جمعه بیست و هشتم دی ۱۴۰۳ ساعت 11:23 توسط محسن داداش پور باکر و گروه پژوهشی📜 | 

🇮🇷#پژوهش_ادملاوند edmolavand@

#فرهنگ_عامه
#شعر
#روستا

تیر برقی "چوبی ام" در انتهای روستا

بی فروغم کرده سنگِ بچه‌های روستا...

ریشه‌ام جا مانده در باغی که صدها سرو داشت

کوچ کردم از وطن، تنها برای روستا...

آمدم خوش‌خط شود تکلیفِ شب‌ها، آمدم...

نورِ یک فانوس باشم پیش پای روستا...

یاد دارم در زمین وقتی مرا می‌کاشتند

پیکرم را بوسه می‌زد کدخدای روستا...

حال اما خود شنیدم از کلاغی روی سیم:

قدرِ یک ارزن نمی‌ارزم برای روستا...

کاش یک‌تابوت بودم، کاش آن نجارِ پیر

راهی‌ام می‌کرد، قبرستان به جای روستا...

قحطیِ هیزم، اهالی را به فکر انداخته‌است

بد نگاهم می‌کند دیزی سرای روستا...

من که خواهم سوخت، حرفی نیست، اما کدخدا

تیرِ سیمانی نخواهد شد عصای روستا...

🖊#کاظم_بهمنی
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ ﷽ ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
📑#پژوهش_ادملاوند
@edmolavand
📚#آوات_قلمܐܡܝܕ
📡✦‎‌‌‌࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─

مشخصات
پژوهشگر محسن داداش پور باکر 📚پژوهشگر اسناد خطی، تبارشناسی و فرهنگ عامه، شاعر و سخنران، مدیر پژوهش ادملاوند و آوات قلم
📲دعوت به سخنرانی و حضور در جلسات
🟡تمامی حقوق برای محسن داداش پور باکر محفوظ است.

http://kn7.ir افراد آنلاين: نفر

ابزار حدیث

تبدیل تاریخ

تقویم شمسی

وضعیت آب و هوا

اوقات شرعی


آرشیو کد مداحی دفاع مقدس loop="-1" >

B L O G F A . C O M