* آ *و*ا*ت* *ق*ل*م*
GOOD DAY. WELCOME IN THE NAME OF THE ALLAH .AVAT GAALAM MOHSENDADASHPOUR MZM22MZMKM13991014
با سلام و آرزوي موفقیت و تشکر از ارتباط شما با وب سایت آوات قلم
کدپرسشگر140006091617
کلمه الله از چه زمانی اومده و شناخته شده؟ که الله همون خداست؟ کسی دقیق میدونه؟
سلام کاربر گرامی جناب تقی رمضان علی نژاد با صبر و حوصله پاسخ سوال ارسالی خودتان را دریافت نمائید.
الله کیست؟
عده ای می گویند: “الله” نام خداوند یکتا نیست! بلکه نام یکی از بتهای زمان جاهلیت اعراب است و این کلمه ی موجود در قرآن و متون اسلامی اشاره به آن بت دارد نه خدا، پس دین اسلام دین یکتا پرستی نیست و مسلمین نیز مشرکند!
جوابش چیست؟
آیا مسلمانان پاسخی در مورد این انتقاد دارند؟
ببینید:
به نام خداوند بخشنده مهربان
شبهه ای پیرامون کلمه ی مبارکه ی الله و پاسخ به آن:
تحقیقی پیرامون واژه “الله”
در طول تاریخ بشریت، همواره شیاطین جن و انس، از هیچ عملی برای از بین بردن حق فروگزار نکرده اند. یکی از حربه های مهم این شیاطین، ایجاد شبهه در سطح جامعه است که امروزه نیز مانند گذشته، دوستان نابخرد، اسیر این شبهات گشته و پای بر پرتگاه نگونبختی و عذاب ابدی نهاده اند.
یکی از این شبهات مضحک اخیر، ایراداتی است که به لفظ جلاله ی “الله” وارد شده و با چند استدلال بی اساس ، اتهامات ناروایی به دین مبین اسلام روا داشته می شود.
چنانچه خوف گمراهی دوستان سست ایمان نبود، نویسنده هرگز عمر خود را برای دفع این شبهه ی بی اساس ضايع نمی کرد، اما چه باید کرد که همیشه شیاطین با ایجاد این حواشی مانع از رسیدن کلمه ی حق به گوش بندگان می شوند.
بیان این شبهه بی اساس
شبهه افکنان گویند: “الله” نام خداوند یکتا نیست! بلکه نام یکی از بتهای زمان جاهلیت اعراب است و این کلمه ی موجود در قرآن و متون اسلامی اشاره به آن بت دارد نه خدا، پس دین اسلام دین یکتا پرستی نیست و مسلمین نیز مشرکند!
خاطر نشان می گردد که این شبهه دیر زمانی نیست که در میان برخی از مردم و در فضای مجازی منتشر گشته و حال آنکه پیش از آن، کسی در موردش سخنی نگفته و مطلبی ننوشته است.
اما پاسخ این شبهه به چهار بخش تقسیم می گردد:
1) واژه شناسی:
در مورد کلمه ی “الله”، بی حد و حصر کتاب نوشته شده و این مختصر ظرفیت ارائه ی بند به بند تمامی آنها را ندارد، اما کلیات مورد تایید اکثریت دانشمندان، با رعایت درک و فهم همگانی تقدیم می گردد:
احتمالات در مورد ریشه ی اصلی لفظ جلاله ی الله زیاد است، حتی عده ای آن را به لغات کهن همچون سُریانی و عبری نسبت داده اند که اکثر این احتمالات دور از واقع است.
طبق نظر بسیاری از اهل لغت و محققین متون اسلامی، کلمه ی الله از “اله” (اِلاه) گرفته شده است.
اله در لغت عرب به معنای پروردگار است و عمومیت دارد. به کارگیری این واژه نیز، به کیش و آیین مربوط نیست؛ مثلا اله هندوها گاو است و اله زرتشتیان اهورامزدا و اهریمن واله بودائیان بودا و تندیس آن. خلاصه اینکه هر دینی پروردگار خاص خودش را دارد حال چه به حق باشد و چه به باطل.
نکته ی دیگر اینکه در زبان عرب، در مواردی مشخص” الف و لام” بر سر کلمات قرار می گیرد که معانی و اثرات مختلفی در کلمات و جملات با خود به همراه دارد. یکی از خواص قرار گرفتن الف و لام بر سر کلمات، جدا کردن یک فرد معین از میان هزاران فرد هم نام است که به آن در اصطلاح “تعریف جنس” گویند. مثلا واژه ی کتاب در عربی عمومیت دارد و به تمام کتابها اطلاق می گردد، اما وقتی الف و لام بر سر آن می آید و به تنهایی ذکر می گردد، تنها اشاره به یک کتاب دارد و آن کتاب قرآن می باشد. مثلا در آیة شریفة: {ذَلِكَ الْكِتَابُ لَا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ} (بقره/2). “الکتاب ” به معنای قرآن است.
در مورد کلمة “الله” نیز همین قاعده جاری است؛ یعنی بر سر کلمه ی اله (اِلاه) الف و لام آمده و این کلمه به “الإله” تبدیل گشته است. به مرور زمان و به دلیل کثرت استمعال این لفظ، الف اول اله حذف شده و به الله تغییر پیدا کرده است.
برای تقریب به ذهن بیشتر، ذکر یک مثال فارسی خالی از لطف نیست. در این ایام که مردم در سراسر دنیا درگیر ویروس کرونا شده اند، هرگاه نام کرونا می آید، اذهان مردم به سمت ویروس جدید کوید 19 سوق داده می شود. این در حالیست که کرونا یک گروه ویروسی است و تنها مختص به کوید 19 نیست و انواع و اقسام مختلفی دارد؛ اما به دلیل کثرت شیوع و عَلَم شدن کلمه ی کرونا برای این نوع ویروس، تداعی ذهن مردم تنها نسبت به همان ویروس کوید 19 است. در واقع کرونا اگر در زبان عربی فصیح استعمال گردد، باید الف و لام بگیرد تا ذهن مردم به سمت ویروس جدید کوید19 برود. با توجه به این مثال می توان کلمات عربی دیگر را نیز بیشتر درک نمود.
2) مفهوم شناسی:
اما معنای الله یا همان الاله (اَلاِلاه) سابق چیست؟
همانطور که در بخش واژه شناسی گفته شد، الف و لام تعریف جنس، باعث شده که نام الله یا خداوند یکتا به عنوان یک اله متمایز از سایر “اله” ها مشخص گردد.
برای “الله” نمی توان معنای دقیقی مشخص کرد، اما با مراجعه به فرهنگ های لغت فارسی صرفا می توان با توضیحات مختصر مانند: پروردگار یکتا یا واجب الوجود، آن را برای فارسی زبانان مفهوم ساخت.
در واقع “الله” اسم ذاتی است که جامع همه ی کمالات الهی است و اشاره به تمام صفات و کمالات او دارد و به همین دلیل نام های دیگر خداوند به عنوان صفت برای کلمه ی “الله” گفته می شود. مانند: {فَإِنَّ اللَّهَ سَمِيعٌ عَلِيمٌ}؛ {به درستیکه خداوند (الله) شنوای داناست}.
3)پیشینه ی لفظ الله
قدر مسلم “الله” در میان اعراب پیش از اسلام کاملا شناخته شده بوده و بر همین اساس سخن قرآن کریم با اعراب جاهلی نه در راستای اثبات خدا بودن “الله”، بلکه در منزه ساختن آن از پیرایه های جاهلی بوده است. بارها این اندیشه که در کنار الله، خدایان دیگر بوده باشند، نفی شده و به این ترتیب شهادت “لا اله الا الله” شکل پذیرفته است. همچنین قرآن، “الله” را به عنوان فرستنده ی همه ی پیامبران و پرستش “الله” را به عنوان دعوت مشترک ابراهیم، موسی و عیسی (علیهم السلام) عنوان کرده است. نکته قابل توجه دیگر اینکه در قرآن، پرستش “الله” به عنوان واژه ای مشترک میان مسلمانان و اهل کتاب مطرح گردیده است و اهل کتاب به پایبندی به این اصل مشترک فراخوانده شده اند. {قُلْ يَا أَهْلَ الْكِتَابِ تَعَالَوْا إِلَى كَلِمَةٍ سَوَاءٍ بَيْنَنَا وَبَيْنَكُمْ أَلَّا نَعْبُدَ إِلَّا اللَّهَ وَلَا نُشْرِكَ بِهِ شَيْئًا وَلَا يَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضًا أَرْبَابًا مِنْ دُونِ اللَّهِ} {بگو: ای اهل کتاب، بیایید از آن کلمه حق که میان ما و شما یکسان است پیروی کنیم که به جز خدای یکتا را نپرستیم، و چیزی را با او شریک قرار ندهیم، و برخی برخی را به جای خدا به ربوبیّت تعظیم نکنیم.} (آل عمران/64). گفتنی است که در ترجمه های متأخر از کتب عهدین، {یَهوه} در عهد عتیق و{ثِئوس} در عهد جدید به الله ترجمه و برگردانده شده است. سرانجام باید به ترجمه های عربی از متون باستان فارس اشاره کرد که در آنها “اهورامزدا” به “الله” ترجمه شده است. (مانند ترجمه ی ابوعلی مسکویه).
4) پاسخ شبهه
با سه مقدمه ی قبل تا حدودی لفظ جلاله ی “الله” تحلیل و توضیحات لازمه ارائه شد.
با مقدمه ی ابتدائی که واژه شناسی بود، اثبات می شود که واژه ی “الله” یک کلمه ی بی اساس و بی ریشه نیست، بلکه بر اساس قاعده و قانون ساخته شده است. معین نمودن یک اله یا پروردگار با “الف و لام”، از میان هزاران الهِ به ناحق، از ویژگی های این لفظ است.
در قسمت مفهوم شناسی هم اثبات شد که واژه ی الله برای واجب الوجود یا خدای یکتا به کار می رود که بحثی در آن نیست.
در بخش پیشینه و تاریخ این واژه نیز بیان شد که کلمه ی “الله” در اسلام وضع نشده، بلکه پیش از اسلام نیز به کار گرفته می شده است. شاهد مثال هایی هم مانند ترجمه ی متون غیر عربی به عربی ذکر شد.
در واقع “الله” در شبه جزیره ی عرب، نام خداوند یکتا بود. از طرفی هم حجاز فقط محل سکونت مشرکان نبود، بلکه مسیحیان و یهودیان و سایر ادیان نیز در آن می زیستند. پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) در احتجاج و مناظره با یهودیان و نصرانیان، واژه ی “الله” را به کار می بردند و در مقابل، آنان نیز خداوند یکتا را “الله” می خواندند. پس “الله” واژه ای مشترک میان تمام ادیان بود.
از سویی مشرکین نیز “الله” یا همان خدای یکتا را قبول داشتند، اما برای خداوند شرکائی قرار می دادند؛ در واقع آنان بت را خالق خود نمی دانستند. بلكه به مخلوقِ خدا بودنِ خود معترف بودند:
{وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ لَيَقُولُنَّ اللَّهُ قُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لا يَعْلَمُونَ؛}{و هر گاه از آنان سؤال كنى: «چه كسى آسمانها و زمين را آفريده است؟ مسلّماً مى گويند: «اللَّه»، بگو: «الحمد للَّه» (كه خود شما معترفيد)!» ولى بيشتر آنان نمى دانند!} (لقمان/25)
بت پرستان بت ها را از اين جهت تقديس مي كردند كه آن ها را شفيع در نزد “الله” مي دانستند:
{ما نَعْبُدُهُمْ إِلاَّ لِيُقَرِّبُونا إِلَى اللَّهِ زُلْفى إِنَّ اللَّهَ يَحْكُمُ بَيْنَهُمْ في ما هُمْ فيهِ يَخْتَلِفُون}؛ {اينها را نمى پرستيم مگر بخاطر اينكه ما را به خداوند نزديك كنند، خداوند روز قيامت ميان آنان در آنچه اختلاف داشتند داورى مى كند.} (زمر/3).
پس بت پرست یا مشرك به كسي مي گويند كه در كنار خدا، ديگري را به باطل داراي مقام خدایی بداند. به خلاف ملحدین یا همان آتئیسم که وجود خداوند یکتا را به طور کلی نفی می کنند.
مشرکین معتقد بودند که خدايان نيز مخلوق “الله” بوده و در تدبير جهان، به او كمک مي كرده اند. لذا اعراب، “الله” را در عرض ديگر خدايان قرار نمی دادند بلكه او را خدای خدايان می دانستند.
رسول خدا(صلی الله علیه وآله) نيز مبعوث شد تا با خدايان باطل مبارزه كند و به مردم بفهماند كه “الله”، هيچ شريك و كمكي ندارد.
نظیر این شرک در دین مجوس نیز به وفور یافت می شود. زردشتیان معتقد بوده و هستند که خداوند دارای دختر است. آنها آتش را دختر خدا می دانند. (ایران در زمان ساسانیان، صفحه 168) همچنین معقتد به ثنویت هستند و بر این باورند که در جهان هستی دو خداوندگار وجود دارد: یکی خدای خیر و دیگری خدای شر. از دیگر باورهای زردشتیان تقدس صدها آلهه است. اسامی آنها به تفصیل در کتب دینی زردشتی آمده است. آلهه هایی مانند: بهمن و اردیبهشت و آناهیتا و … که خدایان بسیار کهن و باستانی اعصار اولیه ی اقوام آریائی بوده اند (تاریخ جامع ادیان ص314) معبد آناهیتا واقع در پاسارگاد از آثار همین عقاید است.
امّا اسم الله اوّلين بار توسّط چه كسي به كار رفته است؟
طبق شواهد تاریخی اين لفظ را حضرت اسماعيل(علیه السلام) در مورد خدا به كار برد؛ و ساليان دراز فرزندان او ( که از تیره ی اعراب بودند) فقط الله را پرستش مي نمودند ولي به مرور زمان، دين حضرت ابراهیم و اسماعيل(علیهما السلام) را تحريف نموده و مشرک شدند. البته عده ای نیز بر همان آیین یگانه پرستی و دین ابراهیم نبی باقی ماندند و تا قبل از اسلام معتقد به دین حنیف بودند. {… فَاتَّبِعُوا مِلَّةَ إِبْراهِيمَ حَنِيفاً وَ ما كانَ مِنَ الْمُشْرِكِينَ}؛ {پس از آیین ابراهیم که حنیف (حق گرا) بود و از مشرکان نبود پیروى کنید}.
عبدالله پدر پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) و عبد المطلب و تمام اجداد منتهی به شجره ی ایشان همگی پیرو همین آیین بودند. ابوطالب عموی پیامبر (صلی الله علیه وآله) نیز به آن معتقد بود.
اما در مورد وجود بتی به نام الله هیچ شاهد تاریخی وجود ندارد و ادعایی بیش نیست. عده ای سعی در اثبات این مطلب دارند و به چند بت باستانی که بر روی آن ها واژه ی الله حک شده، استناد می کنند ؛ در حالیکه به طور مفصل توضیح داده شد که الله یا خداوند یکتا، نزد مشرکین به خدای خدایان مشهور بوده و به آن معتقد بوده اند اما در کنارش به عبادت اصنام نیز می پرداخته اند. با این حال حتی وجود این بتها مشکوک است و انتساب آنها به زمان پیش از اسلام مورد تردید می باشد.
البته در آیین زردشت نیز پرستش الهه های ساختگی بسیار رواج داشته و حتی نسبت به مشرکین اعراب هم از شدت بیشتری برخوردار بوده است. آنها معتقد بودند که در عالم، ارواح زیادی وجود داشته که بعدها به خاطر قداستشان تبدیل به الهه و شرکای خداوند گشته اند و به همین جهت برای بسیاری از آنها تندیس می ساختند و آنها را ستایش می کردند و معتقد بودند که هر کدام از آنها دارای خاصیتی ست؛ مثلا: معتقد بودند که وهومنه (بهمن) یا همان اندیشه نیک پشتیبان شبانان و کشاورزان و خدای زراعت شمرده می شود … و الهه ی آشا (اردیبهشت) یا همان راستی محافظ و حامی آتش است و الهه ی خاشاتروا شهریور (زمین) پروردگار معادن و احجار است. همچنین از کتیبه هایی که از اواخر عهد هخامنشی باقی مانده مثلا کتیبه ارتاگزرتسس (اردشیر) نام میترا (یکی از الهه های قدیمی آریائیها) در ردیف اهورامزدا قرار دارد (تاریخ جامع ادیان ص314).
پاسخ دیگری که می توان به این شبهه ی بی اساس داد آن است که اگر “الله” خدای مشرکین بوده و نه خدای موحدین، پس کعبه نیز خانه ی مشرکین بوده است چرا که محل استقرار بت های آنان بوده! و حال آنکه به گواهی تمام ادیان آسمانی، کعبه به فرمان خدا و به دست حضرت ابراهیم و اسماعیل (علیهما السلام) ساخته شد و محل پرستش خدای یکتا قرار گرفت. آیا با تصرف کعبه توسط مشرکین می توان گفت که کعبه هم منتسب به آنان بوده؟ آیا می توان هر شیء مقدسی که به دست افراد پلید بیفتد را از درجه ی قداست ساقط نمود؟ و یا اینکه آن را باید یک تصرف نا مشروع دانست و برای بازپس ستاندن آن تلاش نمود؟ “الله” نیز همین ویژگی را دارد که در درون اعتقادات منحرف مشرکین نیز وجود داشته و اعتقاد مشرکین به آن، باعث از بین رفتن یکتایی خداوند نمی گردد!
تاریخچه کلمه الله:
کلمه "اللّه" عَلَم و نام مختصّ ذات مقدس پروردگار است. عرب ها حتى در دوران جاهلى نیز با این کلمه آشنایى داشتند.
مشرکان مکه اعتقاد به خدا داشتند، اما با این حال بت را وسیله تقرب به خداوند می دانستند که آیه شریفه 3 سوره زمر بر آن دلالت می کند؛ [1] از این رو، این کلمه مبارکه در استعمالات مردم قبل از اسلام نیز کاربرد داشته است.
لبید شاعر عصر جاهلى مىگوید:
الا کلّ شىء ما خلا اللّه باطل و کلّ نعیم لا محالة زائل
هر چیز به جز وجود اقدس الاهى باطل و هر نعمتى به ناچار زایل شدنى است.
و خداوند مىفرماید: "وَ لَئِنْ سَأَلْتَهُمْ مَنْ خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ لَیقُولُنَّ اللَّهُ"؛ [2] و هرگاه از آنان سؤال کنى چه کسى آسمان ها و زمین را آفریده است، مسلّما مىگویند: اللّه. [3] به همین مضمون آیات دیگری نیز دلالت دارد که هنگامی که از مشرکان درباره آفریننده آسمان ها و زمین سؤال می شد می گفتند خدا است. [4]
اما در میان ادیان دیگر که لغت آنان عربی نبوده، اسم خداوند به زبان خودشان استعمال می شده است، مانند اسرائیل که در لغت عبری، مرکب از اسرا و ایل به معنای بنده خدا است؛ زیرا که اسرا به معنای بنده و ایل به معنای خدا معنا شده است. [5]
[1] . "أَلا لِلَّهِ الدِّینُ الْخالِصُ وَ الَّذینَ اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِیاءَ ما نَعْبُدُهُمْ إِلاَّ لِیُقَرِّبُونا إِلَى اللَّهِ زُلْفى إِنَّ اللَّهَ یَحْکُمُ بَیْنَهُمْ فی ما هُمْ فیهِ یَخْتَلِفُونَ إِنَّ اللَّهَ لا یَهْدی مَنْ هُوَ کاذِبٌ کَفَّار"؛ آگاه باش که دین خالص از آن خداست و آنان که غیر از خداوند، دیگرى را به خدایى گرفتند، گفتند: بتان را از آن رو مىپرستیم تا وسیله نزدیکى ما به خداى یکتا شوند. و خدا در آنچه اختلاف مىکنند میانشان حکم خواهد کرد. خدا آن را که دروغگو و ناسپاس باشد هدایت نمىکند.
[2] لقمان، 25.
[3] خوئی، سید ابوالقاسم، البیان فی تفسیر القرآن، ص 426، بی جا، بی تا.
[4] عنکبوت، 61؛ زمر، 38؛ زخرف، 9.
[5] حسینى همدانى، سید محمد حسین، انوار درخشان، ج 1، ص 134، کتابفروشى لطفى، تهران، 1404 ق.
معنی کلمه الله:
لفظ جلاله "الله" که آن را در فارسی به "خدا" ترجمه می کنند، اسم خاص و جامع ترین نام هاى خدا است. این نام جز بر خدا اطلاق نمىشود، زیرا هر یک از اسامی پروردگار یک بخش خاص از صفات خدا را منعکس مىسازد، تنها نامى که در بردارنده تمام صفات و کمالات الهى، یا به تعبیر دیگر جامع صفات جلال و جمال است همان" اللَّه" میباشد.[1]
"الله " مشتق از" وله" به معنى" تحیر" است، چرا که عقل ها در ذات پاک او حیران است، چنان که در حدیثى از امیر مؤمنان على (ع) آمده است:
" اللَّه مفهومش، معبودى است که خلق در او حیرانند و به او عشق مىورزند، اللَّه همان کسى است که از درک چشم ها، مستور است، و از افکار و عقول خلق محجوب." [2]
گاه نیز آن را از ریشه "أله" (به معنى عبادت) دانستهاند، و در اصل" اَلاِله" است، به معنى" تنها معبود به حق".
اسماء دیگر خداوند غالبا به عنوان صفت براى کلمه" اللَّه" گفته مىشود به عنوان نمونه:
" غفور" و" رحیم" که به جنبه آمرزش خداوند اشاره مىکند "فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِیمٌ".[3]
" سمیع" اشاره به آگاهى او از مسموعات، و" علیم" اشاره به آگاهى او از همه چیز است "فَإِنَّ اللَّهَ سَمِیعٌ عَلِیمٌ".[4]
" بصیر"، علم او را به همه دیدنی ها بازگو میکند "وَ اللَّهُ بَصِیرٌ بِما تَعْمَلُونَ".[5]
" رزاق"، به جنبه روزى دادن او به همه موجودات اشاره مىکند و" ذو القوه" به قدرت او، و" متین" به استوارى افعال و برنامههاى او "إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِینُ".[6]
و بالاخره" خالق" و" بارء" اشاره به آفرینش او و" مصور" حاکى از صورتگریش مىباشد "ُوَ اللَّهُ الْخالِقُ الْبارِئُ الْمُصَوِّرُ لَهُ الْأَسْماءُ الْحُسْنى".[7]
آرى تنها" اللَّه" است که جامعترین نام خدا مىباشد، لذا ملاحظه مىکنیم در یک آیه بسیارى از این اسماء، وصف" اللَّه" قرار میگیرند هُوَ اللَّهُ الَّذِی لا إِلهَ إِلَّا هُوَ الْمَلِکُ الْقُدُّوسُ السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَیْمِنُ الْعَزِیزُ الْجَبَّارُ الْمُتَکَبِّرُ:" او است اللَّه که معبودى جز وى نیست، او است حاکم مطلق، منزه از ناپاکی ها، از هر گونه ظلم و بیدادگرى، ایمنى بخش، نگاهبان همه چیز، توانا و شکست ناپذیر، قاهر بر همه موجودات و با عظمت".
یکى از شواهد روشن بر جامعیت این نام آن است که ابراز ایمان و توحید تنها با جمله لا اله الا اللَّه مىتوان کرد، و جمله" لا اله الا العلیم، الا الخالق، الا الرازق" و مانند آن به تنهایى دلیل بر توحید و اسلام نیست، و نیز به همین جهت است که در مذاهب دیگر هنگامى که مىخواهند به معبود مسلمین اشاره کنند" اللَّه" را ذکر مىکنند، زیرا توصیف خداوند به اللَّه مخصوص مسلمانان است.
[1] تفسیر نمونه، ج 1، ص 21 و 22.
[2]بحار الانوار" ج3، ص222. اللَّه معناه المعبود الذى یاله فیهالخلق، و یؤله الیه، و اللَّه هو المستور عن درک الأبصار، المحجوب عن الاوهام و الخطرات:
[3] بقره، 226.
[4] بقره، 227.
[5] حجرات، 18.
[6] ذاریات، 58.
[7] حشر، 24.
شما میتوانید سوالات و ابهامات خود را از طریق پلهای ارتباطی تیم پژوهشی آوات قلم این مجموعه مطرح فرمایید.
AVAT GAALAM MOHSENDADASHPOUR MZM22MZMKM13991014# mohsendadashpour
دیدگاه تان را ارسال کنید
برای ارسال نظر خودتان لطفا در نوار زیر روی جمله ی ((نظر بدهید)) را تیک بزنید