
🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand
📜رحمت آباد | فرهنگ عامه | اصطلاحات و اعتقادات | ضرب المثل
#بخچه_فرهنگی (قسمت ۶۱)
(اصلش بُقچَه است ولی درگویش رحمت آباد میگن بُخچَه، مثل پَشِه که میگن پٕخچَه )
🌱گلچینی از گویش ها وآداب ورسوم رحمت آباد🌿
👈 ضرب المثل و اصطلاحات عامیانه
روواداهاشون به هم بنده
(روده ها شون به هم وصله )
موارد استفاده:
وقتی دونفر همیشه باهمن و هرکار میخان بکنن باهم میرن وباهم میان و معمولا تنها نمی بیننشون از این ضرب المثل استفاده می کنن
🌼🌱🪴
👈 لغت نامه روستا
واشگونه = برعکس کار برد طنز هم داره (وقتی میخان در لفافه بگن فلانی داره دروغ میگه ، بعد از تموم شدن حرفش میگن «واشگونه »یعنی هر چی شنیدی برعکسش درسته)
واشگونه وارو=برعکس
یَه لاش کُ= یک لایه شو باز کن
ایر= این رو
ایرِه= این رو
ایرُم= اینوهم
اور= اون رو
اورِه= اونرو
اورُم= اونوهم
بَل= بگذار,قرار بده
بل= ول کن
بلِش بحال خودش= ولش کن به حال خود
بل= صبر کن
بل تا بیام= تواقدام نکن تاخودم بیام(یه اصطلاحه)
نَمیالَه بَلُم= اجازه نمیده بزارم
بل تا بَلَه= اجازه بده بزاره
ایر بَل لاش= اینو بذار توش
تَخناش =به ازاش در قبالش در مقابل بجاش
یه ناخْوَر= یهو ,ناگهانی
اگه جایی شو اشتباه گفتم خوشحال میشیم درستشو بگید تا اصلاح کنیم
🌸❤️🌸💚
آشنایی با اماکن رحمت آباد❤️
این قسمت: کانال دِی(دراز رُوْخونه)
یکی از مواردی که باعث شده رحمت آباد درمحل فعلی استقرار پیدا کنه قنات کی ریزه
از قدیم الایام تودِی وسط ابادی بوده و هنوزم هست ولی چیزی که کمتر بهش توجه شده دراز روخونه اس
🍃🍂
جایی که الان شما کانال دی رو می بینید دراصل قدیما یه رود خونه بود که از کوه های بالاسرچشمه می گرفت واز مسیر چنار بالا ، کنار قنات میلّا و دشت میلّا ، میگذشت و میومد وسط آبادی و سر انجام می رفت تا نزدیکای روستای دُر
🛖⛺️
من نظرم اینه که این رود خونه قدیما همیشه آب داشته و بخاطر همین بوده که اطرافش از رباط بالا تا زیر حموم ، دوطرف این رود روخونه ، درخت توت کاشته بودن و خونه احداث کرده بودن
⛺️🏡🏝🏖
بافت سنتی قدیمی رحمت اباد خصوصا دراز روخونه خیلی باصفا بود بزرگترین مشکلات دراز روخونه در قدیم سیلاب های فصلی بود💦🌧💦☔️
در مواقع بارندگی خصوصا موقع بارش های بهاری که موجب آب شدن برف توی کوها می شد سیلاب های ویرانگری به سمت آبادی سرازیر می شد وهرچی سر راهش بود وبا خودش می برد 🌈🌪🌪🌪
یادمون نمیره که زمانی که سیلاب های موسمی تو روخونه جاری می شد به تمام خانه های اطراف مسیر سرَک می کشید خصوصا طویله های اهالی که زیر قلعه کنده شده بودن و کاهدون ها رو ، دچار آبگرفتگی می کرد وموجب تلفات دام وهدر رفت آذوقه دام ها می شد
🌪💫🌏
اهالی دراز روخونه هم برا جلوگیری از سیل زدگی ، به محض به هم ریختن هوا ، شروع میکردن به گذاشتن کُنده درخت و خاک وسنگ و گونی ، در ورودی حیاط ها تا دچار سیل زدگی نشن جابجایی دام ها و آذوقه ها در زمان سیلاب های قدیم کاری بسیار پر دلهره و مشقت باری بود🫏🐄🐑
اخرین سیل ویرانگر قبل از ساخت کانال ، اوائل دهه شصت اتفاق افتاد ، این سیل علاوه بر خونه های مردم ، به حموم عمومی ،مسجد جامع ، قنات دی ، باغا دی و... آسیب جدی زد
🐚🐚
شدت سیل جوری بود که دودستگاه خود رو مربوط به اهالی رو از روبروی مسجد امام حسین فعلی (رباط بالا) تا پشت حموم عمومی که الان کتابخونه شده اورده بود
🚖🚘
پس از این سیل بود که استارت احداث کانال فعلی زده شد واز اون پس بود که دیگه بارون نبارید😂😂😂
ساخت کانال با کمک اهالی و پشتیبانی جهاد سازندگی( اگه اشتباه نکنم) شروع شد
مصالح کانال سنگ هایی از منابع طبیعی رحمت اباد وسیمان وماسه وآهک بود
اگه درست یادم باشه نرده های اطراف کانال رو جوشکار بسیار باسلیقه وخوش ذوق روستا (جناب آقای استاد حسین میرزایی معروف به استاد حسین جوشکار) تهیه کردن
🎢🏝
در زمان احداث کانال همه درختای توت دراز روخونه قطع شد
🗿
از اون درختا فقط یکی دوتا تو دی باقی مونده بود که خیلی هم قطور و تنومند بودن ولی در زمان خیابون کشی اونام قطع شد
وفقط یکی دوتا فعلا کنار مسجد حج صادق باقی مونده که انتظار داریم از اونا به عنوان میراث ماندگار تاریخی محافظت بشه
⛰🏔
ولی خودمونیم سیل کِردن سیل تو کانال همراه با صدای وحشتناک آبهای خروشان وگِل آلود یه صفای خاصی داشت.
حالا خو دیگه آرمون به دل موندیم که یَه بار بیایملو کانال سیل سیل کنیم / دیگه سیل خلاص
از خداوند متعال برای همه کسانی که برا آبادانی رحمت آباد زحمت کشیدن آرزوی طول عمر با برکت ارزومندیم
💐
ازهمه عزیزانی که مارو یاری می کنن وشما که با دنبال کردن مطالب مُشوق مایید سپاسگذاریم ،
منتظر مطالب زیبای شماهستیم
🌸
┏━━ °•🍃🌹🌻🪴🍃•°━━┓
@jameerahmatabad
┗━━ °•🍃🪴🌻🌹🍃 •°━━
،#بخچه_فرهنگی (قسمت ۶۲)
(اصلش بُقچَه است ولی درگویش رحمت آباد میگن بُخچَه، مثل پَشِه که میگن پٕخچَه )
🌱گلچینی از گویش ها وآداب ورسوم رحمت آباد🌿
👈 ضرب المثل و اصطلاحات عامیانه
دشمن به یه بووووقی شاده
(البته یه جور دیگه میگن که اینجا جاش نیس )
موارد استفاده:
وقتی میخان بگن دشمن از کوچکترین اتفاقی که ممکنه به ما مرتبط بشه وبرای مایا مرتبطین ما ضرر داشته باشه خوشحاله این ضرب المثل رو استفاده می کنن
«این روزها مصداق این ضرب المثل زیاد به چشم می خوره»
🌼🌱🪴
👈 لغت نامه روستا
زیرپاکِلاشی= زیرپاکشی
چِلاق دون= سنگدون مرغ
قاق= خشک وسفت مثلا نون که خشک وخیلی سفت میشه میگن نونَ قاقَ
هوُلَه مینه= مضطربه، بااضطراب این ور اون ور میره
هُوْله= حوله
قِدیفه= بخچه حموم
بُونه = بهونه
محض بونه بودی= برا بهونه رد کردن
آزٌاد=حسابی فراوون
دایٌِر = حسابی / فراوون
قِت قت نکُ= حرف الکی نزن
قِرقِر نکُ= یه چیز تومایه های ضرنزن
شِرَّه = پاره پوره/ بیشتر برا لباس وپارچه استفاده میشه
شِرٌودال= پاره وآویزان /بیشتر برا لباس وپارچه استفاده میشه
ایجو چیز = اینجور چیز
اگه جایی شو اشتباه گفتم خوشحال میشیم درستشو بگید تا اصلاح کنیم
🌸❤️🌸💚
آشنایی با اماکن رحمت آباد❤️
این قسمت: سر کی ریز👏👏
حقیقتش من نتونستم از تاریخچه این قنات قدیمی، مدرک یا سندی پیدا کنم ، اونایی هم که درجریان موضوع بودند زیاد همکاری نکردن ولی میگن یه سنگ نوشته قدیمی داره که همه چیزومشخص کرده ولی درست نگفتن کجاس وچی نوشته و چجوری تقسیمات اب صورت گرفته (گویا تاریخچه بعضی از اماکن مثل قنات دِی یه موضوع کاملا محرمانه است که انتشارش ممنوعه _ چم دونم شایدم واقعیت همین باشه)
خب چیزی که ما از زیرپاکلاشی بعضی اهالی بدست اوردیم اینه که :
👈بخش اندکی از آب کی ریز وقف حموم عمومی رحمت اباده که فعلا سالهاست استفاده نمیشه
👈بخشی وقف موقوفات مسجدوامام زاده هاس
👈و بخش اعظم آن هم دراختیار مالکین محترمه
سرکی ریز دراصل خروجی آب قنات دِی به سمت باغ های همیشه سر سبز دِی گفته می شه
معنی کلمه کی ریز ،همون کاریز شهریاس
خدا رو شکر تاکنون کسی خشک شدن قطعی آب کی ریز روندیده( کم شده ولی قطع نشده)
قدیما که لوله کشی آب در روستا نبود کی ریز محل بسیار مناسبی برای شستشوی ظروف ولباس و فرش ولحاف و ..... بود 🥣
قدیما همه خانمای روستا برای شستشو اطراف این قناتِ باصفا جمع میشدن و اینجا پاتوقی بود برای حال واحوال ، نشون کردن عروس ، اِسِلَخ بازی بچه هاو تبادل اخبار واطلاعات وگاها خِرِّفه
رادیو کی ریز:
یه زمانی هر خبری شایع می شد میگفتن رادیو کی ریز گفته، رادیو کی ریز = اصطلاحی طنز گونه بود که مثلا بگن خانما سر کی ریز شایعه کردن )
هنوز قدیمی ها یادشون هس که مادرامون پس از شستشوی ظروف ولباسها یه ته سری میذاشتن رو سرشونو یه تشت سنگین پر از لباس و ظرف وظروف میذاشتن رو ته سری و دوتا تُنگولی آب خنک کی ریز بدست میگرفتن و می رفتن خونه
لوله کشی که اومد بیشتر مردم دیگه نیومدن سرکی ریز ولی این امر باعث از رونق افتادن کی ریز نشد وکی ریز همچنان به عنوان یه میراث ماندگار از گذشتگان نقش ایفا میکنه
کی ریز حرف برا گفتن زیاد داره ودوست داریم دوستان مطلع ، از تاریخچه اون برامون بگن تا بتونیم به یه فکر واحد برسیم و اونو ثبت وضبط کنیم
قول میدیم اگه اطلاعات لازم رو دراختیارمون بزارین حتی یه قطره هم از آب کی ریز کم نشه نترسین پا پیش بزارین🤣
🍐🍎🍏🍇
چند شُبهه در مورد کی ریز:
رادیو کی ریز اعلام کرده :آب کی ریز آلوده اس ودلیلشو کَندن چاه فاضلاب در خانه های مجاور قنات میدونن(عوو)
بهتره دراین خصوص از طریق مسئولین بررسی درست و دقیق به عمل بیاد ونتیجه رواطلاع رسانی کنن تا مردم از نگرانی در بیان
رادیو کی ریز اعلام کرده : دلیل کم شدن آب دی علاوه بر خشک سالی های اخیر ، کندن چاه آب در خانه های منتهی به قناته که در اطراف چال کی ریزن اینم باید مسئولین بررسی کنن ممکنه شایعه رادیو کی ریزی باشه
رادیو کی ریز اعلام کرده:دلیل کم شدن آب لایروبی نکردن اساسی قنات در چندین سال گذشته و تُمّیدن قنات در مسیره
اینم باید مسئولین با کمک اهالی یه فکر درست حسابی براش بکنن
⛺️🏡🏝🏖
ازهمه عزیزانی که مارو یاری می کنن وشما که با دنبال کردن مطالب مُشوق مایید سپاسگذاریم ،
منتظر مطالب زیبای شماهستیم
🌸
┏━━ °•🍃🌹🌻🪴🍃•°━━┓
@jameerahmatabad
┗━━ °•🍃🪴🌻🌹🍃 •°━━
┅✿💠❀﴾﷽﴿❀💠~
#مستند برگی از تاریخ رحمت آباد
قسمت اول : معرفی یکی از مفاخر و توضیح سند
🌼🌸🌺
مقدمه
رحمت آباد از دیر باز زادگاه بزرگان ،مفاخر وعلمایی شهیر وبنام در عرصه های مختلف علمی بوده وهست ؛
هوش واستعداد بالای اهالی رحمت آباد از قدیم الایام ، زبان زد خاص وعام، خصوصا بزرگان و صاحب نظران منطقه وشهرستان های اطراف بوده و این موهبت الهی در کنار تمام نعمات خدادادی ، باعث شده تاهراز چند گاهی شاهد درخشش ستاره ای از ستارگان پرنور این خطه از زمین باشیم
👏❤️👏
یکی از مفاخر روستای رحمت آباد جناب مستطاب ، روان شاد آقاسید محمد معنوی (فرزند سید میرزآقای معنوی) است ، وی یکی از ادبا وصاحب نظران قرن اخیر بودند که به لحاظ موفقیت هایی که در علم ودانش داشتند در مشاغل حکومتی مشغول به خدمت بوده که پس از وقوع انقلاب اسلامی شغل حکومتی را ترک و از تهران به زادگاه خویش( رحمت آباد) مراجعت می نمایند.
🍃🌱
اخیرا سندی مکتوب وبا ارزش از دست نوشته های ایشان پیرامون تاریخچه رحمت آباد دراختیار کانال جامع رحمت آباد قرار گرفته که از اهمیت بسیار بالایی برخورداراست
وبه لحاظ اهمیت موضوع، دور از انصاف دیدیم که این سند با ارزش را به یکباره ویکجا بدون هیچ توجهی در کانال قرار بدیم،
لذا برآن شدیم تا به پاس خدمات ارزشمند اساتید محترم، این سند افتخارآمیز ، را برای بهره برداری آسان تر ، روان نویسی و در اختیار اعضای ادب دوست کانال جامع واهالی رحمت آباد قرار دهیم
🌺🌼
...واما اصل موضوع :
استاد ارجمند شادروان سید آقامحمد معنوی ، در شروع این سند انگیزه خودرا از جمع آوری اطلاعات تاریخی رحمت آباد اینگونه عنوان داشته :👇
بر حسب اتفاق در محفلی ، در منزل مشهدی عبدالجواد رضایت (فرزند نایب حسن خان) حکم انتصاب نایب به سمت تفنگداری سالاری که از اعلی درجات نظامی منطقه ایی در دوران قاجار بوده است را رؤیت کردم
با رویت این سند تاریخی به این فکر می افتادم که تاریخ مختصری از مفاخر روستا ، حوادث خطیر ، ابنیه های تاریخی و مزارع مهم روستا را گردآوری نمایم
❤️💫
ایشان این سند را اینگونه توصیف می کنند:
یکی از اسناد تاریخی روستای رحمت آباد خوانسار ، حکمی است که از طرف سلطان مسعود میرزای قاجار (ظل السلطان) حاکم اصفهان ، شیراز و یزد و فرزند ارشد ناصرالدین شاه قاجار خطاب به فرماندار (نایب الحکومه) و تفنگدار منطقه بلوک عربستان خوانسار ، جناب نایب حسن خان رحمت آبادی به نگارش در آمده و به خط شاهزاده ، امضا و ممهور و به دست حافظان هنر ازلی و نقاشان قَجَری به زیور نقوش طبیعت آراسته گردیده است .
👏👏
و ماجرا اینگونه بوده که جناب مستطاب به نگارش تاریخچه رحمت اباد روی آوردند و تصویری موجود از آن سند تاریخی را ، به ابتدای کتاب خود الصاق نموده و به خط خود آن را حاشیه نویسی کرده اند .
ادامه دارد.......
🌺💫
هریک از ما سهمی در ثبت تاریخ داریم بکوشیم به بهترین نحو سهم خود را اداکنیم پس ...
🌹روح استاد آقا معنوی قرین آرامش ابدی 🌹
باتشکر وتقدیر ویژه ازهمه اساتید محترم خصوصا استاد ارجمند جناب آقای علیرضا رضایت بابت ارائه این سند ماندگار
🌻💫
┏━━ °•❤️🕊🍃•°━━┓
@jameerahmatabad
┗━━ °•🍃🌷🍃•°━━┛
┅✿💠❀﴾﷽﴿❀💠~
#مستند برگی از تاریخ رحمت آباد
(مستندات)
روگرفت سند انتصاب جناب آقای نایب حسن خان رحمت آبادی به سِمَت تفنگدار منطقه بلوک عربستان خوانسار
از طرف سلطان مسعود میرزای قاجار (ظل السلطان) حاکم اصفهان ، شیراز و یزد و فرزند ارشد ناصرالدین شاه قاجار خطاب به فرماندار (نایب الحکومه)
مشاهده این سند منجر به کتابت تاریخچه رحمت آباد توسط استاد سید اقا محمد معنوی گردید
🌻💫
┏━━ °•❤️🕊🍃•°━━┓
@jameerahmatabad
┗━━ °•🍃🌷🍃•°━━┛
،#بخچه_فرهنگی (قسمت ۶۳)
(اصلش بُقچَه است ولی درگویش رحمت آباد میگن بُخچَه، مثل پَشِه که میگن پٕخچَه )
🌱گلچینی از گویش ها وآداب ورسوم رحمت آباد🌿
👈 ضرب المثل و اصطلاحات عامیانه
به قاطر میگن بابات کیه میگه نَنَم عَسمَه(به قاطر میگن پدرت کیه میگه مادرم اسبه)
موارد استفاده:
وقتی میخان بگن فلانی خودشو خیلی بالا میدونه یایه واقعیت رو مخفی میکنن یا اصالت خودشو حاشامیکنه یا از پاسخ درست طفره میره از این ضرب المثل استفاده می کنن
🌼🌱🪴
👈 لغت نامه روستا
(این قسمت دوا درمون قدیمی های رحمت اباد )
قَنداغ (قند داغ)= ، یه حبه قند میذاشتن تو یه قاشق و رو چراغ علاء الدین داغش میکردن تا تقریبا آب بشه ، این قنداغ برا درد های شدید به عنوان مسکن استفاده می شد
چای نبات = مخصوص دل درد وسردی
آجر یا سنگ داغ = زمستون یه آجر یا سنگ صاف رو میذاشتن رو آتش کرسی یا حرارت چراغ تا گرم بشه بعد کسی که بقول خودمون یخ کرده بود ودل درد داشت مینشست روی این آجر تا خوب بشه
اُوْشُم=آویشن
خُلفه= خُرفه
حُلبه(علف حُلبَه)= شنبلیه (زمان پخت نان، پور شده این گیاه را با روغن قاطی میکردن و روی بعضی از نون های محلی هم میمالیدن )
کتیرا= شیره گیاه گَوَن برا دندون درد استفاده میکردن خصوصا دندان سوراخ
گل گربه= بومادران( کابرد برا ذل درد)
بادیون= رازیانه شایدم باد رنجبویه
زِرِنگیا= زرین گیاه (گیاهی دارویی بسییار معطر )
چارگل = چهار گل دارویی برا سرماخوردگی وگلودرد(گل گاو زبون،پنیرک ، ختمی گل بنفشه) شک دارم
گُزِنگبین= انگبین (گَز انگبین) نوعی گون در خوانسار
زِنج = سمغ درخت بادام یازردالو (خواص زیادی داره ولی برا گلو درد هم استفاده می شد)
بارِنگ= بارهنگ( خواص زیادی داره ولی برای گلو درد وسرفه های خشک هم استفاده میشه)
قُدومَه= قدومه
نون کِلاغ= گیاه پنیرک
گل بِنِوشَه= گل بنفشه / پنیرک
گل گُوْ زُبون= گل گاو زبان
اکلیل = ناخُنک
ریش مُکٌو = شیرین بیان
سوف= سوپ
گل کُوْشه = گل رنگ زعفران
اگه جایی شو اشتباه گفتم خوشحال میشیم درستشو بگید تا اصلاح کنیم
🌸❤️🌸💚
آشنایی با دنیای بدون یخچال رحمت آباد❤️
قدیما که یخچال نبود مواد فاسد شدنی به روش های خاصی نگهداری می شد .
نگهداری گوشت:
سه روش داشت: قورمه ،دودی، خشک کردن
قدیما وقتی یه گوسفند سر می بریدن برا نگهداری گوشتش چون یخچال نبود وممکنبود فاسد بشه اغلب گوشت رو قورمه می کردن
به این روش که گوشت ها رو از استخوان جدا می کردن و اونا رو خرد میکردن و می ریختن توی یه دیگ بزرگ و با چربی های همون گوشت بدون اینکه آب اضافه کنن همه گوشت ها رو با روغنی که از چربی ها در میومد میپختن
درحین پخته شدن مدام باید قلیه های گوشت رو هم می زدن تا خوب پخته بشه وجا بیفته نهایتا مقداری نمک به اون اضافه می کردن و میذاشتن تا خوب خنک بشه وگوشت وسط چربیا بقول خودمون بماسه
این گوشتا برای مصرف تقریبا آماده بود ودیگه نیاز به پختن زیاد نداشت
🥩🥩
معمولا ظرف گوشت قورمه رو در پستو خانه ها که خیلی خنک بود نگهداری میکردن
دستبرد زدن یواشکی توسط بچه ها به این قورمه بسیار لذت بخش بود 😂😂
دو روش دیگه یعنی خشک کردن و دودی کردن گوشت هم گاهی مورد استفاده قرار می گرفت ولی چون اطلاعاتم کافی نبود به اون اشاره نکردم اگه شما کمک کنید سری های بعد توضیح میدیم
نگهداری سیب و سیب زمینی و چغندر و هویج و....🥕🧄🥔🧅🍎
یه نوع سیب تو رحمت اباد هست که پاییز بدست میاد قزمزرنگ وبسیار سفت و خوش طعمه این سیب رو یا در پستو خانه ها (خون پشتی) ویا در کاهدون بین مقدار زیادی کاه جا میدادن بااین روش تا مدتها سیب ها تازه می موندن
نگهداری سیب و سیب زمینی و چغندر و هویج و....🥕🧄🥔🧅
سیب زمینی چغندر و.... رو در یه گوشه حیاط که خاک نرمتری داشت چال می کردن یا وسط یه کپه خاک دفن می کردن وهروقت نیاز داشتن یه گوشه از خاک رو میزدن کنار و به اندازه نیاز از اون برمیداشتن ودوباره اون رو با خاک می پوشوندن
گاهی که هوا سرد تر می شد یه پلاستیک هم روی خاک می کشیدن تا خوراکی ها یخ نزن
هنوز هم بعضیا این کار رو میکنن
🍏🍎🧄🧅
دربعضی از حیاط ها جای مشخصی همیشه برای این کار در نظر گرفته میشد
نگهداری انگور 🍇
برای نگهداری انگور هم معمولا ضمن بند کردن آن برای کشمش، مقداری انگور رو به صورت خوشه ای به آرامی تو یه کوزه قرار می دادن و روش آب میریختن ومیذاشتنش یه جای بسیار خنک تا حلالی درست بشه
انگور داخل کوزه که حلالی نام داشت بسیار تر تازه بود وتا شب عید باقی می موند
روش دقیق حلالی کردن رو در برنامه ای جداگونه توضیح میدیم
⛺️🏡🏝🏖
ازهمه عزیزانی که مارو یاری می کنن وشما که با دنبال کردن مطالب مُشوق مایید سپاسگذاریم ،
منتظر مطالب زیبای شماهستیم
🌸
┏━━ °•🍃🌹🌻🪴🍃•°━━┓
@jameerahmatabad
┗━━ °•🍃🪴🌻🌹🍃 •°━━
┅✿💠❀﴾﷽﴿❀💠✿┅
#مناسبتی
روز نهضت سواد آموزی بر همه مبارک (خصوصا مربیان زحمت کش و دانش آموختگان این کلاسها )
الف دو َزَبر اَن -دو پيش اُن - دو زير ِان ، ب دو َزَبر بَن -دو پيش بُن
🪁🍄🍀
بودند کسانی که ملایی رفتن و با کلی فَلَک شدن نتونستن چیزی یاد بگیرن ، ولی با خاله سکینه و عمه خاتون و حج خانم و....، بچه به بغل رفتن نهضت و سواد یاد گرفتن👏👏👏
یه دوستی میگفت از وقتی نَنَم میره نهضت و مشق مینویسه دیگه کاری به مشقا من نداره
فکر کنم فهمیده مشق نوشتن خوووولی سخته و دلش برام میسوزه ،😂مادره دیگه دل رحم ودلسوز 👏
❤️❤️
خدا خیرش بده خانمنهضتیه رو به زور نَنَه مو میبرد نهضت ، کارِش حرف نداره🪴🪑🪴
خدا خیرشون بده باای کاراشون
📚📖
خوشحال می شیم خاطرات نهضت رفتنِ تونو برامون بفرستین
🌸💫
┏━━ °•🍃❤️🍃•°━━┓
@jameerahmatabad
┗━━ °•🍃🌹🍃•°━━┛
،#بخچه_فرهنگی (قسمت ۶۴)
(اصلش بُقچَه است ولی درگویش رحمت آباد میگن بُخچَه، مثل پَشِه که میگن پٕخچَه )
🌱گلچینی از گویش ها وآداب ورسوم رحمت آباد🌿
👈 ضرب المثل و اصطلاحات عامیانه
تُمّونِش دوتا رِفته ( شلوارش دوتا شده)
موارد استفاده:
یواشکی یه زنی دیگه گرفته ازاین ضرب المثل استفاده میشه
🌼🌱🪴
👈 لغت نامه روستا
گول گرفتن = از سهم خود گذشتن
از خودم گول گرفتم دادم بهش = از سهم خودم کم کردم دادم بهِش
بگو دوزولی = بگو من شکست خوردم ،اعتراف کن که باختی
ولش کُ عَوایینی کردی = رهاش کن دیونه اش کردین ، اعصابشو ریختی به هم
بلگِ بِیْ= برگ درخت بِه برای درمان اسهال موثر است (قدیمیا میگفتن دوتا بلگ بی، یه دیشلامه(حبه) قند و دوتا پر چای خشک و یه برقی خاگیجی بریز تو قوریه و بجوشونو بتیش) یعنی یه کمی برگ به و یه حبه قند و یه کمی چای خشک و یه کمی هم خاکشیر بریز توی قوری و بجوشونو بده بخوره خوب می شه
خاگیجی = خاک شیر /از داروهای گیاهی رایج رحمت آباد مخصوص دل درد به ویژه سردل کردن (میگفتن یکی که رودل مینه ی برقی خاگیجی خفه کنین و برش بتین)
خاکشیر با اب سرد برای رفع اسهال با آب جوش برای رفع یبوست خوبه
اگه جایی شو اشتباه گفتم خوشحال میشیم درستشو بگید تا اصلاح کنیم
باتشکر از سرکار خانم معنوی که این دومورد اخر رو هفته گذشته که به داروهای گیاهی پرداختیم برامون فرستادن 👏👏
🌸❤️🌸💚
آشنایی بااماکن رحمت آباد
این قسمت : حمومِ تودی
«بخش اول»
یکی از اماکن قدیمی رحمت اباد حمامعمومی رحمت آباده
تاریخچه:
سال ساخت این حموم حدودا مربوط به هشتاد سال قبله، شایدم بیشتر . براساس اسناد موجود بخش یا همه زمین این حموم رو مردم اهدا کردن
💫
در قدیم حموم ها رو بخاطر حفظ دما و زود گرم شدن وصرفه جویی در مصرف انرژی ، اغلب پایین تر از سطح زمین می ساختن
🛁
قدیما گود برداری، پی ریزی باسیمان واهک وساخت وساز بنایی مثل حمام عمومی رحمت آباد کار چندان راحتی نبوده⛏
یه زمانی ، رحمت آباد همزمان دوتا حموم داشت ، یکی زنونه ویکی مردونه البته قبل از اینا یه حموم دیگه بنام حموم کهنه وجود داشت
👈حموم کهنه :
اون قدیم یه حموم خزینه دار بود که الان اثری ازِش نیس حدود پشت. حموم فعلی بوده
👈حموم نو
حموم هو همینه که کاملا سنتی و بر اساس معماریِ ایرانی، اسلامی وکاملا اصولی و با سلیقه پایین تر اسطح زمین ساخته شده وهنوز هم پا برجاست
این حموم بیشتر مواقع زنونه بود این حموم کاملا اصولی بود وهمه امکانات مورد نیاز یه حموم استاندارد بهره مند بود
👈 حموم بعدی مردونه و یه کم جمع وجور تر بود که بعده از حموم نو درست شد ، دقیقا جایی که الان کتابخونه شده یه زمان حمام مردونه بود ، این حموم حدودا ده عدد دوش ، یه اتاقک مخصوص برای زدودن موهای زائد بدن ، یه دستشویی ، یه سالن شستشو ویه سالن رخت کن داشت
🌸
موسس وبانی حمام اصلی ظاهرا مردم بودن ولی موسس حمام مردانه مرحوم مهندس محمد حسن آریانا خَیِر گرانقدر بوده، این حموم پس از سیل ویرانگر دهۀ شصت از رونق افتاد وتا مدتها غیر قابل استفاده وتقریبا متروکه شد،
نحوه بهره برداری
حموم اصلی یعنی حمومی که زیر زمین درست شده اغلب مواقع زنونه بود ، بجز زمانی که حموم مردونه خراب می شد ، دراین مواقع حموم زنونه، از قبل اذان صبح تاکمی پس از طلوع آفتاب در اختیار آقایان بود واز اون ساعت به بعد تا ساعت سه یا چهار عصر دراختیار خانمها وپس از آن مجددا دراختیار آقایون قرار می گرفت والان هم به همین نحو استفاده میشه هرچند مشتری زیادی نداره
🌸
این طرح تقسیم کاملا عادلانه بود چون که اقایون در طول روز بیشتر مشغول کار کشاورزی ودامداری بودن وفقط عصر ها وصبح زود فرصت استفاده از حموم داشتن
بد نیست بدونید که در فصل مدارس اغلب روهای هفته حمام خلوت بود ، ولی پنج شنبه ، جمعه ها از سروصدای بچه های تو حموم آبادی مخٌِ ادم سوت می کشید 😂الان دیگه اون صدا ها شده برا مون آرزو
نحوه اداره حمام در قدیم
مهمترین نیاز حموم، آب و سوخته،
قدیما آب حموم از طریق چاهی که به همین منظور کنده شده بود تامین می شد ضمن اینکه بخشی هم از اب قنات دِی یا همون کی ریز سهم داشت.
برای سوخت مورد نیاز حموم هم علاوه بر نفت سیاه و ذغال سنگ ، میگن یه زمانی هم مردم موظف بودن طبق سهم هرخانواده هیزم مورد نیاز حموم رو فراهم کنن که توسط چارپا از بیابون یا باغات هیزم مورد نیاز تامین می شد
قدیم ترها حموم رحمت اباد مثل اکثر حموم ها ، خزینه ای بوده یعنی چیزی بنام دوش نذاشت بعدها به سبک امروزی در اومده
جِنپای ثابت همه حمومای قدیمیه و میگن حموم رحمت اباد هم جِن داره 😂😂 الکی میگن
ادامه دارد ......
⛺️🏡
ازهمه عزیزانی که مارو یاری می کنن وشما که مطالب مارو دنبال میکنید سپاسگذاریم ،
خوشحال میشیم ایرادای ما رو بگید
🌸
┏━━ °•🍃🌹🌻🪴🍃•°━━┓
@jameerahmatabad
┗━━ °•🍃🪴🌻🌹🍃 •°━━
┅✿💠❀﴾﷽﴿❀💠~
#مستند برگی از تاریخ رحمت آباد
این قسمت :
سند قدیمی حمام عمومی رحمت اباد
مربوط به سال: ۱۳۲۷
به نام فرج الله رضایت
طبق این سند مشخص شده که هر یک دانگ از شش دانگ حمام عمومی اهدایی از سوی بزرگان روستا بوده است
روحشون شاد
حقوق ارتفاعی ،عموم ساکنین رحمت اباد
کانال جامع رحمت آباد در راستای حفظ اسناد ومستندات تاریخی ومعرفی پیشینه تاریخی رحمت آباد با شما عزیزان ، آماده دریافت و بهره برداری از این اسناد به بهترین نحو مطلوب می باشد
🌻💫
┏━━ °•❤️🕊🍃•°━━┓
@jameerahmatabad
┗━━ °•🍃🌷🍃•°━━┛
┅✿💠❀﴾﷽﴿❀💠~
#مستند برگی از تاریخ رحمت آباد
قسمت دوم : کنکاشی بر زمان پیدایش رحمت آباد
🌼🌸🌺 .
باقسمت دوم مستند تاریخچه رحمت اباد به استناد کتاب استاد اقا سید محمدمعنوی در خدمت شما عزیزان هستیم (البته به صورت روان نویسی شده )
.استاد سید اقا محمد معنوی در طلیعه کتاب خود اینگونه می نویسند :
هو المستعان( او خدایست که از او کمک می طلبیم)
حکم یا فرمانی را که ملاحظه فرمودیدباعث ترغیب من برای نوشتن این مقاله شد (منظور ، حکمِ انتصابِ جناب نایب حسن خان رحمت آبادی به سِمت تفنگداری منطقه عربستان قدیم و منطقه کوهسار فعلی است که در قسمت اول توضیح دادیم )
زیرا به تصور من این سند و حکمِ مکتوبِ چهار سطری، که باداشتن تاریخ مشخص و امضاء و مُهرِحاکمِ مشهور و معروفِ وقت، ممهور گردیده از چندین جهت قابل تحلیل و بررسی واهمیت است.
ما، پس از مقدمه ، به بیان دو سه خاطره ، ودو سه مستندِ مرتبط با این سند می پردازیم وسعی می کنیم با بکار بردن جملات و الفاظ، بگونه ای عمل کنیم که نوشتۀ ما، ضمن رعایت دستورزبان نگارش ، برای همه مردم ،خصوصا اهل محل، قابل فهم و مطالعه باشد تا نتیجه مطلوب بدست آید / ان شاء الله .
🌺
اما مقدمه :
گاهی با خود می اندیشیدم که اگر درباره تاریخ رحمت آباد و حوادث پیش آمده در این روستا ، نوشته ای مستند و مستدل تهیه شود خالی از لطف نباشد؛
بنده هر چه تحقیق کردم نتوانستم مطمئن شوم که بنای تشکیل رحمت آباد از چه تاریخی بوده,
من از بزرگان و قدیمی های فامیل شنیده بودم نام رحمت آباد در قدیم (کهنه ویران ) بوده است.
ما اگر درست دقت کنیم متوجه خواهیم شد که نام (رحمت آباد عربستان)، بدون تردید متعلق به بعد از تسلط عرب و اسلام بر ایران است ،
چونکه واژه های عربیِ« رحمت» و «عرب» ( که با پسوند فارسی «آباد » و «ستان» ترکیب شده اند وکلمات (رحمت آباد وعربستان ) ترکیبی از زبان فارسی و عربی است
ما در بسیاری از بِلاد وشهرها به واژههای ترکیبی فارسی اصیل مثل کهن دژ ، کهن دوزه و کهنه قلعه برخورد میکنیم، که بعضا نامشان هم در کتب جغرافیائی ضبط و ثبت شده ، این کلمه های ترکیبیِ کاملا فارسی ، یا باید متعلق به قبل از ورود اعراب بر ایران باشند، یا اینکه امکان دارد در آن موقع این اماکن خالی از سکنه بوده اند ودر جغرافیای آن دوران زندهوپویا نبوده اند و اِلا می بایست از نظر نوع تلفظ تغییر پیدا می کردند مثل کلمه های «کهن دژ »که به «كهندج » تغییر یافت یا کلمه« کهنه دیوار» که به کلمه «كهنه حصار» تغییر ماهیٌت داده و ترکیب عربی گرفته است
به نظر می رسد در آن زمان تبدیل و تغيير اسامی اماکن ، ظاهرا برای ثبت در دفاتر اسناد، واخذ عوارضی صورت میگرفته وچون درآن مقطعِ زمان، والیان شهر ها ، عرب زبان بودند این تغییر نام از فارسی به عربی یا ترکیبی از آن دو ، شاید به خواست والیان صورت گرفته است
به هر حال احتمال اینکه پای اقتصاد در کار بوده باشد زیاد است .
بهر حال ما در کتاب های جغرافیای باقیمانده از آن زمان به جایی بنام « کهنه ویران» برخورد نکردیم یا لااقل من برخورد نداشته ام ولذا این تصور پیش می آید که قبل از استیلای عرب وجود چنین نامی باید خیلی قدمت داشته باشد ، چونکه کلمه ولفظ « ویران » نشان گر قدیمی بودن است و لفظ «کهنه» نیز همین طور بوده پس ترکیب دو لفظ پیشوند و پسوند«کهنه ویران » هر دو مفهوم نشان از قدیمی بودن را دارند ،این کلمه ها هم صفت است و هم موصوف و گویای آنند که باید خیلی قدمت را در ذهن پروراند
💫
علاوه بر این موارد نشانه هائی در نام مزارع موجود مثل (ایدر) ( وربند) (دره گل) و(دره چشمه) که به ترتیب در شمال و جنوب و شرق و غرب قریه قرار گرفته اند ویا اماکنی مثل زاغه های (کنده نوك كل) . (کنده بزرگ) و یا (حفر چاه و بریدن در سُوُرد ) و( سرسره) ، یا (سقوط دژها و سُوُردهای نوك كل و کنده بزرگ و غیره) اینها نشان از قدمت بنیادی این روستا دارد.
همچنین کلماتی مثل «گیجین»یعنی پاشنۀ در یا «جُوْن» یا همون هاون سنگی و مواردی مثل وجود عيني آثار با عظمت و بزرگی مانند «درب سنگی روی قلعه» و جای «گیجین آن و حوضچه سنگی» همه و همه، میتوانند حاکی از گذشته دور و درازی در تاریخ بنای این روستا باشد
.
ادامه دارد.......
🌺💫..
🌹روح استاد آقا سید محمدمعنوی قرین آرامش ابدی 🌹
باتشکر وتقدیر ویژه ازهمه اساتید محترم خصوصا استاد ارجمند جناب آقای علیرضا رضایت بابت ارائه این سند ماندگار
🌻💫
┏━━ °•❤️🕊🍃•°━━┓
@jameerahmatabad
┗━━ °•🍃🌷🍃•°━━┛
┅✿💠❀﴾﷽﴿❀💠~
#مستند برگی از تاریخ رحمت آباد
(به روایت مدارک )
این قسمت :
اجاره نامه مزرعه بید عرب
مربوط به سال: ۱۳۲۷
کانال جامع رحمت آباد در راستای حفظ اسناد ومستندات تاریخی ومعرفی پیشینه تاریخی رحمت آباد با شما عزیزان ، آماده دریافت و بهره برداری از این اسناد به بهترین نحو مطلوب می باشد
🌻💫
┏━━ °•❤️🕊🍃•°━━┓
@jameerahmatabad
┗━━ °•🍃🌷🍃•°━━┛
┅✿💠❀﴾﷽﴿❀💠
#مستند برگی از تاریخِ رحمت آباد
قسمت سوم
به استناد کتاب استاد معنوی
دراین قسمت به درِب سنگی کنده بزرگ، گدازه اتش فشانی و پیداشدن سکه در یکی از اماکن روستا می پردازیم
ایشان دراین بخش از کتابِ می نویسند
بنده چهار پنجم از سطحِ مملکت اعم از شهرو روستا و کوه و دشت و جلگه وكوير و تپّه ما هور، را بازدید کرده ام
دراین بازدید ها ، بناها ، قلعه هایِ قدیمی و آثار تاریخیِ زیادی از جمله پنج یا شش دربِ سنگی قدیمی دیده ام ، ولی هرگزدری به بزرگی و عظمت درِ سنگی رویِ قلعه( یا همون درب کنده بزرگ )، ندیده ام واز کسی هم نشنیده ام که جایی چنین دری دیده باشند .
تاریخِ تراشیده شدنِ دربِ سنگیِ کِندِه بزرگ ،جایی ثبت نشده ولی می توان با وسائل علمی امروزی ، این تاریخ را دقیقا بدست آورد ، شاید هم در آینده انشاء الله چنین کاری صورت گیرد. ولی موکدا توصیه میشود که ساکنینِ محل، بر حفظ و حراست از این اثر تاریخی ، توجه خاص داشته باشند .
جناب آقای گرجی،که از ساکنین قدیمی رحمت آبادن میگفتند : درخانه خود ، زیر سُبُردهای نُكُّل، مشغول کندن وبزرگ کردن طویله ها بودیم که در يك نقطه، میان خاک رس دست نخورده ای بدون کوچکترین مجرا یا ریزش قدیمی، سَرِ کلنگِ ما ، قطعه کوچکی از خاکِ رُسّ را با سه عدد سکۀ طلای گِرد و نازك، باندازه يك پشت ناخن، جلوپای ما قرارداد ،
آقای گرجی گفتند ما پس از این ماجرا ، برای رسیدن به سکه های بیشتر تلاش زیادی کردیم ، ولی هر چه کندیم نتیجه ای نگرفتیم،
نه آنروز و نه روزهای دیگر، هرگز سکه دیگری نیافتیم ، حتی خاک های کَندِه شده را نرم کرده و ذره ذره وارسی کردیم، بازهم چیزی بدست نیاوردیم .
آقای گرجی می گفتند:
روی سکه ها بجز گودیهای کوچکی که تصور میشد باید جای فشارِ شن یا ماسه در گذشته های دور بوده باشد، اثری نبود
البته روی سکه ها اثر خط بوده و خطوط بسیاری وجود داشته ولی چون دچار فرسودگی شده بودند بخوبی قابل مشاهده وتشخیص نبوده و فرضیاتِ مختلفی را دراین خصوص ، میتوان مطرح کرد .
آنچه مُسلَّم است، قدمت محل سکه ها به قدری زیاد بوده که برای فردِ با هوش و ذکاوتی نظیر آقای گرجی معلوم نشده ومشخص نیست چگونه این سکه ها بین خاکِ رُسِ دست نخورده قرار گرفته اند
💫
شنیده ام که این اَواخِر دو لوحِ دست نوشتۀ سنگی که معلوم نشده با چه خطی بوده ، از داخل قناتِ کی ریز، در موقع لایروبی بدست آمده که تحویل سپاه شده و آنها را از طریق سپاه به خوانسار منتقل کرده اند ( اگر لا اقل معلوم شود نوشته به چه خطی بوده، میتوان تاریخ آن را تا حدودی تخمین زد ولو اینکه روی آنها ذ کر نشده باشد . ( منظور نویسنده از این اواخر ، اوایل دهه شصت بوده)
حتی اگر در زمان کشف این دو لوح ، کسی توجه داشت و می توانست از آنها عکس برداری کند ، بازبهتر بود
من که با تمام علاقه ای که داشتم، علیرغم تلاش زیاد نتوانستم موفق شوم سنگها را ببینم
🌸
شاید بد نباشد بدانید که در مزرعۀ دِرِه گُل، همین حالا قطعات پراکنده ای از گدازه های آتش فشانی وجود دارد .
ما یک قطعه از همین گذازه ها را مورد آزمایش قراردادیم. زیرا قبلا تصور می کردیم که اینجا قبلا محل کوره آجرپزی یااهک پزی بوده، ولی بعد از آزمایش گفتند گدازه آتش فشانی است
که یا با پَرِشِ اولیه در زمان وقوع آتش فشان ، و یا بوسیله سیل به این محل آورده شده وبه مرور زمان بوسیله آب ، باین نحو متلاشی شده است .
بااین شواهد ، موضوع گذازه های اتش فشانیِ اطرافِ مزرعۀ دره گل ، به ما قبل از تاریخ بر می گردد .
خدا میداند محل آتش فشان کجا بوده ولی طبق شواهد، شاید محل آتشفشان، دَرّۀ ساقبَند و گُدار خاکستری (که مابین کوه بالا وکوه چاقگدار در صحرای اشن قرار دارد )باشد که بصورت عرق چینی درآمده است ( درآینده به این موضوع باز اشاره خواهیم کرد)
🌸🌸
یکبار بنده به مرحوم تیمسار فضل اللهِ ناظمیِ اشنی ، گفتم تیمسار، شنیده ام در دفاتر و اسنادِ ثبتی، نامِ مزرعۀ «چاق گُدار »بنام مزرعه «چاه کوتا» ثبت شده،
به فرض که مأمور ، موقع ثبت ، حواسش به نام اصلی آن مزرعه نبوده و اشتباه کرده باشد، ولی، این تغییرِ نام بعد ها ممکن است برای اهل تحقیق کار را دشوار تر سازد پس بهتره اصلاحَش کنند
بعلاوه واژه «چاق » در نام کوهِ «چاق گدار» ، با نگاه کردن به « گدارِ» قابل فهم است چونکه «چاق گدار »، نسبت به گدار های دیگه چاق تر یا بزرگتراست،
آن مرحوم که خود یکی از رجالِ خود ساخته بود، فورا بعمق قضایا ، پی برد و گفت: سلیقه خوبی نبوده و شاید بتوان واژه را اصلاح کرد (درآینده به این موضوع اشاره ای خواهیم داشت.)
ادامه دارد...
🌺💫..
🌹با تشکر از اقای علیرضا رضایت بابت ارائه این سند ماندگار ،
شادی روح همه بزرگان خصوصا استاد آقا معنوی صلوات
🌸💫
┏━━ °•❤️🌼🍃•°━━┓
@jameerahmatabad
┗━━ °•🍃🌹🍃•°━━┛
،#بخچه_فرهنگی (قسمت ۶۵)
(اصلش بُقچَه است ولی درگویش رحمت آباد میگن بُخچَه، مثل پَشِه که میگن پٕخچَه )
🌱گلچینی از گویش ها وآداب ورسوم رحمت آباد🌿
👈 ضرب المثل و اصطلاحات عامیانه
بَر کی لِقَه به گور بزنم ( برای کی لگد به گور بزنم)
موارد استفاده:
یه اصلاحه کنایه از این که برا کی خودمو مدیون کنم که اون دنیا بخوام جواب پس بدم
🌼🌱🪴
👈 لغت نامه روستا
سِرما خُشکَه = سرمای شدید در زمستان بدون بارش برف وباران
حَلُوَ = بارش برف وبارون باهم /برف آبَکی
برف لُمِّه لُمّه = برف با دانه های درشت
بادِِّمه= کولاک /وزش شدید باد سردکه همزمان برف رو جابجا کنه
پَرُ پوش = بارش برفی که کم باشه و مدام قطع بشه
یه تَه پاکِلاغی برف اومد= یه کم برف اومد حدود یک سانت( که فقط کلاغ روش راه بره جای پاش بمونه)
یَه گِزگی برف اومد= یه ذره خیلی کمی برف اومد، اینقد که لایه نازک کمتر از یک سانت رو زمین سفید بشه
امسال وِشَند نیومد= امسال بارندگی کم بود
یه اُوْ کوری نداشت بخوره = آه در بساط نداشت
اُوْ کور= آب تنها( کنایه از نداشتن یه لقمه نان برا خوردن)
تُنگُل تِلِّش بَلی با ما طِرفی = دست بِهِش بزنی با من طرفی
اگه جایی شو اشتباه گفتم خوشحال میشیم درستشو بگید تا اصلاح کنیم
🌸
آشنایی بااماکن رحمت آباد
این قسمت : حمومِ تودی
«بخش دوم»
در مورد تاریخچه حمام رحمت آباد سری قبل یه توضیحاتی دادیم که گویا ناقص بود تعدادی از عزیزان نظراتی مبنی بر قدمت بیش از سیصد ساله تاریخچه حمام تودی دادند که با بررسی صورت گرفته ، گویا نظر دوستان به واقعیت نزدیک تر بود لذا بررسی دقیق تاریخچه رو در آینده نزدیک ، مجددا تقدیم حضورتون می کنیم
واما ادامه موضوع:
وضعیت فعلی حموم ها
👈حموم مردونه که به موازات امام زاده ها واقع شده بود، پس از سیل متروکه شدو در دهه هفتاد توسط مرحوممهندس آریانا به صورت اساسی تعمیر شد، ولی بدلایلی نظیر مجهز شدن منازل اهالی به آب لوله کشی و ساخت حمام در منازل و مهاجرت جوانان به شهرها وکاهش شدید جمعیت در سطح روستا، از دهه هفتاد به بعد ، همون حموم سنتیِ اصلی کفاف اهالی رو میداد ، بخاطر همین به همتِ مرحوم مهندس آریانا، حموم پس از باز سازی به دوشکل تغییر کار بری داده شد :
الف_ سالن رخت کن حمام به محلی برای تجمع وگردهمایی سالمندان تبدیل شد ،و در روز افتتاحیه این سالن ، یه جشن مختصری هم به همت ایشان وحضور اهالی محترم خصوصا سالمندان در این سالن گرفته شد که خدارو شکر فیلم هاش موجوده
ب_ سالن شستشوی حمام کاملا تغییر کاربری دادو با تعمیرات اساسی ،به کتابخانه امام هادی رحمت ابادتبدیل شد این کتابخانه اولین ومجهز ترین کتابخانه روستایی کشوره وشصت هزار جلد کتاب داره ضمن اینکه زیر نظر نهاد کتابخانه های کشوره که به طور مفصل درهمین کانال به معرفی اون پرداخته شد
🌸
انعکاس تبدیل حمام به کتابخونه در رسانه های عمومی
به نقل از عصر ایران:
رئيس اداره فرهنگ و ارشاد شهرستان خوانسار از تبديل نخستين حمام روستايي كشور در رحمت آباد خوانسار به يك كتابخانه عمومي خبر داد. وی در گفتگو با فارس افزود: اين كتابخانه به همت و ابتكار اهالي روستاي رحمتآباد در تاريخ هشت مرداد امسال(۱۳۸۷) و با حضور مدير كل فرهنگ و ارشاد اسلامي استان اصفهان و مدير كتابخانههاي عمومي استان و هئيت همراه، شورا و اهالي روستا گشايش يافت.
وي اظهار داشت: كتابخانه عمومي روستاي رحمتآباد با زيربناي 80 مترمربع و هزينهاي بالغ بر 900 ميليون ريال افتتاح شده كه با بيش از يك هزار جلد كتاب كار خود را آغاز كرده و به روستاهاي همجوار نيزخدماترساني ميكند.
🌸🌹
👈 حمام اصلی:
پس از سیل به همت اهالی وخیِرین ، در کمترین زمان ممکن حمام بازسازی وراه اندازی شد و خدا رو شکر چند سالیه که به همت بعضی از خیٌرین خصوصا جناب آقای علی آقای حسومی و حاج آقا مصطفی حسومی به شکل کاملا زیبایی بازسازی شد و درحال حاضر قابل استفاده است
🌸❤️
نحوه انتخاب حمامی
هرسال یک یا بعضا دونفرحمامیِ آقابرای حمام مردانه و یک یا دونفر خانم برای حمام زنانه انتخاب میکردن ، حمامی های زن ومرد معمولا از یک خانواده انتخاب میشدن مثلا آقای خونه مسئول حموم مردونه وهمسرش مسئول حمام زنانه بود
متقاضیان یا دواطلبانه ویا با اصرار و دعوت هیأت امنا انتخاب می شدند تعیین دست مزد نیز به عهده هیأت امنا وبا توافق حمامی بود
قدیم ترها ، که وجه نقد در دسترس اهالی نبود یا کمتر بود ، بعضا بجای پول نقد، یک یا دو قرص نان محلی یا مقداری گندم یا آرد به حمامی ، می دادن
حمامی شغلی بسیار حساس ، مهم و پر استرسی بود که ان شاالله در آینده به اون می پردازیم
💫
ادامه دارد ......
⛺️🏡
ازهمه عزیزانی که مارو یاری می کنن وشما که مطالب مارو دنبال میکنید سپاسگذاریم ،
خوشحال میشیم ایرادای ما رو بگید
🌸
┏━━ °•🍃🌹🌻🪴🍃•°━━┓
@jameerahmatabad
┗━━ °•🍃🪴🌻🌹🍃 •°━━
┅✿💠❀﴾﷽﴿❀💠
#مستند برگی از تاریخِ رحمت آباد
قسمت چهارم
به استناد کتاب استاد معنوی
این قسمت = وضعیت آب وهوایی و پوشش گیاهی
🌸
استاد در ادامه بررسی تاریخچه رحمت اباد چنین عنوان می دارند:
اینک ، واجب دیدم برای بررسی بیشترتاریخچه ، سئوالی طرح کنم تا با پاسخ به آن ، قضایا رو با دقت بیشتری بررسی کنیم ،لذا سوال را چنین طرح میکنیم:
مگر در رحمت آباد چه تافته جدا بافته ای وجود دارد که در بِلاد عربستانِ گلپایگان وعربستانِ اصفهان ، فقط برای رحمت آباد تَصوُرِ پیشینه ای چنین زیاد و سابقه ای پس دور و دراز انتظار می رود؟؟؟؟
×
قبل از اینکه به ترجمه کتاب بپردازیم بهتره بدونید ، در استان اصفهان دوتا دهستان عربستان بود, یکی همین عربستان خودمون با مرکزیت رحمت اباد(شامل روستاهای دُر ،شورچه ، مهراباد ،خُم پیچ، تیکن ، تجره وحاج بُلاغ ) که زیر مجموعه گلپایگان بود ودیگریعربستان سفلی که زیر مجموعه نجف اباد بود ( شامل روستاهای اشن ، دماب گلدره و...)
بگذریم؛
درپاسخ به سوال بالا وسوالاتی نظیر آن ، مبنی بر اهمیت رحمت اباد ورفع هر گونه اشکال در چنین زمینه هایی، لازمه از نظر علمی به عواملِ طبیعیِ موجود در منطقه وبالأخص موجود در رحمت آباد اجمالاْ اشاره ای کوتاه داشته باشیم .
بنابراین یاد آور میشویم :
الف ـ از لحاظ قرار گرفتن در وضعیت جغرافیائی، شرایط رحمت اباد متناسب با ارتفاع ۲۶۰۰ متر از سطح دریا است
(و مواردی مثل میانگین ارتفاع روستا ، میزان وزش بادهای فصلی ، درجه حرارت در فصول مختلف ،میزان بخارِ آب ، و همچنین فشار اتمسفر هوا این فرضیه را ثابت میکند )،
ما اگر با هواپیمایی از بالا، منطقه را زیر نظر بگیریم، متوجه میشویم که کوه رحمت آباد وارتفاعات ، چون عرق چینی گِردا گِرد رحمت آباد نمودار است (البته امروزه با نرم افزار های مختلف هم میشه اینو چک کرد)
مثلا دَره نسا بلند، از شمال به سرچشمه حوزه آبریز کویر حوض سلطان (یا همون دریاچه نمک قم ) ، از شرق و جنوب به سرچشمه حوزه آبریز کویر گاوخونیِ اصفهان و از غرب و جنوب غربی به سرچشمه حوزه آبریز کارون وخليج فارس وشط العرب .. می رسد
ب ـ شاید همین ارتفاع ۲٦٠٠ متری از سطح دریاست که ، امکان پرورش بهترین و لطیف ترین میوه های سرد سیری را در این منطقه، در اختیار ما میگذارد و مادراین منطقه شاهد انواع انگورهایی هستیم که باب طبع مردم هر منطقه ایست
مردمی که علاقمند به مصرف بهترین انگور ند، کیفیت انگور این منطقه را به خوبی تشخیص میدهند
ج ـ اغلب گیاهان دارویی و گلها و ریاحین ، در کوه و دشت رحمت اباد مشاهده گردیده است و یکی دو بوته از گیاهی بنام علف زخم، بالای روستا ، در طرفِ غربِ رودخانۀ اصلی که از وسط ده میگذره ، وجود داره که بسیار کمیابه ، این گیاه در کُتُب معتبر گیاه شناسیِ اساتیدی چون دکتر علی زرگری ، و دکتر صادق مبین ، دکتر حسین گل گلاب و دکتر حبیب الله ثابتی که از بزرگان گیاه شناسی ایران وجهانند تاکنون ثبت نشده است، شاید در نقطه دیگر دنیا، چنین گیاهی نباشد یا اینکه اگر هست تاکنون بدست گیاه شناسان نرسیده است
لازم به توضیحه که این اساتیدمحترم ، مشخصات و خواص تمام گیاهان دارویی رو در چندین جلد کتاب ثبت وضبط نموده اند وکتابهای این اساتید در دانشگاه های معتبر تدریس می شود
د ـ بین تمامِ جلگه (استان اصفهان )، دهستان های عربستانِ گلپایگان واصفهان، بداشتن بهترین آب و هوا معروف بوده و حقا هم این چنین است
( البته منظور از آب ، آب چاهی نیست که فعلا به مصرف خوراك مردمَش میرسد. بلکه شرایط آب وهوایی منطقه است هم آب وهم هوا )
من عقیده دارم که جزای ناشکری و ناسپاسی این است که گاهی وقت ها خدا نعمت های بهتر و برتر را برای اشخاص تنزل میدهد و مردم از آن محروم می شوند
بگفته مُلای رومی ( سبطیان زان آب صافی میخورند.
پیش قبطی خون شد آب از چشم بند ) داستان شیرینی دارد در مثنوی .
یعنی افرادِ سبطی از رودِ نیل ، آبِ زلال می نوشند . امّا همین آب بر اثرِ معجزه موسی برای قبطیان خون می شود )
بگذریم ؛
از آنجایی که هر چیزِ خوبی ، همیشه کمیاب و به آفات نزدیک است. رحمت آباد هم علاوه بر آفاتِ قابل مبارزه ، با آفات غیر قابل مبارزه مثل سیل ، سرما - تگرگ و خشک سالی دچار است)
اما اگر آبی باشد و آفتی نباشد. گوئی رحمت آباد بهشت برین است و شاعری چنین گفته است. اگرچه با کمی اختلاف برای مکان های دیگری هم این شعر را نقل کرده اند :
بهشتِ صفحۀ ما ، خود ،به رحمت آباد است. نِشیمنی ست که گویا مقامِ فرهاد است .
صدای نغمه داود میرسد در گوش
یقین که قبر شریفش برحمت آباد است.
ادامه دارد.....
🌺💫..
🌹با تشکر از اقای علیرضا رضایت بابت ارائه این سند ماندگار ،
شادی روح استاد آقا معنوی صلوات
🌻💫
┏━━ °•🍃❤️🍃•°━━┓
@jameerahmatabad
┗━━ °•🍃🌹🍃•°━━┛💙
،#بخچه_فرهنگی (قسمت ۶۶)
(اصلش بُقچَه است ولی درگویش رحمت آباد میگن بُخچَه، مثل تاقچه که میگن تاخچه )
🌱گلچینی از گویش ها وآداب ورسوم رحمت آباد🌿
🌼🌱🪴
👈 لغت نامه روستا
واهِنگی = دهانه بسیار گشاد چاه
چابُنه = خاکریز های قیف مانندخاکی ، اطراف چاه های قنات
مادرچا = اولین چاه سرچشمه قنات
چِرَّه = شاخه های خشک جدا شده ازدرخت
هُلوَرت / هل بَرت= الوار هایی که در خانه های سقف چوبی بین تیر چوبی قرار میدادن
چشمه های سقف= فاصله بین هر تیر چوبی با تیر بعدی رو یه چشمه میگویند
طاق خونه = سقف خونه از داخل
بون = پشت بام
روبونه = روی پشت بام
طاق کوم = سقف کام یا سقف انتهایی دهان
طاق دُوْن= سقف دهان
دُوْن= دهان
اگه جایی شو اشتباه گفتم خوشحال میشیم درستشو بگید تا اصلاح کنیم
🌸
آشنایی بااماکن رحمت آباد
این قسمت : حمومِ تودِی
«بخش سوم»
در مورد تاریخچه حمام رحمت اباد حرف وحدیث زیاده بنابراین قصد داریم به روایت های مختلف دراین باره بپردازیم
بعضی از بزرگتر ها میگن قبل از این حمام ها ، یه حمامِ دیگه ، رو به روی مسجد جامع بوده ، جایی حدوداٌ زیر حسینیه قدیمی، که نزدیک کنده بزرگه بوده دقیقا توی کوچه مرحوم اقاسید میرزا عقیل معنوی ومرحوم آقاسید ذوالفقارمعنوی
آب مورد نیاز این حمام هم گویا از قنات میلا تامین می شده ، البته هنوز اطلاع موثقی دراین خصوص بدستمون نرسیده ولی با توجه پیشینه روستا و تمرکز سکونت اهالی در اطراف قلعه تاریخی ، وجود چنین حمامی قبل از حمام های فعلی دور از انتظار نیست
بنبان گذار وموسس حموم:
👈قدمت حمام عمومی رحمت آباد بر اساس شنیده ها از افراد سالمند ، بیش از سیصد سال میباشد ، لیکن براساس شنیده ها ، حمام فعلی توسط مرحوم ملا عبدالباقی گرجی که (احتمالا پدر بزرگ حاج عبدالبصیر ) واز ثرمتمندان بوده و باکمک اهالی ساخته شده
👈بعضیا از صاحب نظرای دیگه هم گفته اند سازنده حمام یه خانمی بوده که حتی آب مصرفی حموم از قنات دِی رو هم ایشون وقف کرده
🌼🪵
👈سوخت مورد نیاز حمام خزینه ای هیزم بوده که مردم به صورت سرانه باید سوخت حمام را تهیه می کردند
👈برخی از سالمندان ، انبار قبلی سوخت حمام عمومی را واقع در قلعه مرحوم میر مهدی( که ظاهرا الان ، اطراف منزل مرحوم حاج علی اکبر رضایت است )می دانند
🔥🔥
👈 برخی از بزرگان و قدیمی تر ها گفته اند که آجرهای مربوط به ساخت حمام روستا، از کوره های آجر پزی واقع در کوچه کی ریز تهیه شده ولی برخی دیگر از اهالی چنین چیزی رو بعید دانسته و براین نظرن که که قدمت ساخت وبهره برداری کوره های آجر پزی ، کمتر از قدمت ساخت حمام است.
🌴🌳
👈تغییر کاربری حمام خزینه ای به حمام بهداشتی (و دوش دار) حدودا اواخر دهه چهل که بیماری پوستی خصوصا کچلی فراگیر شده بود صورت گرفته است و علاوه بر حمام عمومی ، در انتهای کوچه سمت راست درب ورودی حمام اصلی، در دوباب حمام نمره ، برای استفاده ضروری خصوصا در زمان زنانه مردانه بودن حمام عمومی احداث شده که هنوز هم کاربرد خود را دارد 🌸
👈در مورد تاریخ ذکرشده در سند مربوط به مرحوم حاج فرج (۱۳۳۸) که قبلا تقدیم کردیم ، بیان این نکته ضروریست که این سند متعلق به زمان ساخت نیست، بلکه این تاریخ بیانگر زمان ثبت سند حمام است که آن زمان نیاز بوده بنام شش نفر ثبت گردد ( مرحوم میر معصوم معنوی ، فرج الله رضایت وچهار نفر دیگر)
👈بد نیست بدانید که درحال حاضر سند حمام بنام اداره اوقاف ثبت شده وظاهرا از طریق اوقاف هزینۀ چندانی صرف حمام نمی شود واغلب نیاز ها از طریق خیرین واهالی تامین رامی گردد و افرادی چون مرحوم حاج آقاعلی درخشنده حاج اقا مصطفی حسومی ، جناب علی آقا حسومی و... مورد مرمت وباز سازی قرار گرفته است
❤️
👈حمام عمومی رحمت آباد هنوزم فعاله و هزینه آن برای ساکنین ۲۰ هزار تومان و برای سایر افراد غیر ساکن ۳۰ هزار تومان می باشد.(کمتر از پول یه نوشابه😂)
در انتها جا داره یادی کنیم از تعدادی از زحمتکشان (وحمامی های) روستا:
مرحوم مشهدی میرزا دمابی وهمسر مکرمه شون
مرحوم مشهدی صفر علی عنایتی وهمسر مکرمه شون(مرحومه زن اوسا)
مرحوم مشهدی رجب زمانی وهمسر مکرمه شون
جناب اقای مشخدی براتعلی عنایتی
جناب اقای آقا اوسا اسد الله حسومی وهمسر مکرمه شون
جناب اقای آقا نصرت الله حاتمی وهمسر مکرمه شون
جناب آقای قربانعلی زمانی وهمسر مکرمه شون
جناب اقای علی آقا نادری وهمسر مکرمه شون
جناب آقای عبدالله درخشنده
مرحوم اسماعیل حسومی همسر مکرمه شون
مشهدی علی اصغر محبی نیا وهمسر مکرمه شون
مشهدی محمد علی گرجی( دُری)
مرحوم قنبر علی و اقا زاده شون علی اقای حسومی
مشهدی احمدآقا حسومی
و......
⛺️🏡
ازهمه عزیزانی که مارو یاری می کنن وشما که مطالب مارو دنبال میکنید سپاسگذاریم ،
خوشحال میشیم ایرادای ما رو بگید
🌸
┏━━ °•🍃🌹🌻🪴🍃•°━━┓
@jameerahmatabad
┗━━ °•🍃🪴🌻🌹🍃 •°━━
⚠️چاپ و نشر مطالب #بدون_نام بردن از نگارنده و منبع#پژوهش_ادملاوند مجاز نبوده و درج منبع الزامی است.
🟠با توجه به نسبی بودن علم تاریخ، این مطالب تا زمانی اعتبار دارد که سند اصیل و متقنی آن را نفی نکند.
در صورتی که اسناد جدید و دارای اصالتی به دست آید که با مطالب موجود در این پژوهش تعارض داشته باشد، نگارنده بدون هیچ گونه تعصبی ، آن را خواهد پذیرفت.
⚠️تمامی آثار [فیلم و نمایه و اسناد و نوشتار] منتشر شده در این صفحه تحت حمایت #نگارخانه_ادملا و یا #پژوهش_اِدمُلّاوَند | زیر مجموعه ی آوات قلمܐܡܝܕ صرفا فقط دارای #ارزش_پژوهشی هستند و ارزش قانونی دیگری ندارند.
🟡تمامی حقوق برای محسن داداش پور باکر محفوظ است .
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
📚پژوهشگر اسناد خطی، تبارشناسی و فرهنگ عامه، شاعر و سخنران، مدیر پژوهش ادملاوند و آوات قلم