سه شنبه پانزدهم خرداد ۱۴۰۳ ساعت 22:58 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷دارالمومنین بابل

بابل شهری است در ۱۵ کیلومتری جنوب دریای مازندران[۱] که اکثر مورخان تاریخ بنای آن را به بعد از ورود اسلام به ایران نسبت می‌دهند.[۲] برخی مورخان باورمند به وجود شهری به نام «مه‌میترا» در جای شهر کنونی بابل در دورهٔ پیش از اسلام هستند،[۳] ولی بنا بر اسناد تاریخی موجود، نخستین شهر بناشده در این مکان، «مامطیر» و در دورهٔ پس از ورود اسلام بوده‌است. نام این شهر پس از آن به «بارفروش‌ده» و سپس به دلیل گسترش شهر، به «بارفروش» تبدیل شد. نام شهر در تاریخ ۳۰ اسفند ۱۳۱۰ به «بابل» دگرگونی یافت و این مصوبه در تاریخ ۱ فروردین ۱۳۱۱ ابلاغ شد.[۴]

نقشه ایران در اواخر دوره صفویه؛ در بخش شهرهای جنوبی دریای مازندران، نام آن وقت بابل یعنی «بارفروش»، به شکل Bafrouche در بالای خط ساحلی آمده‌است.

اهمیت یافتن شهر بابل را می‌توان از زمان شاه عباس بزرگ دانست که نام شهر از «بارفروش‌ده» به «بارفروش» دگرگون یافت و شاه عباس کاخ خود را در جزیرهٔ «بحرارم» بابل ساخت. از آن زمان این شهر اهمیت بازرگانی بیشتری یافت و در دورهٔ افشاریان و زندیان به مرکزیت مازندران رسید.

از این رو که ناحیهٔ بابل هیچ‌گاه مستقل نبوده و همیشه پیروی تبرستان و مازندران بوده‌است، بنابراین دارای سرگذشت و تاریخی مشترک با دیگر نواحی مازندران است و برای مطالعهٔ آن، ناچار به مطالعهٔ تاریخ مازندران می‌باشیم.[۵]

نخستین نقشهٔ مستقل تبرستان که در دورهٔ سامانیان و به دست اصطخری، به سال ۳۴۰ ق. کشیده شد. در این نقشه، نام مامطیر به خط راست میان نام‌های «ساریه» و «میله» آمده‌است.

نقشهٔ تبرستان از کتاب «صورةالارض»، نوشتهٔ ابن حوقل. در این نقشه نام «مامطیر» میان دو نام «ساریه» و «میله» دیده می‌شود.

دوران ناصرالدین‌شاه (۱۲۲۷ تا ۱۲۷۵ خورشیدی)

رضاقلی‌خان هدایت

حدود سه سال پس از تاج‌گذاری ناصرالدین‌شاه قاجار، یعنی در روز ۱۵ جمادی‌الثانی ۱۲۶۷ ق.، رضاقلی‌خان هدایت نویسندهٔ کتاب‌های روضةالصفای ناصری، مجمع‌الفصحاء و… برای مأموریتی که در خوارزم داشت، به بارفروش (بابل کنونی) آمد تا از این شهر به مشهد برود و از آنجا با کشتی به خوارزم برسد.[۵۰] وی در کتاب مجمع‌الفصحاء دربارهٔ بارفروش می‌نویسد:[۵۱]

«بارفروش شهری آباد شده و چون اطرافش جنگل است، بارو و برج برنمی‌تابد و مشتمل است بر مساجد و عمارات و مدارس و دکاکین و سراها و بیوتات، جمعیت آن زیاد است؛ این بنده مدت هشت سال در ایام طفولیت در این شهر می‌زیسته‌ام… جمعی از اقارب من در بارفروش مازندران سکونت داشته‌اند؛ ما نیز در آن شهر متوطن شدیم».

رضاقلی‌خان هدایت پس از فوت پدرش در سال ۱۲۱۸ قمری، به همراه مادرش به «بارفروش» (بابل کنونی) رفت. چرا که خویشاوندان مادرش اهل پازوار بارفروش بودند و در بارفروش می‌زیستند.[۵۲] وی در دوران کودکی‌اش ۸ سال در بارفروش زندگی کرد.[۵۳]

تخریب پل محمدحسن‌خان

در سال ۱۲۸۰ ق. (۱۲۴۳ خورشیدی) سه فرد به دنبال یافتن گنج، زیر پایه‌های پل محمدحسن‌خان را کندند و به این پل آسیب رساندند. «قهار قلی‌خان» (عموی فتحعلی‌شاه قاجار) که در آن زمان حاکم بارفروش بود، به دستور کتبی محمدصادق‌خان سرتیپ، رئیس قشون مازندران، این افراد را دستگیر کرد.[۵۴]

سفر ناصرالدین‌شاهویرایش

ناصرالدین‌شاه قاجار

اردوگاه ناصرالدین شاه قاجار در «سبزه میدان» بارفروش (بابل)

«عمارت همایونی» بارفروش (بابل) به هنگام حضور ناصرالدین‌شاه قاجار، سال ۱۲۴۵ خورشیدی.

در ۲۵ ذی‌الحجه ۱۲۸۲ ق. (۱۲۴۵ خورشیدی)،

ناصرالدین‌شاه قاجار پادشاه وقت ایران از راه بابلسر به بابل آمد. وی در سفرنامهٔ خود دربارهٔ این سفر می‌نویسد:

«... از بلوک پازوار مرد و زن بسیاری به استقبال آمده بودند. عباس‌قلی‌خان با رعایای کله‌بست که خانهٔ او است، آمده در آن کنار جاده ایستاده؛ این کله‌بست از دهات معتبره آن سامان است… راندیم تا رسیدیم به ده امیرکلا که در دست شیخ‌الاسلام بارفروش است. عجب ده معتبر بزرگی است. به قدر نیم‌فرسنگ طول ده بود. خانه‌های سفالی خوب خوش‌اسلوب، مساجد و حمام‌های مرغوب داشت؛ تکیهٔ آجری خوش‌طرح عالی در آنجا دیدم خیلی ممتاز… از امیرکلا گذشته، به بندرکلا رسیدیم. پس از آن حمزه‌کلا ده میرزا اسمعیل برادر میرزا شکرالله بود؛ این ده نیز از دهات معتبره بود، خوب دهی بود. پس از حمزه‌کلا، ابتدای بارفروش است. خانه‌های سفالی خوش‌وضع، درخت‌های نارنج بسیار، کوچه‌ها خوب بود، ولی سنگ‌فرش نبود. خانلرخان پسر علی‌قلی‌خان برادر آقامحمدشاه مرحوم هم،

پیاده در میان مستقبلین ایستاده، مردی بسیار پیرو بلندبالا، ریش درازی داشت؛ مورد نوازش و تفقدات شده، به رعایت پیری، فرمودیم سوار شود. قهار قلی‌خان پسرش حاکم بارفروش است، حاضر خدمت و پیاده جلو اسب می‌رفت. همه جا از کنار شهر راندیم تا رسیدیم به اردو؛ محل نزول اردو نزدیک بحر ارم بود، واقع در چمن، هوا بسیار گرم بود به‌طوری‌که سبب اذیت می‌شد… مرد و زن بارفروشی به زبان بارفروشی دعا و ثنا می‌نمودند. هوای چادر حرارت داشت و گفتند کنار بحر ارم هوایش خوب است. چون مسافت نزدیک بود پیاده رفتیم… این بحرارم دریاچه‌ای است دایره مانند، گرداگرد آن به قدر میدان اسب‌دوانی طهران؛ جزیره‌مانندی در میان دریاچه واقع است که مسافت اطرافش تقریباً هزار قدم، از کنار دریاچه تا به جزیره تخمینا حدود پنجاه قدم می‌شود. کارخانه قند سازی و سفیدکردن شکر هم در حوالی دریاچه بود. در نزدیکی این کارخانه، به عرض دریاچه، پلی تخته‌پوش ساخته‌اند؛ ولی جزیره در وسط دریاچه واقع است. پایه‌های زیر پل آجری است، تخته‌های پل کهنه و پوسیده‌است و باید عوض شود. آب دریاچه از بس علف بیهوده و نیلوفر روییده، هیچ پیدا نیست. باید دریاچه را پاک نمود و آن جزیره نیز یک جا لجن و چمن بود. آمد و شد صعوبتی داشت. ملک‌آرای مرحوم در وسط جزیره کلاه‌فرنگی خوش‌وضعی ساخته که حال یک‌سره خراب است؛ باید دوباره ساخته شود. عمارت اندرونی نیز در پایان جزیره باقی است، قدری خراب است؛ آن نیز مرمت و اصلاح می‌خواهد؛ در حیاط اندرونی دو درخت نارنج خیلی خوبی بود. حکم نمودم چادر سراپرده را آنجا زده. تجیر کشیدند کوه دماوند و بعضی کوه‌های دیگر در برابر پیدا بودند. اینجا نیز هوا گرم بود. اندکی باران آمد و هوا تخفیفی یافت… امروز حاصل کتان که مازندرانی‌ها وش می‌گویند دیده شده، بسیار سبز و خرم و باطراوت. راه گل‌های آبی‌رنگ خوش منظره دارد؛ خیلی باصفا است.».

نخستین عکاسی از بابل

عبدالله قاجار، نخستین کسی که در سال ۱۲۴۵ خورشیدی از شهر بابل عکس‌برداری کرد.

به هنگام سفر ناصرالدین‌شاه قاجار به بابل، عکاس ویژهٔ وی که از سال ۱۳۰۰ قمری در سفرها همراه شاه بود، از شهر بابل عکاسی کرد. این عکاس عبدالله قاجار، نوهٔ فتحعلی‌شاه قاجار بود که فن عکاسی را در اتریش آموخته بود و چند عکس از «بحر ارم» و «سبزه میدان» گرفت. عکس‌های وی کهن‌ترین عکس‌های گرفته شده از شهر بابل به‌شمار می‌آیند و به احتمال زیاد، وی نخستین کسی است که از این شهر عکاسی کرده‌است.[۵۵]

سفر مسعود میرزا ظل‌السلطان

مسعود میرزا ظل‌السلطان، فرزند ارشد ناصرالدین‌شاه قاجار.

در ذیحجهٔ سال ۱۲۸۷ ق. (۱۲۴۹ خورشیدی)، مسعود میرزا ظل‌السلطان فرزند ارشد ناصرالدین‌شاه قاجار به حکومت مازندران منصوب شد.[۵۶] وی در «بلوک گردشی» به بارفروش آمد. او و وزیران‌اش در این سفر و در سفرهای دیگری که به «بارفروش» داشتند، در خانهٔ «قهار قلی‌خان» مشهور به «عمو اقلی» که عموی فتحعلی‌شاه قاجار بود،[۵۷] ساکن می‌شدند. مسعود میرزا دربارهٔ خاطرات خود در این شهر می‌نویسد:[۵۸]

«سفری به بارفروش که سفر اول باشد، کردیم. در خانهٔ قهار قلی‌خان، عمو اقلی منزل کردیم. عمو اقلی چهار ده در نزدیک بارفروش داشت به این اسامی: النگه، رودبار، دینه‌سر و شیرسوار. ما را در این چهار ده خود مهمان کرد. یک مرتبه ما را به جرگه برد. من در این جرگه سه گراز بزرگ و ۱۱ شغال و یک شوکای نر زدم: یک پلنگ بزرگ را سگ‌ها در حضور من گرفته، پاره‌پاره کردند، مجال ندادند که بزنم؛ و یک خرس بزرگ را هم احاطه کردند. نمی‌دانم چه شد که خرس از دست سگ‌ها فرار کرد؛ و دو ببر بسیار بزرگی تفنگچی‌ها در جنگل زده بودند و یکی از تفنگچی‌ها، خانلر نامی با تفنگ فتیله‌ای، یکی از ببرها را زده بود و می‌گفت ۱۷ ببر زده‌ام، جمعی هم تصدیق او را می‌کردند. در این توقف بارفروش، چندین مرتبه به شکار بحرارم رفتم. جمعیت شهری هم زن و مرد بسیار در سر پل در کارخانهٔ قنادی جمع می‌شدند. من و ساعدالدوله و سردار تنکابنی بیش از همه می‌زدیم. پنجاه شصت عدد من، پنجاه شصت عدد او زد. این ناوها و کرجی‌ها را در محل از ساق‌های درخت‌های کلفت جنگل، با وجودی که علم هندسه ندارند، در کمال خوبی و پاکیزگی و بی‌خطری درست می‌کنند. خیلی‌خیلی این ناوها تعریف دارند.».

مسعود میرزا ظل‌السلطان دربارهٔ شهر «بارفروش» می‌نویسد:

«شهر دوم مازندران، بارفروش است. این اسمی است با مسمی؛ بارهایی که از داخلهٔ ایران به خارج ایران می‌رود، از خط مازندران و ساری که خارج می‌شود، از حاجی طرخان و غیره، در اینجا رد و بدل و خرید و فروش می‌شود. در این شهر، از داغستانی و لزجی و اهل شیروان و اهل آذربایجان و عراقی و ارمنی و ترکمان و غیره و غیره، همه گروهی هستند. یک کمپانی روسی هم هست برای ترویج تجارت و ترتیب مردم. تازه ماجان کوخ در این شهر آمده بود. مکرر با میرزارضا حکیم‌باشی و معلم زبان فرانسه من به نزد من می‌آمدند. این میرزارضا زنی پاریسی داشت مارگریت نام و بسیار ضعیفهٔ کثیفی بود. من از او خیلی دوری می‌کردم و بدم می‌آمد…».

ملا محمد جان علامه مجتهد؛ مهم‌ترین هوادار جنبش مشروطه در بابل و بنیان‌گذار انجمن ولایتی این شهر.

زمین‌لرزهٔ سال ۱۳۳۶ویرایش

یک حمام تخریب‌شده در زمین‌لرزه سنگچال در بندپی بابل. سال ۱۳۳۶.

کمک‌رسانی به زلزله‌زدگان در بندپی بابل.

https://fa.m.wikipedia.org/wiki/%D9%BE%DB%8C%D8%B4%DB%8C%D9%86%D9%87_%D8%A8%D8%A7%D8%A8%D9%84

📜مه میترا/مامطیر/بارفروش ده/بارفروش/بابل
http://mohsendadashpour2021.blogfa.com/post/2930

🟠با توجه به نسبی بودن علم تاریخ، این مطالب تا زمانی اعتبار دارد که سند اصیل و متقنی آن را نفی نکند.
در صورتی که اسناد جدید و دارای اصالتی به دست آید که با مطالب موجود در این پژوهش تعارض داشته باشد، نگارنده بدون هیچ گونه تعصبی ، آن را خواهد پذیرفت.

─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
💌چاپ و نشر مطالب #بدون_نام بردن از منبع#پژوهش_ادملاوند مجاز نیست.

🟡تمامی حقوق برای محسن داداش پور باکر محفوظ است .
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ❅𖣔༅═─
🟢#مقام_معظم_رهبری:
((اگر رهبر نبودم، مسئول فضای مجازی کشور میشدم.))
💥#پژوهش_اِدمُلّاوَند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
🌐http://mohsendadashpour2021.blogfa.com
#پژوهش_تحقیقات_میدانی
#یافته_های_شفاهی
#تبارشناسی_نسب_نامه
#بازخوانی_خوانش_اَسناد
#معرفی_نویسندگان_پژوهشگران
#بازنگری_سنت_های_مازنی
#قومنگاری_آنتروپولوژی_انسان_شناسی
@Mohsendadashporbaker
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

مشخصات
پژوهشگر محسن داداش پور باکر 📚پژوهشگر اسناد خطی، تبارشناسی و فرهنگ عامه، شاعر و سخنران، مدیر پژوهش ادملاوند و آوات قلم
📲دعوت به سخنرانی و حضور در جلسات
🟡تمامی حقوق برای محسن داداش پور باکر محفوظ است.

http://kn7.ir افراد آنلاين: نفر

ابزار حدیث

تبدیل تاریخ

تقویم شمسی

وضعیت آب و هوا

اوقات شرعی


آرشیو کد مداحی دفاع مقدس loop="-1" >

B L O G F A . C O M