۴۸خانوار بوده‌است. اما جمعیت این محله در سرشماری سال ۱۳۹۵ به ۱۷۴ نفر گزارش شده است. (درگاه ملی آمار جمهوری اسلامی ایران)

۱۳/خلاصه نظر لیثی حبیبی - م. تلنگر:
در همین آغاز باید بگویم که "دولت" در آن نام، واژه ای ست من در آوردی.
دولت بی هیچ تردیدی نادرست و من درآوردی است. این نوع "ابتکاراتِ" بیهوده در سد سال اخیر، اغلب به وسیله ی ثبت احوالچی ها ایجاد شده؛ گاه کدخدا ها نیز در آن خرابکاری نقش داشتند. اما رودبار، رُو، یا رئو Rü مانند سپی رئو Spi Rü = سفید رود، روار = رود، و دو روار = دو رود، در جغرافیای میهن ما بکار رفته. همینک مردم ماسال به رودخانه روار گویند، که کلمه ی River نیز همان است، با این تفاوت که فقط محقق تالش را توان شکافتن، ریشه یافتن و معنی کردن آن هست، زیرا این زبان زبانِ مادر است حتی برای زبان های غیر ایرانی. چگونه؟ بدین صورت که غیر ایرانی دیگر توان یافتن معنی ری Ri = رود، نهر، جوی، را ندارد. ری در زمری(سرد رود - در تالش)، تَجری(جهنده رود - در خراسان) و تجریش(اطراف جهنده رود - در تهران) و شعر ریرا، ی نیما یوشیج = رود، جوی، همان ری River انگلیسی است. این ری ایرانی، هندی، اروپایی در نام روسی رودخانه نیز حضور دارد. ریکَه Река = رودخانه.* ری = رود. کَه = خانه. در میانکوهِ ماسال وقتی دو شاخه ی اصلی رود ماسال به هم می رسند، ماسالی ها آن نقطه را دع روارون* = دو رود یا دو رودان، نامیده اند.
از نظر فراوانی بکارگیری، احتمال درست بودن رودبار، رُو یا رئو Rü، روار و دو روار بیشتر است. با این حال ما حق نداریم حدسی و سلیقه ای یکی را انتخاب کنیم، زیرا می تواند یکی از موارد دیگر که شما برشمرده اید اصل باشد. تنها سخنی که می توان قطعی بیان کرد این است: یکی از آن نام ها، فقط یکی اصل و درست است. برای تدقیق(باریک بینی) باید منطقه را دید - داشتن دو رود و ... . در خیلی موارد واژه هایی وجود دارد که ما از معنی آن ها بی خبریم. و این بی خبری می تواند باعث حدس گرایی و گمراهی شود.

کوتاه: دولت در نام روستای «دولت رودبار» 100% من در آوردی و بیجا است. در آغاز چه بوده که دولت شده؟ نمی دانم. زیرا انتخاب گاهی دشوار نیست؛ بلکه دوشخوار است.* و در بخش دوم نام آن روستا، انتخاب یکی از اسامی نیز دشوار می باشد - برای من که کارم تحقیق با تدقیق است دشوار است، زیرا می ترسم اشتباهی رخ دهد. دوستان دقت داشته باشند که این ترس من عین دلیری و اوج رستمانگی ست؛ زیرا ضد خودخواهی و تحمیل نظر است.

پس اینجا برای انتخاب حدس و انشا نویسی بکار ناید.

* دشوار واژه ای ست دِگر شده؛ اصل آن در زبان پهلوی دُوشخوار است و معنی ژرفی با خود دارد.

باری، باید بسیار محتاط بود؛ وگرنه آن شود که نباید بشود، مانند معنی دروغین چله، گاوخُونی و تلفظ غلط اوکرایین و ... یا معنی غلط آن شعر سغدی - شعر آهوی کوهی ابوحفص سغدی.
http://jahanezaban.blogfa.com

🖊#محسن_داداش_پور_باکر
۱۴۰۳/۱۲/۱۷
⚠️چاپ و نشر مطالب #بدون_نام بردن از نگارنده و منبع#پژوهش_ادملاوند مجاز نبوده و درج منبع الزامی است.
🟠با توجه به نسبی بودن علم تاریخ، این مطالب تا زمانی اعتبار دارد که سند اصیل و متقنی آن را نفی نکند.
در صورتی که اسناد جدید و دارای اصالتی به دست آید که با مطالب موجود در این پژوهش تعارض داشته باشد، نگارنده بدون هیچ گونه تعصبی ، آن را خواهد پذیرفت.
⚠️تمامی آثار [فیلم و نمایه و اسناد و نوشتار] منتشر شده در این صفحه تحت حمایت #نگارخانه_ادملا و یا #پژوهش_اِدمُلّاوَند | زیر مجموعه ی آوات قلمܐܡܝܕ صرفا فقط دارای #ارزش_پژوهشی هستند و ارزش قانونی دیگری ندارند.
🟡تمامی حقوق برای محسن داداش پور باکر محفوظ است .
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

شنبه هجدهم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 11:59 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

🖍خلاصه نظر لیثی حبیبی - م. تلنگر در مورد واژه دولت رودبار:

در همین آغاز باید بگویم که "دولت" در آن نام، واژه ای ست من در آوردی.
دولت بی هیچ تردیدی نادرست و من درآوردی است. این نوع "ابتکاراتِ" بیهوده در سد سال اخیر، اغلب به وسیله ی ثبت احوالچی ها ایجاد شده؛ گاه کدخدا ها نیز در آن خرابکاری نقش داشتند. اما رودبار، رُو، یا رئو Rü مانند سپی رئو Spi Rü = سفید رود، روار = رود، و دو روار = دو رود، در جغرافیای میهن ما بکار رفته. همینک مردم ماسال به رودخانه روار گویند، که کلمه ی River نیز همان است، با این تفاوت که فقط محقق تالش را توان شکافتن، ریشه یافتن و معنی کردن آن هست، زیرا این زبان زبانِ مادر است حتی برای زبان های غیر ایرانی. چگونه؟ بدین صورت که غیر ایرانی دیگر توان یافتن معنی ری Ri = رود، نهر، جوی، را ندارد. ری در زمری(سرد رود - در تالش)، تَجری(جهنده رود - در خراسان) و تجریش(اطراف جهنده رود - در تهران) و شعر ریرا، ی نیما یوشیج = رود، جوی، همان ری River انگلیسی است. این ری ایرانی، هندی، اروپایی در نام روسی رودخانه نیز حضور دارد. ریکَه Река = رودخانه.* ری = رود. کَه = خانه. در میانکوهِ ماسال وقتی دو شاخه ی اصلی رود ماسال به هم می رسند، ماسالی ها آن نقطه را دع روارون* = دو رود یا دو رودان، نامیده اند.
از نظر فراوانی بکارگیری، احتمال درست بودن رودبار، رُو یا رئو Rü، روار و دو روار بیشتر است. با این حال ما حق نداریم حدسی و سلیقه ای یکی را انتخاب کنیم، زیرا می تواند یکی از موارد دیگر که شما برشمرده اید اصل باشد. تنها سخنی که می توان قطعی بیان کرد این است: یکی از آن نام ها، فقط یکی اصل و درست است. برای تدقیق(باریک بینی) باید منطقه را دید - داشتن دو رود و ... . در خیلی موارد واژه هایی وجود دارد که ما از معنی آن ها بی خبریم. و این بی خبری می تواند باعث حدس گرایی و گمراهی شود.

کوتاه: دولت در نام روستای «دولت رودبار» 100% من در آوردی و بیجا است. در آغاز چه بوده که دولت شده؟ نمی دانم. زیرا انتخاب گاهی دشوار نیست؛ بلکه دوشخوار است.* و در بخش دوم نام آن روستا، انتخاب یکی از اسامی نیز دشوار می باشد - برای من که کارم تحقیق با تدقیق است دشوار است، زیرا می ترسم اشتباهی رخ دهد. دوستان دقت داشته باشند که این ترس من عین دلیری و اوج رستمانگی ست؛ زیرا ضد خودخواهی و تحمیل نظر است.

پس اینجا برای انتخاب حدس و انشا نویسی بکار ناید.

* دشوار واژه ای ست دِگر شده؛ اصل آن در زبان پهلوی دُوشخوار است و معنی ژرفی با خود دارد.

باری، باید بسیار محتاط بود؛ وگرنه آن شود که نباید بشود، مانند معنی دروغین چله، گاوخُونی و تلفظ غلط اوکرایین و ... یا معنی غلط آن شعر سغدی - شعر آهوی کوهی ابوحفص سغدی.
+ نوشته شده در پنجشنبه شانزدهم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 13:12 توسط لیثی حبیبی - م. تلنگر
http://jahanezaban.blogfa.com
⚠️چاپ و نشر مطالب #بدون_نام بردن از نگارنده و منبع#پژوهش_ادملاوند مجاز نبوده و درج منبع الزامی است.
🟠با توجه به نسبی بودن علم تاریخ، این مطالب تا زمانی اعتبار دارد که سند اصیل و متقنی آن را نفی نکند.
در صورتی که اسناد جدید و دارای اصالتی به دست آید که با مطالب موجود در این پژوهش تعارض داشته باشد، نگارنده بدون هیچ گونه تعصبی ، آن را خواهد پذیرفت.
⚠️تمامی آثار [فیلم و نمایه و اسناد و نوشتار] منتشر شده در این صفحه تحت حمایت #نگارخانه_ادملا و یا #پژوهش_اِدمُلّاوَند | زیر مجموعه ی آوات قلمܐܡܝܕ صرفا فقط دارای #ارزش_پژوهشی هستند و ارزش قانونی دیگری ندارند.
🟡تمامی حقوق برای محسن داداش پور باکر محفوظ است .
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

شنبه هجدهم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 11:56 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

🖍نظر لیثی حبیبی - م. تلنگر در مورد واژه ی دولت رودبار

جهانِ زبان و واژه شکافی

جواب به پرسش آقای محسن داداش پور باکر + نکاتی چند

سلام. وقت بخیر
ممکنه مثل همیشه لطف کنید؟
نظر شما در مورد ((دولت رودبار)) چیه؟
این دو کلمه نام یک روستا می باشد.
به نظر می رسد که این نام تغییر یافته ی دورودبار، دله رودبار، دلرودبار و حتی دَهو بار باشد.
و یا اینکه نه از ابتدای به همین نام "دولت رودبار" بوده است.
با سپاس
دِ رودبار، دلوت بار، دِ روار، و حتی دَهوبار

-----------------------------

پاسخ من: سلام آقای محسن داداش پور باکر

قبل از نوشتن پاسخ، نکته ای را لازم است بیان دارم. من در این مقاله به نکات دیگری نیز خواهم پرداخت. شما اگر خواستید از مقاله ی من استفاده کنید، می توانید خلاصه ای از آن را منتشر سازید. یعنی می توانید مطالب حاشیه ای را حذف کنید. ولی خواهشی که دارم این است: طرز نوشتن مرا لطفن تغییر ندهید. در پایان سخن به این امر باز بر می گردم.
-----------------------


در همین آغاز باید بگویم که "دولت" در آن نام، واژه ای ست من در آوردی و حاصلِ هر چه دلم خواست کنم، ترشی توی ماست کنمِ ثبت احوالچی ها. این آقایون در 100 سال اخیر و کسانی پیش از آن ها فراوان به فرهنگ ایرانی و واژه های اصیل ایرانی ضربه زده اند و جانشین های اَلَکی ساخته اند. بخشی از این تغییرات جبری بوده و حاصل بریدن از آنسوی دره ی تاریخ است. ما از پای اینسوی دره ی دوران از شیبی تند بالا آمدیم و حالا در امور زبان و واژه به ثبات رسیده ام. ولی متأسفانه این ثبات همچنان از برشی شیبدار که در آنسوی دره مانده بی بهره مانده است. این گسستگی حتی در حافظ شیراز اثر کرده. «زبان خموش ولیک دهان پر از عربیست»

دوستان توجه ذداشته باشند که من ضد زبان ریشه ای و بسیار ثروتمند عربی نیستم؛ تاریخ را دارم صادقانه ورق می زنم تا تغییرات را بنمایم. البته در این باب فراوان نوشته شده، ولی چیزی که آن نوشته ندارند بررسی دقیق است؛ مثلن در باب معانی واژه های اصیل ایرانی کنکاشی آنطور که باید از سوی دانشمندان عزیز و زحمتکش ما صورت نگرفته. بیشتر انشا نویسی شده است. آیا این از کم سوادی آن عزیزان زحمتکش است؟ خیر، بریدگی دیروز از امروز این "حاصل" را پدید آورده. وقتی تو از چیزی هیچ آگاهی نداری چگونه می توانی به بررسی آن بنشینی؟ چنین چیزی شدنی نیست. مثل این است که زبانی را بلد نیستی، حال از تو می خواهند به آن زبان سَخُن بگویی. پس موضوع کم سوادی دانشمندان ما نیست؛ بی خبری کامل است از آنسوی دره و شیب تند آن کوهوار. حتمن پیاده یا سواره از جاده ای که در کنار کوهی جنگلی در کنار رودی می گذرد، گذشته اید. آنسوی رود و جنگل و شیب تند کوه را در نظر بگیرید، حالِ فرهنگی ما بعد از آن توفان تاریخی حمله ی عرب همان گونه است، با این تفاوت که شما راحت می توانید از رود بگذرید و با آنسوی کوه آشنایی پیدا کنید. ولی از دره ی فرهنگی ایران زمین و گسستگی آن راحت نمی توان به آنسوی دره رفت، زیرا وسیله ی رفتن محیا نیست. مانند این است که سرزمینی از سرزمین دیگر جدا شده باشد و براحتی دیگر نتوان به آنسو رفت. باید ویزا گرفت. ولی حالِ گسسته ی ما را ویزایی نیز در کار نیست.

در نتیجه هنوز ایرانی دارد با حروف عربی واژه های خود را می نویسد. صد، شصت، طاسکو، طارم، تالقان، صیراف و ... یا حذف اول ساکن های خوش موسیقی ایرانی و ...

بخشی از این تغییرات مربوط می گردد به کار ثبت احوالچی های در این سد سال اخیر. ولی همانطور که پیشتر نوشتم، قبل از این نیز این امر در میهن ما جریان داشته. میهن فرهنگی ما که حالا شامل ایران کنونی و چند کشور دیگر است. و بخاطر همین(جزیی از ایران بودن) آن ها نیز زبان و فرهنگ خود را حفظ کردند. کاری که حتی مصر شکوهمند توان آن را نداشت. ولی بخش بزرگی از تغییر شکل واژه ها در همین سد سال اخیر رخ داده. شاندرمین را کرده اند شاندرمَن(بیهوده و بی معنی)* و سِلینگَه(نام رودی عظیم در سیبری و رودی کوهستانی در میانکوهِ ماسال) را کردند "سلیم آباد"! و این در حالی است که در کل تالش زمین دوسوی مرز یک نام مردانه ی سلیم نیست. این نام مردانه مانند فهیم بیشتر در افغانستان بکار می رود. شاید در مناطقی از میهن ما هم بکار رود، ولی در تالش چنین نامی هرگز نبوده؛ حد اقل من چنان نامی را در تالش زمین دو سوی مرز نیافته ام.

--------------------

* بیهُودَه = بیخُودَه = آنچه دیگر خود نیست، خودیت خود را از دست داده است؛ به چیز دیگری بدل شده و بیگانه گشته با اصل خود. تالش ها همین مفهوم را برای انسانی بکار می برند که دیگر از مرز های انسانی خارج شده، از انسانیت وجود بیرون رفته - شتَن کُو بَرشَه ُShtan ku barsha = از خود بیرون رفته. شتن(خود) مانند شتَنی Shtani = خودی، سپَه Spa = سگ. سکَت Skat = چوب دوشاخه.

سکَتَه Skata = حیوانات شاخدار مانند گاو و بز و نام ییلاقی در ماسال، اول ساکن است، که متأسفانه حالا حرکت پذیرفته اند و به موسیقی کلامِ کهن ایرانی ضربه ی بسیار جدی وارد شده. و این را او دریابد که با موسیقی زیبای اول ساکن ها بخوبی آشنا باشد. وگرنه چیزی که با آن بیگانه ای، دیگر تصوری از آن نداری، نمی توانی داشته باشی.

---------------------

پس دولت بی هیچ تردیدی نادرست و من درآوردی است. این نوع "ابتکاراتِ" بیهوده در سد سال اخیر، اغلب به وسیله ی ثبت احوالچی ها ایجاد شده؛ گاه کدخدا ها نیز در آن خرابکاری نقش داشتند. به عنوان نمونه کدخدایی در ماسال برای دو خانواده ی روستای ویرمِه، فامیلی توهین آمیز ساخت و آن خانواده ها سال های سال با آن فامیلی زیستند. یکی فحش رکیک بود که نمی توان اینجا آورد. دومی، «کَرگَه پِوَز» = او که از مرغ بالا می رود = خروس، بود.

اما رودبار، رُو، یا رئو Rü مانند سپی رئو Spi Rü = سفید رود، روار = رود، و دو روار = دو رود، در جغرافیای میهن ما بکار رفته. همینک مردم ماسال به رودخانه روار گویند، که کلمه ی River نیز همان است، با این تفاوت که فقط محقق تالش را توان شکافتن، ریشه یافتن و معنی کردن آن هست، زیرا این زبان زبانِ مادر است حتی برای زبان های غیر ایرانی. چگونه؟ بدین صورت که غیر ایرانی دیگر توان یافتن معنی ری Ri = رود، نهر، جوی، را ندارد. ری در زمری(سرد رود - در تالش)، تَجری(جهنده رود - در خراسان) و تجریش(اطراف جهنده رود - در تهران) و شعر ریرا، ی نیما یوشیج = رود، جوی، همان ری River انگلیسی است. این ری ایرانی، هندی، اروپایی در نام روسی رودخانه نیز حضور دارد. ریکَه Река = رودخانه.* ری = رود. کَه = خانه. در میانکوهِ ماسال وقتی دو شاخه ی اصلی رود ماسال به هم می رسند، ماسالی ها آن نقطه را دع روارون* = دو رود یا دو رودان، نامیده اند.

* در زبان های سلاویان شرق گاه е بکار می رود، ولی и خوانده می شود. چنانکه تلفظی به شکل بِلاروس وجود ندارد. اصل آن بیلاروس است، ولی با е یعنی Беларусь نوشته می شود. نام اوکرایین را نیز هموطنان ما غلط می نویسند. چند سال پیش تلاش کردم درست آن نام را رواج دهم، متأسفانه اوباش اینترنتی حمله ور شدند و نگذاشتند. البته پیشنهاد اوی بلند من پذیرفته شد، ولی یین را هنوز ناقص یعنی ین می نویسند. به یاد دارم خانمی آمد و نوشت شما به تلفظ اوکرایین در آلمانی توجه نکنید، به خود بیان اکراینی ها توجه داشته باشید. و این در حالی است که آلمانی مانند اوکرایینی اوکرایین را درست تلفظ می کند. یعنی یک فرد از دنیا بی خبر آمد برای راهنمایی ما! حال ببین در جهان اینترنت چه خبر است. حتی اخبار را تغییر می دهند.

کوتاه: تلفظی به شکل اُکراین یا اوکراین هرگز وجود نداشته و ندارد؛ اوکرایین درست و دقیق است.

----------------

* دع - در ضمن اگر می بینید دع = دو، یا اِرع(دانه زمینی، توت فرنگی وحشی - گرچه خود "توت فرنگی" نامی بیجا است) را با ع عربی نوشته ام؛ آن حرف صدای ع عربی را ندارد؛ گرچه نزدیک به آن است. این ع تالشی است. چون ما در تالشی ع نداریم؛ هنگام تنظیم حروف تالشی،* برای بیان یک صدا که در فارسی نیست، شکل ع عربی را وام گرفتم؛ که در جهانِ زبان امری ست منطقی، شدنی و پذیرفتنی.

تا جایی که من می دانم، آن صدا فقط در کهن زبان ایرانی(تالشی) و زبان های سلاویان شرق دیده می شود. آن ها برای نوشتن آن از حرف اوی کوتاه(O) سود می جویند. اوی کوتاه در زبان های سلاویان شرق، بستگی به موقعیت تلفظ، سه جور تلفظ می شود - اُ، اَ و با صدای ع تالشی.

------------------

* اوایل که به وبگاه های تالش آمدم بعضی حرکات غیر طبیعی و حتی غیر انسانی را نادیده می گرفتم و فکر می کردم به مرور نکات مثبت برجسته می شود و بعد بطور اتومات نکات منفی در شخصیت و گفتار افراد اصلاح خواهد شد. متأسفانه در اشتباه بودم، و این را وقتی دقیق دریافتم که حروف تالشی را کشف کرده و تنظیم نمودم. ناگهان خشمی عظیم را متوجه من کردند چنان، که گویی گناهی کبیره از من سر زده! و این در حالی بود که اگر فردی حتی یک جمله ی زیبا می نوشت آن را مانند حلوا فروشان قدیم بر سر نهاده «حلوا! حلوا!» می کردم. از آن همه خشم و خرابکاری به شدت تعجب زده شده بودم. آنگاه بود که دریافتم بعضی افراد بیچاره قصد دارند رییس مردم زبان مرده ی تالش شوند. اول گفتند تنظیم حروف کار یک نفر نیست؛ بعد که دیدند با وارسی همه ی گوشه های زبان تالشی آن کار بسیار دشوار را انجام دادم، به توطئه و یورش قلمی پناه بردند - حالا من دیگر در خیلی جا ها علامت تعجب نمی گذارم؛ زیرا در این صورت نوشته های من می شود تعجبکده.

در ضمن با شناساندن بسیاری از گوشه های نهان زبان مادر(تالشی) عملن دریچه های نوینی به روی تحصیل کردگان تالش گشوده شد. چنانکه آنان که تز دکترای خود را ناقص نوشته و دکترا گرفته اند، حالا می توانند آن تز را کامل کنند و به دانشگاه ارائه دهند. این ها منت گذاشتن نیست، بلکه بیان حقایقی ست که حتمن باید بیان شود.

من اگر بجای آن آقایون بودم، نه یکبار بلکه بسیاربار، نه فقط با نثر بلکه هم با شعر و حماسه سرایی قدردانی می کردم.

در ضمن در کشتن زبان تالشی، زبانی که در جهان اگر بی نمونه نباشد، بیشک کم نمونه است؛ همان افراد ریاست طلبِ بیچاره مستقیم نقش داشتند(من کسی نیستم که حرف هوایی بزنم؛ این سخن قابل اثبات است). بیشک، بی هیچ تردیدی روزی به مردم مظلوم تالش جواب خواهند داد. سخن بسیار است، بگذریم، که حیف است بیش از این، این دانشی سَخُن اینگونه بیالاید.

کوتاه: هنر در انسانی زیستن است نه در خودخواهی و نیستن. گرفتی، بُردی؛ وگرنه قبل از مرگ خود مردی.

---------------

همانطور که بار ها نوشته ام، تذکرات و حتی اعتراضات من برای مردم شریف و صادق است؛ زیرا ما را کاری با نابکاران نیست.

یعنی وقتی به اَعمال بعضی تحصیل کردگان تالش اعتراض می کنم، آن اعتراض و حتی فریاد در کمال مهر و دوستی صورت می گیرد تا سازنده گردد.

کوتاه: از برای اتحاد است کار ما - واژه و فریاد هست ابزار ما

----------------------

با عرض پوزش از خوانندگان غیر تالش. برگردیم به اصل سَخُن - پرسش آقای محسن داداش پور باکر

و یکی از موارد دیگری که شما نام برده اید هم می تواند درست باشد. ولی انتخاب قطعی یکی از آن نام ها تقریبن غیر ممکن است؛ زیرا محقق واقعی حق ندارد بر مبنای حدس خود یکی را انتخاب کند، چون می تواند انتخابی نادرست باشد. حتی اگر 1% احتمال غلط بودن هست، ما حق نداریم نظر خود را قطعی سازیم، زیرا اگر غلط باشد خیانت ناخواسته است به گذشتگان ما و تاریخ فرهنگی زمین عزیز؛ و این حق نیست؛ و هرچه که حق نیست باید ازش گریخت.

ولی از نظر فراوانی بکارگیری، احتمال درست بودن رودبار، رُو یا رئو Rü، روار و دو روار بیشتر است. با این حال ما حق نداریم حدسی و سلیقه ای یکی را انتخاب کنیم، زیرا می تواند یکی از موارد دیگر که شما برشمرده اید اصل باشد. تنها سخنی که می توان قطعی بیان کرد این است: یکی از آن نام ها، فقط یکی اصل و درست است. برای تدقیق(باریک بینی) باید منطقه را دید - داشتن دو رود و ...

در خیلی موارد واژه هایی وجود دارد که ما از معنی آن ها بی خبریم. و این بی خبری می تواند باعث حدس گرایی و گمراهی شود. بگذار مثالی از زبان مادری خود بزنم. در ماسال ما مرباگونه ای(ترش و شیرین) به نام «اَنارَه بُورَه» از انار ترش و شکر و بِه درست می کنند و بعد بر آن مغز گردو می افزایند. مربایی ست بسیار بسیار مفید و پُرکاربُرد، از جمله در کنارش تخم مرغ نیمرو می کنند. مقداری از مربا را کمی گرم کرده تخم مرغ را کنارش می شکنند. هیچ ماسالی، نه با سواد و نه بیسواد نمی داند بُورَه چیست. در حالی که بُورَه یکی از نام های اصلی و اصیل شکر است. و آن نام بر می گردد به زمانی که شکر طبیعی استفاده می کردند؛ و طبیعی ست که چنان شکری بُور بود و نه سفید. و این نام بُورَه(قهوه ای) بعد ها از فرهنگ تالشی و کل ایران زمین حذف شد. ولی مردم افغانستان هنوز به شکر بُورَه گویند.

البته تالش ها نام بُوری = پهلوان، پُرزور، خرسزور را هنوز بر پسران خود می نهند بی آنکه بدانند به چه معنی ست. ولی در زبان های سلاویان شرق همینک به خرس قهوه ای بُوری گویند. و جالب است که زمانی قهرمان کشتی گیلمردی ماسال و کل گیلان زمین که در روستای مریکِهِ ماسال می زیست، نامش نیز بُوری بود.

یا واژه ی پهلوی نَمَک Namak که هیچ غیر تالشی را توان ریشه یابی و معنی کردن آن نیست.

نَه = دهان، سقف دهان. تا جایی که من اطلاع دارم این واژه فقط در زبان مادر(تالشی) هنوز بکار می رود. البته به ندرت بکار برده می شود. از جمله وقتی بخواهند بگویند فلان شخص بسیار دروغگو است، می گویند «چِه نَه شُون دورو نَه پیگِتَه» = نَهِ او را با دروغ برداشتند. در قدیم ماما های تالش بعد از به دنیا آمدن کودک، با انگشت شست، کمی سقف دهان کودک را به سوی بالا فشار می دادند و آن را برداشتن نَه می نامیدند. و همچنین با انگشت شست و اشاره صورت دختربچه ها تازه به دنیا آمده را فشار می دادند که بعد ها هنگام خندیدن گل می انداخت؛ چاله گکی زیبا بر دو سوی صورت ایجاد می شد.

نَمَک = آنچه به وسیله ی نَه = سقف دهان، مکیده می شود. زیرا وقتی ما چیزی را می مکیم، بخش جلویی زبان را به نَه(سقف دهان) می چسبانیم. حال با حدس می توان از نَه + مَک = آنچه به وسیله ی نَه مکیده می شود، معانی دیگری نیز در آورد، که به اصل ربطی ندارد، حتی اگر از نظر منطقی درست جلوه کند، مانند تفسیر 100% غلط چله = چهله.

چرا مکیدن؟

زیرا بعد ها بشر یاد گرفت که نَمَک را به غذا بزند. ولی واژه ها تاریخی بسیار بسیار کهن دارند؛ در آن زمان بشر مانند حیوانات وقتی احساس می کرد به آن ماده ی کانی بسیار مفید احتیاج دارد، به معدن نمک می رفت و تکه های نمک را می مکید. همان کاری که هنوز فیل ها می کنند. بعد از یافتن معدن نمک گاهی دست جمعی به آنجا رفته نمک می خورند - خوردن غذا جدا، و خوردن نمک جدا(رسم قدیم).

پس یکی از وظایف محقق واقعی احتیاط بسیار است.

چرا که جهان هست پر از راز و رمز
یکی غاز گفته، آن دِگر گفته گَنز*

* پرنده ی غاز پر سرو صدا ترین پرنده ی اهلی جهان است. نوع وحشی آن نیز همان است؛ البته یک رقیب دارد و آن دُورنا(دُرنا، کلنگ) است. به همین خاطر در فصل مهاجرت تشخیص صدای آن ها در آسمان آسان نیست. زیرا هر دو در یک همخوانی بی نظیر، غاغا و غوغا کنان در آسمان، دلفریب و زیبا زاویه می بندند در پرواز و گذر.


تنها راهِ تشخیص، کوتاهی درازای غاز ها است. و آن هم وقتی ست که در سطح پایین پرواز کنند. همین نام گَنز Gans(آلمانی) = غاز، را تالش بر گَوَزن نهاده. گَنز(تالشی) = گوزن(پهلوی) = گَه وَ ژَن = گَه وَ زَن = جانوری که با گَه(دهان)، صدای وَ در می آوَرَد - طبیعی ست که منظور گوزن نَر است در فصل جفتگیری.

این مثال آوردم تا سلیقه های گوناگون نامگذاری را نیک بنمایم.

گَوَزن = حیوانی که با گَه = دهان، صدای وَ در می آوَرَد. گَنر(تالشی، تاتی) نیز همان گَوَزن است. ولی آلمانی آن نام بر غاز گذاشته. غاز = زینده در غا و فریاد؛ دارای غاغای بلند. هیچ یک از این اسامی غلط نیست، یعنی همه بجا است؛ فقط سلیقه ی نامگذاری گوناگون بوده. دریافتن این نکات ظریف به ما کمک می کند تا ژرف نگر و گسترده اندیش گردیم، و در نتیجه از زود قضاوت کردن و "با جرئت" بودن پرهیز کنیم. و همین باعث می شود که غلطی را به دفتر تاریخ مبریم.

این موضوع را عمدن کمی بسط دادم، زیرا همینک اینترنت پُر است از دروغ های عمدی و غیر عمدی و قضاوت های عجیب(غیر انسانی)، تهمت، توهین.

کافی ست به «ویکی پدیا» سر بزنید، کمتر واژه ای ست که ریشه یابی و معنی نشده باشد. و این در حالی ست که اغلب آن تفاسیر بر مبنای حدس و شبه علم و غلط است.

حال این پرسش پیش می آید که آقای حبیبی، کسی حق ندارد نظر خود در باب ریشه ی واژه ها بیان دارد؟

نظر دادن حق است، حق مُسَلَّم است؛ ولی لازم است، بسیار لازم است، «شاید»، «ممکن است»، به «احتمال قوی»، «احتمالن» و ... با آن نظرات آورده شود، مگر 100% مطمئن باشیم که نظر ما درست است. در این صورت باید مفهوم واژه را به اثبات رساند؛ انشای خالی اینجا بکار ناید. مثال: پسر = پع سَر = مانند پدر، همجنس پدر = مذکر - ریاضیات در سخن.

پع = پدر، یکی از نام های پدر است در تالش زمین.

در جهان زبان که پر است از گوناگونی سلیقه های گذشتگان، اگر ما احتیاط نکنیم می توانیم غلطی را به دفتر تاریخ بریم، که بیشک خیانت است(چه آگاهانه باشد و چه نَه)

بگذار به یک موضوع مهم هم اینجا بپردازم؛ زیرا بررسی آن بسیار لازم است.

آنچه ما می توانیم در باب اغلب نام ها با جرئت بیان داریم، این است: بخش آغازین هر واژه اصل است و پسوند ها نقشی در معنی ندارند، که بر مبنای سلیقه و نوع بیان خلق های مختلف، در زبان های مختلف، گوناگون شکل گرفته اند.

تالش به دورنا(دُرنا) = پرنده ای که صدایش از دور شنیده می شود، کرنگ Krng(همه ساکن) گوید. آلمانی آن را کرَنیش Kranich(اول ساکن) نامیده. ولی هر دو خلق هنگام نامگذاری یک منظور داشته اند - صدای رسای دورنا ها. چنانکه Gans = غاز = گَنز(تالشی - گوزن) = گَوَزن(پهلوی) همه دارای یک معنی اند؛ یعنی پرنده یا جانوری که با گَه(دهان) صدای وَ = صدای بسیار بلند، در می آوَرَد. یعنی برای معنی کردن واژه ها، پسوند ها نقشی ندارند، اساس بخش آغازین واژه است. چنانکه River همان ری، روار یا ربار تالشی است. ری(تالشی، تاتی) = رود، جوی، نهر؛ مثل ری در زمری(در تالش)، تجری(در خراسان)، تجریش(در تهران)؛ با این تفاوت که فقط محقق تالش را توان ریشه یابی و معنی کردن آن واژه ها هست.

یک مثال دیگر: سال پیش آقای اِردوغان و بعضی دیگر از سران ترکیه ناگهان گفتند، ترکای توهین آمیز است، پس کشور باید ترکیه نامیده شود. و این در حالی است که پسوند ترکای و ترکیه هیچ نقشی، کوچکترین نقشی در معنی آن ندارد. یعنی اگر سران ترکیه فکر می کنند آن واژه توهین آمیز است، باید نامی دیگر برای کشور خود بیابند، زیرا اساس بخش آغازین واژه ها است و نه پسوند آن ها.

تو چه بگویی یوشیج(یوشج) و چه بگویی یوشی، هیچ فرقی در معنی ندارد. چنانکه هم شکل گَپ = زینده در گَه(دهان) = سخن، درست است، و هم گَب، گَف و گَو(در ماسال ما بیشتر گَف و گَو را بکار می برند). یعنی اصل گَه و یوش است و نه پسوندشان. در آلمانی به کرم های پیله ساز در طبیعت Raupe گفته می شود.

و به کرم ابریشم Seidenraupe و این در حالی ست که تالش به حلزون راف یا راپ گوید. چنانکه کوروش = کوروژ = زینده روی کوه. چنانکه خورنغ(آن باستانی کاخ رنگارنگ شونده در خورتاب) را خورنش و خورنژ نیز می توان نامید. تهرانش(تهران نشین) همان تهرانج، تهرانژ و تهرانی است. چنانکه رشتی همان رشتج است. و تجریش را تجریژ نیز می توان نامید. یا میرزانغ همان میرزانش است - روستایی تالش نشنین در استان اردبیل. میرزانغ = زیستگاهِ میرزا، آنجا که میرزا می نشیند، زندگی می کند - داستان تک خانه های قدیم را پیشتر مفصل توضیح داده ام. مانند «دَرَه کَه»(محله ای در تهران، بخشی از شهر تهران کنونی) = تک خانه ی واقع شده در دل دره. یا نامی مانند سُومَه سرا(صومعه سرا - من در آوردی)، ضیابَر، خوشابَر = خانه ی سُومَه، خانه ی ضیا، خانه ی خوشا(بانو خوشایند)

------------------

من بر این نکته نیک واقفم که بخشی از سخنان من تکراری ست؛ ولی چاره ی دیگری نیست، زیرا همچنان یا از روی یکدندگی، خودخواهی و غلط آموزی از دیگران و یا کم دانشی، غلط ها نه فقط تکرار می شوند، بلکه غلطبانان اصرار دارند دیگران نیز پیروی کنند، چنانکه حالا دانش آموزان عزیز ویرگول را وسط دو واژه می گذارند، که هم از نظر دستوری و فنی غلط است و هم حجم بیشتری را اشغال می کند و هم نازیباست - یک خلافکاری با سه اِشکال.

-------------------

کوتاه: دولت در نام روستای «دولت رودبار» 100% من در آوردی و بیجا است. در آغاز چه بوده که دولت شده؟ نمی دانم. زیرا انتخاب گاهی دشوار نیست؛ بلکه دوشخوار است.* و در بخش دوم نام آن روستا، انتخاب یکی از اسامی نیز دشوار می باشد - برای من که کارم تحقیق با تدقیق است دشوار است، زیرا می ترسم اشتباهی رخ دهد. دوستان دقت داشته باشند که این ترس من عین دلیری و اوج رستمانگی ست؛ زیرا ضد خودخواهی و تحمیل نظر است.

پس اینجا برای انتخاب حدس و انشا نویسی بکار ناید.

* دشوار واژه ای ست دِگر شده؛ اصل آن در زبان پهلوی دُوشخوار است و معنی ژرفی با خود دارد.

باری، باید بسیار محتاط بود؛ وگرنه آن شود که نباید بشود، مانند معنی دروغین چله، گاوخُونی و تلفظ غلط اوکرایین و ... یا معنی غلط آن شعر سغدی - شعر آهوی کوهی ابوحفص سغدی. بار ها دیده ام بخاطر تفسیر غلط، 100% غلط آن شعر، کامنت های به به و چه چه نوشته شده! زیرا هم مفسر نا آگاه است به اصل سخن و هم خواننده ی مطلب او. آیا این از کم سوادی مفسر شعر است؟ خیر، وقتی با چیزی از ازل آشنا نیستی چگونه می توان در باب معنی آن سخن گفت؟ اِشکال در بی احتیاطی و جرئت زیادی است. به همین خاطر من بخش بزرگی از این مقاله به آن اختصاص دادم؛ و بار ها از بی احتیاطی و جرئت زیادی نوشتم، زیرا پیوسته به وسیله ی حتی انسان های ادیب و شاعر تکرار می شود.

خوب دوست عزیز، تو نمی دانی دَوَزا، بوَزا، پِوَزا، جیوَزا، ویوَزا و ... یعنی چه، مگر مجبوری از خود حرف در آوری؟! آیا درک این ساده، این بسیط، این روان دشوار است؟ سوال مهمی ست، نَه؟

یا معنی غلط کهکشان در واژه نامه های فارسی به فارسی. یعنی غلط جا می افتد بی آنکه مردم و حتی دانشمندان بدانند که دارند غلط را بکار می برند. کَه(تالشی) = خانه، کَهکشان = خانه های روشنی که در پی هم کشیده شده اند. براستی زیباست؛ این بیان سلیقه ی زیبای ایرانیان را جار می زند نیک. متأسفانه بخاطر به بن بست رسیدن، حتی دانشمندان بزرگ ما آمده اند آن درست را غلط یعنی "کاه کشان" ساخته اند تا بتوانند معنی کنند! و حیف!

بگذار یکبار دیگر به دو واژه ی غلطِ جا افتاده کوتاه بپردازم.

در سال های چهل یا پنجاه غلطی در جامعه ی ایران و بعد ها میان همه ی فارسی زبانان جهان جا افتاد و هنوز دارند بکارش می برند "عاشقانه"! آن واژه ی بیجا "دیدگاه" است. دیدگاه یعنی جای دید، جای نظر، جای کامنت، که حالا بجای دید و نظر و کامنت بکار می رود.

از آنجایی که کار این خدمتگزار کوچک فرهنگی اثبات نظرات است و نه فقط انشا نویسی، پس بگذار مثالی بزنم. مردم نا آگاه دیدگاه را بجای دید، نظر و کامنت بکار می برند. پس با این "حساب" می توانند بنویسند، لطفن نظرگاه یا کامنتگاهِ خود را بیان کنید. خنده دار است، نه؟ دیدگاه هم همان اندازه خنده دار است اگر به ژرفای معنی آن دقیق پی برده شود.

مثالی دیگر: واژه ای اَلکی را در فرهنگ ایران کهن فرهنگ جا انداخته اند که 100% غلط است. تعامل را من حتی در واژه نامه ی قطور شش جلدی معین نیافتم. در آن واژه نامه ی بسیار قطور فقط یک کلمه هست که دارای «تعام» می باشد، و آن «تعامی» است به معنی خود را به کوری زدن. با این حساب تعاملِ غلط و عجیب باید به معنی چشم بستن، خود را به کوری زدن، خود را به آن راه زدن، ندیده گرفتن، ساخته شده باشد، که هرگز معنی زیبای «سازگار» و «سازگاری» ایرانیان را ندارد، و هم شکلی غلط است - شکل تعامل از کجا آمده؟!

کوتاه: بیایید هنگام نظر دادن بسیار بسیار احتیاط کنیم تا غلطی را صادقانه به دفتر تاریخ مبریم. البته عده ای عمدن غلط پراکنی می کنند که ما را با آنان کاری نیست؛ چنانکه در خارج از کشور بخشی از مزدوران تا مغز استخوان ضد ایرانی و ضد بشر کارشان "فرایند بازی" و "شهرآورد بازی" است. در همین خارج از کشوری که حتی همجنس بازان حقوق دارند؛ همجنس بازانی که دارند خانواده و در نتیجه نسل بشر را تهدید می کنند. جنایتکاران حرفه ای و باند های مخوف مواد مخدر که می توانند جامعه ای را به زانو در آورند، حقوق دارند. ولی کودکی نابغه بطور مطلق بی یاور است و از هیچ حقوقی برخوردار نیست. در همین خارج از کشور به زنی شیّاد و بکلی خارج شده از انسانیت جایزه ی نوبل می دهند، زنی که او و شرکای شارلاتان اش دقیق می دانند من چه می گویم؛ زیرا ده ها بار برایشان مفصل و با گواهان ترسناک از جنایاتی بی سابقه و بسیار بسیار وحشتناک نوشته ام. ولی «آب از آب تکان نخورده!»؛ سکوت است و سکوت، سکوت پول آور؛ پول های کثیف. گلوگیرتان باد آن لقمه های کثیف چرب چرکین! حقوق بشر نمی تواند یک بام و دو هوا باشد؛ حقوق بشر واقعی یکی ست و برای همگان است.

البته او و چون او را در داخل بزرگ کردند؛ همان هایی که ره بر لیثی حبیبی ها می بندند، برای آنان رهگشایی می کنند - داستانی ست هَزار کتاب، بلند و بسیار غم انگیز؛ بمانَد.

چیزی که مایه ی تعجب من است این است: انسان هایی شریف و پاکیزه خو چون عبدالفتاح سلطانی چگونه به دام آن موجودات فاسد، بی وجدان، بی شرم، بیرحم، کثیف اندیشه، بی ریشه، مزدور و کثیف لقمه خوار در افتادند؟! اهل حرف هوایی زدن نیستم؛ اگر آن انسان شریف یا هر کس دیگری خواست بیاید همینجا برای گفتگو تا با هَزار گواه هر جمله ی خود را به اثبات رسانم و لجن "وجودِ" بی وجودِ "همراهانش" را بنمایم. «تا سیه روی شود هر کِه در او غش باشد!»؛ «این گوی و این میدان»

---------------

و دو نکته

1 - اگر دوستانی قصد دارند از مطالب وبگاه های من در جایی استفاده کنند حتمن باید با ذکر کامل نشانی باشد.

2 - به طرز نوشتن من دست مَبَرید؛ لطفن حتی ویرگولی را جابجا مکنید. اخیرن اَشکالی از نوشتن در میان ایرانیان داخل و خارج چون ویروس رواج داده شده که روی هیچ حساب و کتابی نیست. مثلن می آیند و ویرگول را بین دو واژه قرار می دهند که هم نازیبا و هم نادرست است و هم بر حجم می افزاید. زیرا ویرگول، مکثِ کوتاهِ واژه ی اول را نمایندگی می کند و حتمن باید چسبیده به آن باشد. یا محتوای داخل دو کمانَک(پرانتز)* را بین دو واژه قرار می دهند، که غلط است، زیرا آن محتوا معنی واژه ی اول است و ربطی، هیچ ربطی به واژه ی بعدی ندارد؛ پس حتمن باید چسبیده به آن باشد. و از این دست من در آوردی اخیرن فراوان "مُد" شده که نادرست است.

* من نیز واژه و فراوان اصطلاح نوین درست کرده ام و می کنم؛ چنانکه تا به حال شاید هَزاران اصطلاح و بیان نوین وارد فارسی کرده ام. ولی دو کمانَک از آنِ من نیست؛ من فقط تغییر اندکی در آن داده ام. کسی «دوکمان» را ساخته بود، که برای پرانتزِ کوچک خیلی بزرگ بود؛ پس دوکمانَک اش ساختم تا مناسبتر گردد.

+ نوشته شده در پنجشنبه شانزدهم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 13:12 توسط لیثی حبیبی - م. تلنگر
http://jahanezaban.blogfa.com
⚠️چاپ و نشر مطالب #بدون_نام بردن از نگارنده و منبع#پژوهش_ادملاوند مجاز نبوده و درج منبع الزامی است.
🟠با توجه به نسبی بودن علم تاریخ، این مطالب تا زمانی اعتبار دارد که سند اصیل و متقنی آن را نفی نکند.
در صورتی که اسناد جدید و دارای اصالتی به دست آید که با مطالب موجود در این پژوهش تعارض داشته باشد، نگارنده بدون هیچ گونه تعصبی ، آن را خواهد پذیرفت.
⚠️تمامی آثار [فیلم و نمایه و اسناد و نوشتار] منتشر شده در این صفحه تحت حمایت #نگارخانه_ادملا و یا #پژوهش_اِدمُلّاوَند | زیر مجموعه ی آوات قلمܐܡܝܕ صرفا فقط دارای #ارزش_پژوهشی هستند و ارزش قانونی دیگری ندارند.
🟡تمامی حقوق برای محسن داداش پور باکر محفوظ است .
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─


نویسنده:لیثی حبیبی - م. تلنگر شنبه ۱۸ اسفند ۱۴۰۳ ساعت: ۱۷:۱۵

سلام

پوزش و اصلاح

«زبان خموش ولیک دهان پر از عربیست»

ولیکن، درست است.

«زیرا وسیله ی رفتن محیا نیست.»

مهیا، درست است.

شنبه هجدهم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 5:29 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

💠 احکام به زبان خیلی ساده | ماه رمضان | خانواده و توضیح المسائل

⬅️ احکام به زبان ساده :
ـ💠🌀💠🌀
ـ🌀💠🌀 ﷽
ـ💠🌀
ـ🌀 #عوض_کردن_طلا

❓شنیدم طلاهای کهنه یا خراب‌شده‌مون رو ببریم بازار و با طلای جدید عوض کنیم، اشکال داره؛ این درسته؟

📚 پاسخ: بستگی داره؛ اگه طلا و نقره رو که می‌دین، به همون اندازه بهتون طلا و نقره بدن، اشکال نداره؛ اما اگه کمتر یا بیشتر بدن، این همون رباست و حرومه. فرقی هم نداره یکى طلاى ساخته‌شده باشه و اون یکی نساخته، یا از نظر مرغوبیت و عیار با هم فرق داشته باشن.

👌 اگه می‌خواین زیورآلات طلا و نقره‌تون رو عوض کنین، دو تا معامله جدا انجام بدین؛ اول طلای خودتون رو به فروشنده بفروشین، بعد ازش طلای دوم رو بخرین.

✅ راستی فروختن و عوض‌کردن طلا با نقره اشکالى نداره؛ چه وزن اونا مساوى باشه و چه غیرمساوى.

🔺 رساله چند مرجع، م2119.

⬅️ احکام به زبان خیلی ساده

🌀
💠🌀 https://eitaa.com/ahkamdivine
🌀💠🌀
💠🌀💠🌀

ـ⁣⁣⁣⁣🌸🎊🌸🎊🌸
ـ⁣⁣⁣⁣🎊🌸🎊🌸
ـ⁣⁣⁣⁣🌸🎊🌸﷽
ـ⁣⁣⁣⁣🎊🌸
ـ⁣⁣⁣⁣🌸 #نماز_قضا_با_وضوی_جبیره_ای

❓می‌شه با غسل و وضوی جبیره‌ای نماز قضا خوند؟

📚 آیات عظام خامنه‌ای، سیستانی، مکارم و نوری: بله، می‌شه.

📚 آیات عظام وحید و شبیری: نماز قضا رو بذارین بعد از برطرف‌شدن عذر، با وضو و غسل عادی بخونین.

🔺رهبری، استفتای جامعةالزهرا؛ وحید، منهاج، ج۲، ص۲۲۰، م۷۳۳؛ سیستانی، جامع، ج۱، م۱۸۴۹؛ مکارم، استفتائات، نماز قضا؛ نوری، حاشیه عروة، احکام‌الجبائر، م30.

⬅️ احکام به زبان خیلی ساده

🌸
🎊🌸https://eitaa.com/ahkamdivine
🌸🎊🌸
🎊🌸🎊🌸
🌸🎊🌸🎊🌸

ـ🍃🌸🍃🌸
ـ🌸🍃🌸 ﷽
ـ🍃🌸
ـ🌸 #دروغ_فقط_زبونی_نیست! 🤥

❓بعضی از مردم فکر می‌کنن دروغ‌گفتن فقط زبونیه!

📛 درحالی‌که این درست نیست.

📚 دروغ رو چه بنویسیم، چه با اشاره بگیم، چه با پیامک و اینترنت بفرستیم، همه‌ش دروغه و حرامه!

👈 بعضی از دروغ‌هایی که متأسفانه این روزها خیلی رواج پیدا کرده، ایناست:

▫️بعضی توی سایت، اطلاعات یا آمار الکی می‌نویسن. 🖥
▫️بعضی توی کلاس یا محل کار، الکی حضور می‌زنن، با اینکه نبودن. 😴
▫️بعضی برای فروش جنساشون، الکی می‌نویستن «ارزان‌سرا» یا «حراج»، درحالی‌که ارزون نمی‌فروشن.😐
▫️بعضی روی جنس ایرانی، مارک خارجی می‌زنن. 🏷

🔺 رهبری، رساله آموزشی، ج۲، بحث کذب؛ سیستانی، رساله جامع، ج۲؛ مکارم، سایت.

⬅️ احکام به زبان خیلی ساده

🌸
🍃🌸 https://eitaa.com/ahkamdivine
🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸

ـ💠🌀💠🌀
ـ🌀💠🌀
ـ💠🌀
ـ🌀 #ماساژ_مرده

❓آیا با ماساژ یا تنفس مصنوعی کسی كه نمى‏‌دونيم زنده است يا مرده، غسل مس ميّت واجب می‌شه؟

📚 همه مراجع: نه. تا وقتى كه روح از بدنش جدا نشده، غسل واجب نیست. حتی بعد از مرگ هم تا وقتی که بدن مرحوم گرمه، دست‌زدن بهش باعث غسل نمى‏‌شه.

🔺 العروة‌الوثقى، ج1، فى‌النجاسات، الخامس.

⬅️ احکام به زبان خیلی ساده

🌀
💠🌀https://eitaa.com/ahkamdivine
🌀💠🌀
💠🌀💠🌀

ـ🍃🌸🍃🌸
ـ🌸🍃🌸 ﷽
ـ🍃🌸
ـ🌸 #شستن_دست_ها

❓من موقع وضو، اول دست‌هام رو تا مچ می‌شورم؛ می‌خوام بدونم موقعی که بعد از صورت دوباره می رم سراغ شستن دست‌ها، از آرنج تا مچ بشورم، کافیه یا این‌دفعه هم باید تا نوک انگشت‌ها رو بشورم؟

📚 همه مراجع: بله. بازم بايد کل دست تا نوک انگشت‌ها رو بشورین. اون اول کار که دستتون رو شستین، اصلاً جزء واجبات و اعمال وضو نبوده، فقط یه کار مستحبه و واجبات وضو از شستن صورت شروع می‌شه.

🔺 العروة‌الوثقى، ج1، افعال‌الوضو، م13؛ توضيح‌المسائل مراجع، م247؛ وحيد، توضيح‌المسائل، م253؛ نورى، توضيح‌المسائل، م248؛ دفتر: رهبری.

⬅️ احکام به زبان خیلی ساده

🌸
🍃🌸 https://eitaa.com/ahkamdivine
🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸

ـ✨🌼✨🌼
ـ🌼✨🌼 ﷽
ـ✨🌼
ـ🌼 #شناخت_غیبت_شونده

❓منظور از شناختن برای غیبت که میگن اگه طرف رو نشناسی غیبت نیست، چیه؟

📚 آیات عظام رهبری، سیستانی، مکارم، نوری و وحید: این جور چیزها بستگی به عرف و زمان و مکان داره، یعنی در بعضی شرایط ممکنه اصلاً کسی رو ندیده باشی اما کامل بشناسی.

👈 مثل الان که رفقای مجازی زیاد شدن، گاهی چند نفر در یک گروه با هم هستن، اسم هم رو می‌دونن و با هم کلی شوخی دارن درحالی که اصلاً همدیگه رو ندیدن، اینجا هم اگر یکی پشت سر اون یکی حرف بزنه غیبت می شه.

🔺استفتائات جامعه الزهرا.

⬅️ احکام به زبان خیلی ساده
🌼
✨🌼https://eitaa.com/ahkamdivine
🌼✨🌼
✨🌼✨🌼

ـ🍃🌸🍃🌸
ـ🌸🍃🌸 ﷽
ـ🍃🌸
ـ🌸 #حركت_در_نماز

❓اگه موقع خوندن حمد و سوره، کسی بهمون تنه بزنه و بى‌‏اختيار کمى حركت كنیم، نمازمون چه حكمى داره؟

📚 آیات عظام رهبری، نوری و مکارم: اگه از حالت نماز خارج نشیم، نماز باطل نيست؛ ولی ذكرى رو كه در حال حركت گفتیم، بنابر احتياط واجب، باید دوباره در حالت آرامش بدن تكرار كنیم.

📚 آيات عظام سيستانى و وحيد: اگه از حالت نماز خارج نشیم، نماز باطل نيست؛ ولی ذكرى رو كه در حال حركت گفتیم، بهتره دوباره در حالت آرامش بدن تكرار كنیم.

⭕️ نکته: احتیاط واجب، یعنی توی این مسئله می‌تونیم به نظر مرجع اعلم بعد از مرجع خودمون عمل کنیم که فتوای قطعی داره.

🔺 توضيح‌المسائل مراجع، م968؛ نورى، توضيح‌المسائل، م969؛ وحيد، توضيح‌المسائل، م977؛ سیستانی، جامع، ج۱، م۱۳۰۶؛ مکارم، رساله، م۸۸۸.

⬅️ احکام به زبان خیلی ساده

🌸
🍃🌸 https://eitaa.com/ahkamdivine
🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸

ـ⁣⁣⁣⁣🎊🌸🎊🌸🎊🌸
ـ⁣⁣⁣⁣🌸🎊🌸🎊🌸
ـ⁣⁣⁣⁣🎊🌸🎊🌸
ـ⁣⁣⁣⁣🌸🎊🌸
ـ⁣⁣⁣⁣🎊🌸
ـ⁣⁣⁣⁣🌸 #سجده_روی_صندلی

✍️ مادر من به‌خاطر کمردرد و مشکلات دیگه، نمازش رو روی صندلی می‌خونه. می‌خواستم ببینم هنگام سجده، حتماً باید نوک انگشتش رو روی زمین بذاره؟

✅ نظر مراجع بزرگوار دراین‌باره اینه:

📚 آیت‌الله خامنه‌ای، نوری و زنجانی:
بله. در صورت امکان، باید نوک انگشت شست رو روی زمین بذارن؛ اما اگه این مسئله رو تا حالا نمی‌دونستن، نمازهای قبلی‌شون درسته.

📚 آیات عظام سیستانی و مکارم:
نه. لازم نیست؛ همین که کف پا روی زمین باشه، کافیه.

📚 آیت‌الله وحید: گذاشتن شست پا بر زمین کافیه و لازم نیست حتماً نوک انگشت روی زمین باشه.

🔺 مرکز ملی پاسخ‌گویی به سؤالات شرعی، استفتائات جامعةالزهرا.

⬅️ احکام به زبان خیلی ساده

🌸
🎊🌸https://eitaa.com/ahkamdivine
🌸🎊🌸
🎊🌸🎊🌸
🌸🎊🌸🎊🌸

✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃 ﷽
🍃🍂🌺🍃
🌺
#مستحبات_در_وقت_اداری

❗️بعضی از کارمندا نماز جماعت که می‌رن، کلی از وقت رو صرف مستحباتِ قبل و بعد از نماز می‌کنن.

📛 در حالی که این درست نیست.

✍️ حتی اگر محل کارتون اجازه شرکت در نماز جماعت رو داده، دعاها و اعمال مستحبی، اگر باعث هدر رفتن وقت اداری و تأخیر در انجام کارهای واجب یا ضایع شدن حقوق مراجعین بشه، اشکال داره و حرامه.

🔺 استفتائات مقام معظم رهبری؛ مرکز ملی پاسخگویی به سوالات شرعی.

⬅️ احکام به زبان خیلی‌ ساده


🌺 https://eitaa.com/ahkamdivine
🍃🍂🌺🍃
🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺

✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃 ﷽
🍃🍂🌺🍃
🌺
#نماز_متفاوت_امام_و_مأموم

❗️بعضی از مردم فکر می‌کنن که اگر امام نماز عصر یا عشا می‌خونه، نمی‌شه نماز ظهر یا مغرب رو بهش اقتدا کرد.

📛 در حالی که این درست نیست.

✍️ امام جماعت وقتی داره نمازهای واجب (صبح، ظهر، عصر؛ مغرب و عشا) رو می‌خونه، ما می‌تونیم هر نماز واجبی رو که خواستیم، بهش اقتدا کنیم.

🔺 توضیح المسائل 13مرجع، مسئله 1408.

⬅️ احکام به زبان خیلی‌ ساده

🌺 https://eitaa.com/ahkamdivine
🍃🍂🌺🍃
🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺

✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃 ﷽
🍃🍂🌺🍃
🌺
#خرابکاری_خرگوش


❗️بعضی از مردم فکر می‌کنن که مدفوع و ادرار خرگوش، موش، سنجاب، همستر و... نجس نیست.

🚫 در حالی که این درست نیست.

✍️ ادرار و مدفوع هر حیوون حرام‌گوشتی که خون جهنده داره، نجسه.

نکته: در مورد فضله پرندگان حرام گوشت تفاوت نظر بین مراجع وجود داره، اکثر مراجع فعلی می گن فضله پرندگان، چه حلال گوشت باشه و چه حرام گوشت پاکه.

🔺 توضیح المسائل مراجع، م84.

⬅️ احکام به زبان خیلی ساده

🌺 https://eitaa.com/ahkamdivine
🍃🍂🌺🍃
🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺

ـ⁣⁣⁣⁣🌼‌☘️⁩🌼‌☘️⁩🌼‌
ـ⁣⁣⁣⁣☘️⁩🌼‌☘️⁩🌼‌
ـ⁣⁣⁣⁣⁩🌼‌☘️⁩🌼‌
ـ⁣⁣⁣⁣‌☘️⁩🌼‌
ـ⁣⁣⁣🌼 #زیر_پا_گذاشتن_کفش_دیگران

❓گاهی در ورودی مسجد و حسینه به‌خاطر قرار ندادن کفش در جاکفشی، به صورت عمدی یا غیر عمدی پامون روی کفش دیگران میره، در این شرایط آیا لازم به گرفتن حلالیت هست؟


1️⃣ اگه عمدی نبوده، قصد بی‌احترامی هم نداشتید، ضرر و آسیبی هم به کفش ها نرسیده:

📚 آیات عظام رهبری، مکارم، شبیری و نوری: گرفتن حلالیت لازم نیست.
📚 آیت الله سیستانی: در هر صورت بايد احتياط كرد و حلالیت گرفت.

2️⃣ اگر عمدی بوده یا غیر عمدی اما به کفش طرف آسیب و ضرر رسیده:

📚آیات عظام رهبری، مکارم، وحید، شبیری و زنجانی و سیستانی: بله، حتما باید حلالیت بگیرید، اگر عمدی بوده گناه هم کردید.

🔺رهبری، استفتاء ش zk۵۵۲gg؛ مکارم استفتاء ش 140209055548؛ شبیری، استفاء ش 117301؛ سیستانی، وحید و نوری: استفتای پیامکی و ایمیلی.

⬅️ احکام به زبان خیلی ساده

🌼
☘️🌼https://eitaa.com/ahkamdivine
🌼☘️🌼
⁩☘️⁩🌼‌☘️⁩🌼‌
⁩🌼‌☘️⁩🌼‌☘️⁩🌼‌

✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃 ﷽
🍃🍂🌺🍃
🌺
#دست_گذاشتن_روی_پا


❗️بعضی از مردم فکر می‌کنن که موقع خوندن تشهد، حتما باید دستها روی رون بگذارن!

📛 درحالی که این درست نیست.

👌مستحبه که نمازگزار در حال تشهد دست‌ها رو روی رون قرار بده و انگشت‌‌ها رو به هم بچسبونه و به بین پاها نگاه کنه و آخر تشهد بگه «و تقبل شفاعته وارفع درجته».

🔺 مکارم م 989؛ سیستانی رساله جامع م1437؛ شبیری م1112؛ وحید م 1112؛ نوری1104

⬅️ احکام به زبان خیلی ساده

🌺 https://eitaa.com/ahkamdivine
🍃🍂🌺🍃
🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺

ـ⁣⁣⁣⁣☘️⁩🌼‌☘️⁩🌼‌
ـ⁣⁣⁣⁣⁩🌼‌☘️⁩🌼‌﷽
ـ⁣⁣⁣⁣‌☘️⁩🌼‌
ـ⁣⁣⁣⁣🌼‌‌‌ #خاکمالی_ظرف_سگ

❓هر چیزی که به‌واسطه سگ یا آب دهنش نجس بشه، قبل شستن باید خاک‌مالی بشه؟

📚 آیات عظام خامنه‌ای، سیستانی، مکارم، وحید و نوری: فقط ظرفی که سگ لیسیده یا از اون چیز مایعی رو خورده یا آب دهنش ریخته، نیاز به خاک‌مالی داره و بقیه چیزا نیاز به خاک‌مالی نداره.

⭕️ نکته ۱: به نظر آیت‌الله سیستانی، اگه عرق یا فضولات سگ یا جایی از بدن سگ که خیسه، به داخل ظرف برخورد کنه، بازم بنابر احتیاط واجب، خاک‌مالی نیازه.

⭕️ نکته ۲: آیات عظام رهبری، مکارم، سیستانی، وحید، نوری و شبیری: برای خاک‌مالی مقداری خاک پاک (نوری و مکارم: خاک مرطوب پاک) به جاهای نجس ظرف بمالین، بعد آب بکشین.

🔺رهبری، رساله آموزشی، ج۱؛ سیستانی، رساله جامع، ج۱، م۱۶۷ و ۱۶۸؛ مکارم، رساله، م۱۷۱؛ وحید، رساله، م۱۵۱؛ نوری، رساله، م۱۵۰.


⬅️ احکام به زبان خیلی ساده

🌼 https://eitaa.com/ahkamdivine
☘️🌼
🌼☘️🌼
⁩☘️⁩🌼‌☘️⁩🌼

ـ💠🌀💠🌀
ـ🌀💠🌀 ﷽
ـ💠🌀
ـ🌀

❓ آيا «ربيبه» مَحرمه؟

📚 همه مراجع: بله، يكى از محرم‌ها «ربيبه» است.

✍️ اگه مردی با خانمی ازدواج بکنه که اون خانم قبلاً دختر داشته باشه، به اون دختر «ربيبه» می‌گن. این دخترخانم به شوهر جدید مامانش محرمه.

🔶 البته به شرطی که شوهر جدید با مامانش نزدیکی کرده باشن، وگرنه فقط با عقد و نامزدی محرم نمی‌شن.

✍️ همین‌طور اگه مردی خانمش رو طلاق بده، این خانم با مرد ديگه‌ای ازدواج بکنه و دختردار بشه، به این دختری که از شوهر جدید هست هم ربيبه می‌گن. این خانم‌خانما هم به شوهر قبلی مامانش محرمه.

🔺توضیح المسائل مراجع، م ۲۳۸۶

⬅️ احکام به زبان خیلی ساده

🌀 https://eitaa.com/ahkamdivine
💠🌀
🌀💠🌀
💠🌀💠🌀

✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃 ﷽
🍃🍂🌺🍃
🌺
#آرنج_خانم_ها_در_سجده


❗️بعضی از خانم‌ها فکر می‌کنن که موقع سجده، باید آرنجشون رو به زمین بچسبونن، وگرنه نمازشون باطله.

🚫 در حالی که این درست نیست.

✍️ اینکه خانم‌ها آرنج‌هاشون رو موقع سجده به زمین بچسبونن، مستحبه؛ همون‌طور که مستحبه آقایون آرنج‌ها رو بالا بِدَن و بال کفتری سجده کنن.

🔺 استفتائات رهبری؛ سیستانی؛ جامع، ج۱، م۱۴۱۶؛ وحید؛ رساله، م ۱۱۰۰؛ نوری؛ رساله، م ۱۰۹۲؛ شبیری؛ استفتائات، ج۱، م ۱۶۶۸

⬅️ احکام به زبان خیلی‌ ساده

🌺 https://eitaa.com/ahkamdivine
🍃🍂🌺🍃
🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺

ـ⁣⁣⁣⁣🌼‌☘️⁩🌼‌☘️⁩🌼‌
ـ⁣⁣⁣⁣☘️⁩🌼‌☘️⁩🌼‌
ـ⁣⁣⁣⁣⁩🌼‌☘️⁩🌼‌
ـ⁣⁣⁣⁣‌☘️⁩🌼‌
ـ⁣⁣⁣🌼 #زیر_پا_گذاشتن_کفش_دیگران

⁉️ گاهی در ورودی مسجد و حسینه به‌خاطر قرار ندادن کفش در جاکفشی، به صورت عمدی یا غیر عمدی پامون روی کفش دیگران میره، در این شرایط آیا لازم به گرفتن حلالیت هست؟


1️⃣ اگه عمدی نبوده، قصد بی‌احترامی هم نداشتید، ضرر و آسیبی هم به کفش ها نرسیده:

📚 آیات عظام رهبری، مکارم، شبیری و نوری: گرفتن حلالیت لازم نیست.
📚 آیت الله سیستانی: در هر صورت بايد احتياط كرد و حلالیت گرفت.

2️⃣ اگر عمدی بوده یا غیر عمدی اما به کفش طرف آسیب و ضرر رسیده:

📚آیات عظام رهبری، مکارم، وحید، شبیری و زنجانی و سیستانی: بله، حتما باید حلالیت بگیرید، اگر عمدی بوده گناه هم کردید.

🔺رهبری، استفتاء ش zk۵۵۲gg؛ مکارم استفتاء ش 140209055548؛ شبیری، استفاء ش 117301؛ سیستانی، وحید و نوری: استفتای پیامکی و ایمیلی.

⬅️ احکام به زبان خیلی ساده

🌼
☘️🌼https://eitaa.com/ahkamdivine
🌼☘️🌼
⁩☘️⁩🌼‌☘️⁩🌼‌
⁩🌼‌☘️⁩🌼‌☘️⁩🌼‌

ـ🍃🌸🍃🌸
ـ🌸🍃🌸 ﷽
ـ🍃🌸
ـ🌸 #صله_رحم

❓چه‌کار کنیم تا مطمئن بشیم صله‌رحم کردیم؟ آیا لازمه حتماً خونه فامیل‌ بریم؟

📚 همه مراجع: نه. برای صله‌رحم حتماً لازم نیست برین خونه فامیلاتون؛ رفت‌وآمد یکی از راه‌های صله‌رحمه؛ اما راه‌های دیگه‌ای مثل هديه‌دادن، پيغام‌فرستادن، تماس تلفنى، سلام‌كردن و... هم هست.
همين اندازه كه قطع رحم نشه، كافیه و واجب رو انجام دادین.

📓 سيستانى، م۵۱۷؛ مکارم، استفتائات و دفتر: همه مراجع. برگرفته از رساله دانشجويی، سيد مجتبی حسينی.

⬅️ احکام به زبان خیلی ساده

🌸
🍃🌸https://eitaa.com/ahkamdivine
🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸

ـ⁣⁣⁣⁣🌺🌿🌼🌿🌺🌿🌼
ـ⁣⁣⁣⁣🌼🌿🌺🌿🌼﷽
ـ⁣⁣⁣⁣🌺🌿🌼
ـ⁣⁣⁣⁣🌼 #راه_رفتن_روی_قبر

❗️بعضی از مردم فکر می‌کنن که راه‌رفتن روی قبر مؤمنین اشکال نداره.

📛 درحالی‌که این درست نیست.

📚 طبق نظر مشهور مراجع شیعه، این کار مکروهه و بهتره انجام نشه، مگر اینکه ضرورتی وجود داشته باشه.

⭕️ نکته: اگه روی قبر آیات قرآن نوشته شده یا راه‌رفتن روی قبر بی‌احترامی باشه، این کار حرامه و نباید انجام بشه.

🔺 عروةالوثقی، مکروهات دفن.

⬅️ احکام به زبان خیلی ساده

🌼 https://eitaa.com/ahkamdivine
🌺🌿🌼
🌼🌿🌺🌿🌼
🌺🌿🌼🌿🌺🌿🌼

✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃 ﷽
🍃🍂🌺🍃
🌺
#سگ‌های_ناناز


❗️بعضی از مردم فکر می‌کنن که فقط سگ‌های ولگرد و بیچاره نجس هستن و سگ‌های زینتی و تربیت‌شده و ناناز هیچ مشکلی ندارن.

🚫 درحالی‌که این درست نیست.

✍️ سگ نجس‌العینه، یعنی تمام بدنش نجسه، با شستن هم پاک نمی‌شه؛ فرقی هم بین سگ زینتی و غیرزینتی، سگ کوچولو و بزرگ، سگ جیبی و مینیاتوری، سگ تربیت‌شده و زُمبه و پاکوتاه نیست.

⬅️ احکام به زبان خیلی‌ ساده

🌺 https://eitaa.com/ahkamdivine
🍃🍂🌺🍃
🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺

✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃 ﷽
🍃🍂🌺🍃
🌺
#ذکر_تجافی


❗️بعضی از مردم که دیر به نماز جماعت می‌رسن، موقع تشهدخوندن امام نیم‌خیز می‌شینن، اما هیچی نمی‌گن.


✍️ طبق نظر آیات عظام رهبری، مکارم، سیستانی، وحید و نوری: تشهدخوندن همراه امام در این حالت، نه‌تنها اشکال نداره، بلکه مستحب هم هست.

✍️ طبق نظر آیت‌الله شبیری، این کار در نماز جماعت واجبه و اگه می‌خوایم ثواب نماز جماعت رو ببریم، باید همراه امام تشهد رو بخونیم.

🔺 سیستانی، جامع، ج۱، م۱۹۵۰؛ رهبری، رساله نماز و روزه، م۷۴۶؛ مکارم، استفتائات؛ نوری، استفتائات، ج۲، س۱۹۶؛ وحید، رساله، م۱۴۴۷؛ زنجانی، استفتائات، ج۱، م2314.

⬅️ احکام به زبان خیلی ساده

🌺 https://eitaa.com/ahkamdivine
🍃🍂🌺🍃
🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺

ـ⁣⁣⁣⁣☘️⁩🌼‌☘️⁩🌼‌
ـ⁣⁣⁣⁣⁩🌼‌☘️⁩🌼‌﷽
ـ⁣⁣⁣⁣‌☘️⁩🌼‌
ـ⁣⁣⁣⁣🌼‌‌‌ #مهریه_دروغی

❓آقایی که خونه نداره، موقع تعيين مهريه، به دروغ يک‌دونگ‌ونيم از خونهٔ نداشته‌ش رو مهر زن کرده و براساس اون هم عقد دائم خونده شده. الآن تكليف عقد و مهريه چی می‌شه؟

📚 همه مراجع: عقد درسته، ولى مهريه باطله. حالا که این‌جور شده، مهر این خانم به‌اندازه مهریه خانم‌های هم‌رده و شأن خودشه، یعنی باید دید دختری با شأن و شئونات و زیبایی و تحصیلات و... این خانم، معمولاً چقدر مهریه براش قرار می‌دن، همون مقدار مهریه این خانم می‌شه.

🔺آيت‌الله خامنه‌‏اى، استفتا، س259؛ امام خمينى، تحريرالوسيله، ج2، المهر، م3؛ آيت‌الله سيستانى، منهاج‌الصالحين، ج3، م 288؛ دفتر همه مراجع؛ پرسمان احکام.

⬅️ احکام به زبان خیلی ساده

🌼 https://eitaa.com/ahkamdivine
☘️🌼
🌼☘️🌼
⁩☘️⁩🌼‌☘️⁩🌼

ـ⁣⁣⁣⁣🍭♥️🍭♥️🍭♥️
ـ⁣⁣⁣⁣🎀🍃🎀🍃🎀
ـ⁣⁣⁣⁣♥️🍭♥️🍃‌﷽
ـ⁣⁣⁣⁣🍃🎀🍃
ـ⁣⁣⁣⁣🍭♥️
ـ⁣⁣⁣⁣🎀 #رابطه_غیر_متعارف

❓اگه مردی از همسرش رابطه جنسی غیر متعارف بخواد، زن واجبه همراهی کنه؟

📚 آیات عظام خامنه‌ای، سیستانی، مکارم، وحید و نوری: نه واجب نیست مگه اینکه خانم خودش راضی باشه.

🔺رهبری، مکارم، وحید و نوری؛ استفتائات جامعةالزهرا؛ سیستانی؛ جامع، ج۴، م۲۵۹.

⬅️ احکام به زبان خیلی ساده

🍭
🍃🎀https://eitaa.com/ahkamdivine
♥️🍭♥️
🎀🍃🎀🍃
🍭♥️🍭♥️🍭
🍃🎀🍃🎀🍃🎀

ـ⁣⁣⁣⁣🍭♥️🍭♥️🍭♥️
ـ⁣⁣⁣⁣🎀🍃🎀🍃🎀
ـ⁣⁣⁣⁣♥️🍭♥️🍃‌﷽
ـ⁣⁣⁣⁣🍃🎀🍃
ـ⁣⁣⁣⁣🍭♥️
ـ⁣⁣⁣⁣🎀 #غسل_مس_میت

❓كسى كه به بدن مرده قبل از غسل دست بزنه، علاوه بر غسل مس میت باید بدن و لباسش رو هم آب بکشه؟

📚 همه مراجع (به جز مكارم): اگر دست يا لباس خودش يا بدن ميت مرطوب باشه، در این صورت محل تماس نجس شده و بايد آب بکشه تا پاک شه؛ اما اگر خشک باشن، مستحبه که محل تماس شسته بشه.

📚 آيت‌الله مكارم: اگه دست يا لباس خودش يا بدن ميت مرطوب باشه، در این صورت محل تماس نجس شده و بايد آب بکشه تا پاک بشه؛ اما اگر خشک باشن، بنابر احتياط واجب، باید محل تماس شسته بشه.

⭕️ نکته: چون آقای مکارم احتیاط واجب دارن، مقلدین ایشون می تونن در این مساله به سایر مراجع رجوع کنن.

⭕️ نکته: قبل از غسل اگر بدن میت گرم باشه غسل واجب نمی‌شه، فقط اگر بدن سرد بشه غسل داره ولی نجاست منتقل میشه چه بدن سرد باشه چه گرم باشه.

🔺 امام، فاضل، نورى، تعليقات على العروة، فى غسل الميت، م20؛ بهجت، وسيلة النجاة، ج1، م325؛ تبريزى، منهاج الصالحين، ج1، م333؛ وحيد، منهاج الصالحين، ج2، م333؛ دفتر: خامنه‌اى؛ مكارم، تعليقات على العروة، فى غسل الميت، م20

⬅️ احکام به زبان خیلی ساده
🍭
🍃🎀https://eitaa.com/ahkamdivine
♥️🍭♥️
🎀🍃🎀🍃
🍭♥️🍭♥️🍭
🍃🎀🍃🎀🍃🎀

ـ⁣⁣⁣⁣☘️🌺☘️🌺☘️
ـ⁣⁣⁣⁣🌺☘️🌺☘️
ـ⁣⁣⁣⁣☘️🌺☘️﷽
ـ⁣⁣⁣⁣🌺☘️
ـ⁣⁣⁣⁣☘️ #صدای_نازک_پیش_نامحرم

❓خانم‌ها وقتی با نامحرم صحبت می‌کنن، آیا باید صداشون رو مردونه کنن که یه وقت اون‌ها به گناه نیفتن؟

📚 همه مراجع: نه. این کار لازم نیست؛ همین‌طور عادی حرف بزنن، مشکلی نداره. اونی که اشکال داره، اینه که خانمی لحن صداش رو جوری نازک کنه که طرف مقابل تحریک بشه یا به گناه بیفته.

🔺 صافی، هدایةالعباد، ج۲، النکاح، م۲۹؛ سیستانی، منهاج‌الصالحین، ج۳، النکاح، م۲۹؛ نوری، مکارم و امام، تعلیقات علی‌العروة، ج۲، النکاح، م۳۹؛ استفتا از دفتر: وحید، بهجت و رهبری.

⬅️ احکام به زبان خیلی ساده

☘️
🌺☘️https://eitaa.com/ahkamdivine
☘️🌺☘️
🌺☘️🌺☘️
☘️🌺☘️🌺☘️

ـ⁣⁣⁣⁣🍒🍃🍓🍃🍒
ـ⁣⁣⁣⁣ 🍃🍓🍃🍒
ـ⁣⁣⁣⁣🍓🍃🍒﷽
ـ⁣⁣⁣⁣🍃🍒
ـ⁣⁣⁣⁣🍒 #جا_گرفتن_در_مسجد

❓اگه کسی تو مسجد برای نماز جا گرفته ولی خودش حضور نداره می‌شه با شروع جماعت در جای او نماز خوند؟

📚 آیات عظام رهبری و نوری: بله، می‌شه؛ با شروع نماز حق اون بنده خدا از بین میره و شما می تونید در جای او وایسید و نماز بخونید.

📚 آیات عظام مکارم و شبیری: با شروع نماز نه، اما وقتی که امام جماعت به رکوع بره حقش از بین میره و شما می‌تونید در جای او وایسید و نماز بخونید.

📚 آیت الله سیستانی: با شروع نماز نه، تا زمانی که امکان اقتدا کردن وجود داره (مثلا در رکعت آخر) حق نفر قبلی باقی می‌مونه.

📚 آیت الله وحید: اگر وسیله‌ای گذاشته حتی تا پایان نماز جماعت هم نمی‌شه جاش رو گرفت، بدون گذاشتن وسیله هم بنابر احتیاط واجب نمی‌شه.

⭕️نکته: بعضی مراجع نظرشون اینه که نمی شه به وسایل کسی که جا گرفته دست زد، پس اگر مثلا با یه مهر و جانماز کوچیک جا گرفته و بدون دست زدن بهش می‌شه نماز خوند اشکال نداره از جاش استفاده کنیم، اما اگر سجاده پهن کرده عملا امکان استفاده از اون‌جا وجود نداره.

🔺 استفتائات جامعة‌الزهرا؛ سیستانی 1182.

⬅️ احکام به زبان خیلی ساده

🍒
🍃🍒https://eitaa.com/ahkamdivine
🍓🍃🍒
🍃🍓🍃🍒
🍒🍃🍓🍃🍒

✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃 ﷽
🍃🍂🌺🍃
🌺
#نگاه_به_فیلم_مبتذل

❗️بعضی از مردم فکر می‌کنن که نگاه به فیلم‌های مبتذل و +18 اگه باعث تحریک انسان نشه، اشکال نداره.

👫 بعضی دیگه هم فکر می‌کنن که اگه متأهل باشن و با همسرشون نگاه کنن، اشکال نداره.

👩‍❤️‍👩 بعضی هم فکر می‌کنن اگه برای آموزش باشه، اشکال نداره.

🚫 درحالی‌که این‌طوری نیست.

✍️ این‌جور فیلما و تصاویر، با توجه به اینکه تحریک‌کننده شهوت و مقدمه ارتکاب گناه هستن، نگاه بهشون کلاً حرامه.

🔺استفتائات همه مراجع.

⬅️ احکام به زبان خیلی ساده

🌺 https://eitaa.com/ahkamdivine
🍃🍂🌺🍃
🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺

ـ💠🌀💠🌀
ـ🌀💠🌀 ﷽
ـ💠🌀
ـ🌀#موسيقی_بدون_مجوز

❓گوش‌دادن به ترانه و آهنگ خواننده‌های اون‌ور آبی که از نظر قانونی غیرمجازن، ولی از نظر شرعی مشکلی ندارن، چه حکمی داره؟

📚 آیات عظام امام خمینی، خامنه‌ای، بهجت، تبریزی، سیستانی، صافی، فاضل، نوری، مکارم و وحید:

📝 اگه از نظر شرعی موسيقى حرام نباشه، گوش‌دادن به اون حروم نيست؛ ولى رعايت قانون و مقررات واجبه.

🔺مكارم، استفتائات، ج2، س712؛ خامنه‌اى، اجوبةالاستفتائات، س1139؛ سيستانى، sistani.org (موسيقى)، ش27 و 22 و 10؛ نورى، توضيح‌المسائل (مسائل مستحدثه)؛ استفتائات، ج2 س541 و 547؛ دفتر: بهجت و وحيد.

⬅️ احکام به زبان خیلی ساده
🌀
💠🌀https://eitaa.com/ahkamdivine
🌀💠🌀
💠🌀💠🌀

✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃 ﷽
🍃🍂🌺🍃
🌺
#اقتدا_در_نماز_مستحبی

❗️بعضی از مردم همین که ببینن امام جماعت داره نماز می‌خونه، سریع بهش اقتدا می‌کنن!

🚫 درحالی‌که ممکنه این درست نباشه.

✍️ اگه امام جماعت نماز مستحبی می‌خونه، نمی‌شه بهش اقتدا کرد؛ اگه نمی‌دونیم نماز واجب می‌خونه یا مستحبی، بازم نمی‌شه بهش اقتدا کرد.

🔺 توضيح‌المسائل چند مرجع، م1410.

⬅️ احکام به زبان خیلی ساده

🌺 https://eitaa.com/ahkamdivine
🍃🍂🌺🍃
🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺

ـ⁣⁣⁣⁣🌸🎊🌸🎊🌸
ـ⁣⁣⁣⁣🎊🌸🎊🌸
ـ⁣⁣⁣⁣🌸🎊🌸﷽
ـ⁣⁣⁣⁣🎊🌸
ـ⁣⁣⁣⁣🌸 #نماز_قضا_یا_ادا

❓وقت نماز می‌شه اول نماز قضا خوند، بعد نماز اون روز رو؟

📚 مقام معظم رهبری: بله می‌شه. اتفاقاً اگه فقط یه نماز قضا داره، بنابر احتیاط واجب، باید اول اون نماز قضا رو بخونه و بعد نماز یومیه رو.

📚 آیت‌الله مکارم: بله می‌شه. اتفاقاً اگه فقط یک یا دو نماز قضا از یکی‌دو نماز قبلی داره، بنابر احتیاط واجب، باید اول اون نماز قضا رو بخونه و بعد نماز یومیه رو.

📚 آیات عظام سیستانی و وحید: بله می‌شه. اگه نماز قضا داره، بهتره اول اونا رو بخونه، البته تا جایی که وقت فضیلت نمازهای عادی نگذره.

📚 آیت‌الله نوری: بله می‌شه. هر کدوم رو مایله، می‌تونه اول بخونه.

🔺رهبری، رساله نماز و روزه، م640؛ سیستانی، م1840؛ مکارم، استفتائات، م2017؛ وحید، م1392؛ نوری م1383.

⬅️ احکام به زبان خیلی ساده

🌸
🎊🌸https://eitaa.com/ahkamdivine
🌸🎊🌸
🎊🌸🎊🌸
🌸🎊🌸🎊🌸

ـ⁣⁣⁣⁣🍒🍃🍓🍃🍒
ـ⁣⁣⁣⁣ 🍃🍓🍃🍒
ـ⁣⁣⁣⁣🍓🍃🍒﷽
ـ⁣⁣⁣⁣🍃🍒
ـ⁣⁣⁣⁣🍒 #سفر_بدون_رضایت_پدر

❓اگه خانم متأهلی بخواد بره کربلا، ولی پدرش راضی نباشه؛ رفتن به این سفر چه حکمی داره؟

📚 همه مراجع: در حالت عادی، خانم برای سفر به اجازه پدر و مادر نیازی نداره؛ اما چه آقا باشی چه خانم، اگر سفر باعث اذیت پدر و مادر بشه، رفتن حرامه؛ چون اذیت‌کردن والدین حرامه.

📚 توضیح اضافه از آیت‌الله سیستانی: البته به شرطی که منشأ این اذیت‌شدن مهربانی و دل‌سوزی والدین باشه.

⭕️ نکته: اگر سفر رفتن بدون اطلاع والدین، موجب رفع اذیت می‌شه در این حالت سفر مانعی نداره.

⭕️ نکته مهم: در سفر حرام، نماز دیگه شکسته نیست‌.

🔺 رساله ۱۳ مرجع، مسأله ۱۲۹۵، شبیری، رساله، م۱۳۰۴؛ مکارم، استفتائات.

🍒
🍃🍒https://eitaa.com/ahkamdivine
🍓🍃🍒
🍃🍓🍃🍒
🍒🍃🍓🍃🍒

ـ⁣⁣⁣⁣🍭♥️🍭♥️🍭♥️
ـ⁣⁣⁣⁣🎀🍃🎀🍃🎀
ـ⁣⁣⁣⁣♥️🍭♥️🍃‌﷽
ـ⁣⁣⁣⁣🍃🎀🍃
ـ⁣⁣⁣⁣🍭♥️
ـ⁣⁣⁣⁣🎀 #نماز_کربلا

❓نماز در حرم امام حسین(ع) مثل نماز در مکه و مدینه به‌صورت کامل خونده می‌شه؟

📚 مقام معظم رهبری: فقط در زیر گنبد و جاهایی که کنار قبر امام حسین حساب می‌شه (مثلاً تا فاصله ۲-۳ متری ضریح)، نماز کامله.

📚 آیت‌الله مکارم: در حرم مطهر، در تمام رواق‌ها و صحن‌های سرپوشیده حرم می‌شه نماز رو کامل خوند.

📚 آیت‌الله سیستانی: در حرم حضرت سیدالشهدا(ع) تا حدود یازده‌و‌نیم (۱۱/۵) متر از اطراف قبر مقدس، مختاریم که نماز رو شکسته یا کامل بخونیم.

📚 آیت‌الله وحید: در محدوده اطراف ضریح (زیر گنبد، نه رواق‌ها) از حرم حضرت سیدالشهدا(ع)، اختیار داریم که نماز رو کامل بخونیم یا شکسته؛ اگرچه کامل بخونیم، بهتره.

📚 آیت‌الله نوری: بنابر احتیاط واجب، اگه دورتر از اطراف ضریح مقدس نماز می‌خونین، شکسته به‌جا بیارین.

📚 آیت‌الله زنجانی: در شهرهای مکه، مدینه، نجف (یا کوفه) و کربلا، تا وقتی که قصد اقامت ده روزه نکردیم، باید نماز رو شکسته بخونیم.

⭕️ نکته: طبق نظر همه مراجع خواندن نماز بصورت شکسته هم در این اماکن درست و جایزه.

🔺 توضیح‌المسائل مراجع، م۱۳۵۶.

⬅️ احکام به زبان خیلی ساده
🍭
🍃🎀https://eitaa.com/ahkamdivine
♥️🍭♥️
🎀🍃🎀🍃
🍭♥️🍭♥️🍭
🍃🎀🍃🎀🍃🎀

ـ⁣⁣⁣⁣🌸🎊🌸🎊🌸
ـ⁣⁣⁣⁣🎊🌸🎊🌸
ـ⁣⁣⁣⁣🌸🎊🌸﷽
ـ⁣⁣⁣⁣🎊🌸
ـ⁣⁣⁣⁣🌸‌‌‌ #سجده_مقابل_حرم

❓سجده‌کردن در مقابل حرم امام حسین و دیگر ائمه‌(علیهم‌السلام) چه حکمی داره؟

📚 همه مراجع: سجده‌کردن برای غیرخدا حرامه. کسانی هم که سجده می‌کنن، اگه به قصد سجده برای امام باشه، کار حرامیه؛ ولی اگه برای شکر خدا باشه، اشکال نداره.

⭕️ نکته: اگه در دید دیگران طوری نشون بده که این سجده برای امامه یا این کار باعث بهانه‌دادن به دست دشمن باشه، بازم اشکال داره.

🔺 استفتا از دفتر مراجع.

⬅️ احکام به زبان خیلی ساده

🌸
🎊🌸https://eitaa.com/ahkamdivine
🌸🎊🌸
🎊🌸🎊🌸
🌸🎊🌸🎊🌸

ـ✨🌼✨🌼
ـ🌼✨🌼 ﷽
ـ✨🌼
ـ🌼 #زکات گندم

❓زکات گندم وخرما و کشمش چه مقدار هست؟

⬅️اگر مقدار گندم و خرما و کشمش از حدود ۸۴۷ ﮐﻴﻠﻮﮔﺮﻡ بیشتر شد زکات داره، مقدار زکاتش هم بستگی داره به این که برای آبیاری اش از چه آبی استفاده شده

1) آب باران یا نهر یا قنات: زکات اون یک دهم (یعنی ۱۰ درصد)⛈

2) آب چاه یا رودخونه که به وسیله پمپ آب یا دلو (سطل) یا تلمبه و مانند اون از چاه یا رودخانه آب بکشند و آبیاری کنند: زکات اون یک بیستم (یعنی 5 درصد) 💦

🔸 مخارجی که کردیم چی می‌شه؟

📚 مقام معظم رهبری: بنابر احتیاط واجب اگر محصول تون به حد نصاب رسید، زکات بهتون واجب می شه اما قبل از پرداخت زکات می‌تونید هزینه هایی که ﺑﺮﺍﯼ کاشت و برداشت محصولات شده رو ﮐﺴﺮ ﮐﻨید، بعد زکات بقیه اش رو بدید.

📚آیات عظام سیستانی و شبیری: بنابر احتیاط واجب مخارج رو نمی‌تونید کسر کنید و اگر مقدار محصول به حد نصاب رسید باید زکاتش رو بدید.

📚 آیات عظام مکارم، نوری: ﻣﺨﺎﺭج و هزینه هایی که ﺑﺮﺍﯼ کاشت و برداشت محصولات شده رو می تونید ﺍﺯ ﺣﺎﺻﻞ ﮐﺴﺮ ﮐﻨید و بعد اگر اضافه به حد نصاب رسید زکاتش رو بدید.

📚آیت الله وحید: بنابر احتیاط واجب مخارجی که قبل از تعلق زکات انجام شده رو نمی توانید کسر کنید و اگر مقدار محصول به حد نصاب رسید باید زکاتش رو بدید.

⭕️ نکته: با توجه به این که آیات عظام وحید، شبیری و سیستانی در موضوع کم کردن مخارج احتیاط واجب دارن، مقلدین ایشون در این مساله می تونن به نظر سایر مراجع مراجعه کنن.

🔺 امام خمینی، م ۱۸۶۴، ۱۸۷۵ و ۱۸۸۰؛ سیستانی، جامع المسائل، ج۲ م ۹۰۱؛مکارم؛ رساله، م۱۶۰۷؛ شبیری؛ رساله، م۱۸۸۹؛ نوری؛ رساله، م ۱۸۷۷؛ وحید؛ رساله، م ۱۸۹۸

⬅️ احکام به زبان خیلی ساده

🌼
✨🌼 https://eitaa.com/ahkamdivine
🌼✨🌼
✨🌼✨🌼

ـ🍃🌸🍃🌸
ـ🌸🍃🌸 ﷽
ـ🍃🌸
ـ🌸 #ازدواج_در_عده

❓ خانمی که در عده است، اگه در عده عقدش کنی، تا ابد بهش نامحرم می‌شی! اما حکم رو نمی‌دونستیم، الآن تکلیف چیه؟

📚 آیات عظام خامنه‌ای، سیستانی، مکارم، وحید، نوری و شبیری: اگه بعد از عقد، درحالی‌که خانم در عده است، رابطه جنسی هم برقرار كردین، برای همیشه به هم حرام می‌شین؛ اما اگه رابطه جنسی نداشتین، با توجه به اینکه هر دو حکم رو نمی‌دونستین، فقط عقد باطله و می‌تونین بعد از پايان عده، باهم ازدواج كنین.

⭕️ نکته: اگه خدای‌ناکرده گرفتار همچین مسئله‌ای هستین، حتماً با دفتر مرجعتون مشورت کنین، شاید در بعضی حالات استثنائی وجود داشته باشه که براساس اون، حرام ابدی نشده باشین؛ مثلاً آقای مکارم می‌گن: «اگه در عقد رابطه جنسی هم داشتن، اما عقدشون رو خودشون نخوندن و کسی به وکالت از طرف اونا خونده، بازم حرام ابد نیستن و بعد از عده، می‌تونن باهم ازادواج کنن».

🔺توضيح‌المسائل مراجع، م2401؛ وحيد، رساله، م2465؛ نورى، رساله، م2367؛ خامنه‌اى، استفتا، س122؛ سیستانی، جامع، ج۴، م۱۱۹؛ زنجانی، رساله، م2409؛ مکارم، رساله، م۲۰۵۲.

🌸
🍃🌸https://eitaa.com/ahkamdivine
🌸🍃🌸
🍃🌸🍃🌸

ـ✨🌼✨🌼
ـ🌼✨🌼 ﷽
ـ✨🌼
ـ🌼 #جلوتر_ایستادن_خانم_ها

❓موقع نمازخوندن خانم‌ها باید عقب‌تر از آقایون بایستن؟

📚 آیات عظام خامنه‌ای و وحید: بین زن و مرد در نماز، حداقل باید یک وجب فاصله باشه (رهبری: بنابر احتياط واجب) و با رعايت فاصله، اگه زن مساوی یا جلوتر از مرد بايسته، نمازش درسته.

📚 آيت‌الله نورى: اگه خانم‌ها جلوتر از مردها هم باشن، نماز اشكال نداره؛ ولى بهتره خانم‌ها عقب‌تر از آقایون بايستن.

📚 آیت‌الله مكارم: زن بايد عقب‌تر از مرد بايسته، وگرنه نمازش باطله و فرقى بين محرم و نامحرم هم نيست.

📚 آیت‌الله سیستانی: زن بنابر احتیاط واجب، باید عقب‌تر از مرد بايسته، وگرنه نماز هر دو یا یکی با توجه به توضیحاتی که در رساله اومده، بنابر احتیاط واجب، باطله و فرقى بين محرم و نامحرم هم نيست.

⭕️ نکته: اگه فاصله بین خانم و آقا بیشتر از پنج متر باشه یا پرده‌ای چیزی بین زن و مرد وجود داشته باشه، در این صورت به نظر همه مراجع، نماز درسته و مشکلی نیست.

⭕️ نکته: احتیاط واجب، یعنی توی این مسئله می‌تونیم به نظر مرجع اعلم بعد از مرجع خودمون که فتوای قطعی داره، عمل کنیم.

🔺 رهبری، اجوبةالاستفتائات، س۳۷۴؛ توضيح‌المسائل مراجع، م۸۸۶؛ وحيد، توضيح‌المسائل، م۸۹۶؛ پرسمان احکام.

⬅️ احکام به زبان خیلی ساده

🌼
✨🌼 https://eitaa.com/ahkamdivine
🌼✨🌼
✨🌼✨🌼

ـ⁣⁣⁣⁣🌸🎊🌸🎊🌸
ـ⁣⁣⁣⁣🎊🌸🎊🌸
ـ⁣⁣⁣⁣🌸🎊🌸﷽
ـ⁣⁣⁣⁣🎊🌸
ـ⁣⁣⁣⁣🌸‌‌ #تشهد_فراموش_شده

❓اگه کسی در بین نماز تشهد رو یادش بره و بعد نماز یادش بیاد، باید چیکار کنه؟

📚 آیات عظام سیستانی، مکارم، شبیری و وحید: هر وقت یادتون اومد، فقط کافیه با وضو و رو به قبله بشینین و دو تا سجده سهو انجام بدین.

📚مقام معظم رهبری: بنابر احتیاط واجب، هر وقت یادتون اومد، با وضو رو به قبله میشینین و قضای تشهد رو بدون سلام به‌جا میارین، بعد هم دو تا سجده سهو انجام میدین.

📚 آیت‌الله نوری: هر وقت یادتون اومد، با وضو رو به قبله می‌شینین و قضای تشهد رو بدون سلام به‌جا میارین، بعد هم بنابر احتیاط واجب، دو تا سجده سهو انجام می‌دین.

🔺رهبری، رساله، م397؛ مکارم، رساله، م1107؛ سیستانی، رساله جامع، م1685؛ شبیری، رساله، م1111؛ وحید، رساله، م1254؛ نوری، م1237 و 1246.

⬅️ احکام به زبان خیلی ساده

🌸
🎊🌸https://eitaa.com/ahkamdivine
🌸🎊🌸
🎊🌸🎊🌸
🌸🎊🌸🎊🌸

ـ🍄✨🍄✨
ـ✨🍄✨ ﷽
ـ🍄✨
ـ✨ #وضو_در_حضور_نامحرم

❓وضوگرفتن خانم‌ها در جايى كه مرد نامحرم هست و اونا رو مى‌بينه، چه حکمی داره؟

📚 آیات عظام امام، رهبری، مکارم، سیستانی، وحید و نوری: این که نامحرم دست، مو یا جای دیگه بدن خانم رو ببینه، هم برای اون نامحرم و هم برای این خانم حرامه؛ اما وضویی که گرفته، درسته و باطل نمی‌شه.

🔺 امام، سيستانى، نورى، مكارم و فاضل، تعليقات على العروة، ج1، شرايط الوضو، م30؛ دفتر: رهبری و وحيد.

⬅️ احکام به زبان خیلی ساده

✨ https://eitaa.com/ahkamdivine
🍄✨
✨🍄✨
🍄✨🍄✨

ـ⁣⁣⁣⁣🌸🎊🌸🎊🌸
ـ⁣⁣⁣⁣🎊🌸🎊🌸
ـ⁣⁣⁣⁣🌸🎊🌸﷽
ـ⁣⁣⁣⁣🎊🌸
ـ⁣⁣⁣⁣🌸‌‌ #دست_دادن_با_فامیل

❓در بعضى مناطق رسمه که وقتی زن و مرد به‌هم می‌رسن، دست می‌دن؛ مخصوصاً اگه فامیل باشن! اگه کسی هم این کار رو نکنه، توهین حساب می‌شه. حكم دست‌دادن در این شرایط چيه؟

📚 همه مراجع: دست‌دادن با زن نامحرم حرامه.
احکام الهی باید حفظ و رعایت بشه و اگه كسى ناراحت می‌شه، حكم شرعى رو براش توضیح بدين تا متوجه بشه شما قصد بی‌ادبی ندارین.

⭕️ نکته: لمس بدن نامحرم از روی مانع یا با دستکش، اگه باشهوت و لذت جنسی همراه نباشه و ترس افتادن به حرام و گناه هم وجود نداشته باشه و مفسده دیگه‌ای هم در کار نباشه، به نظر اکثر مراجع اشکال نداره (البته در این صورت هم طبق نظر بعضی، نباید لمس با فشار همراه باشه).

🔺خامنه‌اى، استفتا، س515 و 479؛ نورى، استفتائات، ج2، س655؛ مكارم، استفتائات، ج1، س818؛ سيستانى، منهاج‌الصالحين، ج2، النكاح، م16؛ امام، تحريرالوسيله، ج2، النكاح، م20؛ دفتر: وحيد.

⬅️ احکام به زبان خیلی ساده

🌸
🎊🌸https://eitaa.com/ahkamdivine
🌸🎊🌸
🎊🌸🎊🌸
🌸🎊🌸🎊🌸

ـ⁣⁣⁣⁣☘️🌺☘️🌺☘️
ـ⁣⁣⁣⁣🌺☘️🌺☘️
ـ⁣⁣⁣⁣☘️🌺☘️﷽
ـ⁣⁣⁣⁣🌺☘️
ـ⁣⁣⁣⁣☘️ #سجده_بدون_آرامش

❓اگه بعد بلندشدن از سجده اول، قبل از اینکه بدن آروم بگیره، سریع آدم بره برای سجده دوم، حکم نمازش چیه؟

📚 همه‌ مراجع: اگه عمداً این کار رو کرده، نمازش باطله.

🔺آموزش مصور احکام، ص255؛ سیستانی، رساله جامع، م1246؛ شبیری، م1065؛ مکارم، م950؛ نوری، م1057؛ منهاج‌الصالحین، ج2، ص191، الخامس.

⬅️ احکام به زبان خیلی ساده

☘️
🌺☘️https://eitaa.com/ahkamdivine
☘️🌺☘️
🌺☘️🌺☘️
☘️🌺☘️🌺☘️

ـ🍁🍂🍁🍂
ـ🍂🍁🍂 ﷽
ـ🍁🍂
ـ🍂 #نجاست_بعد_از_وضو

❓ اگه یکی از اعضاى وضو، مثل دست بعد از شستن نجس بشه، باید چه‌کار کرد؟

📚همه مراجع: وضو درسته، فقط برای نماز باید نجاست رو پاک کنیم و جاش رو آب بکشیم.

🔺توضيح‌المسائل مراجع، م276؛ وحيد، توضيح‌المسائل، م282؛ خامنه‌اى، اجوبةالاستفتائات، س132.

⬅️ احکام به زبان خیلی ساده

🍂
🍁🍂https://eitaa.com/ahkamdivine
🍂🍁🍂
🍁🍂🍁🍂

✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃 ﷽
🍃🍂🌺🍃
🌺
#جوشیدن_خرما_و_کشمش


❗️بعضی از مردم فکر می‌کنن که جوشیدن خرما و کشمش توی غذا اون رو نجس و حرام می‌کنه.

📛 درحالی‌که ...

✍️ طبق نظر اکثر مراجع، خرما و مویز و کشمش و آب اونا اگه جوش هم بیاد، پاکه و خوردنشون حلال.

🤌آقای مکارم توی این مسئله نظرشون فرق می‌کنه:

🔸 آیت‌الله مکارم: هرگاه مویز و کشمش را در غذا بریزند و بجوشد، به‌طوری‌ که آب به داخل آن نفوذ کند و آب داخلش نیز بجوشد، حرام می‌شود، اما نجس نیست و می‌توان آنها را جدا کرد و غذا را خورد؛ ولی در حال سرخ‌کردن و دم‌کردن در برنج و امثال آن مانعی ندارد.
در مورد خرما نیز اگر آب آن در غذا وارد شود و بجوشد و مستهلک شود، مانعی ندارد؛ ولی اگر مقدار آن به‌قدری باشد که بجوشد، ولی مستهلک نشود، نمی‌توان آن را خورد.

🔺توضیح‌المسائل مراجع، ج1، م114.

⬅️ احکام به زبان خیلی‌ ساده

🌺 https://eitaa.com/ahkamdivine
🍃🍂🌺🍃
🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺

ـ🍁🍂🍁🍂
ـ🍂🍁🍂﷽
ـ🍁🍂
ـ🍂#مقدار_شستن_صورت

❓ آيا موقع وضو لازمه که گوش تا گوش صورت شسته بشه؟

📚 همه مراجع: موقع وضوگرفتن لازمه که پهناى صورت به‌اندازه بين انگشت وسطی و شَست شسته بشه؛ اما براى اطمينان بايد كمى بیشتر رو هم بشوریم.

🔺 توضيح‌المسائل مراجع، م237؛ وحيد، توضيح‌المسائل، م243؛ نورى، توضيح‌المسائل، م238؛ دفتر: خامنه‌اى.

⬅️ احکام به زبان خیلی ساده

🍂 https://eitaa.com/ahkamdivine
🍁🍂
🍂🍁🍂
🍁🍂🍁🍂

ـ⁣⁣⁣⁣🍒🍃🍓🍃🍒
ـ⁣⁣⁣⁣ 🍃🍓🍃🍒
ـ⁣⁣⁣⁣🍓🍃🍒﷽
ـ⁣⁣⁣⁣🍃🍒
ـ⁣⁣⁣⁣🍒 #آب_برای_غسل_نیست

❓اگه کسی شب جنب بشه، اما قبل از اذان صبح به آب دسترسی نداشته باشه که غسل کنه، تکلیفش چیه؟

📚 همه مراجع: اگه تا قبل از اذان صبح به آب دسترسى پیدا نکرد، تيمم بدل از غسل (تیمم به‌جای غسل) كنه و روزه‌ش رو بگیره.

⭕️ نکته: این تیمم چون به جای غسل جنابته، به‌جای وضو هم حساب می‌شه و برای نماز لازم نیست دیگه وضو بگیره؛ مگه این‌که کاری که وضو رو باطل می‌کنه، انجام داده باشه.

⭕️ نکته: کسی که در شب‌های ماه رمضان جنب بشه، اگه تا قبل از اذان صبح بیدار بشه، باید غسل کنه؛ وگرنه روزه اون روزش باطل می‌شه.

🔺دفتر: همه مراجع.

⬅️ احکام به زبان خیلی ساده

🍒 https://eitaa.com/ahkamdivine
🍃🍒
🍓🍃🍒
🍃🍓🍃🍒
🍒🍃🍓🍃🍒

ـ⁣⁣⁣⁣🌸🎊🌸🎊🌸
ـ⁣⁣⁣⁣🎊🌸🎊🌸
ـ⁣⁣⁣⁣🌸🎊🌸﷽
ـ⁣⁣⁣⁣🎊🌸
ـ⁣⁣⁣⁣🌸 #خوردن_تا_آخر_اذان

❓اگه سحر تا آخر اذان غذا بخوریم، روزه‌مون باطل می‌شه؟

🔶 جواب ساده‌ش اینه:

📚 همین‌که «الله اکبر» رو گفتن، دیگه نباید چیزی بخوریم؛ حتی اون لقمهٔ توی دهن رو هم نباید قورت بدیم.

🔶 جواب فنی‌ش هم اینه:

📚 همه مراجع:
ملاک براى شروع روزه اینه که فجر صادق طلوع کنه. اگه با شروع اذان و پخش اون از رادیو و تلویزیون یا بلندگوی مسجد و... به طلوع فجر اطمينان پيدا كنین، دیگه نبايد چيزى بخورین؛ حتی اگه لقمه‌اى توی دهانتونه، نبايد اونم فرو ببرین.

⭕️ نکته: صبح، هم فجر صادق داره و هم فجر کاذب. «فجر کاذب»، یعنی زمانی‌که سفیدی توی مشرق ایجاد می‌شه و «فجر صادق»، یعنی زمانی که اون سفیدی توی طرف مشرق آسمون پراکنده می‌شه. از زمان طلوع فجر صادق می‌تونیم نماز صبح رو بخونیم.

🔺 توضيح‌المسائل مراجع، م۷۴۲ و ۱۵۷۴؛ عروه الوثقی، فصل فی زمان الذی یصح فیه الصوم.

⬅️ احکام به زبان خیلی ساده
🌸
🎊🌸https://eitaa.com/ahkamdivine
🌸🎊🌸
🎊🌸🎊🌸
🌸🎊🌸🎊🌸

‌ـ⁣⁣⁣⁣☘️⁩🌼‌☘️⁩🌼‌
ـ⁣⁣⁣⁣⁩🌼‌☘️⁩🌼‌﷽
ـ⁣⁣⁣⁣‌☘️⁩🌼‌
ـ⁣⁣⁣⁣🌼 #نیت_روزه_رمضان

❓ شنیدم یکی از واجبات روزه، نیته؛ نیت روزه ماه رمضان رو کی باید انجام بدیم؟

📚 همه مراجع: بله، براى روزهٔ ماه رمضان حتما باید قبلش نیت کنیم، زمان انجامش هم از شب قبله تا اذان صبح، البته می‌تونیم شب اول، کل ماه رو هم یک‌جا نیت کنیم.😍

⭕️ نکته: کسی که از روی فراموشی یا جهل نیت روزه ماه رمضان رو نکرده تا اذان ظهر هر وقت یادش اومد همچنان می تونه نیت کنه. (رهبری، وحید و زنجانی: به احتیاط واجب قضای روزه این روز رو هم بعدا به جا بیاره.)

⭕️ نکته: نیت و تصمیم فرقی ندارن. اصلاً نیت یعنی تصمیم‌گرفتن؛ همین که تصمیم داریم فردا رو روزه بگیریم، می‌شه نیت‌کردن.

🔺وحيد، توضيح‌المسائل، م۱۵۶۰، ۱۵۶۱، ۱۵۷۲ و ۱۵۷۳؛ توضيح‌المسائل مراجع، م۱۵۵۲، ۱۵۵۳، ۱۵۵۵ و ۱۵۶۵؛ رساله جامع، ج۱، احکام نیت؛ رهبری، رساله نماز و روزه، م 810.

⬅️ احکام به زبان خیلی ساده
🌼‌
☘️⁩🌼‌https://eitaa.com/ahkamdivine
🌼‌☘️⁩🌼‌
☘️⁩🌼‌☘️⁩🌼‌

ـ⁣⁣⁣⁣🌸🎊🌸🎊🌸
ـ⁣⁣⁣⁣🎊🌸🎊🌸
ـ⁣⁣⁣⁣🌸🎊🌸﷽
ـ⁣⁣⁣⁣🎊🌸
ـ⁣⁣⁣⁣🌸 #روزه_مستحاضه

❓خانمی که استحاضه متوسطه یا کثیره است، اگه غسل‌هایی رو که برای نمازش واجبه، انجام نده، روزه‌ش درسته؟

📚آیات عظام رهبری و نوری: نه درست نیست، خانم مستحاضه به‌شرطی روزه‌ش درسته که غسل‌های استحاضه طول روز رو که برای خوندن نماز واجب می‌شه، انجام بده و همین‌طور بنابر احتیاط واجب، باید غسل نماز مغرب و عشای شب قبل رو هم انجام داده باشه.

📚آیت‌الله مکارم: نه درست نیست، خانم مستحاضه بنابر احتیاط واجب، به‌شرطی روزه‌ش درسته که غسل‌های استحاضه طول روز و غسل نماز مغرب و عشای شب قبل رو انجام داده باشه.

📚 آیات عظام سیستانی و شبیری: بله. روزه درسته و درستی روزه ربطی به انجام این غسل نداره.

📚آیت‌الله وحید: اگه غسل استحاضه متوسطه گردنش بوده، بله، روزه درسته و درستی روزه ربطی به انجام این غسل نداره؛ اما اگه غسل استحاضه کثیره گردنشه، به‌شرطی روزه‌ش درسته که غسل‌های استحاضه طول روز رو که برای خوندن نماز واجب می‌شه، انجام بده و همین‌طور بنابر احتیاط واجب، باید غسل نماز مغرب و عشای شب قبل رو هم انجام داده باشه.

⭕️ نکته: احتیاط واجب، یعنی توی این مسئله می‌تونیم به نظر مرجع اعلم بعد از مرجع خودمون که فتوای قطعی داره، عمل کنیم.

🔺سیستانی: رساله جامع، ج۱، م۴۱۶؛ رهبری: استفتا؛ مکارم، رساله، م۴۱۸؛ شبیری، رساله، م۱۶۵۲؛ وحید، رساله، م۱۶۵۱؛ همان، منهاج، ج۲، م۹۹۲؛ نوری، رساله، م۴۱۹.

⬅️ احکام به زبان خیلی ساده
🌸
🎊🌸https://eitaa.com/ahkamdivine
🌸🎊🌸
🎊🌸🎊🌸
🌸🎊🌸🎊🌸

ـ⁣⁣⁣⁣🎀🍃🎀🍃🎀
ـ⁣⁣⁣⁣♥️🍭♥️🍃‌﷽
ـ⁣⁣⁣⁣🍃🎀🍃
ـ⁣⁣⁣⁣🍭♥️
ـ⁣⁣⁣⁣🎀 #روزه_های_حرام

❓چه روزه‌هایی حرام هستن؟

1️⃣ روزه يوم‌الشک: روزى كه نمى‌دونیم آخر ماه شعبانه یا اول رمضان. البته روزه به نيت ماه رمضان اشکال داره، وگرنه به نیت مستحبی یا قضا اشکال نداره؛

2️⃣ روزه عيد فطر؛

3️⃣ روزه عيد قربان؛

4️⃣ روزه ايام تشريق: یازدهم تا سیزدهم ذی‌الحجه براى كسانى كه در حج و منطقه منا هستن؛

5️⃣ روزه سكوت: یعنی انسان تصمیم بگیره که به نیت روزه، در همه یا قسمتی از روز سکوت کنه؛

6️⃣ روزه وصال: یعنی نیت کنه که به جز صبح تا شب، شب تا سحر هم روزه بگيره؛ یا نیت کنه که دو روز پشت‌‌سرهم، بدون افطار روزه بگیره؛

7️⃣ روزه مستحبى زن بدون رضایت همسر.
بعضی از مراجع: فقط جايى كه با حق همسرش (رابطه جنسی) منافات داشته باشه؛

8️⃣ روزه مستحبى فرزند، البته جايى كه باعث آزار و اذيت پدر و مادر بشه؛

9️⃣ روزه كسی كه روزه براش ضرر داره؛

🔟 روزه مسافر، به‌جز مواردى كه استثنا شده.

⭕️ نکته: اینهایی که گفتیم، فقط فهرست بود. روزه‌های حرام دیگه‌ای هم هست که در کتاب‌های مفصّل گفته شده و ما فقط معروف‌هاش رو گفتیم. هر کدوم از موارد بالا هم کلی جزئیات داره که به مرور می‌گیم.

🔺 منبع: رساله همه مراجع، بخش روزه.

⬅️ احکام به زبان خیلی ساده

🍭
🍃🎀https://eitaa.com/ahkamdivine
♥️🍭♥️
🎀🍃🎀🍃
🍭♥️🍭♥️🍭

ـ⁣⁣⁣⁣🌺🌿🌼🌿🌺🌿🌼
ـ⁣⁣⁣⁣🌼🌿🌺🌿🌼﷽
ـ⁣⁣⁣⁣🌺🌿🌼
ـ⁣⁣⁣⁣🌼 #معاف_از_روزه

❓به چه کسانی روزه واجب نیست؟

📚 همه مراجع: روزه‌گرفتن به افراد زیر واجب نيست:

1️⃣ پيرمرد و پيرزنى كه گرفتن روزه براشون سختی زیادی داره که معمولاً قابل‌تحمل نیست.
2️⃣ زن باردار یا شیردهی كه گرفتن روزه براى بچه‌ش يا خودش ضرر داره.
3️⃣ مریضی كه گرفتن روزه براش ضرر داره.
4️⃣ كسى كه مریضی «عطش و تشنگی زياد» داره و نمى‌تونه تشنگى رو تحمل كنه.
5️⃣ كسى كه به بلوغ شرعی نرسيده.
6️⃣ زنى كه خون حيض و نفاس می‌بينه.
7️⃣ مسافری که در وطن نیست و قصد موندن کمتر از ده روز رو داره.
8️⃣ دخترى كه به‌خاطر ضعیف‌بودن، گرفتن روزه براش سختی زیاد و ضرر داره.
9️⃣ كسى كه بى‌هوشه يا توی كماست.
🔟 ديوانه‌‌ها.

👈 البته هر کدوم از اینا، احکام و شرایطی دارن، بعضی قضا یا کفاره دارن که بعداً می‌گیم.

🔺توضيح‌المسائل مراجع، م۱۷۲۹ و ۱۷۲۵؛ العروة‌الوثقى، ج۲، كتاب‌الصوم، فصل فى‌ طرق ثبوت‌الهلال.

⬅️ احکام به زبان خیلی ساده

🌼 https://eitaa.com/ahkamdivine
🌺🌿🌼
🌼🌿🌺🌿🌼
🌺🌿🌼🌿🌺🌿🌼

.
ـ⁣⁣⁣⁣☘️⁩🌼‌☘️⁩🌼‌
ـ⁣⁣⁣⁣⁩🌼‌☘️⁩🌼‌﷽
ـ⁣⁣⁣⁣‌☘️⁩🌼‌
ـ⁣⁣⁣⁣🌼 #کفاره_و_قضای_باردار

❓خانمی که به‌خاطر بارداری روزه نگرفته، تکلیف کفاره و قضای روزه‌ش چیه؟

📚 آیات عظام رهبری، سیستانی، مکارم، وحید و نوری: قضای روزه‌هاش رو باید بگیره.

👈 مگه اینکه نتونه:
🔸 در این صورت، اگه عذرش برای نگرفتن قضای روزه‌ها تا رمضان سال بعد شیردهی و بارداری باشه، باید قضای روزه‌ها رو بعداً بگیره.
🔸 ولی اگه عذری (مثل بیماری) داشته که روزه‌ برای خودش ضرر داره، روزه‌ها قضا نداره، اما باید یه بار فدیه بده.

❓کفاره چی؟

👈اگه بدون هیچ عذری قضای روزه‌ها رو تا رمضان سال بعد نگرفته:
📚 آیات عظام رهبری، سیستانی، مکارم، وحید و نوری: بله. بابت تأخیر باید کفاره تأخیر بده.

👈 اگه در طول سال عذرش بارداری و شیردهی بوده و نتونسته به همین خاطر قضای روزه‌ها رو بگیره:
📚 آیات عظام رهبری و مکارم: در این صورت، کفاره تأخير واجب نیست.
📚 آیات عظام سیستانی و نوری: در این صورت هم باید کفاره تأخیر بده.
📚 آیت‌الله وحید: در این صورت هم بنابر احتیاط واجب، باید کفاره تأخیر بده.

👈 اگه روزه برای مادر و بچه هر دو ضرر داره: حکمش دقیقاً مثل حالتیه که برای خود مادر ضرر داره.

⭕️ نکته: کفاره برای هر روز، ۷۵۰ گرم گندم یا برنج یا نون یا... است که باید به فقیر داده بشه.

🔺 رهبری، رساله نماز و روزه، م۹۵۴ و ۹۵۵؛ سیستانی، رساله جامع، ج۲، م۲۰۴ و ۲۰۵؛ مکارم، رساله، م۱۴۵۳ و ۱۴۵۴؛ نوری، رساله، م۱۷۲۵ و ۱۷۲۶؛ وحید، رساله، م۱۷۳۶ و ۱۷۳۷؛ احکام بانوان، س۱۳۵ و ۱۳۶؛ استفتائات جامعةالزهرا.

⬅️ احکام به زبان خیلی ساده
🌼‌
☘️⁩🌼‌https://eitaa.com/ahkamdivine
🌼‌☘️⁩🌼‌
☘️⁩🌼‌☘️⁩🌼‌

🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄﷽🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄•
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
@edmolavand
#قرارگاه_فرهنگی_میرمریم
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

جمعه هفدهم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 22:33 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

جمعه هفدهم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 22:33 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

🌍مقریکلا 🌿خانواده مقری | تبارشناسی

🌍#مقریکلا
🌿#مقری

✍مُقرى (طایفه) moqri حوزه ی جغرافیایی سکونت این طایفه روستاهای حاجی کلا ، گشنیان و مقریکلای بندپی است.
در یکی از روستاهای نزدیک ساری نیز طایفه ای به همین نام زندگی میکنند. این طایفه دامدار بوده، ییلاق را در گردنه سر نزدیک آلاشت می گذراند و قشلاق آنها لفور است.
در شهرها، به ویژه در قائمشهر پراکندگی زیادی دارند، این گمان وجود دارد که مقری (مکری) های لفور از مقری های مکری بندپی بودند که بعدها به حوالی سوادکوه آمده اند. برخی از مردم این طایفه برآنند که مقری ها از آغاز در لفور سکونت داشته، در دوره ی قاجاریه به سبب شیوع وبا در منطقه و مرگ و میر بسیاری از مردم به حدود بندپی و ساری کوچ کردند.
پژوهشگر محسن داداش پور باکر در ادامه می نویسد: یکی از مهمترین ایل‌های شکاک ارومیه و خوی و ترکیه ایل مقری می باشد. شِکاک نام یکی از ایل‌های بزرگ کُرد ساکن استان آذربایجان غربی می‌باشد.
سکونتگاه مقری ها در شهرستان سلماس منطقه شپیران سلماس، انزل ارومیه بخش مرکزی ارومیه، صومای و برادوست گزارش شده است. اطلاعاتی از پیوندشان با مقری های بندپی، لفور و سایر نقاط مازندران حاصل نشد. به‌ نوشته ی اشرف‌الدین بدلیسی، مکری از بازماندگان شاهزادگان اردلان بود و نامش را از یکی از رهبران آن، یک مکار خاص می‌گیرد. به نظر می رسد ریشه ی مقری از مکری نباشد.
مقری نام رودخانه است و مقری کلا نام روستایی در بخش بندپی غربی بابل است که روزگاری در عهد قاجار مرکز بخش بندپی بوده است.
در برخی نوشتار وجه تسمیه آن را اینگونه بیان کردند: مقری از کلمه ی قرأ و قرّاء یعنی خوانندگان قران گرفته شده است.

⚠️چاپ و نشر مطالب #بدون_نام بردن از نگارنده و منبع #پژوهش_ادملاوند مجاز نبوده و درج منبع الزامی است.

🟠با توجه به نسبی بودن علم تاریخ، این مطالب تا زمانی اعتبار دارد که سند اصیل و متقنی آن را نفی نکند.
در صورتی که اسناد جدید و دارای اصالتی به دست آید که با مطالب موجود در این پژوهش تعارض داشته باشد، نگارنده بدون هیچ گونه تعصبی ، آن را خواهد پذیرفت.

⚠️کلیه های آثار [فیلم و نمایه و اسناد و نوشتار] منتشر شده در این صفحه تحت حمایت #نگارخانه_ادملا و یا #پژوهش_اِدمُلّاوَند | زیر مجموعه ی آوات قلمܐܡܝܕ صرفا فقط دارای #ارزش_پژوهشی هستند و ارزش قانونی دیگری ندارند.

🟡تمامی حقوق برای محسن داداش پور باکر محفوظ است .
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

جمعه هفدهم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 22:33 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

✅ در حاشیه اکران فیلم معاویه و توضیحات لازمه

🟡 #ورق_بزنید | آنچه که سریال معاویه به شما نمی‌گوید!

🔸 در هیاهوی سریال‌ها و صنعت فیلم، گاهی تاریخ را آن‌طور که دوست دارند روایت می‌کنند. در این مطلب، با بررسی اسناد و روایات معتبر از منابع اهل سنت، واقعیت‌های تاریخی را درباره معاویه بازگو کرده‌ایم

@TebyanOnline
🌐#تبیان
📚#پرسش_و_پاسخ
📍#آگاهی_بخشی
🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄﷽🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄•
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
@edmolavand
#قرارگاه_فرهنگی_میرمریم
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

✍در حاشیه اکران فیلم «معاویه» در برخی کشورهای عربی منطقه

✅ در کتاب «مسائل احمد بن حنبل» اثر اسحاق بن ابراهیم نیشابوری متوفی ۲۷۵ قمری از علی بن جعد از بزرگان اهل سنت نقل شد که گفت:
«به خدا سوگند #معاویه بر غیر دین اسلام (یعنی کافر) از دنیا رفته است.»

✍این در حالی است که مخالفان #امیرالمومنین علیه السلام خصوصا وهابیت سعی می کنند از معاویه چهره‌ای مقدس ارائه دهند.

🌐#تبیان
📚#پرسش_و_پاسخ
📍#آگاهی_بخشی
🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄﷽🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄•
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
@edmolavand
#قرارگاه_فرهنگی_میرمریم
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

✅ در حاشیه اکران #فیلم_معاویه در برخی کشورهای عربی منطقه
⏪ابن حجر #عسقلانی دانشمند برجسته اهل سنت متوفی ۸۵۲ قمری در شرح صحیح #بخاری می گوید:
#ابن_جوزی در کتاب «الموضوعات» به برخی از روایات ساختگی پیرامون شخصیت معاویه اشاره نموده سپس از «اسحاق بن راهویه» نقل می کند که اظهار داشت: «هیچ حدیث صحیحی در شأن معاویه وجود ندارد»
ابن جوزی همچنین از فرزند احمد بن حنبل نقل می کند که از پدرش درباره علی و معاویه پرسید.
✳️#احمد_حنبل پاسخ داد: «حضرت علی دشمنان زیادی داشت. آنان جستجو و تلاش فراوانی کردند تا یک عیب از ایشان بیابند ولی موفق نشدند. ناچار سراغ دشمنش (معاویه) که با او جنگید رفتند و از شدت کینه علی؛ دشمنش را تمجید نمودند»
✅ابن حجر می افزاید: «اشاره احمد حنبل به #احادیث_ساختگی است که در منزلت معاویه جعل کردند که هیچکدام صحت ندارد. آری؛ در شأن #معاویه احادیث فراوانی روایت کردند که هیچ حدیث صحیحی از نظر سند؛ در بین آنها یافت نمی‌شود....»

🌐#تبیان
📚#پرسش_و_پاسخ
📍#آگاهی_بخشی
🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄﷽🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄•
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
@edmolavand
#قرارگاه_فرهنگی_میرمریم
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

🟠با توجه به نسبی بودن علم تاریخ، این مطالب تا زمانی اعتبار دارد که سند اصیل و متقنی آن را نفی نکند.
در صورتی که اسناد جدید و دارای اصالتی به دست آید که با مطالب موجود در این پژوهش تعارض داشته باشد، نگارنده بدون هیچ گونه تعصبی ، آن را خواهد پذیرفت.
⚠️تمامی آثار [فیلم و نمایه و اسناد و نوشتار] منتشر شده در این صفحه تحت حمایت #نگارخانه_ادملا و یا #پژوهش_اِدمُلّاوَند | زیر مجموعه ی آوات قلمܐܡܝܕ صرفا فقط دارای #ارزش_پژوهشی هستند و ارزش قانونی دیگری ندارند.
🟡تمامی حقوق برای محسن داداش پور باکر محفوظ است .
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

جمعه هفدهم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 19:18 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

⚠️آنچه در این وبلاگ منتشر میشوند فقط ارزش پژوهشی دارند

⊰❀⊱━⊰﷽⊱═━═━⊰❀⊱
بِسْـــــمِ‌الـلَّـهِ‌الرَّحْـمَنِ‌الرَّحِیـــــمِ
{{ن وَ القَلَمِ وَ ما یَسطُرون}}
•✾•••┈•
🌺#امام_علی علیه السلام:
((هیچ راهی برتر از تحقیق و حقیقت جویی نیست.))
•✾•••┈•
🇮🇷#امام_خامنه_ای:
((اگر رهبر نبودم، مسئول فضای مجازی کشور میشدم.))
•✾•••┈•
اگر میخواهید بعد از مرگتان فراموش نشوید، یا چیزی #بنویسید که قابل #خواندن باشد؛ یا کاری انجام دهید که قابل #نوشتن باشد.
•✾•••┈•
🇮🇷با درود بر شهدای شاخص تبار باکر: شهیدان مهدی ،علی ،حمید و حسن باکری 🥀🌷🥀🌹

💌سلام. آنچه فرا روی شماست بخش کوچکی از تحقیقات و پژوهش بیش از ۲۵ ساله ی من است که توانستم با جمع آوری اسناد و تحریر یافته های شفاهی، مجموعه ی پژوهشی اِدمُلّاوَند {اَشاداد ،تبارشناسی و..} را گردآوری نمایم. با توجه به نسبی بودن علم تاریخ، نگارنده ادعایی بر نگارش اثری جامع ، کامل و بدون عیب و نقص ندارد و مطالب ارائه شده در این پژوهش تا زمانی دارای اعتبار خواهد بود که اسناد و مدارک جدیدی که دارای اصالت باشد، آن را نفی نکند. رسالت ما در پژوهش ادملاوند تاریخ پژوهی، معرفی آثار فرهنگی، پاسداشت ارزشها و فرهنگ عامه، ارتقا سطح سلامت و آموزش در چهارچوب جهاد تبیین است.
🔺چاپ و نشر مطالب بدون نام بردن از #پژوهش_ادملاوند شرعا جایز نبوده و پیگرد قانونی دارد.
🔺اشتراک گذاری مطالب و نوشتار مخاطبین در زیر مجموعه های رسانه
#آوات_قلمܐܡܝܕ منوط به احراز هویت واقعی مخاطبین و متقاضیان است.
🖊#محسن_داداش_پور_باکر
Mohsen Baker
📍 مرکز پایش و پژوهش‌های آوات قلمܐܡܝܕ
http://mohsendadashpour2021.blogfa.com
📩ارتباط بدون واسطه با مدیر👇
📲۰۹۱۱۲۲۰۵۳۹۱
@mohsendadashpourbaker
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
💌نشانی و آدرس فعالیت های ما بدین شرح است:
💠کانال سیده میرمریم در پیامرسان ایتا👇
@sayedhmirmaryam
💠کانال اِدمُلّاوَند در پیام رسان ایتا 👇
@edmolavand
💠کانال تبارشناسی باکر در ایران در پیام رسان ایتا 👇
@bakershenasi
#باکر👇
http://baker1400.blogfa.com
#تبارشناسی_بازخوانی_اَسناد
http://edmollah.blogfa.com
#قرارگاه_فرهنگی_باکر_در_ایران
http://baker1400.blogfa.com
#پژوهش_اِدمُلّاوَند
http://edmollah.blogfa.com
#شجره_نامه_اَشاداد
http://andishemehvar.blogfa.com
#آوات_قلمܐܡܝܕ
http://mohsendadashpour2021.blogfa.com
#قرارگاه_فرهنگی_میر_مریم
http://mzm22mzm.blogfa.com
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ܐܡܝܕ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
🟡تمامی حقوق برای محسن داداش پور باکر محفوظ است .
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ܐܡܝܕ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📚 گاهی خودت را مثل یک کتاب ورق بزن؛ انتهای بعضی فکرهایت نقطه بگذار که بدانی باید همان جا تمامش کنی ... بین بعضی حرفهایت ، ویرگول، بگذار که بدانی باید با کمی تامل بیانشان کنی ... پس از بعضی از رفتارهایت هم !!علامت تعجب!! که از تو این حرکت درست است !! و آخر برخی عادت هایت نیز علامت سوال بگذار؟؟ تا فرصت ویرایش هست خودت را هر چند شب یکبار ورق بزن حتی بعضی از عقایدت را حذف کن
اما بعضی را پر رنگ .... خودت را ویرایش کن تا دست سنگین
روزگار ویرایش نکند زندگیت را ...
https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/1
📍این کانال طبق قوانین ایتا جمهوری اسلامی ایران🇮🇷 عمل می کند.
http://eitaa.org/pg/terms
⚠️کلیه های آثار [فیلم و نمایه و اسناد و نوشتار] منتشر شده در این صفحه تحت حمایت نگارخانه ادملا و یا پژوهش اِدمُلّاوَند | زیر مجموعه ی آوات قلمܐܡܝܕ
صرفا فقط دارای ارزش پژوهشی هستند و ارزش دیگری ندارند.

#محسن_داداش_پور_باکر
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

چهارشنبه پانزدهم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 7:59 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

دولت‌رودبار
دولت رودبار، روستایی است از توابع بخش بندپی غربی شهرستان بابل در استان مازندران ایران.دولت رودبار | گزارشی نویافته از برخی وقایع تاریخی در روستای دولت رودبار واقع در بخش بندپی توسط پژوهشگر محترم آقای محسن داداش پور باکر با شناسه ۱۴۰۳۱۲۱۴۱۱۰۳ | بر اساس گزارش آخوندملاهادی مقری بن جعفر در سنه ۱۴ ربیع الاول ۱۲۵۱ قمری برابر با جمعه ۱۲۱۴/۰۴/۱۹ خورشیدی‌. کتابت خطی آخوند ملاهادی مقری ((چَپِر چَپو)) در ۷۴ صفحه در سال ۱۲۱۴ شمسی انجام شده است که تمامی صفحات آن بدون قلم خوردگی اما در برخی از صفحات خوردگی، سوراخ و حتی امحا شده نیز مشهود است. در بخشی از این کتاب آمده است:{{... کاک گورزن۱ اَتِر اَتِر۲ از شکنجه برآمده و در خردیم۳ آتش انتقام بر افروخت اَجَق وَجَق۴ اَجَگ وَجَگ۵... [ناخوانا] که از توقف در دولت روار۶ کماکان به قیام و قعود بوده، به لاروسر۷ بِچکِل۸ و در سنگ سی۹ بَخوشت۱۰ که از زیادت وِولی۱۱ و بِزوَلگ۱۲ خردیم بِشتِ زیک۱۳ زحمت نِنی ماه۱۴ سرحد توان شده ...[ناخوانا]«فَلْیَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى‏ طَعامِه‏» [ قرآن سوره عبس آیه۲۴] بَبوگِل۱۵ در کوترکلی۱۶ بِقوک بِفره۱۷ را محبوس کرد و یحیی گتکه۱۸ به وی وَج۱۹ بنیاد تسخیر ملک نهاد. ...[ناخوانا] دی پشت۲۰ را خصم تردد مجاز است و دست چَپو۲۱ دراز واز۲۲. ملزومات چَپِرچَپو۲۳ و هواخواهی به رایت خلاف و نفاق در زرتلک۲۴ اساس مخالفت فراهم آمد و خان دیا۲۵ با جمعی فرمان داد که «أَفْضَلُ الْمَالِ مَا قَضَیْتَ بِهِ الْحُقُوقَ»۲۶ حجت است. عاقبت اردشیر بورا و عبدالمجید حاجی و نقی ملکشاه و علیخان عمران در زمان واحد چادرکا۲۷ تا فله کا۲۸ را به حیز تصرف و حیطه تسخیر آوردند. کاک را مقتول و یحیی را ماسور داشته. طهماسب خان باکر۲۹ با چند سواره از دهنه بیلاخ اده۳۰ بی توقف بر دولت روار نشست. عنان نصرت و پیروزی تا تیمکا۳۱ دولت نو شد. چون سلطان اده ملا۳۲ به فراخ غنیمت یافته امر به سنت کرد....}} پانویس: ۱/گاوزن | کاک نام شخص است. ۲/کج کج | واژه ی مازنی ۳/نام مرتعی در جنوب روستای دولت رودبار بندپی غربی بابل ۴/آشفته ۵/درهم برهم ۶/دولت رودبار ۷/نام زمین مزروعی در دولت رودبار ۸/جستجو ۹/به نظر می رسد سنگ تورسر باشد | نام قطعه ای از زمین مزروعی در آبادی دولت رودبار است. ۱۰/افسرده ۱۱/نوعی درخت جنگلی که بخاطر نوع برگش شهرت دارد. برگهای این درخت پس از ساییدن بین دو دست همچون صابون کف میکند. پیشتر برخی از جنگل نشینان برای شستشوی لباس از آن استفاده میکردند. ۱۲/نوعی درخت جنگلی ۱۳/نوعی خوراکی محلی که عمدتا از میوه درخت خرمالو جنگلی تهیه میشود.| فِرمونی ۱۴/نام یک زن | چشمه ای به همین نام امروزه در آبادی دولت رودبار شهرت دارد. ۱۵/نام شخص ۱۶/نام مکانی در حوالی درمانگاه مرحوم نوشیروانی روستای دیوا ۱۷/واژه مازنی | شخصی ترش رو ۱۸/از خاندان های قدیمی مقیم در روستای دیوا بندپی غربی بابل | طایفه ی گت با گستردگی محدود، ساکن شیاده و ییلاق گت کلای سنگچال ۱۹/نام مرتعی در ضلع شمال غربی روستای دیوا | حوالی تیرنگ سی و سوته سی | نرسیده به شیاده ۲۰/نام مرتع | نام قلعه ی قدیمی حدوسط آبادی بورا و ولیک بندپی غربی | مرتعی مشابه ی همین نام حوالی فیلبند گزارش شده است. ۲۱/دست غارتگر ۲۲/آشکار ۲۳/دیوار غارت و چپاول | نام همین کتاب ۲۴/مرتعی حوالی خردیم ۲۵/به نظر میرسد که وی خان وقت آبادی دیوا بوده است. ۲۶/ترجمه حدیث: بهترین مال این است که حقّ مردم را بدهی (غرر الحکم و درر الکلم، ص ۲۰۸) ۲۷/رودخانه چادرکا ادملا که در ضلع جنوب آبادی دولت رودبار به رودخانه ی کلارو پیوند میخورد. ۲۸/مرتع فلکا ۲۹/خان وقت آبادی ادملا ۳۰/چشمه ای در رودخانه ی چادرکا و در ضلع شمالی قرق یونس | اده نام قدیم ادملا ۳۱/مرتعی بین شورسر و وِل لَته | جنوب ادملا

─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

محل دولت رودبار

مختصات: ۳۶°۲۰′۲۰″ شمالی ۵۲°۳۴′۷″ شرقی استان مازندران شهرستان بابل بخش بندپی غربی دهستان خوش‌رود

۱۷۴ نفر (سرشماری ۹۵)
جمعیت
منابع
آخرین ویرایش ۲ دقیقه پیش توسط محسن داداش پور باکر انجام شده است
"دولت‌رودبار - ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد" https://fa.m.wikipedia.org/wiki/%D8%AF%D9%88%D9%84%D8%AA%E2%80%8C%D8%B1%D9%88%D8%AF%D8%A8%D8%A7%D8%B1

سه شنبه چهاردهم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 22:50 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

سه شنبه چهاردهم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 22:49 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

سه شنبه چهاردهم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 22:49 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

سه شنبه چهاردهم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 22:48 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

﷽ن و القلم و ما یسطرون
📩شناسه ۱۴۰۳۱۲۱۴۱۱۰۳
🌍دولت رودبار دولت روار | خوانش کتاب چَپِر چَپو آخوندملاهادی مقری
🌍#دولت_رودبار
🖨انتشار برای نخستین بار در پیامرسان ایتا در کانال پژوهش ادملاوند

🚨گزارشی نویافته در بندپی
👇👇
📜گزارش #آخوندملاهادی_مقری بن جعفر در سنه ۱۴ ربیع الاول ۱۲۵۱ قمری برابر با جمعه ۱۲۱۴/۰۴/۱۹ خورشیدی

📎نکته:
📓کتابت خطی آخوند ملاهادی مقری ((#چَپِر_چَپو)) در ۷۴ صفحه در سال ۱۲۱۴ شمسی انجام شده است که تمامی صفحات آن بدون قلم خوردگی اما در برخی از صفحات خوردگی، سوراخ و حتی امحا شده نیز مشهود است.

📖در بخشی از این کتاب آمده است:
👇👇
{{... کاک گورزن۱ اَتِر اَتِر۲ از شکنجه برآمده و در خردیم۳ آتش انتقام بر افروخت اَجَق وَجَق۴ اَجَگ وَجَگ۵
... [ناخوانا] که از توقف در دولت روار۶ کماکان به قیام و قعود بوده، به لاروسر۷ بِچکِل۸ و در سنگ سی۹ بَخوشت۱۰ که از زیادت وِولی۱۱ و بِزوَلگ۱۲ خردیم بِشتِ زیک۱۳ زحمت نِنی ماه۱۴ سرحد توان شده ...[ناخوانا]
«فَلْیَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى‏ طَعامِه‏» [ قرآن سوره عبس آیه۲۴] بَبوگِل۱۵ در کوترکلی۱۶ بِقوک بِفره۱۷ را محبوس کرد و یحیی گتکه۱۸ به وی وَج۱۹ بنیاد تسخیر ملک نهاد. ...[ناخوانا] دی پشت۲۰ را خصم تردد مجاز است و دست چَپو۲۱ دراز واز۲۲. ملزومات چَپِرچَپو۲۳ و هواخواهی به رایت خلاف و نفاق در زرتلک۲۴ اساس مخالفت فراهم آمد و خان دیا۲۵ با جمعی فرمان داد که «أَفْضَلُ الْمَالِ مَا قَضَیْتَ بِهِ الْحُقُوقَ»۲۶ حجت است. عاقبت اردشیر بورا و عبدالمجید حاجی و نقی ملکشاه و علیخان عمران در زمان واحد چادرکا۲۷ تا فله کا۲۸ را به حیز تصرف و حیطه تسخیر آوردند. کاک را مقتول و یحیی را ماسور داشته. طهماسب خان باکر۲۹ با چند سواره از دهنه بیلاخ اده۳۰ بی توقف بر دولت روار نشست. عنان نصرت و پیروزی تا تیمکا۳۱ دولت نو شد. چون سلطان اده ملا۳۲ به فراخ غنیمت یافته امر به سنت کرد....}}

📝پانویس:

۱/#گاوزن | #کاک نام شخص است.
۲/کج کج | واژه ی مازنی
۳/نام مرتعی در جنوب روستای دولت رودبار بندپی غربی بابل
۴/آشفته
۵/درهم برهم
۶/دولت رودبار
۷/نام زمین مزروعی در دولت رودبار
۸/جستجو
۹/به نظر می رسد #سنگ_تورسر باشد | نام قطعه ای از زمین مزروعی در آبادی دولت رودبار است.
۱۰/افسرده
۱۱/نوعی درخت جنگلی که بخاطر نوع برگش شهرت دارد. برگهای این درخت پس از ساییدن بین دو دست همچون صابون کف میکند. پیشتر برخی از جنگل نشینان برای شستشوی لباس از آن استفاده میکردند.
۱۲/نوعی درخت جنگلی
۱۳/نوعی خوراکی محلی که عمدتا از میوه درخت خرمالو جنگلی تهیه میشود.| فِرمونی
۱۴/نام یک زن | چشمه ای به همین نام امروزه در آبادی دولت رودبار شهرت دارد.
۱۵/نام شخص
۱۶/نام مکانی در حوالی درمانگاه مرحوم نوشیروانی روستای #دیوا
۱۷/واژه مازنی | شخصی ترش رو
۱۸/از خاندان های قدیمی مقیم در روستای دیوا بندپی غربی بابل | طایفه ی #گت با گستردگی محدود، ساکن #شیاده و ییلاق #گت_کلای سنگچال
۱۹/نام مرتعی در ضلع شمال غربی روستای دیوا | حوالی تیرنگ سی و سوته سی | نرسیده به شیاده
۲۰/نام مرتع | نام قلعه ی قدیمی حدوسط آبادی بورا و ولیک بندپی غربی | مرتعی مشابه ی همین نام حوالی #فیلبند گزارش شده است.
۲۱/دست غارتگر
۲۲/آشکار
۲۳/دیوار غارت و چپاول | نام همین کتاب
۲۴/مرتعی حوالی #خردیم
۲۵/به نظر میرسد که وی خان وقت آبادی #دیوا بوده است.
۲۶/ترجمه حدیث: بهترین مال این است که حقّ مردم را بدهی (غرر الحکم و درر الکلم، ص ۲۰۸)
۲۷/رودخانه #چادرکا ادملا که در ضلع جنوب آبادی دولت رودبار به رودخانه ی #کلارو پیوند میخورد.
۲۸/مرتع فلکا
۲۹/خان وقت آبادی #ادملا
۳۰/چشمه ای در رودخانه ی چادرکا و در ضلع شمالی #قرق_یونس | #اده نام قدیم ادملا
۳۱/مرتعی بین شورسر و وِل لَته | جنوب ادملا | لیمکا
۳۲/سلطان ادملا | از نامهای قدیم ادملا #اده_ملا بوده است.

🖊خوانش:
#محسن_داداش_ادملاوند_باکر
۱۴۰۳/۱۲/۰۳
📸هیچگونه نمایه ای از این کتابت خطی در اختیار پژوهش ادملاوند نیست.

🔴 به‌ منظور حفظ حریم شخصی، انتشار نمایه یا اصالت سند و یا کتابت و یا نام دارنده ی این اسناد و کتابت به خودشان واگذار شده است.

⚠️چاپ و نشر مطالب #بدون_نام بردن از نگارنده و منبع #پژوهش_ادملاوند مجاز نبوده و درج منبع الزامی است.

🟠با توجه به نسبی بودن علم تاریخ، این مطالب تا زمانی اعتبار دارد که سند اصیل و متقنی آن را نفی نکند.
در صورتی که اسناد جدید و دارای اصالتی به دست آید که با مطالب موجود در این پژوهش تعارض داشته باشد، نگارنده بدون هیچ گونه تعصبی ، آن را خواهد پذیرفت.

🟡تمامی حقوق برای محسن داداش پور باکر محفوظ است .
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ❅𖣔༅═─
💥#پژوهش_اِدمُلّاوَند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

📩استاد دکتر جان محمدی دولت رودبار:
استاد سلام
سپاسگزارم

📩سلام استاد محسن داداش پور باکر

✍كليد واژه ها در مورد دولت رودبار:
دلودبار
دلرودار (deleroadbar)
سيد نرگس خاتون (س)
امامزاده محمد (ع)

🌳جنگل ها:
خرديم
جهان نما
جي پشت
يزيد قبر
يزدان قبر
ازارسي
خال پشته
كتي زمين
ممرز لته
ميان دره

🌍زمين هاي زراعي:
چاله زمين
تيركا
اننونك
كرات كتي
آغوزخال
زوار زمين
حاجي علي جاني
اسپيار
كلهوجاك
سراپيش
محمدكرا
لاروسر
سنگ تو سر

🖊شب خوش
ارادتمند جان محمدي

📩سلام استاد
دست مریزاد
مطالب ارزنده و نوستالوژیکی را عرضه فرمودید. در مورد اسامی مختلف دولت رود بار هم اشارتی داشتید. اگر ممکنه در کانال بکذارید.

از واژه کلام دو امامزاده بزرگوار نمی شود اطلاعاتی در مورد دولت رودبار بدست آورد؟

آیا برطبق این سند می شود گفت قدمت دولت رودبار به حدود سال ۱۲۱۴ شمسی می رسد، (قریب ۱۹۰سال).

آیا پیشوند دولت، دولت رودبار میتونه به متولیان قلعه دی پشت مرتبط باشد؟

شب آرامی داشته باشید.
۱۴۰۳/۱۲/۱۴
https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/4174
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ❅𖣔༅═─
💥#پژوهش_اِدمُلّاوَند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

سه شنبه چهاردهم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 22:48 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

📜گِل گویی | خِنِه بِندوسِن در مازندران

﷽ن و القلم و ما یسطرون
📩شناسه ۱۴۰۳۱۲۱۸۰۶۵۷

#فرهنگ_عامه
#آیین #سنتها #رسوم
#خانه‌_تکانی
#گِل_گویی
#خِنِه_بِندوسِن

✍مردم نازنین مازندران چند هفته مانده به عید نظافت خانه را آغاز می کنند و گوشه و کنار خانه را از گرد و غبار پاک کرده و فضای منزل را خوشبو می کنند.

📌خانه‌تکانی، سنتی دیرینه و کهن است که مردم مازندران از گذشته‌های دور با پاک کردن گرد­­­وغبار، دور ریختن اشیای کهنه و جایگزینی آن با اشیای نو به استقبال بهار می‌روند. در این میان اما بانوان روستا‌یی هر ساله با فرا رسیدن فصل بهار با گل‌مالی کردن خانه‌ها به استقبال نوروز می‌روند. صورت معمول خانه تکانی در روستا به این صورت است که معمولا افراد یک خانواده و یا بانوان همسایه و یا هم محلی‌ها گردهم می‌آیند و برای پاکسازی خانه‌ها و گردوغبار روبی همدیگر را یاری می‌رسانند.

📌در گذشته خاک سفید را با آب داخل دیک می پختند و به شکل گل شل در می آوردند سپس دیوار منازل را به نوعی رنگ آمیزی می کردند. از خاک قرمز جهت رنگ آمیزی ابتدا دیوار استفاده می کردند که اصطلاحا به آن رجه می گفتند. ( از کف اتاق تا ارتفاع ۸۰ سانتیمتری دیوار) همچنین خاک خوب و خشک بدون ناخالصی و سنگ ریزه را از مکان های خاصی استخراج می کردند.( گل چال) سپس آن را با پهن اسب یا گاو مخلوط می کردند ودر لگن خیس می دادند.( گل گویی gel goie) بعد گل شل بدست آمده را روی دیوار حیاط، کف اتاق ،طویله و... گل مالی می کردند. چون اعتقاد داشتند ارواح مردگان در این روز ها به خانه باز می گردند اگر خانه را تمیز و بستگان را شاد ببینند خوشحال می شوند و برای باز ماندگان دعا می فرستند.

📌عمدتا روش‌های متداول قدیمی در خانه تکانی روستا‌های مازندران، خِنِه بِندوسِن یا گل مالی کردن خانه‌های روستایی بود که بانوان روستایی در این روش برای آنکه خانه‌های زیبایی داشته باشند دیوار خانه را با مخلوطی از خاک نرم و فضولات گاو می‌اندودند.

اما امروزه گِل گویی؛ این اصطلاحیست که الان کمتر می شنویم!!

در گذشته نه چندان دور، خانه ها و حتی دیوارهای محل را گل گویی می کردند، بدین شیوه که خاک سفید را از برخی از محل های خاص می گرفتند و آن را با آب مخلوط کرده و دیوارها را با آن سفید می کردند به این کار می گفتند : " دیفار ره اسبه بزونه".
این کار باعث سفید شدن دیوارها می شد. و شامل همه ی دیوارهای خانه ، حیاط، طویله، انباری، تنور و .... می شد.

📌اما برای دیوارهای منزل کار دیگری هم می کردند و آن این بود که مقداری از فضولات تازه ی گاو ( گویی ) را به این مخلوط آب و گل می افزودند و رنگ آن به سبز متمایل به قهوه ای تغییر می کرد. این معجون را در قسمت پایین دست دیوار اتاق ها می مالیدند ( به این کار می گفتند " رجه بیتن " ).
این عمل به دو منظور بود :
یکی اینکه اگر کسی به دیوار پشت می داد ، دیوار رنگ پس نمی داد و لباسش خراب نمی شد، چون گل سفید به تنهایی رنگ پس می داد. دوم اینکه باعث زیبایی و نمای قشنگی هم می شد. بعض از افراد با سلیقه خاک قرمز هم گیر می آوردند و ترکیب رنگ آن را عوض می کردند.
استفاده از این نوع مصالح علاوه بر زیبا کردن فضای بیرون خانه‌ها، درون خانه را نیز در زمستان گرم و در تابستان خنک نگه می‌دارد.
شوربختانه امروزه اینها جایشان را به گچ و خاک یا گچ سفید دادند. البته در برخی از مناطق روستایی واقع در ارتفاعات بندپی، سوادکوه، نکا، بهشهر و گلوگاه هنوز روش قدیمی گِل گویی صورت می گیرد.

🖍محسن داداش پور باکر

⚠️کلیه های آثار [فیلم و نمایه و اسناد و نوشتار] منتشر شده در این صفحه تحت حمایت #نگارخانه_ادملا و یا #پژوهش_اِدمُلّاوَند | زیر مجموعه ی آوات قلمܐܡܝܕ صرفا فقط دارای #ارزش_پژوهشی هستند و ارزش قانونی دیگری ندارند.

🟡تمامی حقوق برای محسن داداش پور باکر محفوظ است .
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

سه شنبه چهاردهم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 1:0 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

🟦#رودبار

📝مقاله متن

🌍نام چند مكان در ايران و نيز افغانستان.

رودبار، نام چند مكان در ايران و نيز افغانستان. رودبار واژه اى فارسى و به معناى جايى است كه رودها و نهرهاى آب در آن جريان دارند ( ← سمعانى، ج 6، ص 187؛ ياقوت حموى؛ برهان، ذيل مادّه). گاه به نواحى حوضه يك رود كه حدود 30ـ40 دهكده داشت نيز رودبار اطلاق مى شده است ( ← منوچهر ستوده، 1388ش، ص 29). ازاين رو چند مكان جغرافيايى با نام رودبار در فلات ايران وجود دارد، ازجمله در قزوين، گيلان، كرمان و ايالت سيستان قديم.

1) رودبار قزوين. ناحيه تاريخى رودبار در شمال قزوين بخشى از ناحيه ديلم* بود. اين ناحيه كوهستانى به جهت عبور رود شاهرود* از ميان آن، به رودبار شاهرود نيز شهرت داشت. رودبار سرزمينى وسيع از حدود سرچشمه هاى شاهرود در الموت* تا نزديكى ملتقايش با رود قزل اوزون در منجيل را دربرمى گرفت (قزوينى، ص 373؛ حمداللّه مستوفى، نزهة القلوب، ص60ـ61، 217؛ نيز ← منوچهر ستوده، 1349ـ1380ش، ج 1، ص 461). به نظر مى رسد در منابع متقدم، هرجا از رودبار در شمال ايران به عنوان مركز ملوك ديلم (جَستانيان*) نام برده شده است، مراد همين رودبار باشد كه به رودبار الموت و رودبار قزوين نيز معروف بوده است ( ← اصطخرى، ص 204؛ ياقوت حموى، همانجا؛ جوينى، ج 3، ص 202، 212؛ ابوالفداء، ص 428ـ429؛ حمداللّه مستوفى، نزهة القلوب، ص60، 217ـ218). ظاهرآ نخستين بار نام رودبار در تاريخ طبرى (قرن سوم) آمده است. طبرى (ج 9، ص 97) در بيان ماجراى مازيار (آخرين امير قارِن وندان طبرستان، متوفى 224) و قتل كوهيار به راهى از رودبار به رويان اشاره كرده كه احتمالا همان رودبار قزوين بوده است. مركز اين ناحيه، با نام رودبار، در زمان حكومت جستانيان (قرن دوم ـ چهارم)، تختگاه آنان و قصبه ديلم نيز بود ( ← اصطخرى، ص 204ـ205؛ ياقوت حموى، همانجا؛ نيز ← جَستانيان*؛ قس مقدسى، ص360، كه «بروان» را قصبه ديلم شمرده است). سكه هاى به جامانده از خسروشاه بن ماناذر، از امراى جستانى، كه به تاريخ 361 در رودبار ضرب شده ( ← عقيلى، ص 192، 203)، مؤيد گزارشهاى مذكور است. در اوايل سده چهارم، با افول قدرت جستانيان، رودبار همانند ساير نواحى قلمرو آنان به تدريج به دست حكومتهاى مجاور افتاد. در سالهاى 315ـ316، اَسفاربن شيرويه* از امراى مسافريان بر آنجا تسلط يافت ( ← ابن اثير، ج 8، ص 191؛ حمداللّه مستوفى، نزهة القلوب، ص 409). در پى كشته شدن اسفار، مرداويج* (حك : 316ـ323؛ بنيان گذار سلسله زياريان) با تسخير رودبار و نواحى اطراف آن بر ديلمان مسلط شد (حمداللّه مستوفى، همانجا). رودبار در زمان حكومت جعفريان (حك : 383ـ484) بر قزوين، از توابع كوره قزوين بود (همان، ص 778). رودبار همانند الموت به فراوانى قلعه هاى نظامى شهرت داشت و لَمِّسَر، معروف ترين قلعه اسماعيليان پس از الموت، در اين ناحيه واقع بوده است (ورجاوند، ص 214). رودبار از قرن پنجم تا هفتم در تصرف اسماعيليان و از مراكز اصلى حكمرانى و فعاليتهاى تبليغى آنان بود. حسن صباح (متوفى 518)، بنيان گذار اسماعيليه نزارى در ايران، پس از فعاليتهاى مذهبى در شهرهاى مختلف، رودبار را مركز فعاليتها و تبليغات مذهبى خود قرار داد ( ← قزوينى، ص 302). در پى آن، گروهى از مردم الموتِ رودبار به كيش اسماعيلى درآمدند (جوينى، ج 3، ص 192ـ193). حسن صباح پس از تسخير قلعه الموت در 483، به تصرف قلاع و نواحى اطراف الموت پرداخت و در هركجا توانست قلعه اى ساخت. در اين زمان يورنتاش، امير ملكشاه سلجوقى كه رودبار در اِقطاع او بود، كوشيد حسن صباح را از قلعه الموت بيرون كند كه اين كار با مرگ يورنتاش ناتمام ماند (همان، ج 3، ص 199ـ200؛ رشيدالدين فضل اللّه همدانى، 1387ش، ص 108؛ حمداللّه مستوفى، نزهة القلوب، ص 519؛ براى اطلاع بيشتر ← حسن صبّاح*). به گزارش حمداللّه مستوفى (نزهة القلوب، ص 61؛ تاريخ گزيده، ص 527ـ528)، حدود پنجاه قلعه همچون الموت، لمسر، ميمون دژ، لار، منصوريه و بهرام در ناحيه رودبار وجود داشت (نيز ← الموت*). قلعه الموت، به سبب اينكه دارالملك اسماعيليه بود، اعتبار و اهميت بيشترى داشت و ناحيه رودبار به سبب شهرت قلعه الموت در اين دوره به رودبارِ الموت شهرت يافته بود ( ← جوينى، ج 3، ص 139، 261؛ حمداللّه مستوفى، نزهة القلوب، ص 218؛ نيز ← الموت*). در دوره حكمرانى محمدبن ملكشاه سلجوقى، قارن بن شهريار (پادشاه طبرستان) در 500، خواجه نظام الملك (وزير مشهور سلجوقى) در 503، و انوشتگين شيرگير در 505 براى تصرف قلعه لمسر به رودبار لشكركشى كردند كه همگى بى نتيجه ماند ( ← ابن اثير، ج10، ص 477ـ478، 527ـ528؛ جوينى، ج 3، ص 211ـ212؛ رشيدالدين فضل اللّه همدانى، 1387ش، ص 124).

در 511 به دستور سلطان محمد سلجوقى، بار ديگر انوشتگين قلاع مهم رودبار همچون الموت و لمسر را محاصره كرد و در آستانه فتح اين قلاع، باشنيدن خبر مرگ سلطان محمد لشكريانش متفرق شدند (جوينى، ج 3، ص 212؛ رشيدالدين فضل اللّه همدانى، 1387ش، ص 124ـ130؛ حمداللّه مستوفى، تاريخ گزيده، ص520). در زمان بزرگ اميد كيا* (حك : 518ـ532)، كه به وصيت حسن صباح حاكم رودبار و قلاع آن شده بود ( ← حمداللّه مستوفى، تاريخ گزيده، ص 521)، سلطان محمود سلجوقى و جانشينانش بارها به رودبار و قلعه هاى آن حمله كردند ( ← رشيدالدين فضل اللّه همدانى، 1387ش، ص 137ـ139، 151؛ كاشانى، ص 173ـ175). به رغم همه كوششها، بيرون آوردن رودبار از چنگ اسماعيليان تا زمان هولاكوخان (سرسلسله ايلخانيان مغول در ايران) به تعويق افتاد. او در 651 مقدمه لشكرش را به فرماندهى مِرْگِتاى به رودبار فرستاد كه خرابيهايى به بار آوردند ( ← رشيدالدين فضل اللّه همدانى، 1373ش، ج 2، ص 981). در 653، با نزديك شدن لشكر هولاكو به رودبار الموت، ركن الدين خورشاه* كوشيد با اظهار اطاعت و نيز تخريب برخى قلاع، هولاكو را از تصرف اين ناحيه بازدارد. در 654، با تسليم شدن خورشاه، رودبار به دست هولاكو افتاد و به فرمان او، حدود پنجاه قلعه در ناحيه رودبار تخريب شد (جوينى، ج 3، ص 261ـ262، 267ـ268؛ رشيدالدين فضل اللّه همدانى، 1387ش، ص 184ـ189؛ حمداللّه مستوفى، نزهة القلوب، ص 527). پس از برافتادن اسماعيليان، اطلاعاتى كه درباره ناحيه رودبار در منابع آمده جالب توجه است. قزوينى، در نيمه دوم قرن هفتم (ص 373) رودبار را سرزمينى كوهستانى با رود و درختان فراوان وصف كرده است. بنابرگزارش او (همانجا)، آباديهاى آنجا مشتمل بر قُرا و قِلاع مستحكم بود. حمداللّه مستوفى (نزهة القلوب، ص60ـ61) از اين ناحيه با عنوان «ولايت رودبار» ياد كرده است. او علاوه بر اشاره به حدود تقريبى اين ناحيه و قلاع اسماعيليه، آن را به بخشهاى گرمسير و سردسير تقسيم كرده و به رونق كشاورزى در آنجا به سبب وجود رود و نهرهاى آب و به مهم ترين محصولات آنجا اشاره كرده است. بنابر گزارش او (ص 61)، هنوز برخى از اهالى آنجا اسماعيلى و برخى نيز مزدكى بوده اند. در اين دوره، رودبار ــ كه گاه از آن با عنوان رودبار قزوين نيز ياد مى شد ــ از اعمال ايالت جبال بود ( ← قزوينى، همانجا؛ حمداللّه مستوفى، نزهة القلوب، ص60، 217). در گزارش قزوينى و حمداللّه مستوفى، به مركزيت يا حاكم نشينى رودبار اشاره اى نشده است. گمان مى رود در نيمه قرن هشتم قلعه الموت مركز ولايت رودبار بوده، چراكه در گزارشى، از كيااسماعيل رودبارى، كه تحت امر ملك اشرف چوپانى بود، به عنوان حاكم الموت در 750 ياد شده است ( ← حافظ ابرو، 1380ش، ج 1، ص 217). در اواخر قرن هشتم، ناحيه رودبار، كه در تسلط خداوند محمد از امراى محلى ديلم بود، چندى به تصرف كياملك هزاراسبى، حاكم اشكور، درآمد (مرعشى، ص 53ـ54، 58). در 776، سيدعلى كيا، حاكم بيه پيش يا گيلان شرقى ( ← حسينقلى ستوده، ص 167ـ168) كه درصدد دستيابى بر قزوين بود، كياملك را از اشكور بيرون كرد؛ اما نتوانست رودبار را تصرف كند. كياملك با جلب اعتماد رهبر اسماعيليه رودبار و به كمك پيروانش (به ويژه اهالى قلعه الموت و لمسر) سيدمهدى كيا را مغلوب و اسير كرد. سيدمهدى كيا پس از آزادى بار ديگر به دستور برادرش به قلمرو كياملك لشكر كشيد كه اين بار توانست با شكست دادن و متوارى كردن كياملك، براى مدتى حكومت بر رودبار را از دست كياييان* هزاراسبى خارج سازد و بر رودبار و قلاع مهم آن مسلط شود (مرعشى، ص 58ـ59، 61ـ63، 65ـ66). رودبار در دوره حكومت كياييان به مثابه پايگاهى نظامى همواره محل استقرار بخشى از نيروهاى آنان بود، چنان كه «سپهسالار رودبار» در 781، كه اوضاع قزوين آشفته بود، به دستور سيدعلى كيا، قزوين را تسخير كرد. هرج ومرج ناشى از قتل سيدعلى كيا، در 791 فرصت مناسبى براى كياملك به وجود آورد تا با لشكرى گران از ساوه به سوى رودبار حركت كند و پس از چهار ماه محاصره بتواند بار ديگر بر رودبار و قلاع مهم آن دست يابد ( ← همان، ص 69ـ70، 89). كياييان بار ديگر در زمان سيدرضا كيا (حك : 798ـ829) توانستند، با شكست كياجلال الدين هزاراسبى بر رودبار و قلاع آن مسلط شوند (حافظ ابرو، 1380ش، ج 3، ص 225؛ مرعشى، ص 122ـ 124، 130). در پى به قدرت رسيدن اميرناصر كاركيا در 837 ، وى حكومت رودبارات (قلعه الموت و توابع آن) را به برادر بزرگش كاركيا ركابزن و نيز قلعه لمسر و توابع آن را به برادر ديگرش، كاركيا امير سيداحمد سپرد (مرعشى، ص 187ـ188). به نظر مى رسد در دوره حكومت كياييان بر ناحيه رودبار، قلعه لمسر از لحاظ نظامى بسيار اهميت داشته، چراكه مرعشى در شرح وقايع شورش كاركيا امير سيداحمد در سالهاى 845ـ846 برضد برادرش، رودبار لمسر و قلعه آن را كليد فتح گيلان دانسته است ( ← ص 248ـ249).

قلعه لمسر يكى از پايگاههاى اصلى كياييان براى حمله به قزوين و نواحى اطراف آن بود (همان، ص330، 336ـ337). اهميت راهبردى و نظامى اين قلعه به حدى بود كه از آن با عنوان رودبار يا رودبار لمسر نام برده شده است (همان، ص 123، 170، 273). اگرچه مرعشى (ص 63، 147) قلعه الموت و اطراف آن را ولايت الموت خوانده، همچنان اين منطقه جزئى از رودبار بوده و گاه به مجموع الموت و لمسر، رودبار، رودبارين يا رودبارات نيز گفته شده است ( ← حافظ ابرو، 1380ش، ج 3، ص 224؛ مرعشى، ص 58، 69ـ70، 89، 187، 453؛ بوداق منشى قزوينى، ص 94). به گزارش مرعشى (ص 453)، براثر زلزله 899 بسيارى از مردم رودبارات كشته شدند. در زمان كاركيا ميرزاعلى (حك : 883ـ910) بارها تركمانان آق قوينلو به ولايت رودبار حمله كردند (لاهيجى، ص 58، 73؛ بوداق منشى قزوينى، همانجا)، تااينكه شاه طهماسب اول، با تسلط بر رودبار در 974 تا 975 به حملات آنها پايان داد (بدليسى، ج 2، ص 235ـ236؛ منشى قمى، ج 1، ص 474، 476). در دوره قاجار (حك : 1210ـ1344 (1304ش))، بر ناحيه رودبار، كه به دو بلوك الموت و رودبار تقسيم مى شد، نايب الحكومه اى ازسوى حاكم قزوين حكومت مى كرد ( ← فراهانى، ص 28؛ جوينى، ج 3، حواشى قزوينى، ص 387، 390). اين تقسيم بندى و نام گذارى ظاهرآ متأثر از تقسيمات دوره كياييان بود. بلوك الموت در شمال شرقى قزوين مشتمل بر چهار ناحيه فيشان (تركان فيشان)، اَندِج رود، آتان (الموت بن)، و بالارودبار بود ( ← رشوند، مقدمه ستوده، ص هفت؛ جوينى، ج 3، همان حواشى، ص 389).اين بلوك 67 آبادى داشت كه باوجود جريان رود الموت در آن، به سبب كوهستانى بودن، كشاورزى در آن به باغها و مزارع كوچك محدود مى شد (عين السلطنه، ج 2، ص 1614، 1619؛ گلريز، ج 1، ص 932). بلوك رودبار بزرگ تر از الموت و در غرب آن واقع بود. اين بلوك از ملتقاى شعب رود شاهرود (رود الموت و طالقان رود) در دره شيركوه تا بلوك عمارلو در غرب را دربرمى گرفت (عين السلطنه، ج 1، ص 629؛ جوينى، ج 3، همان حواشى، ص 387). بر بلوك رودبار، كه قلعه لمسر در آن قرار داشت، محمدزمان خان رشوند (متوفى 1251) رئيس ايل رشوند تسلط داشت، ازاين رو براى تمايز آن با رودبار زيتون (رودبار گيلان)، آن را رودبار محمدزمان خانى مى ناميدند ( ← عين السلطنه، ج 5، ص 33، 37؛ رشوند، همان مقدمه، ص سى وسه ـ سى وچهار؛ جوينى، ج 3، همان حواشى، ص390؛ ورجاوند، ص 248). اين بلوك متشكل از هفت ناحيه رَشكين پره، كاتوپره، لاله بشم سفلا، لاله بشم عليا، ميان ولايت، نينه رود و بابامنصور بود (رشوند، همان مقدمه، ص پنج ـ هفت؛ گلريز، ج 1، ص990؛ جوينى، ج 3، همان حواشى، ص 391ـ392). اگرچه ناحيه بابامنصور در اين دوره از توابع بلوك عمارلو دانسته شده ( ← ميرزاابراهيم، ص 187)، در اوايل دوره قاجار و حتى پيش از آن، بابامنصور و برخى قراى عمارلو جزء بلوك رودبار بوده است ( ← كاشانى، ص 175؛ مرعشى، ص 67؛ رشوند، تعليقات ستوده، ص 212ـ233). كشاورزى در بلوك رودبار به سبب واقع بودن بر حاشيه رود شاهرود* و برخوردارى از آب وهوايى مناسب رونق داشت و مهم ترين محصولات آنجا برنج، گندم، پنبه، ارزن و ميوه بود ( ← سلطانمحمدميرزا قاجار، ص30؛ كيهان، ج 2، ص 373). در دوره پهلوى، براساس تقسيمات جديد در اين ناحيه، بخش رودبار الموت (به مركزيت روستاى معلم كلايه) با دو دهستان الموت و رودبار در دهستان رودبار شكل گرفت (گلريز، ج 1، ص 988ـ989؛ حسينقلى ستوده، ص 202؛ نيز ← الموت*).

2) رودبار گيلان. شهر رودبار، مركز شهرستانى به همين نام، در 67 كيلومترى جنوب رشت و در مسير بزرگراه قزوين ـ رشت واقع است و سفيدرود* از ميان آن مى گذرد ( ← نقشه سياحتى و گردشگرى استان گيلان). در منابع دوره صفوى (حك : ح 907ـ1135) و پس از آن نام رودبار آمده است. گويا در دوره صفوى، رودبار بخشى از ناحيه كُهدُم در غرب سفيدرود بود ( ← فومنى، ص 81، 258). به نوشته فومنى (ص 257ـ258)، در حمله على خان بِيَه پسى به رودبار در 1002، رحمت آباد، رستم آباد و عمارت حسين خان (والى كهدم) در پيلده رودبار غارت شد. بنابر گزارش فومنى، روستاى پيلده در اين زمان مركز رودبار بود. آدام اولئاريوس[1] (سياح و سفرنويس) نيز در گزارش خود از رودبار در 1046، فقط به دهكده پيله/ پيلده/ فيلده اشاره كرده است ( ← ص 289). به گزارش ناصرالدين شاه قاجار (ص 19ـ20) در 1286، فيلده روستايى ميان راهى و بزرگ و زيتون خيز با چند محله، كاروانسرا و بازار بوده است. ازاين رو به آن رودبار زيتون مى گفتند ( ← شيروانى، ص 298؛ رابينو[2] ، ص 209). در اين زمان، رودبار ناحيه اى متشكل از 30ـ 40 روستا در ساحل چپ سفيدرود واقع بود و از شمال به شَفت و كهدم و از جنوب به منجيل محدود مى شد ( ← ملگونوف[3] ، ص 298؛ فرهادميرزا قاجار، ص 24؛ رابينو، همانجا؛ منوچهر ستوده، 1349ـ1380ش، ج 1، ص 461).

در دوره قاجار، رودبار بر سر تنها مسير ارتباطى رشت به قزوين قرار داشت كه گيلان را به فلات مركزى ايران مرتبط مى ساخت (دروويل[4] ، ص360؛ ژوبر[5] ، ص 322، 328؛ اوليويه[6] ، ص 135). از اين مسير، راهى در آخر گردنه رودبار (نزديك پل سليمان خان منجيل) به سوى طارُم، زنجان و آذربايجان مى رفت (ژوبر، ص 328؛ ميرزاابراهيم، ص 189). اين جاده، كه گويا در دوره صفوى احداث شده بود، در 1246 به دستور فتحعلى شاه و مدتى بعد به دستور ناصرالدين شاه بازسازى شد. در 1316، شركتى روسى راه ديگرى از غازيان و رشت تا تهران براى عبور كاروانها و درشكه ها ساخت (ميرزاابراهيم، ص 169؛ ناصرالدين قاجار، ص 19؛ رابينو، ص 56) كه باعث رونق رودبار شد؛ چنان كه بلوك رودبار به يكى از منزلگاههاى اصلى كاروانيان براى تأمين مايحتاجشان بدل شد و رشد و گسترش قراى بلوك رودبار را درپى داشت ( ← ميرزاابراهيم، ص 189؛ فووريه[7] ، ص 426). اقتصاد رودبار برپايه كشاورزى و از محصولات آنجا انواع ميوه، گندم، جو و برنج (در رستم آباد) بود، اما محصول عمده و منبع اصلى درآمد اهالى رودبار، زيتون بوده است (ميرزاابراهيم؛ فووريه، همانجاها؛ رابينو، ص 51؛ ظهيرالدوله، ص 55). به گفته رابينو (ص210)، درخت زيتون را امير تيمور (حك : 771ـ807) از شام به اين منطقه آورده بود. با حمايت حكومت مركزى از كشت اين محصول، شمار درختان زيتون از حدود 000،80ـ 000،100 اصله درخت در 1306، به بيش از 000،200 اصله در 1331 رسيد ( ← كرزن[8] ، ج 1، ص 368، ج 2، ص 504؛ رابينو، همانجا). در 1306، ناصرالدين شاه انحصار خريد و توليد زيتون ايران را به دو تاجر بادكوبه اى تحت الحمايه روسيه واگذار كرد و آنان كارخانه روغن كشى در رودبار احداث كردند (كرزن، ج 2، ص 504؛ فريدالملك همدانى، ص 179؛ رابينو، ص 51؛ ظهيرالدوله، همانجا). رونق كشاورزى، افزايش رفت و آمد قافله هاى تجارى و مسافران شمال، تحول اوضاع اقتصادى و اجتماعى جامعه روستايى رودبار را در پى داشت. رشد توليد محصول صادراتى زيتون، ضمن افزايش درآمد روستاييان، سبب آبادى و گسترش روستاها گرديد. رشد و توسعه فيزيكى روستاهاى پراكنده بلوك رودبار به حدى بود كه در اين دوره، از رودبار به عنوان شهر نام برده اند ( ← اورسول[9] ، ص 183؛ ايست ويك[10] ، ج 2، ص 323). رودبار در دوره قاجار، چهارهزار تن جمعيت، پنجاه دكان، چند كاروانسرا و بازار داشت ( ← ميرزاابراهيم؛ ملگونوف؛ ناصرالدين قاجار، همانجاها؛ رابينو، ص 59). رابينو (ص 211، 213) رودبار را به دو ناحيه رستم آباد و فيلده تقسيم كرده است. او در گزارش خود (ص 209)، بدون ذكر نام مكان خاصى، مركز رودبار را در شانزده كيلومترى منجيل دانسته است كه تقريبآ با شهر رودبار كنونى منطبق است. مسعود كيهان (ج 2، ص 269) شهر رودبار را مركز بلوك رودبار و رستم آباد آورده، در جاى ديگر (ج 2، ص 273)، با ذكر همين فاصله، به اشتباه رستم آباد را مركز بلوك رودبار معرفى كرده است. رزم آرا (ج 2، ص 133) مركز بخش رودبار را شامل سه محله و هشت آبادى نوچوكامبَر، اَليزه (بالامحله)، خلسر، گزن سرخن (ميان محله)، دوگاهه، لاكه، تكليم و دارستان (پايين محله) ذكر كرده و در جاى ديگرى (ج 2، ص 307) صرفآ نوچوكامبر را مركز بخش رودبار آورده است. توسعه باغهاى زيتون و خريد و فروش اين محصول و فراورده هاى آن نظير روغن و صابون زيتون بر تشكيل شهر رودبار در 1311ش بسيار مؤثر بوده است ( ← ايران. وزارت كشور، 1390ش ج، ذيل «استان گيلان»؛ كتاب گيلان، ج 5، ص 1129؛ كشوردوست، ص 136). در 1316ش، با مركزيت اين شهر، بخش رودبار در شهرستان رشت تشكيل شد (رزم آرا، ج 2، ص 133؛ نيز ← ايران. وزارت كشور، 1390ش ب، ذيل «استان گيلان»). اين بخش در 1338ش با مركزيت شهر رودبار شهرستان شد ( ← ايران. وزارت كشور، 1390ش ب، همانجا). اين شهرستان امروزه مشتمل است بر بخشهاى مركزى، رحمت آباد و بلوكات، خورگام و عمارلو؛ دهستانهاى رستم آباد جنوبى، رستم آباد شمالى، كُلَشتَر، خورگام، دلفك، بلوكات، دشتويل، رحمت آباد، جيرنده و كِليشُم و شهرهاى رودبار، رستم آباد، منجيل*، لوشان*، بره سر، توتكابن* و جيرنده* ( ← همو، 1390ش الف، ذيل «استان گيلان»). شهرستان رودبار، با حدود 17% از مساحت استان گيلان، بزرگ ترين شهرستان اين استان است (كتاب گيلان، ج 5، ص 1148). براساس سرشمارى 1390ش، جمعيت شهرستان رودبار 943،100 تن بوده است كه 942،62 آن شهرنشين بوده اند ( ← مركز آمار ايران، ص 92). بر اساس همين سرشمارى، جمعيت شهر رودبار 926،10 تن بوده است ( ← همان، ص 126). اقوام مختلفى از كرمانج*، تات* و تالش* در اين شهرستان ساكن اند و مردم اين منطقه به گيلكى، كردى، تالشى، تاتى سخن مى گويند (ميرزاابراهيم، همانجا؛ رابينو، ص210). شهرستان رودبار كوهستانى و از مهم ترين كوههاى آن لات برهنه (ارتفاع 867،2 متر) و دَرفَك (ارتفاع 698،2 متر) است ( ← جعفرى، ج 1، ص 249، 490، ج 3، ص 621).

بزرگ ترين رود شهرستان، سفيدرود است كه با ساخت سد مخزنى منجيل در 1340ش در ملتقاى دو شاخه مهم سفيدرود، قزل اوزن و شاهرود، 000،240 هكتار از اراضى گيلان زير كشت آبى رفته است. همچنين با استفاده از پنج دستگاه توربين آبى علاوه بر برق استان گيلان قسمتى از برق سراسرى كشورى تأمين مى شود (همان، ج 2، ص 273ـ275؛ افشين، ج 2، ص120، پانويس 1؛ نيز ← سفيدرود*). ديگر رودهاى مهم اين شهرستان عبارت اند از: سياه رود (توتكابن) از شاخه هاى سفيدرود، كه از دامنه هاى كوه ديلمان در 42 كيلومترى شرق رودبار سرچشمه مى گيرد؛ آب دوگاهه، سيردشت (سى دشت)، كيهان و نوده، از شاخه هاى سياه رود؛ تاريك؛ و خرشك رود ( ← جعفرى، ج 2، ص 283؛ افشين، ج 2، ص 119ـ123؛ كتاب گيلان، ج 5، ص 1111). آب وهواى نواحى شمالى اين شهرستان تحت تأثير درياى خزر معتدل و نيمه مرطوب و بخشهاى جنوبى آن معتدل و خشك است (جعفرى، ج 3، ص 621). شهرستان رودبار يكى از وسيع ترين حوزه هاى جنگلى و مرتعى استان گيلان است و بخش عظيمى از اين جنگلها و مراتع در حوضه آبخيز سفيدرود واقع است (رابينو، ص 209؛ جعفرى، همانجا؛ صالح، ص 382). اقتصاد شهرستان رودبار بر پايه كشاورزى و دامدارى و مهم ترين محصول اين شهرستان زيتون و از ديگر محصولات آنجا گندم، جو و برنج است (ظهيرالدوله، ص 55؛ فرهنگ جغرافيائى آباديها، ج 25، ص 124). برخى از آثار باستانى شهرستان رودبار عبارت اند از: تپه هاى باستانى مارليك* (چراغعلى تپه) در رحمت آباد، كلوز و جوبِن در روستاهايى به همين نام؛ قلعه هاى كول و چهل گزچال در رستم آباد و دختر (گورميزا)، از اواخر دوره ساسانى (حك : ح 226ـ ح 652م) و اوايل دوره اسلامى؛ پلهاى سياهرود، انبوه، منجيل و لوشان؛ كاروانسراى پشته در رستم آباد، از دوره قاجار؛ بقعه هاى امامزادگان ابوالحسن و ابوالفضل در روستاى فيلده، سليمان در منجيل، و حمزه در لوشان، كه همگى به پسران امام موسى كاظم عليه السلام منسوب اند ( ← منوچهر ستوده، 1349ـ1380ش، ج1، ص463ـ 480؛ فرهنگ جغرافيائى آباديها، ج 25، ص 125؛ كشوردوست، ص 142ـ147؛ كتاب گيلان، ج 5، ص 1135ـ 1142). مهم ترين توليدات صنعتى اين شهرستان انواع روغن خوراكى به ويژه روغن زيتون است. معادن سنگ لاشه، سنگ آهك، زغال سنگ، سيليس، كوارتزيت، سنگ مرمريت، سنگ تراورتن، و سيمان از مهم ترين معادن فعال اين شهرستان اند. ازاين رو شهركهاى صنعتى خرشك و لوشان در اين شهرستان داير شده است (كتاب گيلان، ج 5، ص 1147ـ1148). زمين لرزه 30 خرداد 1369، در شهرستان رودبار، ويرانى شهرستان و مرگ بسيارى از ساكنان آنجا را در پى داشت (جعفرى، همانجا؛ كشوردوست، ص 141). خرابيهاى ناشى از زلزله پس از مدت كوتاهى با ساخت وسازهاى جديد و توسعه محلات قديم جبران شد. قرارداشتن اين شهرستان بر مسير رشت ـ قزوين نيز در تسريع و توسعه محدوده هاى شهرى ازجمله رودبار و رستم آباد تأثير داشته است. همچنين مهاجرت برخى از اهالى زلزله زده بخشهاى عمارلو و رحمت آباد سبب توسعه شهرى رستم آباد شده است (كتاب گيلان، ج 5، ص 1130ـ1131).

3) رودبارِ جنوب، در استان كرمان. شهرستان رودبار جنوب، در گذشته ناحيه رودبار ( ← شهسوارى و مهرآفرين، ص 183)، در دشت مسطح و وسيعى در منتهااليه جنوب شرقى استان كرمان و در مجاورت هامون جَزموريان و بر حاشيه هَليل رود قرار دارد، از اين رو رودبار ناميده شده است (افضل الدين كرمانى، ص 127؛ منشى كرمانى، ص 321؛ فرهنگ جغرافيائى آباديهاى كشور: استان كرمان، ص 44ـ45؛ ابوت[11] ، ص50). ناحيه رودبار جزو نواحى گرمسيرى كرمان است (مشيزى، ص250، پانويس 1).به گفته فرمانفرما (متوفى 1318ش؛ ص 289)، عرض اين ناحيه، كه از مشرق به شاه آباد و از مغرب به چُركويه محدود مى شود، 37 فرسخ و طول آن از ده لران (ده كردان) در شمال ناحيه رودبار تا ثيك در انتهاى بَشاگِرد حدود 73 فرسخ است. به سبب وجود صدها تپه و محوطه هاى باستانى همچون تُم/ تمب (قلعه)، خرگ/ خرق (دختر) در نزديكى شهر رودبار، و تم هزارمردى در نزديكى روستاى حيدرآباد، به نظر مى رسد رودبار از اولين مراكز تجمع انسانى در جنوب شرقى ايران باشد (فرهنگ جغرافيائى آباديهاى كشور: استان كرمان، ص 36؛ شهسوارى و مهرآفرين، ص 179ـ180). پس از اسلام، سرزمين رودبار به رغم برخوردارى از موقعيت ارتباطى مناسب، كه بر سر راه سند (مكران، بلوچستان) و بندر هرمز قرار داشت، رونق و شكوفايى چندانى نداشت، چراكه به سبب ناامنى اين ناحيه، راه بزرگ كاروانى بندرعباس به جيرفت از آن نمى گذشت ( ← حافظ ابرو، 1375ـ1378ش، ج 3، ص 46؛ نيز ← شهسوارى و مهرآفرين، ص 185). در دوره اسلامى، رودبار از اعمال جيرفت* شمرده مى شد، اما اطلاعات موجود در منابع از آن اندك و پراكنده است ( ← افضل الدين كرمانى، همانجا؛ حافظ ابرو، 1375ـ1378ش، ج 3، ص 51).

به نوشته جغرافى نويسان، رودبار در مغرب كوهستان ابوغانم و شمال كوههاى قُفص قرار داشت و بيشتر اهالى آن شيعه بودند ( ← اصطخرى، ص 164، 167؛ مقدسى، ص 471). ابن حوقل (ص 307) از آن با نام رستاق رودبار ياد كرده است. اين سرزمين از نظر نظامى اهميت داشت، چراكه علاوه بر موقعيت ارتباطى، منابع غنى آب و مراتع سرسبز و خرّم آن براى پرپايى اردوگاه نظامى بسيار مناسب بود ( ← تاريخ شاهى قراختائيان، ص 208، 215، 228، 243؛ محمدمؤمن كرمانى، ص 286). ازاين رو درگيريهاى محلى بر سر تصاحب آن تخريب آنجا را درپى داشت (مشيزى، مقدمه باستانى پاريزى، ص 25). رودبار، در اواخر دوره صفوى (حك : ح 907ـ1135)، براثر ضعف حكومت مركزى، عرصه تاخت وتاز ياغيان بلوچ شد ( ← محمدمؤمن كرمانى، ص260، 266ـ267، 283). در 1104، پُردل خان بلوچ به بهانه تظلم خواهى يكى از رعاياى شيعه با 4000ـ5000 تن به رودبار حمله و احشام را غارت كرد (مشيزى، ص 103، 620ـ621). سرداران بلوچ، در پى ناامنى ناشى از لشكركشى محمود افغان (متوفى 1137) به ايران، قدرت بيشترى يافتند و در كنار افغانها به حملات خود ادامه دادند. حاكم كرمان براى جلوگيرى از پيشروى افغانها و بلوچها قلعه كهنوج و رودبار را استحكام بخشيد، بااين حال بيشتر بلوكات كرمان ازجمله رودبار براثر اين حملات ويران شد (محمدمؤمن كرمانى، مقدمه باستانى پاريزى، ص 70). در دوره قاجار (حك : 1210ـ1344 (1304ش))، رودبار يكى از بلوكات بزرگ و آباد جيرفت و مركز آن، قريه كهنوج بود ( ← منشى كرمانى، ص 321ـ322؛ فرمانفرما، ص 289). اين بلوك، باوجود منابع غنى آب هليل رود و قناتها، به سبب گرماى هوا براى كشاورزى چندان مساعد نبود و محصولات آن نيز مرغوبيت چندانى نداشت (وزيرى كرمانى، ص 122ـ123؛ فرمانفرما، ص 313). همچنين ساكنان بلوك رودبار به سبب ترس از حملات بلوچها و شيوه زندگى قبيله اى، به خانه سازى علاقه چندانى نداشتند و در خانه هاى موقت معروف به كَپَر و كُتّوك سكنا مى گزيدند (وزيرى كرمانى، ص 117؛ فرمانفرما، ص300؛ ابوت، همانجا). در اين دوره، سعيدخان جوسى با ساخت قلعه اى در كهنوج به عمران و آبادى رودبار پرداخت. شيخ سيف بندرى (متوفى 1267)، از امراى آل نَهيان مسقط، براى مدت كوتاهى بر بعضى از روستاهاى اين ناحيه مسلط شد (منشى كرمانى، همانجا؛ وزيرى كرمانى، ص 126؛ فرمانفرما، ص 318). به گزارش فرمانفرما در 1311 (ص 296ـ297)، 32 طايفه و بالغ بر 1285 خانوار در رودبار ساكن بودند. ناحيه رودبار، در تقسيمات جديد كشورى، بخش كهنوج نام گرفت و رودبار (به مركزيت قريه شيخ آباد) يكى از دهستانهاى نه گانه اين بخش در شهرستان جيرفت بود ( ← رزم آرا، ج 8، ص 211؛ فرهنگ جغرافيائى آباديهاى كشور: استان كرمان، ص 45). پس از ارتقاى بخش كهنوج به شهرستان در 1359ش، دهستان رودبار، به مركزيت اسلام آباد (رودبار)، به بخش ارتقا يافت ( ← ايران. وزارت كشور، 1390ش ب، ذيل «استان كرمان»؛ فرهنگ جغرافيائى آباديهاى كشور: استان كرمان، ص 29). اسلام آباد در 1375ش شهر شد ( ← ايران. وزارت كشور، 1390ش ج، ذيل «استان كرمان»). پس از ارتقاى بخش رودبار به شهرستان رودبار جنوب در 1384ش، شهر رودبار مركز اين شهرستان شد ( ← همو، 1390ش ب، همانجا). اين شهرستان مشتمل بر بخشهاى مركزى و جازموريان، و دهستانهاى رودبار، نهضت آباد، جازموريان و كوهستان است ( ← همو، 1390ش الف، ذيل «استان كرمان»). براساس سرشمارى عمومى 1390ش، جمعيت اين شهرستان 421،104 تن بوده است كه 223،12 تن در شهر رودبار ساكن بوده اند ( ← مركز آمارايران، ص 86، 122). رود دائم هليل رود، مهم ترين رود كرمان، از كوهستان هزار در 96 كيلومترى شمال غربى جيرفت سرچشمه مى گيرد و پس از مشروب نمودن اراضى دشت رودبار به درياچه جزموريان مى ريزد (جعفرى، ج 2، ص480؛ فرهنگ جغرافيائى آباديهاى كشور: استان كرمان، ص 32). از ديگر رودهاى مهم فصلى اين شهرستان، سرجنگل، گهان، ميرسعيدى و نگيسون همگى از شاخه هاى هليل رودند (فرهنگ جغرافيائى آباديهاى كشور : استان كرمان، ص30). آب وهواى اين شهرستان گرم و خشك است (جعفرى، ج 3، ص 79). شهرستان رودبار جنوب به سبب آب وهواى گرمسيرى و منابع غنى آبهاى زيرزمينى، از نظر كشاورزى و دامدارى اهميت دارد. مهم ترين محصول آن گندم و جو، و كشت علوفه هاى دامى و روغنى نيز در اين شهرستان رايج است. پرورش گاو و گوسفند نيز به صورت سنّتى در بين عشاير اين هرستان رواج دارد (رزم آرا، همانجا؛ فرهنگ جغرافيائى آباديهاى كشور: استان كرمان، ص 37ـ39). بيشتر عشاير اين شهرستان همچون طوايف طيارى (طيارى و مولايى) و محمدرضاخانى نيمه كوچرو هستند. طايفه سالمى نيز، كه امروزه اغلب در مركز شهرستان ساكن اند، در نيم قرن اخير به مرور يكجانشين شده اند (فرهنگ جغرافيائى آباديهاى كشور: استان كرمان، ص 36).

امامزاده پنج تن و زيارتگاههاى مقداد و ملنگ (زيارتگاه امام على عليه السلام)، همگى در اطراف شهر رودبار، از مهم ترين مكانهاى زيارتى شهرستان اند (همانجا).

4) رودبار در ايالت سيستان قديم. ناحيه حاصلخيز و سرسبز رودبار يكى از شانزده ناحيه ايالت سيستان قديم بود و شهرى كوچك به همين نام بر ساحل چپ رود هيرمند (هلمند) در نزديكى فيروزقند در نيمه راه زَرَنج ـ بُست قرار داشت (اصطخرى، ص 248؛ تاريخ سيستان، ص 28؛ شاه حسين بن غياث الدين محمد، ص 18). بَلاذُرى (متوفى 279) نخستين مورخى است كه در شرح فتح هند به دست عبّادبن زياد، از رودبار نام برده است ( ← ص610). در منابع جغرافياى قرن چهارم، از اين شهر با نام رودان ياد شده است ( ← اصطخرى، ص 238، 248؛ ابن حوَقَل، ص 414؛ حدودالعالم، ص 104؛ نيز ← لسترنج[12] ، ص 344). رودبار به سبب آب فراوانش به كشت و زرع و ميوه هاى بسيار معروف بود. مهم ترين محصول آن در گذشته نمك بود ( ← اصطخرى، ص 248؛ حدودالعالم، همانجا). به نظر مى رسد رودبار تا اوايل دوره تيموريان (حك : 807ـ913) آباد بود، اما درپى حمله تيمور و تخريب بند رستم بر روى هيرمند، به رغم تلاشهاى جانشينان تيمور و صفويان، رو به ويرانى نهاد ( ← سيستانى، بخش 1، ص 321)، چنان كه به تصريح شاه حسين بن غياث الدين محمد (همانجا)، موقعيت مكانى اين آبادى در دوره صفوى مشخص نبوده است.بنابر گزارشى از دوره قاجار، رودبار ناحيه اى كوچك، شامل روستاى رودبار عليا و سفلا و قلعه اى قديم واقع در غرب خواجه على بود ( ← فريه[13] ، ص409؛ >فرهنگ جغرافيايى تاريخى و سياسى افغانستان<[14] ، ج 2، ص 247). دراين دوره، ناحيه رودبار داراى 250 خانه و 1100 تن جمعيت از طايفه سنجرانى بود ( ← >فرهنگ جغرافيايى تاريخى و سياسى افغانستان<، ج 2، ص 249؛ شاه حسين بن غياث الدين محمد، تعليقات ستوده، ص 533). پس از كميسيون سيستان به رياست سرفردريك گولدسميد[15] در 1289/1872، و تقسيم سيستان، رودبار از ايران جدا شد و به افغانستان پيوست (كرزن، ج 1، ص 232؛ منشى اقبال الدوله، ص 662). امروزه رودبار منطقه اى نه چندان آباد در ولايت نيمروز* افغانستان است كه از شهرت تاريخى آن تنها نام چند مكان نظير دَه مَرده، لَندى و پَلالَك براى آن باقى مانده است (سيستانى،بخش1، ص321ـ 322).

منابع : ابن اثير؛ ابن حَوقَل؛ اسماعيل بن على ابوالفداء، كتاب تقويم البلدان، چاپ رنو و سلان، پاريس 1840؛ اصطخرى؛ يداللّه افشين، رودخانه هاى ايران، تهران 1373ش؛ احمدبن حامد افضل الدين كرمانى، كتاب عقد العلى للموقف الاعلى، چاپ عليمحمد عامرى نائينى، تهران 1356ش؛ ارنست اورسول، سفرنامه ى قفقاز و ايران، ترجمه على اصغر سعيدى، تهران 1382ش؛ گيوم آنتوان اوليويه، سفرنامه ى اوليويه، ترجمه محمدطاهر ميرزا، چاپ غلامرضا ورهرام، تهران 1371ش؛ ايران. وزارت كشور. معاونت سياسى. دفتر تقسيمات كشورى، عناصر و واحدهاى تقسيمات كشورى ايران: تير 1390، تهران 1390ش الف؛ همو، نشريه تاريخ تأسيس شهرستانهاى كشور، تهران 1390ش ب؛ همو، نشريه تاريخ تأسيس شهرهاى كشور، تهران 1390ش ج؛ شرف الدين بن شمس الدين بدليسى، شرفنامه: تاريخ مفصل كردستان، چاپ ولاديمير وليامينوف زرنوف، سن پترزبورگ 1276ـ1278/ 1860ـ1862، چاپ افست تهران ۱۳۷۷ ش؛ محمدحسين بن خلف برهان، برهان قاطع، چاپ محمد معين، تهران ۱۳۴۲ ش؛ بَلاذُرى (بيروت)؛ بوداق منشى قزوينى، جواهرالاخبار: بخش تاريخ ايران از قراقويونلو تا سال 984ه .ق، چاپ محسن بهرام نژاد، تهران ۱۳۷۸ ش؛ تاريخ سيستان، چاپ محمدتقى بهار، تهران: زوار، ?]۱۳۱۴ ش[؛ تاريخ شاهى قراختائيان، از مؤلفى ناشناخته در قرن هفتم، چاپ محمدابراهيم باستانى پاريزى، تهران: بنياد فرهنگ ايران، ۱۳۵۵ ش؛ جعفرى؛ جوينى؛ عبداللّه بن لطف اللّه حافظ ابرو، جغرافياى حافظ ابرو، چاپ صادق سجادى، تهران ۱۳۷۵ـ ۱۳۷۸ ش؛ همو، زبدة التواريخ، چاپ كمال حاج سيدجوادى، تهران 1380ش؛ حدودالعالم؛ محمدعلى حضرتى، قزوين: آيينه ى تاريخ و طبيعت ايران، قزوين ۱۳۸۲ ش؛ حمداللّه مستوفى، تاريخ گزيده؛ همو، نزهة القلوب؛ گاسپار دروويل، سفر در ايران، ترجمه منوچهر اعتمادمقدم، تهران ۱۳۶۷ ش؛ رزم آرا؛ محمدعلى بن محمدزمان رشوند، مجمل رشوند: شرح وقايع و گزارشهاى تاريخى منطقه رودبار و الموت، نواحى اطراف آن و قزوين در سالهاى ۱۲۷۱ـ ۱۲۷۶ه .ق، چاپ منوچهر ستوده و عنايت اللّه مجيدى، تهران ۱۳۷۶ ش؛ رشيدالدين فضل اللّه همدانى، جامع التورايخ، چاپ محمد روشن و مصطفى موسوى، تهران ۱۳۷۳ ش؛ همو، جامع التواريخ : تاريخ اسماعيليان، چاپ محمد روشن، تهران ۱۳۸۷ ش؛ پى يرآمده اميلين پروب ژوبر، مسافرت در ارمنستان و ايران، ترجمه عليقلى اعتمادمقدم، تهران ۱۳۴۷ ش؛ حسينقلى ستوده، «تاريخچه قزوين»،

مجله بررسيهاى تاريخى، سال ۴، ش ۵ و ۶ (آذر ـ اسفند ۱۳۴۸)؛
منوچهر ستوده، از آستارا تا اِستارباد، تهران ۱۳۴۹ ۱۳۸۰ ش؛ همو، «پاى تخت جستانيان»، اباختر، سال ۵، ش ۱ و ۲ (پاييز ۱۳۸۸)؛ سلطانمحمد
ميرزاقاجار، سفرنامه سيف الدوله : معروف به سفرنامه مكه، چاپ على اكبر خداپرست، تهران ۱۳۶۴ ش؛ سمعانى؛ محمداعظم سيستانى، جغرافياى تاريخى سيستان: سرزمين ماسه ها و حماسه ها، بخش 1، ]كابل [۲۰۱۲؛ شاه حسين بن غياث الدين محمد، احياءالملوك، چاپ منوچهر ستوده، تهران ۱۳۸۳ ش؛ ميثم شهسوارى و رضا مهرآفرين، «جغرافياى تاريخى سرزمين رودبار جنوب در دوران اسلامى و مطالعه يكى از مكان هاى باستانى متعلق به اين دوره: قلعه خَرق (قلعه دختر تمب ـ خرگ)»، مجله مطالعات ايرانى، ش ۱۸ (پاييز ۱۳۸۹)؛ زين العابدين بن اسكندر شيروانى، بستان السياحه، يا، سياحت نامه، چاپ سنگى تهران ۱۳۱۵، چاپ افست ]بى تا.[؛ رضا صالح، «جنگل نشينان گيلان»، در كتاب گيلان، به سرپرستى ابراهيم اصلاح عربانى، ج ۲، تهران: گروه پژوهشگران ايران، ۱۳۷۴ ش؛ طبرى، تاريخ (بيروت)؛ على بن محمد ناصر ظهيرالدوله، سفرنامه ظهيرالدوله همراه مظفرالدين شاه به فرنگستان، چاپ محمداسماعيل رضوانى، تهران ۱۳۷۱ ش؛ عبداللّه عقيلى، دارالضربهاى ايران در دوره اسلامى، تهران ۱۳۷۷ ش؛ قهرمان ميرزا عين السلطنه، روزنامه خاطرات عين السلطنه، چاپ مسعود سالور و ايرج افشار، تهران ۱۳۷۴ ،۱۳۸۰ش؛ محمدحسين بن مهدى فراهانى، سفرنامه ميرزامحمدحسين حسينى فراهانى، چاپ مسعود گلزارى، تهران ۱۳۶۲ ش؛ عبدالحسين ميرزا فرمانفرما، مسافرت نامه كرمان و بلوچستان: بلوك گردشى به مدت سه ماه، ۲۱ جمادى الثانيه تا ۲۵ رمضان ۱۳۱۱ قمرى، چاپ ايرج افشار، تهران ۱۳۸۳ ش؛ فرهادميرزا قاجار، سفرنامه فرهادميرزا، چاپ غلامرضا طباطبائى، تهران ۱۳۶۶ ش؛ فرهنگ جغرافيائى آباديهاى ]كشور[ : استان كرمان، شهرستان كهنوج، تهران: سازمان جغرافيائى نيروهاى مسلح، ۱۳۸۳ ش؛ فرهنگ جغرافيائى آباديهاى كشور جمهورى اسلامى ايران، ج :۲۵ زنجان، تهران: سازمان جغرافيائى نيروهاى مسلح، ۱۳۶۹ ش؛ محمدعلى فريدالملك همدانى، سفرنامه فريدالملك، در سفرنامه هاى خطى فارسى، تصحيح و پژوهش هارون وهومن، ج ۴، تهران: اختران، ۱۳۸۸ ش؛ عبدالفتاح فومنى، تاريخ گيلان: در وقايع سالهاى 923ـ1038 هجرى قمرى، چاپ منوچهر ستوده، تهران ۱۳۴۹ ش؛ زكريابن محمد قزوينى، آثارالبلاد و اخبارالعباد، بيروت ۱۹۹۸؛ عبداللّه بن على كاشانى، زبدة التواريخ: بخش فاطميان و نزاريان، چاپ محمدتقى دانش پژوه، تهران ۱۳۶۶ ش؛ كتاب گيلان، به سرپرستى ابراهيم اصلاح عربانى، ج ۵، تهران: گروه پژوهشگران ايران، ۱۳۸۷ ش؛ عليرضا كشوردوست، گيلانشهرها: چگونگى پديدايى، تاريخچه، نامواژه، ويژگيهاى جغرافيايى و ماندگارهاى شهرهاى گيلان، رشت ۱۳۸۵ ش؛ كيهان؛ محمدعلى گلريز، مينودر، يا، باب الجنه قزوين، ]قزوين[ ۱۳۶۸ ش؛ على بن شمس الدين لاهيجى، تاريخ خانى : شامل حوادث چهل ساله گيلان از ۸۸۰ تا ۹۲۰ قمرى، چاپ منوچهر ستوده، تهران ۱۳۵۲ ش؛ محمدمؤمن كرمانى، صحيفة الارشاد : تاريخ افشار كرمان ـ پايان كار صفويه، چاپ محمدابراهيم باستانى پاريزى، تهران ۱۳۸۴ ش؛ ظهيرالدين بن نصيرالدين مرعشى، تاريخ گيلان و ديلمستان، چاپ منوچهر ستوده، تهران ۱۳۴۷ ش؛ مركز آمار ايران، نتايج تفصيلى سرشمارى عمومى نفوس و مسكن ۱۳۹۰، كل كشور، تهران ۱۳۹۱ ش؛ ميرمحمدسعيدبن على مشيزى، تذكره صفويه كرمان، چاپ محمدابراهيم باستانى پاريزى، تهران ۱۳۶۹ ش؛ مقدسى؛ گريگورى والريانوويچ ملگونوف، كرانه هاى جنوبى درياى خزر، يا، استانهاى شمالى ايران، ترجمه اميرهوشنگ امينى، تهران ۱۳۷۶ ش؛ عبدالحسين منشى اقبال الدوله، روزنامه سفر سيستان، چاپ قدرت اللّه روشنى زعفرانلو، در دفتر تاريخ، ج ۲، به كوشش ايرج افشار، تهران: بنياد موقوفات دكتر محمود افشار، ۱۳۸۴ ش؛ احمدبن حسين منشى قمى، خلاصة التواريخ، چاپ احسان اشراقى، تهران ۱۳۸۳ ش؛ محمدامين منشى كرمانى، جغرافياى ايالت كرمان در عهد ناصرى، چاپ محمد نيك پور، كرمان ۱۳۹۱ ش؛ ميرزاابراهيم، سفرنامه استرآباد و مازندران و گيلان و...، چاپ مسعود گلزارى، تهران ۱۳۵۵ ش؛ ناصرالدين قاجار، شاه ايران، روزنامه سفر گيلان، چاپ منوچهر ستوده، ]تهران[ ۱۳۶۷ ش؛ نقشه سياحتى و گردشگرى استان گيلان، مقياس 000،1:۳۰۰، تهران: گيتاشناسى، ]۱۳۹۰ ش[؛ پرويز ورجاوند، سرزمين قزوين، تهران ۱۳۴۹ ش؛ احمدعلى وزيرى كرمانى، جغرافياى كرمان، چاپ محمدابراهيم باستانى پاريزى، تهران ۱۳۵۳ ش؛ ياقوت حَمَوى؛

/ سيدمصطفى حسينى /

Keith Edward Abbott, "Geographical notes, taken during a journey in Persia in 1849 and 1850", Journal of the Royal Geographical Society of London, vol.25 (1855); George N. Curzon, Persia and the Persian question, London 1892, repr. 1966; Edward Backhouse Eastwick, Journal of a diplomate’s three years’ residence in Persia, London 1864, repr.
Tehran 1976; Joseph Pierre Ferrier, Caravan journeys and wanderings in Persia, Afghanistan, Turkistan, and Beloochistan with historical notices of the countries lying between Russia and India, translated from the original unpublished manuscript by William Jesse, ed. H.D. Seymour, London 1856; Jean Baptiste Feuvrier, Trois ans à la cour de Perse, Paris: F. Juven, [n.d.]; Historical and political gazetteer of Afghanistan, ed. Ludwig W. Adamec, vol.2: Farah and southwestern Afghanistan, Graz: Akademische Druck-u. Verlagsanstalt, 1973; Guy LeStrange, The lands of the Eastern Caliphate, Cambridge 1930; Adam Olearius, The voyages and travells of the ambassadors sent by Frederick Duke of Holstein, to the great Duke of Muscovy, and the king of Persia, begun in the year M.D.C. XXXIII. and finish’d in M.D.C. XXXIX. containing a compleat history of Muscovy, Tartary, Persia, and other adjacent countries, faith fully rendered into English by John Davies, London [1669]; Hyacinth Louis Rabino, Les provinces caspiennes de la Perse: le Guîlân, Paris 1917.
https://rch.ac.ir/article/Details/14190
تمام حقوق مادی و معنوی این سایت متعلق به بنیاد دایرة المعارف اسلامی می باشد.
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

یکشنبه دوازدهم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 23:33 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

یکشنبه دوازدهم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 23:33 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

📝تاریخ انتشار: ۲۵ تیر ۱۳۹۹ - ۱۴:۰۱

🔲#حمام تاریخی #میرزا_یوسف بابل، سرگردان میان تخریب و احیاء


✍ساری - ایرنا - حمام تاریخی میرزا یوسف ملکی #بابل که بخشی از آن در سال ۹۰ برای تعریض خیابان تخریب شده بود ، به علت بی توجهی به بازسازی و مرمت آن طی حدود یک دهه گذشته ، اکنون در معرض تخریب جدی قرار گرفته است.

📌به گزارش خبرنگار ایرنا ، حمام میرزایوسف از آثار تاریخی ثبت شده بابل است. این حمام در تاریخ ۱۹ مهر ۱۳۷۸ با شماره ۲۴۷۵ در فهرست آثار ملی ثبت شد و یکی از خاطره انگیزترین آثار تاریخی برای بابلی ها محسوب می شود.

📌نام محله " سرحمام " هم که در کنار پنجشنبه بازار بابل واقع شده ، برگرفته از نام همین حمام میرزا یوسف است. این حمام تا کمتر ۱۵ سال پیش در کنار وجهه تاریخی ، دارای کارکرد یک حمام برای بابلی ها بود و مورد استفاده قرار می گرفت.

📌آنچه حمام میرزا یوسف را از سایر حمام های مشابه در جای جای مازندران و بابل متمایز می کند ، رختکن و سربینه بزرگ آن است. سربینه این حمام هشت ضلعی است و چهار صفه در چهار ضلع بزرگ و چهار صفه در اضلاع کوچکتر آن تعبیه شده است.

📌دهانه صفه ها به عرض سه متر است که در سه طرف آنها سکو هایی به عرض یک متر وجود دارد. روشنایی مورد نیاز فضای داخلی حمام از طریق نورگیرهایی که در قسمت فوقانی گنبد سربینه تعبیه شده، تأمین می شود و در پهلوی دو سردر قدیمی حمام، دو کتیبه سنگی وجود دارد.

📌در واقع حمام میرزایوسف یکی از باارزش ترین بناهای تاریخی شهرستان بابل محسوب می شود. اگر چه در منابع مجازی به اشتباه زمان ساخت این حمام را عصر صفویه می دانند ، ولی قدمت آن به استناد کتیبه ای که بر روی درب ورودی حمام موجود بود و تصویر آن در جلد چهارم کتاب "از آستارا تا استارباد" نوشته دکتر منوچهر ستوده آمده ، به عصر فتحعلیشاه قاجار یعنی سال ۱۲۱۶ قمری بر می گردد.

📍درد دل‌های مالک

محمد حسن ولی پور که اجدادش حدود ۱۰۰ سال مالکیت و متولی حمام میرزا یوسف بابل را بر عهده دارند ، بتازگی با انتشار کلیپی در فضای مجازی از در به دری ۹ ساله خود گله کرد و از امام جمعه، شهردار ، فرماندار و دیگر مدیران ارشد شهرستان بابل و استان مازندران خواست که به ۹ سال بلاتکلیفی خانوده اش پایان دهند . کلیپ کوتاه مالک اثر تاریخی مورد استقبال کاربران و دوستدار میراث فرهنگی قرار گرفت.

📌#متولی حمام تاریخی میرزا یوسف در گفت و گو با خبرنگار ایرنا گفت : بنای تاریخی حمام تا سال ۱۳۸۷ فعال بود و شهروندان بابلی از این حمام استفاده می کردند ، اما متاسفانه در سال ۸۷ تا سال ۹۰ به علت انفجاری که در کف حمام صورت گرفت دیگر قابل استفاده نبود و می بایست مورد بازسازی قرار می گرفت.

📌ولی پور افزود : برای بازسازی این بنا در سال ۸۷ اقدامات اولیه صورت گرفت ، ولی به علت هزینه بالا قادر به بازسازی آن نشدیم.

📌وی گفت: در سال های اخیر بخشی به حمام تاریخی میرزا یوسف اضافه شده بود که جزو بنای تاریخی نبود و شهرداری برای تعریض جاده می خواست این بنایی را که جزو آثار تاریخی نبود ، تخریب کند ، اما متاسفانه در صبح جمعه دوم دی ماه سال ۹۰ با عدم حضورم ، شهرداری ۸۰ درصد این اثر تاریخی را برای تعریض جاده تخریب کرد.

📌ولی پور افزود : ۹ سال از ماجرای تخریب این بنای تاریخی می گذرد و ما ۹ برادر و خواهر که وارث این اثر تاریخی هستیم در بلاتکلیفی به سر می بریم چون نه میراث فرهنگی این بنای تاریخی را بازسازی می کند و نه اینکه از ما می خرند.

📌مالک حمام میرزا یوسف گفت : زمانی که این اثر تاریخی فعال بوده و یا نیاز به تعمیرات داشت و همچنین تا سال ۹۰ که مورد تخریب ۸۰ درصدی قرار گرفت هیچ حمایتی از میراث فرهنگی تا آنجا که در حد یک بازدید هم صورت نگرفت.

📌وی افزود : این اثر تاریخی ظرفیت بازسازی دارد ، اما ما قادر به آن نمی باشیم و از سویی گنبد حمام میرزا یوسف در حال فروریختن است و اگر به کسی آسیبی وارد شود و یا خسارت هایی به مغازه های اطراف براثر ریزش این بنای نیمه جان وارد شود هیچ مسئولیتی را نمی پذیریم.

📌ولی پور گفت : از مدیران ارشد شهرستان و استانی می خواهیم تا تکلیف این بنای تاریخی را مشخص کنند و اگر قابلیت بازسازی دارد انجام شود و در غیر این صورت تکلیف این ملک را روشن کنند چون ما نمی توانیم پاسخگوی خسارت جانی و مالی احتمالی به خاطر ریزش گنبد این بنای تاریخی باشیم.

📌البته حمام میرزا یوسف تنها بنای تاریخی بابل نیست که در معرض تحریب قرار دارد. شهرستان بابل از حدود ۲۰۰ اثر باستانی و میراث فرهنگی برخوردار است که از این تعداد ۹۰ اثر پراکنده در نقاط مختلف این شهرستان در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است که اگر به خوبی تعمیر و مورد محافظت قرار گیرند این شهر می تواند به یکی از شهرهای پر جاذبه گردشگری تبدیل شود.

📌به طور معمول اینگونه است که آثار باستانی و میراث فرهنگی زمانی مورد توجه خاص قرار می گیرند و برای آنها دلسوزی می شود که به دلیلی آسیب می بینند و یا به دست ارگانی مورد تخریب قرار می گیرد تا سازه ای جدید جای آنها را بگیرد.

📌با توجه به اینکه آثار هنری و تاریخی با گذشت زمان و فرسایش و عوامل مخرب آسیب می بینند و در معرض خطر جدی قرار می گیرند ، مرمت، حفظ و نگهداری آنها از مهم ترین برنامه های هر مجموعه مدیریتی مرتبط و جامعه ای است که صاحب چنین آثار با ارزشی هستند و می خواهند تاریخ و گذشته خود را حفظ کند.

📌فرسودگی بافت ها، تخصیص نیافتن بودجه برای تعمیر و مرمت و بازسازی، بی توجهی و بی اطلاعی از اهمیت آثار باستانی و میراث فرهنگی و امثال آن همه و همه شرایط را برای تخریب آثار باستانی و میراث فرهنگی فراهم می آورد.

💠نظارت، سهم میراث فرهنگی در حمام تاریخی میرزا یوسف

رییس اداره میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری بابل هم به خبرنگار ایرنا گفت: میراث فرهنگی در این بنای تاریخی نقش نظارتی دارد و با توجه به اینکه پنج دانگ از این اثر تاریخی وقف و یک دانگ آن دارای مالک شخص است ، میراث فرهنگی نمی تواند در بازسازی آن ورود یابد.

📌میثاق جعفریان افزود : میراث فرهنگی آمادگی کامل دارد در صورتی که طرحی برای بازسازی این اثر تاریخی از سوی مالکان ارائه شود ، اگر در چهار چوب قوانین و ضوابط میراثی باشد بر اجرای آن نظارت کامل داشته باشد تا طرح به انحراف کشیده نشود.

📌وی گفت : میراث فرهنگی در این طرح سرمایه گذاری نمی کند و آماده ارائه طرح از سوی مالکان می باشد.

💠اوقاف و معرفی سرمایه‌گذار

رییس اداره اوقاف و امور خیریه بابل هم به خبرنگار ایرنا گفت: برای احیای حمام تاریخی میرزا یوسف ، اوقاف شهرستان با نظر موافق مالک یک سرمایه گذار با طرح گردشگری معرفی کرده است.

📌حسن برزگر افزود : اگر خواهان حفظ آثار تاریخی در شهر بابل هستیم همه دستگاه های مرتبط باید با حساسیت و مسئولیت پذیری برای حفظ این بنای تاریخی تلاش کنند.

📌وی گفت: انتظار می رود که میراث فرهنگی در جذب سرمایه گذار اهتمام جدی داشته باشد چون در این مقطع از زمان این امر نه تنها زمینه حفظ آثار تاریخی را فراهم می کند بلکه رونق اقتصادی را هم برای این شهر به ارمغان می آورد.

📌برزگر افزود : با توجه به سر و سامان گرفتن این بنای تاریخی ، اوقاف بابل آمادگی کامل دارد تا در صورت رضایت مالک یک دانگ آن را خریداری کند ولی اگر این اثر تاریخی همچنان در حالت بلاتکلیفی باشد اوقاف نمی تواند بیت المال را برای خرید این ملک هدر دهد.

📌وی گفت : در حال حاضر یک اراده ای قوی در اوقاف بابل وجود دارد که در راستای حفظ آثار تاریخی حرکت کند و عملکرد ۲ ساله اوقاف در این بخش اثبات کننده این ادعا می باشد.

📌بی توجهی به آثار میراث فرهنگی و عدم رسیدگی به آن از گذشته در شهرستان بابل مرسوم بوده چرا که در سال های گذشته نیز مسجد قدیمی چهارسوق که در مجاورت حمام تاریخی میرزا یوسف در بابل قرار داشت، شبانه تخریب شد و اکنون مسجدی با معماری عربی و غیر بومی جایگزین آن شده است.

💠ضرورت هماهنگی بیشتر میراث فرهنگی و اوقاف

#حامد_ابراهیم_زاده_بازگیر پژوهشگر و نویسنده آثار تاریخی بابل در گفت و گو با خبرنگار ایرنا گفت : اگر خواهان توقف روند موجود تخریب آثار تاریخی بابل هستیم باید اداره میراث فرهنگی و اوقاف هماهنگ تر باشند .

📌وی بیان کرد: اگر این دو مجموعه بخواهند توپ را در زمین همدیگر بیندازند و از خود رفع مسئولیت کنند ، به هیچ عنوان آثار میراثی این شهر به خصوص بناهایی که وقفی هستند بازسازی و مرمت نخواهند شد.

📌او افزود : انتظار دوستداران میراث فرهنگی بابل این است که دو مجموعه میراث فرهنگی و اوقاف جدی تر برای حفظ آثار تاریخی شهر بابل تلاش کنند.

📌 بازگیر افزود: اگر سرمایه‌گذاری برای احیای بناهای تاریخی بابل اعلام آمادگی کرد میراث فرهنگی نباید تنها متکی به پیمانکاران میراثی خودش باشد بلکه خارج از مجموعه میراث فرهنگی پیمانکارانی وجود دارند که عملکرد بسیار درخشانی در مرمت و بازسازی آثار تاریخی از خود نشان دادند و می‌توان از این ظرفیت‌ها بهره گرفت.

🟡ظرفیت خیرین در بابل نجات بخش است

پژوهشگر آثار تاریخی بابل با اشاره به حضور خیرین بزرگ در این شهرستان ، گفت : اگر میراث فرهنگی ابتکار از خود به خرج دهد و بتواند این خیرین را جمع کند و از آنها کمک بخواهد ، کارهای بزرگی انجام خواهد شد.

📌وی افزود : اگر میراث فرهنگی در بحث مرمت آثار تاریخی با کمبود اعتبار رو به رو است باید به خود زحمت دهد و همایش بزرگ یاوران میراث فرهنگی بابل را برگزار کند و از خیرین کمک بخواهد که این حرکت باعث می شود مبلغ قابل توجهی برای حفظ آثار تاریخی جمع آوری شود و که در نهایت نجات بخش است .

📌 بازگیر ادامه داد : در ایام کرونایی موجود خیرین بابل ثابت کردند که برای اعتلای و رفع مشکلات شهر خود از هیچ تلاشی فروگذاری نمی کنند و هر جا به کمک آنها نیاز باشد دریغ نخواهند کرد.
حمام تاریخی میرزا یوسف نیز قبل از تخریب در سال ۹۰ به یک مخروبه تبدیل شده ، مشکلات زیست محیطی و اجتماعی ایجاد کرده بود تا آنجا که معتادان و افراد فرصت طلب از آن به عنوان پناهگاه کارهای خلافشان استفاده می کردند و وضعیت به گونه ای شده بود که خانواده ها برای تردد فرزندانشان بویژه دختران از حوالی حمام هراس داشتند.
"حمام تاریخی میرزا یوسف بابل، سرگردان میان تخریب و احیاء - ایرنا" https://www.irna.ir/amp/83856394/
⚠️کلیه های آثار [فیلم و نمایه و اسناد و نوشتار] منتشر شده در این صفحه تحت حمایت #نگارخانه_ادملا و یا #پژوهش_اِدمُلّاوَند | زیر مجموعه ی آوات قلمܐܡܝܕ صرفا فقط دارای #ارزش_پژوهشی هستند و ارزش قانونی دیگری ندارند.
#محسن_داداش_پور_باکر
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

یکشنبه دوازدهم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 23:33 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

پژوهش اِدمُلّاوَند:
╲\╭┓
╭‌🌺🍂🍃
┗╯\╲
﷽ن و القلم و ما یسطرون
📩شناسه ۱۴۰۳۱۲۱۲۱۳۰۸
𖣫〚#مهــــــــــــطن༆]🌿꙰

♥️𖥓 #اشــــــــــــکنامــــــــــــه ⸙჻ᭂ࿐♡
🪶#شعــــــــــــردوســــــــــــت
🪶#مهــــــــــــرب_قلــــــــــــم

♥️𖥓#معلم⸙჻ᭂ࿐♡

باز بنویس از اوجی، از جنس باخشاب
از همه حرف نگفته، از حسِّ مرداب

معلم کیفِ پلاستیکی! برایم بنویس؛
از سنگ، از کاج، از عشق، از دوتا میز

بنویس بازَک، بخوان مهرناز، بگو آغاز
بیا بازی، سنگ و خواجه، همسو پرواز

بنویس از تمام لحظه ها، از شهر نکا
بساز کیف مدرسه، برای دختر ادملا

از نو مینویسم، با بغض وَ غم نشسته
با مِدادم، با خاطراتت، با دل شکسته

باز نوشتی باککِله، می نویسم بالِ سو
بالِکش، بالین سَر، مِه نفس، دلِ سو

طاووس به گریه، هَمی بَپِته دل دارد
تکرار دردها !! قلم به سیره میل دارد

نوشتم که بدانی که خم شده پُشتم
با اشک میگویم، بخوان برایت نوشتم

بامبولِ خی، گوزنگویِ یاره، بیدار شو
بامِشی مَر، اَتی مَنگو وارِه، بیدار شو

بامشی قاز، دایم در پرواز، بِبا در نماز
دَدِه به دشتِ کار! سکوتش یک آغاز

♥️𖥓#محسن_داداش_پور_باکر⸙჻ᭂ࿐♡
‌𖣫〚۱۴۰۳/۱۲/۱۲༆]🌿꙰
🖨انتشار برای نخستین بار

✅تمامی حقوق برای محسن داداش پور باکر محفوظ است. توجه نمائید که چاپ و نشر مطالب فقط با ذکر نگارنده و منبع الزامی است.
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔♡
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔♡

╲\╭┓
╭‌🌺🍂🍃
┗╯\╲
﷽ن و القلم و ما یسطرون
📩شناسه ۱۴۰۳۱۲۱۲۱۳۰۸
𖣫〚#مهــــــــــــطن༆]🌿꙰

♥️𖥓 #اشــــــــــــکنامــــــــــــه ⸙჻ᭂ࿐♡
🪶#شعــــــــــــردوســــــــــــت
🪶#مهــــــــــــرب_قلــــــــــــم

♥️𖥓#معلم⸙჻ᭂ࿐♡

باز بنویس از اوجی، از جنس باخشاب
از همه حرف نگفته، از حسِّ مرداب

معلم کیفِ پلاستیکی! برایم بنویس؛
از سنگ، از کاج، از عشق، از دوتا میز

بنویس بازَک، بخوان مهرناز، بگو آغاز
بیا بازی، سنگ و خواجه، همسو پرواز

بنویس از تمام لحظه ها، از شهر نکا
بساز کیف مدرسه، برای دختر ادملا

از نو مینویسم، با بغض وَ غم نشسته
با مِدادم، با خاطراتت، با دل شکسته

باز نوشتی باککِله، می نویسم بالِ سو
بالِکش، بالین سَر، مِه نفس، دلِ سو

طاووس به گریه، هَمی بَپِته دل دارد
تکرار دردها !! قلم به سیره میل دارد

نوشتم که بدانی که خم شده پُشتم
با اشک میگویم، بخوان برایت نوشتم

بامبولِ خی، گوزنگویِ یاره، بیدار شو
بامِشی مَر، اَتی مَنگو وارِه، بیدار شو

بامشی قاز، دایم در پرواز، بِبا در نماز
دَدِه به دشتِ کار! سکوتش یک آغاز

♥️𖥓#محسن_داداش_پور_باکر⸙჻ᭂ࿐♡
‌𖣫〚۱۴۰۳/۱۲/۱۲༆]🌿꙰
📝پانویس:
۱/اوجی: نعناع صحرایی
۲/باخشاب: بشقاب
۳/بازِک: مینای سفید
۴/باککِله: باقلا
۵/بال سو: فانوس
۶/بالِکِش: بال پیچ
۷/بالین سر: بالای سر
۸/بامبولِ خی: گراز حقه باز
۹/گوزنگو: حشره شبیه سوسک
۱۰/بامشی مَر: مار آبی بدون زهر که معمولا در شالیزار زندگی میکند.
۱۱/اَتی: قدری
۱۲/مَنگو: گاو ماده شیرده
۱۳/بامشی قاز: پرنده ی آبی که معمولا در مرداب ها زندگی میکند.
۱۴/بِبا: پدر | پدربزرگ
۱۵/دَدِه: مار | مادر
۱۶/بَپِته دل: دلِ دردمند

🖨انتشار برای نخستین بار

✅تمامی حقوق برای محسن داداش پور باکر محفوظ است. توجه نمائید که چاپ و نشر مطالب فقط با ذکر نگارنده و منبع الزامی است.
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔♡
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔♡

شنبه یازدهم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 18:33 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

شنبه یازدهم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 18:32 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

🌿مُقرى | مکری | مقری کلا | بندپی | سوادکوه | ایران

#بندپی
#سوادکوه
#مقریکلا
#مقری

📝مُقرى (طایفه) moqri حوزه ی جغرافیایی سکونت این طایفه روستاهای حاجی کلا ، گشنیان و مقریکلای بندپی است.
در یکی از روستاهای نزدیک ساری نیز طایفه ای به همین نام زندگی میکنند.
این طایفه دامدار بوده، ییلاق را در گردنه سر نزدیک آلاشت می گذراند و قشلاق آنها لفور است.
در شهرها، به ویژه در قائمشهر پراکندگی زیادی دارند، این گمان وجود دارد که مقری (#مکری) های لفور از مقری های مکری بندپی بودند که بعدها به حوالی سوادکوه آمده اند.

📌برخی از مردم این طایفه برآنند که مقری ها از آغاز در لفور سکونت داشته، در دوره ی قاجاریه - به سبب شیوع وبا در منطقه و مرگ و میر بسیاری از مردم به حدود بندپی و ساری کوچ کردند.
از خانواده های پرآوازه ی آنها می توان احمدی، قلی پور، زاهدی شیرنژاد و جعفری را نام برد.
(ابراهیم درویشی ص ۱۰۴ - ۱۰۶)

📌 یکی از مهمترین ایل‌های شکاک ارومیه و خوی و ترکیه #ایل_مقری می باشد. شِکاک نام یکی از ایل‌های بزرگ کُرد ساکن استان آذربایجان غربی می‌باشد. سکونتگاه مقری ها در شهرستان سلماس منطقه شپیران سلماس، انزل ارومیه بخش مرکزی ارومیه، صومای و برادوست گزارش شده است. اطلاعاتی از پیوندشان با مقری های بندپی، لفور و سایر نقاط مازندران حاصل نشد.

📌به‌نوشته ی اشرف‌الدین بدلیسی، #مکری از بازماندگان شاهزادگان اردلان بود و نامش را از یکی از رهبران آن، یک مکار خاص می‌گیرد. به نظر می رسد ریشه ی مقری از مکری نباشد.

📚نیاز به تحقیق

🎙#محسن_داداش_پور_باکر
۱۴۰۳/۱۲/۱۱

─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

جمعه دهم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 23:35 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

جمعه دهم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 23:35 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

جمعه دهم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 23:35 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

جمعه دهم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 6:41 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

#مشاهیر_ایران
#عمر_خیام_نیشابوری

گر می نخوری طعنه مزن مستان را
بنیاد مکن توحیله و دستان را،

تو غره بدان مشو که می می نخوری،
صد لقمه خوری ک می
غلام ست آنرا😏

#حکیم_عمر_خیام

♥️عُمَر خَیّام نِیشابوری | غیاث‌الدین ابوالفتح عُمَر بن ابراهیم خَیّام نیشابوری

📝عُمَر خَیّام نِیشابوری (نام کامل: غیاث‌الدین ابوالفتح عُمَر بن ابراهیم خَیّام نیشابوری) (حدود ۴۴۰ تا ۵۱۵ یا ۵۱۷ هجری قمریی که خیامی، خیام نیشابوری، عمر خیام و خیامی النّیسابوری هم نامیده شده است، همه‌چیزدان، فیلسوف، ریاضی‌دان، ستاره‌شناس و شاعر رباعی‌سرای ایرانی در دورهٔ سلجوقی بود. گرچه جایگاه علمی خیام برتر از جایگاه ادبی اوست و لقبش «حجّةالحق» بوده است، ولی آوازهٔ وی مدیون رباعیات منسوب به او است که شهرت جهانی دارد. رباعیات خیام به بیشترِ زبان‌های زنده دنیا برگردانده شده است.[نیازمند منبع] آوازهٔ وی در غرب به‌طور مشخص بیشتر مدیون ترجمهٔ ادوارد فیتزجرالد از رباعیات او به زبان انگلیسی است.

📌یکی از برجسته‌ترین کارهای وی را می‌توان سر و سامان دادن و سرپرستی محاسبات گاه‌شماری ایران در زمان وزارت خواجه نظام‌الملک که در دورهٔ پادشاهی ملک‌شاه سلجوقی (۴۲۶–۴۹۰ هجری قمری) بود، دانست.
وی در ریاضیات، نجوم، علوم ادبی، دینی و تاریخی استاد بود. نقش خیام در حل معادلات درجهٔ سوم و مطالعاتش دربارهٔ اصل پنجم اقلیدس نام او را به‌عنوان ریاضی‌دانی برجسته در تاریخ علم ثبت کرده است. نوپیدا کردن نظریه‌ای دربارهٔ نسبت‌های هم‌ارز با نظریهٔ اقلیدس نیز از مهم‌ترین کارهای اوست.

📌شماری از تذکره‌نویسان، خیام را شاگرد ابن‌سینا و شماری نیز او را شاگرد امام موفق نیشابوری خوانده‌اند. صحت این فرضیه که خیام شاگرد ابن‌سینا بوده است، بسیار دور از ذهن می‌نماید؛ زیرا از دیدِ زمانی با هم تفاوت زیادی داشته‌اند. خیام در جایی ابن‌سینا را استاد خود می‌داند، ولی این استادی ابن‌سینا جنبهٔ معنوی دارد.

📌در کتاب‌های کهنی که زندگی خیام و کارهای او را بیان کرده‌اند، اختلاف‌های بسیاری، به‌ویژه در تاریخ تولد و مرگ او وجود دارد.
نخستین منبعی که به‌طور گسترده خیام را معرفی کرده است، چهار مقالهٔ نظامی عروضی، نوشته‌شده نزدیک ۵۵۰ قمری است.
دومین زندگی‌نامهٔ خیام را ابوالحسن علی بیهقی، در ۵۵۶ قمری،[۲۰] در کتاب تتمهٔ صوان الحکمه یا تاریخ الحکما نوشته است. نظامی عروضی و ابوالحسن بیهقی، هردو هم دوره خیام بوده و او را از نزدیک دیده‌اند.

📚دیگر متون کهنی که کم و بیش مطالبی دربارهٔ خیام و آثارش در آن‌ها یافت می‌شود عبارتند از:

📘میزان الحکمه از عبدالرحمان خازنی (۵۱۵ قمری)

📘رسالهٔ الزاجر للصغار فی معارضة الکبار از زمخشری (۵۱۶ق)

📘خریدة القصر از عمادالدین کاتب اصفهانی (۵۷۱ق)

📘نزهة الروح از شهرزوری (۵۸۶ق)

📘مرصادالعباد از نجم‌الدین رازی (۶۱۹ق)

📘تاریخ الحکما از قفطی (۶۲۶ق)

📘الکامل فی التاریخ از ابن اثیر

📘شذرات الذهب از ابن العماد حنبلی،

📘آثار البلاد و اخبار العباد از قزوینی (۶۷۴ق)

📘بدیع‌الزمان فروزانفر رسالهٔ نحو القلوب قشیری (درگذشتهٔ ۴۶۵ قمری)، و رسالهٔ الزاجر للصغار زمخشری را کهن‌ترین بن مایه‌ها دربارهٔ خیام و زندگی او می‌داند.

عمر خیام در سدهٔ پنجم هجری قمری در نیشابور در قرون وسطی زاده شد. در آن زمان نیشابور مرکز اصلی دین زرتشت بود و به احتمال قریب پدر خیام یک زرتشتی بود که به اسلام گرویده بود. نام کامل وی در متون عربی ابوالفتح عمر بن ابراهیم الخیام است. در فارسی از او معمولاً به عنوان حکیم عمر خیام یاد می‌کنند. در زبان عربی، خیام بر وزن فعال است و به معنی خیمه‌دوز آن را می‌دانند؛ به‌همین دلیل فرض شده است که اجداد وی حرفهٔ خیمه‌دوزی را دنبال می‌کردند. بیهقی که با وی آشنا بود، می‌نویسد: «او جوزا بود، خورشید و عطارد در معراج ….» محققان از این مورد برای تعیین تاریخ تولد عمر، ۲۸ اردیبهشت ۴۲۷ هجری‌قمری یا همان ۱۸ می ۱۰۴۸ میلادی استفاده کردند. فقه را در میان‌سالی در محضر امام موفق نیشابوری آموخت؛ حدیث، تفسیر، فلسفه، حکمت و ستاره‌شناسی را فرا گرفت. برخی نوشته‌اند که او فلسفه را مستقیماً از زبان یونانی فرا گرفته بود. خیام شاگرد ریاضی‌دان زرتشتی، بهمنیار، بود. در نزدیک سال ۴۴۹ (هجری قمری) زیر پوشش و سرپرستی اهر، قاضی‌القضات سمرقند، کتابی دربارهٔ معادله‌های درجهٔ سوم به زبان عربی نوشت تحت نام رساله فی البراهین علی مسائل الجبر و المقابله و از آن‌جا که با خواجه نظام‌الملک طوسی رابطه‌ای نیکو داشت، این کتاب را پس از نگارش به خواجه تقدیم کرد. پس از این دوران خیام به دعوت پادشاه جلال‌الدین ملک‌شاه سلجوقی و وزیرش نظام الملک به اصفهان می‌رود تا سرپرستی رصدخانهٔ اصفهان را به‌عهده گیرد. او هجده سال در آن‌جا مقیم می‌شود. به مدیریت او زیج ملکشاهی آماده می‌شود و در همین سال‌ها (نزدیک ۴۵۸) طرح سر و سامان دادن گاه‌شمار را تنظیم می‌کند. خیام گاه‌شمار جلالی یا تقویم جلالی را دسته‌بندی کرد که به نام جلال‌الدین ملک‌شاه شهره است، ولی پس از مرگ ملک‌شاه این گاه‌شماری کاربستی نیافت. در این دوران خیام به عنوان ستاره‌شناس در دربار خدمت می‌کرد هرچند به ستاره‌شناسی باوری نداشت. در همین سال‌ها (۴۵۶) خیام مهم‌ترین و تأثیرگذارترین اثر ریاضی خود را با نام رساله فی شرح ما اشکل من مصادرات اقلیدس را می‌نویسد و در آن خطوط موازی و نظریهٔ نسبت‌ها را شرح می‌دهد. همچنین گفته می‌شود که خیام هنگامی که سلطان سنجر، پسر ملک‌شاه در کودکی به آبله گرفتار بوده وی را درمان نموده است. پس از درگذشت ملک‌شاه و کشته شدن نظام‌الملک، خیام مورد بی‌مهری قرار گرفت و کمک مالی به رصدخانه (زیج) قطع شد. بعد از سال ۴۷۹ خیام اصفهان را به قصد اقامت در مرو که به عنوان پایتخت جدید سلجوقیان انتخاب شده بود، ترک کرد. احتمالاً رساله‌های میزان الحکم و قسطاس المستقیم را در آن‌جا نوشت. رسالهٔ مشکلات الحساب (مسائلی در حساب) نیز احتمالاً در همین سال‌ها نوشته شده است.[۵۴] غلامحسین مراقبی گفته است که خیام در زندگی زن نگرفت و همسر برنگزید.

باغی در شهر نیشابور که آرامگاه خیام در آن قرار دارد. این آرامگاه توسط هوشنگ سیحون، معمار ایرانی، طراحی شد و در فروردین ۱۳۴۲ شمسی افتتاح شد.

مرگ خیام را میان سال‌های ۵۱۵ تا ۵۲۰ هجری قمری می‌دانند که در نیشابور رخ داد. گروهی از تذکره‌نویسان نیز مرگ او را سال ۵۱۶ نوشته‌اند. آرامگاه وی هم‌اکنون در شهر نیشابور، در باغی که آرامگاه امامزاده محروق در آن واقع می‌باشد، قرار گرفته است.

🗓شرایط دوران خیام

در زمینه‌های سیاسی رخدادهای مهمی در دوره خیام رخ داد:[نیازمند منبع]

سقوط دولت آل بویه

قیام دولتِ سلجوقی

جنگ‌های صلیبی

ظهور باطنیان

در اوایل دوران زندگی خیام، ابن سینا و ابوریحان بیرونی به پایانِ عمر خود رسیده بودند. نظامی عروضی سمرقندی او را «حجة الحق» و ابوالفضل بیهقی «امام عصر خود» لقب داده‌اند. از خیام به عنوان جانشین ابن‌سینا و استاد بی‌بدیلِ فلسفه طبیعی (مادی) ریاضیات، منطق و متافیزیک یاد می‌کنند.

حسین معصومی همدانی خیام را «یکی از بزرگترین ریاضی‌دانان تاریخ» می‌داند. س.ا. کانسوا گفته: «در تاریخ ریاضی سده‌های ۱۱ و ۱۲ [میلادی]، و شاید هم بتوان گفت در تمام سده‌های میانه، حکیم عمر خیام متولد نیشابور خراسان نقش بِسزایی داشته است.»

پیش از کشف رسالهٔ خیام در جبر، شهرت او در مشرق‌زمین به‌واسطهٔ اصلاحات سال و ماه ایرانی و در غرب به‌واسطهٔ ترجمهٔ رباعیاتش بوده است. اگر چه کارهای خیام در ریاضیات (به ویژه در جبر) به صورت منبع دست اول در بین ریاضی‌دانان اروپایی سدهٔ ۱۹ میلادی مورد استفاده نبوده است، می‌توان رد پای خیام را به واسطهٔ طوسی در پیشرفت ریاضیات در اروپا دنبال کرد. کهن‌ترین کتابی که از خیام نامی به میان آورده و نویسندهٔ آن هم‌دورهٔ خیام بوده، نظامی عروضی مؤلف چهار مقاله است؛ ولی او خیام را در ردیف منجمین ذکر می‌کند و اسمی از رباعیات او نمی‌آورد. با این وجود جورج سارتن با نام بردن از خیام به عنوان یکی از بزرگ‌ترین ریاضی‌دانان قرون وسطی چنین می‌نویسد:

خیام اول کسی است که به تحقیق منظم علمی در معادلات درجات اول و دوم و سوم پرداخته، و طبقه‌بندی تحسین‌آوری از این معادلات آورده است، و در حل تمام صور معادلات درجه سوم منظماً تحقیق کرده، و به حل (در اغلب موارد ناقص) هندسی آن‌ها توفیق یافته، و رسالهٔ وی در علم جبر، که مشتمل بر این تحقیقات است، معرف یک فکر منظم علمی است؛ و این رساله یکی از برجسته‌ترین آثار قرون‌وسطایی و احتمالاً برجسته‌ترین آن‌ها در این علم است.

او نخستین کسی بود که نشان داد معادلهٔ درجهٔ سوم ممکن است دارای بیش از یک پاسخ باشد یا این که اصلاً جوابی نداشته باشند. «آنچه که در هر حالت پنداشته شده رخ می‌دهد بستگی به این دارد که آن مقاطع مخروطی که وی از آن‌ها استفاده می‌کند در هیچ نقطه یک‌دیگر را برش ندهند، یا در یک یا دو نقطه یکدیگر را برش ندهند.». گفته: خیام «نخستین کسی بود که گفت معادلهٔ درجهٔ سوم را نمی‌توان عموماً با تبدیل به معادله‌های درجهٔ دوم حل کرد، ولی می‌توان با بکار بردن مقاطع مخروطی به حل آن دست یافت.» همچنین گفته: «در مورد جبر، کار خیام در ابداع نظریهٔ هندسی معادلات درجهٔ سوم موفق‌ترین کاری است که دانشمندی مسلمان انجام داده است.».

یکی دیگر از آثار ریاضی خیام رسالة فی شرح ما اشکل من مصادرات اقلیدس است. او در این کتاب اصول موضوعهٔ هندسهٔ اقلیدسی اصل موضوعهٔ پنجم اقلیدس را دربارهٔ قضیهٔ خطوط متوازی که شالودهٔ هندسهٔ اقلیدسی است، مورد مطالعه قرار داد و اصل پنجم را اثبات کرد. به نظر می‌رسد که تنها نسخه کامل باقی‌مانده از این کتاب در کتابخانهٔ لایدن در هلند قرار دارد. خیام در این کتاب نسبت به اصول هندسهٔ اقلیدسی که صدها سال کتاب درسی سراسر دنیا بود، شک کرد. باید قبول کرد که ایجاد هندسهٔ غیراقلیدسی برای آن دوره بسیار زود بوده است؛ زیرا تمامی مسائل آن زمان با استفاده از هندسهٔ اقلیدسی قابل حل بودند. بیش از ۷۰۰ سال بعد، لباچفسکی (۱۷۹۲–۱۸۵۶ میلادی) هندسهٔ نااقلیدسی را ابداع کرد که با فاصلهٔ کمی مورد استفادهٔ اینشتین (۱۹۵۵–۱۸۷۹ میلادی) قرار گرفت.

در نیمهٔ نخست سدهٔ هیجدهم میلادی، ساکری پایه نظریهٔ خود را دربارهٔ خطوط موازی بر مطالعهٔ همان چهارضلعی دوقائمهٔ متساوی‌الساقین که خیام پنداشته بود قرار می‌دهد و کوشش می‌کند که پنداشته شده‌های حاده و منفرجه بودن دو زاویهٔ دیگر را رد کند.
کتاب دیگری از خیام که اهمیت ویژه‌ای در تاریخ ریاضیات دارد رسالهٔ مشکلات الحساب (مسائلی در حساب) است. هرچند خود این رساله هرگز پیدا نشد ولی خیام خود به این کتاب اشاره کرده است و ادعا می‌کند قواعدی برای بسط دوجمله‌ای (a+b)n کشف کرده و اثبات ادعایش به روش جبری در این کتاب است. بنابراین شاید از دیگر دست‌آوردهای وی موفقیت در تعیین ضرایب بسط دوجمله‌ای باشد که البته تا سدهٔ قبل نامکشوف مانده بود و به احترام سبقت وی بر اسحاق نیوتن در این زمینه در بعضی از کتب دانشگاهی و مرجع این دوجمله‌ای‌ها «دوجمله‌ای خیام-نیوتن» نامیده می‌شوند. نوشتن این ضرایب به صورت منظم مثلث خیام-پاسکال را شکل می‌دهد که بیانگر رابطه‌ای بین این ضرایب است.[نیازمند منبع]

به هر حال قواعد این بسط را تا توان دوازدهم طوسی (که بیشترین تأثیر را از خیام گرفته بود) در کتاب «جوامع الحساب» آورده است. روش خیام در به دست آوردن ضرایب منجر به نام‌گذاری مثلث حسابی این ضرایب به نام مثلث خیام شد، انگلیسی زبان‌ها آن را به نام مثلث پاسکال می‌شناسند که البته خدشه‌ای بر پیشگامی خیام در کشف روشی جبری برای این ضرایب نیست.

نپرداخته‌اند. رساله در علم کلیات وجود یا «سلسله الترتیب» آخرین رساله فلسفی خیام و تنها اثر برجای مانده از او به زبان فارسی است که در چند فصل تشکیل یافته. این اثر در پاسخ به درخواست فخر الملک دیوان‌سالاربرکیارق سلطان سلجوقی ، که بارها تحریر رساله ای در علم کلیات را از خیام طلب کرده بود، به رشته تحریر درآمد. براساس شواهد تاریخی این رساله احتمال نزدیک به سال ۵۰۰ هجری قمری نوشته شده است.

🔷️موسیقی

خیام موسیقی را نیز واکاوی کرده است و در القول علی اجناس الذی بالاربعه مسئلهٔ تقسیم یک چهارم را به سه فاصله مربوط به مایه‌های بی‌نیم‌پرده، با نیم‌پردهٔ بالارونده، و یک چهارم پرده را شرح می‌دهد.

"زندگینامه خیام + دستاوردها، اسرار، مذهب و آرامگاه"
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

پنجشنبه نهم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 23:9 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

╲\╭┓
╭‌🌺🍂🍃
┗╯\╲
#اطلاعیه

🕋شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ🕋

🌙#ماه_رمضان
꧁꧂🌼꧁꧂🌼꧁꧂

💌سلام شهروند محترم!
به احترام ماه خدا؛ ماه افطار و سحر ببخشیم.
🧡مهربان! از چه کسی ناراحتی؟ الان وقتشه..
❤️‍🩹حلالش کن.
❔کی با کی قهره؟!
🌘سال نو بندگی اومد.

💝همو ببخشین.

☺️کینه رو دفن کنیم.
💞بهتره بهتره همدل بشیم.

🔴قضاوت نکنیم.
👺پشت هم غیبت نندازیم.
👽با آبروی کسی بازی نکنیم.
💀چرا تهمت؟!!!

🧐کافیه دور و وَرِتو نگاهی کنی!!
🖤کیا رفتن؟
کیا به خاک شدن؟ 🏴🏴🏴

⚠️مسافر محترم وقت تنگه....

✨بسم الله...

📲کافیه با یه #سلام تقدیر رو برگردونی!!

🌸بهشت همین حوالیه....

🌙وعده ی دیدار افطار مهربانی الله تعالی💫💫💫

✍#محسن_داداش_پور_باکر

🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄﷽🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄•
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
@edmolavand
#قرارگاه_فرهنگی_سیده_میر_مریم
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

پنجشنبه نهم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 21:25 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

پژوهش اِدمُلّاوَند:

🕌شیخ موسی | یوسف | امامزاده حسن | امامزاده حاجی آلاشت


امامزاده حاجی آلاشت
به احتمال بسیار زیاد نامشان سید یوسف حاجی است که جهت سفارش پژوهش و تایید باید به موسسه دایرة المعارف بقاع متبرکه در قم مراجعه کرد.
👇👇👇
مردم محترم آلاشت که احترام بسیاری برای این سید قائل هستند معتقدند او برادر شیخ موسی مدفون در بندپی شرقی است، آنها زندگینامه و کراماتی از ایشان در نزد من بیان داشتند، مزار امامزاده تا چهار پنج سال قبل در محل نامناسب و در سطح شیبدار قرار داشت که در طول چند صد سال چندبار به دلیل رانش کوه تخریب شد، آخرین بار اخیرا به ناچار مزار با مجوز نهادها و موافقت حضرت آیت الله مکارم شیرازی طی تشییعی مفصل به محل فعلی منتقل شد و هنوز ساختمان آن نیمه کاره بوده و نیازمند مساعدت مردم و دریافت نذورات می باشد که جهت ارتباط با تولیت بارگاه به پی وی مراجعه بفرمایید.
مردم محترم بندپی معتقد هستند نام برادر شیخ موسی یوسف است و درباره ی یوسف داستانهایی نقل می کنند که آن داستان ها منطبق بر بیان مردم آلاشت در مورد امامزاده حاجی است، سالها قبل گروهی از حاجی تباران سوادکوه به من گفتند که امامزاده حاجی آلاشت از اجداد طایفه ی آنها و برادر شیخ موسی بود، او سیدی عظیم الشأن بوده که جهت حفظ جان اجدادش شجره نامه اش مخفی است، چند سال قبل در پرونده امامزاده حاجی آلاشت و همینطور در پایگاه اطلاع رسانی امامزادگان (سایت قدیم) نوشته بود👇:
امامزاده حاجی سیدی عظیم الشأن در قبل قرن نهم بود که جهت حفظ جان خاندانش، شجره نامه اش مخفی گردید.

در مورد آقاشیخ موسی بندپی اصل اسناد تاریخی وجود دارد که تعدادی از عزیزانم آنها را مشاهده کرده اند و همینطور نام اجداد شیخ موسی تا چند نسل در آنها وجود دارد که برادر عزیزم، پژوهشگر فرهیخته آقا محسن داداش پور باکر شجره نامه ی مختصر ایشان را منتشر کرده بودند، که با جمع آوری تمام اطلاعات موجود به شجره نامه ی تایید نشده ای از شیخ موسی دست یافتیم که طبیعتا آن نسب نامه را می توانیم برای برادر شیخ موسی هم عنوان کنیم که چنین است:
امامزاده حاجی آلاشت (به احتمال زیاد نامشان یوسف است)
بن فیض الله
بن علی
بن تقی (برادر سید کمال الدین آل کیا و سید محمد آل کیا مدفون در نفت چال لفور)
بن حسن ( به احتمال بسیار زیاد امامزاده حسن آلاشت)
بن مهدی زین الدین (سمنان)
بن ابراهیم ارزق (به احتمال خیلی زیاد در سمنان)
بن حسین
بن محمد
بن حسین الکوسج
بن ابراهیم ارزق
بن محمد حرون
بن حمزه
بن عبیدالله اعرج ع
بن حسین اصغر ع
بن حضرت سجاد علیه اسلام
امیدوارم هیات امنای امامزاده هزینه کرده (تولیت محترم در کانال حضور دارند و از عزیزانم هستند) و پیگیر روند تایید نسب نامه و تکمیل پژوهش از جانب استاد بحرالعلوم شوند چون سالهاست ایشان پرونده ی این امامزاده را مفتوح دارند و حتی از ساختمان سابق امامزاده حاجی هم بازدید کرده و در یادداشت های ایشان هم نقل برادری با شیخ موسی را خوانده ام و هم اینک هم این پست را می خوانند، چه خوبست جمع آوری مستندات ایندو مزار باعث ثبت امامزاده در کتاب هفت جلدی مزارات مازندران و کتاب ۱۱۰ جلدی بقاع متبرکه دنیای اسلام ایشان شود.
گروه پژوهشگران بزرگوار مرتبط به من هم در این پرونده، قطعا یاری رسان خواهند بود‌.

از مزارات منسوب به طایفه
امامزاده حاجی آلاشت
به احتمال بسیار زیاد نامشان سید یوسف حاجی است که جهت سفارش پژوهش و تایید باید به موسسه دایرة المعارف بقاع متبرکه در قم مراجعه کرد.
از کتاب سیادت نامه حاجی تبارها

📝سیدمهدی بیژنی پویا

🌿#شجره_نامه
◻️#شیخ_موسی

✍رونوشت از شجره نامه حضرت شیخ موسی علیه الرحمه مدفن بندپی که برای نخستین بار توسط آقای محسن داداش پور باکر خوانش و مناشر شده است.

📌چاپ و نشر آن بدون نام بردن از پژوهشگر و پژوهش ادملاوند مطلقا ممنوع و حرام است.

🟠با توجه به نسبی بودن علم تاریخ، این مطالب تا زمانی اعتبار دارد که سند اصیل و متقنی آن را نفی نکند.
در صورتی که اسناد جدید و دارای اصالتی به دست آید که با مطالب موجود در این پژوهش تعارض داشته باشد، نگارنده بدون هیچ گونه تعصبی ، آن را خواهد پذیرفت.

💌چاپ و نشر مطالب #بدون_نام بردن از منبع#پژوهش_ادملاوند مجاز نیست.

🟡تمامی حقوق برای محسن داداش پور باکر محفوظ است .
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

پنجشنبه نهم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 20:44 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

پنجشنبه نهم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 20:43 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

پنجشنبه نهم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 20:43 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

پنجشنبه نهم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 20:42 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

🕌شیخ_موسی 🕌آقاحاجی | دو برادر | آقا حاجی آلاشت و حاجی شیخ موسی

🕌#شیخ_موسی
🕌#آقاحاجی

#آقا حاجی آلاشت و حاجی شیخ موسی#

📝نویسنده به حاجی تباران آلاشت برخورد نمود که خود را از نسل امامزاده حاجی آلاشت می دانستند، از آنجا که می دانیم حاجی تباران آلاشت از نسل #ملاکریم_حاجی_آلاشتی هستند و از نسبت او با اجداد خود آگاهیم، و در آلاشت آقا حاجی فوق الذکر به #امامزاده مشهور بوده و در اوقاف پرونده دارد که در آن ذکر شده آقا حاجی سید ی بزرگوار بوده که به جهت حفظ جان نسلش هویت خود را مخفی نموده است.
👈همچنین در تاریخ شفاهی مردم ارتفاعات بندپی شنیده ایم آقا حاجی را برادر شیخ موسی مدفون در آنجا می دانند،

✍.... بسیاری از مردم معتقتدند که مالکان اولیه ی آلاشت دو برادر به نامهای شیخ موسی و آجی (حاجی) بودند.
👈مردی که در واقع جد رضا شاه [پهلوی] می باشد، با خانواده اش در ملک این دو برادر چادر زد که با اعتراض مالک زمین روبرو شد. با بالا گرفتن دعوای آنان و با جر و بحث زیاد و پا در میانی دیگران، تازه واردها با زیرکی به آنان گفتند که ما غریبیم، چه اشکالی دارد اگر ما به اندازه پوست گاو (گوخام) زمین از شما مطالبه کنیم، تازه پولش را هم می پردازیم.
آقا شیخ موسی – که برادر کوچکتر بود_ با این کار مخالف بود، اما آجی به این گمان که زمین اندک به کارشان نمی آید و عملاً حضور آنان غیر ممکن می شود موافقت نمود و قباله نوشتند.

👈صبح فردا که از خواب برخاستند دیدند که تازه واردها قسمت وسیعی از ملک آنان را طناب کشی کرده، تصاحب نمودند.

📌بعد از اعتراض فروشندگان زمین معلوم شد که خریداران زیرک تا صبح پوست یک گاو را رشته رشته کردند و از آن طناب بلندی به دست آورده، زمینی به محیط آن تصاحب نمودند.

📌بعد از کشمکش زیاد قرار شد حاکمی از کازمزد [کارمزد] بر کارشان قضاوت نماید. از آن جایی که در قباله چگونگی پوست گاو (گوخام) قید نشده بود، قاضی به تازه واردها ایرادی وارد ندید. 👈 بنابراین آقا شیخ موسی که با اصل قضیه مخالف بود، به حالت قهر از برادر بزرگتر جدا شد و به #بندپی رفت و در همان جا ماندگار گردید.
👈از آن سال به بعد #کشتی_لوچو در واقع نوعی مبارزه است بین نوادگان آجی (حاجی) و آقا شیخ موسی. [فاقد منبع | نیاز به تحقیق ]

👈ناگفته نماند که مقبره ی آقا شیخ موسی در بندپی است و مقبره حاجی در آلاشت.
👇👇
🎙بنا به گفته ی ریش سفیدان، این امر به ۶۰۰-۷۰۰ سال پیش برمی گردد. تا به حال هیچ سند تاریخی در این مورد پیدا نشد.

📝توضیح نویسنده:
هم اینک خاندان پر جمعیتی در جنوب بندپی ساکن بوده و آقا شیخ موسوی [شیخ موسی] را نیای خود دانسته و در انتهای نام فامیلی خود کلمه حاجی را به همراه دارند. همچنین مادر شیخ موسی هم در کنارش به خاک سپرده است.
@zadghahamAlasht

💌#محسن_داداش_پور_باکر:
سلام وقت بخیر
ممنون از توجه ی شما.
بخش مهمی ار این نوشتار با توجه به مستندات، شواهد و باورهای اهالی بندپی در تناقض است.
نکته ی قابل تامل آن مزار #آقامار است که در پریجا واقع بوده و از نظر مکانی با مقبره ی فرزندش جناب شیخ موسی علیه الرحمه فاصله بیش از ده کیلومتر دارد.
۱۴۰۳/۱۲/۰۹

📩مهدی بابایی بورخانی:
سلام درود
نویسنده ندومه
تو کانال اِلاشتی ها دیه
لینک کانال دره

🟡هدف از انتشار این نوشتار صرفا احترام به نویسنده [که تا کنون هویت آن مشخص نشده است] در باب پرداختن به مقام شامخ حضرت حاجی شیخ موسی علیه الرحمه می باشد.
محسن داداش پور باکر
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

چهارشنبه هشتم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 22:59 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

چهارشنبه هشتم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 22:58 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

🗂بخش منتخبی از مستندات منتشر شده مربوط به حاجی شیخ موسی علیه الرحمه در پژوهش ادملاوند
🗓۱۴۰۱/۰۷/۱۱ تا ۱۴۰۳/۱۲/۰۸
👇👇
🕌#شیخ_موسی

https://eitaa.com/edmolavand/18133

https://eitaa.com/edmolavand/17934

https://eitaa.com/edmolavand/17172

https://eitaa.com/edmolavand/16628

https://eitaa.com/edmolavand/16539

https://eitaa.com/edmolavand/16538

https://eitaa.com/edmolavand/16520

https://eitaa.com/edmolavand/16519

https://eitaa.com/edmolavand/16518

https://eitaa.com/edmolavand/16447

https://eitaa.com/edmolavand/16443

https://eitaa.com/edmolavand/16442

https://eitaa.com/edmolavand/16441

https://eitaa.com/edmolavand/16438

https://eitaa.com/edmolavand/16436

https://eitaa.com/edmolavand/16435

https://eitaa.com/edmolavand/16434

https://eitaa.com/edmolavand/16420

https://eitaa.com/edmolavand/16398

https://eitaa.com/edmolavand/16397

https://eitaa.com/edmolavand/16393

https://eitaa.com/edmolavand/16387

https://eitaa.com/edmolavand/16386

https://eitaa.com/edmolavand/15208

https://eitaa.com/edmolavand/13426

https://eitaa.com/edmolavand/12999

https://eitaa.com/edmolavand/12843

https://eitaa.com/edmolavand/12184

https://eitaa.com/edmolavand/11392

https://eitaa.com/edmolavand/11144

https://eitaa.com/edmolavand/11014

https://eitaa.com/edmolavand/10979

https://eitaa.com/edmolavand/9500

https://eitaa.com/edmolavand/7704

https://eitaa.com/edmolavand/7552

https://eitaa.com/edmolavand/6777

https://eitaa.com/edmolavand/6659

https://eitaa.com/edmolavand/6659

https://eitaa.com/edmolavand/18144

https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/4153

https://eitaa.com/edmolavand/18256
🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄﷽🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄•
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
@edmolavand
#قرارگاه_فرهنگی_میرمریم
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

چهارشنبه هشتم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 22:44 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

چهارشنبه هشتم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 22:43 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

چهارشنبه هشتم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 22:43 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

🕌#شیخ_موسی

💢 معرفی حضرت #آقامار ( مادر گرامی حضرت #حاج_شیخ_موسی )

🌐سایت بندپی - حضرت آقامار ، مادر گرانقدر حضرت حاجی شیخ موسی (از عالمان بزرگ دینی منطقه) هستند که از احترام خاصی نزد اهالی به ویژه #ایل_فیروزجایی [پرجایی] برخوردار است.

📌حکایات مختلفی از این بزرگوار در سطح منطقه و در میان اهالی بیان می شود که از مشهورترین آنها می توان به اطعام دهی میهمانان از دیگ کوچک نام برد که زبانزد است.

📌نقل است «روزی حضرت حاج شیخ موسی مشغول چراندن گاو خود در حوالی مرتع سرجی کلا امامزاده محمد (ع) بود و چشمان گاوش را با کیسه ای بسته بود.
در همین حال حاکم منطقه با عده ی کثیری از لشکریانش در حال عبور از انجا بودند که با دیدن این صحنه متعجب شدند و از شیخ علت کارش را جویا شدند که در جواب می شنوند نمی خواهم گاوم وارد مزارع مردم شود.
شیخ هم که به کرامت مشهور است پادشاه و لشکریانش را برای پذیرایی به منزلش دعوت می کند و به مادرش می سپارد که با شیری که از گاوش دوشیده برای مهمانان غذایی تدارک ببیند. مادرش در یک دیگ کوچک که در زبان مازندرانی به آن لویچه گفته می شود شیر آش درست می کند. پادشاه خطاب به مادر شیخ می گوید ما گرسنه ایم و عده ی مان هم زیاد است و به گمانم این مقدار برای ما کفایت نمی کند که در جواب مادر شیخ می گوید: شما همین مقدار را بخورید اگر کم بود دوباره درست می کنیم.

پادشاه و لشکریانش هر چه قدر از این آش می خوردند متوجه شدند که از مقدار آش در دیگ اصلا کم نشده است. پادشاه که از مشاهده این دو رویداد متعجب شده بود به پاس تشکر از این دو بزرگوار دو مرتع یشلاقی : پریجا یا فیروزجاه ، گریوه ، ویتله ، ازروسر و آری که وسعت زیادی دارد و در ییلاق مرتع خود حاج شیخ موسی ، لهه ، کت پلی ، لتی ، لته بن ، شالینگچال ، پاریجان ، ککی چال ، استچال ، نینو ، کتراچال و هلاجیمه که همه ی فیروزجایی ها به وسعت این دو منطقه واقفند را به حضرت می بخشد و حضرت از آنجایی که از شاگردان امام ششم بودند و در محضر آن امام مورد تربیت قرار داشتند بدون هیچ چشم داشتی مناطق یادشده را وقف عام می کنند.»

🕌مقبره آقامار ، بنایی از چوب و گل است که بر دامنه ی تپه ای در روستای فیروزجاه ثابت (پریجا) بخش بندپی شرقی واقع شده است.

آستانه آقامار از دو اتاقک تشکیل شده است که قبر «آقامار» در اتاق ورودی آن جای گرفته است. بر روی قبر صندوق چوبی مشبکی قرار دارد که بر لنگه ی در ضریح آمده :
« . . . بانی این ضریح شریفه آقامار طایفه ی فیروزجایی، نجار استاد تیمور لاغری و استاد جانعلی [خانعلی] ۱۳۴۸ شمسی ».

رواق بیرونی آستانه آقامار راهرویی با نرده ی چوبی است و معماری این بنا متناسب با ویژگی های اقلیمی و فرهنگی بندپی ساخته شده است.

در منطقه فيروزجاه ۴۲ فقره اعم از مزارع، مراتع و جنگل كه شايد سابقه‌اي ۳۰۰ ساله دارند، داراي وقف نامه هستند که بعضی از وقف نامه ها اختصاص دارند به اباعبدالله الحسین که در ایام دهه عاشورا باید صرف و خرج شود و متولیان وقف از زارعین و مستاجرین اجاره بها را دریافت می نمایند که عايدات این وقف ها به هر اماکنی که اختصاص داده شده به هیئت امنا این اماکن جهت صرف و خرج تحویل داده می شود و قبض پرداخت اجاره بها را از آنها دریافت می نماند، كه از قدیم الایام این رسم بوده است.

همه ساله از سوی ایل فیروزجایی مراسم بزرگداشتی به عنوان «آقامارِ داوِت» در محل مقبره این بزرگوار برگزار می شود.

@zadghahamAlasht
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

🗂بخش منتخبی از مستندات منتشر شده مربوط به حاجی شیخ موسی علیه الرحمه در پژوهش ادملاوند
🗓۱۴۰۱/۰۷/۱۱ تا ۱۴۰۳/۱۱/۲۸
👇👇
🕌#شیخ_موسی

https://eitaa.com/edmolavand/18133

https://eitaa.com/edmolavand/17934

https://eitaa.com/edmolavand/17172

https://eitaa.com/edmolavand/16628

https://eitaa.com/edmolavand/16539

https://eitaa.com/edmolavand/16538

https://eitaa.com/edmolavand/16520

https://eitaa.com/edmolavand/16519

https://eitaa.com/edmolavand/16518

https://eitaa.com/edmolavand/16447

https://eitaa.com/edmolavand/16443

https://eitaa.com/edmolavand/16442

https://eitaa.com/edmolavand/16441

https://eitaa.com/edmolavand/16438

https://eitaa.com/edmolavand/16436

https://eitaa.com/edmolavand/16435

https://eitaa.com/edmolavand/16434

https://eitaa.com/edmolavand/16420

https://eitaa.com/edmolavand/16398

https://eitaa.com/edmolavand/16397

https://eitaa.com/edmolavand/16393

https://eitaa.com/edmolavand/16387

https://eitaa.com/edmolavand/16386

https://eitaa.com/edmolavand/15208

https://eitaa.com/edmolavand/13426

https://eitaa.com/edmolavand/12999

https://eitaa.com/edmolavand/12843

https://eitaa.com/edmolavand/12184

https://eitaa.com/edmolavand/11392

https://eitaa.com/edmolavand/11144

https://eitaa.com/edmolavand/11014

https://eitaa.com/edmolavand/10979

https://eitaa.com/edmolavand/9500

https://eitaa.com/edmolavand/7704

https://eitaa.com/edmolavand/7552

https://eitaa.com/edmolavand/6777

https://eitaa.com/edmolavand/6659

https://eitaa.com/edmolavand/6659

https://eitaa.com/edmolavand/18144

https://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/4153

https://eitaa.com/edmolavand/18256
🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄﷽🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄•
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
@edmolavand
#قرارگاه_فرهنگی_میرمریم
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

چهارشنبه هشتم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 12:52 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

چهارشنبه هشتم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 12:52 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

╲\╭┓
╭‌🌺🍂🍃
┗╯\╲
﷽ن و القلم و ما یسطرون
📩#شناسه ۱۴۰۳۱۲۰۸۱۰۳۹
𖣫〚#مهــــــــــــطن༆]🌿꙰

♥️𖥓 #اشــــــــــــکنامــــــــــــه ⸙჻ᭂ࿐
🪶#شعــــــــــــردوســــــــــــت
🪶#مهــــــــــــرب_قلــــــــــــم

♥️𖥓#لِشمِرد⸙჻ᭂ࿐

لِشمِرد گوزنگو🪳
زَمی سَر مَنگو 🐄
کاله ی روزگار
اونه ما، حرف پر تکرار
انعکاس نگاه #گوزنگو
در لبخندهای سَپِل همسان است؛
از شبانه‌ای که سگ کِتِه🐶
کِل تَبچِه مونا
دِمِس و تِلم غذا
وِرزا را داد رنج و بلا
این قَرا؛ مظلوم نِما
اَرکه ما، یوسف را انداخت چاه
از چشم‌های شب کوچ کرده ...!
من اما در تدبیر مردی لَسِ کِتار
تکیه به توسل داده ام از جفا!

♥️𖥓#موعِدسَر⸙჻ᭂ࿐

طاقِ سر تقدیر
لِشمِرد طایفه
اَبلِق جور کاله
بورناق سان جاده
کاکرون تا کیله
هی داد میزد این خی کِله🐷
نام می خواهم نان می بُرّم
بِنی سَر خمار آمده بودم
موعِدسَر خمار تر رفتم
سِفره سَر کِته کِته نشسته بودند
به حلال و به قرار تا بهار
دِما، که چوچِل باز سِروش کرد
گفتم: اگر بناست سَپِل نمیرد 🪰
دِل سَر، قرار هم‌ نگذار...

♥️𖥓#ادعا⸙჻ᭂ࿐

ای زینگال سِمبار!
ای غَزِل اَسب اِتال!🐎
موزی پِشتِ مَردی!
تیرباغی ریکا!
کشکایِ قشنگِ کیجا!
بندپیِ آدم! بِزایِ ادملا!
کترِه بسیار است⚠️
سِروش نکن، پاخیز
تیره ما، رفت
میره ما، پرونده باز گشود
گوزنگو ادعا کرده است
که تَلیسه گردیده...!!🦟
سَپِل پیغام داد در اندیشه ای نو
تِلِم را مقصود است.

♥️𖥓#میبینم⸙჻ᭂ࿐

می بینم خِرام خَریت را پیشه کرده
خی کِتِه انسانیت را شیشه نموده؟!!

مِجِله به کار و موچکِل دُم درازتر!!
شَروینه ما، قصه ی کبوتر با کبوتر!!

♥️𖥓#میم⸙჻ᭂ࿐

ای نام، ای میم، ای عشـــــق!
ای قدیم‌ترین زخمِ روزگار!
ای درد، ای یار، ای یادگار!
زاده ی فِردینه ما، ای دلدار!
به من بگو که اکنون
در گوشـه‌‌ی دلِ محسن
سر پیری چه می‌کنی؟

♥️𖥓#خاطره⸙჻ᭂ࿐
ای خاطره
ای ترانه
ای هماره
ای ستاره
من از دوریت مجنون تر شده ام
برایت آواره شدم
کوه به کوه
بادیه به بادیه
سَمِن را به دشت می تازم.

♥️𖥓#تو⸙჻ᭂ࿐
نام "تو" که باشد،
جانم را می گویم
دم و بازدم
می آیی و می روی هر دم!

♥️𖥓#تو_را_مینویسم⸙჻ᭂ࿐

پژوهشم را هم به سُخره می گیرم
بی هیچ ترس و تردیدی
از اینهمه تحقیق و یافته ها
که حتی قلم
در دیوان اینگونه نایستاده!
تو را می نویسم بسیار..!!

♥️𖥓#نگاهت⸙჻ᭂ࿐

بیا و مرا در "نگاهت" بگذار
نگاهت مانند یازده " عَیدِما"
مرا "متولد" میکند ...
بیا و دستانت را اندکی به من امانت بده
میخواهم با آن‌ها
گره از بافته‌ های اندوهم بگشایم ...

♥️𖥓#رقعه⸙჻ᭂ࿐
بیا که در من سِروش بسیار است
رقعه ای نهفته دارم در میان لَلِه
که شبها به شوق دیدنت طومار میشود
و روزها چون امان نامه، نجوا می کند.

♥️𖥓#محسن_داداش_پور_باکر⸙჻ᭂ࿐
‌𖣫〚۱۴۰۳/۱۲/۰۸༆]🌿꙰
✅تمامی حقوق برای محسن داداش پور باکر محفوظ است. توجه نمائید که چاپ و نشر مطالب فقط با ذکر نگارنده و منبع الزامی است.
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

دوشنبه ششم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 23:18 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

دوشنبه ششم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 23:18 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

دوشنبه ششم اسفند ۱۴۰۳ ساعت 23:18 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

مشخصات
پژوهشگر محسن داداش پور باکر 📚پژوهشگر اسناد خطی، تبارشناسی و فرهنگ عامه، شاعر و سخنران، مدیر پژوهش ادملاوند و آوات قلم
📲دعوت به سخنرانی و حضور در جلسات
🟡تمامی حقوق برای محسن داداش پور باکر محفوظ است.

http://kn7.ir افراد آنلاين: نفر

ابزار حدیث

تبدیل تاریخ

تقویم شمسی

وضعیت آب و هوا

اوقات شرعی


آرشیو کد مداحی دفاع مقدس loop="-1" >

B L O G F A . C O M