welcome. good day,welcome in the name of the allah.avat qalam mohsendadashpour mzm22mzkm13991014
محسن داداش پور mohsendadashpour
به صفحه شخصی محسن داداش پور آوات قلم خوش آمدید
تیرما سیزه شو چه زمانی است ؟
تیرما سیزه شو سیزدهم ماه تیر از تقویم طبری است.
درباره تاریخچه جشن تیرگان روایات مختلفی وجود دارد: برخی پیروزی کاوه بر ضحاک و برخی جشن مهرگان را مبنای جشن میدانند و بعضیها معتقدند که جشن تیرماه سیزده شو از کهنترین جشن ایرانیان و مردم مازندران است.
جشن تیرماه سیزده در تاریخ پیش از اسلام در ایران وجود داشته است، در این مراسم با برپایی آیینهای ویژه و آماده کردن خوراکیهای سیزدهگانه جشن گرفته میشد.
به گفته کارشناس میراث فرهنگی مازندران، تیرماه سیزده از جمله جشنهای مشهور در استان مازندران بوده که با عناوینی از جمله "لال شو"، "شش زنه شو"، "لال زنه شو" و "تیر ماه اعید" نیز مرسوم است.
مراسم «تیرماه سیزه شو» هنوز در بخشهایی از دیار البرز از جمله استانهای مازندران، گیلان، گلستان، سمنان و تهران برگزار میشود.
مردم دیار ما از آن روز که آرش آن جوانمرد وطن دوست با جان خویش وطن را جانی دیگر دمید، همواره این روز را عزیز و گرامی می دارند.
تیرماه سیزده شو جشن برکت کشاورزان و دامداران است . در شب تیرماه سیزده شو کشاورزان و دامداران حاصل دست رنج خود را بر روی سفره می گذارند و از این طریق از خداوند تشکر و این سنت را پاس می دارند .
پدرانمان در گذشته در چنین روزی علاوه بر پاکیزگی و استحمام، لباس های خوب و نو می پوشیدند.
عصر آن روز به زیارت قبور در گذشتگان می رفتند و با یاد آنان شادمانی برای روح آنان ارزانی می نمودند.
همچنین در آن شب غذای خوبی را درست می کردند و در هنگام شب نشینی اقوام همه در یکجا گرد هم می آمدند و علاوه بر خوردن تنقلات از جمله هائیشت (گندم بوداده و شاهدانه با کشمش و مغز گردو) که توسط بانوی خانه آماده می شد.
میوه های پخته به نام هکشی (شامل کدو، سیب زمینی، لوبیا، چغندر، سیب، هویج و ... ) را درست می کردند.
از مهمترین میوه ای که معمولاً آن شب می خوردند انار بود.
در این شب هنرمندان آوازخوان به خواندن امیری و طالبا می پرداختند، نوازندگان سرنا و لله وا، نغمه های شاد می نواختند و داستان های عزیز و نگار و عزیز و نسین، امیرارسلان، مینا و پلنگ ، عباس سینه پر ... توسط مادربزرگ ها و پدربزرگ ها گفته می شد و تا پاسی از شب به جشن و پایکوبی و شادمانی می پرداختند و گاهی نیز به یاد آرش کمانگیر قصّه هایی از جوانمردی و شجاعت او را برای جوانان بازگو می کردند.
از دیگر کارها، گرفتن فال حافظ توسط باسوادان و شکستن گردو توسط عامه بود که به نام هر فرد یک گردو می شکستند. در صورتیکه مغز گردو پوچ بود باعث نگرانی افراد بود که ممکن بود فرد تا سیزدهم تیرماه سال دیگر در قید حیات نباشد. اما به مرور با برپایی جشن و سرور گسترده در سالروز تولد امیر المومنین علی علیه السلام در سیزدهم ماه رجب آن باور بومی در خصوص گردوی بی مغز که شوم است فراموش و امحا شد.
بازی لال شو در تیرماه سیزده شو
در گذشته در غروب روز سیزده، جوانان با در دست داشتن چند تَرَکه بلند با کیسهای که به انتهای آن بسته شده است، همراه کودکان به در خانهها رفته و با سر و صدا و کوبیدن چوب به در خانهها و لالبازی و شعر «لال بیَمو، لال بیَمو، پارسال و پیرار بیَمو، چِل بَزِن دیگه بَزِن، لال اِنِه لالَک اِنِه، سالو ماه ارزون بوه، لال مار رسوا نَوِ، لال اِنِه لالَک اِنِه، پار بورده امسال انه» را سر داده و از صاحب خانه تقاضای هدیه میکنند و صاحب خانه نیز اغلب به آنها پول، میوه و شیرینی میدهد.
شگون چوب خوردن از لال نیز از دیگر برنامههای مخصوص این جشن است، به گونهای که در این شب شخصی با لباس مبدل، دستمالی به سر بسته و صورتش را سیاه میکند و مانند لالها با کسی حرف نمیزند. این شخص که او را لال، لال مار و لال شیش میگویند با همراهی چند نفر وارد خانههای محل میشود و با چوب و ترکهای که در دست دارد، ضربهای به ساکنان خانه میزند.
مازندرانیها، آمدن لال را به خانه و کاشانه خود به فال نیک میگیرند و باور دارند که «لال» هر کس را بزند تا سال دیگر مریض نمیشود.
با توجه به تحولات پیش آمده طی دهه های اخیر مردم دیار مان نیز همانند سایر نقاط بسیاری از میراث کهن را کم کم به فراموشی سپرده اند. سالخوردگان و بزرگان نیز در گوشه ای نظاره گر این همه تحولات و تغییرات سکوت را پیش گرفته اند. امّا به لطف خداوند و به شکرانه آن همه نعمت هایش طی سالهای اخیر پیوندی میان سالخوردگان و جوانان برقرار شد و تأمل بسیاری را برانگیخت تا جوانان ما بار دیگر به خود آمده و در کوچه های تنگ و تاریک با جشن و سرور و پایکوبی شادمانی را از لابلای کله چوهای فراموش شده به آسمان و زمین هدیه نماید تا دهکده دگربار روشن و اینهمه انرژی های مثبت، دلها را از غم و رنج بزدایند که آنچه اتفاق می افتد دیدنی است و جوانانی که امروز با همه مفاهیم دهکده جهانی و ارتباطات آن آشنا و گاهی هم تأثیر گذارند چگونه به احیای سنت های خویش می پردازند و بر سالخوردگان احترام می گذارند و چنین روزهایی را به تقویم خویش اضافه می نمایند تا بار دیگر سوغاتی را به آیندگان هدیه نمایند. درخت تیرگان و نوروزما را دیگران کاشتند و ما خوردیم. ما نیز ضمن حفظ همه آن درختان شادمانی دیگری بکاریم تا دیگران بخورند.
نشانه های این جشن در ترانههای مازندرانیها نیز از قدمت و ارزش آن خبر می دهد؛
سه پنج پونزده بهیه، ته نمویی/ تیرماسیزده بهیه، ته نمویی
مره وعده هدایی سرخرمن/ خرمن كر بزه بهیه ته نمویی
معنای این شعر این است كه سه پنج روز پانزده شد، تو نیامدی، سیزدهم تیرماه شد، تو نیامدی. به من وعده دادی كه سر خرمن بیایی، خرمن كوبیده شد ولی تو نیامدی.
اما نسل جوان مازندران كه حلقه ای از زنجیره انتقال فرهنگ و سنت هستند امروز از آیین هایی مانند تیرماه سیزده شو همانند بسیاری از آیین های كهن این خطه اساطیری بی خبرند.
به امید آنکه شاهد گسترش چنین جشن هایی در جای جای این دیار و این میهن عزیزمان باشیم. آری آری شاد بودن به همین آسانیست.
باهم برای هم فدای هم
ایران من
avat qalam mohsendadashpour mzm22mzkm13991014
محسن داداش پور mohsendadashpour
* آ *و*ا*ت* *ق*ل*م*
دیدگاه تان را ارسال کنید
لطفاً از درج نظرات غیر مرتبط با این صفحه خودداری کنید.
برای ارسال نظر خودتان لطفا در نوار زیر روی جمله ی ((نظر بدهید)) را تیک بزنید