
🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand
#پرسش_پاسخ
🔴چگونه می توان دستور خداوند به حضرت ابراهیم علیه السلام به ذبح حضرت اسماعیل را از جهت اخلاقی و حقوقی توجیه کرد؟
📝معمولاً در پاسخ این پرسش گفته می شود که دستور فوق، امر امتحانی بوده است، به این معنا که واقعاً اراده جدی خدا بر ذبح فرزند تعلق نگرفته بود،بلکه صرفاً جنبه امتحانی و اختباری داشته است.
این پاسخ احتیاج به توضیح دارد. زیرا ممکن است کسی بگوید آیا حضرت ابراهیم و اسماعیل علیهما السلام به امتحانی بودن این دستور آگاهی داشته اند یا نه؟
اگر آگاهی داشته اند پس می دانستند که این دستور جنبه صوری دارد و اراده جدی خدا بدان تعلق نگرفته است روی این حساب اگر هم عملاً دست به کار شدهاند می دانستند که ذبح محقق نخواهد شد در این صورت عمل آنها ارزش و فضیلتی نداشته است.
اگر نمی دانستند که جنبه امتحانی دارد معنایش این است که آنها فکر میکردند که خداوند واقعاً انجام این عمل یعنی ذبح را از آنها خواسته است. و اقدام آنها به عملیاتی کردن آن دستور، جدی بوده است نه صوری .
یقیناً همین گزینه درست است چنانکه مفاد آیات قرآن نیز گواه این معناست.
پرسشی که در اینجا خودنمایی میکند این است که چگونه حضرت ابراهیم و اسماعیل بر این باور بوده اند که خداوند به صورت جدی دستور ذبح را داده باشد آیا معقول است که خداوند به پدری در سر پیری که صاحب فرزند شده است دستور جدی دهد که فرزند خود را ذبح کند؟!
اشکال مزبور از دو لحاظ مطرح می شود یکی اینکه آیا خداوند حق چنین دستوری را دارد؟ دیگر اینکه آیا این دستور، می تواند معقول و حکیمانه باشد؟
🟩پاسخ:
حل درست مسئله مبتنی بر پذیرش دو پیش فرض است یکی اینکه خداوند حق چنین دستوری را دارد و دیگر اینکه چنین دستوری از جانب خداوند معقول و حکیمانه است.
از جهت اینکه آیا خداوند چنین حقی دارد ؟
جوابش این است که با توجه به اینکه خداوند موجد و خالق و مالک علی الاطلاق و ولی تام الاختیار همه موجودات و از جمله انسان است و هیچ موجودی به دلیل اینکه مملوک علی الاطلاق است از جانب خویش حقی بر خدا ندارد قطعاً چنین حقی برای خدا ثابت است. اما از جهت اینکه آیا این دستور حکیمانه و معقول است؟
پاسخش این است که با توجه به اینکه اطاعت فرمان خدا به ویژه این فرمان بسیار سخت و دشوار و تسلیم در برابر آن ، باعث تعالی و تکامل و ارتقاء روحی و معنوی و تقرب در پیشگاه الهی است قطعاً معقول و حکیمانه خواهد بود. اگر تسلیم واقعی و قلبی در برابر دستور ذبح فرزند باعث می شود که برای پدر و پسر بالاترین ارتقا و تعالی روحی و معنوی حاصل شود، یقیناً این دستور منطقی و حکیمانه خواهد بود. جالب این است که بعد از تسلیم قلبی و عملی حضرت ابراهیم و اسماعیل، خداوند جلوی اقدام آنها را گرفت چون آن غرض و غایت، با تسلیم قلبی و عملی تحقق یافته است و دیگر نیازی به تحقق یافتن ذبح در خارج نبوده است.
معنای امتحانی و اختباری بودن این دستور همین است. در جریان توبه قوم بنی اسرائیل از گناه گوساله پرستی، شرط قبولی توبه آنها از جانب خداوند، این بوده است که همدیگر را بکشند. این دستور جدی و واقعی بوده است و عده زیادی از آنها به دست هم دیگر کشته شدند. در آنجا نیز باید اینگونه توجیه کرد که پاک شدن آن ها از زشتی این گناه بسیار بزرگ گوساله پرستی بعد از دیدن آن همه معجزات و بینات، و تقرب آنها به سوی خدا منوط به اقدام به این عمل بوده است . همین مصلحت و حکمت، این دستور خداوند را نیز منطقی و عقلانی می سازد.
✍نیکزاد
🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄﷽🍃⃟🌸᭄•🍃⃟🌸᭄•
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
@edmolavand
#قرارگاه_فرهنگی_میرمریم
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
📚پژوهشگر اسناد خطی، تبارشناسی و فرهنگ عامه، شاعر و سخنران، مدیر پژوهش ادملاوند و آوات قلم