📜مسئولیتی که شهید محمد حسن امیری بر گردن مردم بندپی بابل گذاشت!
🇮🇷شهید محمدحسن پاشا امیری ۱۷ دیماه ۱۳۳۵ در یک خانواده روحانی در قم به دنیا آمد. وی دانشجوی هنرستان صنعتی قم به رشته راه و ساختمان بود که دانشگاه ها تعطیل شد و از این رو به فعالیت های فرهنگی و اجتماعی پرداخت.
از آنجای که پدرشان آیت الله شیخ محمدعلی امیری ریاست حوزه علمیه بندپی شرقی(روستای سیدنظام الدین) بابل را بر عهده داشتند به محل تولد پدری رفته و در آنجا به کارهای فرهنگی و دینی مشغول می شد. مجالس های مختلفی از جمله در ایام نیمه شعبان مساجد را چنان مزین می نمود که چشم همگان را خیره می کرد.
ارادت عجیبی به روحانیت و حوزه ها داشت و گواه آن همان بس در وصیتنامه اش امضا می کند که گفت: تمام اموالم غیر از بدهی ها را صرف ساختمان مدرسه علمیه دینی نمایید.
🌺شهید محمدحسن امیری در همه راهپیمایی های دوران ستمشاهی حضوری پر رنگ داشت و از حماسه آفرینان خیابان چهار مردان دقم در درگیری با پلیس مزدور شاه بوده و غالبا با شهید شیخ علی اوسطی حماسه ساز چهارمردان معروف بود. او با اتومبیل خود مجروحین را به بیمارستان و یا به منزل خود برده و مداوا می کرد.
🌼فعالیت های فرهنگی شهید امیری بر کسی پوشیده نیست، در ایام تابستان به روستاهای مازندران می رفت و با وانت بار متعلق به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم کتاب های زیادی برده و با کمک روحانیت و سپاه و جهاد پخش می کرد. شعار نویسی در شهر ها و روستاها می پرداخت که هنوز بعضی از شعار های شهید بر سنگ ها و کوهای جاده هراز خودنمایی می کند.
🌺شهید محمد حسن امیری چندبار به جبهه رفته و در روزهای آغازین جنگ تحمیلی حضور خود در جبهه را اعلام کرد.
دومین بار می خواست از قم به اعزام شود که با عدم نیاز روبرو شد و مجبور شد به کاشان برود و از آنجا اعزام گردد، چون در کاشان هم موفق نشد دنبال پارتی بود تا اعزام به جبهه انجام شود باز هم موفق نشد و در نهایتا با توصل به ائمه اطهار (علیهم السلام) و با خواندن دو ماه نماز غفیله موفق شد در اسفند ۱۳۶۰ عازم جبهه های حق علیه باطل شود.
❤محمد حسن امیری قبل از رفتن به جبهه گویی بر وی الهام شد که این بار بر نمی گردد وقتی به عکاسی رفت گفت: آقا می خواهم عکسی برای من بگیرید که جلوی تابوتم بزنند! عکاس گفت : خدا نکند ان شاالله با پیروزی بر می گردید. گفت: خیر من میدانم که شهید می شوم...
🌺شهید امیری به مادر خود گفت من در وصیتنامه ام نوشتم بعداز شهادتم از اموالم بدهی ها مرا بدهید و مابقی را صرف ساختمان مدرسه علمیه ای در پاشا امیر بندپی بابل نمایید. مادر گفت : اموال تو کفاف ساختن مدرسه را نمی دهد! گفت: مادر، درست است اموالم چیزی نیست اما همینکه بنای مدرسه نهاده شد مردم خیر موظفند بقیه را جبران کنند و ان شاالله هم می کنند، چون مردم آنجا بسیار پاکدل و به ائمه معصومین (علیهم السلام) و امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) علاقه زیادی دارند و در راه ساختن مدرسه ای که مال امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) است هیچ کوتاهی نمی کنند...
🌺 شهید محمد حسن امیری در اول فروردین ۱۳۶۱ در عملیات فتح امبین به شهادت رسید. پدر این شهید عزیز با دیدن پیکر غرق به خون پسرش، او را بوسید و گفت پسرجان مبارکت باشد. تشییع جنازه غوغایی در قم به پا شد مردم مازندران هم در سوگ او گریستند و شهید در گلستان شهدای قم ( شیخان) به خاک سپرده شد.
راه و یاد او پاینده باد.
─═༅𖣔❅ ⃟ ⃟ 📚 ⃟ ⃟ ❅𖣔༅═─
#پژوهش_تبارشناسی_اِدمُلّاوَند
@edmolavand ﷽
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─
#آوات_قلم
http://mohsendadashpour2021.blogfa.com
#بازخوانی_خوانش_اَسناد
#قوم_شناسی_ایل_شناسی
#تبارشناسی_تیره_شناسی
#طایفه_شناسی_نسب_شناسی
#خاندان_شناسی
#قومنگاری_آنتروپولوژی_انسان_شناسی
📡✦࿐჻ᭂ🇮🇷࿐჻𖣔༅═─